جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
ارزیابی نقش پارادایم‌ها و الگوها در فهم دین با تأکید بر دیدگاه ایان باربور
نویسنده:
شهاب الدین مهدوی ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به ارزیابی دیدگاه‌های ایان باربور درباره نقش پارادایم‌ها و الگوها در شکل‌گیری و فهم دین پرداخته است. باربور با تکیه بر دیدگاه توماس کوهن درباره نقش پارادایم‌ها در نظریه‌های علمی نشان داده است که همان‌طور که مشاهدات تجربی ناب و خالص نداریم، تجربه دینی، داستان‌ها و شعائر دینی ناب و خالص نیز نداریم؛ زیرا همان‌طور که مشاهدات گران‌بار از نظریه‌های علمی‌اند و نظریه‌های علمی هم گران‌بار از پارادایم‌ها هستند، تجربه‌های دینی، داستان‌ها و شعائر دینی هم گران‌بار از باورهای دینی؛ و باورهای دینی هم گران‌بار از پارادایم‌های دینی‌اند. از سوی دیگر، وی معتقد است همان طور که الگوها در درون یک پارادایم در شکل‌گیری و فهم نظریه‌های علمی موثرند، در تکوین و فهم باورهای دینی نیز سهم اساسی دارند. در این مقاله ابتدا دیدگاه باربور توضیح داده شده، سپس در ارزیابی دیدگاه وی، نگاه پارادایمی به دین، توجه به نقش الگوها در دین و جنبه هرمنوتیکی از نقاط مثبت دیدگاه باربور شمرده شده و تلاش شده است تا از انتقاداتی مانند ناواقع‌گرایی و نسبیت‌گرایی نگاه پارادایمی و الگوها دفاع شود. اما به نظر می‌رسد که اولا تعریف دین به تجربه دینی، داستان‌ها و شعائر دینی نوعی تحویل دین شمرده می‌شود، ثانیا می‌توان بجای تعبیر «باورهای دینی» از نظریه‌های دینی استفاده کرد و نظریه‌های دینی را متناظر با نظریه‌های علمی دانست.
صفحات :
از صفحه 443 تا 464
بررسی انتقادی مؤلفه‌های انفسی و آفاقی نظریه معنای زندگی تدئوس متز
نویسنده:
محبوبه پاکدل ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تدئوس متز با ارائه نظریه‌ای غیرنتیجه‌گرایانه در معنای زندگی کوشیده است تا تبیین جامعی از معناداری زندگی بیشتر انسان‌ها ارائه دهد. نظریه وی بر سه مؤلفه استوار است: (1) مؤلفه انفسی، یعنی «گرایش مثبت ساحت عقلانی» انسان‌ها به ارزش‌های آفاقی؛ (2) مؤلفه آفاقی، یعنی ارزش‌های برخاسته از خوبی، حقیقت و زیبایی به عنوان بسترهای معنابخش؛ و (3) ارائه راه‌های تشخیص ارزش‌های آفاقی معنابخش. در این مقاله، با روش تحلیلی-انتقادی، ابتدا نظریه متز و مؤلفه‌های آن تبیین خواهد شد. سپس مهم‌ترین انتقادات به دو مؤلفه انفسی و آفاقی نظریه متز ارائه می‌شود که این انتقادها از این قرارند: (1) دفاع از معنابخشی نگاه نتیجه‌گرایانه به معنای زندگی، (2) ناسازگاری نظریه متز با شهود انسان‌ها، (3) عدم توجه آن به نقش جنبه‌های عاطفی در معناداری زندگی، (4) معنابخشی برخی شروط ضروری، (5) تردید در معنابخشی شروط اساسی، (6) ناتوانی شروط اساسی از تبیین معناداری برخی کارهای هنری، و (7) عدم توجه به معناداری کنش‌های ربات‌های هوشمند. در ادامه نشان داده می‌شود که اگرچه متز توانسته به بسیاری از انتقادات پاسخ دهد، ولی به معناداری کنش‌های ربات‌های هوشمند توجه نکرده است. اگر بتوان توان محاسباتی در ربات‌های هوشمند را از قابلیت‌های ساحت عقلانی انسان شمرد، می‌توان حدی از ساحت عقلانی را در آن‌ها پذیرفت و بدون نیاز به فرارفتن از ساحت حیوانی از معناداری کنش‌های ربات‌های هوشمند نیز دفاع کرد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
بررسی تعریف پیشنهادی جروم گلمن برای تجربه‌های عرفانی و دینی
نویسنده:
محمد کیوانفر ، حسن ابراهیمی ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعریف تجربه عرفانی و دینی و نیز نسبت میان آنها همواره از مسائل مطرح نزد عرفان/دین‌پژوهان بوده است. به دلیل گونا‌گونی تجارب موسوم به عرفانی و دینی و نیز به دلیل ابهام موجود در دو اصطلاح «دین» و «عرفان»، با تعاریف متنوعی از این تجارب مواجهیم و مطرح‌کردن تعریف اجماعی دشوار است. یکی از تلاش‌کنندگان در این زمینه، جروم گلمن، فیلسوف دین و عرفان‌پژوه معاصر، است. گلمن با طرحی ابتکاری تجارب عرفانی و دینی را به چهار دسته تقسیم می‌کند: تجربه عرفانی عام، تجربه عرفانی خاص، تجربه دینی عام، و تجربه دینی خاص. او جداگانه هر یک از این اصطلاحات را تعریف، و برای هر چه روشن‌ترشدن آنها نمونه‌های بارزی برای هر کدام ذکر می‌کند. در این مقاله، ابتدا دیدگاه او را گزارش، و سپس بررسی و ارزیابی می‌کنیم. از نظر ما، به رغم اینکه دیدگاه ابتکاری گلمن وجوه مثبتی دارد، اما در نهایت تعریفی پیشنهادی است که نه به لحاظ توصیفی جامعیت دارد و نه می‌تواند مشکلات پیش رو در حوزه ویژه‌ای که وی به آن اهتمام دارد، یعنی فلسفه، را به طور کامل رفع کند.
صفحات :
از صفحه 261 تا 284
بررسی معناشناسی نیایش در «خداباوری کلاسیک» و «همه‌خداباوری»
نویسنده:
مریم احمدی کافشانی ، عبدالرسول کشفی ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیایش از منظر «خداباوری کلاسیک» نوعی «تخاطب» با امرِ الوهی/ مقدس است. در برابر، «همه‌خداباوری» به دلیل نفی شخص‌وارگی امرِ الوهی از پذیرش این تعریف امتناع و آن را به «ژرف‌اندیشی» تعریف می‌کند. نیایش به معنای «ژرف‌اندیشی» با چالش‌هایی روبه‌رو است. این معنا از نیایش افزون بر ناسازگاری مفهومیِ الوهیتِ ناشخص‌وار، با فهم متعارف از نیایش و واقعیت میدانی رفتار مؤمنان نیز ناسازگار است. ازاین‌رو، ژرف‌اندیشی نه‌تنها «همه‌خداباوری» را در موضعی برتر از «خداباوری کلاسیک» قرار نمی‌دهد بلکه آن را در تعریف دین نیز دست‌خوش چالش می‌کند. اگر در تعریفِ یک دین نتوان جایگاه بایسته‌ای برای نیایش یافت، می‌توان به ناسازگاری آن حکم داد و این اشکالی است که «همه‌خداباوری» را، به طور جدی، تهدید می‌کند. در این مقاله با مرور معناشناسی نیایش در دو تصور «خداباوری کلاسیک» و «همه‌خداباوری» به بررسی نقدهای مطرح خواهیم پرداخت و در پایان ضمن نشان‌دادن قوت اشکالاتِ وارد بر معنایِ نیایش در «همه‌خداباوری» نشان می‌دهیم که معنایِ این مقوله در «خداباوری کلاسیک» قابل دفاع‌‌تر است.
صفحات :
از صفحه 315 تا 33
بازخوانی دیدگاه تامس نیگل درباره معنای زندگی با تکیه بر کارکرد زندگی
نویسنده:
محمد مهدی ستوده ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تامس نیگل، فیلسوف تحلیلی معاصر، با تکیه بر وجود گرایش و تمایل شدید در انسان‌ها به هماهنگی با هستی معتقد است که این گرایش پرسشی واقعی را درباره ربط و نسبت انسان‌ها با هستی پدید می‌آورد که باید بدان پاسخ داد. زیرا به گمان او اگر بتوان به این پرسش اساسی پاسخ داد می‌توان معناداری زندگی انسان‌ها را تبیین کرد و از بی‌معنایی در زندگی رهایی یافت. او کوشیده با جستجو در دیدگاه‌های هیوم، کانت، سیجویک، سارتر، نیچه، افلاطون و آموزه‌های مشترک ادیان، پاسخ این پرسش را بیابد. او با ارزیابی این پاسخ‌ها هیچ یک از آنها را نپذیرفته و به این نتیجه رسیده که پرسش فوق پاسخ درخوری ندارد؛ در نتیجه، زندگی بی‌معنا است. در این مقاله، با توضیح دیدگاه نیگل و نقدهای او بر پاسخ‌های فیلسوفان فوق و ادیان، به چهار مطلب اصلی پرداخته شده است: (1) می‌توان با توجه به پرسش اساسی او درباره ربط و نسبت انسان با هستی، نظریه‌ای درباره معنای زندگی ارائه کرد که بر «کارکرد زندگی» انسان استوار است. (2) بر خلاف دیدگاه او، می‌توان برخی از پاسخ‌های فلسفی و دینی را پذیرفت. (3) اگرچه با تکیه بر پاسخ‌های فلسفی و دینی پذیرفته‌شده می‌توان کارکرد زندگی نوع انسان در هستی را تبیین کرد، ولی به مدد آنها نمی‌توان درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی داوری‌ای انجام داد، زیرا داوری درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی منوط به اتمام زندگی او در این جهان و اشراف کامل بدان است که در توان انسان‌ها نیست. (4) حتی اگر مانند نیگل پاسخ‌ها به پرسش از ربط و نسبت انسان با هستی را نپذیریم، باز هم می‌توان از معنای زندگی انسان‌ها دفاع کرد، زیرا معنای زندگی هر فرد انسانی لزوماً در گرو پاسخ به پرسش اساسی فوق نیست و با تکیه بر کارکرد زندگی هر فرد انسانی در مجموعه‌های کوچک‌تر از هستی که دارای اهداف ارزشمندند نیز می‌توان از معنای زندگی وی دفاع کرد.
صفحات :
از صفحه 177 تا 200
نسبت میان خدای متون مقدس در ادیان ابراهیمی با دیدگاه‌های فلسفی [همایش عقلانیت، خداباوری و خداناباوری]
سخنران:
محمدرضا بیات
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
برای مشاهده فیلم سخنرانی به آدرس داده شده در آپارات مراجعه کنید.
ارزیابی نظریۀ هرمنوتیکی اسپینوزا
نویسنده:
محمدعلی باقری ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیاز به ارائۀ نظریه‌ای هرمنوتیکی دربارۀ تفسیر متون مقدس اهمیت زیادی دارد. باروخ اسپینوزا الهی‌دان و فیلسوف یهودی نیز در واکنش به تفسیرهای ناروا از کتاب مقدس کوشیده است تا نظریه‌ای هرمنوتیکی ارائه دهد. در این مقاله ابتدا با تکیه بر نقش چهار مؤلفۀ اساسی مؤلف، مفسر، متن و روش در فرایند تفسیر، و با مراجعه به آثار اسپینوزا، نظریۀ هرمنوتیکی وی توضیح داده شده، سپس با اشاره به دشواری‌های نظریۀ اسپینوزا از دیدگاه خویش، نظریۀ او با رویکردهای هرمنوتیک سنتی، مدرن و پست‌مدرن مقایسه شده است. در ارزیابی، اگرچه نظریۀ هرمنوتیکی اسپینوزا ذیل رویکرد هرمنوتیک سنتی قرار داده شده، نشان داده شده است که با تقریرهای پیش از خود فاصله گرفته و تا حدودی راه را برای هرمنوتیک مدرن گشوده است. توجه اسپینوزا به تأثیر آگاهی مفسر از زمانه، باورها و دیدگاه‌های نویسندگان متن مقدس در فرایند تفسیر از نکات مثبت نظریۀ وی به‌حساب آمده، ولی برخی مؤلفه‌های نظریۀ وی مانند ناواقع‌گرایی متن مقدس، توصیۀ وی به کنار نهادن دیدگاه‌ها و باورهای مفسر، خودبسندگی فهم کتاب مقدس با تکیه بر اصل معرفتی آن، نادیده گرفتن بسیاری از آموزه‌های کتاب مقدس غیرقابل ‌دفاع دانسته شده است.
صفحات :
از صفحه 495 تا 518
ارزیابی فرجام‌شناسی یورگن مولتمان در الهیات مسیحی
نویسنده:
سامان مهدور ، محمد رضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یورگن مولتمان، الهی­دان پروتستان، تحت تأثیر جنگ‌های جهانی و دیگر حوادث سیاسی و اجتماعی قرن بیستم، به این نتیجه رسید که خوانش سنتی از آموزة فرجام جهان نمی‌تواند بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی به این امر باشد، زیرا نسبت به سازوکار موجود حاکم بر جهان بی‌تفاوت است. بر اساس دیدگاه مولتمان، خدای پدر، فرزند خویش را برای اصلاح این سازوکار فرستاد ولی قدرتمندان جهان وی را به ‌صلیب کشیدند. با وجود این، خداوند با رستاخیز مسیح، آنان را ناکام گذاشت. به باور مولتمان، با تکیه بر عهد جدید می‌توان سازوکاری برای جهان (سازوکار موعود) در نظر گرفت که بستر مناسبی برای تحقق امید مسیحی برای فرجام جهان باشد. این سازوکار دارای مؤلفه‌هایی است که با تکیه بر آن­ها می‌توان به نیاز انسان معاصر پاسخ گفت. لذا فرجام‌شناسی مولتمان زمان‌مند، زمینه‌مند و شمول‌گراست. این فرجام‌شناسی در رویکرد خویش نسبت به نقد فرجام‌شناسی سنّتی، جامعیت متعلّق امید، شمولیت امید، صورت‌بندی اجتماعی پراکسیس امید و جایگاه مفهوم آینده در امید تاریخی، نوآوری‌های منحصربه­فردی در الهیات مسیحی قرن بیستم داشته است. با وجود این نکات، تردید در ایجاد امید روان­شناختی، ناسازگاری میان آموزة روح‌القدس و خصلت شگفتی امید مسیحی، تردید در توفیق روش‌شناختی تخیل الهیاتی، ابهام در سازوکار درهم کنش زمان خطی و زمان ابدی و ابهام در چگونگی تأثیر این امید در رفتار مؤمنان، این تفسیر از امید مسیحی را در محل تردید قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 283 تا 313
ساخت‌گرایی در اندیشه صدرالدین قونوی
نویسنده:
محمد کیوانفر، حسن ابراهیمی، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در حوزهٔ معرفت‌شناسی، «ساخت‌گرایی» دیدگاهی اساساً پساکانتی محسوب می‌شود که در برابر دیدگاه سنتی بازنمایی‌گرایی مطرح شده است. ساخت‌گرایی معرفتی انواع مختلفی دارد، اما وجه مشترک‌شان در این است که معرفت همچون کالایی است که جزئاً یا کاملاً فاعل شناسا آن را می‌سازد، نه اینکه طبق اعتقاد بازنمایی‌گرایان، ذهن فاعل شناسا صرفاً نقش آینگی و حکایتگری در برابر واقعیت مستقل خارج از ذهن را داشته باشد. اندیشه ساخت‌گرایی در حوزه مباحث مربوط به تجربه/شهود عرفانی نیز تسری یافته است. ساخت‌گرایان، در برابر ذات‌گرایان، معتقدند تجربه/شهود عرفانی در چارچوب ساختِ پیشینِ مفهومیِ ذهنِ صاحب تجربه/شهود عرفانی شکل می‌گیرد. در این مقاله این موضوع بررسی می‌شود که نوعی ساخت‌گرایی در اندیشه صدرالدین قونوی دیده می‌شود که می‌توان آن را «ساخت‌گرایی اسمایی» نامید. قونوی در دفاع از اعتبار معرفت شهودی موسوم به قربی یا فنایی، بر نقش اسم حاکم بر فاعل شناسا در ساخت معرفت عقلی و نیز معرفت شهودی مقید تأکید می‌کند، البته او شهود قربی را از دایرهٔ این ساخت‌گرایی خارج می‌داند. بر این اساس، می‌توان گفت قونوی معتقد به نوعی ساخت‌گرایی محدود یا بخشی است. سرانجام اینکه، از نظر نویسندگان این نوع ساخت‌گرایی نه قابل دفاع است، و نه هدف نهایی قونوی در دفاع از معرفت شهودی را برآورده می‌کند.
صفحات :
از صفحه 295 تا 315
دفاع از عقلانیت دینداری با تکیه بر زندگی معنادار
نویسنده:
محمد رضا بیات
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله با ارائه تعریفی از عقلانیت 1)نظری و عملی و 2)عقلانیت ابزاری و غیرابزاری سازوکاری برای دفاع از عقلانیت عملی التزام به آموزه های دینی یا دینداری ارائه شده است. ابتدا با تکیه بر ‌نظریه آبراهام مزلو درباره هرم نیازهای انسان و نظریه‌های تدئوس متز و سوزان ولف درباره معنای زندگی از عقلانیت "معناداری زندگی" به مثابه هدف اساسی در زندگی انسانها دفاع شده است سپس به مدد نظریه توصیفی نینیان اسمارت پدیدارشناس دین معاصر درباره ابعاد دین سازوکاری برای دفاع از عقلانیت عملی ابزاری دینداری ارائه کرده و نشان داده‌ایم که اگر ادیان بتوانند به مدد ابعاد گوناگون خویش سطح خاصی از نیازهای انسان در نظریه مزلو را تامین کرده و در نهایت، طبق نظریه متز و ولف، به زندگی مومنان معنا -بخشند، میتوان از عقلانیت ابزاری دینداری دفاع کرد. نیاز دفاع از عقلانیت ابزاری دینداری به عقلانیت نظری آموزه های دینی، فراگیری مفهوم "معناداری زندگی" به مثابه هدف دینداری در تبیین عقلانیت عملی دینداری در مقایسه با دیگر اهداف دینداری ، توان معنابخشی ادیان به زندگی انسانها یا دست کم، به زندگی مومنان به خویش به مثابه یکی از ملاکهای عقلانیت دینداری و تفکیک میان سازوکار عقلانیت دینداری و تحقق این سازوکار در مقام عمل از زمره نکاتی است که در ارزیابی بدانها اشاره شده است.
  • تعداد رکورد ها : 33