جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
تاثیر فلسفه در آفرینش و سلسله مراتب عالم از منظر علامه حلی و فیاض لاهیجی
نویسنده:
پدیدآور: شعله نمازی ؛ استاد راهنما: غلامحسین احمدی آهنگر ؛ استاد مشاور: معروفعلی احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام دانشی است که به استنباط،تنظیم و تبیین معارف و مفاهیم دینی پرداخته و براساس شیوه های مختلف استدلال اعم از برهان،جدل،خطابه و...گزاره های اعتقادی را اثبات و توجیه می کند و به اعتراض و شبهات مخافان دین پاسخ می دهد. (خسرو پناه،16،1383)برای این منظور در قرون اولیه بیشتر از دلایل نقلی و عقلی مبتنی بر مشهورات استفاده می شد اما از اواخر قرن دوم با ورود فلسفه به جهان اسلام،کلام به عنوان علمی که هم متکفل استباط معارف و هم موظف به دفاع این معارف شناخته شد که منظور از این معارف معرف اعتقادی و دینی است.(برنجکار،1394،21)ما در این پایان نامه در صدد بر آمدیم تا تاثیر فلسفه را در تفکر دو متکلم؛ آن هم در حیطه نظریه پردازی در آفرینش و سلسله مراتب عالم مورد بررسی قرار دهیم. علامه حلی در تبیین و تحلیل و جایگاه فلسفه در آفرینش و سلسله مراتب عالم بسیاری از اصول و مسائل فلسفی را می پذیرد، اما در عین حال با اصول مهمی چون قاعده الواحد و نظریه فیض مخالفت می کند و به علم حضوری نمی پردازد و معتقد است، که علم خدا به اشیاء، حصولی است.(علامه حلی،250،1390) و نتیجه چنین نگرشی در مسایل مربوط به شناخت باری تعالی و اوصاف و افعال او آشکار می شود؛ به این معنا که فاعلیت خدا، فاعلیت بالقصد و بالاختیار، آنهم به معنای صحت فعل و ترک می شود و ظهور فعل خدا با همین مبنا تبیین می شود؛(علامه حلی،82،1365)و چون قاعده بنیادی الواحد را که مبین چگونگی ظهور فعل تکوینی نزد فیلسوفان است، مردود می داند در نتیجه سلسله مراتب علی و معلولی عالم عقول و نفوس و طبیعت را نمی پذیرد(علامه حلی،177و1365،176) و قائل می شود که بین خدا و عالم طبیعت هیچ واسطه ای نیست و در اثبات صانع عالم،عالم را فقط منحصر در عالم طبیعت می داند(علامه حلی،9،1386). از منظر علامه حلی بکارگیری اصول و مبانی فلسفه در افعال تکوینی خدا مستلزم موجب بودن خدا می شود و این با عقاید دینی اسلام ناسازگار است و لذا برای آنکه کثرات در عرض هم را به خدا نسبت دهد،تقسیم فاعل به بالقصد و موجب را مطرح کرده و از فاعلیت مبتنی بر قصد و اراده دفاع می کند؛ آن هم به دلیل آنکه این نوع ایجاد را مسبوق به عدم می داند.(علامه حلی،115،1365). علامه حلی با قائل شدن به اصول فوق خدا را قادر مختار می داند؛ نه فاعل موجب در نتیجه کثرات را با کثرتشان به خدا نسبت می دهد) علامه حلی،281،1365). فیاض لاهیجی از همان مقدمه گوهر مراد اندیشه نوافلاطونی در آراء او به وضوح آشکار است،به طور مرتب از فیض و فیاض بودن خداوند سخن می گوید و عالم را در مراتب عقل کلی،نفس کلی و طبیعت می بیند (لاهیجی،18،1383)و در ادامه، فیض وجود از جانب خداوند را فعل ابداعی دانسته که این فیض نسبت به همه یکسان است نه آنکه برای بعضی بیشتر و برای بعضی کمتر باشد.(همان 18)و از نظریه فیض و قاعده الواحد دفاع کرده و قاعده الواحد را اینگونه تبیین می کند که هر گاه فاعل واحد بوده باشد، من جمیع الجهات و الحیثیات از وی صادر نشود، در مرتبه واحد مگر معلول واحد و سایر معلولات از وی با واسطه صادر شوند.(همان،22)در نتیجه بین عالم طبیعت با خداوند، برخلاف علامه، قایل به واسطه می شود و فاعلیت را در مرتبه نخست، متوجه به عقل نخست می کند و سلسه مراتب آن را یاد می کند؛به علاوه علم را به حضوری و حصولی تقسیم می کند که سبب علم حضوری را دو چیز می داند؛ یکی قائم بودن عین معلوم به عین عالم و دیگر، حاضر بودن ذات معلوم نزد عالم به سببی از اسباب.(همان،148)علم خدارا علم حضوری دانسته و با توجه به این مسایل فاعلیت خدا را بالعنایه می داند.
  • تعداد رکورد ها : 1