جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
چگونه عیبهای خود را برطرف کنیم
نویسنده:
محمدتقی صرفی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی‌,
چکیده :
از مهمترین‌ وظایف‌ هر انسانی،شناخت‌ عیوب‌ خود برای‌ برطرف‌نمودن‌ آنها می‌باشد.چنانچه‌ فردی بتواند این‌ کار را به‌ نحو احسن‌ انجام‌دهد،علاوه‌ بر پاداش های‌ اخروی‌،به‌ موفقیت های زیادی‌ در زندگی خوددست‌ پیدا می‌کند.موفقیت هایی‌ در حیطه‌ زندگیی‌ شخصی وخصوصی‌وخانوادگی خود وموفقیت هایی در زندگی‌ شغلی واجتماعی‌ خود. پس‌ بیائیم‌ عیب های‌ خود را بفهمیم‌ وبرای‌ درمان‌ آنها چاره‌اندیش‌ نمائیم‌ وسراغ‌ عیب های‌ دیگران‌ نباشیم‌
تفسیر الفخر الرازی المجلد 32
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
حس کنجکاوی در خوابگاه
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
پرسشگر گرامي در محيط هايي مانند خوابگاه كه انسان روابط نزديكي با ديگران دارد، فرد بايد به گونه اي عمل كند، كه اطرافيان او از مسائل خصوصي زندگي او آگاه نشوند. به عنوان مثال زمانيكه يكي از اعضاي خانواده با شما تماس مي گيرد، از هم اتاقي هاي خود عذر خواه بیشتر ...
نفاق و منافقین از منظر قرآن
نویسنده:
حسین بزرگ زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفاق رفتاری است ناشی از انگیزه‌های مادی و دنیوی؛ در چنین حالتی بشر به راستی و از درون به امری معتقد نیست بلکه از روی انگیزه های خاص تظاهر به اعتقاد می نماید. در ریشه‌یابی نفاق و رفتار منافقان به این نتیجه می‌رسیم که اهل نفاق انگیزه‌های مختلفی داشته‌اند و عوامل گوناگون منشأ نفاق و رفتار منافقانه است. در این نوشتار کوشش گردیده تا بر پایه کتاب الله و روایات معصومین(ع) به بخشی از این گونه عوامل و رفتارها اشاره شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 83
بایدها و نبایدهای گفتار از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
مجتبی محمدی انویق، ابوالفضل خوش منش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی,
چکیده :
قرآن کریم علاوه بر ذکر اهمیت گفتار و اصول کلی آن، معیارها و ملاکهای سخن صواب و پسندیده را بیان کرده و همچنین بایدها و نبایدهای گفتاری را نیز خاطر نشان ساخته است تا نشان دهد که چه چیزهایی را حتماً باید بر زبان جاری کرد و چه چیزهایی را اصلاً نباید ذکر کرد. بایدها و نبایدهای گفتاری در قرآن کریم دو دسته اند: الف) بایدها و نبایدهای گفتاری در زمینه اخلاق و تربیت ب) بایدها و نبایدهای گفتاری در زمینه فقه و احکام. بایدها و نبایدهای گفتاری قرآن در گروه اول، خود سه دسته اند: دسته ای به طور مستقیم به رابطه انسان با خداوند اشاره دارد، دسته ای به طور مستقیم به رابطه انسان با سایر افراد اشاره دارد و بالاخره دسته آخر که به صورت کلی تری مطرح می شود. بایدها و نبایدهای مطرح شده در قرآن کریم حاوی مطالب و نکات ظریفی در بخش های مختلف فقهی، اخلاقی، تربیتی و در زمینه های گوناگون فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره هستند که توجه به آنها جامعه را به سوی رشد و بالندگی سوق می دهد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 34
بايسته‌ها و نبايسته‌هاي عيب‌جويي و ستايش ديگران
نویسنده:
محمدتقي مصباح
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اين مقاله به شرح كلام اميرمؤمنان علي عليه السلام در خصوص صفات شيعيان مي‌پردازد. ازجملة اين صفات، ستايش ديگران است. اين فقره، به بايسته‌ها و نبايسته‌هاي ستايش و تمجيد از ديگران مي‌پردازد. اينكه آيا در اسلام، ستايش و تمجيد ديگران، امري پسنديده و نيكوست يا ناپسند؟ پاسخ آن، بسته به شرايط و موارد دارد؛ يعني چنان نيست كه ستايش از هركس، در هر جا، به هر شكل پسنديده باشد و يا كتمان صفات نيك ديگران و نستودن آنان ناپسند؛ بلكه گاهي ستايش و تمجيد واجب، گاهي مستحب، و گاهي درمانگر برخي بيماري‌هاي اخلاقي مانند حسد و گاهي نيز حرام و نكوهيده است؛ گاهي در ازدواج و يا احراز پست و مقام سياسي، در مقام مشورت غيبت و عيب‌جويي از ديگران واجب است. هرچند ستايش از ديگران و بيان فضايل آنان در نبودنشان فضيلت است، اما دربارة همة افراد اين حكم يكسان نيست. اما همواره ستايش از مؤمن نيكو خصال، با هدف برانگيختن محبت مردم ارزشمند است. در داستان هابيل و قابيل و داستان حضرت يوسف در قرآن، نقش حسد بر برادران نمود و جلوه‌گر است؛ زيرا ستايش يكي،‌ موجب حسد ديگران شده است. يكي از بهترين راه‌كارهاي از بين بردن حسد، تمجيد و ستايش كسي است كه به او حسد مي‌ورزد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 10
نظریه انسان سالم در نظام اخلاقی رازی
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمدبن زکریای رازی از فیلسوفان متقدم با تاثر از جالینوس، نظام اخلاقی سلامت محور ارایه می کند. طب انگاری اخلاق، بنیان این نظام است. تحلیل و نقد نظریه سلامت و انسان سالم نزد زکریای رازی در پرتو مقایسه آن با دیدگاه های رقیب مساله تحقیق حاضر است. رازی سلامت را به حاکمیت عقل سنجش گر بر خواسته ها، تصمیم ها و رفتارهای آدمی تعریف می کند و در موارد مختلف سه ملاک را به منزله نشانگر آن به کار می برد: حد وسط بین افراط و تفریط، حداقل کفایت و نیاز در برخورداری و سنجش بین لذت و رنج حاصل رفتار. وی شناخت عیوب نفس از طریق مراجعه به دیگران و ترغیب آنان به عیب جویی را گام نخست در حفظ سلامت می داند. وضعیت طبیعی انسان، سلامتی است و بیماری نفس به وسیله هوی بر آن عارض می شود. سلامت و بیماری حاصل چالش مستمر بین عقل (عملی) و هوی است. یکی از مبانی نظریه سلامت، تفسیر رازی از لذت است که آن را امر ثانوی و در رفع وضعیت رنج آور تعریف می کند. نظریه سلامت رازی از حیث تحویلی نگری (یک، تحویل سلامت انسان به سلامت نفس، تحویل سلامت نفس به سلامت روان شناختی در مفهوم روان شناسان سلب گرا)، فردگرایی افراطی و غفلت از مدخلیت زندگی اجتماعی در سلامت، حداقل گرایی در مولفه های سلامت روان، قابل نقد است.
صفحات :
از صفحه 19 تا 33
توانمندسازی و امنیت فرد و جامعه از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
حمید حبیبی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به قلمرو وسیع دین اسلام و شمول آن به مسائل فردی، اجتماعی، روحی، جسمی، مادی، معنوی و همه ابعاد و شئون انسانی و ارتباط تنگاتنگ علوم انسانی با این حوزه ها و ابعاد، پیوند عمیق اسلام و علوم انسانی، از جمله مدیریت و تعلیم و تربیت، روشن می‌ شود. در این باره برای تبیین فهم منطقی درست از ارتباط میان ابعاد مفاهیم «توانمندسازی» و «امنیت» این موضوع به منبع وحی عرضه شد. بررسی‌ ها به روش استنادی نشان داد توانمندسازی در عرصه‌ های ارتباطی چهارگانه انسان، سبب احساس مطلوب در ابعاد پنج‌گانه توانمندسازی می‌شود و این پدیده چنانچه جری و انطباق آیات قرآن نشان داد، ارتقای مؤلفه ‌ها و شاخصه‌ های امنیت را به روش ایجابی در ابعاد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی انسان در پی دارد. در این رویکرد، قرآن کریم به تولید و بازتولید و تکثیر قدرت نرم اصالت می‌ دهد. به این معنا که هر قدر درجه ایمان و اخلاص در انجام‌ دادن عمل صالح ارتقا می‌ یابد، توانمندسازی و امنیت در عرصه ‌های ارتباطی انسان و جامعه سبب متعالی‌ شدن سطح منابع انسانی و توسعه و تعمیق سرمایه اجتماعی می‌ شود.
صفحات :
از صفحه 197 تا 226
تأثیر سه سطح هویتی انسان (نفسانی، عقلانی و روحانی) بر رشد اخلاقی
نویسنده:
شهرام محمدپور، احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
مولوی در مثنوی براساس سیر تحولی ـ تشکیکی هویت انسان سه مرتبه هویتی را برای او قائل است. بر این اساس شخص در مرتبه نفسانی تحت کشش محرک های نفسانی و میدان هویتیِ بیرون از خود رفتار کرده، بازتاب هویت جمعی را «خود» خویش قلمداد می کند آدمی در این سطح هویتی در قبال استیفای حقوق خود از محیط، کمترین وظیفه را به محیط ارائه می دهد. در مرتبه هویت عقلانی، شخص بدون چشم پوشی از حقوق خود، در قبال حقوق محیط برای خویش وظایف تعیین شده ای قائل است. گفتگوهای درون شخصی حاصل مشاجرات عقل و نفس در این بازه هویتی است. اما هویت روحانی انسان که مولوی آن را نفس دوم یا هویت ازلی قلمداد می کند، در یک محیطِ بدون زمان به نام پسا مکان تعریف می شود. تعامل بین سطح هشیار یا «خود» انسان با این سطح هویتی، صرفاً از طریق «ذکر» حاصل شده و منجر به فربهی فکری شخص می شود. در این سطح هویتی، شخص در قبال حقوق اندک محیط بیشترین وظیفه را ارائه می دهد. مولوی الگوی چنین رفتارهایی را انبیا می داند. فرایند توبه، مقوله اختیار و زمان اندیشی (توزیع اندیشه در زمان های گذشته و آینده)، با ارتقای هویت انسانی دستخوش تغییر شده و در آستانه های خاصی کاملاً از بین می روند. عناصر یادشده در سطوح تحتانی هویت انسان پررنگ تر از سطوح میانی و فوقانی است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 38
  • تعداد رکورد ها : 14