جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 19
تحلیل نسبت زمانْ‌آگاهی و خودآگاهی در فلسفۀ هوسرل
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هوسرل در آثار خود از سه سطح از زمانْ‌آگاهی بحث می‌کند که این سه سطح عبارت‌اند از: آگاهی از زمان عینی (کیهانی)، زمانْ‌آگاهی سوبژکتیو و آگاهی از زمان درونی (آگاهی مطلق). از نظر هوسرل این سطوح در حقیقت لایه‌های تقوم زمان هستند و مبنای تقوم هر لایه را باید در مرتبه یا لایۀ عمیق‌تر جستجو کرد تا به عمیق‌ترین لایۀ زمانْ‌آگاهی، یعنی همان آگاهی مطلق رسید. آگاهی مطلق، مقوم هر درک و معنایی از زمان است؛ اما در عین حال، خود به‌وسیلۀ هیچ امر دیگری تقویم نمی‌شود، بلکه قوام آن قوام درونی است. این عمیق‌ترین لایه در حقیقت جریان مستمر و وحدت‌بخش آگاهی‌است که تمامی اعمال و افعال قصدی آگاهی در آن ریشه دارند. برخی از هوسرل‌پژوهان معاصر برای تبیین این معنا از زمانْ‌آگاهی و نسبت آن با زمانْ‌آگاهی سوبژکتیو، با رجوع به آثار هوسرل و دیدگاه وی دربارۀ تأمل، به تمایز بین دو نوع خودآگاهی، یعنی خودآگاهی پیشاتأملی و خودآگاهی تأملی اشاره کرده و این جریان بنیادین و وحدت‌بخش آگاهی را که مقوم هر درکی از زمان و زمانمندی است، با خودآگاهی پیشاتأملی متناظر دانسته‌اند. بر این اساس، آگاهی مطلق به‌عنوان نوعی خودآگاهی پیشاتأملی به معنای زیست و تجربۀ غیر ابژه‌ساز و غیر مضمون‌سازی است که هم بنیان ابژکتیویته و هم ریشه و بنیان سوبژکتیویتۀ استعلایی است.
صفحات :
از صفحه 37 تا 54
نسبت آگاهی با خودآگاهی: نقد دیدگاه کریگل با نظر به آرای ابن ‏سینا
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کریگل در آثار خود، دیدگاهی رایج در فلسفۀ ذهن را نقد کرده است که براساس آن، رابطۀ مستقیم بین آگاهی و خودآگاهی وجود ندارد. وی مشکل این دیدگاه را از این جهت دانسته است که طرفداران آن نتوانسته‌اند بین انواع متفاوت خودآگاهی، تمایز قائل شوند. کریگل پس‌از متمایزکردن چهار نوع خودآگاهی به این نکته اشاره کرده است که نوعی خودآگاهی وجود دارد که مقدّم بر هرگونه خودآگاهی دیگر و ملازم با آگاهی است. این خودآگاهی، حالت ذهنی غیرتراگذار نام دارد و درواقع، نوعی خودآگاهی است که به‌صورت ضمنی، همراه با یک حالت ذهنی آگاهانه تحقق می‌یابد و ریشه و بنیان نگاه اول‌شخص است. این دیدگاه کریگل در تاریخ فلسفۀ غرب، سابقه‌ای دیرینه دارد؛ چنان‌که ریشه‌های آن را می‌توان در اندیشۀ ارسطو یافت. ازنظر ارسطو موجود آگاه ازطریق یا درضمن آگاهی به غیر، به خودآگاهی می‌رسد. ابن‏ سینا این دیدگاه ارسطویی را در آثار خویش نقد کرده و ضمن تقسیم‌کردن خودآگاهی بر دو نوع متفاوت، شامل شعور بالذات و شعور بالشعور تأکید کرده است که نوع اول خودآگاهی، عین ذات و وجود خاص موجود آگاه است؛ لذا به هیچ وجه از وی جدا نمی‌شود، وابسته به وجود هیچ غیری نیست و به همین دلیل، مقدّم بر هر آگاهی دیگری است. این نقد ابن ‏سینا هرچند در اصل، متوجه دیدگاه ارسطویی است، می‌توان آن را به دیدگاه کریگل نیز وارد دانست.
تحلیل معنای تأمل و نقش آن در مراحل سه‌گانۀ فلسفۀ هوسرل
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آنچه امروز به نام پدیدارشناسی هوسرل می‌شناسیم، حاصل تلاش روشمند وی برای فهم ساختار آگاهی و دادگی اشیاء در این ساختار است. یکی از مهم‌ترین ارکان این روش، آن چیزی است که هوسرل از آن با نام «تأمل پدیدارشناختی» یاد کرده و آن را در مقابل تأمل طبیعی-روان‌شناختی قرار می‌دهد. از نظر هوسرل، تأمل یکی از بنیادی‌ترین افعال آگاهی است که آنچه را از پیش به‌صورت تلویحی و ضمنی داده شده، به‌نحوی صریح و مضمون‌ساز فراچنگ می‌آورد؛ لذا در هر تأملی نوعی گذار از آگاهی پیشاتأملی به آگاهی تأملی دیده می‌شود. در فلسفۀ هوسرل متناسب با مراحل سه‌گانۀ تحول فکری وی، با سه گونه تأمل مواجه‌ایم که عبارت‌اند از: «تأمل طبیعی-روان‌شناختی»، «تأمل پدیدارشناختی» و در نهایت، آنچه ما آن را در این مقاله، «تأمل مطلق» یا «تأمل ناتمام» می‌نامیم. از نظر هوسرل هر تأمل، واجد دو جنبۀ متضایف است: الف) متعلق تأمل؛ ب) عامل (سوبژۀ تأمل)؛ لذا هر تأملی همراه با نوعی خودآگاهی یا به تعبیر هوسرل، «خودروشن‌سازی» است؛ بنابراین، متناظر با انواع سه‌گانۀ تأمل در فلسفۀ وی، ما با سه معنا از «خود» یا «اگو» مواجه می‌شویم.در مقاله حاضر ضمن تبیین معنای تأمل در مراحل سه‌گانه فلسفه هوسرل، نقش بنیادین آن در هریک از مراحل سه‌گانه تفکر وی بررسی شده و نشان داده شده است که چگونه تغییر در ابژه تأمل در هریک از این مراحل به درک عمیق تر و بنیادی تری از سوبژه منجر شده است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 105
نسبت بین خودآگاهی و آگاهی به غیر در فلسفه ارسطو و ابن‎سینا
نویسنده:
اسماء اسحاقی نسب ، حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه ابن‎سینا در مورد خودآگاهی با دیدگاه ارسطو متفاوت است. بر اساس نظر ارسطو فاعل شناسا نمی‎تواند آگاهی بی‏واسطه‎ای به خود داشته باشد، بلکه همواره به واسطه علم به شیء دیگر به خود علم پیدا می‎کند و چون مبدأ علم در فلسفه ارسطو علم به اشیای مادی و محسوس است، اصولاً شناخت انسانی بر این اساس و مبتنی بر این مدل شکل می‎گیرد و از این جهت حقیقت «خود» نیز که همواره همراه با ادراک اشیای مادی و ملازم با آنها درک می‎شود، امری مکانمند و زمانمند است. این در حالی است که از نظر ابن‎سینا حقیقت «خود» از راه نوعی شهود بی‏واسطه درونی و صرف نظر از هر گونه ادراک حسی قابل وصول است و دقیقاً این همان نکته ای است که ابن‎سینا در انسان معلق در فضا در صدد بیان آن است. اگر بخواهیم دیدگاه ارسطو و ابن‎سینا در مورد خودآگاهی و نسبت آن با آگاهی به غیر را با دیدگاه‎های رایج در فلسفه ذهن معاصر مقایسه کنیم، باید بگوییم دیدگاه ارسطو در مورد خودآگاهی بیشتر با آن نوع خودآگاهی که در فلسفه ذهن از آن با نام خودآگاهی مرتبه اول یا پیشا تأملی یاد می‎شود، سازگار است؛ در حالی که ابن‎سینا ضمن پذیرش این معنا از خودآگاهی به نوعی خودآگاهی مرتبه بالاتر یا تأملی نیز قایل است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 134
وجود منبسط و نقش آن در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: محمدسمیع بصیری ؛ استاد راهنما: حسین زمانیها ؛ استاد مشاور: حسن ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه‌ی «وجود منبسط» یکی از ارکان مهم عرفان نظری و حکمت متعالیه به شمار می‌آید. «وجود منبسط» در آثار مختلف بزرگان عرفان نظیر ابن عربی، قونوی و فنّاری با نام‌هایی مانند «نَفَس رحمانی»، «خلق مخلوقٌ به»، «حقیقه‌الحقائق»، «فیض عام» و ... به کار رفته است. ملاصدرا نیز به تبع عالمان عرفان نظری، اما با بیانی حِکمی از این نشئه‌ی وجودی در آثار خود بحث کرده است و باعث ایجاد تفسیرهای نوینی از مباحثی نظیر «علت و معلول» و «صادر نخستین» و باعث ورود مبحث «وحدت شخصی وجود» به فسلفه‌ی اسلامی شده است. در این نوشتار سیر تطوّر فلسفی وجود منبسط و این که ملاصدرا از چه طریقی این نشئه-ی وجودی را اثبات می‌نماید، اشاره می‌شود. این سیر، از اثبات معنوی وجود آغاز گشته و تا اثبات وحدت شخصی وجود پیش می‌رود. وحدت در کثرت و کثرت در وحدت نیز از جمله مباحثی است که در حکمت متعالیه از همین مجرا سرچشمه می‌گیرد. برخی از چهره‌های حِکمی نظیر مرحوم ملامحمد نراقی و مرحوم ملا آقا علی مدرس زنوزی، انتقاداتی را به وحدت شخصی و تقسیمات وجود از منظر ملاصدرا داشته‌اند که در این نوشتار به آنها پرداخته شده و پاسخ‌هایی که از جانب برخی بزرگان فلسفه و عرفان برای این انتقادات بیان نمودند، بررسی شده است.
تحلیل چیستی بدن مثالی و کارکردهای آن در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: طاهره یاوری ؛ استاد راهنما: حسین زمانیها ؛ استاد مشاور: حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این تحقیق تبیین و شناخت هرچه بیشتر مسئله بدن مثالی و کارکردهای آن از دیدگاه ملاصدرا می‌باشد. انسان گذشته از این بدن طبیعی، بدن مثالی نیز دارد که در مراتب تشکیکی وجود، متقدم بر بدن طبیعی و متأخر از نفس ناطقه است. بدن مثالی ذاتاً مدرک و حیّ است و برخلاف بدن طبیعی با مرگ از نفس جدا نمی شود. مبحث عالم مثال صعودی و بدن مثالی یکی از غامض‌ترین و بحث‌برانگیزترین مسائل فلسفی است که ملاصدرا توانست اثبات و تبیین آن را با ابزار عقل و شهود به نام خود مزین کند. وی پس از تبیین عقلانی و فلسفی بدن مثالی، توانست از این آموزه در حل برخی مسائل فلسفی و کلامی از قبیل رابطه نفس و بدن، مسأله تجسم اعمال و اثبات معاد جسمانی، تعبیر برخی منامات و رویاها و تفسیر برخی از معجزات و کرامات استفاده کند.
نقش مبادی عالیه در خودآگاهی: بررسی مقایسه‌ای دیدگاه ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
بهمن زکی فر؛ حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا و دکارت، خودآگاهی را ادراکی بی‌واسطه و حاصل نوعی درون‌نگری می‌دانند؛ اما با تأمل در تمایزی که ابن‌سینا بین دو مرتبه از خودآگاهی (مرتبه اول و مرتبه دوم) در فلسفه‌اش قائل شده است و خودآگاهی مرتبه دوم را کار عقل و پدیده‌ای بالقوه می‌داند، و با توجه به این اصل فلسفی ابن‌سینا که هر بالقوه‌ای برای رسیدن به فعلیت، به عاملی فعلیت‌بخش احتیاج دارد، می‌توان به این نتیجه رسید که در فلسفه ابن‌سینا عقل انسانی بدون اشراق عقل فعال نمی‌تواند به این نوع از خودآگاهی برسد. لذا عقل انسانی حتی در آگاهی از ادراک بی‌واسطه به ذات خویش، نیازمند اشراق عقل فعال است. اما دکارت از اساس منکر تأثیر مبادی عالی در خودآگاهی است. همین تفاوت به‌ظاهر کم‌اهمیت، نتایج بسیار متفاوتی را در فلسفه این دو فیلسوف به دنبال دارد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ارسطو و ابن‌سینا با تأکید بر نفس نباتی و حیوانی
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس تفسیر رایج، تفاوت اصلی ابن‌سینا با ارسطو بر سر چیستی و حقیقت نفس ناطقۀ انسانی است؛ اما دربارۀ نفس نباتی و حیوانی میان این‌دو اختلاف‌نظر آشکاری وجود ندارد؛ چه اینکه هر دو، نفس نباتی و حیوانی را از سنخ صورت منطبع در ماده ­می‌دانند. ما در این نوشتار می‌کوشیم تا با توجه به مبانی متافیزیکی ایشان و تفسیر خاصی که هر یک از این دو فیلسوف از رابطۀ ماده و صورت ارائه می‌دهند، نشان دهیم، حتی دربارۀ رابطۀ نفس نباتی و حیوانی با بدن نیز میان این دو اختلاف‌نظر آشکاری وجود دارد. ارسطو صورت - و به تبع آن - نفس را نه جوهر به معنای شیء، بلکه اصل یا ساختاری می‌داند که بر اساس آن ماده به عنوان یک شیء خاص مد نظر است. به همین دلیل در تحلیل ارسطو از حقیقت موجود زنده، با دو جوهر به منزلۀ دو شیء روبه‌رو نیستیم؛ بلکه موجود زنده جوهر واحدی است که دارای قابلیت یا ظرفیت خاصی است که به واسطۀ آن مبدأ اعمال حیاتی می‌شود. دقیقاً بر همین اساس است که بسیاری از ارسطوپژوهان معاصر دیدگاه عرض‌گرایانه دربارۀ نفس را بر دیدگاه جوهر‌انگارانه ترجیح می‌دهند؛ درحالی‌که در فلسفۀ ابن‌سینا صورت و مادۀ دو جوهر به معنای دو شیءاند که با هم ترکیب شده‌اند. به عبارت دیگر، در فلسفۀ ابن‌سینا در تحلیل موجود زنده - اعم از نبات، حیوان و انسان - به نوعی دوگانگی میان نفس و بدن می‌رسیم؛ هرچند این دوگانگی الزاماً به معنای تجرد و مفارقت نفس نباتی و حیوانی از بدن نیست.
صفحات :
از صفحه 115 تا 138
نظریۀ ابن‌سینا دربارۀ علم خداوند به جزئیات: بررسی تفسیر مایکل مارمورا
نویسنده:
امیرحسین زادیوسفی، محمد سعیدی مهر، حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مایکل. ای. مارمورا، یکی از ابن‌سیناپژوهان پرآوازۀ معاصر، در مقاله‌ای با عنوان «جنبه‌هایی از نظریه ابن‌سینا درباره علم خداوند به جزئیات» تفسیر خاصی از نظریه ابن‌سینا درباره علم خداوند به جزئیات ارائه کرده است. در این مقاله، که از دو بخش تشکیل شده است، با رویکردی توصیفی‌ـ‌انتقادی به بررسی خوانش وی می‌پردازیم. در بخش اول، تقریری از خوانش وی از ابن‌سینا ارائه می‌کنیم. از نظر مارمورا خداوند به اشیاء جزئی‌ای که فرد منحصر در نوع خود هستند، و به رخدادهایی که به چنین اشیائی منسوب‌اند، به صورت منفرد، علم دارد. همچنین وی بر اساس این که نظریۀ ابن‌سینا علم خداوند به همه جزئیات را تبیین نمی‌کند نتیجه می‌گیرد ابن‌سینا بر این باور است که خداوند به همۀ جزئیات، به صورت منفرد، علم ندارد. در بخش دوم، به نقدهایی پیرامون خوانش وی اشاره می‌کنیم. برخی از این نقدها عبارت‌اند از: عدم مشخص کردن مسائلی که نظریه ابن‌سینا قصد پاسخگویی به آنها را دارد، عدم اشاره به نقش صور در نظریه ابن‌سینا، عدم اشاره به علم از طریق علل در نظریه ابن‌سینا، تفسیر اشتباه از مثال کسوف در نظریه ابن‌سینا.
صفحات :
از صفحه 127 تا 150
تحليل مبانی فلسفی انسان‌شناسی در فلسفه مصر باستان
نویسنده:
محمد حسین مدد الهی، حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
يونانيان از مدتها پيش از ظهور تالس در قرن ششم قبل از ميلاد، با فرهنگ مصر آشنايي نزديک داشته و از دانش آنها بخصوص در حوزه رياضيات بهره فراوان برده¬اند. در حوزه فلسفه نيز مطالعات اخير نشان ميدهد که تالس از نزديک با تفکر مصر باستان آشنا بوده و در مباحث فلسفي خود متأثر از انديشه‌هاي مصريان باستان بوده است. در تفکر مصريان باستان برغم بهره‌گيري از اسطوره‌ها براي تحليل و تبيين حقايق جهان هستي، رگه‌هايي از تفکر فلسفي به معني خاص آن نيز ديده ميشود. در تفکر مصر باستان در مباحثي همچون هستي‌شناسي، سياست و جامعه و انسان‌شناسي رگه‌هايي از تفکر ناب فلسفي مشاهده ميشود؛ تفکري که بر محور مفهوم عميق و ذو ابعاد «مآت» شکل ميگيرد. مآت در عرصه هستي‌شناسي بمعناي نظم، در عرصه سياست و جامعه بمعناي عدالت و در عرصه انسان‌شناسي بمعناي راستي و درستي است. در عرصه انسان‌شناسي بطور خاص مصريان باستان بر اين عقيده‌اند که وجود انسان داراي ابعاد و مراتب نه‌گانه‌يي است که در بين اين ابعاد و مراتب نوعي وحدت حاکم است. آنچه باعث ظهور تام اين مراتب و بخصوص آخرين مرتبه آن يعني تفکر و انديشه و بتبع آن جاودانگي انسان است، تبعيت از مآت يا قوانين حاکم بر نظام هستي است. بدين شکل، ايشان بين انسان‌شناسي و هستي‌شناسي خود ارتباطي نزديک ايجاد ميکنند.
صفحات :
از صفحه 153 تا 176
  • تعداد رکورد ها : 19