جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
تحلیل نظریه علم دینی دکتر مهدی گلشنی با تکیه بر مباحثه گلشنی و استنمارک
نویسنده:
حمید حسنی ، بابک داداشپور ، کامران قیوم زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مهدی گلشنی در تلاش برای تبیین «علم دینی» می‌گوید که علم نه تنها از نظر جهت-گیری و کاربرد، بلکه از نظر چارچوب متافیزیکی حاکم بر نظریه‌ها، به دینی و سکولار تقسیم می‌شود. وی چنین استدلال می‌کند که چون علم بی‌طرف ـ در مرحله داوری ـ غیرواقع‌گرایانه و دشوار است، پس علم باید غیربی‌طرف (و در طرف دین) باشد. «مایکل استنمارک» معتقد است که علم دینی به معنای «دارای تعلق دینی» (Religiously Partisan) در مرحله تعیین مسأله و کاربرد کاملا ممکن و حتی اجتناب‌ناپذیر است، اما استدلال گلشنی بر غیرواقع‌گرایانه بودن علم بی‌طرف (Impartial) در مرحله داوری نظریه را ناکافی می‌داند. گلشنی در پاسخ به استنمارک، تأکید می‌کند که سخن وی اختصاص به نظریه‌های بنیادین مثل منشأ عالم و منشأ حیات داشته است. وی همچنین می‌گوید بعضی از این مثال‌های نقض ناشی از تفسیر متفاوت دانشمندان مسلمان از اعتقادات دینی است. استنمارک با ذکر مثال‌های نقض دیگری شواهد گلشنی درباره‌ی غیرواقع‌گرایانه بودن بی‌طرفی در نظریه‌های بنیادین را نیز به چالش می‌کشد. در این مقاله، با روش تحلیلی ـ توصیفی این مباحثه را بررسی می‌کنیم. سپس استدلال جدیدی علیه نظریه علم دینی گلشنی اقامه می‌کنیم تا نشان دهیم پیشفرض‌های متافیزیکی مورد نظر گلشنی به دلیل «معقولیت‌شان» دخالت داده می‌شوند، نه «دینی بودنشان».
نقد و بررسی دیدگاه ون‌اینواگن [همایش عقلانیت، خداباوری و خداناباوری]
سخنران:
کامران قیوم‌زاده
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
برای مشاهده فیلم سخنرانی به آدرس داده شده در آپارات مراجعه کنید.
ذات‌گرایی و منطق موجهات ارسطو
نویسنده:
کامران قیوم‌زاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ارسطو با معرفی منطق موجهات در کتاب ارگانون خود از یک طرف و ارائه‌ی نظریه‌ی ذات‌گرایی و مفهوم ذاتی در دو کتاب ارگانون و متافیزیک پیش‌قراول یکی از مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین مباحث متافیزیکی و منطقی در تاریخ فلسفه بوده است. ارائه‌ی تفسیری منسجم از این منطق و منطبق ساختن آن با روایات ذات‌گرایی ارسطو در ارگانون و متافیزیک، یکی از موضوعات داغ و مهم در بین ارسطو‌شناسان و مورخان منطق بوده است. این تأویل و تفسیر سخنان ارسطو از طریق نوشته‌های او و سنجش آن با مباحث جدید فلسفی صورت می‌گیرد. در این مقاله سعی شده است پس از نقد یکی از این تفاسیر که در منطق موجهات جدید و فلسفه‌ی منطق به تمایز "جهت جمله" و "جهت شیء" شهره شده است، به معرفی تفسیری جدید از جملات موجه، که توسط ریچارد پترسون ارائه شده است، بپردازیم که دارای دو ویژگی اساسی باشد. ویژگی اول به سازگاری نظام منطق موجهات ارسطو مربوط می‌شود که با این تفسیر می‌توان گفت که بهترین تبیین ممکن در این زمینه در بین تفاسیر موجود است. ویژگی دوم به انطباق این تفسیر با ذات‌گرایی ارائه شده توسط ارسطو در متافیریک اشاره دارد. با آزمون بر روی استدلال‌های موجه مرکب از دو قضیه‌ی ضروری به اثبات و تأیید این نظریه که به تمایز گزاره‌های موسوم به "ضروری قوی" و "ضروری ضعیف" اشاره کرده است، می‌پردازیم.
مسأله تعهد وجودی و معمای گیچ
نویسنده:
کامران قیوم زاده ، علیرضا دست افشان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
پرسش اصلی در مسائل تعهد وجودی این است که کاربرد زبان و آنچه می گوییم تا چه حد ما را نسبت به وجود اشیا و به ویژه اشیایی که درباره ی آنها سخن می گوییم متعهد می سازد. معمای گیچ که یک مسأله ی مشهور در متون ارجاعی است به مسأله ی تعهد وجودی برای راوی (گوینده سوم شخص) در متونی که بیش از دو گوینده دارند مربوط می شود. راه حلی که از آن دفاع می کنیم این است که اگر گوینده ی اول و گوینده ی دوم درباره شیءای سخن بگویند که (در ابتدا) وجود نداشته است اما آن دو درباره ی آن به گونه ای سخن می گویند که گویی وجود دارد، می توان گفت که آنان شیء مورد نظر را به عنوان یک شیء مجرد افسانه ای خلق کرده اند. اکنون اگر راوی یا گوینده ی سوم قصد بازگو کردن سخن آن دو را داشته باشد، می تواند خود را به وجود آن شیء مجرد متعهد سازد (چراکه آن شیء خلق شده است و وجود دارد) بی آنکه صفاتی را که آن دو گوینده به شیء مذکور نسبت داده باشند، قبول کند.
دلالت شناسی ضمایر اشاره ای مرکّب
نویسنده:
کامران قیوم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دلالت‌شناسی ضمایر اشاره‌‌ای مرکّب یکی از مباحث مهم در فلسفۀ زبان است. سه مسئلۀ اساسی در این حوزه را می‌توان این گونه بیان کرد: 1) آیا این ضمایر دالّ محض هستند و یا عباراتی مسوّر؟ 2) آیا در ضمیر مرکّب «آن ب» عبارت «ب» در تعیین مدلول و موفقیت‌‌‌آمیز‌ بودن اِرجاع ضمیر نقشی دارد؟ و 3) سهم عبارت «ب» در گزاره‌‌ای که بیان می‌شود، چیست؟ در پاسخ به پرسش اول، باید گفت که ضمایر اشاره‌‌ای مرکّب، دالّ محض هستند. در پاسخ به پرسش دوم از این نظر دفاع می‌شود که عبارت «ب» در ارجاع موفقیت‌‌‌آمیز ضمیر به مدلول خود نقش دارد. به عبارت دیگر‌‌، اگر به فردی اشاره کنیم و بگوییم «آن ب» برای آن‌ که این ضمیر به‌طور موفقیت‌‌‌آمیز به آن فرد دلالت کند لازم است که فرد صفت «ب» را دارا باشد‌‌، در غیر‌ این صورت، ضمیر به هیچ چیز ی دلالت نخواهد کرد و در پاسخ به پرسش سوم، می‌توان گفت که عبارت «ب» سهمی در گزاره‌‌ای که بیان می‌شود، نخواهد داشت و بخشی از خبری که دربارۀ شیْ‏ء مورد اشاره می‌دهد نیست.
صفحات :
از صفحه 169 تا 186
قضیة ناتمامیت گودل و فلسفة ذهن
نویسنده:
کامران قیوم زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از کاربردهای اساسی قضایای ناتمامیت گودل در فلسفه، نقش آن‌ها در استدلال‌هایی است که بین ذهن انسان از یک طرف و یک الگوریتم (ماشین) یا نظام صوری متناهی از طرف دیگر مقایسه به عمل می‌آورند. دو استدلال متمایز در این زمینه مطرح گشته است. در هر دو استدلال درک صدق جملة گودل توسط انسان، به عنوان ملاکی برای تفوق بر هر ماشینی قلمداد شده است. اما ایرادهایی چند بر هر دو استدلال وارد است. در این مقاله با شرح و بسط استدلال‌های ذکر شده، به بررسی مجادلات و مباحثات دامنه‌داری که میان دو گروه مکانیک‌گرا و ضد مکانیک‌گرا وجود داشته است پرداخته‌ایم. با تحلیل دقیق قضایای ناتمامیت و ارتباط آن‌ها با معرفت حسابی بشر می‌توان چار چوب‌های موجود در زمینة بحث مورد نظر را شکل داد. با تحلیل دقیق این مسأله می‌توان گفت که هیچ نوع دلیل قاطعی، با استفاده از این قضایا، برای تفوق ذهن بشر بر ماشین وجود ندارد؛ بلکه تنها می‌توان گفت که با اعمال این قضایا و انتخاب حوزة شناخت‌پذیر ریاضی بشر به عنوان یک پیش‌فرض تقابل یا تعاند انسان و ماشین به چه معناست.
صفحات :
از صفحه 18 تا 103
 بررسی معناشناختی گزاره در منطق رواقی
نویسنده:
سارا خاکی پور بیرق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
دانشگاه شهید مدنی آذربایجان,
چکیده :
چکیده شناسایی گزاره در منطق رواقی از رهگذر یک تمایز میسر است؛ تمایزی که رواقیان بین نشانه، معنا و مصداق قائل اند. مشابه چنین تمایزی در نظریه های معنایی فرگه و کارناپ نیز مشاهده می شود. همچنین بین معنا شناسی رواقی و برخی از نظریه های جدید، به خصوص معنا شناسی فرگه و کارناپ شباهت های بسیاری وجود دارد. رواقیان معنا را «لکتون» می نامند؛ معنا همان چیزی است که وقتی بربرها کلمات ادا شده به زبان یونانی را می شنوند، آن را نمی فهمند. «آکسیوما» یا «گزاره ی رواقی» معنایی کامل است که یا صادق است یا کاذب و به خودی خود قابل اثبات است. مهم ترین وجه تمایز گزاره ی رواقی با گزاره در معنای امروزین آن، زمانمند بودن گزاره های رواقی است یعنی گزاره ی رواقی در یک زمان خاص می تواند صادق یا کاذب باشد و در زمانهای دیگر چنین نباشد. از نظر رواقیان تمیز گزاره از جمله ای که گزاره با آن بیان می شود ضرورت دارد. مهم ترین اقسام گزاره های مولکولی رواقی عبارتند از: شرطی، عطفی، فصلی. برخی از این گزاره ها تابع ارزشی اند و برخی دیگر چنین نیستند. رواقیان از صادق و کاذب بودن «گزاره»، «تابع گزاره ای» و «حکم تخیلی» سخن گفته اند اما در مورد حکم تخیلی قائل به ارزش های سوم و چهارم نیز بوده اند؛ احکام تخیلی خاصی که نه صادق اند و نه کاذب و احکام تخیلی دیگری که هم کاذب هستند و هم صادق. در گزاره های موجه رواقی با دو رویکرد متفاوت مواجهیم: نخست، موجهات دئودوری که درباره ی گزاره های ناموجه از این جهت که ممکن، ضروری، ناممکن و غیرضروری هستند بحث می کند یعنی امکان، ضرورت، امتناع و عدم ضرورت از خصوصیات اصلی یک گزاره ی در طول زمان هستند، همانطور که صدق و کذب از ویژگی های اولیه ی یک گزاره ی رواقی در طی زمان هستند. رویکرد دوم شامل موجهات فیلونی و خروسیپوسی است بدین ترتیب که قابلیت های مربوط به امکان، امتناع، ضرورت و عدم ضرورت در طی زمان تغییر نمی کنند. پیامد مهم فلسفی موجهات دئودوری، پذیرش تقدیرگرایی است. انواع استلزام در منطق رواقی شامل استلزام فیلونی، استلزام دئودوری و استلزام خروسیپوسی، شرایط صدق متفاوتی را برای گزاره های شرطی تعریف می کنند. استلزام فیلونی همان استلزام مادی در منطق جدید است اما استلزام دئودوری و استلزام خروسیپوسی را نمی توان معادل استلزام اکید در معنای امروزین آن دانست. برخی انسجام موجود در گزاره ی شرطی خروسیپوسی را قوی تر از قانون های طبیعی دانسته اند.
تبیین معنایی گزاره‌های شرطی در منطق رواقی-مگاری
نویسنده:
کامران قیوم زاده، سارا خاکی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گزاره­های شرطی به عنوان یکی از وجوه اساسی ساختار منطق رواقی- مگاری­ها، از سوی منطق­ دانان این نحله منطقی به انحاء متفاوتی تعریف شده­ اند و شرایط صدق این گزاره ­ها آنها را با تعابیر معنایی متفاوتی قرین ساخته است. در این مقاله نخست سعی شده است در خصوص تمایز ساختاری منطق رواقی- مگاری با منطق ارسطویی به اجمال، مطالبی ذکر شده و جایگاه گزاره­ های شرطی در این نظام منطقی روشن شود؛ سپس با برشمردن انواع گزاره ­های شرطی و شرایط صدقشان در منطق رواقی-مگاری و تطبیق و مقایسه آنها با تعاریف جدید استلزام در منطق جدید به توصیف معنایی امروزین این گزاره ­ها پرداخته شود. غالب پژوهشگران در این حوزه به ارزیابی استلزام­ های رواقی-مگاری در پرتو تطابق یا عدم تطابقشان با تعاریف استلزام مادی، استلزام اکید و قانون­های طبیعی اهتمام داشته ­اند و ما در این مقاله با استناد بر این آراء و ارزیابی ­ها در پی بررسی و تحلیل معنایی گزاره­ های شرطی رواقی- مگاری برآمده ­ایم.
صفحات :
از صفحه 297 تا 315
مهمترين نوآوريهای منطقی خونَجی و نقش ابهری در بسط و گسترش آنها
نویسنده:
اکبر فایدئی, كامران قيوم‌زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
چکیده :
نقش خونَجي و ابهري در تحول و رشد منطق سينوي، در قرن هفتم هجري، انكارناپذير است. آنها افزون بر بسط و گسترش برخي از نوآوريهاي ابن‌سينا، و جرح و تعديل در برخي از افكار فخر رازي، از ابتكارات منطقي خاصي برخوردار بوده‌اند. از جمله اين ابتكارات ميتوان اين موارد را بر شمرد: تقسيم قضية حملية محصوره به چهار نوع حقيقية مطلقه، خارجية مطلقه، حقيقي الموضوع و خارجي الموضوع؛ افزودن قضية ذهنيه بر تقسيم ثنايي حملية مسوره به حقيقيه و خارجيه؛ تفكيك عكس نقيض مخالف از عكس نقيض موافق؛ كشف قضية طبيعيه و خارج ساختن آن از مهمله و شخصيه‌انگاري؛ كشف انعكاس سالبة جزئيه در خاصتين؛ بحث مستوفي در شرايط و حكم انتاج شكل چهارم در مختلطات و افزودن سه ضرب بر ضروب منتج آن در موجهات مركبه. در اين نوشتار هدف اينست كه به تبيين و بررسي موارد مذكور بپردازيم.
صفحات :
از صفحه 79 تا 90
  • تعداد رکورد ها : 9