جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
خلود در عذاب جهنم از منظر ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی
نویسنده:
جنان ایزدی، مجید صادقی حسن آبادی، فاطمه یوسفی کزج
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
خلود اهل نار و عذاب ابدی یکی از بحث‌های مهم و پیچیده‌ای است که عالمان دیانت را به خود مشغول داشته است و هریک به‌مقتضای اصول و مبانی فکری خویش روش متفاوتی برای حل این مسئله و سوالات مطرح دراین‌باره در پیش گرفته اند، ازجمله اینکه چگونه عذاب ابدی و خلود همیشگی در آتش با رحمت و عدالت خداوند سازگار است و اینکه چگونه ممکن است گناه محدود، عذابی نامحدود داشته باشد، این تفاوت رأی را در نظرات ابن قیم اشعری و علامه طباطبایی فیلسوف و مفسر شیعی به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد. ابن قیم جوزی از جمله متکلمینی است که قائل به خلود در عذاب نیست و به‌طور وسیع و روشمند به مسئله خلود اهل نار پرداخته است وی در بخشی از سخنان خود، آراء قائلین به خلود را بیان نموده است و در بخشی دیگر، آن‌ها را نفی و نقد می‌کند. وی با بیان ادله فراوان عقلی و نقلی، عدم خلود و جاودانگی در آتش را اثبات می‌نماید. علامه طباطبایی در تفسیر آیاتی که مربوط به خلود اهل نار است، بر اصل خلود پافشاری داشته و سعادت و شقاوت، خیر و شر در آدمیان را به ظهور حالات و ملکات نفسانی که در دنیا کسب کرده‌اند نسبت می‌دهد و معتقد است که اگر کفر و شرک در نفس رسوخ کند، باعث عذاب دائمی می‌شود. اما بر این نکته نیز تأکید می‌نماید که خلود در نار، به کافران اختصاص دارد. ‌وی در رابطه با خلود اهل نار به این نکته تاکید دارد که قرآن کریم بر خلود و جاودانگی در آتش نص صریح دارد و معتقد است نمی‌توان همه احکام شرع و خصوصیات معاد را با مقدمات کلی عقل اثبات کرد، چرا‌که دست عقل به آن خصوصیات و جزئیات نمی‏رسد، و تنها راه اثبات آن، تصدیق به نبوت پیامبر صادق است. ابن قیم جوزی و علامه طباطبایی هریک با توجه به مشرب و مبانی فکری که داشته‌اند، در تبیین مسئله خلود در عذاب دلایلی اقامه کرده‌اند که به لحاظ روشی و محتوایی و تفسیری متفاوت‌اند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
مبانی هستی¬شناختی هویت انسان در حکمت متعالیه
نویسنده:
علی زمانی خارائی ، جعفر شانظری ، سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«هویت» یکی از مهمترین کلیدواژه‌های علوم انسانی در دنیای معاصر است که همچون سایر مفاهیم نظری، برآمده از مبانی متافیزیکی بوده و نمیتواند از حدود آن مبانی، فراتر رود. بررسی اصول حکمت متعالیه بر مبنای توجه به حقیقت وجود و احکام آن، نشان میدهد که هویت حقیقی انسان، همان نحوۀ وجود اوست که بسیط بوده و در عین ثبات شخصیت، سیال و تدریجی است؛ از اینرو، در طول حرکت خود، تحولاتی مختلف را تجربه کرده و کمالات علمی و عملی متعددی بدست می¬آورد که باعث میشود دارای آثار و مراتب گوناگونی باشد، بگونه¬یی که از هر مقطع آن، اوصاف و عناوین متفاوتی برداشت میشود. این درک از انسان، نه¬تنها با واقعیتهای زندگی بشری و فرهنگ ایرانی‌ـ‌اسلامی سازگار است، بلکه بسیاری از دغدغه¬ها و چالشهای علوم جدید در زمینۀ انسان¬شناسی و بحران هویت را حل میکند. نوشتار حاضر، مبانی هستی‌شناختی حکمت متعالیه در نسبت با هویت انسان، و همچنین آثار آن را بررسی میکند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 136
بررسی تطبیقی نظریه ی فطرت از دیدگاه ملاصدرا، استاد مطهری و دکتر شریعتی
نویسنده:
هدیه شیراوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده بحث شناخت انسان و ابعاد گسترده وجود او از دیرباز مورد توجه متفکران بوده است. چرا که از طریق شناخت خود است که میتوان به شناخت خداوند دست یافت. یکی از ابعاد عمده وجودی انسان، فطرت اوست. فطرت یعنی نحوه خلقت انسان. فطرت از جمله مسایل اعتقادی اسلام است و در قرآن از آن یاد شده است. در تفکر اسلامی،‌ فطرت جایگاه ویژه‌ای دارد و متفکران اسلامی کم و بیش به بحث در مورد آن پرداخته‌اند. از میان متفکران اسلامی، ملاصدرا، مطهری و شریعتی در میان آثارشان به بحث در مورد فطرت انسان پرداخته‌اند. ملاصدرا اگرچه به صورت مستقیم در مورد فطرت انسان بحث نکرده‌اند اما در لابلای مباحث انسان‌شناسی او میتوان به نظر او در مورد فطرت دست یافت. ایشان فطرت را وارد بحث عقول کرده است و معتقد است که خداوند در ابتدای خلقت انسان یک استعداد عقلی را در وجود او نهاده است. این استعداد عقلی در بردارنده قوه عقل نظری و عقل عملی است و هر انسانی این استعدادها را در درون خود به فعلیت برساند، در راه سعادت است. از نظر ملاصدرا حالت بالقوه عقل، همان فطرت اولیه انسان است و به فعلیت رسیدن آن، یعنی مرحله عقل بالفعل و عقل مستفاد، حاصل شدن فطرت ثانیه برای انسان است که این امر تنها از طریق جهد و تلاش به دست نمیآید بلکه علاوه بر آن نیاز به افاضه فیض از جانب خداوند نیز هست. ملاصدرا از این فطرت ثانیه با عنوان ولادت معنوی و حصول روح برای انسان یاد میکند. البته ملاصدرا در برخی مواضع فطرت انسان را به این‌گونه میداند که خداوند انسان را به صورت رحمان خلق کرده است: ان‌الله خلق آدم علیصوره‌الرحمان. مطهری به صراحت در مورد فطرت بحث کرده و با حفظ تفاوت بین فطرت و طبیعت و غریزه و سرشت ابعاد فطری وجود انسان به دو بخش تقسیم میکند: فطرت شناخت و فطرت گرایش. فطرت گرایش دارای 5 شاخه است: فطرت حقیقت‌جوئی، فطرت گرایش به خیر و فضیلت، گرایش به جمال و زیبایی،‌گرایش به خلاقیت و ابداع و گرایش عشق و پرستش. این 5 مورد فطریات اولیه‌اند اما مطهری به صورت مستقیم و غیر‌مستقیم به فطریات ثانیه یا بعبارتی کارکردهای فطرت نیز اشاره دارند که این کارکردها در زمینه‌های مباحث دین‌شناسی، خدا‌شناسی، انسان‌شناسی،‌جامعه‌شناسی،‌تاریخ‌شناسی و… است. مطهری با ارائه نظریه اصالت فطرت،‌به توجیه و تفسیر فلسفه تعلیم و تربیت، اخلاق، جامعه، انسان و… پرداخته‌اند. ایشان با پیش‌زمینه‌ای که از مباحث فلسفی ملاصدرا دارند از اصل حرکت جوهری در ارائه دیدگاه اصالت فطرت خویش استفاده کرده‌اند. شریعتی نیز در ادامه بحث انسان‌شناسی خود، به صورت غیرمستقیم به بحث درباره امور فطری انسان پرداخته است. ایشان معتقدند که خداوند انسان را به گونه خویش آفریده است. خداوند دارای صفات متعددی است،‌ از میان این صفات،‌ سه صفت بارز و مهم هست که عبارتند از: آگاهی، انتخابکنندگی یا آزادی و آفرینندگی. خداوند این سه صفت عمده را نیز در درون انسان نهاده است و به همین دلیل است که انسان جانشین خداوند در روی زمین است و انسان در برگیرنده امانت الهی است و به همین خاطر است که میتوان گفت انسان خویشاوند خداست. انسان با صفت آگاهی هم به خود آگاه میشود و هم جهان و رابطه خود و جهان. و با استفاده از آزادی راه وطریق خود را انتخاب میکند و با صفت آفرینندگی به آفرینش اموری دست میزند که در طبیعت و در خود او وجود ندارد. این تحقیق در یک مقدمه و 4 فصل تنظیم شده است و تقدم و تأخر متفکران در فصل‌بندی، بر طبق تقدم و تأخر زمانی است. واژه‌های کلیدی: فطرت،‌ فطرت ثانیه، عقل هیولانی، عقل مستفاد، از خود بیگانگی،‌ فطرت گرایش،‌ انسان کامل.
تأملی بر مختصات آرمان شهرِ اقتصادی (زیستِ مادی) بر مبنای علم اشتدادی در نظرگاه ملاصدرا
نویسنده:
رضوانه قاطع ، جعفر شانظری ، مهدی گنجور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آرمان شهر یا اتوپیای اقتصادی در حکمت متعالیه حاکی از مدینه­ای است که به نحو اتمّ کمالات نشئه جسمانی نفوس در آن محقق باشد. نوشتار حاضر ابتدا با ترسیم «نظریه علم اشتدادی» به عنوان مبنایی معرفت شناختی مبتنی بر اصول حِکمی چون تناظر انسان با مراتب هستی، تناظر مراتب هستی با علم، نسبت انسان با حقیقت و روش تأویل محور، نگرشی بدیع از علم در حکمت متعالیه ارائه می‌دهد و با عنایت به آن مختصات اتوپیای اقتصادی را ترسیم می­نماید. بالاترین مرتبه در سلسله علم اشتدادی متعلق به نبی است که به عنوان زعیم، بیشترین احاطه وجودی را بر مدینه دارد و بر اساس منطق وحیانی و عدالت توزیعی با زیربنای معرفتی مدینه را به حدّ اعلی تکاملی می‌رساند و پس از نبی، مقربان به او عهده­ دار این امور هستند. ترسیم اتوپیای اقتصادی بر اساس مختصات علم اشتدادی، برآیندهایی نظیر «بهره‌مندی از امکانات مادی»، «توسعه سرمایه انسانی»، «اشتغال متناسب با ظرفیت­های هر مرتبه وجودی»، «رضایت شغلی»، «ثبات اقتصادی»، «گسترش رفاه اقتصادی» و «توسعه اقتصادی» را به دست می­دهد. از موانع تحقق اتوپیای اقتصادی می­توان به «انباشت ثروت»، «گسترش فقر»، «وابستگی به امور مادی» اشاره نمود که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 391 تا 412
بررسی و نقد گزارش تصریحی ملاصدرا از دیدگاه فارابی در مسألۀ تشخص
نویسنده:
سید رضا مؤذن ، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این‌که چه چیز شخص را آن می‌کند که هست، سؤالی است که ریشه در گذشتۀ دور دارد و اندیشمندان بزرگی برای یافتن هویت و واقعیت اشیاء آن را کاویده‌اند. ملاصدرای شیرازی یکی از اینان است. وی مبتکر یا مدافع سرسخت نظریۀ اصالت وجود در مقابل اصالت ماهیت است و معتقد است تشخص شی به نحوۀ وجود آن است. وی به دو گونه، نظریۀ تشخص خود را به فارابی نسبت داده است: اول به صورت نقل رأی از فارابی و دوم به صورت گزارش تصریحی. ملاصدرا در هشت کتابِ اسفار، شرح هدایۀ اثیریه، رسائل تسعه و حاشیه بر الهیات شفاء، مبدأ و معاد، رسالۀ تشخص، رسالۀ اللمیه، رسالۀ اتصاف الماهیة بالوجود این انتساب را تأکید کرده است، اما با وجود این، سندی برای این انتساب نقل نمی‌کند. این نوشتار با بررسی اَسناد، اِستناد تصریحی ملاصدرا را بر دایرۀ محک قرار داده است و با به میان آوردن سه شاهد شامل بررسی بعض دیگر از استنادات صدرا، بررسی این حکم در آرای صریح فارابی و نیز بررسی این نظریه بر پایۀ قاعدۀ شناخت سلف در پرتو خلف، انتساب این دیدگاه را به معلم ثانی مورد تردید قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که ملاصدرا تا پیش از خود در این قول منفرد است. این نوشتار به توصیف اکتفا نمی‌کند و در پرتو یک قانون کلی، تبیین ارائه می‌دهد که چرا چنین استناد نامعتبری واقع شده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 120
ارائه‌ی الگوی وحدت عالم ماده براساس مبانی حکمت متعالیه و فیزیک جدید
نویسنده:
سپیده رضی ، جعفر شانظری ، افشین شفیعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کشفیات و تجربه‌های زیاد در ابتدای قرن بیستم نشان ‌داد که فیزیک کلاسیک برای به تصویر کشیدن صورت صحیحی از عالم طبیعت کافی نیست و همین نارسائی‌ها منجر شد تا تفکر بشر در مسیر جدیدی از علم فیزیک قرار گیرد. در نگرش جدید فیزیک، نگاه به پدیده‌های هستی‌، نگاه به اجزای جدانشدنی و در کنش و واکنش یک کل هماهنگ است. از سوی دیگر در حکمت متعالیه با توجه به مبانی فلسفی صدرا مانند تشکیک طولی و عرضی، وجود زمان مشترک و... نظامی از عالم طبیعت توصیف شده که با یافته های جدید فیزیک مسانخت بسیار دارد. یکی از بزرگ‌ترین نتایج این کاوش آن است که اشیای مادی به صورت متمایز از یکدیگر نیستند، بلکه به-گونه‌ی جدایی‌ناپذیر، به محیط پیرامون خود متصل شده‌اند و خواص آن‌ها تنها بر حسب ارتباط آن‌ها با کل جهان قابل درک است. این روابط تا فواصل دوردست عالم کبیر و تا ستارگان و کهکشان‌های بسیار دور کشانیده می-شود و درنهایت با تلفیق این دو نگرش، وحدت عالم هستی در جهان ماکروسکوپی نمایان می‌شود. تلفیق دست آوردهای جدید علوم طبیعی با تفکر فلسفی گامی رو به جلو در شناخت بهتر و کامل‌تری از عالم طبیعت است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
حقیقت علم و ادراک در فلسفه ابن سینا و شیخ اشراق (با تاکید بر ادراک خیالی)
نویسنده:
رضا محمد نژاد­، جعفر شانظری­
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 218 تا 228
رابطه میان دائم الفیض بودن خداوند و حدوث زمانی عالم از منظر آیات و روایات
نویسنده:
احمدرضا آقائی استاد راهنما: جعفر شانظری استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: محمد رضا نقیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
تحلیل مبانی نظری و شواهد نقلی نظریه میرزا مهدی اصفهانی در باب معاد جسمانی
نویسنده:
جعفر شانظری ، علی مستأجران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحلیل و بررسی بُن‌مایه‌های فکری میرزا مهدی اصفهانی در مسئلهٔ معاد جسمانی راه‌گشای شناخت نظریهٔ وی با توجه به پشتوانهٔ ادلهٔ نقلی خواهد بود. اهتمام وافر اصفهانی به ظواهر نصوص منجر به مطرح‌شدن دیدگاهی مشابه نظریه متکلمان اسلامی شده است. اما بنیان اندیشه اصفهانی بر مسائلی از قبیل خلقت انسان‌ها در عالم ذر، تعیین نوع طینت انسان‌ها، ورود به عالم دنیا و خلط طینت‌ها و سپس خروج از عالم دنیا و حشر و نشر بر اساس بدن دنیایی استوار است. گاهی اصفهانی منشأ فهم این سِیر را فضل و امتنان الاهی می‌داند و گاه عدل و قسط. از این رهگذر دو مسئله در منظومه فکری اصفهانی بسیار مهم و اساسی است: 1. توجه خاص به نصوص، بدون تأویل دلالی؛ 2. ضرورت انطباق تحلیل و تبیین‌ها در مسئلهٔ معاد بر آیات و روایات. اصفهانی از لحاظ روش‌شناختی روی‌آوردی تکثّرگرا و بعضاً روشی وحدت‌گرا به مسئلهٔ معاد جسمانی دارد. به تعبیر دیگر، وی به دنبال این است که میان دیدگاه‌های خود و آیات و روایات به نحو روشمند جمع کند و این مبنا را تا آنجا پیش برده است که تقریراتش را به مشکات انوار اهل بیت b منتسب دانسته است.
صفحات :
از صفحه 247 تا 266
چهاربُعدی‌انگاری و مسأله‌ی اتصال اجزای زمانی در فلسفه‌ی معاصر و فلسفه‌ی صدرا
نویسنده:
رهام انصاری مهر، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده اگر یک جسم تغییر کند، ازیک‌سو پس از تغییر ممکن نیست درست همان جسمِ پیش از تغییر باشد؛ ازسوی‌دیگر، اگر یک جسم پس از تغییر درست همان جسمِ پیش از تغییر نباشد، موضوع دقیقی برای تغییر نیست، پس گویی هیچ‌چیز به‌راستی تغییر نکرده است.یک راه فیلسوفان برای حل این چیستان که دراصل، مسأله‌ی پایایی هویت در زمان است، این است که زمان را به ‌درون اجسام راه دهند، نه درون ویژگی‌های آن‌ها. در‌این‌صورت می‌توان گفت که اجسام، اجزای زمانی دارند، همچنان‌که اجزای مکانی دارند. به این اعتبار، کل یک جسم در یک زمان خاص وجود ندارد. درعوض، در یک زمان، تنها یک جزء زمانی (یا یک مرحله‌ی زمانی) آن وجود دارد؛ از این دیدگاه، با نام چهاربُعدی‌انگاری یا نظریه‌ی اجزاء زمانی یاد می‌کنیم. در این مقاله، نخست نشان می‌دهیم که چهاربُعدی ‌انگاری چگونه در حل چیستان‌های پایایی هویت در زمان، مانند «تغییر ذاتی» و «ترکیب‌ مادی» به‌کار می‌آید. سپس اثبات می‌کنیم که ملاصدرا نیز با پشتیبانی از مفاهیمی مانند «حرکت به ‌معنای قطع» و «حرکت جوهری»، چهاربُعدی‌انگار است. بحث دیگر این مقاله درباره‌ی نسبت چهاربعدی‌انگاری با هستی‌شناسی زمان است؛ این مبحث چگونگی اتصال اجزای زمانی یک چیز را روشن می‌سازد. در‌ این‌ راستا، همچنین تحلیل صدرا را برای مسأله‌ی اتصال این اجزا واکاوی می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28