جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 37
نگاهی به کتاب: «درآمدی به وجود و زمان»
نویسنده:
ماندانا چگینی فراهانی
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تاریخ فلسفه از دیرباز سنت براین بوده است که برای فهم بهتر آثار بزرگ فیلسوفان، شرح‌های گوناگونی نگاشته شود، چنان‌که گاهی خود این شرح‌ها به آثاری ماندگار و بزرگ تبدیل شده‌اند. وجود و زمان نیز از آثار فلسفی بزرگ عصر ماست که معانی دشوار آن، انگیزۀ صاحب‌نظران برای نگارش شرح‌های متعدد بر آن را موجه می‌سازد. یکی از شرح‌های قابل استفاده، که به لحاظ حجم و تفصیل و دشواری بیان، مسیر اعتدال را برگزیده است، شرح آندرئاس لوکنر بر این اثر است، که در سال جاری با ترجمۀ دکتر احمدعلی حیدری وارد عرصۀ نشر شده است. این کتاب، اثری مفید و غنی برای علاقه‌مندان است که می‌توان آن را به‌عنوان منبعی دانشگاهی در اختیار دانشجویان مقاطع مختلف رشتۀ فلسفه و سایر رشته‌های مرتبط قرار داد. نوشتار پیش رو به معرفی کوتاه و ذکر ویژگی‌های این اثر می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 201 تا 209
زمان در پدیدارشناسی وجودی هایدگر و آنتولوژی صدرائی
نویسنده:
مهدی نجفی افرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث زمان و ارتباط آن با هستی یکی از مباحث مهم فلسفی است. حقیقت زمان و رابطۀ آن با هستی و انسان پرسش های مطرح در تاریخ تفکرات فلسفی بوده اند. زمان در اندیشۀ ملاصدرا در عالم طبیعت، جلوه ای از هستی است؛ هستی صدرا که هستی عام و اعم از سیال و ثابت بوده و زمان، منتزع از وجود سیال است. ملاصدرا با تلقی زمان به عنوان بُعد چهارم جسم، در اندیشۀ گذشتگان تحول جدی پدید می آورد و با این نگاه گسست میان اجزای زمان را از بین می برد. در هایدگر، با اینکه از وجود عام سخن به میان می آید، اما زمان در وجود انسانی یا دازاین قابل فهم است؛ لذا دربارۀ زمان، گذشته و آینده و حال، نه به عنوان مفهوم و قطعات فرضی زمان، بلکه به عنوان ابعاد وجودی حضور سخن به میان می آید. طبیعت و انسان در فلسفۀ ملاصدرا در افق زمان فهمیده می شود و در هایدگر از تاریخ و هویت تاریخمند وجود آدمی بحث می شود.
زمان در پدیدارشناسی وجودی هایدگر و آنتولوژی صدرائی
نویسنده:
مهدی نجفی افرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل فلسفۀ حقوق، شناخت قواعد حقوقی است. مکاتب مختلفی برای شناخت قواعد حقوقی و دست یافتن به منشأ و اصل حق به وجود آمده است. از جمله مکتب حقوق طبیعی یا حقوق فطری است. «منشأ و خاستگاه حق» در اصطلاح دانش فلسفۀ‏ حقوق، تعیین محلّ پیدایش حق و بر اساس آن، تعیین دلیل اعتبار یک حق است. در نگرش الهی از آنجا که همۀ هستی از آن خداست، هر حقی به خودی خود ثابت نمی­ شود. در اصل همۀ حقوق از آن خداست از آنجایی که انسان در نظام وجودی، جایگاه خاصی دارد حقوق او نیز -اگر به مقضای انسان بودنش دارای آن­ها باشد- خاستگاهی وجودی دارد. بر این پایه،‏ در این مقاله سعی بر آن است که با تبیین نظریۀ حقوق طبیعی از دیدگاه توماس آکویناس و حقوق فطری از دیدگاه فقه امامیه، امکان شناسایی خاستگاه این حقوق که در چارچوب دین به وجود آمده است، فراهم گردد. پس پرسش اصلی تحقیق نسبت بین عوالم وجودی است با حقی که انسان آن را با عقل در خویش می­یابد. از جمله دستاوردهای این پژوهش این است که هم آکویناس و هم فقهای شیعه حق طبیعی و فطری را دارای سرمنشاء وجودی می­دانند که همان علم الهی است البته تفاوت­هایی در بین این دو هست که بیشتر ریشه در تفاوت­های اسلام و مسیحیت دارد، و الاّ در نگرش خدامحورانه حق طبیعی یا فطری باید برآمده از امری وجودی و واقعی باشد و امری صرفاً اعتباری نباید باشد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 81
پدیدارشناسی؛ تنها روش هرمنوتیک فلسفی و نقد آن
نویسنده:
مسعود فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­ شناسی بنیادین هایدگر مبنای فلسفی هرمنوتیک فلسفی گادامر است. روش هایدگر در فلسفه بنیادین و در نتیجه روش گادامر در هرمنوتیک فلسفی- به تصریح خودشان- تنها پدیدارشناسی وجودی است. از این جهت در هرمنوتیک فلسفی مفاهیمی همچون حقیقت، وجود، فهم، معنا، جهان و... با رویکردی پدیدارشناختی بازتعریف شده­اند و از این جهت استعمال این واژگان در این هرمنوتیک و فلسفه با استعمالشان در دیگر هرمنوتیک‏ها و فلسفه­هایی که روششان پدیدارشناسی نیست، کاملاً متفاوت است. اما نکته اینجاست که پدیدارشناسی وجودی دچار نقدهای بنیادینی است که آن نقدها سبب می­شود هم هستی­شناسی بنیادین هایدگر و هم هرمنوتیک فلسفی گادامر دچار بحران جدی شود؛ زیرا پدیدارشناسی از اساس ایجاد شد تا تطابق عین و ذهن را حل کند؛ ولی عملاً ناکام ماند و با بازتعریف‏هایی که از مفاهیم بنیادی کرد، تنها صورت مسئله را پاک نمود و در نتیجه نمی­تواند نقطه تکیه­گاهی مناسب برای هرمنوتیک فلسفی فراهم کند. دیگر اینکه پدیدارشناسی به دلیل اینکه نهایتاً مبتنی بر فرد است و دایره تأثیر آن تنها در خصوص ظهوراتی است که برای مفسر ایجاد می­شود، به نسبی­گرایی و حتی ایدئالیسم منجر می­شود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 65
تحول هرمنوتیکی پدیدارشناسی: هایدگر و ریکور
نویسنده:
میثم دادخواه، علی نقی باقرشاهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هستی­شناسی و هرمنوتیک در قرن بیستم تعاملاتی جدی با هم داشته­ اند؛ تعاملی که البته از طریق پدیدارشناسی ممکن شد و اوج این ارتباط را در آثار سه فیلسوف مطرح این قرن یعنی هایدگر، گادامر و ریکور می‏توان مشاهده کرد. در این مقاله مروری بر ویژگی های برجسته خط سیر فلسفی ریکور ارائه می­شود؛ مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی در تلفیقی منطقی از دو شق عمده هرمنوتیک، یعنی هرمنوتیک رمانتیک و پدیدارشناختی دارد؛ تلفیقی که به دنبال آن است تا حق هر دو نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده، در عین حال نقاط ضعف آنان را نیز تا حدودی پوشش ­دهد. درحقیقت ریکور در روند فلسفی خویش به جای اینکه همانند هایدگر مستقیماً به مسئله هستی ­شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه تأملی درنهایت هستی ­شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی­دهد؛ ازاین­رو برای ریکور نیز هستی ­شناسی مسئله بنیادین بود؛ اما او مسیری طولانی­تر را برای رسیدن به این هدف برگزید؛ مسیری که در آن لازم بود پدیدار­شناسی نیز در ساختاری جدید و به شکلی متفاوت از هوسرل و هایدگر مطرح شود. تلاش این نوشتار بررسی این مسیر طولانی­تر در مقایسه با نگاه مستقیم هایدگر به مسئله هستی­ شناسی و بیان این ادعاست که برگزیدن این راه با وفادارماندن به هستی­ شناسی هم ممکن و هم لازم بوده است؛ از سوی دیگر بررسی و ایضاح نقش هایدگر و ریکور در تحول پدیدارشناسی هوسرل از طریق تزریق هرمنوتیک به آن، بخش دیگری از این نوشتار را تشکیل می­دهد؛ همچنین این موضوع را نقد و ارزیابی خواهیم کرد که ریکور تا چه میزان توانسته است تاریخی‏بودن فهم انسان را در کنار جنبه عینی ­گرایانه معرفت­ شناسی حفظ کند و رویکرد او در تلفیق میان تبیین و فهم با چه چالش­هایی روبروست.
صفحات :
از صفحه 109 تا 138
مرگ، آینه بینش هستی شناختی مارتین هیدگر
نویسنده:
حیدری احمدعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هیدگر «دازاین» را موجودی تعریف کرده است که در میان موجودات دیگر از این خصیصه ممتاز برخوردار است که هم و غم هستی دارد و اگر پرسش هستی نقطه کانونی تاملات معرفتی اوست، ناشی از این خاستگاه و ویژگی بنیادین او است. اما کدام یک از امکانات «دازاین» بیشترین مجال و رخصت را برای مواجهه و تلاقی او با هستی فراهم می آورد؟ هیدگر این امکان را به عنوان خاص ترین امکان «دازاین»، مرگ معرفی می کند. آنچه که ما در این مقاله بر عهده گرفته ایم این است که بیان ضمنی و تلویحی هیدگر را در ترجمان هستی شناختی مرگ، به صراحت و روشنی بیان کنیم. نگارنده با رجوع به مولفه های پنج گانه مرگ در تعریفی که هیدیگر از آن به دست می دهد، وجوه هستی شناختی این مقومات را بررسی کرده است. نگاه هیدگر به مرگ، هستی شناختی و به تعبیر او اگزیستنسیال است. به باور هیدگر همه تتبعات و پرسش هایی که مرگ را از منظر زیست شناختی، روان شناختی، کلامی و انحای دیگر بررسی می کند، از حیث روش، به تحلیل اگزیستنسیال مسبوقند. این منظر برخلاف تلقی رایج از مرگ، آن را آینه هستی می سازد و با استمداد از آن به عنوان امکانی نهایی که در بطن خود نابودی هر امکان دیگری را می پرورد، راهی به هستی می گشاید. تقرب وجودی به مرگ، مرگ آگاهی را از توجه آسیب شناختی، آیینی و یا قوم شناختی به مرگ ممتاز می کند. کوش برای نشان دادن تفصیلی مضامین هستی شناختی عناصر مرگ در بیان هیدگر و مقایسه آن با باورهای «تصلب یافته» موجود بین و به تعبیر هیدیگر انتیک، مرادی است که این جستار در پی آن است.
صفحات :
از صفحه 43 تا 70
انسان، متن و مرجعیت
نویسنده:
مسگری احمدعلی اکبر, قاسمی حمید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی مقاله، ارائه دادن تصویری کلی از اوضاع کلی از اوضاع فکری- فرهنگی زمانه ماست از حیث تلقی ای که انسان کنونی از نسبت خود با حقیقت دارد. بدیهی است که دست کم یکی از راه های درک تلقی انسان کنونی از نسبت خود با حقیقت، بررسی سیر تطور این تلقی در تاریخ است. ما این بررسی را با تبارشناسی سنت کتابت، و نقشی که متن- به عنوان دستاورد سنت کتابت- در فرهنگ های کهن و جدید داشته است، به انجام می رسانیم.«متن» برای این بررسی از این لحاظ دستاویز خوبی است که به گواه تاریخ همواره مرجع حقیقت پنداشته می شده است و تا امروز نیز «کتاب»، در فیلم ها، داستان های کودکان، تابلوهای نقاشی و قطعات ادبی و شعری، نماد«دانش» یا «حقیقت» انگاشته می شود. پس این چنین می انگاریم که تلقی ای که انسان در خصوص نسبت متن و حقیقت دارد، تابعی از تلقی ای است که از نسبت خود با حقیقت دارد و پژوهش خود را بر این انگاشته پی می گیریم. بدین ترتیب ما، به ویژه به این خاطر که قصد داریم تلقی انسان«کنونی» را از نسبتش یا حقیقت بسنجیم، ناگزیر از پرداختن به بحث هرمنوتیک هستیم. اما از آنجا که علاقه ما به هرمنوتیک نه در راستای علایق زبان شناختی ما، بلکه ناشی از پرسش فلسفی ما (انسان کنونی خود را در چه نستی حقیقت می یابد؟) است، پس طبیعی است که هرمنوتیک فلسفی، از میان گرایش های دیگر ذیل این عنوان، برایمان اهمیت مضاعف بیابد. چرا که در هر هرمنوتیک فلسفی، نتایج آنچه در ضمن مباحث مربوط به متن طرح می شد، صراحتا تعمیم می یابد و بعد هستی شناختی پیدا می کند؛ و سر انجام، هایدگر، به عنوان بانی این نوع هرمنوتیک کانون توجه ما قرار می گیرد.پاسخ نهایی ما به این پرسش این است که انسان امروز شانس خود را در نیل به حقیقت به نحو مستقیم و بی واسطه، بسیار بالا ارزیابی می کند و ملاقات رو- در- رو را با شاهد حقیقت ممکن می یابد. بدیهی است، از آن جا که مدعای مقاله صرفا «شرح» اوضاع فرهنگی از این حیث، به عنوان یک امر واقع است، تمامی آنچه گفته می شود، متضمن تائید یا رد تفکر هایدگر در این جا به اصطلاح بین الهلالین نهاده شده است و نگارنده خود را در مقام داوری در باب تفکر هایدگر نپنداشته است.
صفحات :
از صفحه 145 تا 173
تعریف و تشخیص انسان از نگاه ملاصدرا و کارل یاسپرس
نویسنده:
حسین کرمی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یاسپرس و صدرا گرچه به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند ولی هر دو بر ضرورت شناخت انسان تاکید و به وجود هسته ای مرکزی به نام نفس اشاره دارند که به علت فعالیت و مدرک بودن و نیز حرکت و آزادی، غیرقابل تعریف و شناسایی حدی است. این حقیقت دارای تعین ها و تحصل ها و مراتب بی شمار است. اساسا انسان دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نیست و هر فردی خود، نوع منحصر به فرد است. در نظام فکری صدرا نفس و بدن باهم ارتباط دارند و بدن، مرتبه نازله نفس و نفس، حقیقت تکامل یافته بدن است. نزد یاسپرس نیز وجوه انسان که عبارتند از دازاین آگاهی کلی، ذهن و نفس با هم در ارتباط و تعاملند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 109
روزگار
عنوان :
نویسنده:
فرزین بانکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
یکی از مهم ترین کارهایی که در هر ترجمه ای انجام می شود، معادل یابی درست است. اهمیت این کار بدین سبب است که پیوند مفهوم تازه را با فرهنگ بومی امکان پذیر می کند. برای انتخاب درست توجه به چند نکته اهمیت دارد. به ویژه اینکه در معادل یابی نباید ارتباط واژه تخصصی و طیف معنایی آن در زبان روزمره را نادیده گرفت. این مقاله برای معادل یابی و مراحلِ کار، با انتخاب معادلی برای واژه آلمانی Dasein و کاربردِ آن در اندیشه هیدگر، در عمل روشی را ارایه می دهد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 64
  • تعداد رکورد ها : 37