جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
آراء فلسفی، کلامی، اخلاقی و عرفانی علامه صلاح‌الدین سلجوقی
نویسنده:
عبدالرزاق احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسشهاي كلامي ،فلسفي، عرفاني واخلاقي مهم ترين دغدغه هاي فكري علامه صلاح الدين سلجوقي بوده كه ويدرامتداد حيات پرثمر خويش تلاش نموده تا قلم را برجاي نگذارد ودر هر فرصتي دست به نگارش بزند .اوكه درطول حيات خويش هيچگاه از وادي عرفان ومفاهيم عرفاني دل بر نگرفته است ، تلاش نموده تا با مطالعه وتدقيق در فراوردهاي فلسفي شرق وغرب به تامل دراين اندوخته ها بپردازد . سلجوقي ازهمان آغاز، انديشه ها را باكپسول نقد ونقادي بلعيده وبر آن شده تا عنصر نقد وميزان جرح وتعديل را دربرابر هيچ انديشه ا ي فرونگذارد وبه ويژه ازاين ابزارياد شده دربرابرهرانديشه انديشمندي استفاده نمايد . مجموعه نوشته ها ،ترجمه ها ويا اقتباس هاي سلجوقی مملو از مباحثي است كه با رنگ وبوي فلسفي ،كلامي وعرفاني معطر گرديده ونوعاً به طرح مطالب ومسايل فلسفي،لامي وعرفاني وباموشكافي هاي فراوان تلاش وافر نموده تانواقص وكاستي هاي انديشورزان به ويژه كوتاهي وكج انديشي هاي فيلسوفان غرب را برملا سازد . هرچند سلجوقي نياز به خوانشي متاملانه ومنتقدانه دارد وضروري است تا ديدگاه هايش در زمينه هاي مختلف مورد بررسي وتدقيق قرار گيرد با اين وصف نمي توان منكر قوت كلام ورسايي مطالب وي شد . مطالبي كه هميشه با چاشني رفان وخدا محور ي رنگ وبويي ديگر گرفته واورا به تكاور ميدان دفاع از عقيده وباورهايش اما با استدلال ودفاع عقلاني تبديل كرده است.
مقایسه مراحل سلوک در عرفان عملی از دیدگاه امام خمینی (س) و اِوِلین آندرهیل به همراه ترجمه کتاب «عرفان عملی»
نویسنده:
مائده‌ حسینی‌زاده ده‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر متشکل از دو جستار ترجمه و تحقیق می باشد. در جستار نخست کتاب «عرفان عملی، کتابی کوچک برای عموم مردم» اثر عرفان پژوه معاصر خانم اِوِلین آندرهیل به فارسی برگردانده شده و در جستار دوم به بررسی و مقایسه دیدگاه های آندرهیل و امام خمینی (س) در باب مراحل سلوک در سه فصل مجزا پرداخته شده است. هر دو عارف مراحل سلوک را به پنج مرحله کلی :بیداری، مراقبه، تصفیه، اشراق و وحدت تقسیم می نمایند، گرچه در باب شرح و تبیین آن اختلاف نظرهایی مشاهده می گردد که ریشه در سنت های عرفانی، دین و فرهنگی ای دارد که به آن متعلقند. نکته مهم این است که هر دو عارف در جهت هدف مشترکی می کوشیده اند و آن بیان عرفان به زبانی در خور فهم مردم عادی است تا آنها نیز بتوانند در برخورداری از حیات معنوی سهیم گردیده ، از مواهب آن برخوردار شوند؛ زیرا به زعم هر دو عرفان ضرورت حیات انسان معاصر است، لذا باید آن را از دشواری ها و پیچیدگی های خاص علمی، پیراست تا بتواند کل جامعه بشری را فرا گیرد.
بررسی اندیشه‌های عرفانی محوی و جنبه‌های تأثیرپذیری آن از عطار نیشابوری
نویسنده:
محمد محمدی تلوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملا محمد محوی یکی از شاعران و عارفان توانای پارسی‌گوی کُرد در نیمه‌ی دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهارده هـ. ق است که دیوان اشعار او سرشار از اندیشه‌های عرفانی والایی همچون حال و مقامات عرفانی، فنا و بقای الهی، ترک هستی موهوم مجازی، وحدت وجود، اندیشه‌های حلّاج و ... است.محوی، شاعر بزرگ کُرد، از اندیشه‌های عرفانی عطار نیشابوری متأثر بوده است و در باب مضامین و اندیشه‌های عرفانی و صوفیانه از جهات بسیاری اشتراک داشته است. محوی برای بیان قدرت عشق و گذر کردن از مرحله‌ی تصوُّف عابدانه و روی آوردن به عرفان عاشقانه از داستان شیخ صنعان در منطق‌الطیر و دیوان عطار کمک می‌گیرد. به علاوه وی در زمینه‌ی مضامین عارفانه‌ی دیگری همچون فنا و بقای الهی، مجاهده با نفس، عشق محوری، شریعت مداری، احتراز از دنیا، رهایی از عقل مصلحت بین، نقد زهّاد ریاکار و زهدگرایی خشک، عزلت از خلق و ... با عطار نیشابوری دارای اشتراکات و شباهت‌های قابل توجّهی است و در این پژوهش سعی شده است که با روش ادبیات تطبیقی، شباهت‌ها و اشتراکات عرفانی محوی و عطار بیان شود.
مبانی معرفت شناختی اندیشه های کلامی و عرفانی امام محمد غزالی
نویسنده:
احمد کدخدایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، در صدد بررسی مبانی اندیشه‌های کلامی و عرفانی غزالی است. یعنی عهده‌دار بررسی حجیّت و اعتبار منابع معرفت‌شناختی در دو دوره فکری غزالی اعم از کلامی و عرفانی نیز است.این پژوهش پس از ذکر مقدمات لازم درباره نظام اندیشه غزالی و تحولات روحی و معنوی وی و نیز نحوه تعامل او با گروههای علمی زمان، به تبیین و بررسی نقش منابع معرفتی در کلیت اندیشه او پرداخته است. غزالی در دوره کلامی حیات خویش به مسائل الهیاتی مشاء ضربه سختی وارد نمود و در سه مسئله آنها را تکفیر نمود. اینکه آیا عوامل معرفت‌شناختی در انگیزه غزالی در مخالفت با اندیشه‌های فلسفی و گرایش او به سمت عرفان و عزلت نقشی داشته‌اند پرسش مهمی در این پژوهش تلقی شده است. غزالی شناخت موضوعات دینی را منحصر در سه شیوه: حواس، عقل و نیز کشف و شهود عرفانی می‌داند. او به عنوان یک عارف و متکلم می‌کوشد تا به احیای علوم دینی و پاک سازی اندیشه دینی بپردازد و وحی نبوی و شریعت را برعقل فلسفی برتری بخشد. اما نقش کاربردی عقل را نیز در کنار نقل پذیرفته است. تلاش او بر این بود که ضمن طی نمودن مسیر حقیقت جویی، خود را در ردیف صدیقان و اولیاء الهی قرار دهد.درکنار عوامل معرفتی همچون عقل، وحی، و کشف و شهود که در شکل‌گیری اندیشه‌ غزالی نقش داشته‌اند، متغیرهای اجتماعی، سیاسی و مذهبی نیز در مخالفت با اندیشه‌های فلسفی و سیراو به تصوف و عرفان نقش داشته‌اند.
مطالعه تطبیقی جایگاه تفکر در سیرو سلوک عرفانی از دیدگاه امام خمینی و سعدالدین محمود شبستری
نویسنده:
عارفه سلیمانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله مسائل مهمی که در عرفان به آن پرداخته می‌شود مسئله تفکر به عنوان وسیله‌ای برای وصول به معرفت است. از آنجا که دو تن از شخصیت‌های برجست? عرفان، شبستری و امام خمینی، با نگاهی دقیق به این مسئله پرداخته‌اند، لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین شباهت‌ها و تفاوت‌های آراء این دو اندیشمند در باب تفکر و جایگاه آن در سیر و سلوک عرفانی تدوین گردیده است.به این منظور ابتدا این موضوع در آیات و روایات بررسی شده و آراء مختلف منطقی و فلسفی و عرفانی در این باب مطرح شده و سپس در فصولی جداگانه به بررسی آراء شبستری و امام خمینی در زیر فصل‌هایی پرداخته شده و در نهایت در فصلی جداگانه نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه دو اندیشمند در همان زیر فصل‌ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد گرچه تعریفی که هر دو اندیشمند از تفکر عرفانی ارائه می‌دهند مبتنی بر کشف است و آن را گذر از کثرت به وحدت و از ظاهر به باطن می‌دانند و هر دو معرفت حاصل از کشف و شهود عرفانی را بر نتایج حاصل از براهین عقلی ترجیح می‌دهند ولی از نظر شبستری تفکر منطقی یا همان استدلال کاملا در درک و دریافت حقیقت ناتوان است در حالیکه در اندیشه امام عقل جایگاه والایی داشته و بکارگیری آن مقدمه وارد شدن در طور ورای عقل است. تفکر منطقی (استدلال) نزد شبستری در نقطه مقابل تفکر عرفانی (کشف) قرار دارد در حالیکه در اندیشه امام این دو گونه تفکر در راستای هم قرار دارند و یکی مقدمه دیگری است.
منظومه عرفانی سعدی در بوستان
نویسنده:
قربان پورآرانی حسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
سعدی از بزرگ ترین شخصیت های ادبی ایران در طول تاریخ شعر و ادب فارسی است که در مورد جنبه های مختلف شخصیت و شعر او کتب و مقالات متعدد نوشته شده است؛ اما آنچه این نوشته در پی طرح آن است، مساله ای است که در نوشته های معاصران ما در باب سعدی کمتر بدان توجه شده است و آن، نشان دادن شخصیت معنوی و عرفانی سعدی در آثار او و به ویژه در بوستان است، بدین معنی که سعدی در این منظومه فقط از مفاهیم عرفانی استفاده نکرده است، بلکه فکر مسلط در این اثر، فکر عرفانی است و این مساله به دلیل تربیت عرفانی سعدی و یا حتی اعتقاد به این گونه آموزه هاست؛ چیزی که در تلقی قدما از شخصیت سعدی نیز کاملا مشهود است. منظومه فکری سعدی در آثار او به ویژه در غزلیات و بوستان، منظومه عرفانی است و این سخن هرچند به معنی اعتقاد مسلم سعدی به جزئیات تصوف حداقل در تمام مراحل زندگی او نیست، نشان دهنده غلبه این تفکر در منظومه فکری اوست.بدین منظور این نوشته به بررسی منظومه عرفانی سعدی در بوستان و تطابق فکری سعدی با محورهای فکر عرفانی در بوستان پرداخته است و در آن، مباحثی چون تربیت عرفانی سعدی در نظامیه بغداد و اشاره تذکره نویسان درباره شخصیت معنوی سعدی و نیز محورهای عمده تفکر عرفانی در ضمن حکایات بوستان مطرح شده است.
صفحات :
از صفحه 161 تا 200
معنا و مفهوم زندگی و حیات در مثنوی مولوی
نویسنده:
فاطمه فرجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات از منظر عارفان، متجلّي شدن به نور اقدس الهی است در ظلّ انوار ساطع او که سبب آن ترک علایق دنیوی و امیال شهوانی است. فلاسفه نیز عموماً مبحث حیات را برای اثبات حس و اراده و حیّ‌ و قیوم بودن ذات حق مورد بررسی قرارداده اند. در این پایان نامه محقق برآن است تا دیدگاه مولوی را درخصوص معنا و مفهوم حیات بررسی کرده و با تکیه بر آیات و احادیث مورد تحلیل قرار دهد. با توجه به بررسی به عمل آمده در درون مایه‌ی مثنوی سه دیدگاه زیر نمود بیش‌تری دارد: 1ـ دینی که در این دیدگاه حیات جاری معمولی در این دنیا، حیات ابتدایی به شمار می‌رود و لذا این حیات نمی تواند آرمان و ایده آل نهایی انسان تلقی شود بنابراین، دنیا و آخرت در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند. 2- فلسفی و کلامی که با اندیشه خداجویی گره خورده است. طبق این دیدگاه، سراسر خلقت کریمانه است و موجودات دایماً حیات خود را از نفخه‌ی لطف الهی دریافت می‌کنند.3- عرفانی که زندگی به معنی نفس کشیدن و رفتار غریزی کردن نیست بلکه تولد دوباره یافتن است؛ یعنی از حیات تیره نفسانی مردن و در عرصه‌ی فضیلت‌های اخلاقی و روانی تولد یافتن است. سرانجام این بررسی به این نتیجه می‌رسد که حیات دنیوی، مقدّمه‌ی حیات اخروی است. مرگ نیز به معنی نابودی مطلق نیست، بلکه نه تنها آغاز یک زندگی جدید، در نگاهی عاشقانه وسیله‌ی وصال به معشوق ازلی است به طوری که روح از تنگنای حیات حسّی به فراخنای عالم ارواح نقل می‌کند و در نشیمن گاه «صدق» مکان می‌گیرد.
اندیشه‌های عرفانی ابن‌سینا و تاثیر آن بر سهروردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بخشي از تاليفات بجاي مانده از ابن سينا نشان دهنده ي توجه اين حكيم عقل گراي مشايي به حوزه ي مباحث عرفاني و به زعم برخي صاحب نظران نشان از تلاش وي براي تاسيس نوعي از حكمت مبتني بر اشراق و عرفان است. در اين پژوهش پس از معرفي اجمالي عرفان ،رابطه ي ابن سينا با عرفان و تصوف و ميزان تاثيرپذيري وي از آنها مورد بررسي قرارمي گيرد وديدگاه هاي مختلفي كه در مورد حكمت مشرقي او وجود دارد و پيوند ميان اين حكمت وآرا عرفاني او را مطرح مي كند ارزيابي شده است .بي شك براي شناخت انديشه هاي عرفاني ابن سينا بايد محتواي آثار بوعلي در حوزه ي مباحث عرفاني شناخته شود . معرفي اين آثار و بيان محتواي آنها از اهداف اين تحقيق بوده زيرا از طريق آن مي توان به ميزان پيوستگي انديشه ي ابن سينا و عرفان و نوع نگرش وي به مسايل عرفاني پي برد. حاصل آن كه نگرش ابن سينا به عرفان نگرشي فيلسوفانه است ونه عارفانه . و پرداختن وي به مسايل عرفاني به معني خروج وي از ساحت انديشه ي استدلالي و ورود به جرگه ي اهل مكاشفه نيست . عليرغم اين كه ابن سينا عارف نبوده اما آراء او در حوزه ي مباحث عرفاني در انديشه هاي برخي عارفان و انديشمندان پس از او تاثير گذار بوده است. يكي از كساني كه از اين آراء بهره برده شهاب الدين سهروردي بنيان گذارحكمت اشراقي است شناخت پيوند ميان ابن سيناوسهروردي نشان از امتدادجريان تفكر در حوزه ي فرهنگ اسلامي دارد وگسست ميان فلسفه ي ابن سينايي و فلسفه ي اشراقي را نفي مي كند. يكي ازحلقه هاي واسطه ميان انديشه ي اين دو حكيم اشتراكاتي است كه درنگرش به حوزه ي مباحث عرفاني داشته اند .اين اشتراكات با بررسي رسايل عرفاني سهروردي و مقايسه ي آنها با نوشته هاي عرفاني ابن سينا به خوبي نشان داده مي شودو از اين طريق سهم ابن سينا در تاسيس يك نظام فلسفي مبتني بر عقلانيت و تجربه ي عرفاني كه نام حكمت اشراقي برآن نهاده شده تاحدودي آشكار مي شود.
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
بررسی اندیشه‌های عرفانی در شاهنامه‌ی فردوسی
نویسنده:
نورافروز مصباحیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دست يابي به معرفت، دغدغۀ تلاش هاي فلسفي، هنري و عرفاني دنياي امروز و ديروز بشر است كه آگاهي از اين حقيقت و رسيدن به آن اگر چه متفاوت و داراي جلوه هاي گوناگون است، و هر چندگاه به مدد عقل، گاه به نيروي وحي و گاه با خيال انگيزي و تخيل انجام مي پذيرد؛ اما مي توانهمساني ها و اشتراكات فراواني بين آنها يافت.در اين پژوهش نيز، هدف بررسي انديشه هاي عرفاني در اثري است كه، ظاهراً با عرفان در تناقض است اما تحقيقات در بارۀ آن نشان داده است كه، عليرغم تناقضات ظاهري، مشابهات و اشتراكاتي بين آنها در رسيدن به معرفت وجود دارد.انديشه هاي معنوي و عرفاني از موضوعاتي است كه در حماسه به ويژه شاهنامۀ فردوسي با توجه به تاريخ و فرهنگ كهن ايراني ديده مي شود كه براي بررسي آن با توجه به موضوع پژوهش، آشنايي اجمالي با عرفان و تصوّف، و چگونگي سير و انديشه هاي آن را از آغاز تا پايان قرن چهارم لازم دانستيم. جايگاه عرفاني اديان ايران باستان و بازتاب عرفاني آنها در شاهنامه از مباحثي است كه مطرح شدنآن در اين پژوهش ضروري مي نمايد.با توجه به حماسي بودن شاهنامه و تقابل ظاهري عرفان و حماسه، بررسي اشتراكات و مشابهات عرفان و حماسه را نيز لازمدانستيم تا از اين طريق بتوان تحليلي منطقي در مورد تأثير عرفان بر شاهنامه و شاهنامه بر عرفان به دست آورد كه، راهگشايي براي كشف مشابهت هاي فكري در حماسه و عرفان باشد.ارتباط اخلاق و عرفان بر هيچ كس پوشيده نيست به همين منظور بايد و نبايد هاي شاهنامه از موضوعاتي است كه در اين پژوهش بررسي شده است تا بتوان به ارتباط مباني فكري رايج در حماسۀ فردوسي چون: يزدان پرستي، ارجمندي خرد، مبارزه با نفس، مرگ، رستاخيز و ... كه در آثار عرفاني نيز وجود دارد؛ بهتر پي برد.عرفان در شاهنامه جلوه هاي گوناگوني از اساطير، دين ها و باور ايرانيان را در خود جاي داده است كه مبتني بر اصيل ترين نيازهاي بشري است هم در بعد فردي و هم در ابعاد اجتماعي، كه نه چنان خشك و زاهدانه و صوفيانه است كه روح عمل و زندگي را بخشكاند و آدمي را به انزوا برد، و نه چنان لجام گسيخته و بي پروا كه دل را بميراند و اساس و لطافت عشق را پژمرده سازد، در اين پژوهش نمود چنين عرفاني را در شخصيت ها و داستان هايي چون: كيومرث، ايرج، زال، سياوش، كيخسرو، هفت خوان رستم و ... بررسي شده است، و در نهايت به جايي رسيده ايم كه مي توان گفت عرفان موجود در شاهنامه عليرغم تأثيراتي كه از عرفان اسلامي و غير اسلامي پذيرفته است؛ عرفان ستيز است نه عرفان پرهيز
  • تعداد رکورد ها : 11