جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
تاثیر نماز بر شخصیت جوان و عوامل موثر بر گرایش جوانان به نماز از دیدگاه متون دینی
نویسنده:
محمد زکی دوغان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نماز بزرگ‌ترین عبادت برای خدا، و مهم‌ترین سفارش انبیای الهی است، که نقش موثری در ساختار شخصیتی انسان‌ها دارد. در دوران نوجوانی و جوانی که مهم‌ترین دوره شکل‌گیری شخصیت انسان به‌شمار می‌رود، علاوه بر این‌که دوره بلوغ و تغییرات جسمی و روحی بوده، و همچنین مرحله انتقال از دوران کودکی است، دوره شخصیت‌طلبی، اثرپذیری، علاقه‌مندی به مذهب و بهترین دوره تربیت و هدایت نیز محسوب می‌شود. در این مرحله، عواملی از قبیل خانواده، مربیان، دوستان، محیط زندگی و برنامه‌های تربیتی در شکل‌گیری شخصیت بسیار اثرگذار هستند. در این راستا، نماز به‌عنوان یک برنامه تربیتی مهم می‌تواند آرامش روانی، تنفر از بدی‌ها و رهایی از دام و کید شیطان را به‌همراه داشته باشد. حتی مقدمات نماز مانند وضو نیز اثرات ارزشمندی مانند طهارت روحی و جسمی را در پی دارد. نقش نماز در کیفیت‌بخشی به سایر اعمال، ریزش گناهان، سعادت‌مندی، و صبر و استقامت، از اهمیت بالای آن حکایت می‌کند. برای گرایش جوانان به نماز، عوامل متعددی ذکر شده است؛ خانواده با داشتن مسئولیت آموزش نماز به فرزندان، و واداشتن آنان به اقامه نماز همراه با ایجاد احساسی خوشایند در آنان، زمینه‌سازی برای تربیت دینی و آشنایی فرزندان با شرایط و عوامل موثر در تربیت، الگوسازی برای فرزندان، آموزش و نظارت در معاشرت‌ها و تکالیف دینی، و همچنین آسان‌گیری در عبادت، نقش عمده‌ای در این زمینه دارد. جامعه نیز با وظیفه راهنمایی، زمینه‌سازی تعلیمات مذهبی، و مدارا و برادری، در این زمینه نقش‌آفرینی می‌کند. دوستانی که خود گرایش به عبادت داشته باشند؛ حاکمان با ایجاد محیط سالم و داشتن سیره خوب؛ علما با تبلیغ دین حق؛ مدارس با برگزاری نماز جماعت و آموزش مسایل دینی؛ رسانه‌ها با ارایه مفاهیم دینی در قالب فیلم؛ امام جماعت با ارشاد و راهنمایی، عدم ممانعت از ورود کودکان به مسجد و ایجاد جذابیت در فضای مسجد؛ همگی در گرایش جوانان به نماز موثر می‌باشند.
بررسی انسجام در قول به بقای نفس همراه با فساد بدن
نویسنده:
احمدرضا شاهرخی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فاسد شدن بدن بعد از جدایی نفس امری محسوس است که به استدلال نیازی ندارد. اما با توجه به دخالتی که بدن در حدوث نفس دارد فاسد نشدن نفس با زوال بدن نیازمند برهان است. از این رو مقاله پیش رو در تلاش است از منظر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا، سهروردی و صدرالدین شیرازی به این پرسش پایه ای در فلسفه اسلامی پاسخ دهد که «چگونه با وجود دخالت بدن در حدوث نفس، با زوال بدن، نفس همچنان باقی می ماند؟». در بررسی پاسخ های این سه فیلسوف به پرسش یادشده به نظر می رسد طبق نظر صدرالدین شیرازی، که بین حدوث و بقای نفس از حیث تجرد تفاوت می گذارد، بدن می تواند در ابتدای پیدایش، شرط حدوث نفس باشد، ولی در بقا بی نیاز از بدن باشد. اما طبق دیدگاه ابن سینا و سهروردی که نفس را در حدوث و بقا مجرد می دانند نفس در هر دو حالت وابسته به علت قابلی (بدن) و علت فاعلی است و نفی وابستگی نفس به علت قابلی (بدن) در مرحله بقا و عدم فساد آن با زوال بدن ادعایی بدون دلیل است.
تاثیر عرفان ابن عربی بر فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
محسن فراهانی علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در آثار صدرا از جمله مسائلی که وجود دارد این است که صبغه عرفانی در جای جای آثار او به چشم می خورد و سوالی ذهن را به خود مشغول می کند که آیا صدرا خود چنین روشی را در آثارش به کار بره و یا اینکه صرف نقل کلمات عرفاست اکثر موارد نقل ها برای تایید روش عرفا آورده شده لست.
رابطه نفس و بدن از نظر ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
فیض علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم فلسفی چگونگی رابطه نفس و بدن است. در این رابطه مباحث بسیاری از سوی حکما و اندیشمندان مطرح شده است.این مسئله در غرب نیز مورد توجه بسیار بوده است مخصوصا در فلسفه دکارت زیاد توجه شده است. و در فلسفه اسلامی ابن سینا این بحث را مطرح کرده است. ولی در نظریات و تحقیقات ابن سینا حل این مسئله را نمی‌شود به طور واضح و صحیح یافت. زیرا اگر دو جوهر متباین به تمام ذات باشند منطقاً ممکن نیست که تبیین معقولی از رابطه آنها و تاثیر و تأثر آنها در یک دیگر به دست داده شود.بنابراین در این خصوص مشکل مشترکی در فلسفه دکارت و ابن سینا وجود دارد، که در هر دو فلسفه بدون حل باقی مانده است.این مسئله از طریق فلسفه ابن سینا برای ملاصدرانیزو مطرح شد لذا ملاصدرا براساس مبانی خود تلاش موفقتی برای حل این مسئله نموده است. از نظر وی نفس و بدن هر دو جوهر جداگانه اند ولی ملاصدرا آن دو جوهر را بیگانه از هم نمی‌داند و برخلاف ابن سینا حدوث نفس را نه روحانی بلکه جسمانی می‌داند. و اضافه نفس به بدن را ذاتی آن می‌داند. بر اساس اصول حاکم در فلسفه صدرائی در نفس بودن یک شئ، مرتبه جسمانی آن نیز محفوظ است و حتی بعد از آن نفس به تجرد تام می‌رسد و به عقل مجرد ارتقا می‌یابد، هم مراتب فعلیت جسمانی را واجد است و هم مراتب قبلی نفسانی لذا نفس و بدن با هم کاملاً بیگانه نبوده که آنها با هم سنخیت نداشته باشند بلکه آن هر دو از سنخ واحد هستند بنا بر این فرض اتحاد حقیقی بین آنها محال نیست. نفس مجرد حاصل حرکت تکاملی صورت طبیعی جسمانی است.ملاصدرا وابستگی نفس و بدن را تعلقی وجودی می‌داند. و در نظر او نفس در حدوث خود نیازمند بدن است. بنابراین وابستگی نفس به بدن در آغاز پیدایش و مسیر سیر جوهری آن است ولی در تداوم نیازی به آن ندارد. در آن مرحله تعلق نفس به بدن صرفاً از جهت به دست آوردن پاره‌ای کمالات نفسانی است که جز از راه تدبیر بدن حاصل نمی‌شود.از نظر دکارت نفس صرفاَ و منحصراً از طریق غدّه صنوبری شکل در مغزعمل می‌کند و تمام تعاملات و تبادلات خود را با بدن از طریق همین غدهاجرا می‌کند.
محسوسات از نظر ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدباقر صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاش نموده است تا حقیقت ادراک حسی را از منظر بزرگ‌ترین فلاسفه اسلامی بررسی نموده، و نقش و جایگاه آن را در حصول معرفت بشری تبیین نماید. ادراک حسی به‌ معنای کسب معرفت از راه یکی از حواس پنج‌ گانه ظاهری در انسان می‌ باشد. پدیده ادراک شامل چهار مرحله حسی، خیالی، وهمی و عقلی است، که سه مرحله نخست تنها مدرک جزئیات بوده، و مرحله ادراک عقلی مربوط به کلیات می‌باشد. تمامی حکما، ادراک عقلی را ادراکی مجرد می‌ دانند اما درباره ادراک حسی و خیالی، اختلاف وجود دارد؛ ابن‌سینا ادراک حسی و خیالی را نیز مجرد دانسته، شیخ اشراق در تجرد ادراک خیالی با صراحت سخن نگفته، و شارح حکمت اشراق، ادراک خیالی را مادی دانسته است. در پژوهش حاضر به تبعیت از صدرالمتألهین، از تجرد ادراک حسی دفاع شده است. ادراکات حسی به لامسه، ذائقه، شامه، سامعه و باصره تقسیم می ‌شود، که درباره حقیقت آن، به‌ویژه حس باصره، بین فلاسفه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از نظر ابن‌سینا، درک محسوسات با انطباع صور اشیای خارجی در چشم، محقق می ‌شود؛ اما برخی از حکما خروج شعاع از چشم را حقیقت حس باصره دانسته ‌اند. نظر شیخ اشراق این است که محسوسات، به علم حضوری قابل درک بوده، و همان صورت خارجی اشیا مدرک بالذات است. اما صدرالمتألهین معتقد است که مدرک اصلی و بالذات، صورت ذهنی صادره نفس است نه آن صورت شی ء خارجی؛ و صورت خارجی با علم حصولی قابل درک خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی، حس همان حقیقت اشیای خارجی را فی‌ الجمله درک می ‌کند، و صورت شی ء خارجی مدرک بالذات است. بر این اساس، حس در تصورات جزیی و مفاهیم ماهوی نقش دارد، ولی در مفاهیم ثانوی منطقی، مفاهیم فلسفی و تصدیقات، نقش مستقیم ندارد؛ زیرا تصدیق، تصور همراه با حکم است، و حکم کار عقل می‌ باشد.
معاد از دیدگاه عقل و قرآن با بررسی شبهات
نویسنده:
محمدتقی ناصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فصل اول:مشتمل بر مباحث مقدماتی تحقیق که عبارتست از واژه‌شناسی، بیان مسأله، سوالات اصلی و فرعی، فرضیه‌ها، و بیان ضرورت و هدف تحقیق و...فصل دوم:به بررسی دیدگاه‌های پیرامون معاد اختصاص یافته و در نهایت دیدگاه معاد به صورت روحانی و جسمانی عنصری به عنوان نتیجه این فصل بیان شده است.فصل سوم:در طی سه مرحله، به اثبات امکان ذاتی و امکان وقوعی و ضروری بودن معاد ازدیدگاه عقل پرداخته شده و بر اثبات آن برهان‌های زیادی مورد استناد قرار گرفته است.فصل چهارم:به بررسی معاد از دیدگاه قرآن اختصاص دارد.فصل پنجم:شبهات موجود پیرامون معاد ومطرح شده است.
عقل و دین از دیدگاه غزالی و ملاصدرا
نویسنده:
ظاهر اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی رابطه عقل و دین یکی از بحثهای دین یکی از بحثهای دیرینه در میان دین پژوهان و فلاسفه بوده است که هر کدام نسبت به سازگاری و ناسازگاری آنها پرداخته و به کارکردهای عقل در رابطه با دین اظهار نظر فرموده اند. در این رساله دیدگاه اختصاصی غزالی و ملاصدرا که هر دو نقش مهمی در این میان داشته اند مطرح شده است. آنچه مطالب این رساله را در برخواهد داشت چهار فصل است. در فصل اول به تاریخچه این بحث در میان اندیشمندان مسلمان و مسیحی پرداخته شده همچنین در این بخش واژه های کلیدی عقل، دین توضیح داده شده و مراد اصلی از واژه مورد نظر در این بحث تبیین گردیده است. در فصل دوم به شرح حال و آراء غزالی در پیوند عقل و دین پرداخته شده و عمده دلایل مخالفت غزالی با فلاسفه مورد پژوهش قرار گرفته است. هرچند غزالی در مخالفت با فلاسفه مشهور گشته ولی خودش لحظه ای از تفکر عقلانی غافل نشده و به هماهنگی عقل و شرع اصرار ورزیده است. غزالی از متکلمان اشعری و فقهای نامدار شافعی است که دیدگاه وی را باید از این دو زاویه مورد بحث و کنکاش قرارداد ایشان عقل را به عنوان مفتاح شریعت می پذیرد و بعد از اثبات شرع به آن توجه و اعتنایی نمی کند. در فصل سوم گزیده زندگانی و آثار ملاصدرا معرفی و دیدگاه او در رابطه با عقل و دین بیان شده است ملاصدرا از حکمای شیعه است که حکمت متعالیه را بنیان نهاده و به تطابق حکمت و شریعت اصرار ورزیده است. در نظام حکمت صدرایی قرآن برهان عرفان موید یکدیگر خوانده شده است. از دیدگاه ملاصدرا هم قبل از شرع و هم بعد از شرع ما نیازمند استدلالهای عقلی و مکاشفات ذوقی هستیم و هیچگاه مکاشفات ذوقی با قوانین برهانی در تضاد و ستیز نخواهد بود. در فصل چهارم میان دیدگاه غزالی و ملاصدرا مقایسه انجام گرفته است. خلق آثار عدیده تاثیر نفوذ افکار آنها بر متأخران اهتمام به کشف و شهود عرفانی پای بندی به استدلالهای عقلی و برهانی تدریس و تحقیقاز جمله امتیازات مشترک این دو دانشمند بزرگ است. اماآنچه حکیم متاله صدرای شیرازی را از حجت الاسلام غزالی امتیاز می بخشد ابتکارات جدید او و بنیانگذاری حکمت متعاله است. او نسبت به حکمای مسلمان و فلاسفه یونان باستان با دید مثبت نگاه می کند برخلاف غزالی که به بیان تهافت آراء آنها پرداخته و برخی از آراء فیلسوفان مسلمان را موجب کفر آنها می داند. غزالی و ملاصدرا برای عقل نقش و جایگاه ویژه ای را در نظر می گیرند. غزالی کاربرد عقل را تا زمان دسترسی به شرع برجسته دیده و پس از آن آنرا کنار می گذارد ولی ملاصدرا هیچگاه عقل را کنار ننهاده بلکه هم قبل از شرع و هم بعد از شرع از آن مدد می گیرد.
حقیقت و مراتب علم الهی در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمدجواد نبوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم در حکمت متعالیه امری وجودی و دارای مراتب است. علم واجب به ذات خود، و علم او به موجودات، قبل از ایجاد و بعد از ایجاد آن ‌ها، از نوع علم حضوری تفصیلی است ؛ با این تفاوت که علم او به ذات و به موجودات قبل از ایجاد ذاتی است ، اما علم او به اشیا بعد از ایجاد، فعلی است. صدرالمتالهین علم واجب به ذات خود را با ارایه سه برهان که در راس آن‌ها برهان صدیقین قرار دارد، ثابت می‌ کند، که بر اساس آن، خداوند به ذات خود عالم بوده، و این دانش و خودآگاهی به‌ شیوه حضوری و اتحاد عاقل و معقول است. از مهم ‌ترین رهیافت‌ های تحقیقی صدرالمتالهین، اثبات علم تفصیلی خداوند به همه موجودات در مقام ذات و پیش از ایجاد است، که از آن به "علم اجمالی در عین کشف تفصیلی" تعبیر نموده است، و اثبات عقلی این علم را بر مبنای دو اصل مهم فلسفی یعنی "بسیط الحقیقه کل الاشیا" و "وحدت حقه حقیقیه" ممکن و مقدور می ‌داند. همچنین صدر المتالهین درباره مراتب علم واجب به ماسوی بعد از ایجاد معتقد است که عالم هستی در نشات‌ های گوناگون و مراتب مختلف برای واجب تعالی مکشوف می ‌شود، و لذا خداوند متعال در چند مرحله به مخلوقات خود عالم است، که این مراتب در نظر وی به ‌صورت علم نهایی، علم فضایی و قدری، جلوه‌ گر است. به نظر ملاصدرا علم حق به ماسوی در مقام ذات، یک علم بیشتر نیست، که از آن به علم عنایی تعبیر می‌شود؛ زیرا تمام موجودات در صقع ربوبی هستند و از خود هستی ندارند، از این رو، در این مرتبه نمی ‌توان مراتب مختلف قائل شد. اما از آن‌ جایی که مظاهر او متعدد هستند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت و در مرتبه فعل می ‌توان گفت علم حق دارای مراتب است، که این مراتب شامل علم قضایی و علم قدری است.
  • تعداد رکورد ها : 8