جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 26
اخلاق مسئولیت و آموزش امید: ماهیت و روش آموزش فلسفه از نگاه دریدا و فریر
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
From Suspicion to Affirmation: Paul Ricoeur and a Genetic Phenomenology of Ideology
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
دانشگاه: از تاریخ تا فلسفه در ضرورت تحلیل تاریخی نهاد و باز اندیشی فلسفی ایده دانشگاه در متن جهانی آن
نویسنده:
مصباحیان حسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله تلاش کرده است تا با ارجاع به تاریخ دانشگاه در تمدن غرب و نیز اندیشه های فیلسوف فرانسوی، ژاک دریدا، دانشگاه به مثابه یک نهاد، آنگونه که در تاریخ ظهور کرده است، را در مقابل ایده دانشگاه، آنگونه که در فلسفه فهم شده است، قرار دهد و از این طریق وضع موجود دانشگاه را در مقابل آنچه دانشگاه "در راه" و یا "در حال آمدن" نامیده شده است، قرار دهد. برای به سرانجام رساندن چنین هدفی این مقاله در پنج قسمت کوتاه که چهار قسمت اول آن به تاریخ دانشگاه و قسمت آخر آن به ایده یا فلسفه دانشگاه اختصاص یافته، سامان پذیرفته است. قسمت اول این نوشته به دانشگاه پاریس که از طریق توسعه مدارس کلیسای جامع اروپای قرون وسطی، شکل گرفت، اختصاص یافته است. دانشگاهی که برای قرنها هدف آن این بود که به اهداف جامعه مسیحی یاری رساند. با جدایی مدرن نهاد دولت از نهاد دین (کلیسا)، دانشگاهی که به وجود آمده بود تا به ایمان مسیحی خدمت کند، به نهادی تبدیل شد که قرار بود خود را وقف خدمت به منافع ملی کند. نماد این برش از تمدن غرب و این نوع مواجهه با دانشگاه، دانشگاه آلمانی هاله دانسته شده و بررسی آن به قسمت دوم این مقاله سپرده شده است. بخش سوم نوشته به دانشگاه برلین، که در صدد ایجاد ارایه الگویی از دانشگاه بود که نه در خدمت دین باشد و نه سر سپرده دولت، می پردازد و عناصراساسی آن را در قالب مفاهیمی نظیر " جستجوی حقیقت "، " زندگی کردن با ایده ها" و "تنهایی و آزادی "، برجسته می سازد.بخش چهارم نوشته به عصرجهانی شدن (اقتصادگرایی) در تمدن غرب می پردازد. دانشگاهی که این دوره از تاریخ تمدن غرب را نمایندگی می کند، دانشگاه آمریکایی فینکس است. فلسفه بنیادی این دانشگاه، این است که وظیفه ی اصلی آموزش عالی، آموزش مهارتها و معارف مفید به "مشتریان" خود است، بدانگونه که بیشترین سوددهی را برای سهامدارانش در بر داشته باشد. منظور از مشتریان در اینجا همان دانشجویان هستند. اندیشیدن به تغییراتی که دانشگاه در طول تاریخ هزار ساله خود پذیرفته است، به عهده یک فیلسوف، ژاک دریدا، و پرسش های بنیادین او نهاده شده است که: " اگر ما [عناصر دانشگاهی] می توانستیم بگوییم ما، شاید از خود می پرسیدیم کجا هستیم ؟ چه کسانی هستیم ؟ آیا ما مسوول هستیم ؟ در برابر چه کسانی و برای چه امری ؟" پرسش هایی که تامل بر آنها در پنجمین و آخرین بخش این نوشته مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله با نتایج و ملاحظاتی پیرامون ضرورت در دستور کار قرار گرفتن تحلیل تاریخی و فلسفی دانشگاه، نقد دو دیدگاه عمده بر گرفته از تاریخ دانشگاه (نظرگاههای سنت گرایان و ترقی خواهان) و از آنجا طرح دیدگاه سومی از دانشگاه بر پایه " دربرگیری دیگری" و نهایتا اشاراتی به جایگاه نهاد دانشگاه در ایران و ضرورت تلاش نظری و عملی دانشگاهیان برای تغییر این جایگاه پایان یافته است. جایگاهی که هم فهم آن و هم نحوه حرکت دادن آن به سمت وضعی دیگر، به مطالعات بعدی سپرده شده است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 156
انسان آرزوها و خدا به مثابة فراسوی هستی: رو به رویی فلسفة «خدابنیاد» و «دیگری بنیاد» با «ذهن بنیادی»
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی این پرسش پرداخته است که آیا خدابنیادی، موضوع نقد مدرنیته، می تواند با طرح پرسش «امکان اخلاقی خدا؟» به موضعی برای نقد مدرنیته تبدیل شود و با به چالش کشیدن «انسان آرزوها» ـ تعبیر میشل فوکو از سوژة مدرن ـ از طریق تفسیر معنوی هستی، آرزوهایی انسانی برای او بخواهد؟ مقالة حاضر، برای پرتوافکندن بر این پرسش، ضمن فراهم آوردن بحثی کوتاه پیرامون محل اصلی نزاع بین فلسفه های سوژه و فلسفه های قرن بیستم، از چهار منزل گاه عبور کرده است. نخست، به سه نقاد رادیکال، «خدای قوی مردمان ضعیف»، مارکس، فروید، و نیچه پرداخته است تا هم زبان با ریکور نتیجه بگیرد که بی عبور از نقد آنان نمی توان خداباوری را در دنیای مدرن حفظ کرد. سپس، به دیالکتیک ویژة روشن گری آدورنو، یعنی «هرکس به خدا معتقد است، نمی تواند به خدا معتقد باشد»، پرداخته است تا نشان دهد او از مفهوم یهودی نام خدا، که در آن نیازهای انسانی می توانند درک شوند، به مثابة الگویی فلسفی استفاده می کند و از این روست که امکانی که با نام الهی ارائه می شود به دست هرکسی که اعتقاد ندارد هم می تواند حفظ شود. مقاله، سپس، به فلسفة «دیگری بنیاد» لویناس کوچ کرده است تا نشان دهد که او گرچه مفهوم مدرن ذهن بنیادی را به نقد می کشد، ولی به جای این که یک مفهوم جدید از ذهن بنیادی تدارک ببیند، تلاش می کند شرایط امکان اخلاقی سوژه را ازطریق حضور اخلاقی خدا توضیح دهد. ایدة اصلی او این است که نشان دهد چگونه ما ازطریق واکنش و توجه به دیگری و جذب کردن مسئولیت انکارناپذیری که مقدم بر ذهنیت ماست وجود پیدا می کنیم و ازهمین روست که لویناس خدا را «دیگری هستی» می نامد. آخرین بخش مقاله، به هابرماس پرداخته و نشان داده است که در گرایشات مذهبی نسل اول فرانکفورت، چهار عنصر اصلی حضور دارد: احیاگر ـ یادآور، اتوپیایی، مکاشفه ای، و رهایی بخش. این جنبه ها کم وبیش در نسل دوم فرانکفورت و در نظریات برجسته ترین نمایندة آن، هابرماس، نیز حضور دارد. مباحث همة قسمت های مقاله پشتوانة این نتیجه قرار گرفته اند که امروزه پس از قریب به سه قرن تجربة سوژة شناسا و به خلوت خانه ها رفتن نام خدا، اگر بخواهیم به زبان هراکلیتوس سخن بگوییم، نه سوژه همان سوژة مدعی است و نه نام خدا هم چنان در چنگ نگاهبانانش اسیر است. پس، ضرورت دارد که رابطة ناتاریخی و مکانیکی سوژه و نام خدا را از دو شکل سپری شدة سنتی و مدرن آن عبور دهیم تا شرایط امکان تأسیس نظریه ای دیگر فراهم شود.
اقبال مترجمان ایرانی به مارکسیسم، کمونیسم و چپ پست مدرن
سخنران:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مصاحبیان: در ترجمه متون فلسفی نوعی اندیشیدن در جریان است و اول باید بدانیم که مترجم غیر متفکر حداقل تا جایی که به فلسفه مربوطه است وجود ندارد و آنچه که وجود دارد جهت اندیشه و نحوه تفسیر است. البته می‌شود که در اندیشیدن درگیر واژگان و اصطلاحات کلیدی باشیم و در عین حال برایمان مهم باشد که اساساً چه متنی را انتخاب می‌کنیم که بتواند رابطه با ما و مسائل‌مان برقرار کند.
فراسوی دوگانه سنّت و مدرنیته : پروژه تجدد سنّت به مثابه بصیرتی جانشین
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فرایند اجتماعی و ذهنی پیدایش آنچه برخی پژوهشگران «مدرنیته‌ها» نامیده‌اند، مفهوم «سنّت» به مفهومی کانونی، اساسی و گریزناپذیر تبدیل شده است. برای مثال، دوگانگی سنّت و مدرنیته در مطالعات مربوط به خاورمیانه از سال ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به کار گرفته شد و به نحو وسیعی در تفسیر پدیده ­های اجتماعی و تاریخی کشورهای این منطقه مورد استفاده قرار گرفت. عناوینی مانند «اسلام بین سنّت و مدرنیته»، در بسیاری از آثار منتشره در حوزه مدرنیته به کار گرفته شده است. این دو اصطلاح معمولاً به نحوی استعاره­ای به کار گرفته شده­ اند: جهان مدرن همان جهان مشاهده­ کننده و نقاد بوده است و جهان سنّت، جهان مشاهده شده و منفعل. علاوه بر این و بدتر از آن، رابطه فرهنگی بین سنّت و مدرنیته در درون تئوری­های مدرنیزاسیون قرار داده شده است: سنّت واقعیت جوامع غیرغربی دانسته شده است و مدرنیته به واقعیت جهان غرب اطلاق شده است.این مقاله،در مقابل، تلاش کرده است تا در گام نخست تمایزی قائل شود بین فرآیند نوسازی سنّت (تجدد یا جدید سازی سنّت) و فرآورده یا حاصل این جدید سازی (مدرنیته) تا از طریق آن ضمن تردید افکندن بر اعتبار معادل تجدد برای مدرنیته و به کار گرفتن معنای لغوی آن (جدید سازی- نوبازسازی) راهی به فراسوی دوگانه رایج و شناخته شده مباحث مرتبط با سنّت و مدرنیته بگشاید و پروژه تجدد سنّت را به‌مثابه بصیرتی جانشین معرفی کند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 119
ایدة تنوع مدرنیته‌ها در برابر الگوی مدرنیته تک‌صدا
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این مقاله، طرح و توسعه این مطلب است که مدرنیته وجود ندارد، بلکه مدرنیته‌ها وجود دارند و چون چنین است صورت­بندی نظریة جدیدی در مورد مدرنیته، فراتر از چهارچوب‌های نظری مدافع اصلی پروژه مدرنیته یعنی یورگن هابرماس ضرورت دارد. چنین رویکردی که ذیل عنوان «تنوع مدرنیته‌ها» پیش می­رود، ضمن توجه جدی به ادبیات انتقادی غیر غربی در مورد پروژه ناتمام مدرنیته‌هابرماس ،تلاش می کند تا چهار ویژگی اصلی تنوع مدرنیته‌ها که خود حاصل تنوع فرهنگ‌ها است را به کمک ادبیات انتقادی غیر غربی مورد بحث قرار دهد. نخست این­که، تنوع مدرنیته‌ها به­مثابة آلترناتیوی در مقابل مدرنیته منفرد، نظرگاه­های همه‌شمول تاریخ را عمدتاً با ارجاع به تنوع تاریخ­ها به چالش می­کشد. دوم این­که، تنوع و تعدد کارگزاران یا فاعلان مدرن­سازی به­مثابه امری در توسعه مدرنیته‌های مختلف مورد توجه جدی قرار می گیرد. سوم این­که، مدرنیته می­تواند با دیدگاه­ها و بصیرت­های متفاوتی ظهور کند، تفاوت­هایی که خود نتیجۀ تفاوت­های فرهنگی و تفاوت در عاملان و کارگزاران تغییر است. چهارم این­که، دیدگاه «تنوع مدرنیته‌ها»، بی­هیچ تردیدی پیوند بین مدرنیته و تمدن را مورد توجه قرار می دهد و یک عامل مهم در تعریف و تشخیص عاملان مدرنیزاسیون را میراث تمدنی­ای می داند که پروژه­ها بر مبنای آن ساخته شوند و سامان می­گیرند، و چون چنین است مطالعه تنوع مدرنیته‌ها، همزمان یک مطالعه تمدنی نیز هست.
صفحات :
از صفحه 165 تا 188
سرگردانی در برزخ : فیلسوفان ما در جغرافیای فکری این جهان کجا ایستاده‌اند؟
نویسنده:
حسین مصباحیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
دانشگاه ما نهاد توليد علم نيست
نویسنده:
حسين مصباحيان
نوع منبع :
مقاله , مقالات روزنامه‌ای
منابع دیجیتالی :
ردیابی مضمون رهایی بخشی سوبژکتیویته از فرانکفورت تا پاریس
نویسنده:
مصباحیان حسین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 59 تا 73
  • تعداد رکورد ها : 26