جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16
مفهوم علوم انسانی دراندیشۀ نخست ویلهلم دیلتای
نویسنده:
فخری ملکی ، رضا داوری اردکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تاریخ تفکر به ویژه در حوزۀ علوم انسانی اندیشۀ ویلهلم دیلتای نقطۀ عطف محسوب می­شود. دوران دیلتای با علم­زدگی تمام عیار مصادف بود عده­ای که علم­زده بودند میان روش علوم طبیعی با علوم انسانی تفاوت اساسی قایل نبودند و هر داعیه­ای که داشتند مآل کارشان به ماده انگاری مکانیکی می­رسید. دیلتای با این گروه به مقابله برخاست و معتقد شد که برای حل مسئله نسبت علوم انسانی با شناخت طبیعت باید به سنخیت موضوع و محتوای هر علمی با روش تحقیق در آن علم توجه کنیم در غیراین­صورت به شناخت وافی و کافی نخواهیم رسید. دیلتای موضوع علوم انسانی را واقعیت اجتماعی _تاریخی و روش تحقیق در آن را درون­نگری و تجربه درونی می­داند. تجربه درونی از نظر او یقینی­تر از تجربۀ بیرونی است. لذا علوم انسانی می­تواند به یقین بیشتری درقیاس با علوم طبیعی دست یابد. اصل الاصول اندیشۀ دیلتای در این راه اصل پدیدار است. این اصل بیان می­کند که اشیا همانند احساسات به عنوان امور واقع آگاهی به انسان داده می­شود و تابع شرایط آگاهی است.
صفحات :
از صفحه 237 تا 256
تجربۀ زندگی از منظر ملاصدرا و دیلتای
نویسنده:
علی صادقی‌نژاد،مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیلتای یکی از فیلسوفان زندگی است که متن حیات را بررسی کرده است. نگاه وی به «تجربۀ زندگی» قرابت‌های بسیاری با اندیشۀ حیات و زندگی در حکمت متعالیۀ ملاصدرا دارد. مقصود این نوشتار از «تجربۀ زندگی» اصطلاح «تجربۀ زیسته» در فلسفۀ دیلتای نیست، بلکه مقصود هر نوع نگاه زمانی به زندگی است که فعالیت‌های انسان را در طول زمان بررسی می‌کند. بررسی اهداف و سیر کلی این دو فیلسوف و ویژگی‌های تجربۀ زندگی، نشان‌دهندۀ نوعی قرابت و همداستانی در این مسئله است که می‌توان میان اندیشۀ این دو متفکر، تطبیق کرد. تاریخ و زمانمندی، احساس، تجربه و نحوۀ ادراک، اموری هستند که در این نوشتار به آنها پرداخته خواهد شد. سیلان زندگی، درک فعالانه، مشترک و بی‌واسطه از زندگی، مهم‌ترین نقاط همسویی این دو فیلسوف شناخته می‌شوند؛ یعنی نفس در طی حرکت و سیلان در زندگی، با نوعی سرشاری از ارزش‌ها همراه است که با عمل ارادی خود، برای تکامل خود را تعیین و بدن مثالی خود را متعین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 479 تا 498
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
نسبت مفهوم تجربهٔ دینی در اندیشهٔ شلایرماخر با مفهوم تجربهٔ زیسته در اندیشهٔ دیلتای
نویسنده:
نویسنده:نسرین عرب عامری؛ استاد راهنما:فاطمه موسوی بایگی؛ استاد مشاور :شهناز حجتی نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دو مفهوم تجربهٔ دینی و تجربهٔ زیسته امروزه به طور گسترده در فلسفهٔ دین و علوم انسانی به کار می‌روند. با این حال، با توجه به کاربردهای کاملاً متفاوت آنها در این حوزه‌ها، ابتدائاً به نظر نمی‌رسد که نسبتی میان آنها برقرار باشد. مدعای پژوهش حاضر این است که اگر تعریف این دو مفهوم از حیث فلسفی در اندیشه‌های مبدعان آنها، یعنی به ترتیب فردریش شلایرماخر و ویلهلم دیلتای، مد نظر قرار بگیرد، وجوه اشتراک مهمی میان آنها یافت خواهد شد. چنین مطالعه‌ای با توجه به موضوع باید با کمک روش‌های تاریخی و هرمنوتیکی صورت بگیرد. با بررسی ریشهٔ مشترک آنها در فلسفهٔ استعلایی کانت و به ویژه در تحلیل آگاهی نزد کانت، می‌توان مشاهده کرد که چطور شلایرماخر و دیلتای با پیگیری لوازم تحلیل استعلایی آگاهی به دو مفهوم تجربهٔ دینی و تجربهٔ زیسته رسیده‌اند که هر دو بر نوعی آگاهی بی‌واسطه نسبت به رابطهٔ خود با دیگری ابتنا دارند و نوع خاصی از تجربهٔ درونی هستند که به سبب بی‌واسطگی خود می‌توانند مبنایی استوار برای الهیات و علوم انسانی فراهم بیاورند. در نتیجهٔ مقایسهٔ این دو مفهوم می‌توان گفت که تجربهٔ دینی نزد شلایرماخر معادل با گونهٔ خاصی از تجربهٔ زیسته نزد دیلتای است. به علاوه، با نظر به تأثیرپذیری عمیق دیلتای از شلایرماخر، این احتمال تاریخی را می‌توان در نظر گرفت که او حتی مفهوم تجربهٔ زیستهٔ خود را با بسط مفهوم تجربهٔ دینی شلایرماخر به دست آورده باشد. این یافته‌ها نشان می‌دهد که دو مفهوم تجربهٔ دینی و تجربهٔ زیسته و دو حوزهٔ فلسفهٔ دین و علوم انسانی که در بدو امر بیگانه از هم به نظر می‌رسند، می‌توانند نسبتی با هم برقرار کنند، و حتی از یک جنس باشند، که این امر می‌تواند تأثیرات مهمی در گسترش افق‌های مطالعات فلسفهٔ دین و همچنین در ایجاد پیوندی سازنده میان الهیات و علوم انسانی داشته باشد.
معرفة المعروف: تحولات التأويلية من شلايرماخر إلى ديلتاي
نویسنده:
فتحی انقزو
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
مومنون بلاحدود,
دور هرمنوتیکى شلایر ماخر چیستى، کاربردها و نقدها
نویسنده:
عباسعلى مشکانى سبزوارى، غلامعلى اسماعیلى کریزى، على جلینى
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
دور هرمنوتیکى از مهم ترین مباحث هرمنوتیک شلایر ماخر به شمار مى آید. این دور داراى تعریف ها، تبیین ها و کاربردهاى گوناگونى در علوم مختلف است و در دیگر نحله هاى هرمنوتیکى نیز مطرح است. مخالفان این دور با مقایسه آن با دور منطقى، آن را دور باطل دانسته، لازمه آن را بازى اى بى پایان و منتهى به نسبى گرى قلمداد کرده اند. این در حالى است که این نقدها بیشتر متوجه دور هرمنوتیکى مطرح در هرمنوتیک فلسفى است، و دور شلایر ماخر از این اشکالات مبراست. راه حل نهایى شلایر ماخر براى حل عویصه دور هرمنوتیکى، شیوه حدس و شهود است. همچنین مى توان با استناد به شیوه حل معضلى شبیه دور هرمنوتیکى در فلسفه اسلامى، به پاسخ فیلسوفان مسلمان (نسبت علم حصولى به حضور و ابتناى علوم حصولى بر علم حضورى)، به امکان تعمیم این جواب براى دور هرمنوتیک شلایر ماخر استدلال نمود. مقاله حاضر درصدد است به بررسى و تبیین این مهم پرداخته و از طریق مطالعه اسنادى و با استمداد از روش تطبیقى مقایسه اى، به دیدگاه شلایر ماخر در این زمینه نزدیک گردد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 134
بررسی انتقادی نظریه علوم انسانی ویلهلم دیلتای از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
قاسم جعفرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم انسانی از منظر های مختلف معرکه آرا بوده است. در مورد تعریف این علوم، اهداف ، موضوع و روش بررسی و معرفت بخشی آن، مباحث مختلفی مطرح شده است. ویلهلم دیلتای از اندیشمندانی است که ضمن تعریف خاص خود از علوم انسانیبرای این علوم روش تفهمی هرمنوتیکی را پیشنهاد کرد و تلاش نمود، تا نشان دهد، ارزش معرفتی علوم انسانی همپای علوم تجربی بوده و از عینیت نیز برخوردار است. وی ضمن رد مابعد الطبیعه ارسطویی و متافیزیک به عنوان مبنای معرفتی برای علوم انسانی،روش شناسی خاص تاریخی برای این علوم در نظر گرفت. در این پایان نامه با نگاه به نظریه علوم انسانی دیلتای ابتدا مبانی علوم انسانی که در نظریه وی مطرح است را بیان کرده، سپس به بازگویی این مبانی در حکمت متعالیه صدرایی پرداختیم و مبانی هستی شناسی و انسان شناسی و معرفت شناسی صدرایی را بیان کردیم، سپس ضمنبررسی تطبیقیدو نگاه، به نقد مبانی دیلتای از منظر حکمت متعالیه نشستیم و نشان دادیم که بسیاری از اشکالاتی که دیلتای بر مابعد الطبیعه ارسطویی وارد کرده، بر مابعد الطبیعهصدرایی وارد نیست و صدرا با مبانی مهمی همچون اصالت وجود، حرکت جوهری و تشکیک وجود ضعف ارسطوئیان و مشائیان را جبران کرده و مکتب فلسفی خاصی را پایه گذاری نموده و پایه معرفتی بنا نهاده که اشکالات وارد شده توسط امثال دیلتای نتوانسته بر آن خللی وارد نماید. در نقطه مقابل بر مبانی اندیشه دیلتای از منظر حکمت متعالیه انتقاد های مهمی وارد است؛ به عنوان مثال در اینجا تاریخی گرایی، فرایند رسیدن به معنا ، مقولات فاهمه و دلایل نقد مابعد الطبیعه دیلتای از نگاه حکمت متعالیه مورد نقد قرار گرفته است.
علم هرمنوتیک
نویسنده:
ون ای هاروی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در این نوشتار،مؤلف،پس از تعریف علم هرمنوتیک و تبیین پیوندهای ریشه‌شناختی آن، مسائل سه‌گانه‌ی اصلی این علم را مطرح می‌سازد.سپس،با نگاهی گذرا،به تحولات علم‌ هرمنوتیک نوین و منشأ آن،یعنی جریان‌های فکری معاصر(اعم از نظریه‌های جدید رفتار بشری در علوم روان‌شناسی و اجتماعی،تحولات شناخت‌شناسی و فلسفی و بالاخره، براهینی که توسط بعضی از فلاسفه همچون ویتگنشتاین ارائه شده)می‌پردازد.پس از آن، مؤلف با طرح سؤالاتی اساسی،شرح و تبیین چهار طریق متمایز تصور و تعریف علم‌ هرمنوتیک را در پی می‌گیرد،که عبارتند از: 1.علم هرمنوتیک نوین،ریشه در تلاش‌هایی دارد که برای حل مشکلات و اختلافات‌ مربوط به تفسیر متون صورت پذیرفته و به این مبحث می‌پردازد که نصوص مقدس،احتیاج‌ به هیچ نوع ویژه‌ای از رویه‌ی تفسیری ندارند.فهم دستوری تمام سبک‌های خاص بیان و اشکال زبان‌شناختی-فرهنگی مؤلف و نیز فهم روان‌شناختی ذهنیت منحصر به فرد او لازمه‌ی تفسیر هر نوع متنی است. 2.علم هرمنوتیک را به عنوان تأمین‌کننده‌ی یک نظام بنیادی برای علوم انسانی،در مقایسه با علوم طبیعی،نیز می‌توان تصور کرد که حدودی را برای تمایز انواع گوناگون عام‌ تفسیر بنیاد نهاده و روش‌ها و اصول قاعده‌مند ذهنیت و اعتبار را برای آن‌ها تأسیس می‌کند. 3.سومین دیدگاه درباره‌ی علم هرموتیک،به پیش‌ساختاری فهم در ساختار هرمنوتیکی وجود انسانی می‌پردازد. 4.در نگاهی دیگر،علم هرمنوتیک،به حل مسائل مفهومی مربوط به توضیح و تفسیر، تأسیس ارتباطات منطقی میان حقیقت و اعتبار و مسائلی از این دست می‌پردازد.طرح این‌ مسائل،لزوما به شکلی نظام‌مند صورت نمی‌گیرد.هرچند معمولا با نظریه‌ی کلاسیک‌ هرمنوتیکی پیوند می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 253 تا 270
فلسفه پژوهش تربیتی: بررسی بنیادهای فلسفی رویکردهای تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی
نویسنده:
سعید ضرغامی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
هدف این پژوهش، بررسی بنیادهای فلسفی سه رویکرد پژوهشی تبیین، فهم و انتقاد و تحلیل نقش و جایگاه هر یک در پژوهش تربیتی است. برای این منظور، از روش پژوهش تحلیل تطبیقی استفاده شد. در پارادایم تبیین، با پذیرش هستی عینی و مستقل جهان از آدمی، پیروی جهان اجتماعی از جهان طبیعی و جدایی واقعیت از ارزش، حقیقت در انطباق با واقعیت سنجیده می شود و از این رو هدف از پژوهش در تربیت، تبیین علی و پیش بینی رفتار آینده بر پایه مطالعه رفتار کنونی قلمداد می شود. در پارادایم فهم با پذیرش تفاوت بنیادی علوم انسانی و طبیعی بر اهمیت دو چندان تفسیر و فهم بویژه در قلمرو تربیت تاکید می شود؛ در فرایند پژوهش تربیتی، معنابخشی به رفتارهای آدمی از سوی پژوهشگری است که خود تفسیرکننده و معنابخش است، صورت می گیرد. این پارادایم به سبب پذیرش جدایی واقعیت از ارزش نقد شده و بر وجود فهم در هر پژوهشی تاکید شده است. از سوی دیگر، آدمی بیش از دلبستگی های فنی و عملی، در جستجوی تغییر جهان برای آزادی و دادگری بیشتر است و روش آن نیز انتقاد است. بر پایه یافته های پژوهش در بررسی چیستی و چرایی پژوهش تربیتی، رویکرد پیوستاری به جای رویکرد پارادایمی، انتخاب و چنین استدلال می شود که هر پژوهش تربیتی متضمن تبیین، فهم و انتقاد است.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
  • تعداد رکورد ها : 16