جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
عقل از دیدگاه مولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله عقل از دیدگاه مولانا و نیز سهم عقل در معرفت انسانی و الهی و مسئله انواع عقل و ارتباط عقل و معرفت و نیز مسائلی از قبیل ارتباط عقل با جان ، عقل با عشق ، عقل و نفس ، عقل و وهم و سهم عقل در سلوک معنوی و غیره مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.
جلوه‌های کلامی در آثار مولوی
نویسنده:
جلیل مشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله آراء کلامی مولوی در آثار منظوم و منثور، بررسی شده‌است .بدین ترتیب که در مقدمه درباره علم کلام و جنبه‌های مثبت و منفی،و دیدگاه مولوی نسبت به آن، چگونگی استفاده از زبان فارسی برای بیان‌مقاصد کلامی و دینی، و روش مولوی در به کارگیری اصطلاحات و مباحث کلامی‌با ایراد شواهد از آثار او مطالبی آمده است . در متن نیز پنج اصل :توحید، نبوت ، عدل، امامت و معاد به عنوان اساس مباحث و موضوعاتی‌مانند : توحید عارفان، اسما و صفات الهی، صفات ثبوتی و سلبی،سببیت ، رویت حق، حسن و قبح افعال، بداء، هدایت و ضلالت ، لطف‌مقرب و محصل، عصمت انبیاء، معراج، معجزات و کرامات ، مناقب اهل‌بیت (ع) و رهبری، معاد روحانی و جسمانی، شفاعت ، توبه، احباط وتکفیر، عفو الهی و بسیاری مسائل بزرگ و کوچک دیگر، در درون پنج اصل، آمده است .شیوه کار هم بدین گونه بوده است که در هر مبحث ، کلیاتی‌از آراء متکلمان اسلامی آورده شده و سپس وجوه تشابه، توارد یاتخالف‌نظرهای مولوی با آنها یا نظر فردی او تبیین گردیده و جزئیات نیز به‌همان روش در خلال مباحث گنجیده است .از آن جا که اندیشه‌های کلامی‌این‌عارف شاعر، بر خلاف سنت فلسفی و متفاوت با روش یونانی، با ذوق وادب و عرفان درهم‌آمیخته، مسائل عرفانی نیز با مباحث کلامی مربوط آمده‌است .در بیان شواهد هم بیشتر از مثنوی و سپس از فیه‌مافیه، مجالس سبعه‌و دیوان غزلیات بهره گرفته شده است .
رابطه انسان و خداوند از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
الهام‌السادات صالح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند و انسان از منظر مولوی در مثنوی مورد بررسی قرار گرفته است. انسان از آغاز آفرینش و ورود به عالم هستی در ارتباط با خدا بوده و به صورت آگاهانه و یا غیر آگاهانه از این ارتباط سود ‌برده است. در جای جای مثنوی‌ اشعاری وجود دارد که می‌توان با بررسی آن‌ها، نظر و دیدگاه مولوی در مورد ارتباط خداوند با انسان را دریافت. البته بیان این نکته لازم است که در برخی موارد اشعاری که مستقیاً بیان‌گر ارتباط خداوند با انسان باشد وجود ندارد و لازم است با نگاهی تیزبینانه به دنبال یافتن این قبیل ارتباطها در اشعار مثنوی بود.در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند با انسان به چهار زیر شاخه شامل سنخیت خداوند و انسان در اصل وجود، ارتباط خداوند با انسان، ارتباط انسان با خداوند و عشق به عنوان ارتباطی دو سویه بین خداوند و انسان تقسیم شده است. نخستین مطلبی که به آن پرداخته شده، سنخیت خداوند با انسان است. این بخش به بررسی مسئله وحدت وجود و دیدگاه مولوی در باب وحدت پرداخته است. گروهی با توجه به آثار مولوی بر این اعتقادند که وی قائل به وحدت وجود بوده و گروهی معتقدند او به وحدت شهودی قائل شده است. با توجه به این مطلب می‌توان گفت که بین وجود خداوند به عنوان اتمّ موجودات و وجود انسان به عنوان موجودی ممکن الوجود، سنخیتی وجود دارد که ارتباط خدا با انسان را امکان‌پذیر می‌کند.در بحث مربوط به ارتباط خداوند با انسان به بررسی: 1- ارتباط پیامی خدا با انسان به صورت مستقیم (وحی) و غیر مستقیم (آیات آفاقی و انفسی)، 2- ارتباط از طریق خلقت و هدایت و 3- ارتباط کرداری از طریق آزمایش و امتحان پرداخته شده است. آن‌چه از اشعار مولوی در این زمینه بر می‌آید این است که انواع ارتباط‌های خداوند با انسان اشراف داشته و در کنار استناد به آیات قرآن کریم، از آن‌ها در اشعارش استفاده نموده است. در این پژوهش ارتباط انسان با خداوند از سه جهت: 1- ارتباط انسان با خدا به نحو قرب و بعد، به صورت تقرب، وصال و فنا، 2- ارتباط انسان با خداوند از طریق دعا و مناجات و 3- ارتباط آدمیان با یکدیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد. آثار و نشانه‌های موجود در مثنوی نشان از آن دارد که مولوی با همه اقسام روش‌های ارتباطی انسان با خداوند آشنایی داشته و در اشعار خود به صورت آشکار و نهان از آن‌ها یاد نموده است. در بخش پایانی به بررسی نظر مولوی در مورد بالاترین مرتبه ارتباط میان خداوند با انسان یعنی عشق و چگونگی تاثیر آن در روح و روان آدمی پرداخته شده است. اشعار مولوی در این بخش نشان می‌دهد که او به عشق به عنوان رابطه دو سویه خدا و انسان وقوف تام داشته و چنان بر تاثیرات آن بر انسان اشراف دارد که گویی رابطه عاشقانه با خدا را با تمام وجود خود احساس کرده است.
نحوه‌ی بیان مضامین مشترک عرفانی در سه دفتر اول مثنوی وغزلیات فخرالدین عراقی
نویسنده:
ام‌البنین محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع در این پژوهش به نحوه ی بیان مضامین مشترک عرفانی در دفتر اول ، دوم، سوم و غزلیات عراقی اختصاص یافته و هدف بررسی بیان در شعر مولاناو عراقی می‌باشد. در هر بخش به مضمون خاصی پرداخته شده و موضوعات هر گفتار به طور متمایز از یکدیگر می باشد.روش تحقیق به صورت تحقیق و گردآوری می باشد و مضامین هر بخش مورد تعریف قرار گرفته و هر کدام از مضامین را به طور کلی در مقدمه و به صورت مجزا در آغاز هر فصل تعریف کرده کرده ایم. برای هر کدام از مضامین عرفانی مورد نظر در شعر عراقی و مولانا نمونه هایی ارائه داده و به مقایسه و نحوه ی بیان این اشعار پرداختهایم. شیوه ی تحقیق هم به صورت گردآوری استو هم به صورت تجزیه و تحلیل می باشد به این معنا که ابتدا نظرات و عقاید مختلفی را بیان کرده و سپس به بررسی هر کدام از نظریات در شعر مولانا و عراقی پرداخته ایم. یافته های تحقیق شامل مقایسه‌ ی عقاید عراقی و مولاناست و بررسی دیدگاه‌های هر کدام و مقایسه‌ی با دیگری و در نهایت متفاوت دیدگاه های هر کدام و نحوه‌ی بیان این دو شاعر می باشد.عراقی و مولانا دیدگاه های مشابه بوده و از نظر اعتقادی تا حد بسیار زیادی به هم نزدیکند تنها تفاوت آن‌ها در بخش جبرو اختیار ومبحث انسان کامل است که مولانا نگاه ویژه به پیامبر دارند ولی عراقی به اندازه ی مولانا شعرش از عشق پیامبر لبریز نیست در شعر مولانا خواننده با مدح هیچ ممدوحی جز چهره‌های دینی روبرو نمی‌شود اما در عراقی به مدح ممدوح و شاهان وقت پرداخته و آنان را انسان کامل معرفی می کند .مولانا معتقد به جبر مطلق و یا اختیار مطلق نبوده اما عراقی تا حدودی به جبر گرایش دارد . مولانا برای فنای فی الله معتقد به ترک تعلقات است اما عراقی بزرگ‌ترین حجاب راه وجود خود می‌داند.
بررسی تطبیقی مسائل کلامی در حدیقه سنائی و مثنوی مولوی
نویسنده:
مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در پژوهش حاضر، حدیقه الحقیقه-به عنوان نخستین منظومه عرفانی-و مثنوی شریف-به کامل ترین و مهمترین اثر عرفانی-از جهت آرا و اندیشه های کلامی بررسی و با هم مقایسه شده اند. علم کلام-به عنوان یکی از مهمترین علوم اسلامی-وظیفه دفاع از دیانت-به ویژه اعتقادات-در برابر معارضان را به عهده دارد. سنائی و مولوی را در وهله اول، به عنوان چهره هایی عارف می شناسیم، سپس عنوان متکلم در مورد آن دو عزیز، صدق می کند. هر دو شاعر، اشعری هستند-البته با گرایشهای شیعی- و با عقل گرایی صرف در ستیز.تار اندیشه های عرفانی آن دو بزرگوار، بسیاری جاها در پود عقاید فلسفی و کلامی تنیده می گردد و افکاری عالی و درخشان را شکل می دهد. با عنایت به تفاوت موجود در مشرب عرفانی آن دو مرد ربانی، و این که مولوی در حوزه عرفان و تصوف مسلک خاصی را می پیماید، برخی آرای کلامی صرفا به مولانا اختصاص دارد و آنها را بدان گونه که در مثنوی مندرج است، در حدیقه به هیچ وجه نمی بینیم. همچنین سنائی و مولوی در برخی مباحث، با یکدیگر اختلاف عقیده دارند که در متن، بدین موارد پرداخته شده است. نکته مهمی که از این رساله منتج می گردد، این است که آزاد اندیشانی چون سنائی و مولانا را در حوزه یک مذهب خاص نمی توان محدود کرد، چرا که این دو شاعر عارف مسلک-به دور از هر گونه تعصب و خام اندیشی-گرایش به آرای مختلف از مذاهب متفاوت را اختیار نموده و با کیمیای عشق، رنگ ها و نمودهای ظاهری را از میان برداشته اند.
فرهنگ  نمادین مثنوی و زبان سمبلیک  مولانا
نویسنده:
علیرضا حاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی معنوی جلال‌الدین مولوی در زمرهء بزرگترین حماسه‌های روحانی بشریتاستکه خداوند برای جاودانه کردن فرهنگایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است . این اثر همواره مورد توجه کسانی بوده استکه با زبان فارسی و فرهنگایرانی آشنایی داشته‌اند. لذا همواره افراد علاقمند و صاحبان علم و دانش ، برداشتها، تحلیل‌ها و تفسیرهای خود را از مثنوی در قالبکتابها و مقالاتمختلفی نگاشته‌اند. اما هنوز که هنوز استبسیاری از مرواریدهای گرانبهای این دریای بیکران، به روی غواصان خرد و اندیشه رخ نگشوده است . گرچه تا بحال پژوهشگران مشتاق فراوانی بوده‌اند که مثنوی را از دیدگاههای مختلفمورد بحثو بررسی قرار داده‌اند و الهاماتو دریافتهای خود را از مثنوی به رشتهء تحریر درآورده‌اند و آثار ارزشمندی به جامعهء ادبی ما عرضه داشته‌اند. اما این دریا همچنان بی‌کرانه می‌نماید. یکی از علل این امر آن استکه مولانا علاوه بر اینکه حکایاتو داستانهای مثنوی را به زبانی سمبلیکو به صورتی تمثیلی بیان می‌کند، در جای جای مثنوی از زبانی نمادین و رمزگونه که خاصعرفان اسلامی استاستفاده می‌کند. لذا خواننده مثنوی یا آنکه سودای تحقیق در سر دارد، بدون دانستن زبان نمادین مولانا در مثنوی، هرگز قادر به دریافتاندیشه‌ها و پیامهای والای مولانا که اساسعرفان اسلامی است ، نمی‌گردد. البته در تمام شرحها و تفسیرهایی که بر مثنوی نوشته شده استاشاراتی پراکنده به این سمبلها شده است ، اما کار منظم و دقیقی که از خود مثنوی یاری جسته باشد و تنها به بیان نمادهای آن بپردازد، می‌تواند راهگشای طالبان معرفتباشد. چرا که ظهور اصلی زبان مولانا در نمادهای شعر اوست . و هر کسی که قدرتتعبیر و تفسیر این نمادها را داشته باشد، به خوبی مثنوی را می‌فهمد. با توجه به این مسائل می‌توان گفتکه، این رساله به این مهم پرداخته استو نمادهای دفتر دوم مثنوی را مشخصکرده و به شرح، توضیح، تفسیر و تعبیر آنها پرداخته است . و هر کجا که لازم بوده استشواهدی از دفترهای دیگر مثنوی و نیز دیگر آثار عرفانی و شرحها و تفسیرهای مثنوی بدان افزوده است ، تا روشنگر کلام باشد.
معنای زندگی از نگاه مولانا و کی‌یرکگور
نویسنده:
آلاله اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعاتی که همواره ذهن بشر را به خود معطوف کرده است و در بحران معنوی انسان امروز مورد واکاوی و تحلیل روان-شناسانه، کلامی و فلسفی قرار دارد، موضوع «معنای زندگی» است. «ارزش زندگی» یکی از سه مفهوم مورد نظر از این اصطلاح است که همچون سایر مفاهیم آن در دو دیدگاه طبیعت‌گرا و فرا‌طبیعت‌گرا مورد تحلیل فلسفی قرار می‌گیرد. در این پژوهش کوشش شده به بررسی تطبیقی مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی و کارکردهای آن به عنوان عاملی موثر در معنای زندگی، در پنج فصل پرداخته شود.پس از مقدماتی درباره‌ی معنای‌ِ معنای زندگی و رویکردهای مطرح در آن، به بررسی مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی از دیدگاه کی‌یرکگور پرداخته می‌شود. در ادامه بحث از معنای زندگی از دیدگاه مولانا بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هر دو متفکر پرداخته شده است. پس از مقایسه، نکات اشتراک و اختلاف هر دو دیدگاه مورد واکاوی قرار گرفته است و به نظر می‌رسد که این دو متفکر بر خلاف اختلاف‌های چشم‌گیر مانند اختلاف در دین و اختلاف در زمان و مکان و ... نقاط اشتراک زیادی دارند. مانند اینکه هر دو به بازشناسی خود الهی در معنابخشی به زندگی انسان‌ها توجه داشته و مولفه‌هایی چون ایمان و عشق الهی را جهت ایجاد یک زندگی پویا توأم با ارزش و معنا و فاقد یأس و ملال و تکرار، حیاتی می‌دانند. با این تفاوت که کی‌یرکگور قائل به ایمان غائبانه (عقل ستیز) بوده در حالی که مولانا بر فراعقلی بودن ایمان تأکید ورزیده و بر این باور بوده که انسان در مقام عشق الهی از ایمان، خوف و رجا رهیده و به درجه‌ی حق الیقین نائل می‌شود.به طور کلی می‌توان گفت روح حاکم بر اندیشه‌های این دو متفکر عارف‌پیشه در باب مولفه‌های ارزش‌بخش به زندگی (در راستای بحث از معنای زندگی) ریشه در باورهای دینی و منشأ الهی داشته است اما مولانا از دیدگاه و بصیرت نافذ و جامع‌تری برخوردار بوده است چراکه مولانا قائل به نحوی خدای‌گونگی بی‌حد و مرز برای ساحت آدمی است که می‌تواند به مقام حق‌الیقین نیز نائل آید در حالی که چنین دیدگاهی در اندیشه‌ی کی‌یرکگور دیده نمی‌شود.
اخلاق عملی در نهج‌البلاغه و بازتاب آن در مثنوی مولوی
نویسنده:
عنایت الله شریف پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بعد از قرآن و سخنان رسول خدا (ص) گرانبهاترین اثر معنوی که در دست داریم نهج‌البلاغه است .در این اثر تابناک ه گزیده‌ای از سخنان امام علی (ع) است ، مسائل گوناگون دینی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و ادبی، در زیباترین الفاظ و عالی‌ترین معانی مطرح شده است .بنابراین، تحقیق در ابعاد مختلف نهج‌البلاغه و سعی در شناختن و شناساندن بیشتر آن، کاری شایسته و ضروری، و خدمتی بزرگ به جامعه انسانی است .در این رساله با توجه به کتب مهمی که دانشمندان اسلام در اخلاق نوشته‌اند، پیرامون بعد اخلاقی نهج‌البلاغه تحقیق شده و 62 موضوع اخلاقی از آن استخراج گردیده است .هر موضوع با آیه‌ای از قرآن یا حدیثی از پیامبر اسلام (ص) آغاز گردیده و مختصری در مورد آن موضوع صحبت شده و خلاصه و نتیجه‌ای از سخنان علی (ع) بیان گردیده است .سپس سخنان آن حضرت (ع) پیرامون موضوع مورد بحث ، با ذکر شماره نقل گردیده و به زبان فارسی ترجمه شده است .همچنین پیرامون 62 موضوع مذکور، در مثنوی مولوی نیز تحقیق شده و سخنان آن عارف بزرگ و فقیه وارسته استخراج گردیده و برای تفسیر و توضیح نکات اخلاقی و کلام علی (ع) مورد استفاده قرار گرفته و میزان عشق و ارادت آن بزرگوار نسبت به علی (ع) و تاثیرپذیری از کلام آن حضرت (ع) روشن گردیده است .
مبانی اخلاق در مثنوی مولوی
نویسنده:
هما حجتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دراین رساله سعی شده‌است با دید اخلاقی با مسائل برخورد شود نه با تقسیم بندی عرفانی . قالب کار صرفا نه قالبهای اخلاقی کتابهایی چون اخلاق ناصری بوده‌است و نه قالب کتابهایی چون رساله قشیریه و دیگر کتب عرفانی، بلکه آنچه ازنظر مولا از لحاظ اخلاقی مهم است ، مبنای کار قرار گرفته است و فضیلت های اصلی بشمارآم است . سایر صفات خوب و بد اخلاقی که در نظر مولانا اهمیت دارد و تقریبا همه د سطح مطرح شده‌اند، درقالب مبانی اخلاق کتابهای اخلاقی زمان وی گنجانده شده‌است . اما آنچه دراین رساله مهم است سخن مولانا و محتوای کار اوست و ذکر این نکته ک وی چگونه به بیان آنها پرداخته است . دراین رساله ضمن آوردن مبانی اخلاق، یک روش عملی و سیر و سلوک مورد نظر قرار گرفته است تا راهی باشد برای کمال . ای روش ، اول شناخت حق است و سپس پاک شدن از بدیها و توبه کردن و با عشق و اخ قدم درراه کسب فضایل نهادن . به این ترتیب که دراین رساله بعد از بیان اخلاق قرن هشتم و اوضاع اجتماعی آن از لحاظ اخلاقی، هدف مثنوی روشن شده است . سپس به مهمترین فضیلت‌ها از دیدگاه مولانا که معرفت حق است پرداخته شده‌است آنگاه دین وانبیاء و صفات انسان کامل و متعالی نوشته شده‌است و سپس فضیلت اعتدال آ است که اصل و اساس همه فضیلت هاست و انحراف از اعتدال است که باعث افر تفریط می‌شود که پایه ومبنای همه بدیهاست . آنگاه نویسنده لزوم راهنما و همنشی خوب را مطرح میکند، زیرا داشتن راهنمای آگاه در زندگی، بخصوص در سیر و سلوک عرفانی و تهذیب نفس از ضروریات است . وجود راهنما و همنشین خوب نیز جزو مب تعلیم و ارشاد می‌باشد . سپس فضیلت آزادگی و وارستگی آمده‌است که در سراسر مثنوی موج می‌زند و راه وصول به آن از طریق تهذیب نفس و صیقل دادن دل و رهایی از همه بدیهاست . پس از آنها، صفات دیگری را که مولانا نکوهش می‌کند و پایه تهذیب نفس است در قالب تقسیمات علم اخلاق آمده است مانند جهل، خشم، حرص وآنچه که از صفات بد در ذیل آنها قرار می‌گیرد . لازمه این تهذیب نفس توبه است و مرکب این راه، عشق و محبت است و اخلاص . تا بتوان در راه کسب فضایل گام برداشت . عشقی که ازنظر مولانا از عشق به خدا آغا میشود و تا عشق به همه مخلوقات گسترش می‌یابد . سپس سایر فضایل اخلاقی که مولا انسان را به کسب آنها دعوت میکند در تقسیمات اخلاقی آمده است مانند حکمت ، شجاعت ، عفت ، عدالت و آنچه که از صفات پسندیده در ذیل آنها می‌آید. درنهایت باوجود آنکه درتمام این رساله ترکیب مبانی اخلاق با عرفان موج می‌زند باز هم بخشی کوتاه با عنوان گذری بر ارتباط عرفان و اخلاق در مثنوی آمده‌است که می‌تواند در حقیقت همان تسامح در نظرگاهها را از دید مولانا بیان کند . به این معنی که در هر راهی باید خوبیها را دید و باهم تلفیق کرد و در راه کمال وتعالی ازآن استفاده نمود . در این صورت اختلافها رنگ می‌بازد و ازبین میرود و همه در نهایت به وحدت خواهند رسید . دراین رساله اساس کار، مثنوی مولوی تصحیح رینو ا. نیکلسون بوده است و هر شش دفتر مثنوی که شامل بر 26000 بیت است مورد بر و ارزیابی اخلاقی قرار گرفته است . در پایان رساله، علاوه بر فهرست منابع و ماخذ که مشتمل بر 92 کتاب بوده‌است ، فهرستی از داستانهای مثنوی باتوجه به کاربرد آنها در رساله آمده‌است .
تحلیل تطبیقی مفهوم گناه از دیدگاه آگوستین قدیس و مولانا
نویسنده:
معصومه شریعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم گناه مسئله ای دینی است. در فرهنگی که دین در عرصه های مختلف، حضوری آشکار و زنده دارد،‌ گناه که آموزه ای دینی است، اهمیت بحث می یابد. علاوه بر این که در فلسفه ی دینی که به تحلیل عقلانی گزاره های دینی پرداخته می شود، مسئله ی معرفت تحت تأثیر گناه دستخوش دگرگونی می گردد.اهمیت موضوع هم از این جهت است که چگونه می توان با وجود رویکرد پیشینی و پسینی در مواجهه با گناه، مفهوم و مولفه ی گناه را در اسلام و مسیحیت در کنار هم نشاند.نمی توان گفت در مقولات بالا، کدام یک تقدم و تأخر دارد، چراکه از لحاظ زمانی، مسیحیت مقدم بر اسلام بوده است و همان طور که اشاره شد، با توجه به این که گناه مقوله ای دینی است و اسلام هم یک دین و آیین، الزاماً واجد مفهوم گناه می باشد. در مسیحیت، سردمدار بحث از گناه را می توان آگوستین قدیس به شمار آورد. در اسلام هم مباحث از زبان مولانا مطرح شده است. دل نگرانی از مشکل گناه لاینحل است، مخصوصاً این که سر و کار انسان با خدا باشد و پای امر و نهی خداوند و گناه و صواب به میان آید. از طرفی شناخت و معرفت، پدیده ای روحی و به شدت متأثر از آموزه ی گناه است. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است که: «من لم یهذب نفسه لم ینتفع بالعقل؛‌ تهذیب نفس،‌ انتفاع از عقل را به دنبال دارد.»فرضیه ی نگارنده در این رساله این است که هر دوی آگوستین و مولانا به گناه به یک صورت می نگرند، با وجود این که آگوستین، گناه را امری پیشینی و به تبع آن جبری می داند، اما مولانا کاملاً قائل به اختیار است. هر دو تن، گناه را رویگردانی از عشق می دانند، هرچند آگوستین به صورت مفهومی و مولانا به صورت مصداقی در این باره سخن گفته اند.
  • تعداد رکورد ها : 34