جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بهکتی و عشق در عرفان هندی و اسلامی
نویسنده:
زهرا حسینی حمید
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده عشق عرفانی مفهومی گسترده و چند سویه در فرهنگ عرفانی مل تهای جهان دارد. از یک سو، جوهره ذات الهی به صورت "عشق" تشخّص یافته است، خدای عشق بنام "آگاپه" و "اروس" در یونان، "برهمن" یا "شیوا" با جوهره بهکتی در هند، حبیب در عرفان اسلامی و.. ظهور می کند؛ و از سوی دیگر، طریق عشق خود راهی متمایز از دیگر راهها- نظیر راه معرفت یا "جنانه یوگه" و راه عمل یا "کرمه یوگه"- برای رسیدن به کمالات الهی محسوب می شود. بیشتر مکت بهای فکری هند تحت تأثیر "بهکتی مارگه" بوده اند. از این مکتب ها، اندیشه های ودائی، اوپنیشادهای متقدم، مکتب ادوایتۀ شنکره و جریان وحدت گرای کشمیری را تا حدودی می توان مجزا نمود. هرچند که برخی از مفسرین نشانه هایی از بهکتی را در این مکتب ها نیز یادآور شده اند؛ اما "بهکتی مارگه" در مکتب رامانوجا به گونه ای برجسته مطرح شد، در آثار تامیلی رشد کرد و در نهضت "بهکتی نو" ادامه یافت. در حوزه عرفان اسلامی، گذشته از طرح موضوع محبت الهی در آیاتی چون"یُحبهم و یُحبونه"(5.54)و در روایات نقل شده از ائمه اطهار، محبت و عشق الهی در اقوال منسوب به رابعه، حلاج، بایزید بسطامی و ...مطرح شد و در مکتب عرفانی احمد غزالی در سده های پنجم و ششم هجری جایگاهی ویژه یافت و کتاب هایی مانند سوانحا حمدغزالی، عبهرالعاشقین روزبهان بقلی و... در این موضوع نگاشته شد. این مقاله کوششی است در جهت بررسی و مقایسه بهکتی در مکتب های هندی و عشق عرفانی از دیدگاه عرفان اسلامی که با طرح موضوعاتی چون: سیر تاریخی عشق عرفانی، بررسی واژگان بهکتی، عشق الهی و کاربرد آنها، رابطه عشق با خدا و ظهور عالم و رهایی و مُکشه، به این امر پرداخته است
صفحات :
از صفحه 25 تا 57
عقل گریزی عرفان؟!
نویسنده:
سید یدالله یزدان پناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی,
کلیدواژه‌های فرعی :
وحدت و کثرت , اوپانیشاد , تلطیف سر , دائوده جینگ , دوگانه انگاری , آموزه های عرفانی , رابطه وجودی نفس و قوا , خلأ و ملأ , وحدت سریانی , نظریه تمایز احاطی , مابه الامتیاز - مابه الاشتراک , شرایط تناقض , عرفان و منطق , وحدت عددی , اصطلاحنامه منطق , مغالطه سوء تألیف (منطق) , احکام مراتب وجود , وحدت اطلاقی , تجربه سخن گفتن با خدا , نظریه تعدد معانی , شطحیات , عرفان و اصل تناقض , ربط کثیر به واحد , وحدت عددی(مقابل وحدت حقیقی عام) , ظهور((خاص)، مقابل بطون)) , بطون(مقابل ظهور خاص) , اطلاق مقسمی , اشتراک‌ لفظی , وحدت خدا و نفس , تباین نفس و الوهیت , جمع اضداد , تناقض نمایی عرفانی , رابطه نفس و خدا , دوگانه های عرفانی , ارتباط متناهی و نامتناهی , عقل عادی , انحلال فردیت , وحدت جهت , راهههای توجیه تناقض گویی عرفا , نسبت نظریات کانت و نظریات عرفا , یکسانی در نایکسانی , تمایز تقابلی , نسبت شأن و ذی شأن , جمع اضداد در عرفان , حیرت معرفت شناختی , حیرت متافیزیکی , حیرت روان شناختی , عینیت در حال غیریت ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تجربه عرفانی به دلیل ژرفا و پیچیدگی مشهودات خود، پرسش هایی را فراروی فیلسوفانی که در وادی فلسفه عرفان گام نهاده اند، برانگیخته است. یکی از این پرسش ها، پارادوکسیکال بودن آموزه های عرفانی، همچون وحدت شخصیه وجود، است. عارفان گاه میگویند حقیقت هستی هم عین اشیاست و هم غیر آن. گاه از مشهودات خود چنین تعبیر میکنند: او هم واحد است و هم در دل کثیر حاضر بوده و کثیر است; هم متشخص است و هم نامتشخص; دلبر حقیقی در عین ظهور، باطن و در عین بطون، ظاهر است.پرسش این است که آیا این احکام برآمده از شهود عارف، به راستی متناقض اند، یا ظاهری تناقض آمیز دارند و در ذات آن ها تناقضی وجود ندارد. اگر چنین تناقضی در ذات حقایق عرفانی و به ویژه وحدت شخصیه نهفته باشد، ناگزیر این آموزه ها با عقل سازگار نخواهند بود; زیرا بنیاد عقل با اصل عدم تناقض و اصل این همانی سامان مییابد. در این صورت، عقل نمیتواند در حوزه عرفان و حقایق خارجی آن گام نهاده، آنها را به نیکی بفهمد، و بر آنها استدلال کند. بنابراین، پرسش این است که آیا عرفان با عقل و فلسفه سازگار است؟ و به طور کلی عرفان عقل گریز است یا عقل پذیر؟و.ت. استیس در فصل پنجم کتاب عرفان و فلسفه به این موضوع پرداخته است. این مقاله میکوشد تا دیدگاه آقای استیس را تحلیل، نقد و بررسی کند.
  • تعداد رکورد ها : 2