جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 20
بررسی گاهان اوستا از منظر دینی و زبان شناسی
نویسنده:
درویشی فرنگیس
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بیش از یکصد سال است که زبان شناسان غربی و شرقی مبادرت به تحقیق و تفحص درباره ی متون قدیم اوستای نموده، نظریات و تفسیرهای مختلفی را در این راستا ارایه کرده اند. گرچه این تفاسیر در خور توجه اند،‌ اما بسیاری از نکات مذهبی موجود در این متون،‌ هنوز مجهول و ناشناخته باقی مانده است.هدف از پژوهش حاضر، بررسی گاهان از دو جنبه ی زبان شناسی و مذهبی است. از لحاظ زبان شناسی، چگونگی نگارش متون گاهانی و بخش های پنج گانه ی آن،‌ بررسی شده و جنبه ی مذهبی آن، که موضوع اصلی در این پژوهش است، به معرفی اهورامزدا به عنوان خدای یگانه و آفرینش جلوه هایش درگاهان، می پردازد.تالیف گاهان به عنوان سروده های زردشت، دقیقا مربوط به زمانی است که «خدا» در اندیشه ی مردم به گونه ای انتزاعی درآمده بود و تاکید زردشت بر یکتا پرستی، از میان این نصوص کهن کاملا به چشم می خورد. «سپند مینو»، «اشه»، «وهومنه» و «آرمییتی»، عناصر الهی و قابل پرستشی هستند که درگاهان به عنوان جلوه های اهورا مزدا مطرح شده و آفریده ی او به شمار می روند. آنها دارای مقاوم الوهیت اند و به عنوان هسته ی مرکزی آیینی،‌ پدیده های الهی کم اهمیت و بالقوه ای- که در یسن هفته ها نیز حضور می یابند- تابع آنها می شوند. بعدا در اوستای متاخر آنها نام «امشاسپندان» را به خود می گیرند.
صفحات :
از صفحه 36 تا 52
نام های اهورامزدا در اوستا
نویسنده:
ملیحه شیرخدائی، بخشعلی قنبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
مفهوم خدا جوهره اصلی و بنیادی ترین مفهوم در بسیاری از متون مقدس از جمله اوستا است. در این گونه متون، صفات و ویژگی های خداوند از طریق اسما و نام هایی بیان شده است که هر یک معرف جنبه ای از وجود خداوندند. در اوستا نیز خداوند با نام های متعددی چون اهورامزدا که معرف بالاترین خرد و یکتایی کامل اوست، و نیز صد و یک نام دیگر خوانده شده است. اهورامزدا در گاهان خداوند خرد است که گیتی و مینو را به وسیله آن می آفریند. بدین سبب جهان هستی که سراسر نیکویی است، فعل او به شمار می آید، اما او بیکرانه و نامحدود، و گیتی کرانه مند و محدود است. اهورامزدا قائم به ذات است و امشاسپندان که جلوه های او هستند، قائم به او می باشند. به این ترتیب، آفرینندگی و فزونی بخشی، اقتضای ذات اهورامزدا به شمار می آید که از طریق سپنته مینیو که خرد مقدس و هستی بخش اوست، به ظهور می رسد. در این پژوهش کوشش بر آن است که با بررسی نام های خداوند در اوستا و تفاسیر آن، صفات و ویژگی های اهورامزدا از دیدگاه دین مزدایی تبیین شود.
صفحات :
از صفحه 79 تا 95
بررسی تحلیلی جایگاه و نقش برخی اصطلاحات ایرانی _ زرتشتی در فلسفۀ سهروردی
نویسنده:
خسرو ظفرنوایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شیخ شهاب­الدین سهروردی در شکل دادن به حکمت اشر‌‌اقی خود، تحت تأثیر افکار یونیان و ایرانیان باستان پیش از اسلام و نیز اندیشه­های دوره­ اسلامی به ویژه آثار صوفیه و فلسفه­ مشائی بوده است. از منابع پیش از اسلام یونانی می‌توان مکتب‌های فیثاغورسی و افلاطونی را نام برد و از منابع ایرانی می‌توان به سلسلۀ حکمای باستانی اشاره کرد که برخی از ایشان حکیمان و شاه­کاهنان داستانی همچون کیخسرو، کیومرث، فریدون و جمشید بودند. سهروردی با دسترسی به منابع زرتشتی و تعمق در حکمت ایرانی و یونانی، حکمت ایرانیان را احیاء نموده و ضمن برقراری پیوند میان تعالیم بنیادی این دو گرایش شرقی و غربی و عرفان اسلامی، با به کار گیری برخی از اصطلاحات زرتشتی و ایران باستان، حکمت فهلویون را به تصویر کشیده و در بیان حکمت اشراقی خویش از آن‌ها بهره برده است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که به بازشناسی و بررسی برخی از این نمادها و اصطلاحات رمزآمیز و نقش و جایگاه آنها در فلسفه سهروردی پرداخته شود.
صفحات :
از صفحه 109 تا 125
فرشته‌شناسی در نهج البلاغه و آیین زرتشت
نویسنده:
محمد زنگی آبادی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ذیل در چهار فصل به رشته تحریر درآمده است ؛در ابتدا بعد از تبیین فرشتگان از نظر لغت و اصطلاح به ماهیت فرشتگان از دیدگاه قرآن و روایات پرداخته ،به این نکته اشاره می کنیم که قرآن کریم به طور صریح درباره ی ماهیتفرشتگان سخنی نیاورده،وآنچه مسلم است فرشتگان ماهیتی مغایر با انسان و دیگر مخلوقات ذی شعور دارند.و بعد از بیان مطالبیکلی پیرامون فرشتگان به سراغ فرشتگان از دیدگاه نهج البلاغه رفته و به تبیین دیدگاهآن در این باره می پردازیم .امیر المومنین در دو خطبه به طور خاص سخنانی در باره ی فرشتگان بیان نموده اند که همواره به صورت کنایه و استعاره است،و ما روشن می گرددکه این سخنان از زبان کسیکه بین عالم غیب و شهود پیوند داده،است.در بخش فرشته شناسی از دیدگاه آیین زرتشت هم مباحثی را از دیدگاه این آیین می آوریم .از جمله ی دیدگاه این آیین نسبت به فرشتگان این است که آنهاقائلندکه درگاتها سخنی از فرشته و ایزد نرفته و این اصطلاحات را در نوشته های پس از گاتها می توان دیدکه در طی زمانهای متمادی با ارتباط آیین زرتشت با ادیان سامی اصطلاح فرشته وارد آیین زرتشت شده است .از دیدگاه آیین زرتشت فرشتگان مقرب شش عدد هستند که اهورا مزدا، درصدر همه ی آنها قرار دارد. آیین زرتشت به فرشتگان مقرب امشاسپندان یعنی جاودانان بی مرگ می گویند و آنها را مایه خیر و خوبی می دانند و به همه توصیف می کنند که اگر می خواهید خوشبخت شوید باید روش اهورامزدا و شش امشاسپند را برگزینید. در آخرین فصل نیز شباهتها و تفاوتهای این دو دیدگاه را بر شمرده به داوری پیرامون این دو دیدگاه می پردازیم ، و نتیجه گیری می کنیم که ازدیدگاه این دومکتب فرشتگان وجود خارجی دارندوتنها وظائف و کارهایی از ناحیه خداوند به این موجودات واگذار گردیده وآنها هم از این دستور ات و وظائف سرپیچی نمی کنند.
اوصاف و کارکرد یاریگران خـداوند در اوستـا و عهـد عتیـق (بررسی تطبیقی)
نویسنده:
حسین حیدری، محمد آقاجانی
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در متون دینی زرتشتی و یهودیت، که نمایانگر اندیشه های دینی یهودیان و مزداپرستان در هزاره ی پیش از میلاد هستند، به صراحت به شراکت موجودات مینوی در آفرینش و اداره ی هستی، اعم از مینوی و مادی، اشاره شده است. به باور اوستا، جهان نیک را اهورامزدا، با همراهی مینوی مقدسی موسوم به سپنته مینو آفریده است و با همکاری و یاری فروشی ها، امشاسپندان و خورنه (فرّهی) اداره می کند. در عهد عتیق نیز یهوه به واسطه ی قوا ی الهی به نام روح خدا، فرشته خدا و فرشتگان خدا به تکوین هستی، تکمیل و اداره آن پرداخته است. نوشتار پیش رو نخست به معرفی و توصیف هر یک از لشگرهای مینوی یاد شده در اوستا و عهد عتیق پرداخته، سپس اختلافات و به ویژه اشتراکات کارکرد و ماهیت آنها را نشان می دهد.
مسالک سبعه در حکمة الاشراق سهروردی
نویسنده:
بابک عالی خانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
سهروردی در اواخر کتاب حکمة الاشراق به راه های هفت گانه ای اشاره می کند که وصول به مرحله هفتمین آن، مایه روشنی چشم سالک سیار خواهد بود. شارحان قدیم حکمة الاشراق این مسالک هفت گانه را عبارت از حواس پنج گانه ظاهری به علاوه قوه متخیله (و قوه عاقله) دانسته اند. اما به نظر می رسد که مقصود شیخ اشراق از این راه ها، همان «هفت وادی سلوک» باشد، مخصوصا بدان نحوی که از ابوطالب مکی صاحب کتاب قوت القلوب نقل کرده اند.
صفحات :
از صفحه 69 تا 70
بررسی نقش سه عارف خطّه قومس در حفظ و استمرار اندیشه خسروانی و حکمت اشراق
نویسنده:
طاهره خواجه گیری ، فهیمه خراسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگه کاشان ,
چکیده :
بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و علاءالدوله سمنانی، سه تن از عرفای برجسته ایرانی در خطه قومس­ اند که هر یک مقامی خاص در عرفان اسلامی دارند. یکی از مفاهیم برجسته ­ای که در اقوال و آثار این بزرگان نمود پررنگی دارد، مفهوم «نور و روشنایی» است و این مسأله حتی در عنوان آثار و اقوالی نیز که از ایشان به جای مانده، مشهود است؛ اقوال بایزید و خرقانی به ترتیب «النور» و «نورالعلوم» نام دارند. عرفای اسلامی با تکیه بر آیه قرآنی «اللهُ نورُ السمواتِ و الأرض»، به این موضوع توجهی خاص داشته­، در آثاری که از آنها به یادگار مانده است، مفهوم رسیدن به نور و روشنایی، به عنوان یک مقام برتر و هدف والا، جایگاه ویژه ­ای داشته است. این اندیشه، با حکمت خسروانی- که در یکی از مهم­ترین مکاتب فلسفه اسلامی تحت عنوان «حکمت اشراق» نمود یافته است، مطابقت دارد؛ به گونه ­ای که- حکیم سهروردی به عنوان مبدع این فلسفه، در آثار خود از عارفانی مانند بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به عنوان ادامه‌‌دهندگان حکمت خسروانی نام برده است. در حقیقت حکمت اشراق، جایگاه تلاقی عرفان و فلسفه است و نباید نقش این بزرگان را در شکل‌گیری آن نادیده گرفت. از دیگر سو، این عارفان بزرگ، حلقه اتصال حکمت خسروانی به عنوان نمودی از فرهنگ ایران قبل از اسلام به دوره­ اسلامی ­اند. این اندیشه‌ها در مکتبی تحت عنوان «حکمت اشراق» به اوج می‌رسند. با توجه به نقش عرفان در حفظ و گسترش اندیشه­ های ایرانی، این مقاله بر آن است تا نقش این سه عارف برجسته را در شکل‌گیری اندیشه­ های اشراقی بررسی کرده، وجوه تشابه اندیشه ­های آنها را با حکمت خسروانی برشمارد تا از این طریق یکی دیگر از وجوه تأثیرگذار زندگی و سلوک این بزرگان در پیشبرد اندیشه اشراقی مشخص شود.
صفحات :
از صفحه 65 تا 88
هزاره اندیشی در ادیان ایران باستان و نظریه ادوار نبوت اخوان الصفا
نویسنده:
رضا فرحقیقی، انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
دین زرتشتی، آیین زروانی و آیین مهر چنان با باورهای نجومی عجین شده اند که بدون درک صحیح این باورها، شناخت درست این ادیان و مکاتب تقریبا امکان پذیر نخواهد بود. از جمله باورهای دینی-نجومی که در این ادیان اهمیت بسیار دارد، بحث هزاره اندیشی و دوره های کیهانی است. اخوان الصفا نیز که انجمنی سری و عرفانی در قرن سوم و چهارم ﻫ.ق. در بصره و بغداد بودند، رسائلی را تدوین نمودند که آکنده از باورها و آرای دینی-نجومی است. نظریه ادوار نبوت از جمله مباحثی است که اخوان بر حسب آن به تبیین دوره های کیهانی و البته تاریخ قدسی پرداخته اند. مشاهده برخی قرابت ها در آرای این دو، ما را بر آن داشت تا پس از بررسی رویکردهای دینی و نجومی در هزاره اندیشی ایرانی (به صورت خاص در دین زردشتی و آیین زروانی) و نظریه ادوار نبوت، به مقایسه و بررسی خط و ربط های آن ها بپردازیم. در این پژوهش با تکیه بر منابع معتبر علمی و تاریخی کوشش بر آن است که ریشه های مشترک این باورها شناسایی و تحلیل شود. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش، می توان به ارائه طرح جدیدی از تطبیق مراتب وجودی ادیان ایران باستان و نفوس فلکی اشاره نمود. در این تحقیق با بررسی کهن الگوهای زمان بی کران و مکان ازلی در ساحت عدم تعین مادی و مینوی، و ساحت مینوی، میان ایزدان و امشاسپندان در ادیان ایران باستان، و عقل کل و نفس کل و نفوس فلکی در قاموس اخوان الصفا تطبیق برقرار شد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
منجی باوری در گات های زرتشت: همه - سودرسانندگی اشاباوران
نویسنده:
اسداله آژیر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
فهم نظریه نجات و منجی در آیین زرتشتی و به خصوص در گات های زرتشت، از جمله موضوعاتی است که اوستاشناسان و زرتشت شناسان را همچنان به خود مشغول داشته است. فهم رایج آن است که گرچه باور به آمدن رهاننده یا رهانندگان آخرالزمانی بیشتر ساخته و پرداخته دوره های متاخر مربوط به اوستای جدید است، لیکن در خود گات های زرتشت نیز می توان معنای رهانندگی را از مفهوم «سوشیانت» برداشت کرد. این نوشتار بر آن است که حتی اگر برخی بندهای گات ها ناظر به آموزش و انتظار زرتشت نسبت به آمدن چهره ای نجات بخش در آینده باشند، مفهوم سوشیانت صرفا و یا عمدتا معنایی فرجام شناختی ندارد. به همین نسبت، آموزه «فرش» کردن (= نوسازی یا خرم ساختن هستی) در گات های زرتشت معادل فرجام شناسی، که آن نیز به نوبه خود ریشه در گات ها دارد، نیست. بنابر این، همان گونه که آموزه «فرش» کردن گات ها در اوستای جدید به فرجام شناسی تفسیر شد و واژه «فرشکرد» پدید یافت، مفهوم سوشیانت نیز از معنای اولیه ناظر به مزداپرستان سود رساننده و نوسازنده هستی به معنای رهاننده (ها) ی آخرالزمانی تحول پذیرفت، گو اینکه تحول معنایی مزبور به کمک مفاهیم و باورهایی از خود گات ها صورت گرفته باشد. سوشیانت ها، مطابق گات ها، مزداپرستان نمونه ای همچون خود زرتشت هستند که تلاش دارند با همکاری یکدیگر و با اهورا مزدا همیشه به جهان سود برسانند و آن را «فرش» سازند. البته عملیات سودرسانندگی به هستی و نوسازی جهان توسط اشاباوران (= پیروان اشا / راستی) در یک نقطه پایانی با غلبه آنان بر دروندگان (پیروان دروج / دروغ) به اتمام و اکمال می رسد. این آموزه، گرچه می تواند با آموزه فرجام شناسی و حتی باور به آمدن کسی چون زرتشت تلاقی پیدا کند، عین و معادل آن ها نیست. سوشیانت ها سود رسانندگان به هستی هستند و شمار آنان به شمار همه اشوان یا اشاباوران.
صفحات :
از صفحه 145 تا 168
اخلاق در دین زرتشت از منظر مینوی خرد
نویسنده:
مصطفی فرهودی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
اخلاق در دین زرتشت، پیوند عمیقی با سرشت هستی دارد. اقتدار مطلق اهوره‌مزدا در جهان و نجات انسان در دین زرتشت، در گرو زیست اخلاقی انسان است. از این رو، این آرمان با رعایت تمام آنچه به عنوان اعتقادات، آیین و مناسک تلقی می‌شود، باید در ساحت‌های مختلف زندگی انسانی تحقق ‌یابد. آدمی در هر رتبه و جایگاه، باید با تمام قوا همراه با رعایت اخلاق، تلاش کند تا امشاسپندان را در خویشتن، متوطن سازد و جهانی را که به دست اهریمن آلوده گردیده، پاک کند و اهریمن را از پا در آورد. داشتن قلبی سلیم همراه با ایمانی سرشار از معرفت، بسیار ارزشمندتر از رفتار بیرونی است. انسان با یاری خرد که توأم با اختیار است، می‌تواند زمینۀ رشد اخلاقی را فراهم سازد. شایستۀ توجه است که اهریمن با آسیب رساندن به دانایی انسان و تقدیری که برای انسان رقم خورده، می‌تواند مانعی جدی در به کمال رسیدن انسان باشد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 103
  • تعداد رکورد ها : 20