جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
در کوی صوفیان
نویسنده:
تقی واحدی "صالح علیشاه‌".
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران: نخل دانش,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این کتاب در چاپ های قبلی با عنوان « از کوی صوفیان تا حضور عارفان » منتشر می شد ؛ اما در چاپ چهارم به " در کوی صوفیان" تغییر نام یافت . مؤلف این اثر در خانواده ای شیفته و خدمتگذار به آل رسول پا به عرصه وجود نهاد . ایشان از همان دوران کودکی با حضور نزد اشخاصی همچون شمس العرفاء ، شیخ عبدالحسین ذوالریاستین ( مونس علیشاه ) ، حاج محمد حسن مراغه ای ( محبوب علیشاه ) ، شیخ محمد حسن گنابادی ( صالح علیشاه ) ، حاج مطهر علیشاه و سلطان حسین تابنده ( رضاعلیشاه ) ، با تمام مبانی اعتقادی و خانقاهی صوفیه آشنا شد تا این که عنایت و هدایت الهی چراغ راهش شد و از کوی صوفیان به حضور عارفان راه یافت و خود شمع جمع سوته دلان گردید . این کتاب به صورت فصل بندی نگارش نشده است ؛ ولی با بهره گیری از منابع دست اول و معتبر به چیستی و عوامل پیدایش تصوف ، انحرافات صوفیه و برخورد فقهاء با آنها ، تبیین و تحلیل فرقه های صوفیه همچون ذهبيه ، نعمت اللهی ، مونس علیشاهی ، صفی علیشاهی ، کوثریه ، شمسیه و گنابادیه پرداخته و آراء و عقاید آن ها و ادعای انتسابشان به اهل بیت را نقد کرده است . از دیگر موضوعات مطرح شده در این کتاب می توان به مباحثی همچون : برخورد تصوف ؛ اسلام ، مقابله با اسلام ، ارتباط تصوف با تشیع ، عشریه در مقابل خمس ، وارونه نویسی صوفیه ، بدعتهای صوفیان ، بهره برداری صوفیه از ولایت ، ادعای اجازه از معصوم ، بیعت در صوفیه ، مهدویت نوعيه ، قدرت های حاکم تقویت کنندهی صوفیه ، بهره برداری استعمار از تصوف ، حقوق بگیران انگلیس ، صوفیه در مقابل ائمه و ... اشاره کرد . چاپ هفتم این کتاب در ۵۵۰ صفحه توسط انتشارات راه نیکان در سال ۱۳۹۵ روانه بازار نشر شده است .
داوریهای متضاد درباره محیی الدین ابن عربی: پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف
نویسنده:
داود الهامی
نوع منبع :
کتاب , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - ایران: انتشارات مکتب اسلام,
چکیده :
نویسنده کتاب جناب آقای داود الهامی در مقدمه ذکر کرده اند که این نوشتار شامل تحقیقاتی است که خواننده را علاوه بر احوال ، افکار ، عقاید ، آثار و مشایخ ابن عربی ، بر اعتراضاتی که متوجه اوست آشنا ، و داوری را بر اهل تحقیق آسان مینماید. داوریهای متضاد درباره ابن عربی یکی از ،تضاد نظر مشاهیر و شخصیتها در مورد جناب ابن عربی می باشد تا جایی که عده ای ایشان را زنده کننده دین اسلام می دانند و عده ای ایشان را بدعت گذار و تخریب کننده دین معرفی می کنند . به قول مرحوم مطهری هیچ کس به اندازه محیی الدین درباره اش متناقض اظهار نظر نشده است بعضی او را از اولیاء الله وانسان کامل وقطب اکبر می دانند وبعضی او را یک کافر مرتدّ،و گاهی ممیت الدین و گاهی ماحی الدین می خوانند. {آشنائی با علوم اسلامی،ج۲،ص۱۳۱} تا جایی که علمایی چون علامه مجلسی ومقدس اردبیلی وآقا محمد علی بن آقا وحید بهبهانی ومیرزای قمی وملا محمد طا هر قمی و میرزا محمد بن سلیمان تنکابنی ومیرزا علی اکبر بن محسن اردبیلی وآقا محمد جعفر (آل آقا)و… ایشان تکفیر کرده اند و علمایی چون سید حیدر آملی ملا فیض کاشانی وحاج میرزا حسین نوری و میرزا محمد باقر موسوی خوانساری و… به ایشان انتقادهای شدیدی کرده اند و علمای چون شهاب الدین عمر بن سهروردی شافعی و ابو الحسن علی بن ابراهیم قاری بغدادی و ابو الفتح محمد معروف به (شیخ مکی)و ابو المواهب،عبد الوهاب شعرانی وشیخ بهائی و ….ایشانرا ستوده اند. لذا همین اختلاف، در بین علمای از متاخرین در سطح وسیعی وجود دارد بلکه این اختلاف نه تنها بر سر مذهب ایشان بوده بلکه در مورد عرفان و مبانی توحیدی و وحدت وجود اطلاقی ایشان نیز بوده است؛ که بنده در بررسی که داشتم دیدم که اکثر علما و فقهای شیعه قائل به وحدت وجود ابن عربی نبوده، بلکه موضع گیری شدیدی در مبانی ایشان داشته اند.البته باز کثرت مخالفت علما و فقها با ایشان مبنای حق و باطل بودن مبانی جناب ابن عربی نیست، آنچه محوریت دارد تحقیق و تعقل و روشن فکری و دوری از هر گونه شخصیت زدگی و تعصب است . تفکیکی واضح بین تفکر ابن عربی با مبانی عقلانی و وحیانی وجود دارد.ولی بر ماست احترام بر علما و بزرگان هر چند که اشتباهاتی داشته باشند ،اما تاکید میکنم بزرگی علما سر جای خود محفوظ ولی این باز جواز پذیرش سخنان آنها بدون برهان و دلیل نمی شود.
مقایسه و نقد حکایتهای تذکرةالاولیای عطار و نفحات الانس جامی از دیدگاه تاریخی، اجتماعی و اندیشه های عرفانی
نویسنده:
حسن توفیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تذکرهالاولیای عطّار و نفحات‌الانسِ جامی دو نمونه از تذکره‌های صوفیانه هستند که هر چند از روی منابع فارسی و عربی گوناگون گردآوری شده‌اند، امّا چون با قلم عطّار و جامی نوشته شده-اند، اثر خاصّ آن دو ادیب به شمار می‌روند. هر دو کتاب را به نوعی می‌توان شامل دو بخش دانست؛ در تذکرهالاولیا بخش نخست شامل اولیایِ هفتاد و دوگانه‌ای است که عطّار به سرگذشت آن‌ها پرداخته است و بخش دوم شامل بیست و پنج بخش برافزوده‌ است که به باور پژوهش‌گران توسّط ناشناسی در قرن دهم یا یازدهم به بخش‌های اصلی افزوده شده است. منظور از دو بخش نفحات‌الانس نیز یکی بخشی است که جامی طبقات‌الصوفیّهی خواجه عبدالله انصاری را پیش روی داشته است و دیگری بخشی است که از منابع دیگری سود جسته است و سرگذشت مشایخ صوفیّه را تا روزگار خود بررسیده است. این دو بخش مجموعاً شامل سرگذشت 618 تن از صوفیان مرد و زن است.می‌توان گفت انگیزه‌ی عطّار و جامی از نگارش این دو کتاب، جز بررسیِ سرگذشتِ معنویِ صوفیان، تبیین اصول و اندیشه‌های عرفانی از رهگذر حکایت‌هایی است که در متن زندگی مشایخ صوفیّه یا به طور واقع رخ داده است و یا برای تعلیم عرفان به مریدان، ابداع شده است. حکایت-های دو اثر از این منظر موادّ خامی از عرفان هستند که هریک در مضمون یا مضامین عرفانی گوناگون پرورده شده‌اند تا آن‌جا که گاه یک حکایت، حول چند محور عرفانی می‌چرخد و چندین اندیشه را به خواننده القا می‌کند. آن‌چه در این میان ضروری به نظر می‌رسد بررسی این حکایت‌ها از نقطه نظر عرفانی و پژوهش در اندیشه‌های عرفانی موجود در آن‌هاست که کاری بس درازدامن و نیازمندِ اشراف بر اصطلاحات و اصول عرفانی نزد عارفان است.نگاهی به حکایت‌های دو کتاب نشان می‌دهد که اگرچه اندیشه‌ها و اصولِ عرفانیِ موردِ نظرِ دو نویسنده در هر دو کتاب، تقریباً یکسان هستند؛ امّا این اصول در حکایت‌های دو کتاب دارای بسامد یکسانی نیستند و هر یک از نویسندگان بر بعضی اصول و اندیشه‌های عرفانی تأکید بیش‌تری داشته‌اند که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌شود.در بحث از محتوای کلّی دو اثر می‌توان گفت نفحات‌الانس محتوایی عرفانی، تاریخی و ادبی دارد؛ امّا آن‌چه در تذکرهالاولیا مورد نظر عطّار است تنها عرفان است و بس. به بیان دیگر برای عطّار – بر خلاف جامی- اهمّیّتی ندارد که اولیای کتابش در چه تاریخی به دنیا آمده‌اند و در چه تاریخی وفات یافته‌اند، شعر سروده‌اند یا نه و... . او حتّی بارها از وقایع تاریخی به عنوان ابزاری برای القای اندیشه‌های عرفانی بهره برده است؛ وقایعی که نه تنها مبنای تاریخی درستی ندارند، بلکه در عدم وقوع آن‌ها هیچ تردیدی نیست. چنان‌که گفته شد این دو اثر در مضامین عرفانی مختلف، دارای شدّت و ضعف هستند و به ندرت پیش می‌آید که به یک موضوع به‌طور برابر بپردازند؛ امّا در یک نتیجه‌گیری کلّی تذکرهالاولیا چه از نظر تعداد حکایات و چه از نظر محتوای نابِ عرفانیِ حکایات، فراتر از نفحات‌الانس است؛ چنان‌که محتوای بعضی از حکایت‌های نفحات‌الانس مانند مشاهده‌ی جمال الهی در صورت ممکنات بیان‌گر انحطاط عرفان نیز هستند.در مباحث عرفان نظری که شامل خداشناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی است، اگرچه هر دو کتاب به نارسایی عقل در کشف و شهود و لزوم خودشناسی تأکید داشته‌اند؛ امّا تذکرهالاولیا از این حدود فراتر رفته است و نه تنها به «دل» به عنوان اصلی‌ترین ابزار کشف و شهود، بیش‌تر تأکید کرده است، بلکه آن را همان عرش الهی دانسته است که این مضمون از ناب‌ترین اصول مورد نظر عارفان است. نفحات‌الانس نیز با اشاره به این‌که شناخت حق پایه‌ی هر شناختی است و معرفت حق مراتب گوناگون دارد، در این موضوع فراتر از تذکرهالاولیا ظاهر شده است.بیش‌ترین حکایت‌های دو کتاب مربوط به سیر و سلوک عملی، وظایف سالک و مقام‌ها و احوال او در این راه است که در این مضامین، گاه تذکرهالاولیا و گاه نفحات‌الانس از یک‌دیگر پیشی جسته‌اند و اندیشه‌های ناب‌تری را القا نموده‌اند.جامی در نفحات‌الانس بیش از عطّار بر لزوم استفاده از پیر و مرشد در سلوک، تأکید کرده است و حکایت‌های بیش‌تری را در مورد قطب ذکر نموده است. دو نویسنده اگر‌چه به‌طور یکسان به موضوع علم لدنّی – که یکی از ویژگی‌های اولیا است - توجّه داشته‌اند، امّا در بحث از کرامت‌ها –که دیگر ویژگی‌ اولیا است – باز هم نفحات‌الانس فراتر از تذکرهالاولیا ظاهر شده است؛ زیـرا کرامت‌های ‌ نفحات‌الانس بیش‌تر و متنوّع‌تر از تذکرهالاولیا هستند.در بحث از وظایف سالک باید گفت: جز موضوعِ لزوم ادب نسبت به پیر و لزوم انجام ریاضت‌ها و مشغول کردن نفس - که هر دو نویسنده تقریباً به یک میزان بدان‌ها پرداخته‌اند - در دیگر موارد مانند: لزوم مداومت بر ذکر و حضور قلب در آن، لزوم رعایت ادب نسبت به خداوند و پیامبر(ص)، لزوم مخالفت با هوای نفس، لزوم بی‌توجّهی به دنیا و مظاهر آن، لزوم ترک حجاب خود و خلق و در نهایت لزوم مبارزه با وسوسه‌های شیطان، تذکرهالاولیا چه از نظر تعداد حکایت‌ها و چه از نظر محتوای عرفانی آن‌ها بسیار برتر از نفحات‌الانس است.در یک مقایسه‌ی کلّی از نظر مقام‌های سالک، تعداد حکایت‌های تذکرهالاولیا جز در مقام توبه و محاسبه که تقریباً با نفحات‌الانس مساوی است، در دیگر مقام‌ها و به ویژه در مقام زهد بیش‌تر از نفحات‌الانس است؛ امّا این بدان معنا نیست که محتوایِ عرفانیِ حکایت‌های نفحات‌الانس پست‌تر از تذکرهالاولیا است؛ بلکه در بیش‌تر موارد مانند مقام‌های ورع، فقر، توکّل و رضا، اندیشه-های مورد نظر جامی همان اندیشه‌های مورد نظر عطّار هستند که در حکایت‌های کم‌تری گنجانده شده‌اند.مهم‌ترین تفاوت محتوایی دو اثر در بحث مقام‌ها، سرزندگی و جوش و خروشِ معنوی است که عطّار در مقام فنا به نمایش گذاشته است و فنا را با عشق درآمیخته است و این جوششِ معنوی در نفحات‌الانس کم‌تر به چشم می‌خورد. به بیان دیگر عطّار در حکایات مربوط به فنا و به ویژه در سرگذشت حسین بن منصور حلّاج، از اوج معنویّت انسان سخن گفته است که عارف باید پیوسته در تکاپوی گم‌شده‌ی خود (حق)، در جنب‌و‌جوشی معنوی و خودجوش باشد و در این راه تمام وجود خود را مانند حلّاج فنا کند.در بحث از احوال سالک می‌توان گفت اگرچه شکوهِ معنوی که در حال قرب و استغراقِ ناشی از آن، در حکایت‌های تذکرهالاولیا و به ویژه در سرگذشت ابوالحسن خرقانی دیده می‌شود در نفحات‌الانس مشابهی ندارد، امّا دو اثر از نظر تعداد و محتوای حکایت‌های مربوط به حال محبّت، رجا، یقین و قبض و بسط تقریباً یکسانند.از تفاوت‌های محتوایی دو اثر در حال خوف این است که خوف از قیامت و دوزخ در تذکرهالاولیا بیش‌تر از نفحات‌الانس ذکر شده است که این مضمون در احوال صوفیان سده‌ی نخست بیش‌تر دیده می‌شود؛ صوفیانی چون حسن بصری و حبیب عجمی که روش آن‌ها بیش‌تر زاهدانه است تا صوفیانه.سماع که از ابزارهای صوفیان برای رسیدن به حال وجد است، در نفحات‌الانس پررونق‌تر از تذکرهالاولیا است؛ به‌طوری‌که در سراسر نفحات‌الانس ردّ پای سماع و آداب آن به چشم می‌خورد و مانند تذکرهالاولیا محدود به چند صوفی خاصّ نیست.حکایت‌های تذکرهالاولیا و نفحات‌الانس جز همه‌ی آن‌چه‌که گفته شد، تا حدودی قابلیّت آن را دارند که بتوان سیر تاریخی تصوّف را از طریق آن‌ها دنبال کرد. در این خصوص تذکرهالاولیا تا اواسط قرن پنجم و نفحات‌الانس تا نیمه‌ی دوم قرن نهم این امکان را به پژوهنده می‌دهند. آن‌چه از حکایات دو کتاب برمی‌آید این است که گذار از دوره‌ی زهدِ اولیّه به تصوّف، در حکایت‌های تذکرهالاولیا نمایان‌تر از نفحات‌الانس است؛ زیرا جامی در کتاب خود هیچ نامی از زاهدان نخستین – که از اولیای نخستین تذکرهالاولیا هستند- نبرده است. پیشرفت اصول اولیّه‌ی تصوّف در قرن دوم و سوم نیز از مواردی است که در حکایت‌های تذکرهالاولیا مشهودتر است و اصولی چون فقر، فنا، محبّت و... در این کتاب برجسته‌تر از نفحات‌الانس هستند.در دوکتاب هم‌چنین از مناقشات فرقه‌های گوناگون سخن رفته‌است که اوج این مناقشات در قرن چهارم به قتلِ اسطوره‌ی عاشقی نزد عطّار یعنی حسین بن منصور حلّاج منجر شده است و در قرن ششم دست قشری‌نگران را به خون شهاب‌الدّین سهروردی (یحیی بن حبش) و عین‌القضاه همدانی آلوده کرده است.هم‌چنین هر دو کتاب به درسی شدن عرفان در قرن چهارم و هفتم اشاراتی داشته‌اند. در قرن چهارم این رویداد مهمّ با تألیف کتاب «الّلمع فی التصوّف» توسّط ابونصرسرّاج رخ داده‌است که هر دو کتاب به آن اشاره کرده‌اند. در قرن هفتم نیز با تألیف دو کتاب «فصوص‌الحکم» و «فتوحات‌مکّیه» توسّط محیی‌الدّین ابن عربی عرفان نظری وارد مرحله‌ی جدیدی شده است که مهم‌ترین اصل آن «وحدت وجود» بوده‌است. اگرچه ریشه‌ی این اصل را می‌توان در حکایت‌های صوفیانِ سده‌های نخست نیز جست‌و‌جو کرد، امّا تأثیر آثار ابن عربی بر عرفانِ سده‌های بعد از او انکارناپذیر است؛ چنان‌که اصول سلسله‌ی سنّی مذهبِ نقشبندیّه – که جامی نیز پیرو همین فرقه است- به شدّت تحت تأثیر آرای ابن عربی است و جامی در کتاب خود به بعضی اصول آن اشاره کرده‌است.در اجتماعی که صوفیان یکی از قشرهای آن را تشکیل می‌دهند، به خوبی می‌توان تعامل اجتماعی آن‌ها را مورد بررسی قرار داد. آن‌چه در این میان مسلّم است این است که راه و روش صوفیانه به شدّت بر زندگی اجتماعی صوفیان تأثیر گذاشته‌است؛ به ‌طوری‌که گروهی از آنان را به شدّت خلق‌گریز و عزلت‌نشین کرده است و از زن و فرزند بیزار. البتّه این شیوه هرچند بین صوفیان نخستین در تذکرهالاولیا بسیار رواج دارد، امّا به مرور زمان و در سده‌های بعد تعدیل می‌شود و از عزلت به «به ظاهر با خلق و به باطن با حق» تعبیر می‌شود و دیدگاه صوفیان را نسبت به ازدواج و فرزند عوض می‌کند؛ چنان‌که «عجوزه» پس از قرن ششم جای خود را به «خاتون» می‌دهد و از زنان، دیگر به عنوان مصداقِ دنیا و حجابِ حق یاد نمی‌شود.از دیگر موارد قابل بررسی در دو کتاب سلطان‌گریزی صوفیان است که باز هم تحت تأثیر روش صوفیانه‌ی آن‌هاست؛ به بیان دیگر گریز صوفیان از پادشاهان و لشکریان، ناشی از ترس از ایشان نیست، بلکه از سلوک آن‌ها در مقام ورع نشأت می‌گیرد و حسّاسیّتِ دل آن‌ها را در برابر مالِ سلطان و لشکری برمی‌انگیزد و آن‌ها را وادار به پرهیز از هر چیزی می‌کند که به نوعی با پادشاهان ارتباط دارد.
جستارهای هانری كربن درعرفان اسلامی با تأكيد برنقش سنت هرمسی
نویسنده:
حسين کلباسی اشتری , حسن پاشايی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
براساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشه‌هاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراق‌ـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشايد. پژوهشهاي هانري كربن در باب حكمت و معنويت ايراني با رهيافت پديدارشناسانه، به اين مقوله نگاه خاصي داشته و به يك معنا، مقام هرمس و سنت هرمسي در رمزگشايي آثار وي در اين زمينه نقش كليدي دارد. وي در پژوهشهاي خويش، انديشة هرمسي را بمثابة مطلع و كليد فهم معنويت و حكمت مورد توجه قرار داده است. براي تبيين بهتر اين موضوع، اين نوشتار بر آنست تا پيرامون آيين هرمسي، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشيع با تأكيد بر آثار هانري كربن، گزارش و تحليلي را عرضه دارد. بدين‌منظور مروري خواهيم داشت برساختار و مباني سنت هرمسي، سپس تحليلي در باب نسبت ميان انديشه» هرمسي با تصوف و تشيع از نگاه كربن عرضه17 خواهد شد و سرانجام رهيافت باطني كربن كه بن‌ماية انديشه و رويكرد اصلي وي در سلوك علمي و معنويش ميباشد، مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 35 تا 50
فرق تصوف به معناي صحيح آن (نه فرقه هاي موجود) با عرفان چيست؟ راه صحيح سير و سلوک الي الله کدام است؟ چرا عرفايي مثل امام و علامه حسن زاده آملي نظر روشن و قطعي در باره فرقه هاي صوفيه فعال در کشور ( مثل سلسله نعمت اللهيه) نداده اند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
كلمه عرفان در فرهنگ اسلامي به معني شناختن آمده است[1] و در لغت‌نامه‌ها به معني علم و دانش تفسير گرديده است، ولكن از جهت مفهوم ميان علم و معرفت فرق‌هاي قايل شده‌اند، از جمله اينكه معرفت، علم پس از جهل است و از اين جهت به خداوند عالم گفته مي‌شود اما عا بیشتر ...
جلوه هایی از عرفان و تصوف در ادبیات اندلس
نویسنده:
آزاده احمدوند,جهاد فیض الاسلام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله سعی دارد به طور اجمالی به تصوف و عرفان و جلوه های آن، در ادبیات سرزمین اندلس بپردازد. برای این منظور ابتدا به اندلس و وضعیت جغرافیایی آن پرداخته شده و سپس تصوف و عرفان در اندلس مورد بحث قرار گرفته و در پایان مشاهیر عرفا و صوفیان اندلس معرفی شده اند. از جمله این مشاهیر، ابن عربی، ابن مسرّه، ابن طفیل و ابن عریف اند. در این میان، ابن عربی مشهورترین عرفای اندلس است. در واقع گفته اند که عرفان اندلس با ابن عربی قوام یافت و بنیاد محکمی از تلفیق تأملات فلسفی با رویکردهای عرفانی در قالب تصوف مدرسی شکل گرفت. نیز گفته اند با پایان دوره ابن عربی و با شروع جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان، به تدریج علم و ادب و فرهنگ و به تبع آن عرفان و تصوف اندلس، از آنجا رخت بربست و به شمال آفریقا منتقل شد.
نجم الدین کبری، استادان و شاگردان وی
نویسنده:
شعبانی اکبر
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
مذهب تصوف که ابتدا در بغداد و عراق آشکار گردید و بزرگانی همچون حسین بن منصور حلاج، جنید بغدادی و شبلی در این طریقه ظهور کردند، بعدها بخصوص پس از انقراض غزنویان و روی کار آمدن سلجوقیان، در خراسان فرصت ظهور پیدا کرد، و افرادی چون ابوالحسن خرقانی، شیخ ابوالقاسم قشیری و ابوسعید ابوالخیر در این طریقه پدید آمدند و به مرور بازار متصوفه گرم شد به گونه ای که مقارن حمله مغول، رونق این طریقه در خراسان کمتر از عراق و شام نبود. مخصوصا با ظهور شیخ نجم الدین کبری بنیان گذار طریقه کبرویه، جانی تازه در کالبد این فرقه دمیده شد و خراسان و خوارزم، مقصد و ملجا اهل معرفت گردید و شوریدگانی از بلاد دور و نزدیک روی بر آستان شیخ نهادند و پس از تلمذ در محضر نجم الدین به مثابه سفیرانی راستین، عهده دار اشاعه تعلیمات او در دیگر ممالک شدند. این جانب در این نوشته بر آنم پس از معرفی مختصر نجم الدین کبری از کسانی که به نوعی با او مرتبط بوده اند سخن به میان آورم. برخی سمت استادی داشته و تعداد کثیری نیز به عنوان شاگردان و مریدان شیخ از محضر او کسب فیض کرده اند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 34
  • تعداد رکورد ها : 8