جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 54
پنج دستورالعمل اخلاقی از سید محمد جواد صدر عاملی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خبرگزاری رسمی حوزه,
چکیده :
سید محمد جواد صدر عاملی از علمای نامدار صدر است ، وی فرزند سید محمد علی معروف به آقا مجتهد و نوه بلافصل سید محمد صدرالدین نیای خاندان صدر می باشد. وی که در سال 1273در اصفهان دیده به جهان گشود در همان دیار از زعامت دینی برخوردار بود و به وعظ و ارشاد مردم و تبلیغ و ترویج دین می پرداخت، همچنین از جمله موسسین انجمن صفاخانه اصفهان بود و در مجله« الاسلام» مقالاتی در رد مسیحیت منتشر کرد. تاریخ وفات ایشان را سال 1357قمری ذکر کرده اند، رساله پیش رو دستورالعملی اخلاقی از این عالم دینی است که با استفاده از آیات و روایات و برگفته از مکتب اخلاقی و ائمه اطهار علیهم اسلام نگاشته شده است. این رساله پربار بر محوریت 5نکته اخلاقی است که شاعری آن را در این بیت گنجانده است. صمت وجوع و سهرو عزلت و ذکری بداوم ناتمامان جهان را کند این پنج تمام البته مولف به جای عزلت، فکر و تفکر را آورده زیرا با روایات اهل بیت سازگارتر است . پیش از آن در مقدمه دو نکته یعنی جزم و یقین و اخلاص در نیت و 5شرط را که عبارتست از طهارات بدن و لباس و خوراک و حلال بودن آنها، دائم الوضو بودن، اجتناب از گناهان صغیره و کبیره و توسل به اهل بیت(ع) یادآورشده است و در پایان به دو توصیه اشاره می کند؛ حضور قلب در نماز و گریستن به حال خویشتن. ترجمه متن عربی این رساله به قلم علامه سید حسن صدر در ادامه می آید:
مقایسه زمینه های سلوک از نظر علی صفایی حایری و اکهارت تله
نویسنده:
سهراب سحابی؛ استاد راهنما: سیده فاطمه زارع حسینی؛ استاد مشاور: حسین باغگلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علی صفایی حائری فقیه ، عارف و دین پژوه مسلمان شیعی ایرانی و اکهارت تله معلم معنوی مسیحی آلمانی هر کدام به روش های خود اما در انتها به یک راه حل مشترک برای برون رفت بشر از اصلی ترین مانع رشد خود در اخلاق فردی، ارتباطات اجتماعی ،مدیریت در سطوح گوناگون و روابط بین الملل می رسند که می تواند این رهنمود علاوه بر کارایی در عمل نمونه ای بارز از وحدت ادیان ، عرفان ، فلسفه و اخلاق باشد .تفاوت نمایان در این دو اندیشه کلی نگری و شروع از گزاره های دینی به عنوان پیش فرض در تفکر علی صفایی حائری ست و راه حل ریشه ای ، دقیق ، جامع و بسیار ساده در مکتب اکهارت تله است .این نقطه ی مشترک در بررسی نمونه هایی از اندیشه ی تعدادی از عارفان ، فیلسوفان ، معلمین اخلاق ، متون مقدس در ادیان سامی ، ادیان ایران پیش از اسلام ادیان هند و خاور دور ، نظریه های روانشناسی و در اندیشه معلمین معنوی حاضر در سطح جهان مورد نقد و ارزیابی قرار می گیرد.
مقایسۀ زمینه‌های سلوک عرفانی از دیدگاه علی صفایی حائری و اکهارت تُله
نویسنده:
سهراب سحابی ، سیده فاطمه زارع حسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علی صفایی حائری، روحانی و متفکر معاصر شیعی، و اکهارت تُله (Eckhart Tolle)، از صاحب‌نظران مسیحی معنویت در عصر حاضر، در مقام دو اندیشمند پرآوازه دربارۀ زمینه‌های سلوک عرفانی و چگونگی رفع موانع رشد انسان، آراء و دیدگاه‌هایی خاص ابراز کرده‌اند. مقایسۀ اندیشۀ این دو شخصیت دربارۀ زمینه‌های سلوک عرفانی که به دو فرهنگ دینی، فضای فکری، اقلیم جغرافیایی و زبانی متفاوت تعلق دارند، موضوع اصلی این پژوهش است. با اتخاذ رویکردی مقایسه‌ای، پدیدارشناسانه و فارغ از جانبداری، و از طریق مراجعه به نوشته‌ها و اظهارات ایشان می‌توان به جست‌وجو، کشف و تبیین دیدگاه‌ها و مقایسۀ آن‌ها پرداخت و به نتایجی قابل اعتنا رسید. فرض بر این است که اگرچه این دو در طرح پیش‌فرض‌ها نقاط مشترک کمتری دارند، در تشخیص منبع اصلی اختلال در زندگی بشر دارای اتفاق نظرند و در ارائۀ راه‌حل هم به نتایجی مشابه رسیده‌اند. طبق نتایج به‌دست‌آمده، به نظر می‌رسد که علی صفایی حائری در تبیین اندیشه‌اش به‌دلیل بسندگی به گزاره‌های شیعی دچار کلی‌گویی شده و منظومۀ فکری او که شامل طرح جامعی از دین می‌شود، با مؤلفه‌هایی چون استناد، اصالت، هماهنگی و ارتباط، و ارائۀ الگویی منحصربه‌فرد در تاریخ ادیان با تناقض درونی همراه است، حال آنکه اکهارت تُله به راهکارهایی دقیق، بسیار ساده و مؤثر و فارغ از هر فرهنگ و اقلیم خاص دست یافته است.
صفحات :
از صفحه 195 تا 216
مفهوم‌شناسی زیارت در ادبیات عرفانی [همایش بین‌المللی الهیات زیارت]
سخنران:
قربان ولیئی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
دکتر ولیئی مطالب خود را این چنین آغاز کردند: بحث ما حول جایگاه زیارت در ادبیات عرفانی خواهد بود. برای ورود به بحث می باید شناخت اجمالی نسبت به عرفان، ادبیات عرفانی و مقوله زیارت پیدا کنیم. تعاریف متعددی از عرفان ارائه شده است که هیچ یک از این تعاریف جامع نبوده و بیشتر بر حسب ذوق و طبع محققین ارائه شده است. در واقع می‌توان گفت عرفان بینش واقعیت وحدانی هستی است که در ابتدا به نحو مجمل و بسیط وجود دارد و طی فرآیندی انفسی به‌نام سیروسلوک بسط و تفصیل پیدا می‌کند. منظور از واقعیت وحدانی هستی، وجود حضرت حق است که فی الجمله برای همه آدمیان وجود دارد. چنین تعریف از عرفان هم در فرهنگ فارسی موجود است و هم در آثار عرفان‌پژوهان غربی مانند ویلیام جمیز، رودلف اتو، والتر ترنس استیس، واین پرودفوت و... از آن دفاع شده است. عرفان تجربه دیدن وحدانیت هستی است که در آثار غربی به این تجربه، تجربه عرفانی - Mystical experiences – گفته می‌شود. دو نوع تجربه عرفانی توسط عرفا و عرفان‌پژوهان معرفی شده است که به عنوان تجربه عرفانی آفاقی و تجربه عرفانی انفسی از آن یاد می‌شود. نتیجه تجربه عرفانی آفاقی برای عارف این است که هرچه که در جهان می‌بیند حضرت حق است که نمونه‌های متعددی در ادبیات فارسی دارد. در تجربه عرفانی انفسی، عارف یا تجربه‌گر، نگاه بیرونی ندارد بلکه نگاهی به دورن خود دارد و شهود در خود دارد و هرگاه به خود می‌نگرد حضرت حق را درمی‌یابد که نمونه‌های این نوع تجربه در ادبیات عرفانی ما فروانی کمتری دارد. دکتر ولیئی در ادامه نشست افزودند که تجربه عرفانی دارای ویژگی‌های متعددی است. معرفت بخشی یکی از ممیزه‌های تجارب عرفانی است که منجر به شناخت و معرفت نسبت به هستی می‌گردد. ویژگی دیگر تجارب عرفانی، گذرا بودن است. همچنین تجارب عرفانی عمدتا بیان ناپذیر هستند و از نظر ویلیام جیمز اگر تجربه‌ای قابل بیان بود اصلا نمی‌توان بر آن نام تجربه عرفانی نهاد. انفعالی بودن از دیگر ممیزه‌های تجربه عرفانی است به بیان بهتر برای کسب تجارب عرفانی، دستورالعمل‌های مشخص و برنامه مدون و دقیقی مورد نیاز نیست. در مورد خصیصه انفعالی بودن تجارب عرفانی باید توجه کرد که می‌توان زمینه‌های تجربه عرفانی را فراهم نمود، اما لحظه‌ی وقوع تجربه عرفانی از منظر عارفان عنایت است و نوری است که خداوند در دل هرکس که بخواهد قرار می‌دهد. در ادبیات عرفانی از این مسئله به عنوان جذوه یا عنایت بی‌علت یاد می‌شود. مجموعه اعمال جوارحی و جوانحی اعمال سلوکی را تشکیل می‌دهند. صرف تقید به این اعمال موجب وصال و تجربه عرفانی نخواهد بود اما همه واصلان و عارفان از زمره کسانی بودند که این اعمال و مقدمات را طی کرده‌اند. در ادبیات عرفانی ما این اعمال مشخص است و در بسیاری از ابیات به آن‌ها اشاره شده است به عنوان نمونه شاه قاسم انوار برای کسب تجربه عرفانی در بیتی پنج ریاضت عمده و اصلی را ذکر می‌کند: صمت و جوع و سَهَر و ازلت و ذکری به دوام / ناتمامان جهان را کند این پنج تمام البته وجود پیر – شیخ، استاد – از مقدمات مهم در کسب تجارب عرفانی است. در واقع می‌توان گفت عنصر وجود پیر و استاد مهم‌ترین مقدمه در حصول به تجارب عرفانی است. کلمه زیارت در عرفان در همین مرحله ظهور پیدا می‌کند. ریشه معنایی و وجه تسمیه زیارت در ادبیات عرب در جایی است که شخص با روی آوردن توام با محبت و توجه باطنی به چیزی از امور دیگر رویگردان می‌شود که در ادبیات فارسی زیارت به معنی نوع خاصی از دیدار ترجمه شده است. از نظر عرفا مصداق کامل زیارت، زیارت شخص کامل است که در مجموعه آموزه‌های عرفانی ما مهم‌ترین رکن سلوک دیدار اهل معنا و کاملان حی و زنده است. بالاترین مرحله زیارت، زیارت خداوند است. در جهان هستی خداوند از طریق صورت‌ها قابل رؤیت است. این صورت‌ها دارای مراتبی است، ازاین‌رو عرفا به زیارت شخص کامل که آیینه‌ خدانماست و همچنین زیارت مشاهد و مزار انبیاء و اولیاء می‌روند. سازوکار تعالی افراد در زیارت نکته‌ای است که باید به آن توجه شود. زیارت در شرایع به معنی جابه‌جایی فیزیکی است که یک فرآیند آفاقی است. در مشی عرفانی علاوه بر این جابه‌جایی فیزیکی، سیر باطنی نیز وجود دارد و عارف باید در این مسیر به این فهم برسد که (( آنچه که هست در نهاد خود توست)). ازاین‌رو کارکرد اصلی زیارت انسان‌های کامل در معرفت نفس است. از منظر عرفا نهایت سلوک، دیدن فرا من – دیدار با خود – است. غرض از زیارت انسان برین، دیدار با خویشتن است که در دفتر پنجم مثنوی به این مسئله اشاره شده است. از منظر عرفا، در مواجه با انسان‌های کامل چه آنان که دارای وصف حیات‌اند و چه آنانی که دارای وصف ممات‌اند، انسان به معرفت خویشتن می‌رسد. زیرا آن انسان‌های کامل نفسی ندارند و مانند آیینه‌ای هستند که نفس افراد را به آنها نشان می‌دهند. زیارت نیز در نظر عرفا در جهت تحصیل همین معنا است. دکتر ولیئی در انتهای نشست عنوان کردند که سازوکار تعالی در زیارت، خودشناسی است. خودشناسی شرط اصلی حرکت است. زیارت، هیجان لازم برای سلوک به انسان می‌بخشد که به تعبیر مولوی (( دیدن ایشان شما را کیمیاست )). در واقع سالک با زیارت مشاهد مشرفه و کاملان، نیروی لازم – همت – جهت پیمایش طریق معرفت را کسب می‌کند. مراقبه از مهم‌ترین ارکان سلوکی است که به معنی پاسداشت باطن و ظاهر می‌باشد. مقوله زیارت با مراقبه ارتباط وسیعی دارد، به طوری که می‌توان گفت یکی از راه‌های تقویت مراقبه زیارت است، زیرا وقتی فرد در شعاع وجودی این بزرگان قرار می‌گیرد نفی خواطری از او شکل می‌گیرد و فراغ خیال و آسایشی برای او حاصل می‌شود که هسته اولیه مراقبه را شکل می‌دهد. پایان نشست به پرسش و پاسخ گذشت و مهم‌ترین نکاتی که در بخش پرسش و پاسخ به آن اشاره شد ازاین قراراند : در ادبیات عرفانی ما و آثار عرفانی مکررا اشاره شده است که غایت زیارت، حتی حج، زیارت انسان کامل است. زیارت یک عمل سلوکی جامع است. دین دارای سه ساحت باورها و اندیشه‌ها، کنش‌ها و کردارها، عواطف و احساسات می‌باشد که مقوله زیارت همه این ساحت‌ها را دربر می‌گیرد. مطابق با ساحت‌های مختلف آدمی، زیارت نیز دارای مراتب است و نمی‌توان گفت که عارفان به زیارت ظاهری و اعمال زیارت بی‌تفاوت بوده‌اند. در اشعار و متون ادبی ما بالاترین و پایین‌ترین سطح زیارت از زیارت جسمانی تا زیارت خویشتن مورد توجه قرار گرفته است. عالَم، عالَم تدرج است و برای شناخت انسان کامل و رسیدن به معرفت تام باید مرحله به مرحله مراحل سلوک را طی کرد. ازاین‌رو عارف برای وصال به مراتب عالیه کمال می‌بایست مرحله زیارت ظاهری را پشت سر گذاشته باشد. باید توجه کرد که آیین‌های تشرفی هویت‌ آفاقی دارند. (تهیه کننده: محمد پاینده)
عروج نفس به مشرق وجود در بینش اشراقی و دیدگاه عرفانی
نویسنده:
امینی لاری لیلا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مطابق دیدگاه عرفا و بینش اشراقی، نفس انسانی که جوهری نورانی است، پس از هبوط از عالم قدس و اسارت در ظلمت عالم جسمانی، در جست و جوی فرصتی است برای رجعت به اصل ماورایی و وطن حقیقی خویش؛ یعنی سیری عروجی از حضیض نفس به اوج قطب نورانی وجود. در این مسیر، نفس از مغرب محسوسات گذر کرده به اقلیم هشتم و سرانجام، به شهرستان جان یعنی مشرق حقیقت ازلی می رسد. در مراحل این سفر، می توان طول و عرض نوعی جغرافیای عرفانی - مثالی را ترسیم کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
چیستی ایمان در نظر غزالی و سلوک ایمان‌گرای او
نویسنده:
احمد صادقی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طلب حقیقت ایمان از جان انسان،شأنی مهم و مبنایی در طرح دین برای سعادت و تقرب او به حضرت حق جل و علا است. طرح موضوع ایمان در میان دین‌پژوهان، ابعاد گوناگونی را تشکیل داده که مهمترین این ابعاد، چیستی ایمان و رابطه آن با معرفت بوده و از دغدغه‌های دیروز و امروز دین‌پژوه است و نقشی مهم در رهیافت‌های عالمانه نسبت به دین داشته و در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نیز بروز دارد. در بخش نخست جستار حاضر، نظرات ابوحامد غزالی را در این مسأله به بحث نشستیم و دریافتیم که چیستی ایمان در نظر غزالی، یک معنای واحد را در بر نمی‌گیرد؛ هرچند تهافتی میان این معانی دیده‌ نمی‌شود و حتی با قدری مسامحه می‌توان آن‌ها را به صورت تشکیکی ملاحظه نمود که از گرهی بسیط در قلب تا تصدیق و حتی کشف و شهود عالم غیب امتداد می‌یابد. طبق مولفات موجود، غزالی در غالب کلماتش رویکرد تصدیق‌انگارانه اشاعره را ادامه می‌دهد و دقت‌های افزون‌تری را نسبت به هم‌مسلکان اشعری خویش به‌کار می‌گیرد. معنی تصدیق نزد او به اعتقادی جازم برمی‌گردد؛ این اعتقاد در تحلیل او، بیش‌تر با نوعی یقین و تسلیم درونی پیوند می‌خورد تا کسب یک جور علم حصولی و مفهومی صرف. غزالی اگرچه راه صوفیه را مقدم و والاتر از طرق دیگر حصول ایمان قرار می‌دهد اما دیگر راه‌ها و از جمله، برهان و استدلال را از اعتبار ساقط نمی‌کند؛هرچند روندگان مسیرش را به‌جهت بدبینی نسبت به فیلسوفان و فرآورده‌های آنان، اوحدی در هر دوران قرار می‌دهد و در مقابل، بر ایمان عوام که گاه بر اثر مشاهده شخص نبی حاصل می‌شود، ارج‌ می‌نهد. این مواضع می‌تواند تاثرات غزالی - از تربیت اولیه، مسیر علمی، روحیات خاص، مبادی فکری خاص، ذهن سیال، اوضاع زمانه و نسبت‌های متنوع او با حکومت و...- را در تحلیل فرا بخواند که ما به قدر وسع خویش در این وادی گشت زدیم.و اما مسأله دومی که در این تحقیق مورد کنکاش قرار گرفته و مواد تحلیلی آن در مسأله نخست فراهم آمده،عبارت است از نحوه ایمان‌گروی حجه الاسلام غزالی که گاه او را نماینده ایمان‌گرایان مسلمان معرفی‌ کرده‌اند اما به اعتقاد ما رخنه«تبیین نحوه ایمان‌گروی» او را ندیده‌اند. فرضیه ما بر تفاوتاساسی و جوهری این نحوه ایمان‌گروی با رویکردهای ایمان‌گرایانه غربی و مسیحی استوار است؛ فضلا از این‌که نهادن عنوان ایمان‌گرا بر دانشوران مسلمان چندان روا نیست. توجه به تغایر پیش زمینه‌های «طرح مسأله ایمان و عقل» در فضایی که غزالی زیست فکری و اجتماعی خود را در آن رقم زدهو توجه به تلقی متفاوت وی از ایمان و معرفتکه با معنای ایمان در نظر ایمان‌گرایان مغرب زمین تفاوت جوهری دارد، ما را به این نتیجه هدایت می‌کند که اساسا ایمان که یکی از طرفین ماجرای عقل و ایمان است، در نظر غزالی از سنخ باور و تصدیق به حقایق و معانی دینی است که گاه با گرهی بسیط در قلب و گاه مجموع تصدیق و عمل و گاهی نیز به تصدیقی از جنس شهود عالم غیب اتفاق می‌افتد و چون یقین فرد مومنْمفهومیِ صرف نیست، تفاوتی نمی‌کندکه منشأ آن، برهان عقلی، مسلمات جدلی، خطابه اقناعی، اعتماد به شخص نبی، شنیدن خبر از او با وجود قرائن بصری و یا ملایمت طبع آدمی با خبر رسول باشد.نکته مهم این‌که غزالی به همراه سایر متفکرین اسلامی هرگز با مسأله‌ای به‌نام «پارادوکس‌های ایمانی» مواجهه‌ای تام و تمام نداشته و برخلاف سنت مسیحی، نسبت به ایمانی که تضاد و یا دست‌کم تغایر با عقل از ذاتش می‌جوشد، بیگانه-است. هم‌چنین طرف دیگر ماجرا یعنی عقل و عقلانیت نیز معانی و مراحل متفاوتی را در فرهنگ اسلامی به خود گرفته است. دشمنی با فلاسفه در میان متکلمان و به‌ویژهاشاعره پر طمطراقی چون غزالی و فخر رازی نیز، همواره با ژست و دعوی منطق و برهان صورت می‌پذیرد.دانشوران مسلمان و از جمله آن‌ها غزالی به جهت عدم تناقض در متن مقدس‌شان و به مقتضای فضایی که مکرر در مکرر ترغیب به تعقل و تفکر و تدبر در آن موج می‌زند و به لحاظ ارزشی که برای طریقه برهان و تعقل قائل هستند و عقل را- چه اذعان کنند و چه نکنند- حجتی الاهی می‌یابند و مهم‌تر از همه، تلقی خاص‌شان از ایمان به معنای تصدیق، هرگز پیش‌نهاد «ایمان به‌جای برهان» یا «دین علی‌رغم عقلانیت» یا «آموزه‌های وحیانی ورای علم و معرفت» را به پیش نمی‌کشند! بلکه بالعکس طعنه‌هایی را- بجا یا نابجا- به اهل فلسفه می‌زنند مبنی بر اینکه اولا و بالذات بر همان عهد برهانی و منطقی بودن خویش وفا نکرده‌اند! و ثانیا و بالعرض (به زعم اینان) به برخی آموزه‌های خلاف ظاهرِ حجت‌مند قرآن در مورد مبدأ و معاد رسیده‌اند.این سخن، اوج اثبات مدعای ماست در مورد سلوک ایمانی‌ حجه الاسلام غزالی که نه ضدیتی با عقل دارد و نه علی رغم عقل تصور می‌شود و نه غیر قابل اثبات توسط عقل است و نه به‌طور کلی در جو غیر عقلانی نشو و نما می‌کند. به جرأت می‌توان گفت که در متن «المنقذ من الضلال» و سایر کتب او نظیر «تهافت الفلاسفه» و «احیاء العلوم» و... دشمنی با فلسفه‌ورزی به جهت آفات دیگری است که متدینان زمانه او با خواندن کتب فلاسفه به آن دچار می‌شدند. به هر روی آن‌چه برای ما در تحلیل نحوه ایمان‌گرایی غزالی مهم می‌نماید، این است که مخالف فلسفه‌ورزی مصطلح در عالم اسلامی، هرچند غزالی باشد(!)، باز به طریقه برهان و استدلال در راه رسیدن به ایمان معترف است و تصدیقِ هم-معنی ایمان را با چنان قاطعیت و قطعیتی که در شروطش حکایت می‌کند، می‌پسندد. شاید او با حقیقت فلسفه که مبتنی بر تعقل و اندیشه برهانی است، مشکلی ندارد و مشکلش تنها با فرآورده‌های موجود و احیانا یونانی و بعضا معارض با آموزه-های متشابه قرآن است. درست برخلاف ایمان‌گروی زائیده از بطن قرون وسطی که برخاسته از تهافت در متن دین محرَّف مسیحیت نظیر تثلیث و تجسد و الوهیت عیسی(علی نبیا و علی آله و علیه السلام) است و کلیسای اندوده با تعصب بر فلسفه یونانیِ متدین گشته!
حکمت نیایش و پرستش از دیدگاه ابن عربی
نویسنده:
میترا کاظمی تبریز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهابن عربی عارف قرن هفتم هجری قمری مثل هر عارفی، ارتباط با خداوند را مهم می داند و این رابطه در نیایش به کمال میرسد. نیایش در عالم هستی اقسامی دارد و در تمام موجودات اعم از مجردات و مادیات (انسان، حیوان ، نبات ...) نیایش و تسبیح اصل عمومی عالم است. او برای تسبیح و نیایش انسانی نیز مراتب قائل است. و طبق آیه 11 شورا ( لیس کمثله شی) (تنزیه)و هو السمیع البصیر( تشبیه) حد میانه را در نظر می گیرد. هر عمل آیینی نیایش محسوب می شود مانند: مناسک، حج، روزه ،نماز و ...انسان (عادی) ظاهر شریعت را مد نظر دارد اما عارف می خواهد به حقیقت واصل شود، توحیدش با نیایش رابطه دارد. وی در نیایش افعالی به توحید افعالی و در نیایش صفاتی به توحید صفاتی و در نیایش ذاتی به توحید ذاتی دست می یابد. در مرتبه آخر یا توحید ذاتی( فنا) ذاکر در مذکور فانی می شود (ای دعا ز تو اجابت هم ز تو) در واقع عارف به جایی می رسد که تمام حرکات و سکنات او نیایش می گردد و عبد در مسیر الی الله به مقام قرب رسیده و هدف از خلقت و آفرینش انسان ( ما جن و انس را برای عبادت آفریدیم، 56 ذاریات) مهیا می شود.
حقیقت انسان و سیر استکاملی
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان، فرزانه فراهانی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حقیقت انسان و جایگاه روح و نفس و حقیقت تجلی روح خدا در انسان و محجوب شدن کمالات وی به حجاب ها و کاستی ها از سعه وجودی اش، وجهه همت این مقاله است. از آنجا که هدف اصلی آفرینش رسیدن به کمال است، تعالی روح در قوس صعود و در مقام رجوع به حق تعالی و پیمودن منازل و مراحل گوناگون علو درجه شایسته او در گرو تنزل و هبوط و تعلق و تدبیر بدن به عالم ماده است تا بتواند به حیات طیبه نائل شود و مجلای ظهور انوار الهی قرار گیرد. آنچه در این مقاله بر آن تاکید می کنیم این است که راه وصول و سلوک سالک، منوط به کسب معرفت و مجاهده و تهذیب نفس است تا در این سیر الی اله به مقام فنا رهنمون گردد و این مهم تنها در گرو تبعیت از پروردگار، رسول اله (ص)، ائمه اطهار (ع) و پیروی از قرآن میسور می باشد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 179
سلوک سیاسی آیت الله بروجردی ره؛ پیش درآمد نهضت امام خمینی ره
نویسنده:
علینقی ذبیح زاده
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیت الله بروجردی، یکی از فقها و مراجع نامدار معاصر شیعه، دارای مبانی نظری و رفتار سیاسی در تعامل با پهلوی دوم بود. معاصرت ایشان و امام خمینی ره با آن رژیم و مسئولیت مرجعیت پیاپی آن دو در آن ایام، مقتضی مطالعة تطبیقی میان سلوک سیاسی آن دو در تعامل با پهلوی دوم است تا همسویی یا ناهمگونی سلوک آنان بررسی گردد و معلوم شود که آیا آیت الله بروجردی در صورت ادامة حیات و اصرار رژیم شاه در اجرای اصلاحات آمریکایی، واکنشی همانند امام خمینی از خود نشان می داد؟ این نوشتار با رویکرد تحلیلی و مطالعة اسنادی، به بررسی اندیشه و رفتار سیاسی آیت الله بروجردی در قبال اقدامات رژیم سابق و مقایسة آن با امام خمینی در همین زمینه پرداخته و نتیجة به دست آمده از همسویی و پیش درآمدی سلوک سیاسی آیت الله بروجردی نسبت به نهضت منجر به انقلاب اسلامی امام خمینی ره حکایت دارد.
فرق سلوک عقلي و عرفاني
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما دوست عزيز، پاسخ شما را در چند بند و يك مقدمه عرضه مي‌دارم. انسان به طور كلي داراي سه گونه هويت است. 1. هويت بشري كه در عرصه حيات طبيعي شكل مي گيرد و توسط نفس مديريت مي شود. 2. هويت انساني كه در عرصه حيات عقل بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 54