جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
تفکر؛ ساحت پرسش‌گری، رهایی و انکشاف (بررسی دیدگاه هیدگر درباره تفکر وجودی)
نویسنده:
یوسف سیف زاد آبکنار ، بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری از فیلسوفان معاصر از آثار هیدگر در اندیشۀ خویش بهره برده‌اند؛ بنابراین بررسی اندیشۀ هیدگر و تعیین چارچوب تفکر وی راهگشای این تأثیرپذیری‌ها خواهد بود. چنانکه مرز میان تفکر محاسبه‌ای و تفکر انکشافی نشان‌گر این تفاوت خواهد بود. در این مقاله با روش تحلیلی، به بررسی آثار هیدگر پرداخته‌ایم که وی میان فلسفه‌ای که وجوداندیش است و فلسفه‌ای که به موجوداندیشی دچار شده و از وجوداندیشی غفلت ورزیده است، تمایز قائل می‌شود. سپس چنین تبیین کرده‌ایم که وی انسان را در ساحتی می‌بیند که با فراخوانده‌شدن از سوی وجود، پرسش‌گری می‌کند. پس هیدگر خود را در راه می‌بیند و در انتظار ندای وجود است. درنتیجه چنانکه نشان داده شده است، هیدگر اعتقاد به نوع دیگری از تفکر دارد؛ یعنی تفکری که با نوعی رهایی به دست آمده و انسان در پرتو آن در مسیرهای ناهموار اندیشیدن، به حقیقت که نوعی انکشاف و فتوح است، رسیده و با زبان شاعرانه همان را که یافته است، بیان می‌دارد. از این منظر، وجود با تفکر معنوی نسبت برقرار می‌کند و در زبان، یعنی خانۀ وجود سکنا می‌گزیند. هیدگر خود نیز بارقه‌ای از حقیقت را شهود کرده است.
صفحات :
از صفحه 126 تا 157
عناصر اصلی تفکر معنوی در اندیشه هیدگر و مولانا
نویسنده:
یوسف سیف زاد آبکنار ، بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر هیدگر تفکر را نمی‌توان فقط به مابعدالطبیعه، علم و تکنولوژی، سوژه‌مداری، تمثل و منطق‌گرایی منحصر کرد. بلکه تفکر معنوی لوازمی دارد که مهم‌ترین آن پرسش‌گری و به‌راه افتادن در مسیر اندیشه است. از نظر وی تفکر و تشکر هم‌ریشه بوده و با لوگوس یا گفتار پیوند دارد. هرچند ویژگی اصلی تفکر این است که در طلب وجودی باشد که او را به‌سوی تفکر فرا‌‌‌می‌خواند. از نظر مولانا نیز از طریق دانش‌های نظری یا حصولی نمی‌توان به معرفت حقیقی دست یافت. بلکه تفکر ذیل ادراک عارفانه یا حضوری قرار گرفته و بر یاد، شهود، ذوق و عشق دلالت می‌کند. از نظر وی لازمه اصلی تفکر، سلوک است که در مرتبه عالی آن، انسانِ کامل با اتصال به حق، به یقین و معرفت خواهد رسید. بنابراین علی‌رغم تفاوت‌های آشکار آنها از نظر خاستگاه فکری و مبانی اندیشه، اما عناصر مشترکی نیز در اندیشه آنها به چشم می‌خورد. چنان‌که هیدگر و مولانا معتقدند دلیل‌باوری و تعقل‌گرایی به‌تنهایی نمی‌تواند به تفکر منجر شود. بلکه تفکر، شهودی یا معنوی بوده که از طریق انکشاف و گشودگی رخ خواهد داد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 92
گزارش نشست نقد و بررسی کتاب فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفه: با حضور دکتر رضاداوری اردکانی ، دکتر محمدرضا بهشتی ، دکتر علی اصغر مصلح ، دکتر بهمن پازوکی و دکتر مازیار ناصر
نویسنده:
محمدرضا حسینی بهشتی,بهمن پازوکی,علی اصغر مصلح,رضا داوری اردکانی,ماریا ناصر
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
نسبت اندیشة هیدگر با Mystik (عرفان فلسفی)
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شاید هیچ فیلسوفی در قرن بیستم به اندازة هیدگر سعی نکرده است در اندیشه‌اش ورای مفاهیم و تأملات فلسفی فرادادی برود. اندیشة هیدگر از دورة مشهور به «گشت» به بعد وارد ساحتی از تجربة فکری و قلمرو مرزی شده است که ورای تفکری صرفاً عقلانی می‌رود و از قواعد آن پیروی نمی‌کند. بسیاری از مفسران این نحوه اندیشیدن را شبیه به نحوة اندیشیدن Mystik تفسیر و در قابلیت آن در پاسخگویی به پرسش‌های فلسفی تردید کرده‌اند. منظور ایشان از Mystik آن‌گونه تفکری است که زیر بار عقلانیت شانه خالی می‌کند و عقل بدان راه ندارد. در این نوشته اما منظور از Mystik که ما آنرا به «عرفان فلسفی» ترجمه کرده‌ایم، جریانی فکری در مسیحیت است که با نام مایستر اکهارت گره خورده است و قلمروة وسیعی از موضوعات را دربر می‌گیرد که همة آن‌ها لزوماً با فلسفه هم‌سخنی ندارند. در بررسی نسبت اندیشة هیدگر با «عرفان فلسفی» نخست گزارشی از موضع خود او در قبال این مفهوم داده می‌شود. در قدم بعدی، برای این‌که معلوم شود که اندیشة هیدگر تا چه حد به «عرفان فلسفی» نزدیک است در مقایسه‌ای وجوه افتراق و اشتراک معانی مفهوم «وارستگی» نزد اکهارت و هیدگر را نشان می‌دهیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
مفهوم عالم زیسته در اندیشة هوسرل
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصطلاح عالم زیسته که به‌موازات موضوعاتی چون «مفهوم طبیعی عالم» و «عالم محیط» مطرح می‌شود، از اهمیت زیادی در فلسفة متأخر هوسرل برخوردار است؛ مفهومی بسیار پیچیده و چندمعنایی است که به تفاسیر متفاوت و غالباً متضاد منجر شده ‌است. این مفهوم در کتاب بحران از سه حیث عالم‌سرشتی (mundan) و هستی‌شناختی و استعلایی بررسی می‌شود و از این طریق معانی متفاوتی به خود می‌گیرد که به طور خلاصه چنین اند: عالم زیسته: 1) عالم موضع طبیعی است؛ 2) عالم میان‌سوبژکتیو عمل است که شامل همة آن چیز‌هایی می‌شود که انسان هروز در عمل به آنها می‌پردازد؛ 3) عالمی است به ادراک داده شده؛ 4) عالم روحانی و تاریخی فرهنگ است؛ 5) عالم مقدم بر علم (پیشاعلمی) است که در تضاد با ابژکتیویسم، به‌ویژه ابژکتیویسم عصر جدید که با سیر تحول علوم طبیعی در پیوند است؛ 6) یکی از راه‌های ورود به قلمروی استعلایی است. این نوشته به نسبت عالم زیسته با علوم، با فرهنگ و با قلمروی استعلایی می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 19 تا 52
نسبت میان نظر و عمل در ارسطو بنا بر تفسیر هیدگر
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارسطو به نسبت نظر و عمل در دفتر ششم از کتاب اخلاق نیکوماخُس در طی تعریف دو مفهوم کیاست (phrónesis) و درایت (sophía) می‌پردازد. این دو مفهوم هر دو از فضایل عقلی‌اند و با مفهوم عقل (noûs) ارتباطی تنگاتنگ دارند. البته قرار گرفتن کیاست در کنار دیگر فضایل عقلی شامل درایت (sophía)، فن (techne) و معرفت (episteme) و بشمار آوردن آن چون یکی از انحاء ناپوشیده سازی (aletheuein) برای هیدگر این امکان را فراهم می‌آورد تا مانع از ورود این مفهوم به حوزة مباحث اخلاقی شود. او سه صفت برای مفهوم phrónesis قائل است: یکم دیدِ پیرامون‌نگر (umsichtig) داشتن؛ دوم مصمم (entschlossen) بودن و بالاخره وجدان یا شعورِ باطن (Gewissen) داشتن. بنا بر نظر هیدگر آنچه در نسبت میان phrónesis و sophía آشکار می‌شود، پیوند فلسفه با دانشی است که ما را در کارهای روزمره راهبر است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 84
میزگردی با حضور پرویز ضیاءشهابی و بهمن پازوکی به‌مناسبت ترجمه جلد 24 درسگفتارهای هایدگر
نویسنده:
پرویز ضیاءشهابی، بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اگزيستانس و عقل نزد ياسپرس
نویسنده:
بهمن پازوکي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
آزادی چون بنیاد علت و دلیل در «متافیزیک دازین» هیدگر
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله تفصیل این قول هیدگر است که «آزادی بنیاد علت و دلیل است». مفهوم آزادی مفهومی کلیدی در دوره‌ای از اندیشة هیدگر است که او خود آنرا «متافیزیک دازین» خوانده است. آزادی به نزد وی در وهلة نخست نه مسأله‌ای سیاسی و نه صورتی از علیت است، بلکه اصلی وجود‌شناختی است، پاسخی است به این پرسش که گشودگی عالم بر دازین از چه راهی ممکن می‌شود و چرا چیز‌ها برای انسان پرسش برانگیز می‌شوند و جستجوی او برای یافتن علت و دلیل بر چه بنیادی استوار است. آزادی «بنیاد» فکر کردن با دلیل و استدلال و شکل دادن به ساختار تجربه به مدد دلایل و علل است. هیدگر برای دست یافتن به این بنیاد با فهم پیشینی دازین از وجود شروع می‌کند که شرطِ امکان برقراری نسبت با دیگر موجودات است. اما خودِ امکان فهم ماتقدم وجود موکول به تعالی (برگذشتن) از همة موجودات است. در تعالی جستن، دازین از موجودات برمی‌گذرد و به سمت تمامیت آنها که عالم باشد، می‌رود. خصوصیت اساسی عالم از بهرِ (Umwillen) است. میان از بهرِ که خصوصیت اولیة عالم است و در عالم بودن و آزادی دازین بهم‌بستگی درونی وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 85
هیدگر و منطق
نویسنده:
بهمن پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائلی که هیدگر از همان سال‌های اوّلیّه تحصیل دانشگاهی خود و بعد از آن در سال‌های تدریس به آن پرداخته است مسألة منطق است. البته هر کجا او از منطق سخن می‌گوید منظورش منطق فرادادی (سنّتی) است و نه منطق ریاضى- سمبلیک که اصطلاحاً به آن منطق جدید مى‏گویند. آنچه او درباره منطق جدید گفته و نوشته است بسیار کم و غالباً همراه با توصیفاتی منفى است. در منطق فرادادی (سنّتی) نیز او به دنبال دستیابی به روش‏هاى درست فکرکردن و رسیدن به استدلال‏ ها و استنتاجات درست نیست. اینکه آیا قیاسى درست ساخته شده است، یعنى نتیجه به ‏درستى از مقدّمات به ‏دست آمده است، پرسشى است که به صورت جملات آن قیاس و نسبت صورى میان آنها مربوط می ‏شود. اعتبار استدلال، ربطى به مضمون جملات ندارد. منطق به نزد او نخست با سخن و به تبع آن با حقیقت سر و کار دارد. بر خلاف قول شایع که گزاره را جای صدق/ حقیقت می‌داند هیدگر آن را مبتنی بر گشودگی (Erschlossenheit) دازین می‌داند. بر اساس گشودگی دازین است که اصولاً مواجهه با موجود ممکن می‌شود. بنابر این بازسازى مفهوم حقیقت، به‏ نظر هیدگر، نباید محدود به تحلیل‏ هاى صورى از ساختار جمله باشد، بلکه باید نحوة عمل انضمامى و زنده ‏اى که با آن به چیزها نسبتِ صدق/ حقیقى مى‏دهیم نیز مدّ نظر قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
  • تعداد رکورد ها : 14