جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تعریف پیشنهادی جروم گلمن برای تجربه‌های عرفانی و دینی
نویسنده:
محمد کیوانفر ، حسن ابراهیمی ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریف تجربه عرفانی و دینی و نیز نسبت میان آنها همواره از مسائل مطرح نزد عرفان/دین‌پژوهان بوده است. به دلیل گونا‌گونی تجارب موسوم به عرفانی و دینی و نیز به دلیل ابهام موجود در دو اصطلاح «دین» و «عرفان»، با تعاریف متنوعی از این تجارب مواجهیم و مطرح‌کردن تعریف اجماعی دشوار است. یکی از تلاش‌کنندگان در این زمینه، جروم گلمن، فیلسوف دین و عرفان‌پژوه معاصر، است. گلمن با طرحی ابتکاری تجارب عرفانی و دینی را به چهار دسته تقسیم می‌کند: تجربه عرفانی عام، تجربه عرفانی خاص، تجربه دینی عام، و تجربه دینی خاص. او جداگانه هر یک از این اصطلاحات را تعریف، و برای هر چه روشن‌ترشدن آنها نمونه‌های بارزی برای هر کدام ذکر می‌کند. در این مقاله، ابتدا دیدگاه او را گزارش، و سپس بررسی و ارزیابی می‌کنیم. از نظر ما، به رغم اینکه دیدگاه ابتکاری گلمن وجوه مثبتی دارد، اما در نهایت تعریفی پیشنهادی است که نه به لحاظ توصیفی جامعیت دارد و نه می‌تواند مشکلات پیش رو در حوزه ویژه‌ای که وی به آن اهتمام دارد، یعنی فلسفه، را به طور کامل رفع کند.
صفحات :
از صفحه 261 تا 284
ارمغان علمی و معرفتی فناء فی الله و بقاء بالله از منظر ابن‌عربی
نویسنده:
فاطمه الزهراء نصیرپور ، حسن ابراهیمی ، احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علی­رغم تلاش­های علمی صورت‌گرفته در موضوع فناء فی­الله و بقاء بالله، تعیین تحفۀ ارزشمند منزل فنا و رهاورد آن و پاسخ­گویی به تناقض ادراک سالک در حال فناء ذاتی! همچنان در هاله­ای از ابهام است. این مقاله مدعی است رهاورد این منزل، همان جان سالک است که معرفتی نوین از ادراک تام وحدت با حق، با آن آمیخته و ممزوج شده است. عارف در منازل متعدد فنا پله­پله به فنای خویش و ماسوی­الله در افعال، صفات و ذاتِ حق معرفت حضوری می­یابد و حقیقت، بی­واسطۀ حد و رسم و مفاهیم، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه­گر خواهد شد. بنابر قرائت صحیح از فنا و دستاوردهای آن، تناقض ابتدایی رخت برمی­بندد، زیرا اساس این پارادوکس ظاهری یا بر نفی محملِ علم است و یا بر خلوّ آن از معارف در حال فناء ذاتی. وقتی جان بدون هلاکت و تغییر باقی است می­تواند ظرف علم نامحدود الاهی واقع گردد و جان هیچ­گاه از هرگونه معرفتی خالی نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 227 تا 242
بررسی تعارض قاعدۀ مشائی کل ممکن زوج ترکیبی با وجود صرف و بلا ماهیت بودن مجردات امکانی نزد حکمای اشراقی از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
رامین عزیزی ، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با تفحص در آثار فیلسوفان اسلامی با قاعده «کل ممکن زوج ترکیبی» برخورد می‌کنیم که براساس آن همۀ موجودات امکانی دارای ماهیت هستند. بااین‌حال قاعده دیگری نیز با عنوان «النفس و ما‌‌‌‌‌ ‌فوقها وجودات صرفه» از سوی اصحاب حکمت متعالیه مورد قبول واقع شده است که براساس آن طبق تفسیر بدوی حکم بر فقدان ماهیت در مجردات شده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا تناقضی بین دو قاعده وجود دارد یا خیر و در صورت عدم وجود تناقض، دیدگاه‌هایی که از سوی فیلسوفان برای رفع تناقض ظاهری بیان شده است چیست؟ برخی بین این دو قاعده تناقض قائل بوده و معتقدند رای نهایی صدرا تنها پذیرش یکی از این دو قاعده است. برخی دیگر هم معتقدند که علی‌رغم تناقض ظاهری، حقیقتاً بین این دو قاعده تناقضی وجود ندارد. نگارندگان بعد از احصای پاسخ‌های مطرح‌شده از سوی فیلسوفان آنها را قانع‌کننده نیافته ازاین‌رو با تحقیق و نگاه دوباره در معانی ماهیت پاسخ دیگری در این مقاله ارائه داده‌اند.
صفحات :
از صفحه 57 تا 84
همبستگی وجودی توحید و فناءفی‌الله و بقاءبالله در اندیشه‌ ابن‌عربی و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه‌الزهرا نصیرپور ، حسن ابراهیمی ، احمد بهشتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید در اصطلاح ادیان به­ویژه دین اسلام و فناءفی­الله و بقاءبالله در عرفان اسلامی از زوایای مختلفی قابل بررسی است. به­رغم پژوهش­های ارزشمندی که در این باب صورت­گرفته­است، جای این سؤال هست که صرف­نظر از بعد معرفتی و حصولی هریک از توحید و فنا، توحید نزد موحد و فناءفی­الله و بقاءبالله نزد فانی فی­الله چه نسبت و رابطه­ای با هم دارند؟ آیا همانطور که در بعد ذهنی و حصولی رابطه مبتنی­بر تخالف درباره آن­ها به­نظرمی­رسد در وجود سالک و موحد نیز جدای از هم و مستقل از هم معنا دارند یا این دو در وجود موحد به هم گره­خورده و یکی هستند؟ تعاریف توحید و استدلالات آن، در زمره­ علم حصولی واقع­می­شوند؛ اما در معرفت حضوری به توحید، بی­واسطه­­ حد و رسم و مفاهیم، حقیقت، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه­گر خواهدشد. در این نوشتار از این امر به توحیدی­شدن انسان یادشده­است. از سوی دیگر، در سلوک عرفانی و رسیدن به مقام فناء­فی­الله و بقاء­بالله نیز وجود سالک عین علم خواهدشد تا جایی که یادکردن و یا نسیان خداوند از انسان، با یادآوری انسان از خداوند یا فراموشی او وحدت خواهدداشت، زیرا در اینجا علم انسان به رب خویش و هم علم پروردگار به نفس، حضوری و عین وجود نفس است. درک این وحدت میان عبد و رب و توحیدی شدن نفس، همان ارمغان فناء­فی­الله و بقاءبالله است. همسانی اقسام، مسیر، دستورالعمل و امام در این دو این مدعا را تقویت می­کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
ساخت‌گرایی در اندیشه صدرالدین قونوی
نویسنده:
محمد کیوانفر، حسن ابراهیمی، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در حوزهٔ معرفت‌شناسی، «ساخت‌گرایی» دیدگاهی اساساً پساکانتی محسوب می‌شود که در برابر دیدگاه سنتی بازنمایی‌گرایی مطرح شده است. ساخت‌گرایی معرفتی انواع مختلفی دارد، اما وجه مشترک‌شان در این است که معرفت همچون کالایی است که جزئاً یا کاملاً فاعل شناسا آن را می‌سازد، نه اینکه طبق اعتقاد بازنمایی‌گرایان، ذهن فاعل شناسا صرفاً نقش آینگی و حکایتگری در برابر واقعیت مستقل خارج از ذهن را داشته باشد. اندیشه ساخت‌گرایی در حوزه مباحث مربوط به تجربه/شهود عرفانی نیز تسری یافته است. ساخت‌گرایان، در برابر ذات‌گرایان، معتقدند تجربه/شهود عرفانی در چارچوب ساختِ پیشینِ مفهومیِ ذهنِ صاحب تجربه/شهود عرفانی شکل می‌گیرد. در این مقاله این موضوع بررسی می‌شود که نوعی ساخت‌گرایی در اندیشه صدرالدین قونوی دیده می‌شود که می‌توان آن را «ساخت‌گرایی اسمایی» نامید. قونوی در دفاع از اعتبار معرفت شهودی موسوم به قربی یا فنایی، بر نقش اسم حاکم بر فاعل شناسا در ساخت معرفت عقلی و نیز معرفت شهودی مقید تأکید می‌کند، البته او شهود قربی را از دایرهٔ این ساخت‌گرایی خارج می‌داند. بر این اساس، می‌توان گفت قونوی معتقد به نوعی ساخت‌گرایی محدود یا بخشی است. سرانجام اینکه، از نظر نویسندگان این نوع ساخت‌گرایی نه قابل دفاع است، و نه هدف نهایی قونوی در دفاع از معرفت شهودی را برآورده می‌کند.
صفحات :
از صفحه 295 تا 315
وجود منبسط و نقش آن در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: محمدسمیع بصیری ؛ استاد راهنما: حسین زمانیها ؛ استاد مشاور: حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه‌ی «وجود منبسط» یکی از ارکان مهم عرفان نظری و حکمت متعالیه به شمار می‌آید. «وجود منبسط» در آثار مختلف بزرگان عرفان نظیر ابن عربی، قونوی و فنّاری با نام‌هایی مانند «نَفَس رحمانی»، «خلق مخلوقٌ به»، «حقیقه‌الحقائق»، «فیض عام» و ... به کار رفته است. ملاصدرا نیز به تبع عالمان عرفان نظری، اما با بیانی حِکمی از این نشئه‌ی وجودی در آثار خود بحث کرده است و باعث ایجاد تفسیرهای نوینی از مباحثی نظیر «علت و معلول» و «صادر نخستین» و باعث ورود مبحث «وحدت شخصی وجود» به فسلفه‌ی اسلامی شده است. در این نوشتار سیر تطوّر فلسفی وجود منبسط و این که ملاصدرا از چه طریقی این نشئه-ی وجودی را اثبات می‌نماید، اشاره می‌شود. این سیر، از اثبات معنوی وجود آغاز گشته و تا اثبات وحدت شخصی وجود پیش می‌رود. وحدت در کثرت و کثرت در وحدت نیز از جمله مباحثی است که در حکمت متعالیه از همین مجرا سرچشمه می‌گیرد. برخی از چهره‌های حِکمی نظیر مرحوم ملامحمد نراقی و مرحوم ملا آقا علی مدرس زنوزی، انتقاداتی را به وحدت شخصی و تقسیمات وجود از منظر ملاصدرا داشته‌اند که در این نوشتار به آنها پرداخته شده و پاسخ‌هایی که از جانب برخی بزرگان فلسفه و عرفان برای این انتقادات بیان نمودند، بررسی شده است.
تاملی در اقسام علل ناقصه: رویکرد انتقادی بر حصرگروی علل اربعه
نویسنده:
مصطفی موسوی اعظم، حسن ابراهیمی، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
چکیده :
تلقّی مشهور از علل ناقصه همان علل چهارگانه ارسطویی است. اما برخی متفکّران افزون بر علل چهارگانه، علل دیگری چون «معد»، «شرط» و «عدم مانع» را از زمره علل ناقصه بر شمرده ­اند. برخی بر علّیّت «معد»، «شرط» و «عدم مانع» به عنوان علّت ناقصه، دلایلی را ذکر می­کنند. مقاله می­ کوشد نشان دهد از آنجا که «معد» قابل انفکاک از معلول است نمی­ توان آن را به عنوان علّت در نظر گرفت؛ چرا که علّت و معلول بدون یکدیگر قابل فرض نیستند. از سوی دیگر قائلان به حصر عقلی علل اربعه، «شرط» و «عدم مانع» را بازگشت به علّت فاعلی یا علّت مادی می­ دهند؛ چرا که یا متمم فاعل­ اند و یا قابل، و نمی ­توان آنها را به عنوان علل مستقل در کنار علل اربعه در نظر داشت. اما از آنجا که اساساً استقلال علّی در علل ناقصه امکان پذیر نیست؛ نمی­ توان این مبنا را پذیرفت. در ثانی علّت غائی به عنوان یکی از علل اربعه، نقشی جزء متمّمیت فاعل ندارد و بر این اساس نمی­ توان آن را به عنوان قسمی از علل ناقصه دانست. اشکال دیگر بر علّیّت «عدم مانع» آن است که امر عدمی نمی ­تواند بر امر وجودی تاثیر گذار باشد؛ اما از آنجا که «عدم مانع» بازگشت به امر وجودی دارد، می­ توان آن را در کنار «شرط» به عنوان یکی از اقسام علل ناقصه برشمرد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 48
فرجام شناسی عرفانی در اندیشه و آثار ابوالمجد سنایی غزنوی
نویسنده:
مرضیه کسرایی فر، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معاد و چگونگی زندگی پس از مرگ از مسائل پیچیده و شگرفی است که ادیان مختلف و مکاتب گوناگون کلامی، فلسفی و عرفانی -هریک به گونه ای- به آن پرداخته، و کوشیده اند تا پرسش های بشر دربارۀ آن را پاسخ گویند. در این میان، عرفا جایگاهی ویژه و مهم دارند، زیرا معاد را با بیان تجارب خویش توصیف می کنند. ازجمله عارفانی که به این مسئله توجه بسیار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی غزنوی، شاعر و عارف نامی سدۀ پنجم، است. او نهایت زندگی و مرگ -زاده شدن و پس، رخت از عالم کون و فساد بربستن- را معاد و حیات واپسین می داند و بدین سبب، بر گذر از این سرا و حرکت به سوی قرارگاه معاد تأکید می کند. سنایی در انسان شناسی خود به جوهر قدسی یا همان نفس ناطقۀ مجرد، در کنار کالبد جسمانی، عقیده دارد و براین اساس، معاد را جسمانی– روحانی ترسیم می کند. او تجرد و بقای نفس ناطقه را همانند حکما و متکلمان و به شیوۀ استدلالی اثبات نمی کند، و حقیقت و کیفیت معاد را به روش اهل نظر و استدلال صورت بندی نمی نماید؛ اما، به مبانی انسان شناسانه و معادشناسانۀ حکمی عصر خویش پای بند است و براساس این مبانی، دیدگاه خود را دربارۀ معاد و احوال انسان در حیات واپسین بیان می کند. تأکید بر این نکته از آن رو ضروری می نماید که بدانیم سنایی نه دغدغه های انسان شناسی و معادشناسی اهل نظر را دارد، و نه معادشناسی او یک سر معاد شرعی است؛ بلکه براساس انسان شناسی حکمی عصر خود، معاد شرعی را از آینۀ سیروسلوک عارفانه و معاد روحانی و عرفانی می نگرد. براین اساس، معاد در آثار سنایی امری نیست که صرفا پس از مرگ جسمانی و در وقت معلوم قیامت روی دهد، بلکه مسیری است که در طی آن انسان، ازنظر جسم و روح، پیوسته تغییر می کند و کامل می گردد. به بیان دیگر، گذر از این مسیر مراحلی دارد که در سلوک عرفانی اسلام در قالب این چهار مرتبه بیان می شود: پاکی از رذایل و تطهیر ظاهر، تهذیب باطن و تزکیۀ قلب از ملکات ناپسند، روشنایی قلب با نور صفات و ملکات پسندیده و در آخر، فنای نفس و استغراق در ذات و صفات الهی. وی ماهیت دوزخ و بهشت و نیز سعادت و شقاوت انسان را بر همین اساس تبیین و تفسیر می کند. ازاین رو پس از پاره ای مقدمات، در این پژوهش ابتدا دیدگاه انسان شناسانه و سپس، اندیشۀ سنایی درباب معاد و فرجام انسانی، به شیوه ای که بیان شد، بررسی می شود.
صفحات :
از صفحه 277 تا 299
بررسی نمادگرایی در سیرالعباد الی المعاد سنایی و ارداویراف نامه
نویسنده:
مرضیه کسرایی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ و زندگیِ پس از آن، از معماهای بزرگی است که همواره ذهن انسان را به خود معطوف کرده است. در ادبیات شرق و غرب، آثاری در توصیف چگونگی این زندگی و عقیده به معاد در قالب داستان سفر به جهان دیگر یافت می شود. مثنوی سیر العباد الی المعاد اثر سنایی و ارداویراف نامه که از متون پهلوی در آیین زرتشتی است، دو نمونه از این سفرها هستند. این دو متن مبتنی بر تجربه عرفانی معاد، تصاویر و اشکال حیرت زا و هیجان آوری را از این زندگی منعکس می سازد. هدف از این مقاله بررسی مقایسه ای این دو اثر در شاخص ترین زمینه-های مشترک تجربه عرفانی است. ضمن این بررسی در پی تبیین این فرضیه هستیم که این توصیفات دور از تجربه معمول، مبتنی بر بیانی نمادین اند. بیان نمادین ضمن توصیف و تشریح یک تجربه بیان ناپذیر، نقش مهمی در خردپذیری و تقویت ایمان به عقیده معاد دارد. به این منظور سنایی و ارداویراف حقایق جاودانگی، بهشت، دوزخ و صور اعمال را در قالب نمادهایی همچون گذشتن از پای حد زمان، خواب هفت روزه، افلاک و ستارگان، موجودات وحشی، کنیز و ... تصویر می کنند.
تحلیل عرفانی داستان هیوط آدم از دیدگاه میبدی نجم الدین رازی و حافظ
نویسنده:
معصومه محمدی، امیر عباس علیزمانی، حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در دین اسلام بخصوص در عرفان، انسان از جایگاه والایی برخوردار است و انسان شناسی از مباحث بسیار مهم و پیچیده آن محسوب می گردد بطوریکه انسان بعنوان آیینه تمام نمای خداوند و عالم صغیر مطرح می شود عرفا با تکیه بر قرآن و تفسیر و تاویل آ یات آن و بخصوص با تامل در داستان آدم (ع) به این انسان شناسی دست یافته اند. و نزد آنها آدم (ع) به عنوان نماد نوع انسان مطرح شده است. در این رساله داستان آدم و هبوط او در سه کتاب کشف الاسرار و عد?الابرار و مرصاد العباد و دیوان حافظ مورد بررسی قرار می گیرد. کشف الاسرار بعنوان اولین تفسیر قرآن به زبان فارسی و با داشتن حجم وسیعی از تفسیر آیات قرآن حائز اهمیت است. مرصاد العباد نیز بعنوان یکی از کتب مدون صوفیه با داشتن جامعیتی از مباحث عرفانی از کتب مهم و مورد مراجعه مریدان قلمداد می شده است. و دیوان حافظ با داشتن غزلهایی بسیار نغز و زیبا از جمله مهمترین کتب نظم فارسی به شمار می آید. حافظ با داشتن میراث عظیمی از کتب عرفانی فارسی از جمله کشف الاسرار و مرصاد العباد به جهان بینی خاص خود دست یافته است . ماجرای آفرینش و هبوط آدم در کشف الاسرار به صورت وجود سرّ و رازی میان آدم وخداوند و بر اساس عشق میان آنها- آیه « یحبهم و یحبونه» (مائده/54)- تفسیر شده و آدم (ع) به عنوان «صدف اسرار ربوبیت» شناخته شده است . در مرصادالعباد نیز آدم (ع) با داشتن جنبه روحانی و نفسانی و ظلمانی و نورانی از سایر آفریدگان متمایز شده است و آیینه تمام نمای خداوند و محل تجلّی و ظهور انوار الهی قرار گرفته است . در دیوان حافظ نیز داستان آدم (ع) و هبوط او به صورت عشق میان انسان و خدا مورد توجه قرار می گیرد و آدم با داشتن امانتی از عشق، در حالیکه در مرز میان فرشته و حیوان قرار گرفته، نمادی ازانسان تلقی شده است. حافظ همواره در اندیشه هبوط و رنج دوری و جدایی از معشوق ازلی خویش است و این رنج و اندوه زمینه بسیاری از غزلیات او را تشکیل می دهد. او همواره در اندیشه بازگشت به موطن حقیقی خویش است و از اسارت و غربت در دنیای خاکی در فغان است. کلید واژه: آدم، فرشته، عشق، هبوط، گناه، ملامت.