جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
تحلیل ارتباطات انسانی در سوره انفال مبتنی بر نظریه استخلاف
نویسنده:
محمد سلطانیه، محمدرضا قائمی نیک، محمد رفیق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قرآن از قوانین الزامآوری سخن گفته است که از آنها به سُنن تعبیر کرده که در علوم اجتماعی به آن سنتهای اجتماعی گفته میشود. بر اساس دیدگاه اجتماعی شهید صدر، سه عنصر طبیعت، انسان و رابطه آنها، جامعه را تشکیل میدهند که از این رابطه بر اساس مبانی قرآنی شهید صدر، به استخلاف تعبیر شده است. مسئله این پژوهش فهم چگونگی نوع رابطه انسان با دیگر انسانها بر اساس نظریه استخلاف در آیات مرتبط در سوره انفال است که با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف کشف نوع ارتباط انسان با دیگر انسانها بر اساس آیات سوره انفال بوده است تا مدل ارتباطات انسانی در جامعه انسانی و بر اساس نظریه استخلاف شناسایی شود. این مسئله با توجه با آیات سوره انفال، قابلتقسیم به ارتباطات در سطح جامعه خرد (نظام خانواده) و سطح کلان میشود. درمجموع یافته های این مقاله نوع ارتباط با فرزند و اصلاح ذات البین بهعنوان مصداق اتم ارتباطات خانوادگی را در سطح خرد و انفاق به مردم، تألیف قلوب و صلح در سطح کلان موردبررسی قرار داده است. ارتباط انسان با دیگر انسانها در سطح خرد یا ارتباطات درون خانوادگی بهعنوان کوچکترین واحد اجتماعی، باید با توجه به این نکته باشد که فرزند و همسر انسان، ممکن است وسیله آزمایش او باشد و رابطه انسان با آنها، باید بر مبنای استخلاف )شایستگی زن و فرزند برای پذیرفتن مقام خلافت الهی( بهصورت بالفعل باشد. کمک و دستگیری از دیگران، تألیف قلوب و صلح ازجمله موارد برای افزایش سطح همبستگی اجتماعی برای ارتباطات انسان با انسان های دیگر در سطح کلان است. ارتباطاتی که همگی باید بر مبنای نظریه استخلاف و بر پایه محبت به همه انسان ها برای ایجاد آمادگی در آن ها برای رسیدن به مقصود خلقت یعنی دستیابی به مقام خلافت و جایگزینی خداوند متعال در زمین ایجاد گردد.
صفحات :
از صفحه 56 تا 78
بررسی ارتباط متقابل نفس انسان، شاکله و امت در نظام اجتماعی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمد سلطانیه ، محمد رفیق ، حسن خیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترسیم نظام ‌اجتماعی مستلزم ترسیم منطق حاکم بر ارتباط دوسویه نفس، شاکله و امت است. بدون توجه به این منطق نمی‌توان برداشت ‌مناسبی از چیستی و کیستی فرد و جامعه داشت. در این مقاله تلاش شده است تا با ترسیم شبکه مفهومی اصطلاحات در سطوح مختلف حیات فردی و اجتماعی، به منطق حاکم بر ارتباطات انسان با خویش، و بین افراد انسانی و به صورت اجتماعی پرداخته شود. جمع آوری داده‏ها به صورت کتابخانه‏ای و با روش توصیفی، تحلیلی به پرسش چیستی منطق حاکم بر سه عنصر نفس انسان، شاکله و امت، پاسخ داده شده است. بر اساس نتایج حاصل از مقاله، "عقل" و"تزکیه"منطق حاکم بر رابطه انسان با خود است. "قدر وسع" و "قدر عقول" که در شاکله تجلی یافته است، منطق حاکم بر ارتباط انسان با دیگر انسان‏هاست. "امامت" منطق حاکم بر امت است و در نهایت، "استخلاف"منطق حاکم بر رابطه دوسویه بین نفس انسان، شاکله و امت است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
تبیین مؤلفه‌های رابطه متقابل عوامل اجتماعی و انواع معرفت؛ بررسی مقایسه‌ای دیدگاه ماکس شلر و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد سلطانیه ، محمد رفیق
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رابطه متقابل عوامل اجتماعی و انواع معرفت که «تعیّن اجتماعی معرفت» نامیده می‏شود، عینیت خارجی یافتن معرفت از حیث اجتماعی یا تاثّر و تشخّصی است که معرفت‌های مختلف انسان از عوامل اجتماعی می‌پذیرد. این پژوهش بنیادین، با استفاده از روش اکتشافی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، در پی پاسخ به این سوال است که بر اساس دیدگاه ماکس شلر و علامه طباطبایی، تعیّن اجتماعی معرفت چگونه است؟ یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد مؤلفه‌های این رابطه متقابل شامل عمق، درجه، سطح، عامل مسلّط و موضوع است. طباطبایی بر این باور است که غیر از معارف بدیهی، حضوری، کلی نظری و برخی از معرفت‌های کلی عملی، بقیه معارف، تحت تأثیر عوامل زیستی، محیطی، غیبی و اجتماعی و فرهنگی قرار دارند که این تأثیر، اقتضایی است و به مرحله علیّت حتمی نمی‌رسد. محور اصلی این تحول‌های معرفتی را اعتباریّات به‌ویژه اعتباریّات پس از اجتماع می‌داند که کاملاً از تعیّن اجتماعی برخوردارند. یعنی کلّ اعتباریات متأثر از جامعه‌اند، هرچند اعتباریات بعد از اجتماع با شدت بیشتری تحت این تأثیر قرار دارند. ماکس شلر شکل و محتوای معرفت را مطرح کرده که محتوا را از تعیّن اجتماعی مصون می‌داند و فقط شکل معرفت را دارای تعیّن اجتماعی می‌داند. البته طباطبایی و شلر هر دو معتقدند که هیچ نوع علیّتی بین جامعه و معرفت وجود ندارد و تأثیر جامعه فقط در حد اقتضاء است. طباطبایی فقط در اعتباریات پس از اجتماع و شلر در شکل معرفت به این اقتضا قائل است. به عقیده شلر، عوامل معنوی و واقعی به طور مشترک، باعث تعیّن معرفت می‌شوند. البته فقط شکل معرفت‌های سه گانه دین، فلسفه و علم هستند که آماج تعیّن قرار می‌گیرند. بنابراین عصاره نظریه طباطبایی به بحث اعتباریات و نظریه شلر به شکل و محتوای معرفت برمی‌گردد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 53
بررسی نظام خانواده مبتنی بر نظریه استخلاف شهیدصدر
نویسنده:
محمد رفیق ، فاضل حسامی ، حسن خیری ، سید مذر حکیم
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس نظریه استخلاف شهیدصدر چه نوع نظام اجتماعی ترسیم می‌شود. سوالی است که این نوشتار با روش‌های، تفسسیری- استنطاقی و تحلیلی- استنباطی و با تتبع آثارارزشمند شهیدصدر، در صدد جواب آن می‌باشد. بر اساس آراء و نظریه اجتماعی شهیدصدر، هر جامعه از سه عنصر تشکیل می‌شود: طبیعت، انسان و رابطه. ماهیت عنصر سوم است که مابه الامتیاز ماهیت جوامع بشری از یکدیگر است. قرآن کریم، ماهیت تکوینی این رابطه را استخلاف قلمداد می‌کند؛ که بر اساس آن، انسان به عنوان جانشین و امین الهی پا بر زمین گذاشته است. ازاین روی شاکله کلی نظام خانواده استخلافی و اصلح این است، که در همه روابط خانواده در هر سطح آن، روح استخلافی وجود دارد. در نظام‌خانواده استخلافی مرد «قَیِّم» است واین مفهوم غیرازمردسالاری است؛ حفظ منزلت زن دراین نظام، ازمهمترین رکن خانواده‌قرآنی است که دارای کارکردهای زیادی می‌باشد؛ ایفای این نقش به انجام وظایفی ازقبیل، خانه داری، شوهرداری وپرورش فرزند، حِصن وحفاظت ورفع نیازهای مادی و معنوی خانواده باحفظ منزلت «محصِن»و«قیم» همسراست. جایگاه فطری و واقعی مرد درنظام خانواده استخلافی قیم، مدیر، محافظ، رئیس، امیر وولی اعضای خانواده وهمسراست. استخراج واژه محصِن و قیم برای مردان و واژه محصَنه و قانته برای منزلت اجتماعی زنان، از نوآوری‌های این پژوهش است.
  • تعداد رکورد ها : 4