جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
نگاهی جامعه‌شناختی و عرفانی به گستره و زمینه‌های بدبینی در مثنوی
نویسنده:
سید محمد دشتی، اسما حسینی، محمد امین احسانی اصطهباناتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بدبینی یکی از کلیدواژه‌های مهم در فلسفه، روان‌‌‌‌شناسی و جامعه‌شناسی است که خود، محصول زمان، مکان، شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است. مولانابه‌عنوان شاعری عارف و منتقدی اجتماعی که به تعالی روح و اندیشۀ انسانی نظر دارد، همواره می‌کوشد تا در قالب مصلحی اجتماعی، به نقد جامعه و اوضاع و احوال پیرامون خویش بپردازد. در عصر و زمانۀ مولانا، مشکلات و مصائب سیاسی و فرقه‌ای، آشوب‌های ناشی از حملۀ مغول، سلطۀ زاهدان و صوفیان دغل‌کار و قاضیان رشوه‌گیر، همه و همه، سبب شده است که مولوی نه به‌عنوان شخصی بدبین و منفی‌نگر از لحاظ روان‌شناسی (پارانویید)، بلکه در هیئت منتقدی واقع‌بین، فساد و تباهی جامعۀ خویش را به تصویر بکشد. در این پژوهش، نگاه مولانا را به هریک از عوامل زمینه‌ساز بدبینی، از منظرجامعه‌شناختی و عرفانی مورد توجه قرار خواهیم داد. نتایج این جستار که با رهیافتی توصیفی‌تحلیلی به مطالعۀ مثنوی معنوی پرداخته است، نشان می‌دهد که مولانا به بسیاری از پدیده‌های اجتماعی و سیاسی و مذهبی عصر خویش، اعم از حاکمان و شاهان، زاهدان ریاکار و صوفیان و دیگر اقشار جامعه، دید بدبینانه‌ای دارد که البته با توجه به شرایط جامعه در آن روزگار، طبیعی به نظر می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 142
روانشناسیِ عرفانیِ دین براساس نظریّات یونگ در دفتر ششم مثنوی
نویسنده:
محمّد امین احسانی اصطهباناتی ، مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به‌ صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور می‌یابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری به‌شمارمی‌رود. یونگ بر این نکته تأکیدمی‌ورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه­شده­است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایه‌گذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریۀ کهن‌الگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین به‌سوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، به‌ویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که به‌نظرمی‌رسد با عرفان اسلامی، تقویت می‌شوند. مولانا نیز، ایمان و تجربۀ عرفانی از دین را، از جنس عشق می‌داند که به‌طور فطری و غریزی، در سرشت انسان به‌ودیعت نهاده­شده­است و کشش و جذب روحی به‌سوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به ‌نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به ‌تجارب عالی ایمانی می‌بیند. این مقاله، برپایۀ مطالعۀ موردی آرای کارل گوستاو یونگ دربارۀ تجربۀ عرفانی از دین و اندیشه‌های مولانا در دفتر ششم مثنوی به ‌این پرسش پرداخته­است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت به‌دین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمی‌شوند و در چه وجوهی به‌یکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ به‌این پرسش، مقاله با اشاره به‌روانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته­است که فطری­بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشۀ مولانا و روان‌شناسی یونگ، در تجربۀ امر مقدّس است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 160
حاکمیّت نظام عرفانی در منظومۀ مجنون و لیلی امیرخسرو دهلوی
نویسنده:
محمّد امین احسانی اصطهباناتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود نابغۀ چیره‌دست و جامع الاطرافی چون امیر خسرو دهلوی، برای گسترش زبان و فرهنگ پارسی در سرزمین هند، موهبتی ارزشمند بوده است. او با استعداد سرشار خود، بسیاری از توان‌مندی‌های فرهنگ و هنر ایرانی را به نمایش گذاشت. زبان، موسیقی و شعر زبده، توانایی‌های فرهنگی هر ملّتی است و امیر خسرو توانست در این راستا، قسمت چشمگیری از استعداد فرهنگی و هویّت ملّی ایرانی را به شیواترین زبان، برای مشتاقان در دیار هند بازگو کند. مجنون و لیلی از جمله آثار داستانی منظوم در ادب فارسی است که امیر خسرو دهلوی، شاعر قرن هفتم هجری، آن را به تقلید از لیلی و مجنون نظامی سروده است. در این پژوهش، چگونگی «عرفان در مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی» بررسی شد و به این سؤالات پاسخ داده‌ایم که حضور الفاظ صوفیانه و عرفانی در مجنون و لیلی، هر چند به صورت غیر تناوبی و نامکرّر، امّا برخوردار از اندیشه‌های عرفانی امیر خسرو می‌باشد. لذا، ابتدا عناصر عرفانی مجنون و لیلی، استخراج و پس از بررسی و دسته‌بندی آنها، با سایر اصطلاحات کتب عرفانی به صورت اجمالی مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. پس از انجام پژوهش، این نتیجه به دست آمد که مجنون و لیلی امیر خسرو دهلوی، به رغم آنکه منظومه‌ای غنایی و عاشقانه است؛ از اصطلاحات عرفانی خالی نیست. فقر، توکّل، عشق، شوق و مباحث مربوط به وحدت وجود، در لا به لای داستان عاشقانه و غنایی مجنون و لیلی امیر خسرو نمود دارد و توجّه وی به عناصر عرفان، حاصل پرورش یافتن امیر خسرو در مکتب چشتیّه و آشنایی وی با عرفان اسلامی از طریق استادش نظامّ‌الدّین اولیا بوده است.
صفحات :
از صفحه 154 تا 175
  • تعداد رکورد ها : 3