جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
الشیعة بین الاشاعرة و المعتزلة
نویسنده:
هاشم معروف حسنی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الشّیعَة بَیْنَ الْاَشاعِرَة وَ الْمُعْتَزِلَة کتابی کلامی به زبان عربی نوشته سید هاشم معروف الحسنی. این کتاب علاوه بر ذکر تاریخ تشیع و فرقه‌های منتسب به آن به مباحث کلامی و اعتقادی عمده‌ترین فرقه‌های اسلامی نظیر اشاعره و معتزله پرداخته و از تاریخ و چگونگی پیدایش آن‌ها سخن گفته است. محتوای کتاب در پنج بخش اصلی تدوین یافته و نویسنده در ذیل آن به مباحث مربوطه پرداخته است. بخش اول: نخستین فرقه‌های اسلامی بخش دوم: خوارج بخش سوم: فرقه‌های منتسب به شیعه (مغیریه، منصوریه، جناحیه، خطابیه، غرابیه، نمیریه، سبعیه، کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه) بخش چهارم: مذاهب اعتقادی (مرجئه، معتزله، اشاعره) بخش پنجم: مذاهب و عقاید (صفات سلبیه، صفات ثبوتیه، رؤیت خداوند، نبوت، امامت، عصمت، شفاعت، احباط، مرتکب گناه کبیره، وعد و وعید، بدا، رجعت و ...)
ت‍اری‍خ‌ ع‍ل‍م‌ ک‍لام‌
نویسنده:
ت‍ال‍ی‍ف‌ ش‍ب‍ل‍ی‌ ن‍ع‍م‍ان‍ی‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌ م‍ح‍م‍دت‍ق‍ی‌ فخر داع‍ی‌گ‍ی‍لان‍ی‌.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
تهران: شرکت سهامی چاپ رنگین‏‫,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تاریخ علم کلام تألیف علاّمه شبلى نعمائى (1857-1914 ميلادى) که از علماى بزرگ هند در قرن اخير مى‌باشد. این کتاب توسط سيد محمدتقى فخر داعى گيلانى به فارسی ترجمه شده است. اين كتاب از دو بخش كه بخش اوّل به نام تاريخ علم كلام و بخش دوم آن‌كه قطورتر از بخش اوّل و مقصود اصلى از تدوين و تألیف كتاب همين بخش است به نام علم كلام جديد مى‌باشد. با توجه به اينكه آنچه از لفظ تاريخ در ذهن ما نقش مى‌بندد اختصاص به ممالك، اقوام و اشخاص دارد يعنى آنچه در اين زمينه نوشته مى‌شده است مربوط و راجع به آنها بوده است ولى امروزه فن تاريخ‌نويسى ترقى كرده علاوه بر اقوام و اشخاص براى علوم و فنون هم تاريخ مى‌نويسند و آن به اين معناست كه يك علم يا يك فن از كى ظاهر شده، علل و اسباب ظهور يا پيدايش آن‌چه بوده تا چگونه مراحل تكامل و ترقى را پيموده و بالاخره تحولات و تطورات كه در آن با گذشت زمان رويداده چه بوده است كتاب تاريخ علم كلام به همان روشى كه در بالا ذكر شد مى‌باشد كه آن روش انتقاد علمى مى‌باشد علاّمه كتاب خود را تألیف نموده است. البتّه منظور اساسى علاّمه شبلى نعمائى از تاريخ علم كلام همانا تاريخ علم كلام عقلى است كه در مقابل فلسفه يونان و براى مبارزه با آن تدوين يافته است نه علم كلام نقلى كه از مجادلات فرق اسلامى باهم ظاهر شده است. علاّمه شبلى هدف خود از تحرير اين كتاب را اينگونه توضيح ميدهد: امروز در عقائد و افكار مذهبى بواسطه ناسازگارى دانشها با آنچه در كتاب‌هاى دينى آمده است تزلزل و سستى يا دودلى پيدا شده و بزرگترين خطرى كه امروز به اسلام رو آورده همانا فلسفه مادى است و عناصر روشن‌فكر و تحصيل كرده‌هاى جديد مرعوب و علماى قديم هم بندرت وارد مباحث و سؤالات جديد شده بنابراین افق مذهب غبارآلود و تيره به نظر مى‌آيدبعضى از نويسندگان اسلامى معتقد شده‌اند كه علم كلام فعلى كه نتيجه افكار بيش از يك‌هزار سال قبل است كارى ساخته نيست و آن نمى‌تواند در برابر حملات فلسفه جديد پايدارى نموده اعتراضات و شكوك و شبهات وارده را جواب كافى دهد، دليل آنهم روشن است زيرا نحوه اعتراضاتى كه در دوره‌هاى پيشين بر اسلام وارد مى‌شده نوعيت آن امروزه بكلى تغيير كرده است و بيشتر مقابله با فلسفه يونان بوده است بنابراین براى صيانت و دفاع از مذهب در مقابل اعتراضات و شبهات مخالفين يا حملات فلسفه جديد احتياج مبرمى به كلام جديد است. ولى به نظر ما اين فكر صحيح نيست و علم كلام جديد بايد بر مبانى و اصول كلام قديم استوار باشد و سررشته اصول مقرّره بزرگان سلف در هيچ مورد از دست داده نشود و براى اين امر لازم است نشان داده شود كه ائمه اسلام در هر عهد چه مبادى و اصولى را اختيار نموده‌اند و نيز تغييراتى كه در آن روى داده‌اند از چه قسم و نوع آن‌چه بوده است.به عبارت ديگر و خلاصه اينكه مبادى و اصول كلام قديم را بايد گرفت و مطابق مشرب، ذوق و سليقه كنونى مرتب و مدون ساخت كه من با تألیف اين كتاب اينكار را تحقّق بخشيدم. از طرف ديگر هدف من از تحرير اين كتاب اين بوده كه در زبان اردو، عربى و فارسی چنين كتابى در رابطه با تاريخ علم كلام وجود نداشته و من با نوشتن اين كتاب از يك طرف يك نقيصه بزرگ ادبيات اسلامى را تدارک و جبران نموده و از طرف ديگر اين تألیف كه در حقيقت تألیف علم كلام است در دائره تاريخ آمده است. ساختار و گزارش محتوا: بخش اول: علاّمه شبلى در بخش اول كه بعد از مقدّمه مترجم آمده و به نام تاريخ علم كلام است مقدّمه‌اى در رابطه با انگيزه و هدف خود از تحرير اين كتاب را آورده است پس وارد مبحث تاريخ علم كلام كه تاريخچه‌اى از علم كلام نقلى است مى‌شود و منظور او تاريخچه مجادلات فرق اسلامى باهم مى‌باشد آورده شده است در اين مختصر بذكر عوامل واسباب بروز اختلاف عقائد و آراء و ازدياد فتاوى و ميل به بدعتها و بالاخره ظهور علم كلام پرداخته. مسئله بسيار مهمى كه در اينجا مطرح شده مسئله قضا و قدر و عوامل پديد آمدن آنست و در آخر اين بحث به اصول عقايد دو فرقه اشعرى و معتزلى و اختلافات شديد و سختى كه بين آنها جريان داشته مى‌پردازد. علاّمه شبلى بعد از اين وارد مرحله علم كلام عقلى مى‌شود كه مقصود اصلى كتاب است و از آن مبسوطا سخن ميراند.او علل و اسباب پيدايش، تاريخ ظهور كلام و وجه تسميه آن مى‌پردازد سپس بذكر اساسى مؤسسين و بانيان يا شخصيت‌هاى برجسته علم كلام و شرح حالات آنها كه از ابوالهذيل علاف شروع و به خاندان نوبختى پايان مى‌يابد مى‌پردازد. سپس وارد قرن چهارم و از متكلمين اين قرن مى‌نويسد و سپس ميرسد به قرن پنجم كه قرن انحطاط و زوال علم كلام است مى‌پردازد تا اينجا دور اول علم كلام به پايان ميرسد و دور دوم علم كلام يا دور دوم اشاعره است آغاز مى‌گردد و شرح احوال ابوالحسن اشعرى مؤسس طريقه اشعريه و سپس حالات غزالى و رازى دو مرد بزرگ علم كلام آمده و در آخر به ذكر احوال علاّمه آمرى پرداخته است.مؤلف پس از اين علم كلام اشاعره را تحت عنوان يك نظر اجمالى در علم كلام اشاعره زير دقت نظر گرفته و مسائل اختصاصى اشاعره مورد انتقاد قرار داده است. بعد از اين دوره سوم آغاز مى‌گردد در اين بحث علاوه بر شرح احوال ابن رشد، ابن تيميه و شاه ولى الله از ابتكارات و اختراعات آنها در علم كلام به تفصيل و مشروح بحث نموده است.مؤلف براى تكميل تاريخ علم كلام از اين پس دفترى از حكماى اسلامى كه در اثبات مسائل مذهبى روى اصول فلسفه و تطبيق شريعت با منطق و حكمت مقامى بلند و ارجمند دارند باز كرده از فارابى، ابن سينا و ابن مسكويه و در آخر از شيخ اشراق و خصوصيات و مميّزات او در فلسفه صحبت داشته در آخر اين بخش كتاب تاريخ علم كلام مؤلف يك بحث با عنوان يك نظر اجمالى در علم كلام‌دارد او اوّل از اينجا آغاز مى‌كند كه اين فكر سالها در اذهان رسوخ داشته كه بيشتر مسائل علم كلام مقتبس از يونانيان و از آنها گرفته شده و مسلمانان فاقد قوه ابتكار و اختراع بوده خطايى بزرگ است و با قلم خود چنان با دليل و برهان روشن مى‌سازد كه براى خواننده هيچ شك و شبهه‌اى باقى نمى‌گذارد كه مسلمانان در الهيّات فرسنگها از يونانيان جلو بوده‌اند و علامه شبلى در آخر اين بحث علم كلام را تشريح كرده كه علم كلام عبارت از دو چيز است يكى اثبات عقائد اسلامى و ديگر ردّ بر فلسفه ملاحده و ديگر مذاهب بخش دوم: بخش دوم كتاب كه به نام علم كلام جديد است با مقدّمه مترجم آغاز و سپس ديباچه مؤلف و بعد از آن بحث علوم جديده و مذهب، مذهب جزء فطرت انسانى، مذهب اسلام و در بحث عقل و مذهب مى‌آورد كه دليل منكرين مذاهب در غرب برپايه اين مسئله است كه مذاهب را برخلاف عقل يافته‌اند و الاّ اگر مذهبى مبتنى بر عقل و مطابق با تحقيقات عقلى باشد اين مخالفين را با آن هيچگونه مخالفت و نزاعى نخواهد بود و علاّمه در اينجا واضح و آشكار مى‌كند كه اسلام در ميان مذاهب تنها مذهبى است كه عقل را تاج افتخار انسانى قرار داده و تمام تعاليم آن هماهنگ با عقل و منطق است. بعد از اين بحث وارد مرحله الهيّات مى‌شود و در صانع عالم تحت عنوان وجود بارى سخن مى‌گويد و در رابطه با اثبات صانع فقط طريقه قرآن مجيد را در اين باب برگزيده و دلايل و براهین حكما و متكلمين را در اين باب رد مى‌كند سپس به ذكر اعتراضات عمده ملاحده فعلى اروپا پرداخته و يك‌يك را جواب و ردّ مى‌كند بعد از فراغت از بحث واجب به بحث از نبوت مى‌پردازد و در آخر اين بحث، نبوت محمد(ص) مورد بررسى قرار مى‌گيرد و براى اينكه اثبات نمايند كه پيامبر(ص) با منبع وحى اتصال داشته بعضى از مسائل مربوط به عقايد، عبادات، اخلاق و...آورده‌و آنها بقدرى كامل، متقن و بلندپايه‌اند كه در مخيله هيچ حكيم و فيلسوف و يا قانونگذارى خطور نكرده و آنها بدون وحى ممكن نيست به فكر كسى بيايند از جمله حقوق اجتماعى اسلام:حقوق انسانى، حقوق زن، حقوق عامه مردم و وراثت و...در اينجا مسئله تأويل را كه از مسائل مشكل و بسيارى از اختلافات مذهبى از اين مسئله سرچشمه گرفته مورد بحث قرار داده است پس از آن علاّمه شبلى وارد بحث در روحانیات شده ملائكه، وحى و الهام و سپس به مسئله ترقى و تمدن كه مورد توجّه فلاسفه امروز است پرداخته زيرا فلاسفه مذاهب را سد راه ترقى دانسته‌اند و ثابت مى‌كند كه اسلام دينى است جامع و كامل كه تمدن را با آغوش باز مى‌پذيرد و آنرا در دامن خود پرورش ميدهد آخرين بحث در اين مرحله بحث پيوستگى بين دين و دنيا آمده و بخش دوم با دو ضميمه كه عبارت از دو خطابه از امام رازى و آن ديگر از امام غزالى كه راجع به نبوّت و رسالت ايراد شده پايان مى‌يابد. در آخر اين قابل ذكر است كه در آغاز هر بخش، فهرست موضوعى کتاب‌ها به تفصيل آمده است و در آخر بخش کتاب‌ها فهرست اعلام و غلطنامه درج گرديده است. كتاب تاريخ علم كلام كه از دو بخش تشكيل شده و در يك مجلد منتشر شده است، تألیف علامه شبلى نعمائى هندى است كه بوسيله سيد محمدتقى فخر داعى گيلانى از زبان اردو (ظاهرا زبان اصلى كتاب باشد) به زبان فارسی ترجمه شده است چاپ اول،1386 توسط ليتوگرافى و چاپ ديبا (انتشارات اساطير)
گلچینی از فلسفه در ایران جلد 3: الهیات فلسفی در قرون وسطی و پس از آن [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Seyyed Hossein Nasr, Mehdi Aminrazavi
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ایران خانه یکی از معدود تمدن های جهان است که بیش از دو هزار و پانصد سال است که دارای سنت مستمر تفکر فلسفی بوده است. با توسعه الهیات اسلامی در قرون وسطی، بسیاری از مکاتب آن با جریان های فلسفی موجود فارسی در تعامل بودند و به یک کلام فلسفی متمایز یا الهیات جزمی تبدیل شدند. از استادان قطعی متکلمان شیعه و سنی، ایرانیان متعددی بودند، از جمله غزالی و فخرالدین رازی که در اینجا حضور برجسته ای دارند. گزیده های مهمی از مکاتب کلامی شیعه و سنی (از جمله معتزله و اشعریه) در این جلد گنجانده شده است که بسیاری از آنها تاکنون هرگز در غرب به صورت ترجمه در دسترس نبوده اند.
بررسی تطبیقی صفات خبری آیات و تأویل آن ها از منظر علامه طباطبایی، فخر رازی و حافظ الدین نسفی
نویسنده:
پدیدآور: شمس‌الدین بوستانی استاد راهنما: سید زهیر المسیلینی استاد مشاور: هاشم کوناتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مباحثی کلامی در میان مفسران، تفسیر آیاتی از قرآن است که موهم صفات انسان گونه برای خداوند است. آیات صفات خداوند، از جمله آیات متشابهی است، که از یک طرف با صفات خبری خداوند که یکی از مباحث کلامیست مرتبط می باشد و از سوی دیگر با متشابهات قرآن، سرو کاردارد. در طول تاریخ مباحث کلامی در اسلام، این نوع از آیات به خاطر اشتمالشان بر صفاتی که ظاهر آن ها موهم تجسیم و تشبیه خداوند متعال است، زمینه ساز پیدایش گروه ها و مکاتب مختلفی درمیان مسلمانان شده و سبب ایجاد مناظرات و بحث های عدیده ای در میان آنان گردیده است؛ لذا با توجه به اینکه دین اسلام دین وحدت و یکپارچگیست و با توجه به وسعت این نوع از آیات در قرآن، موضوعی که هر پژوهشگر علوم دینی را به کنجکاوی واداشته، علت و زمینه های بروز اختلاف بین گروه های تفسیری این گونه آیات از طرفی و چگونگی رسیدن به اعتقادی متعادل در خصوص تفسیر این آیات می باشد. بنا بر این، جهت دست یابی به این مهم، و با بکار گیری روش تحلیلی، توصیفی و تطبیقی، بررسی و تطبیق سه تفسیر ارزشمند المیزان، مفاتیح الغیب و مدارک التنزیل و حقایق التأویل را، در زمینه ی تفسیر آیات صفات خداوند متعال، برگزیدم، بدان جهت که این تفاسیر از یک سو از جایگاه بلند تفسیر قرآن و از طرف دیگر نویسندگان این تفاسیر نمایندگان سه مکتب کلام اسلامی هستند که عبارت اند از: مکتب کلامی تشیع، مکتب کلامی اشعری و مکتب کلامی ماتریدی. با تطبیق و بررسی تفسیر آیات صفات خبری در هرسه تفسیر و با در نظر داشت مبانی و شیوه های تأویل صفات خبری در آنها، می توان به این نتیجه دست یافت که صفات خبری منتسب به خداوند را نباید بر معانی ظاهری آنها حمل نمود - که در صورت حمل آنها بر معانی ظاهری شان مسأله ی جسمیت باری تعالی و مشابهت او با بندگانش به میان می آید - و اعتقاد به تجسیم و تشبیه باری تعالی مورد پذیرش هیچکدام از صاحبان آن تفاسیر نمی باشد، و باید معنایی از آنها اخذ نمود که با ساحت قدس الهی سازگار باشد.
مقارنه‌گرایی (اکازیونالیزم) درمکتب دکارتی و اشعری
نویسنده:
نعیمه پورمحمدی،صدرالدین طاهری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه ادیان و مذاهب,
چکیده :
مقارنه‌گرایی (اکازیونالیزم) عبارت است از نفی رابطه علیت و نشاندن اراده و فعل خدا در جای آن، که دستاورد مهم فیلسوفان دکارتی (از دکارت تا لایب‌نیتس) محسوب می‌شود. واقعیت آن است که این اندیشه در کلام اشعری نیز به عنوان اندیشه‌ای محوری و مرکزی حضور دارد و پایه طبیعیات و حتی الاهیات آنهاست. اشاعره با طرح نظریه «عادت‌الله»، قانون «العرض لایبقی زمانین»، ماهیت عرضی نفوس، سببیت خدا در معرفت و نظریه «کسب»، در واقع اراده و فعل الاهی را جایگزین رابطۀ علیت می‌کنند. این مقاله در نظر دارد با اخذ ساختار و ادبیات فلسفی دکارتیان، اندیشه مقارنه‌گرایانه کلام اشعری را عرضه کند. چهار ساحت طبیعت، رابطه نفس و بدن، معرفت انسان و اختیار انسان، زمینه‌های مناسبی برای مطالعۀ مقارنه‌گرایی در مکتب دکارتی و اشعری است.
صفحات :
از صفحه 31 تا 49
الأربعين في دلائل التوحيد ورسالة في الذب عن أبي الحسن الأشعري
نویسنده:
أبو إسماعيل عبد الله بن محمد بن علي الأنصاري الهروي/ أبو القاسم عبد الملك بن عيسى بن درباس؛ تحقیق: علي بن محمد بن ناصر الفقيهي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان: مولف (محقق),
چکیده :
رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري اثر عبدالملک بن عیسی بن درباس، در دفاع از کتاب «الإبانة» ابوالحسن اشعری نوشته است. برخی می‌گویند این اثر توسط ابواسحاق ابراهیم بن عثمان بن عیسی، فرزند برادر عبدالملک بن عیسی نوشته شده است، نه خود او. این کتاب به دنبال کتاب الأربعين في دلائل التوحيد اثر ابواسماعیل عبدالله بن محمد هروی (396-481ق) به چاپ رسیده است. کتاب «الإبانة»، مشتمل بر همه عقاید اشعری است و گفتگوی مفصل از آن، به‌ویژه ازآن‌جهت که حتی امروز نیز اکثریت مسلمانان جهان دارای این مذهب فکری‌اند، ضروری می‌نماید. اشعری ابتدا در دو باب از این کتاب به نقل و شرح عقاید و اقوال کژراهان و بدعت‌گذاران (بنا بر تعبیر او) می‌پردازد که خود صریحاً به‌عنوان معتزلیان، قدریان، جَمهیان، حَروریان، رافضیان و مُرجئیان از آن‌ها یاد می‌کند و سپس به بیان نظرات «اهل حق و سنت» می‌پردازد. این اثر همانند کتاب الأربعين في دلائل التوحيد توسط علی بن محمد بن ناصر فقیهی مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته و منتشر شده است. کتاب از دو بخش مجزا تشکیل شده، در بخش اول بعد از مقدمه محقق و زندگی‌نامه ابواسماعیل هروی، متن رساله الأربعين في دلائل التوحيد در چهل حدیث آمده که هرکدام از این احادیث در یک باب جای گرفته‌اند. در بخش دوم، متن کتاب رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري بعد از مقدمه محقق آمده است. کتاب از دو بخش مجزا تشکیل شده، در بخش اول بعد از مقدمه محقق و زندگی‌نامه ابواسماعیل هروی، متن رساله الأربعين في دلائل التوحيد در چهل حدیث آمده که هرکدام از این احادیث در یک باب جای گرفته‌اند. در بخش دوم، متن کتاب رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري بعد از مقدمه محقق آمده است. محقق در مقدمه این رساله به معتزله تاخته و می‌گوید: آن‌ها کسانی هستند که نصوص قرآنی و روایی را مورد تحریف قرار داده‌اند. وی می‌نویسد: هرچند ابوالحسن اشعری در ابتدا شاگرد ابوعلی جبائی معتزلی و معتقد به مسلک اعتزال بود، لکن بعد از مدتی با تمسک به قرآن و حدیث از اعتزال دست کشید و تفکر آن‌ها را مورد نقد قرار داد و تفکر صحیح خود را در کتاب «الإبانه عن أصول الديانة» به معرض نمایش گذاشت. برخی، درباره او گفته‌اند: اعتقاد ابوالحسن اشعری با آنچه در این کتابش آورده، منافات دارد؛ زیرا او در این اثرش راه تقیه را پیش گرفته است. برخی دیگر در دفاع از وی گفته‌اند: اینکه گفته شود او در این اثر تقیه نموده است، افترائی بیش نیست؛ زیرا او از عالمانی است که به علم و تقوا معروف بوده و از چنین کسی بعید است که در وادی نفاق و تقیه بیفتد. نویسنده در این رساله، نظریات برخی از علماء را آورده که در تعریف و تمجید از کتاب «الإبانة» ابوالحسن اشعری، مطالبی را بیان نموده‌اند و گفته‌اند که این اثر او به‌دور از تقیه نوشته شده است. این اثر، رد بر کلام کوثری نیز هست. او در حاشیه خویش نوشته است: اشعری، کتاب ابانه را بر روش مفوضه نوشته است و مقصود او بیرون کشیدن کسانی است که در ورطه تشبیه افتاده‌اند. او سعی نموده قدم‌به‌قدم آن‌ها را به سمت اعتقاد صحیح هدایت کند... ابوالحسن اشعری به بغداد رفت و با تمام حکمتش سعی نمود به‌وسیله کتاب ابانه، به‌تدریج تفکر معتقدان و زاهدان حشویه (حشویه قائل به تجسیم بودند) را به اعتقاد مطابق با سنت تبدیل نماید؛ لذا به‌محض وارد شدن به آنجا این اثر را نوشت. نویسنده در این رساله، نظرات برخی از علما درباره کتاب و نویسنده «الإبانة» را ذکر کرده است؛ از جمله نظر احمد بن ثابت طرقی در بیان مسئله «استقرار (استواء) خداوند» است که می‌گوید: جهمیه را دیدم که مسئله عرش را منکر می‌شدند و استوا را طبق نظر ابوالحسن اشعری تأویل می‌بردند و من دیدم که این نوع تأویل و انتساب آن به ابوالحسن اشعری باطل است؛ زیرا در کتاب الإبانة عن أصول الديانة، ادله‌ای را دیده‌ام که استقرار و استوا را اثبات نموده است و در آن تأویل نیست. یکی دیگر از عالمانی که به این اثر اهتمام ورزیده، اسماعیل بن عبدالرحمن بن احمد صابونی نیشابوری (متوفی 449ق) است. او همواره درحالی‌که کتاب «ابانه» اشعری را در دست داشت، به مجلس درسش می‌رفت...