جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
پیوند هستی و شناخت از منظر حکمت صدرایی و پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
محمد امین مداین، علی حقی، قربانعلی کریم زاده قراملکی، میکائیل جمال پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با وجود اهمیت هستی و شناخت در فلسفه کمتر فیلسوفی توانایی ارائه راه حل برای تبیین مسئله پیوند هستی و شناخت شده است. ملاصدرا و هوسرل با وجود تفاوت ها هر دو فیلسوف، بر اساس نقش ساحت انسانی در جهت تقرّب دو سپهر مذکور گام های مشترکی برداشته اند. نوشتار حاضر در صدد نشان دادن وجوه شباهت صدرالمتألّین و هوسرل در راستای پیوند هستی و شناخت است. در این پژوهش سعی بر این است که نقش ساحت انسانی در پیوند مراتب وجودی و مراحل ادراکی در دو مشرب حکمت متعالیه و پدیدارشناسی مشخص شود. از این رو بعد از تعریف و تبیین نفس ناطقه و اگوی استعلایی با روش مقایسه و تطبیق، به نقش ساحت انسانی در تبیین این مهم پرداخت شده است. نتایج به دست آمده از بررسی اندیشه‌های دو فیلسوف یاد شده عبارت است از این که ساحت انسانی منزلی نیست که هستی و شناخت از روی ناچاری در آن گرد آمده است، بلکه ساحت انسانی خود با سیر مراحل وجودی مراتب ادراکی متناسب را کسب و هستی و شناخت را در خود حاضر کرده است و در این راستا به علم یقینی دست یافته است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
چالشهای هدف بهینه برای علم جان ویلیام نویل واتکینز
نویسنده:
ناصر افضلی فر ، علی حقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مباهات جامعۀ علمی و پرسش از چیستی هدفِ علم از جمله مباحث قابل تامل در حوزۀ فلسفۀ علم بوده است. واتکینز که خلفِ کارل پوپر از طرفداران عقلانیت علمی است مدعی است که می‌توان هدفِ بهینه‌ای برای علم معرفی نمود که با دسته‌بندی شرط‌های کفایت و مطالبات مرتبط با آن قطعیتِ علم را رها نمود در حالی که هنوز خواهان حقیقت تایید شده هستیم.در این مقاله برآنیم تا ارتقای مطالبۀ (A) به (A*) وتلفیق (B1) و (B2) به (B1-2 ) وهمچنین (B3) و (B4) را به (B3-4)در مطالبات واتکینز برای هدفِ بهینۀ علم (B*) را گوشزد نموده وچالش‌های مطرح شده برای هدفِ بهینۀ علم وپاسخِ واتکینز به آن‌ها را یادآور شویم واصل عمل انگارانۀ استقرا در انتخاب نظریه‌ها از بین نظریه-های رقیب را تبیین نماییم.واتکینز براین باور است که با پیگیری این هدفِ بهینه برای علم، دانشمندان این آزادی عمل را دارند که بر روی هر موضوع دلخواه کار کنند ولی این هدفِ علم آن‌ها را از اتخاذ نظریه‌هایی که تشخیص می‌دهند غلط هستند باز می‌دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
آراء فلسفی، کلامی، اخلاقی و عرفانی علامه صلاح‌الدین سلجوقی
نویسنده:
عبدالرزاق احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسشهاي كلامي ،فلسفي، عرفاني واخلاقي مهم ترين دغدغه هاي فكري علامه صلاح الدين سلجوقي بوده كه ويدرامتداد حيات پرثمر خويش تلاش نموده تا قلم را برجاي نگذارد ودر هر فرصتي دست به نگارش بزند .اوكه درطول حيات خويش هيچگاه از وادي عرفان ومفاهيم عرفاني دل بر نگرفته است ، تلاش نموده تا با مطالعه وتدقيق در فراوردهاي فلسفي شرق وغرب به تامل دراين اندوخته ها بپردازد . سلجوقي ازهمان آغاز، انديشه ها را باكپسول نقد ونقادي بلعيده وبر آن شده تا عنصر نقد وميزان جرح وتعديل را دربرابر هيچ انديشه ا ي فرونگذارد وبه ويژه ازاين ابزارياد شده دربرابرهرانديشه انديشمندي استفاده نمايد . مجموعه نوشته ها ،ترجمه ها ويا اقتباس هاي سلجوقی مملو از مباحثي است كه با رنگ وبوي فلسفي ،كلامي وعرفاني معطر گرديده ونوعاً به طرح مطالب ومسايل فلسفي،لامي وعرفاني وباموشكافي هاي فراوان تلاش وافر نموده تانواقص وكاستي هاي انديشورزان به ويژه كوتاهي وكج انديشي هاي فيلسوفان غرب را برملا سازد . هرچند سلجوقي نياز به خوانشي متاملانه ومنتقدانه دارد وضروري است تا ديدگاه هايش در زمينه هاي مختلف مورد بررسي وتدقيق قرار گيرد با اين وصف نمي توان منكر قوت كلام ورسايي مطالب وي شد . مطالبي كه هميشه با چاشني رفان وخدا محور ي رنگ وبويي ديگر گرفته واورا به تكاور ميدان دفاع از عقيده وباورهايش اما با استدلال ودفاع عقلاني تبديل كرده است.
معنای ماهیت و وجود نزد پدیدارشناسی هوسرل و حکمت متعالیه
نویسنده:
محمد امین مداین، علی حقی، عباس جوارشکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار ابتدا به بررسی براهین اصالت وجود صدرالمتألهین بر له اصالت وجود خواهیم پرداخت با این منظور که از میان این براهین معنای واضحی از وجود و ماهیت نزد این حکیم بزرگ اسلامی برای ما معلوم گردد. در ادامه به نگاه اجمالی پدیدارشناسی هوسرل خواهیم پرداخت. با این ترتیب که نخست درباره¬ی معنای ماهیت نزد هوسرل بحث خواهیم کرد. در ادامه برای آنکه مراد هوسرل از اصطلاح ماهیت به ذهن روشن¬تر گردد، به روش کشف ماهیت توسط فاعل شناسایی یا «اگوی استعلایی» خواهیم پرداخت. و در نهایت در این باره سخن خواهیم راند که چه عواملی در ساختن ساختار ماهیت نزد هوسرل دارای نقش هستند. در قسمت سوم و پایانی این نوشتار به مقایسه معنای اصطلاح «ماهیت» خواهیم پرداخت؛ و در این باره به قضاوت خواهیم نشست که با توجه به معنای ماهیت، اصالت ماهیت نزد هوسرل آیا همان امری است که توسط ملاصدرا طرد می¬شود؟.
صفحات :
از صفحه 145 تا 160
نسبت صادر اول با مخلوقات عالم از منظر شیخ‌ اشراق با تأکید بر تناظر مفهوم فیزیکی و متافیزیکی نور
نویسنده:
علی حقّی، عباس جوارشکیان، حسین بلخاری قهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده بی‌تردید شیخ ‌اشراق بزرگ‌ترین حکیم نوری در عرصه و قلمرو اندیشۀ اسلامی است. درک عمیق او از حِکم نوری قرآن و نیز تکیه بر حکمت نوری ایران باستان، جریان نوافلاطونی و همچنین تأثیر از حکمة‌المشرقیینِ حکمای بلندمرتبه‌ای چون ابن‌سینا، نظام منسجم و بسیار فکورانه‌ای از نور در تاریخ حکمت و فلسفۀ اسلامی به‌جای گذاشت که نه پیش از او سابقه‌ای داشت و نه پس از او. در این مقاله با محوریت صادر اول در نظام فکری شیخ اشراق، نخست به بررسی تناظر میان نور در مفهوم فیزیکی خود با معنای متافیزیکی آن پرداخته‌ایم و سپس بیان و شرح ابعاد نسبت صادر اول با موجودات و مخلوقات عالم من‌جمله نسبت ربوبیت، حُبّی، معادی و مشکات در جهان‌بینی شیخ اشراق را هدف قرار داده‌ایم. مسئلۀ اصلی تحقیق کاهش فاصلۀ میان محسوس و معقول یا نور محسوس و نور معقول است. از همین رو سعی شده‌ است که بحث، از مفهوم فیزیکی نور آغاز شود و در حقیقت با شرح این معناست که در حکمت اشراقی ظاهر، مقابل باطن نیست. فیزیک در تقابل با متافیزیک نیست، بلکه آخرین سطح ظهور باطن یا امر متافیزیکی است. در نظام مراتب نوری شیخ اشراق، هستی، وجود واحدی است که گرچه در مراتب، سیر نزولی دارد، در این فرآیند هرگز حقیقت نوری خویش را از دست نمی‌دهد.
صفحات :
از صفحه 443 تا 463
خدا و بشر در روانکاوی فروید: بررسی انتقادی کتاب آینده یک توهم فروید
نویسنده:
Ali Haghi
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 41 تا 55
تفکر بودایی در فلسفه شوپنهاور
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه کوکبی دلاور ؛ استاد راهنما: علی حقی ؛ استاد مشاور: مهدی حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
آیین بودا در قرن ششم پیش از میلاد به ظهور رسید، آیینی با دیدگاه‌هایی منحصربفرد. در این آیین سخنی از خدا به میان نیامده است و بنیان آن بر تعالیم بودا (درمه) استوار است. تا دویست سال پیش این آیین در جهان غرب تقریبا ناشناخته بود. آرتور شوپنهاور که در 22 فوری? 1788 در شهر دانزیگ Gdansk)کنونی در لهستان( متولد شد، اولین فیلسوف غربی است که فلسف? آسیایی را جدی گرفت و تشابه بنیادین آن را بر فلسف? خود به رسمیت شناخت. شوپنهاور زمانی که اثر اصلی‌اش کتاب جهان همچون اراده و تصور را در 1818 منتشر کرد، در مقدمه کتاب عنوان کرده بود که خواننده باید کاملا با فلسف? کانت آشنا باشد؛ و دانش فلسفه افلاطون خواننده را آماد? پذیرش دیدگاه وی می‌سازد؛ همچنین به گفته وی خواننده‌ای که از وداها و اوپه‌نیشدها مطلع باشد بسیار بهتر فلسفه‌اش را درک خواهد کرد، زیرا در این‌صورت زبان شوپنهاور برای این فرد، عجیب و حتی بیگانه نخواهد بود. شور و شوق شوپنهاور به بودا با چاپ شدن اثری از او با عنوان On Will in nature (=در باب اراده در طبیعت) در سال 1836 نمود پیداکرد. او در این کتاب سخنی از آموزه‌های بودایی به میان نیاورده‌ بود اما در مقاله‌ای در چین‌شناسی بخش قابل‌توجهی را به آیین بودایی اختصاص داد که شامل فهرستی از خواندنی‌های پیشنهادی او برای مطالعات عمومی زندگی و آموزش بودا بود. او منشاء رنج و بدبختی بشر را خواست زندگی و در نتیجه گرفتاری در وهم (مایا) می‌داند و تقوای واقعی و عدالت کامل و انسان دوستی خالص را تنها وسیل? پیشبرد ترک نفس و لذا انکار اراد? زندگی و درنتیجه رستگاری می‌داند. شوپنهاور در فلسفه خویش به بیشتر آنچه بودیزم در اصل چهار حقیقت برین آموزش می‌دهد معتقد است و به‌علاوه به هرکدام از این چهار حقیقت مطالبی را نیز افزوده است. او به نخستین واقعیت برین بودیزم مبنی بر اینکه زندگی رنج است چنین افزوده است که کل جهان تجربه شده سرشار از واقعیت نیست بلکه صرفا تصویر است و تنها نوعی واقعیت پدیداری دارد، همانطور که سایه‌ها در غار افلاطون دارند! شوپنهاور به دومین حقیقت برین بودیزم که ریشه تمام رنجها در میل قرار دارد دو مطلب افزوده است. 1) رنج در واقع ریشه در خواستن و نیز در ترس دارد. دو محرک اصلی تمام اعمال آدمی. از دید شوپنهاور هر دو محرک بالا متضمن مفهوم اراده هستند. بنابراین تمام رنجها ریشه در اراده دارند. 2) رنج دو سرچشمه متضاد دارد. رنج چون آونگی میان نیاز و بیحوصلگی در حرکت است.شوپنهاور در فلسفه خود مفهومی دارد به اسم حالت کسالت یا رنج بی رنجی که با سومین سطح از دوکه کمی شبیه است اما سطح سوم دوکه بیشتر مبتنی بر نگرانی از آینده است تا کسالت. اما در سوتره معانی بیشمار حالتی هم‌چون حالت کسالت تحت عنوان حالت آسمان به آن ذکر شده است. شوپنهاور این حالت را رنج انسان‌های نافرهیخته میداند که به نظر با حالت آسمان به‌نظر کاملا برابر می‌آید. همچنین از بررسی منفردانه آیین بودا در مهایانه وترواده و فلسف? شوپنهاور اینگونه بدست می‌آید که اگرچه ممکن است از نظر مفهوم، همدردی در بودیزم مهایانه و هینه یانه و نیز فلسف? شوپنهاور یکی باشد، اما از نظر اهمیت در عمل متفاوت است. همدردی در ترواده بیشتر به عنوان یک نظریه و یکی از چهار مقام برهمه ویهاره مطرح است، در حالی‌که در مهایانه علاوه بر این جنبه، تاکید بر جنبه عملی نیز مطرح است که به معنای حذف خودخواهی و رسیدن به نگرش برابری با یکدیگر است. فلسف? شوپنهاور از جهت حذف خودخواهی و عملی شدن آموزه نه خود و اهمیت به تحقق همدردی در زندگی اشخاص بسیار شبیه به مهایانه است. همچنین همدردی در مهایانه ارتباط نزدیکی با مفهوم بودیستوه دارد و مشخصه و وظیف? اصلی بودیستوه است، اما در ترواده هرچند که همدردی یکی از مقامات ارهت است، اما مشخص? اصلی او نیست و فلسف? شوپنهاور به دلیل عدم وجود منجی فاقد چنین برداشتی است. با این حال در هر سه مکتب همدردی شامل عشق و همدردی و احترام نسبت به تمام موجودات زنده است نه فقط انسان‌ها.با آنکه سنت ترواده به هیچ وجه همدردی و همدلی با دیگران را نادیده نمی‌گیرد، اما تاکیدش بر روشن شدگی فردی است. از سوی دیگر، مهایانه با آنکه از فرزانگی و فراشناخت غافل نیست، اما تاکیدش بر همدلی تا آن حد آشکار است که در این بخش از آیین بودا بر ترواده سایه می‌اندازد. در مهایانه رسیدن به فرا شناخت برای پرداختن به همدردی است و در فلسف? شوپنهاور نیز پس از زدون مایا و رسیدن به این معرفت که کثرت و تنوع افراد در جهان، صرفا ظاهری است و اینکه وجود درونی و جوهر در هم? افراد یکسان است، همدردی متحقق می-گردد که اساس اخلاق و رستگاری است.شوپنهاور با بهره‌گیری از تفکر هندویی و اوپه‌نیشدها آموز? تو همانی را به عنوان وحدت وجودی که در هستی جریان دارد بیان کرده و آن را زیر بنای اصل همدردی قرار می‌دهد. در مهایانه این حالت وحدت وجود و فراتر از طبیعت بودن مهاکرونا یعنی همدردی عمیق و بی کران نامیده می‌شود که به مقام سمبوگه کایه متعلق است؛ وجودی که در جهان وحدت وجود غرق است نه در جهان نسبیت.سرانجام اینکه در مهایانه هر انسانی می‌تواند با خاموشی عطش و امیال خود، بودیستوه شود. بر خلاف ترواده که در آن تنها راهبان نجات می‌یابند. در فلسف? شوپنهاور با وجود اینکه همچون مهایانه هر انسانی می‌تواند رستگار شود اما امید چندان زیادی به وقوع این رستگاری ندارد چرا که اغلب انسان‌ها شرایط واقعی‌‌ای که در آن قرار داریم را درک نمی‌کنند، اگر فردی موقعیت واقعی امور این جهان را نداند، امید چندانی برای رهایی از رنج برایش وجود نخواهد داشت. اما برای فردی که از موقعیت واقعی این جهان آگاه است و می‌داند که این جهان جهان رنج، اراده، وهم است، امید بسیار کمی وجود دارد چرا که حتی اگر انسان‌ها آن را درک کنند، اغلب آن‌ها از خرد یا قدرت لازم برخوردار نیستند تا آنچه برای خروج از این وهم و رنج ضروری است را عهده‌دار شوند. این عدم خرد یا قدرت لازم در انسان‌ها، در فلسف? شوپنهاور بسیار پررنگ است زیرا در فلسف? وی حرفی از منجی زده نشده است اما در مهایانه به دلیل وجود منجی امید به نجات بر پایه همدردی افزایش پیدا می‌کند. فلسف? شوپنهاور در کم بودن امید به ترواده نزدیک‌تر است و در پررنگ بودن بنیان همدردی در آموزه‌هایش به مهایانه نزدیک‌تر است.
مسار الروح بين هيغل وصدر الدين الشيرازي، الحركة الجوهرية نقيض الديالكتيك الهيغلي
نویسنده:
علي حقي، حسين شورفزي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 34 تا 55
«هدفِ بهینه برای علم» در فلسفۀ علم جان واتکینز
نویسنده:
سید ناصر افضلی فر ، علی حقّی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از «چیستی هدفِ علم» از دیر باز پرسش دانشمندان وفلاسفۀ علم بوده‌است و می‌تواند صورتی ایدئولوژیک، اخلاقی، وتکنولوژیک داشته باشد. در این مقاله برآنیم که در ضمن اشاره به دیدگاه‌های مختلف دربارۀ هدفِ علم؛ به دیدگاهِ جان واتکینز خلف کارل پوپر از طرفداران عقلانیت علمی بپردازیم وروش‌شناسی او را در معرفی هدفِ بهینۀ علم مورد ارزیابی قرار دهیم و شک ‌گرایی او را در علم از دو منظرِ شک‌گرایی بر مبنای عقلانیت و شک‌گرایی برمبنای احتمال درچالش معرفی هدفِ بهینۀ علم مورد بررسی قراردهیم و عقلانیتِ علمی او در گزینش نظریه‌های رقیب علمی را ارزیابی نماییم. واتکینز مدعی است که با شک‌گرایی مبتنی بر احتمال می‌توان قطعیت برای علم را رها نموده درحالی‌که هنوز خواهانِ حقیقت تأیید شده می‌باشیم و براین باور است که این مورد به دانشمندان کمک می‌کند تا بر روی هر موضوعی که دوست دارند کار کنند ولی آن‌ها را از اتخاذ نظریه‌هایی که تشخیص می‌دهند غلط است بازمی‌دارد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 86
صیرورت انسان بعد از عالم دنیا از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: قدسیه‌سادات هاشمی دولابی ؛ استاد راهنما: علی حقی ؛ استاد مشاور: عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
غایت، سرانجام و مقصد، از دغدغه های همیشگی انسان بوده و هیچگاه بشر نتوانسته است خودش را از این دغدغه رهایی بخشد، در پاسخ به این دغدغه، اندیشمندان نظرات گوناگونی را تبیین نموده اند؛ این رساله در رابطه با صیرورت و چگونگی سیر انسان در عوالم پس از مرگ؛ برزخ و آخرت؛ از نگاه صدرالدین شیرازی؛ به عنوان یک فیلسوف مسلمان؛ در هماهنگی با آیات و روایات پرداخته و در این رابطه برخی از مبانی فکری مهم صدرا؛ حرکت جوهری، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقابودن نفس و ... مورد بحث قرار گرفته است. ذات طبیعت به حرکت جوهری در سیلان و تجدد است همه اشیاء در جهان مادی و محسوس و نیز عالم مجردات آرام ندارند و گام‌به‌گام در حرکت یک‌طرفه و پیش‌رونده‌ای می‌باشند و نفس انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ عوالم و نشئات تکامل و تحول انسان کاملاً به‌هم‌پیوسته و متحدند؛ درواقع نوعی وحدت شخصی و تشکیکی حاکم بوده و همه آن مراحل با هم یک سلسله به‌هم‌پیوسته را تشکیل می‌دهد.نفس انسان پس ازطی مرحله تجرد برزخی و نیل به مرتبه تجرد عقلی به تکامل خود تا بی نهایت که قرب یا فنای الی الله است ادامه داده و درآخرت نیز این صیرورت با سرعت و کیفیت بهتری ادامه دارد. چنانکه بر اساس تعالیم قرآنی و روایی در تمام مراحل هستی، سیر الی الله و الیه راجعون وجود دارد. این امر زمانی با چالش روبرو می‌شود که می دانیم در جهان پس از مرگ به دلیل آنکه وجود ماده قابل فرض نیست لذا حرکت جوهری نیز قابل فرض نیست وصدرالمتألهین نیز معتقد است که آخرت دار بقا و عالمی تام و تمام و معرا از ماده و لوازم آن است لذا حرکت و تکامل در آن راه ندارد زیرا حرکت نیاز به ماده دارد و در عوالم مجردات ماده وجود ندارد. این پژوهش با روش اَسنادی و مطالعات کتابخانه ای و تحلیل و استدلال کوشیده با استخراج مطالب مربوطه از متون معتبر، تجزیه‌ و تحلیل و استدلال‌های لازم و نتایج عقلی و نقلی صیرورت انسان پس از مرگ و نسبت او با عوالم اخروی را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که ازنظر ملاصدرا قطعا در جهان پس از مرگ حرکت و صیرورت به معنای مادی و دنیایی آن محال است ولی حرکت اخروی خروج از قوه به فعل نیست بلکه در عالم برزخ و نیز عالم آخرت، حرکت و صیرورت خاص و ویژه همان عالم حاکم است که می توان از آن به ظهور باطنی تکامل دنیوی یا بروز و ظهور ملکات وشئونات صورت های پنهان وکامن در باطن نفس و یا ازدیاد حب یا القای غرائب و حجب و ... یا تجلی نام برد، تجلی آن چیزی که در باطن هست و فقط تعینی در مقام ظهور پیدا می‌کند مانند اینکه چیزی از اجمال به تفصیل برود.