جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
ایدئولوژی به‌مثابۀ علم ایده‌ها؛ مواجهه‌ای ریکوری با دستوت دوتراسی و طرح معرفت‌شناسانۀ او برای علمی جدید
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله درصدد پرتو افکندن بر این پرسش است که «آیا مفهومی علمی از ایدئولوژی می‌تواند وجود داشته باشد؟» پرسش مذکور که عنوان مقاله‌ای از پل ریکور هم هست، در پی مواجهه‌ای پدیدار شناختی با ایدئولوژی و به تعلیق درآوردن تعاریف رایج آن صورت‌بندی شده است و وارسی آن به این خروجی منجر شده است که از طریق به‌کاربستن شعار دشوار و موردعلاقۀ پدیدارشناسی یعنی «بازگشت به خود چیزها» و ساخت‌گشایی از منطق واضع ایدئولوژی، دستوت دوتراسی، می‌توان امکان مفهوم‌پردازی ایدئولوژی، نه به‌عنوان یک علم، بلکه به‌مثابۀ یک روش را فراهم ساخت. در مقاله بحث شده است که در صورت فراهم شدن چنین امکانی، گامی برای عبور از دوگانه تفسیر و تغییر یا پژوهش نظری و پژوهش کاربردی برداشته خواهد شد. مقاله پس از فراهم آوردن شرح و تحلیلی از دیدگاه‌های دستوت دوتراسی دربارۀ عناصر ایدئولوژی، تقدم ایدئولوژی بر علوم دیگر و پروژۀ بیکنیِ او برای بازسازیِ فهم انسان و طبیعت، میراث او را در بخش ملاحظات پایانی، داوری کرده و به این نتیجه رسیده است که اگر ایدئولوژی نه به معنای «تحلیل ایده‌ها»، یا «وارسی خاستگاه ایده‌ها» به نحو کلی، بلکه به معنای «تحلیل ایده‌های سلطه یافته» فهم شود، می‌تواند در جهت عبور از دوگانه تفسیر و تغییر به کار گرفته شود. در قسمت مذکور ایدئولوژی دارای سه رکن اصلی دانسته شده است: الف) معاصر بودن در سنت فلسفی- علمی ‌شناخت؛ ب) نقد ایده‌های سلطه یافته و؛ ج) برآمدن بدیل‌های نسبی. این سه رکن در پیوند با یکدیگر، از ایدئولوژی معرفتی می‌سازد در جوهر متفاوت با معارف دیگر که کار آن تفسیر و تغییر هم‌زمان است؛ خصلتی که منحصر به ایدئولوژی و بعدها پدیدارشناسی انتقادی است.
صفحات :
از صفحه 203 تا 223
ضرورت بازخوانی اندیشه شریعتی در دوران‌ما: مصاحبه با حسین مصباحیان و سیاوش صفاری
نویسنده:
کبوتر ارشدی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در آستانه چهلمین یادمان علی شریعتی،با محوریت این بحث که او برای امروز ما چه حرفی دارد؟پای صحبت دو تن از شریعتی پژوهان نشسته ایم.دو پژوهش گر از دونسل و از زاویه های متفاوت،راه شریعتی را به ویژه در پروژه “رهایی بخشی” و نیز دغدغه های معرفتی اش مورد بحث قرار داده اند. حسین مصباحیان،دانش آموخته فلسفه و استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران که آثار او عمدتاً در حوزه فلسفه معاصر غرب، علوم انسانی، دانشگاه، معنای زندگی و شریعتی‌شناسی است. مصباحیان دوره دکتری فلسفه را با نوشتن رساله‌ای به راهنمایی دیتر میسگلد در دانشگاه تورنتو گذراند و سال هاست با مقالات مختلفی درباره راه شریعتی، کوشیده تا پیشنهادات بومی را در حوزه اندیشه واکاوی و جست و جو کند. سیاوش صفاری، استادیار دانشگاه ملی‌ سئول و دانش‌آموخته دکتری علوم سیاسی از دانشگاه آلبرتا است.او از جست و جوگران پروژه شریعتی به حساب می آید و چنان چه در بحث پیش رو نیز مطرح کرده،نه طرفدار شریعتی که پژوهش گری بی طرف است.صفاری در عین حال که بر پیشنهادات نظری شریعتی تاکید دارد و در صدد تبیین و برساخت آن هاست،منتقدی صریح است که بی هیچ اغماضی نقدش را عنوان می کند. آن چه که در ارتباط با شریعتی در این بحث در نظر داشته ایم،نگاهی مصداقی و خُرد بر مباحثی ست که به طور واضح برای امروز ما حایز اهمیت دانسته می شود. همواره در نظرات شریعتی،وجوهی متناقض و نیز جنبه های ابهام آمیز وجود داشته است.اما می شود این همه را آغازگاهی برای تفکری اصیل نیز دانست.تلاش برای شنیدن حرف شریعتی در این جا و اکنون،تلاشی در جهت مفصل بندی و مقوله بندی اندیشه های اوست.در قلمرو مقوله هاست که معنای جدیدی از کل به دست می آید و روشنی در اندیشه به ما این امکان را می دهد که اجزای تشکیل دهنده آن کل را با وضوح بیشتری مورد مداقه قرار دهیم.
فراسوی دوگانه سنّت و مدرنیته : پروژه تجدد سنّت به مثابه بصیرتی جانشین
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فرایند اجتماعی و ذهنی پیدایش آنچه برخی پژوهشگران «مدرنیته‌ها» نامیده‌اند، مفهوم «سنّت» به مفهومی کانونی، اساسی و گریزناپذیر تبدیل شده است. برای مثال، دوگانگی سنّت و مدرنیته در مطالعات مربوط به خاورمیانه از سال ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به کار گرفته شد و به نحو وسیعی در تفسیر پدیده ­های اجتماعی و تاریخی کشورهای این منطقه مورد استفاده قرار گرفت. عناوینی مانند «اسلام بین سنّت و مدرنیته»، در بسیاری از آثار منتشره در حوزه مدرنیته به کار گرفته شده است. این دو اصطلاح معمولاً به نحوی استعاره­ای به کار گرفته شده­ اند: جهان مدرن همان جهان مشاهده­ کننده و نقاد بوده است و جهان سنّت، جهان مشاهده شده و منفعل. علاوه بر این و بدتر از آن، رابطه فرهنگی بین سنّت و مدرنیته در درون تئوری­های مدرنیزاسیون قرار داده شده است: سنّت واقعیت جوامع غیرغربی دانسته شده است و مدرنیته به واقعیت جهان غرب اطلاق شده است.این مقاله،در مقابل، تلاش کرده است تا در گام نخست تمایزی قائل شود بین فرآیند نوسازی سنّت (تجدد یا جدید سازی سنّت) و فرآورده یا حاصل این جدید سازی (مدرنیته) تا از طریق آن ضمن تردید افکندن بر اعتبار معادل تجدد برای مدرنیته و به کار گرفتن معنای لغوی آن (جدید سازی- نوبازسازی) راهی به فراسوی دوگانه رایج و شناخته شده مباحث مرتبط با سنّت و مدرنیته بگشاید و پروژه تجدد سنّت را به‌مثابه بصیرتی جانشین معرفی کند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 119
از هرمنوتیک به سیاست رهایی بخش: در گفتگو با دیترمیسگلد
نویسنده:
حسین مصباحیان، میسگلد، دیتر؛ مترجم: علی خالندی؛ ویراستار: کاوه اکبری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: آگاه,
چکیده :
معرفی کتاب از هرمنوتیک به سیاست رهایی بخش اثر حسین مصباحیان: مسئله ی محوری کتاب «از هرمنوتیک به سیاست رهایی بخش (گفت وگو با دیتر میسگلد)» پرسش از نقش رهایی بخش فلسفه در جهان معاصر بوده است. میسگلد معتقد است «هیچ فلسفه ای در وضعیتی نیست که به ما بگوید که هستیم، اما ما در وضعیتی هستیم که بدانیم چه چیزی باید ساخته شود». او تأکید می کند که از طریق خود فلسفه و نوعی رویکرد متافلسفی به این نتیجه رسیده که فلسفه نقش تعیین کننده ی خود را برای در انداختن طرحی جدید برای جهانی انسانی تر از دست داده است. با این همه، او انکار نمی کند که «فلسفه می تواند با انحصارطلبی قدرت سیاسی سر ناسازگاری داشته باشد و این همان نقشی است که در مواقع مختلف بر عهده داشته است. ولی هیچ چیزی در ذات فلسفه آن را به داشتن مواضع نقادانه برنمی انگیزد و منتقد بودن ذاتی فلسفه نیست». این استدلال ها از این حیث تأمل برانگیزند که چهار پرسش مهم درباره ی فلسفه را بار دیگر به میدان آورند: فلسفه چیست؟؛چرا باید فلسفه ورزی کرد؟؛ چگونه باید فلسفه ورزی کرد؟؛ و آیا فلسفه به پایان رسیده است؟
توجیه‌پذیری نظریة عدالت جان رولز، بررسی انتقاد هابرماس و جست‌و‌جوی پاسخ بر مبنای نقش واقعیات کلی
نویسنده:
مرضیه فروزنده ، سعید زیباکلام مفرد ، حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریة عدالت رولز، یکی از مشهورترین نظریات در فلسفة سیاسی قرن بیستم است. هابرماس، فیلسوف آلمانی معاصر بر این باور است که رولز از عهدة توجیه این نظریه برنمی‌آید؛ زیرا توجیه این نظریه مبتنی بر مقدماتی است که با سایر دیدگاه‌های رولز قابل جمع نیست. این مقاله با بازخوانی دقیق نظریة عدالت رولز، انتقاد هابرماس را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد که انتقاد هابرماس را به دو صورت می‌توان پاسخ داد؛ پاسخ اول مبنای توجیه را در آنچه رولز، «عقل عمومی» یک جامعه می‌نامد، جست‌وجو می‌کند. این پاسخ با ظاهر سخن رولز هماهنگی بیشتری دارد، اما هابرماس آن را تقریری زمینه‌گرایانه از رولز می‌داند و آن را نمی‌پذیرد. پاسخ دوم با تمرکز بر مفهوم «واقعیت‌های کلی» در نظریة رولز، سعی دارد مبنایی برای توجیه جهان‌شمول و غیرزمینه‌گرایانة نظریة رولز ارائه دهد؛ مبنایی که هابرماس مدعی بود رولز فاقد آن است.
صفحات :
از صفحه 87 تا 112
اکسل هونت و نزاع برای به‌رسمیت‌شناسی در سطح خانواده: چالش‌ها و محدودیت‌ها
نویسنده:
یاسمین ماکوئی ، حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرچه نظریـۀ به‌رسمیت‌‌شناسی اکسل هونت، فیلسوف پیش‌گام نسل سوم مکتب فرانکفورت، در مجموع نظریه‌ای دیگرپذیر تلقی شده، اما در سال‌های اخیر با انتقادات بسیاری مبنی بر ایدئولوژیکی بودن و عدم پذیرش راستین دیگری در درون ساختار خود مواجه شده است. با وجود این ، بسیاری از این انتقادات تنها به سطوح دوم و سوم به‌رسمیت‌‌شناسی معطوف بوده‌اند؛ چراکه کنش سیاسی و رهایی‌بخش از نظر هونت، تنها در این سطوح ممکن است. در نتیجـۀ چنین امری، نهاد خانواده و سطح نخست به‌رسمیت‌‌شناسی همواره دارای منطق درونی مستقل، پیشاسیاسی و با مخمصه‌های ایدئولوژیکی متفاوت با دیگر سطوح فرض شده است؛ اما این مقاله می‌کوشد تا صورت‌بندی متفاوتی از سطح اول به‌رسمیت‌شناسی و معضلات آن ارائه دهد؛ صورت‌بندی‌ای که ضمن نگاهی متفاوت و واقع‌ گرایانه‌‌تر به رابطـۀ والد و فرزند، به بازتولید ساختارهای سلطه در اجتماع نیز توجه جدی کند. بدین ترتیب، مقاله از طریق بررسی مخمصه‌های ایدئولوژیکی مطرح‌شده از سوی منتقدان، استدلال می‌کند که ضرورت دارد هم مخمصۀ مورد بحث و هم راه حل‌های احتمالی خروج از آن به‌نحوی در هم تنیده و در ربط درونی با سطوح سه‌گانه نظریۀ هونت پیش رود.
صفحات :
از صفحه 205 تا 224
ایده هایدگری دانشگاه: مبانی فلسفی مخالفت هایدگر با آزادی آکادمیک
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله تلاش کرده است تا از طریق ایده هایدگری دانشگاه، نزاعی را بر سر دانشگاه صورت‌بندی کند و به بحث بگذارد که می‌توان آن را نزاع اشپینگلری/ وبری خواند. اشپینگلری که به تعلیم یک ملت و تربیت یک رهبر معنوی، فرا می‌خواند و وبری که دانشگاهیان را از پاسخ‌های پیامبرانه بر حذر می‌دارد و دعوت به اندیشیدن علمی، در یک سنت بی‌اندازه سخت­گیر آکادمیک می‌کند. مقاله تحلیل ایده دانشگاه نزد هایدگر را در بستر تأملات هایدگر بر روی دانشگاه، قبل و بعد از خطابه ریاست، یعنی «حق تنفیذ حکم دانشگاه»، قرار داده است و برای اینکه در پایان نتیجه‌ای فراسوی نزاع اشپینگلری/ وبری بگیرد، به دریدا ارجاع داده و تلاش کرده است ایده سومی را صورت بندی کند که ضمن اینکه «مسئولیت»، نقش کانونی در آن ایفاء کند، ولی این «مسئولیت»، ناظر بر انگاره‌ها و اهداف ایدئولوژیکی خاصی نباشد که منجر به سیطره دیکتاتوری بر دانشگاه و سیاسی شدن علوم می‌شود. مقاله تصریح کرده است که گرچه در مخالفت هایدگر با «آزادی آکادمیک پر قیل و قال دانشگاه‌های آلمانی» تردیدی وجود ندارد، اما مبانی فلسفی این مخالفت، پیچیده، چند سویه و مبهم است.
صفحات :
از صفحه 186 تا 207
نشست علمی ما و هابرماس: سخنرانی دکتر حسین مصباحیان
سخنران:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
چکیده :
آدرس استماع صوت نشست: https://b2n.ir/g15389
اکسل هونت و اخلاق به‌رسمیت‌شناسی: موانع و امکانات
نویسنده:
یاسمین ماکوئی ، حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه اخلاقی و سیاسی اکسل هونت، فیلسوف آلمانی و برجسته نسل سوم فرانکفورت، از ابتدای انتشار کتاب شناخته‌شده او، جدال برای به‌رسمیت‌شناسی، توجه بسیاری به خود جلب کرد. هونت در آثار خود در تلاش بوده است صورت‌بندی نوینی از رابطه میان من، دیگری و ما ارائه دهد که با دیگرپذیری، من و دیگری برای تشکیل یک ما، به یکدیگر فروکاسته نشوند و با حفظ هویت، ویژگی‌ها و افق ارزشی منحصربه‌فرد خود، یک رابطه و «ما» صلح‌آمیز تشکیل دهند. در همین راستا، هونت مدل سه سطحی به‌رسمیت‌شناسی خود را برای درک بهتر رابطه اجتماعی افراد با یکدیگر و با خود ارائه داده است. بااین‌وجود، این دیدگاه از اخلاق به‌رسمیت‌شناسی در سال‌های اخیر از سوی منتقدینی چون فریزر و پنسکی با این نقد مواجه بوده است که نه‌تنها قادر نیست افراد را در افق‌های ارزشی خود آن‌ها به رسمیت بشناسد، بلکه آن‌ها را در افق ارزشی مسلط جامعه منحل می‌کند. این مقاله در تلاش است با بررسی نقد ریشه‌ای و رادیکال منتقدان و پاسخ‌های هونت، دریابد این نظریه تا چه میزان توان تاب‌آوری در برابر این انتقادات را دارد و آیا پاسخ‌های ارائه شده توسط هونت توانسته‌اند اخلاق به‌رسمیت‌شناسی را از اتهام نااخلاقی بودن و دامن‌زدن به سلطه برهانند یا خیر. در نهایت، چنین نتیجه‌گیری می‌شود که اخلاق به‌رسمیت‌شناسی خود موضوعی است میان‌فرهنگی، بنابراین نه هونت و نه منتقدان او به‌تمامی بر حق هستند، چراکه مفهومی را که به‌خودی‌خود امری میان‌فرهنگی است تنها با مشارکت یک فرهنگ یعنی فرهنگ غربی مورد بررسی قرار می‌دهند.
سمپوزیوم "نوشریعتی و مسائل امروز جامعه ما"
سخنران:
نوع منبع :
سخنرانی
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 27