جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
از قضیۀ بیز تا ردّ طبیعت‌گراییِ خداناباورانه
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر مبنای طبیعت‌گرایی در بحث تکامل، قوای شناختیِ انسان از طریق انتخاب طبیعی، جهش ژنتیکی و دیگر مراحل کورِ جهش تصادفیِ ژن‌ها تولید شده‌اند و هدف نهایی این قوا، بقا و تولید مثل (سازگاری) است. از این‌رو، این قوا به‌دنبال تولید باورهای صادق و درست نیست، بلکه کار اصلیِ آنها تطبیق اندام جاندار با محیط پیرامون و در نتیجه زنده ماندن است. یکی از مهم‌ترین نقدها به طبیعت‌گرایی، استدلال تکاملیِ بیزمحور است. این استدلال برای ردّ دیدگاه تکامل طبیعت‌گرایانه، استدلالی مبتنی بر قابلیت اطمینان‌بخشیِ قوای شناختی ارائه می‌دهد و از طریق این استدلال، خودشکنیِ دیدگاه طبیعت‌گرایی را اثبات می‌کند. به‌رغم برخی نقاط قوتِ استدلال تکاملیِ بیزمحور در نقد طبیعت‌گرایی، این استدلال آنجا که به برخی الزاماتِ قضیۀ بیز توجه ندارد از چند جهت قابل تأمل و نیازمند تکمیل است: ۱. در این استدلال به تخصیص ارزشی مشخص توجه نشده است. ۲. قابلیت اطمینانِ قوایِ شناختی، گاه نیازمند تعلیق است. ۳. اعتبارپذیریِ باورها در انواع مختلفی طبقه‌بندی می‌شوند. ۴. استدلال بیزی، دیگر شواهد مرتبط با اطمینان‌پذیریِ قوای شناختی را نادیده می‌گیرد. ۵. نتیجۀ «احتمال قابلیت اطمینان قوای شناختی، ۱ است»، بنابر نظریۀ تأیید بیز، نتیجه‌ای نادرست است. ۶. شاید شواهد مستقل، طبیعت‌گرایی و تکامل را موقتاً از اِشکال خودشکن‌بودن نجات دهد، اما خودشکنیِ طبیعت‌گرایی از طریق دیگر استدلال‌ها قابل اثبات است و لذا اِشکال خودشکنی همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله دو هدف را دنبال می‌کند: نخست، تحلیل استدلال تکاملیِ بیزمحور در رد طبیعت‌گرایی و دوم، ارائۀ افزوده‌ها و پیشنهادهایی برای تکمیل آن.
صفحات :
از صفحه 49 تا 69
خداباوری و الگوی استدلال موفق
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این پژوهش به پرسشِ «الگوی یک استدلال موفق در الهیات طبیعی چیست؟» پاسخ می‌دهد. سه معیارِ اقناع‌سازی، پذیرش مقدمات، و مورد انباشتی که به منظور توجیه/ ردّ خداباوری مطرح شده‌اند با روشی تحلیلی‌ـ انتقادی مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه آنکه هیچ‌یک از این سه معیار از آنجا که از محدودیت‌هایی برخوردارند به‌تنهایی معیاری مناسب برای استدلال موفق نیستند. انگارۀ اصلیِ مقاله آن است که باورهای دینی را نتیجۀ یک فرایندِ منطقی‌ـ معرفت‌شناختی ببینیم و برای موفقیت استدلال‌های دین‌پژوهانه به عوامل منطقی، معرفتی، هستی‌شناختی، محیطی، فرهنگی، تربیتی، تاریخی، و جغرافیایی توجه کنیم. بنابراین، به جای اعتقاد به یک معیار خاص، باید معیار را چنان «فرایند» در نظر بگیرید. این انگاره توجه ما را به چند نکتۀ مهم جلب می‌کند: 1. انتخاب معیاری واحد برای همۀ استدلال‌ها یا سنجش یا دسته‌بندی استدلال‌های مختلف بر اساس یک معیار مشترک چالشی پیچیده و سخت است؛ زیرا دربارۀ هدف، روش، منابع، و محدودۀ الهیات طبیعی اتفاق‌نظر وجود ندارد. 2. بهتر است روی مجموعِ مزیت‌ها، جنبه‌های مثبت، و نقاط قوت معیارها به صورت یک کل تمرکز کنیم. 3. معیار یک استدلال موفق را به شکل تک‌بُعدی و نقطه‌ای در نظر نگیریم! بلکه معیار را یک «فرایند» ببینیم؛ فرایندی که به هر معیار این امکان را می‌دهد که به‌رغم توجه به توانایی‌هایش روی مزیت معیارهای دیگر تمرکز کند. 4. اگر معیار را یک فرایند بدانیم ارتباط و تعامل این سه معیار بنا بر نوع و مراحل و زمینۀ استدلال امکان‌پذیر خواهد بود تا بتوان در الهیات طبیعی از هر سه معیار در کنار هم و نه جدا از هم سود بُرد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 117
خوانش شلینگ از مسئلۀ همه‌خداانگاری بر مبنای اصل «این‌همانی»
نویسنده:
احمد عبادی ، الهام السادات کریمی دورکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش‌های فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان[1] (1809)، که به رسالۀ آزادی[2] نامبردار است، تلاش شلینگ برای بنیان‌گذاریِ نظام آزادی است. دغدغۀ اصلی شلینگ در این رساله رفع تقابلِ آزادی و ضرورت است، تقابلی که به نظر او مدار و محور فلسفه است. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل‌گیریِ نظام و راه‌حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می‌جوید «این‌همانی» ‌به‌معنای صحیح آن است که در همه‌خداانگاری به‌مثابۀ تنها نظام ممکنِ عقل ممکن می‌گردد. او با طرح و رد تعابیر ممکن و البته جبرگرایانه از همه‌خداانگاری به‌ویژه در نظام اسپینوزا و لایب‌نیتس، نه‌تنها به تصحیح آنها می‌پردازد، بلکه نشان می‌دهد که منجرشدنِ نظام همه‌خداانگاری به جبرگرایی نتیجۀ فهم نادرستِ هستی‌شناختی و سوءفهم‌های حاصل از آن است. به دیگر سخن، زمینۀ نادرستی که ریشۀ چنین سوءفهم‌هایی شده، سوءتفسیر در معنای واقعیِ «است» و نقش رابط در گزاره است. در این پژوهش نشان داده می‌شود که بنابر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعریف‌های مختلف از همه‌خداانگاری فراهم می‌آورد و تفسیر شلینگ از ضرورت توجه به «است» چگونه راه به پرسش هستی‌شناختی از معنا و حقیقتِ هستی در اندیشۀ ایدئالیسم آلمانی می‌بَرَد. خوانش انتقادیِ تلاش شلینگ برای رفع سوءتفسیرهای ممکن از این‌همانی، با اولویت مسائل هستی‌شناختی در موضوعات الهیاتی همچون همه‌خداانگاری و تبیین اصل اساسیِ واحدی برای برپایی یک نظام به‌مثابۀ ساختار نظام‌مندِ هستی معنا می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 193 تا 211
پاتنم؛ دوگانه‌ی واقعیت/ارزش و برساخت‌انگاری واقعیت
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هیلاری پاتنم یکی از فلسفه‌دانان معاصر است که به ردّ دوگانگی واقعیت/ارزش می‌پردازد. در اندیشه‌ی او این دو درهم‌تنیده‌اند و حتی به‌لحاظ مفهومی نیز از یکدیگر تفکیک‌ناپذیرند، دیدگاهی که او آن را آموزه‌ای پراگماتیستی می‌داند. وی موافقان این دوگانگی را متهم به جزم‌اندیشی می‌کند و معتقد است وقتی آن‌ها می‌گویند اخلاق از واقعیت‌ها جداست، از این اعتمادشان نشأت می‌گیرد که گمان می‌کنند دقیقاً «واقعیت» را می‌شناسند. پاتنم سه دلیلی که موجب روی‌آوردن به دوگانگی واقعیت/ارزش می‌شود را بیان می‌کند و با ردّ هر سه، زمینه را برای نقدهای خود بر این دوگانگی فراهم می‌کند. اِشکالات پاتنم بر این دوگانگی عبارت‌اند از: 1. تبدیل تمایز بی‌ضرر به یک دوگانگی متافیزیکیِ زیان‌بار 2. تأثیرپذیریِ علم از ارزش‌ها در فرآیند ایجاد علم 3. وجود اتفاق‌نظر درخصوص مسائل اخلاقی به‌مانند دیگر عرصه‌ها 4. نادرستیِ تجزیه‌ی احکام اخلاقی به دو مؤلفه‌ی توصیه‌ای و توصیفی 5. مفاهیم غلیظ اخلاقی دلیلی بر درهم‌تنیدگیِ واقعیت‌ها و ارزش‌ها. ضمن پذیرش نقاط قوت اندیشه‌های پاتنم در ردّ دوگانگی واقعیت/ارزش، معتقدیم آنجا که او از سرشتِ برساخت‌انگارانه‌ی «واقعیت‌ها» دفاع می‌کند، دیدگاهش دارای ایراداتی است: 1. نادرستیِ تغییر واقعیت‌ها به‌دلیل ردّ طرح مفهومی، 2. مشکل علّیت معکوس، 3. عدم‌کفایت مفهومی، 4. ناسازگاری و 5. مغالطه‌ی کاربردِ ارجاع. هدف این نوشتار، تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف دیدگاه پاتنم درباره‌ی دوگانگی واقعیت/ارزش است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 152
آگاهی، ویژگی نوخاسته یا برخاسته از جوهر نفس؟
نویسنده:
احمد عبادی ، محمدمهدی عموسلطانی فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نگاه نوخاسته‌گرایان ویژگی‌ها، آگاهیْ صرفاً ویژگی‌ای است که از فرایندها و همسازی‌های ریزترین اتم‌ها، مولکول‌ها، پروتئین‌ها، پلیمر‌ها، سلول‌ها تا بافت‌ها، ارگان‌ها و اندام‌ها، براثر تعامل با کل جهان هستی و گذر از مراحل تکامل نوخاسته شده است و به این زیرلایه‌ها فروکاسته نمی‌شود؛ بلکه تمایز وجودی با اجزا و ساختار سیستمِ زیرلایۀ فیزیکی، شیمیایی و عصبی خود دارد؛ درعین‌حال، خصوصیتی نیست که حاکی از جوهر ذهن/نفس باشد. درمقابل، نوخاسته‌گرایی جوهری، بر تحقق جوهر مجردِ نفس/ذهن استدلال کرده است. تجزیه، تحلیل و تکمیل فلسفی‌ـ‌استدلالی این دو مدعا، مسئلۀ اصلی است. نوخاسته‌گرایان ویژگی‌ها، به‌دلیلِ نگاه سیستمی و وابستگیِ آگاهی به حالات عصبی و نواحی مغزی و نیز مشاهدۀ اختلالات عصبی‌ـ‌روان‌شناختی، حالت آگاهی را به زیرلایۀ عصبی نسبت می‌دهند و وجود جوهر ذهن/نفس را نمی‌پذیرند؛ ولی براساسِ خصوصیات آگاهی ازجمله منظر اول‌شخص، ارجاع، وحدت ذهنی، کیفیات ذهنی (کوالیا)، علّیت ذهنی آگاهی، وضع‌نداشتن و محال‌بودن انطباع آن بر ماده، اتمی و انفعالی‌نبودن، بلکه ارتباطی، تفسیری و استنباطی و ابداعی‌بودنِ آگاهی، می‌توان بر تحقق جوهر مجرد ذهن/نفس استدلال کرد. منشأ اختلالات اعصاب و روان، تعلق ذاتی نفس به بدن در مرتبۀ گیاهی و تعلق عارضی آن در مرتبۀ جوهری است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 168
تحلیل، نقد و تکمیل گزارش رشر از سیر منطق دورۀ اسلامی
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله ، هانیه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیکولاس رشر در میان محققان غربی از پیشگامانی است که دربارۀ منطق دورۀ اسلامی اندیشیده و قلم زده است. او چهار محور اصلی را برای توصیف وضعیت منطق در دورۀ اسلامی برمی‌شمارد: 1. انتخاب عنوان منطق عربی برای نام‌گذاری منطق دورۀ اسلامی؛ 2. ایجاد دوگانۀ شرقی-‌غربی برای تفکیک منطق‌دانان پس از ابن‌سینا؛ 3. خاموشی منطق‌پژوهی پس از سدۀ دهم؛ 4. ذکر اسامی منطق‌دانان و آثارشان. در این نوشتار الگوی منطق‌پژوهی رشر در بررسی منطق دورۀ اسلامی ارزیابی شده است. مهم‌ترین نقدهای وارد بر گزارش رشر از این دوره به این قرار است: 1. دلایل رشر برای ترجیح عنوان منطق عربی به‌جای منطق دورۀ اسلامی موجه و مستدل نیست؛ 2. برخلاف رشر، منظور ابن‌سینا از منطق‌دانان غربی، اندیشمندان مکتب بغداد و پیروان آن‌ها نبوده، بلکه مراد وی از مغربیان، فلسفه‌دانان یونانی و پیروان صرف آموزه‌‌های آنان است. مبنای رشر برای دوگانۀ شرقی-‌غربیِ منطق‌دانان پس از ابن‌سینا نیز همخوانی اندیشه‌‌های فلسفی و منطقی این افراد است که سبب تقسیم‌بندیِ نادرست برخی منطق‌دانان شرقی در طیف غربی و به‌عکس شده است؛ 3. رشر به‌دلیل دسترسی‌نداشتن به منابع دست‌‌اول و نسخه‌‌های خطی و نیز ناآگاهی از منطق‌پژوهی در آثار غیرمنطقی چون فلسفه و علم اصول، به‌اشتباه گمان کرده است که منطق‌پژوهی پس از سدۀ دهم به فراموشی گراییده است؛ 4. گزارش رشر در معرفی اسامی و تعداد آثار منطق‌دانان نیز کمبود‌هایی دارد.
صفحات :
از صفحه 45 تا 65
حاشية تجريد الاعتقاد
نویسنده:
عبادي، احمد بن قاسم
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
نقش تمثیل‌ در شکل‌ گیریِ الگو‌های علمی
نویسنده:
احمد عبادی ، بهزاد بخشی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر خلاف تصور پیشینیان درباره تمثیل و تلقی ِعدم اعتبار آن به‎ لحاظ منطقی، تمثیل از جایگاه ویژهای در علم و بسط نظریات علمی برخوردار است. این مقاله، تحلیلی است بر نقش تمثیل‎ها به ‎عنوان مهم‎ترین عامل کشفِ الگو‎های علمی بر مبنای مطالعات نظریِ فیلسوفان و نتایج تجربیِ علوم شناختی. الگو‎ علمی سیستم هدفمندی‎ است که یک بخش یا حوزه‎ای منتخب از یک نظریه را تفسیر می‎کند. بیشتر الگو‎ها بر مبنای تمثیل‎ پدید می‌آیند؛ یعنی با به‎کارگیری تمثیل، بینش‎های جدید و راه‎حل‎های احتمالی برای حل مسائل مربوط به الگو‎سازی ایجاد می‎شود. بنابراین پیشرفت و توسعه الگو‎های علمی و به ‎تبع آن نظریات علمی در گرو کاربست تمثیل است؛ زیرا دانشمندان در محدوده ذهن خود برای کشف الگو‎‎ها از انواع تمثیل استفاده می‎کنند. کاربست تمثیل‎ در الگو‌ها و توسعه نظریات علمی را از چند نظر می‎توان تحلیل و بررسی کرد: نخست، مرتبط‎سازی نظریات و قوانین مشاهده‎شده؛ زیرا دانشمندان برای غلبه بر شکاف بین نظریه و مشاهدات نیاز به تمثیل دارند. دوم، قدرت پیش‎بینی در نظریات علمی است که بدون تمثیل مادی نمی‎توان مبنایی خردپسند برای پیش‎بینی فراهم کرد. سوم، نقش‎آفرینی تمثیل‎های ریاضیاتی در الگو‎سازیِ علمی است که بیانگر تأثیر‎ مستقیم این تمثیل‎ها بر الگو پدیده های خود است. چهارم، نقش تمثیل‌ها در مقام کشف و توجیه به ‌منظور فهم درست جایگاه تمثیل در الگو‌ها و گسترش نظریات در علم.
صفحات :
از صفحه 65 تا 93
نفس و اختلالات عصبی- روانی؛ تبیینی نوخاسته‌گرایانه و صدرایی
نویسنده:
احمد عبادی ، محمدمهدی عموسلطانی فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انواع آسیب‌های مغزی و عصبی (از جمله اختلال هویت تجزیه‌ای، اسکیزوفرنی، تغییرات خُلقی و مانند آن) بر تباه‌شدن و دگرگون‌شدن ِکیفیاتِ حیاتی، حالاتِ ذهنی و شخصیتی، و حتی انگارۀ نفس و «خود» تأثیر مستقیم دارد. مشاهدۀ این تأثیرات، دستاویز نظریات گوناگونی دربارة وجودِ نفس و مفارقت‌پذیری آن (از نفی وجود خود/ذهن/نفس و یا نفی تجرد خود/ذهن/نفس تا نفیِ بقای نفس مجرد آن) شده است. چارچوب نظری و مفهومی نوخاسته­گرایی و حکمت متعالیه، قابلیتی دارد که می‌توان از آن در تجزیه و تحلیل این مسئله بهره برد و نگاهی فراتر از ابزارگراییِ دوگانه­انگاران، به‌عنوان یک راهکار کلی دربارة تأثیر اختلالات عصبیِ فیزیکی بر نفسِ مجرد ارائه داد. با اذعان به نوخاسته‌گرایی جوهری و همسوبودن آن با نظریۀ جسمانیة‌الحدوث صدرایی، و عبور از دیدگاه نوخاسته‌گرایی ویژگی‌های صرف، می‌توان گفت که بدن و دستگاه پیچیدة عصبی بر اساس میزان تکامل و پیچیدگی‌اش، موجب نوخاستگیِ (حدوث) مراتبی از نفس (از نوخاستگی مرتبة گیاهی تا مرتبة وجود لنفسه و خودآیین) و نوخاستگیِ ویژگی‌های حیاتی، ذهنی و روانی متناسب می‌شود. به سبب این همبستگی و تعامل علّیِ نوخاسته‌گرایانه، انواع آسیب‌های عصبی، مادامی‌که نفسِ انسان در مرتبه نباتی، تعلق ذاتی به بدن دارد و در مرتبۀ تجرد جوهری، تعلق عارضی به بدن دارد، موجب نوخاستگیِ اختلالات روانی به‌عنوان ویژگی‌های مختل‌کننده برای جوهر نفس و نیز فروخفتگیِ برخی ویژگی‌های ذهنیِ نوخاسته می‌شود؛ بدون آنکه وجودِ بسیط، لنفسه، خودآیین و مفارقت‌پذیرِ نفس نفی و تباه شود.
صفحات :
از صفحه 173 تا 196
بازخوانی انتقادی یک مناظره: نزاع آنسکوم و لوئیس در رد طبیعت‌گرایی خداناباورانه
نویسنده:
احمد عبادی ، محمد امدادی ماسوله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سال 1948، مناظره‌ای مشهور میان سی. اس. لوئیس و الیزابت آنسکوم در انجمن سقراطی آکسفورد صورت می‌پذیرد. لوئیس در این جلسه استدلال می‌کند که مادی‌انگاریِ صرفِ طبیعت‌گراییِ خداناباورانه باطل است. در مقابل، آنسکوم سه نقد اساسی بر استدلال لوئیس می‌آورد: 1. نبود تمایز میان علل ناعقلانی و غیرعقلانی باور؛ 2. تهدید شک‌گرایی؛ 3. نبود تفکیک میان انواع تبیین‌های «کامل». اندیشه‌های لوئیس و آنسکوم از چند جهت درخور تأمل و بررسی است: 1. به‌رغم انتقاد درست آنسکوم، نبود تمایز میان علل ناعقلانی و غیرعقلانی، مشکل طبیعت‌گرایی را که همان استنباط باوری از دیگر باورهاست، حل نمی‌کند؛ 2. آنسکوم این گزاره را که «اگر طبیعت‌گرایی درست باشد، هیچ استدلال انسانی‌ای معتبر نیست»، تهدیدی شکاکانه برای معرفت می‌داند، حال‌آنکه این اشکال، به اصل استدلال لوئیس خللی وارد نمی‌سازد؛ 3. برخلاف ادعای آنسکوم، رویکرد حذفی به دیگر تبیین‌ها، نه پیامد اندیشه‌ی لوئیس، بلکه انگاره‌ی اصلی خود طبیعت‌گرایی است؛ 4. اینکه لوئیس اتفاقی‌بودن حالات ذهنی را به‌درستی تحلیل نمی‌کند، به ‌دلیل آن است که او ریشه و خاستگاه این حالات را غیرمادی می‌داند؛ 5. لوئیس منظورش از «امکان ندارد فرایندهای تکاملی، از مخلوقات بدون درک و فهم، مخلوقاتی ایجاد کنند که درک و فهم داشته باشند» را به‌خوبی تبیین نکرده است. به‌رغم نقاط قوت اندیشه‌های لوئیس و آنسکوم، ما معتقدیم هر دو دیدگاه نقاط ضعفی دارند و نیازمند اصلاح و تکمیل‌اند. با نگاهی تحلیلی، تطبیقی و انتقادی می‌توان به حذف، اصلاح و بازسازی نقاط ضعف دیدگاه‌های آنسکوم و لوئیس پرداخت.
صفحات :
از صفحه 53 تا 76
  • تعداد رکورد ها : 37