جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
درسگفتار اقبال شاعر
مدرس:
عبدالکریم سروش
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
کارکرد عرفانی عناصر اسطوره‏ای، دینی و ملّی در غزل‏های صائب تبریزی
نویسنده:
شهربانو بابایی، عبداله طلوعی آذر، فاطمه مدرسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مضمون‏پردازی از هنرهای برجستۀ شعر دورۀ صفوی و به ویژه صائب تبریزی است. استفاده از عناصر اساطیری، مذهبی و ملّی نیز در این میان ضمن یاری رساندن به مضمون‏سازی و خلق مضامین جدید، گاه برداشت‏های عرفانی صائب را از این عناصر بازتاب می‏دهد. این مقاله سعی دارد با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، این عناصر و نحوۀ استفاده صائب از آن‏ها را بررسی نماید. ابتدا با یک تقسیم‏بندی این موارد در سه دستۀ کلّی اساطیری، مذهبی و ملّی جای داده شد و سپس با بررسی اشعار صائب، نحوۀ استفادۀ وی از این عناصر در بیان مضامین عرفانی چون طلب، عشق، استغنا، توحید (وحدت)، فنا و مضامین مرتبط با این مفاهیم با ذکر مثال‏های شعری بررسی گردید. نتیجۀ این بررسی نشان می‏دهد که صائب در مضمون‏سازی از این عناصر، گاه اشارات عرفانی ظریفی را در اشعارش مطرح ساخته و در این میان سهم اساطیر مذهبی (شامل عناصر اسلامی که منبع آن بی‎شک قرآن کریم بوده ) از سایر عناصر بیشتر و برجسته‏تر است.
صفحات :
از صفحه 70 تا 89
ویژگی‌های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)
نویسنده:
اسماعیل آذر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت‌هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های سبکی او را رقم می‌زند. غزل‌های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت‌های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه‌ای که ارتباط و همبستگی‌های معنادار در غزل‌های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره‌ای از قافیه‌ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه‌های عربی و گاه ترکیب‌های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می‌توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی‌های دیگر سبکی او کاربرد واژه‌هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانۀ شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی‌های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
صفحات :
از صفحه 100 تا 122
کاروان شعر عاشورا‏
نویسنده:
محمدعلی مجاهدی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قم: زمزم هدایت ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کاروان شعر عاشورا، اثر محمدعلی مجاهدی (پروانه)، مجموعه‌ای است که در آن، اشعاری از شاعران گذشته و حال، در قالب غزل، قصیده، دوبیتی، شعر سپید و شعر نیمایی، در مدح و منقبت اهل‌بیت(ع)، به‌ویژه امام حسین(ع) و قیام عاشورا، گرد آمده است. متأسفانه تاکنون تذکره مستقلى درباره شاعران آیینى و نیز شعرایى که داراى آثار منظوم عاشورایى‏اند، نگاشته نشده و به‌رغم اهمیت موضوعى، مورد عنایت تذکره‌‏نویسان فارسى‌زبان قرار نگرفته است. انگیزه اصلى از تألیف اثر حاضر، پر کردن این خلأ ملموس و برآوردن نیاز محسوسى است که مشتاقان فارسى‌زبان فرهنگ عاشورا به مطالعه و مرور این‏گونه آثار دارند. کتاب با دو مقدمه از پژوهشکده تحقیقات اسلامی و نویسنده آغاز و مطالب در شش فصل، تنظیم شده است. اثر حاضر حاصل مطالعات سى‏واند ساله نویسنده پیرامون موضوعات شعر آیینى در زبان فارسى است. فیش‏هاى موضوعى بسیارى که به‌تدریج در این زمینه‏‌ها آماده شده بود، راهگشاى نگارنده در پدید آوردن و به سامان رساندن این اثر بوده است. در مقدمه نخست، به موضوع و اهمیت کتاب اشاره شده و در مقدمه نویسنده خلاصه‌ای از محتوای فصول کتاب، ارائه شده است. نویسنده، معتقد است با پدید آوردن آثارى از این قبیل، مى‏‌توان در مسیر احیاى شعر عاشورا و روند تکاملى آن گام برداشت و با معرفى و گرامیداشت پدیدآورندگان آثار منظوم عاشورایى، انگیزه‏‌هاى لازم را در شعراى جوان براى پیمودن این مسیر هموار و درعین‌حال دشوار، به وجود آورد. فصل اول با عنوان «سیماى امام حسین(ع) در شعر فارسى»، به شاعرانى اختصاص دارد که اثر منظوم مستقلى درباره سالار شهیدان و شهداى کربلا و حادثه کربلا ندارند، ولى با رویکردى کوتاه و گذرا در برخى از آثار منظوم خود از این مهم غافل نمانده‏‌اند. در این بخش، نمونه‏‌هایى از آثار 35 تن از شاعران فارسى‌زبان، از سده پنجم تا سده سیزدهم، ارائه شده است. از جمله شعرایی که در این فصل معرفی شده‌‎اند عبارتند از: ابوزید محمد غضائری رازی (متوفی اوایل سده پنجم هجری)؛ قطران تبریزی (متوفای 466ق)؛ حکیم ناصرخسرو قبادیانی (394-481ق)؛ ادیب صابر ترمذی (متوفای 538ق)؛ سیدحسن غزنوی (متوفای 556ق)؛ انوری ابیوردی (متوفای 585ق)؛ خاقانی شروانی (520-595ق)؛ عطار نیشابوری (540-618ق)؛ شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی (متوفای 691ق)؛ جلال‌الدین محمد مولوی بلخی (604-672ق)؛ خواجوی کرمانی (679-753ق)؛ قاسم انوار تبریزی (757-837ق)؛ عصمت بخارائی (817-898ق)؛ ابوالحسن فراهانی (سده یازدهم هجری) و.. نویسنده در فصل دوم، بیش از هشتاد منظومه نادر عاشورایى را معرفى کرده است که اغلب آنها به زیور طبع آراسته نشده و از نسخه‏‌هاى خطى آنها در کتابخانه‏‌هاى داخل و خارج از ایران نگاهدارى مى‌‏شود و معدودى از آنها که به چاپ رسیده، همانند نسخه‏‌هاى خطى کمیاب و نادرند. این بخش از تذکره، بیشتر جنبه کتاب‏شناسى دارد و نویسنده با معرفى این منظومه‏‌ها و سرایندگان غالباً گمنام آنها، مشعل فروزانى را فرا راه اهل تحقیق در قلمرو شعر فارسى برافروخته؛ به این امید که هریک از آنان در حد توان و فرصتى که دارند در احیای نشر این گنجینه‏‌هاى ارزشمند بکوشند و غبار غربت را از چهره این آثار منظوم عاشورایى و سرایندگان گمنام و بااخلاص‏شان بزدایند و بر غناى گنجینه گران‏سنگ شعر آیینى در زبان فارسى بیفزایند. برخی از نویسندگان این منظومه‌ها عبارتند از: ابوالمفاخر رازی (سده پنجم و ششم)؛ طغان شاه قمی شاهرودی (نیمه سده نهم)؛ ابن همام شیرازی (سده دهم)؛ ندای یزدی نیشابوری (سده دهم هجری)؛ لامعی برسوی (939ق)؛ حیرتی (961ق)؛ عطاءالله هروی (سده نهم و دهم)؛ نگاهی آرانی کاشانی (سده دهم هجری)؛ ابوتراب اصفهانی (متوفای 1143ق)؛ ندیم مشهدی (سده دوازدهم هجری)؛ صابر تونسوی (سده 12ق)؛ محسن تتوی (1162ق)؛ سحاب اصفهانی (نیمه اول سده سیزدهم هجری)؛ عابد اصفهانی (نیمه اول سده سیزدهم هجری)؛ خطایی یزدی عقدایی (سده سیزدهم هجری)؛ سلطانی کلهر کرمانشاهی (متولد 1247ق)؛ بیدل رودباری قزوینی (سده سیزدهم هجری)؛ ساغر اصفهانی (سده سیزدهم هجری)؛ اسیر لکهنوی (سده سیزدهم هجری) و.. در فصل سوم به نقل اشعارى پرداخته شده که نام سرایندگان آنها مشخص نیست. نویسنده، معتقد است این آثار منظوم عاشورایى که بیشتر از مقتل‏هاى فارسى نقل شده‌اند، به‌خاطر نامعلوم بودن سرایندگان‏شان نمى‏‌توان در مقطع زمانى خاصى قرار داد، ولى شیوه کلامى آنها را مى‏‌توان به تفاوت مورد، با سبک بیانى رایج در سده‏‌هاى پنجم تا دهم مقایسه کرد. در فصل چهارم با عنوان: «چهره‏‌هاى آشناى شعر عاشورا»، به معرفى شاعرانى پرداخته شده که از سده چهارم تا نیمه اول سده سیزدهم در جاى‌جاى ایران و سایر کشورهاى اسلامى می‌زیسته‏‌اند و داراى آثار منظوم عاشورایى مستقلى می‌باشند. نویسنده براى بررسى بیشتر در مورد این گروه از شاعران و آثار عاشورایى آنان، چهار محور موضوعى را براى هریک از آنان در نظر گرفته است: زندگی‌نامه؛ سبک شعرى؛ دامنه تأثیر آثار عاشورایى و برگزیده آثار عاشورایى. برخى از این شاعران داراى یک یا دو اثر منظوم عاشورایى‏اند که به‌ناگزیر به نقل آنها پرداخته شده، ولى در مورد سایر شعرا، برگزیده و منتخبى از آثارشان ارائه شده و اگر داراى ترکیب‏بند عاشورایى بوده‏‌اند، نویسنده سعى کرده است در حد گنجایى مقال، تماما و یا بندهایى از آنها را برگزیند. این بخش حاوى شرح احوال و برگزیده آثار 27 تن از شاعران فارسى‌زبان مى‏‌باشد. برخی از شعرایی که در این فصل معرفی شده‌اند عبارتند از: کسائی مروزی (341-391ق)؛ ابوالمفاخر رازی (سده پنجم و ششم)؛ سنایی غزنوی (545ق)؛ اوحدی مراغه‌ای (670-738ق)؛ ابن یمین فریومدی (769ق)؛ سلمان ساوجی (778ق)؛ ابن حسام خوسفی (783-975ق)؛ ابوالمؤید خوارزمی؛ بابافغانی (925ق)؛ اهلی شیرازی (858-924ق)؛ وحشی بافقی (991ق)؛ محتشم کاشانی (996ق)؛ عاشق اصفهانی (1107-1181ق)؛ آذر بیگدلی (1123-1195ق) و.. در فصل پنجم این تذکره، رویه‏‌اى که در فصل چهارم اعمال شده، ادامه پیدا کرده است و به شرح احوال و آثار عاشورایى 51 تن از شاعران فارسى‌زبانى اختصاص یافته که در مقطع زمانى نیمه دوم سده 13 تا پایان سده 14 زندگى می‌‏کرده‌‏اند. از جمله این افراد عبارتند از: وصال شیرازی (1197-1262ق)؛ فنای زنوزی (1263ق)؛ قاآنی شیرازی (1223-1270ق)؛ نصرت اردبیلی (1272ق)؛ یغمای جندقی (1196-1276ق)؛ فدایی مازندرانی (1200-1280ق)؛ مجرم افشار (حدود 1280ق)؛ داوری شیرازی (1238-1383ق)؛ سروش اصفهانی (1228-1285ق)؛ سید یعقوب ماهیدشتی (1292ق)؛ گلشن شیرازی (سده سیزدهم)؛ جلوه اصفهانی (1338-1314ق)؛ قدرت قمی (1271-1316ق) و.. در فصل ششم به شرح احوال و نقل آثار عاشورایى شاعران معاصر پرداخته شده است. نویسنده در این فصل، تنها به معرفى 103 تن از چهره‏‌هاى عاشورایى‌سراى معاصر بسنده کرده و آن را در معرض نظر و داورى مشتاقان فرهنگ ماندگار عاشورا قرار داده است. از جمله این افراد عبارتند از: غلامرضا آذر حقیقی (آذر)، محمد آزادگان (واصل)، محمدرضا آقاسی، خسرو آقایاری، سید رضا آل یاسین (همایون)، حسین آهی، خسرو احتشامی هونه‌گانی، علی اخوان ارمکی، حسین اخوان کاشانی (تائب)، حسین اسرافیلی، امیر اکبرزاده، محمود اکرامی (خزان)، قیصر امین‌پور، علی انسانی، علی باباجانی، عباسعلی براتی‌پور، سید محمداسماعیل بلخی و..
جامع الحکمتین
نویسنده:
ناصر بن خسرو؛ مصححان: هانری کربن، محمد معین
نوع منبع :
کتاب , پرسش و پاسخ
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: طهوری,
چکیده :
کتاب «جامعُ الحِکمَتَین» کتابی است در حکمت اسماعیلی به فارسی تألیف ناصر خسرو قبادیانی، در پاسخ به پرسش‌ های ابوالهیثم جرجانی که آن ها را در قالب قصیده ای مطرح کرده، نگاشته شده است. نویسنده هر پرسش را به دو شیوه برهان فلسفی و استدلال دینی بر پایه تعالیم فاطمیان پاسخ داده است. این مقاله مشتمل است بر دو بخش است: بخش اول، قصیده جرجانی: در این بخش، قصیده‌ ای ۸۹ بیتی از ابوالهیثم جرجانی آمده است. بخش دوم، شرح ناصر خسرو بر قصیده جرجانی: بر اساس قرائن، ناصر خسرو هنگام اقامتش در یمکان نزد دوست و حامی‌ اش، علی بن اسد، به درخواست وی این کتاب را در پاسخ به پرسش‌ های مطرح شده در قصیده ابوالهیثم جرجانی، در سال ۴۶۲، نوشته و آن را جامع الحکمتین نامیده است. جامع الحکمتین مشتمل است بر یک دیباچه و ۳۴ فصل. فصل اول: بیان علت تصنیف کتاب؛ فصل دوم: قصیده ابوالهیثم جرجانی؛ فصل سوم: اثبات خداوند و توحید او بر اساس اقوال فلسفی، کلامی و دینی؛ در مابقی فصول، غیر از فصل آخر: در پاسخ به پرسش‌ های ابوالهیثم است.
بررسی اندیشه‌های عرفانی محوی و جنبه‌های تأثیرپذیری آن از عطار نیشابوری
نویسنده:
محمد محمدی تلوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملا محمد محوی یکی از شاعران و عارفان توانای پارسی‌گوی کُرد در نیمه‌ی دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهارده هـ. ق است که دیوان اشعار او سرشار از اندیشه‌های عرفانی والایی همچون حال و مقامات عرفانی، فنا و بقای الهی، ترک هستی موهوم مجازی، وحدت وجود، اندیشه‌های حلّاج و ... است.محوی، شاعر بزرگ کُرد، از اندیشه‌های عرفانی عطار نیشابوری متأثر بوده است و در باب مضامین و اندیشه‌های عرفانی و صوفیانه از جهات بسیاری اشتراک داشته است. محوی برای بیان قدرت عشق و گذر کردن از مرحله‌ی تصوُّف عابدانه و روی آوردن به عرفان عاشقانه از داستان شیخ صنعان در منطق‌الطیر و دیوان عطار کمک می‌گیرد. به علاوه وی در زمینه‌ی مضامین عارفانه‌ی دیگری همچون فنا و بقای الهی، مجاهده با نفس، عشق محوری، شریعت مداری، احتراز از دنیا، رهایی از عقل مصلحت بین، نقد زهّاد ریاکار و زهدگرایی خشک، عزلت از خلق و ... با عطار نیشابوری دارای اشتراکات و شباهت‌های قابل توجّهی است و در این پژوهش سعی شده است که با روش ادبیات تطبیقی، شباهت‌ها و اشتراکات عرفانی محوی و عطار بیان شود.
«تأمّلی در ساختار معنایی غزل حافظ»
نویسنده:
عسگر صلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله(اهمیت موضوع و هدف): دیوان حافظ به نظر بسیاری زنده‌ترین دیوان شعر در عصر ماست. در این که راز این ماندگاری در چیست بسیار گفته‌اند و «گویند به دوران‌ها». به گمان ما ساختار معنایی ویژ? غزل حافظ یکی از رموز زیبایی، تأویل‌پذیری و در نهایت ماندگاری آن است. بحث روشمند در ساختار معنایی غزل حافظ، بحثی است تازه که به صورت بسیار جزئی در یکی دو ده? اخیر مورد توجه منتقدان ادبی قرار گرفته است و هنوز در آغاز راه است و در همین آغاز راه نیز اختلاف نظرها چشم‌گیر است؛ تا جایی که برخی پژوهش‌گران به ساخت‌شکنی در شعر او توجه دارند و برخی دیگر به ساختگرایی.بیان مسأله یکی از ویژگی‌های سبکی غزل حافظ پوشیده بودن پیوند معنایی ابیات - به عنوان واحدهای معنایی سازنده ساختار معنایی غزل- با یکدیگر است که موجب می‌شود ساختار معنایی در یک غزل او در ظاهر و در نگاه‌های نخستین گسسته احساس شود تا جایی که بعضی پژوهندگان این گسستگی و شکاف میان مضامین ابیات در یک غزل را، ویژگی خاص غزل حافظ می‌دانند و چنین می‌پندارند که هر بیت یا هر چند بیت در یک غزل از حافظ استقلال معنایی دارد و مستقل از ابیات دیگر یا بی‌ارتباط با آنهاست. اما به باور این پژوهش چنین نیست چرا که ساختار معنایی در غزل‌های حافظ اگرچه اغلب در ظاهر گسسته نماست ولی در میان ابیات یک غزل او با هسته مرکزی همان غزل پیوند معنایی وجود دارد؛ این پیوند معنایی اغلب در میان خود ابیات یک غزل نیز وجود دارد؛ یعنی پیوندها و تداعی‌های معنایی باریک و گاه باریک‌تر از مو در میان بیت‌ها وجود دارد که اغلب در نگاه‌های نخستین ناپیداست و کشف این پیوندها میان ابیات با یکدیگر و میان ابیات با هسته مرکزی غزل و نیز کشف خود هسته مرکزی غزل، نیازمند تأمل بسیار و اغلب نیازمند تأویل است چرا که یکی از اهداف تأویل متن - چه سنتی و چه مدرن - کشف انسجام در ساختار معنایی متن - در اینجا غزل - است. البته ساختار غزل حافظ اجاز? هر تأویل را به خواننده نمی‌دهد و این نکته‌ای است باریک که برخی تأویل کنندگان غزل حافظ از آن غافل بوده‌اند.ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها:واحد تحلیل واحد تحلیل ما در این رساله بیت است. اما نه به صورت مجزّا و مستقل، بلکه در ساختار کلی غزل و در پیوند با بیت‌های پیش و پس آن و نیز در پیوند با هست? مرکزی غزل.سوال‌های تحقیق الف) آیا در یک غزل از حافظ، هر یک از ابیات «ساز و سرودی دیگر» سر می‌دهد و ابیات یک غزل هر کدام استقلال معنایی دارند؟ و یا این که معمولاً به ظاهر چنین می‌نماید و حال آن که به واقع و یا به باطن چنین نیست؟ ب) آیا می‌توان در هر غزل حافظ از دید معنایی، هسته‌ای مرکزی کشف کرد و پیوند ابیات با این هست? مرکزی را نشان داد؟ ج) و اگر بر آن شدیم که اغلب غزل‌های حافظ از یک ساختار معنایی منسجم برخوردار است، پس چه عواملی در ایجاد چنین ساختاری نقش دارد؟سوابق تحقیق از اشارات بسیار جزئی که بگذریم – البته در متن رساله و در جای خود، به این اشارات پرداخته‌ایم - به قول دکتر علی محمد حق‌شناس، مقال? «قرآن و اسلوب هنری حافظ» از بهاء الدین خرمشاهی را می‌توان آغازگر جدی بحث‌های روشمند در این زمینه دانست. مقال? «حافظ شناسی: خود شناسی» از دکتر حق‌شناس، مقال? «بحثی در ساختار غزل فارسی» از دکتر سعید حمیدیان، کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ» از داریوش آشوری، و به ویژه کتاب «گمشد? لب دریا» از دکتر تقی پورنامداریان، از جمله تحقیقات راهگشایی است که در این باب صورت گرفته است. پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد آوری و تجزیه و تحلیل داده ها: روش انتخاب غزل‌ها در این رساله نخست چند غزل از حافظ (14 غزل) در قیاس با و به همراه با غزل‌هایی از سلمان ساوجی (7 غزل)، عماد فقیه (4 غزل) و خواجوی کرمانی (5 غزل) که از منظر وزن، قافیه، ردیف، و نیز معنا یا محتوا و یا فضای کلی به هم شبیه‌اند، مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است؛ به این صورت که از میان غزل‌های مشابه این چهار شاعر غزل‌هایی انتخاب شده است که هم بیشترین شباهت را از منظر وزن، قافیه، ردیف، و نیز معنا یا محتوا و یا فضای کلی غزل – همه یا برخی از این موارد – دارا باشند و هم این که از منظر ساختار معنایی، گسستگی و یا گسسته نمایی بیشتری میان ابیات هر یک از این غزل‌ها احساس شود. و سپس چند غزل از حافظ (19 غزل) به صورت مستقل، تحلیل ساختاری شده است. در انتخاب این غزل‌ها موارد زیر لحاظ شده است: الف) اغلب در هر یک از این غزل‌های گزیده، بیشترین گسست معنایی در میان ابیات هر غزل احساس شده است. ب) سعی شده است که به نحوی از گونه‌های معنایی مختلف غزل حافظ نمونه و یا نمونه‌هایی مطرح شود. گونه‌هایی چون: عرفانی، عاشقانه، سیاسی – مدحی، ملامتی و یا «شعر رندانه»، غزل – مرثیه، انتقادی (چون غزل «نقد صوفی نه همه ...»)، خیّامی، حسب حال نامه، و ... . ج) تا حد امکان سعی شده است غزل‌هایی انتخاب شود که از منظر ساختار معنایی – البته تا جایی که نگارنده اطّلاع دارد – مورد بحث و بررسی جدی و روشمند، قرار نگرفته باشند. و اگر به ندرت مورد چنین تحلیلی قرار گرفته باشند، حتماً و البته به گمان نگارنده، نکته و یا نکته‌های دیگر در آن قابل طرح بوده است که تحلیل مجدد آن را اقتضا کرده است. روش تحلیل ساختار معنایی غزل‌ها یکی از اصول اساسی در نگرش ساختاری «تأکید بر روابط میان اجزاء» در یک نوع یا گون? ادبی است تا جایی که این رویکرد، پیام یا محتوای اثر ادبی را چیزی جز انسجام درونی اثر و روابط اجزای آن نمی‌داند و بر آن است که معنا یا محتوای اثر همان ساختار اثر است. رویکرد هرمنوتیکی نیز، خواه هرمنوتیک سنتی – که در پی رسیدن به معنای ثابت و نیت مولف است – و خواه هرمنوتیک گادامری، تلاش می‌کند که ساختار منسجم متن را نشان دهد و پراکندگی ظاهری آن را توجیه کند. هرمنوتیک ادبی «در پی آن است که هر یک از اجزای یک متن را در فرایندی که عموماً «دور تفسیر شناختی» نامیده می‌شود بر کلی کامل منطبق سازد: ویژگی‌های فردی در مقابل کل متن قابل فهم است و کل متن در پرتو ویژگی‌های فردی قابل فهم می‌شود». تأکید این دو نوع رویکرد برای نشان دادن کلیت یک متن یا نوع ادبی، از طریق کشف و نشان دادن روابط و پیوند‌ها میان اجزای آن متن یا نوع ادبی، نکت? مشترک مهمی است که این دو نوع رویکرد را در کنار یکدیگر و در پیوند با هم قرار می‌دهد. راهنما و راهگشای ما در تحلیل ساختار معنایی غزل‌های مورد بحث در این رساله، همین نکت? مشترک و مهم بوده است؛ به این صورت که تلاش ما برای نشان دادن روابط معنایی میان بیت‌ها در هر غزل، داخل در مقول? ساختارگرایی است و اغلب برای نشان دادن این پیوند‌ها از رویکرد هرمنوتیکی یعنی تأویل مدد جسته‌ایم و هدف از این تأویل نیز چیزی جز رسیدن به ساختار منسجم آن غزل و توضیح گسسته‌نمایی ظاهری میان اجزای آن یعنی ابیات آن، نبوده است. نکت? دیگر این که ما کوشیده‌ایم تا در هر یک از غزل‌های مورد بحث در این رساله، یک هست? مرکزی کشف کنیم و پیوند آن را با ابیات غزل نشان دهیم. این هست? مرکزی را می‌توان ژرف‌ساخت غزل شمرد که با روساخت غزل یعنی هر یک از ابیات به عنوان واحد‌های روساختی، پیوند معنایی دارد. و این نیز داخل در مقول? ساختارگرایی است یعنی در راستای یکی دیگر از اصول اساسی رویکرد ساختارگرایی است ؛اصلی که بیان می‌دارد «ساختار‌ها در زیر سطح روساخت قرار دارند».ت. یافته های تحقیق و نتیجه گیری: در ساختار معنایی غزل حافظ، هسته یا موضوعی مرکزی وجود دارد و ابیات هر غزل به عنوان واحدهای معنایی سازنده و یا شکل دهنده به ساختار معنایی آن غزل، همواره با این هست? مرکزی و غالباً با یکدیگر روابط معنایی دارند. اما کشف هست? مرکزی غزل‌ها و نشان دادن پیوند معنایی ابیات با این هسته و نیز نشان دادن پیوند معنایی ابیات با یکدیگر – که تلاشی است برای کشف انسجام ساختاری غزل- نیازمند تأمل بسیار و اغلب نیازمند تأویل است چرا که یکی از اهداف تأویل - چه سنتی و چه مدرن – کشف یا نشان دادن انسجام در ساختار معنایی متن – در این جا غزل – است. و چنین تأویلی بر این فرض مهم استوار است که متن – در اینجا غزل حافظ- از انسجام معنایی برخوردار است و از این رو تلاش می‌کند تا این انسجام معنایی را کشف کند؛ یا آن را بازسازی کند و یا انسجام معنایی نوینی برای آن بیافریند. در غزل حافظ یکی از عوامل مهمی که هم کشف هست? مرکزی غزل را دشوار می‌کند و هم پیوند معنایی ابیات در یک غزل و در نتیجه انسجام ساختار معنایی آن را گسسته می‌نمایاند و توجه به آن در کشف انسجام ساختار معنایی غزل، نقش موثری دارد، تغییر مخاطب ابیات (صناعت التفات) در یک غزل و گاه حتا در یک بیت است که هم بسامد بالایی دارد و هم اغلب به گونه‌ای پوشیده صورت می‌گیرد. و اما عواملی که در ایجاد انسجام ساختار معنایی غزل – غزل‌های مورد بحث در این پژوهش – نقش دارد، عبارتند از:الف) وجود هسته‌ای مرکزی در غزل. ب) تناسب و یا پیوند معنایی میان ابیات.ج) تناسب معنایی ردیف با هسته و یا موضوع غزل.د) تناسب معنایی مطلع و مقطع غزل.ه) استعاره‌گرایی.
حافظ و ابن‌فارض : بحثی در مقایسه نظرگاههای عرفانی حافظ و ابن‌فارض
نویسنده:
سعید زهره‌وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشته‌ای که پیشروی خواننده گرامی استبه رغم عنوان کلی "حافظ و ابن‌فارض " تنها در سه فصل و یکمقدمهء نسبتا طولانی فراهم آمده است . در مقدمه سعی شده استکه با استناد به مدارکتاریخی و پاره‌ای شواهد و قراین درونی از شعر حافظ و ابن‌فارض ، نزدیکی دیدگاههای آن دو و تشابه فضای شعرشان به اثباتبرسد اما در بابمتن، بیشتر حجم کار به دو مبحثمهم "هستی" و "عشق" اختصاصیافته است . در مدخل هر فصل و نیز در زیر هر یکاز عناوین کلی متن پوشششده استتا بشتر با نقل و قولهایی مستقیم از زبان بزرگان عرفان و تصوف ، زمینه را برای بحثهستی خود فراهم آورید. مقایسه اشعار حافظ و ابن‌فارضعمدتا به دو شیوه انجام پذیرفته است : گاهی به مقتضای شرایط مقایسه مستقیم و بیتبه بیتبوده و گاهی نیز به سببپرهیز از پراکنده‌گویی و جلوگیری از خلط مطالب ، شعر آنها به صورتموضوعی مورد مقایسه و تطبیق واقع شده است .
بررسی تطبیقی شاخصه های اخلاقی در مثنوی معنوی و بوستان سعدی
نویسنده:
طاهر طباطبائی وکیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بخش اعظمی از ادبیات فارسی را ادب تعلیمی تشکیل می‌دهد. قسمت عمده آن را اشعاری به وجود آورده‌اند که مضامین اصلی آنها تعالیم اخلاقی است که ضمن بیان فضایل و رذایل اخلاقی، انسان را به ترک رذیلت‌ها و کسب فضیلت‌های اخلاقی دعوت می‌کنند. مثنوی مولوی و بوستان سعدی از جمله این آثار تعلیمی و اخلاقی در زبان فارسی هستند که ابعاد تربیت عرفانی موجود در آنها از نکات مشترک تعلیمات مولانا و سعدی است. کیفیّت و نوع آموزه‌های اخلاقی این گونه شاعران و عارفان به نوع تعالیم، اندیشه‌ها و جهان بینی آنها بستگی دارد. مولانا انسان را موجودی غریب در این دنیای مادّی دانسته که از اصل خویش جدا گشته است. لذا به عنوان مرشد و مربّی و با روحیه خاص عارفانه خود، نگاهی متعالی به انسان در جهت رساندن او به مبدأ خویش و معشوق ازلی داشته وبا ارائه تعالیم عرفانی و شاخصه‌های اخلاقی، راه سعادت انسان را فراهم می‌آورد. سعدی به عنوان معلم اخلاق و بر پایه تعالیم شرعی و تا حدّی عرفانیِ خود، رذایل و فضایل اخلاقی را معرفی کرده وانسان آرمانی خود را به پیروی از آنها در جهت رسیدن به سعادت و اصلاح روابط انسانی دعوت می‌کند. به عبارتی دیگر، شاخصه‌های اخلاقی سعدی همان ایده‌آل‌های کلی و ذهنی وی هستند که برای اصلاح فرد و جامعه و رسیدن به سعادت و زندگی ایده‌آل مطرح کرده است. در این پایان نامه در ابتدا به تعاریف و مفاهیم مربوط به اخلاق، تربیت و عرفان و نوع روابط آن با یکدیگر پرداخته و سپس آن را در حوزه اجتماعی و فرهنگی، بویژه در عصر حیات سعدی و مولانا مهم دانسته و نقش داستان گویی و حکایت محور بودن این آثار را درقابل فهم بودن طبقات جامعه و عوام، موثر دانسته است. در فصول بعدی به بررسی مبانی نظری و اندیشه‌های مولانا و سعدی در دو بخش مجزا با معرفی صفات و ویژگی‌های انسان به صفات نفسانی و بُعد اخلاقی او پرداخته‌ایم.
مبانی دینی انسان شناسی در شعر فارسی
نویسنده:
علوی سیدحمیدرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هدف اصلی این مقاله، استخراج دیدگاهها و نقطه نظرات شعرای فارسی زبان راجع به انسان شناسی و سپس تبیین تفسیرمبانی دینی مربوطه می باشد که آن شعرا دردید گاههای انسان شناختی خود ازمتون دینی، آیات و روایات الهام گرفته اند و اساس و چارچوب انسان شناسی خود را برآن مبتنی ساخته اند. به منظور وصول به این هدف، اشعار حدود بیست تن از شعرای فارسی مورد برسی قرار گرفته و سپس با آیات قرآن کریم و شانزده تفسیر عربی و چهارده تفسیر فارسی قرآن و با سایر متون دینی که مشتمل برروایات اسلامی می باشند مورد مقایسه و بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار داده شده است .
صفحات :
از صفحه 126 تا 162