جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
یادآوری یا فرآوری معرفت؟ بررسی دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی و لایب‌نیتس در ادراکات فطری
نویسنده:
احمد کریمی ، محسن احمدی ، محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث از وجود ادراکات فطری مشترک میان انسان‌‌ها که در راس آن باور به وجود خداوند است، از مباحث مهم بین معرفت‌‌شناسان است. این مقاله با تحلیل کیفی داده‌ّ‌ها تلاش کرده تا ادراکات فطری را در اندیشه میرزامهدی اصفهانی و لایب‌نیتس بررسی کند و در پی آن، مساله یادآوری یا فرآوری این ادراکات را به بحث گذارد. یافته‌های پژوهش نشان داد هر دو بر این عقیده بودند که انسان‌‌ها از بدو تولد دارای مفاهیمی پیشینی هستند، میرزای اصفهانی این ادراکات را بالفعل و از جنس معرفتی اضطراری دانسته و جایگاهش را قلب انسان، معرفی می‌کند و معتقد است به فراموشی سپرده می‌‌شوند و از همین روی، به یادآوری نیاز دارد. او با استناد به ادلّه نقلی، مذکرات مختلفی را بر می‌شمرد که این پژوهش، آنها را تحت دو عنوان یادآوران طبیعت‌‌شناختی مانند تأمّل در آیات الهی، سختی‌ها و شدائد، معرفت و صیانت نفس، احتجاج کردن، و یادآوران دین‌‌شناختی، هم‌چون قرآن، ذکر، انبیا و اهل‌‌بیت رده‌بندی کرده است. تئوری فطرت نزد لایب‌نیتس، از آموزه‌های مسیحی اشراق الهی و صورت خدا الهام گرفته و با تقسیم حقایق ادراکی به دو حیطه عقل و واقع و با تشکیل نظام‌واره‌ای متشکل از مونادها و نظام هماهنگی پیشین‌بنیاد، ادراکات فطری را نه از جنس معرفت، بلکه از سنخ استعدادهایی بالقوّه می‌‌داند که تحت یک منشأ درونی به ادراک صریح و فعلی مبدّل می‌‌شوند. لایب‌نیتس عوامل فعلیّت‌‌ساز استعداد فطری را تأمّل یا ادراک انعکاسی، آموزش دیدن، و دقّت در محسوسات، مخلوقات و نظم موجود در آنها می‌‌داند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 91
«صاحب علم جمعی» کيست؟
نویسنده:
حسن انصاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاتبان,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مرحوم ميرزا مهدي اصفهاني که مکتب تفکيک به او منتسب است تعاليم خود را برگرفته از شخصی می دانست که از او با عنوان "صاحب علم جمعی" نام می برده است. در اينکه دقيقاً او کيست و چه سهمی در بنياد گذاشتن مجموعه تعاليم ميرزا مهدي اصفهانی داشته اختلاف نظر وجود دارد. از مجموعه آنچه مرحوم آقای حلبی در گفتارهای فارسی خود درباره "صاحب علم جمعی" گفته چند نکته اساسی معلوم می شود: نخست اينکه مسلم است "صاحب علم جمعی" معاصر با ميرزای اصفهانی نبوده و او در عالم مکاشفه و آنچه وی "تجريد و انخلاعات" می خوانده از محضر "صاحب علم جمعی" بهره علمی و معنوی می برده است. نکته دوم اينکه "صاحب علم جمعی" خود به تعبير مرحوم آقای حلبی با "دلالت" امام عصر به "معارف ناب اهل بيت" دسترسی يافته بوده و بنابراين ادعا شده که خود تربيت شده مستقيم حضرت بوده است. کيفيت ملاقات و يا اين رهيابی به محضر امام عصر از نوشته های آقای حلبی معلوم نمی شود. نکته سوم اينکه "صاحب علم جمعی" خود عالمی معرفی می شود که آرایی مبتنی بر توجه و عنايت در اخبار و احاديث داشته و تنها ناقل صرف تعاليم امام عصر نبوده است. از مجموع نوشته های آقای حلبی بر می آيد که ميرزا مهدی اصفهانی، با نوشته ها و تعاليم "صاحب علم جمعی" دسترسی داشته و اين طبعاً تنها نمی تواند حاصل مکاشفه و ارتباط مکاشفه ای ادعا شده ميان ميرزا و "صاحب علم جمعی" باشد. نکته چهارم که در واقع می تواند به عنوان راهنمای ما برای شناسایی شخصيت "صاحب علم جمعی" به کار آيد (اگر اصلاً چنين شخصيتی وجود تاريخی داشته باشد) اين است که يکجا آقای حلبی تصريح می کند که مطالبی که به شاگردانش منتقل می کند با پنج واسطه به آنان رسيده است. اگر خود آقای حلبی و ميرزا مهدی را دو واسطه حساب کنيم بنابراين سؤال اينجاست که بنابراين سه واسطه ديگر چه کسانی اند و در اين ميان "صاحب علم جمعی" کجا قرار می گيرد؟
«صاحب علم جمعی» به چه کار می آيد؟
نویسنده:
حسن انصاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هواداران مکتب موسوم به تفکيک در برابر اين واقعيت که ميرزا مهدي اصفهاني سخنان خود را با استناد به تلقی از "صاحب علم جمعی" يقينی و علوم ناب و خالص آل محمد قلمداد می کرده معمولاً پاسخی کليشه ای دارند: او تمامی استناداتش به قرآن و حديث و نور عقل و وجدان بوده است. اين آقايان گمان می کنند با دسته ... سر و کار دارند.
مناظره با تفکیکیان: به ضمیمه نسخه خطی «اثبات تحریف قرآن» میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
حسن میلانی؛ گرد آورنده: رضا مختاری خویی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
انتشارات مکتبة الصدیقة الشهیدة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
انتشارات مکتبة الصدیقة الشهیدة کتاب «مناظره با تفکیکیان: به ضمیمه نسخه خطی «اثبات تحریف قرآن» میرزا مهدی اصفهانی» اثر حسن میلانی را در ۵۸۹ صفحه منتشر کرد. کتاب شامل سه بخش کلی است: «بیان مبانی مکتب تفکیک» در ۱۲۰ صفحه، «دو جلسه مناظره» در ۲۷۰ صفحه و «نسخه خطی رساله تحریف قرآن، به همراه گزارشی فارسی از محتوای آن و نقد رساله» در ۱۷۵ صفحه. اساس بحث بر این است که پیروان مکتب تفکیک با پنهان داشتن نسخه‌های خطی اعتقادی خود، سعی در ارائه تصویر قابل قبول‌تری از مکتبشان دارند. در جلسه مناظره‌ای که طی دو روز در سال ۱۳۸۴ بین آقایان میلانی و برخی از مدافعان مکتب تفکیک (سیدجعفر سیدان، رضا برنجکار و محمد بیابانی) برگزار شد، می‌توان ابعاد جدید و زوایای پنهان این مکتب را مشاهده کرد. عمده نقدهای این جلسه پیرامون نسخه‌های اعتقادی چاپ نشده میرزا مهدی اصفهانی و شاگردش شیخ محمود حلبی بود. سیدجعفر سیدان که یکی از طرف‌های گفتگو از طرف مکتب تفکیک بود، در این جلسه می‌پذیرند که اشکالات قابل توجهی در کتاب تقریرات میرزا مهدی اصفهانی و کتب دیگر ایشان وجود دارد که باید تصحیح شود. (هر چند که البته در همه نقدها، با میلانی همراه نبود.) اما در عین حال محمد بیابانی مدافع دیگر مکتب تفکیک اعلام می‌کند هر کس که مطالب تقریرات میرزا مهدی اصفهانی را نپذیرد اساسا توحیدش اشکال دارد! حجت‌الاسلام رضا برنجکار از مدافعان مکتب تفکیک، نیز یکی دیگر از طرفین بحث در این گفت‌وگو بود. ادعای شناخت کنه ذات خداوند در مکتب تفکیک، انکار مسئله جعل و خلقت به بهانه نامتناهی بودن خداوند، ادعای اخذ مستقیم از امام زمان(عج)، قول به وحدت وجود و تکرار همان مبانی فلاسفه و صوفیه در عین ادعای انکار ایشان و... از موضوعات این گفت‌وگو است‌. از دیگر مطالب جالب کتاب، ضمیمه شدن نسخه خطی اثبات تحریف قرآن است که تاکنون به چاپ نرسیده بود. قول به تحریف قرآن از مبانی فکری میرزا مهدی اصفهانی و شاگردش شیخ محمود حلبی است که در این کتاب پس از ارائه اصلِ نسخه خطی به نقد آن نیز پرداخته شده است. نویسنده این کتاب هم اکنون به تدریس سطح و خارج عقاید و معارف و کلام و فلسفه و عرفان و مبانی سیر و سلوک، و تدریس تفسیر قرآن کریم و توحید مرحوم صدوق، و تدریس مباحث فرق و ادیان، و نقد تصوف و شیخیه، در حوزه علمیه قم اشتغال دارد. از دیگر تالیفات منتشر شده او می‌توان به این عناوین اشاره کرد: «سراب عرفان: نگرشی به مباحث وحدت وجود، عقل‌گریزی و جبرگرایی عارفان در کتاب مقالات دکتر حسین الهی قمشه‌ای»، «فراتر از عرفان: خداشناسی فلسفی و عرفانی از نگاه وحی و برهان»، «معرفه الله تعالی بالله لا بالاوهام الفلسفیه و العرفانیه»، «چرا مرا آفریدند؟ و اسیر رنج و بلا نمودند»، «کدامین تفکیک؟»، «نقدی بر اندیشه‌های دکتر محمد صادقی تهرانی»، «اثبات توحید و بطلان وحدت وجود»، «کفایة الحکمة در نقد مبانی نهایة الحکمة و بدایة الحکمة» و…
الجبر و التفويض
نویسنده:
اصفهاني، ميرزا مهدي
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله اي است در بيان جبر و تفويض با استناد به آيات و روايات، و در آن اشاره اي به مسأله بداء و اجتهاد و تقليد نيز شده است مباحثي است در ابطال جبر و تفويض با استناد به آيات و استفاده از بعضي روايات. مؤلف ضمناً با بيان شبهات فلاسفه به رد آنها پرداخته و مباحث مربوط به جبر و تفويض را نظير علم و قدرت، جاعليت و مجعوليت؛ مشيت و اراده و حب و امثال آنها را نقل كرده و به كمك آنها به رد جبر و تفويض پرداخته است [عكسي مركز احياء ميراث 5/424؛ ]
مساله علم در فلسفه صدرایی و مکتب معارف اهل بیت (ع)
نویسنده:
علیرضا رحیمیان
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: منیر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
توضیح کتاب: کتاب حاضر برگرفته شده از درس‌های "آیت‌ا... العظمی آقا میرزامحمد مهدی اصفهانی" است که ایشان با عنوان کلی "معارف القرآن" تدریس نمودند و پس از رحلتشان یکی از شاگردان ایشان اقدام به جمع‌آوری آن نمودند. ابتدایی‌ترین سوال در بحث علم "این است که: منظور از علم چیست؟ و لفظ علم بر چه پدیده‌ای اطلاق می‌شود و چگونه می‌توان علم را از غیرعلم تشخیص دارد؟ فلاسفه معتقدند که علم از باب تعریف مانند وجود است و تعریف منطقی آن ممکن نیست، بلکه صرفا تعریفی لفظی برای آن صورت می‌گیرد. ملاصدرای شیرازی در تعریف علم می‌گوید: گویا علم از حقایقی است که وجودشان عین ماهیت آن‌هاست و چنین حقایقی را نمی‌توان تعریف کرد". در بخش اول کتاب ابتدا علم در فلسفه‌ی صدرایی تبیین گردیده و آن‌گاه ویژگی‌های اولیه‌ی علم در فلسفه‌ی اسلامی برشمرده شده و نظریات استاد مطهری، شیخ اشراق، و علامه طباطبایی ذکر گردیده است. فصل دوم به توضیح علم بر اساس قول به وجود ذهنی اختصاص یافته و آرای صدرالمتالهین شیرازی، حاج ملاهادی سبزواری، و علامه‌ی طباطبایی در این‌باره نقل شده است. در فصل سوم تحت عنوان "کارآمد نبودن نظریه‌ی وجود ذهنی برای تبیین علم" نظریات استاد مطهری به پیروی از نظر علامه‌ی طباطبایی و نظر استاد مصباح یزدی بررسی گردیده است. در فصل چهارم با عنوان نارسایی تبیین علم به نظریات ملاصدرا و علامه‌ی طباطبایی اشاره شده است. از فصل پنجم که عنوان "تلاش ناموفق برای حفظ نظریه‌ی وجود ذهنی" را به خود اختصاص داده می‌توان نتیجه گرفت که پذیرفتن وحدت ماهوی بین ذهن و خارج براساس اصالت وجود قابل توضیح نیست. در فصل ششم به تبیین علم بر پایه‌ی علم حضوری پرداخته شده و راه نهایی مساله‌ی شناخت، توسل به وجدان انسان عالم دانسته شده است. در فصل هفتم تحت عنوان "توسل به بداهت، تنها مفر فلاسفه برای توضیح علم" به این نکته اشاره شده است که فلاسفه‌ی اسلامی و حکمای شرق علم را امری بدیهی دانسته‌اند، اما فلاسفه‌ی غرب از حل مشکل علم عاجز مانده‌اند. در بخش دوم کتاب نیز ضمن تبیین علم در مکتب معارف اهل بیت (ع) این موضوعات مطرح گردیده است: "عالم شدن انسان به سبب نور علم"، "تباین ماهیت علم با نور علم" و "ارتباط نور علم با معلومات".
بررسی تطبیقی حجیّت عقل در دیدگاه محدث استرآبادی، شیخ انصاری و میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
هدی تفضلی ، محمود کریمی، عباس مصلایی پور
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقل گرایی افراطی برخی از اخباریان و کم رنگ شمردن جایگاه عقل توسط برخی از ایشان، سبب شده تا این مکتب متهم به عقل گریزی گردد و تصوّر اوّلیه از اندیشۀ آنان این باشد که اخباریان عقل را به کلّی حجت نمی‌شمارند. از سوی دیگر انتقادات مبنایی میرزا مهدی اصفهانی _ به عنوان مؤسس مکتب معارفی خراسان_ به مفهوم شناسی عقل فلسفی سبب شده تا برخی آن را در کنار اخباریان در یک جبهه و در مقابل اندیشۀ اصولی قرار دهند و هر دو را منکر حجت عقل به شمار آورند، تا جایی که برخی مکتب معارفی خراسان را اخباری یا نواخباری خوانده‌اند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع دسته اوّل ابتدا دیدگاه این سه مکتب را در خصوص حجیت عقل به درستی تبیین کند و سپس رابطۀ بین این سه دیدگاه و نقدهایی را که هر یک از این مکاتب بر دیگری دارند، طرح و نقد نماید.
صفحات :
از صفحه 138 تا 154
در نشست «چیستی خدا از دیدگاه مهدی اصفهانی» مطرح شد؛ میرزا مهدی اصفهانی فاقد نگاه منسجم و منظومه‌ای و مشخص است
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در راستای برگزاری همایش ملی اجتهاد عقل گرا، کرسی علمی- ترویجی با موضوع «چیستی خدا از دیدگاه مهدی اصفهانی» توسط گروه کلام پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه با همکاری مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
بررسیِ تحلیلی- انتقادی مبانی نظریه بینونت در مکتب معارف خراسان
نویسنده:
حسن محسنی ، محمد محمد رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه بینونت از مهم‌ترین مبانی مکتب معارف خراسان است زیرا در آن با رویکرد منتقدانه به مبانی فلسفی از جمله نفی سنخیت میان وجود واجب و ممکن و ارجاع آن به بینونت، متمایز بودن وجود واجب را نتیجه می‌گیرد. برای پی بردن دقیق به نظریه مذکور، باید به تحلیل ربط وجود خالق و مخلوق از نگاه میرزا مهدی اصفهانی بنیان‌گذار مکتب معارف خراسان، رجوع کرد لذا مسئله مرکزی این مقاله در باب تببین ربط وجود مذکور است و با توجه به ملاحظات تحلیلی-انتقادی، دو دیدگاه متضاد از مباحث ایشان استنباط می‌شود که از مبانی متضاد اندیشه او نشأت می‌گیرد؛ زیرا از ‌طرفی در مسئله چگونگی این ربط، با اعتقاد به بطلان مبانی فلسفی، بینونت بین وجود خالق و مخلوق را مطرح نموده است اما از سوی دیگر، در مقامِ بیان تحلیلِ چگونگی، نسبت به مباحث فلسفی منفعلانه برخورد می‌کند. این پژوهش به دنبال پاسخگويي به اين پرسش است که: «دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی، با تمرکز به آثار خود او، در مورد مسئله ربط وجود خالق و مخلوق که از مبانی نظریه بینونت است، ، به چه صورت مطرح‌شده است؟»؛ آنچه در این مقاله مطرح می‌شود بررسیِ تحلیلی‌انتقادی مبانی نظریه بینونت از جمله ربط وجود خالق و مخلوق می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 187 تا 206
معرفت‌شناسی در آثار میرزامهدی اصفهانی
نویسنده:
عباس شاه‌منصوری.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران : نگاه معاصر,
چکیده :
کتاب حاضر با موضوع شناخت، در فلسفه اسلامی با تاکید بر تفکر میرزا مهدی اصفهانی، تألیف شده و شامل سه فصل است. فصل اول معرفت‌شناسی خود بنیاد را تعریف می‌کند که این تعریف ارائه‌شده، از سوی ادموند گتیه با مثال‌های نقضی مواجه می‌شود. او قائلان به چنین تعریفی را به چالش کشیده و آن‌ها را از ارائه پاسخی متقن عاجز می‌کند. در تحلیل همین تعریف است که مشکلات دیگری بروز می‌دهد. با تعریف معرفت به باور صادق موجه، سه جز باور، صدق و توجیه پیش روی اندیشمندان قرار می‌گیرد. معرفت‌شناسی خود بنیاد در فرازی دیگر به منابع معرفت می‌پردازد و با تقسیم آن به مولد و غیر مولد، عقل و ادراک حسی را در دو منبع برای سراسر تاریخ اندیشه ورزی بشری معرفی می‌کند و در توصیه این دو منبع آنچه مشهود می‌شود ناکارآمدی هر دو منبع است به گونه‌ای که منبع بودن ادراک حسی به شکاکیت می‌انجامد و عقل‌گرایی نیز به ایده‌آلیسمی ختم می‌شود که هیچ نشانی از واقعیت زندگی را در آن نمی‌توان دید. در فصل دوم معرفت‌شناسی خدا نهاد تعریف می‌شود و می‌نویسد که میرزا مهدی اصفهانی برای توجه دادن به حقیقت علم، مخاطبین خود را به برخی مواقفی رجوع می‌دهد که در آن مواقف بهتر می‌توان تعالی علم و وصف‌ناپذیری‌اش را متذکر شد و می‌گوید آگاهی ما به چنین حکمی نشان از آن است که علم و آگاهی عدم چیزی غیر از معلوم و عالم بوده و در عرض هیچ‌کدام از این دو نیز قرار نمی‌گیرد. فصل آخر به نقد و بررسی آرا میرزا مهدی اختصاص دارد. نقد و بررسی روش میرزای اصفهانی، بیان نقدهای ناظر بر روش او و تحلیل این نقدها از جمله مباحث مطرح شده در این فصل است. نویسنده در این فصل با اشاره‌ای گذرا به نظرات فلسفی و حکمی عبدالله جوادی آملی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، سید جلال‌الدین آشتیانی و صادق لاریجانی، همه انتقادات، ایرادات و اشکلات وارده از سوی فلاسفه، عرفا و پژوهشگران علوم انسانی و اندیشمندان به میرزا مهدی اصفهانی را مردود می‌داند، با تقسیم‌بندی نقدها به چهارگونه نقد آنها را رد می‌کند. او نخست نقدهای میرزای اصفهانی را مورد نقد قرار داده است. دومین محور نقدها ناظر بر مباحث محتوایی آرا وی در معرفت‌شناسی دین و محور سوم بررسی برخی انتساب‌های ناقدین به میرزای اصفهانی است. در نهایت نیز نویسنده برای روشن کردن بستر و فضای نقدی که در برابر آرای میرزای اصفهانی شکل گرفته، به برخی نقدهایی که مغالطی خوانده پرداخته است. نویسنده نقدهای این اندیشمندان بر میرزا مهدی اصفهانی را نادقیق خوانده است. شاه‌منصوری در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: «میرزای اصفهانی بر آن است که در دستیابی به معارف دینی باید از همان ابتدا با اتکاء بر خود متون آغاز نمود و راه را طی کرد. اگر با دین شروع کنیم آنگاه همه مفاهیم و واژه‌ها نیز با هم سازگار خواهند بود و در غیر این صورت هیچ‌گاه از تناقض و ناسازگاری رهایی نخواهیم داشت.»