جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
سیر تطور زبان عرفانی در آثار منثور متون عرفانی از آغاز تا قرن نهم
نویسنده:
پدیدآور: رباب جلیلی ایرانی ؛ استاد راهنما: شکرالله پورالخاص ؛ استاد راهنما: رامین محرمی ؛ استاد مشاور: بیژن ظهیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
زبان عرفانی زبانی است که از یک جنبه با زبان به معنی عام آن و از سوی دیگر با انسان که دارای اندیشه‌های پیچیده و گوناگون برای نیل به کمال و تکریم شده در آفرینش است ارتباط دارد و از سوی دیگر با نهادهای اجتماعی گره خورده است. عارفان و متصوفه به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی تحت عنوان صوفیه یا اهل تصوف که در برهه-ای از تاریخ جایگاه و زبان و اصطلاحات و فکر و فرهنگ خاص خود را داشتند؛ علم و افکار و اندیشه‌ها و زبان عارفان به دلیل ارتباط با زبان قرآن و زبان دین و موافقت آن با سرشت و گرایش انسان به عرفان و شناختی که برای او فطری است، تبدیل به فرهنگی شده است که در بستر زبان و فرهنگ فارسی نقشی انکار ناپذیر دارد. زبانی که عارفان به کار می برند زبانی است که شناخت و آشنایی با آن ما را به تجربیات و دنیای خاص آنان نزدیک می‌کند و تا حدودی امکان فهم اعمال و افعال آنان را بر ما روشن می‌کند. زبا ن عرفان نیز چون سایر زبان‌ها ویژگی‌ها و ابعاد گوناگون خود را داراست؛ ویژگی‌هایی که به دلیل تناقض در بیان تجربیات و عدم گنجایش آن‌ها در سطح ظاهری زبان و سختی است، چنانکه ما در قرون و ادوار مختلف عرفانی با متون منظوم و منثوری مواجهیم که گاهی زبانی، فهم آن را بر مردم عادی تنگ و غیر قابل دسترس می‌کند. علاوه بر این، زبان دارای درجات مختلفی از آسانی بسیار ساده و قابل فهم همگان را داراست؛ چون کشف‌المحجوب و اسرارالتوحید و در مقابل با متونی سرشار از رازها و رمزها، تمثیلات، کنایات و شطحیاتی روبرو می‌شویم که علاوه بر غیر قابل فهم بودن بر همگان؛ فهم آن نیازمند مطالعات گسترده‌ای در ساحت عرفان و زبان عارفان و آشنایی با اصطلاحات خاص آنان است؛ از قبیل آثار شیخ اشراق و عین القضات همدانی. حد واسط این متون را نوع سومی از آثار تشکیل می‌دهد که زبان عرفانی آن نه چندان آسان و نه چندان سخت است. هرگونه مطالعه و بررسی در زمینه‌ی زبان عرفانی مستلزم شناخت ادوار ادبیات عرفان ایرانی- اسلامی و شناخت عارفان و آثار مهم آنان در این دوره‌ها است که به طور کلی عرفان‌پژوهان این ادوار را به سه دوره تقسیم می‌کنند. الف. دوره نخست؛ این دوره پیدایش مفاهیم عرفانی را تا قرن پنجم دربرمی‌گیرد و در واقع دوره‌ی شکل‌گیری و پیدایش عرفان اسلامی، تثبیت و تحکیم اولیه‌ی آن است. و عرفایی که در این دوره ظهور کردند هر یک تأثیری ژرف در رشد و پیشرفت عرفان اسلامی داشتند. در این مرحله است که آنان به نگارش متونی پرداختند که عرفان این مرحله را از جوشندگی و آفرینندگی ویژه‌ای برخودار کرد و در اواخر این دوره مشایخی همچون قشیری، سُلمی، ابوطالب مکّی، هجویری و خواجه عبدالله وظیفه‌ی تنظیم و گردآوری آثار را بر دوش کشیدند. طبقات‌الصوفیه‌ی سلمی، کشف-المحجوب هجویری از جمله آثار ارزشمند این دوره است. (کاظمیان مقدم، 2015: 3-2) ب. دروه‌ی دوم: دوره‌ی دوم از اوایل قرن ششم آغاز و تا قرن نهم ادامه می‌یابد، در این دوره عرفان عملی رشد چشم‌گیری می‌یابد و عرفان نظری و ادبی از خامی و عدم انسجام فاصله می‌گیرد و به کمال و پختگی می‌رسد. شروع این دوره با چهره‌های برجسته‌ای مانند؛ ابوحامد غزّالی، عین‌القضات، سنایی غزنوی، عبدالقادر گیلانی و ابونجیب سهروردی همراه است. عرفان ادبی با ظهور سنایی آغاز و قرن‌ها بعد با مولوی و حافظ به اوج می‌رسد. عارفان نام‌آوری چون عطّار نیشابوری، مولوی، سهروردی، نجم‌الدّین کبری، محی‌الدّین عربی و عراقی پرچمداران کلام عرفانی‌اند. این دوره عصر طلایی و اوج کلام تمثیلی زبان فارسی است. در این دوره عرفان ادبی با مولوی و عراقی و عرفان نظری با محی‌الدّین و شاگردانش به اوج می‌رسد. (همان: 3) ج. دوره‌ی سوم: دوره‌ی پایانی تقسیم‌بندی تاریخ تحوّلات صوفیه از اوایل قرن دهم تا زمان حال را در برمی‌گیرد که با کوشش عارفانی همچون سیّدحیدر آملی و ملّاصدرا به ترتیب با تشیع و فلسفه هم افق می‌گردد. (همان: 4-3) رخنه‌ی تصوف و عرفان به افکار و اندیشه ادیبان از بیانات و مواعظ شفاهی مشایخ شروع شد و با گذشت زمان، زبان و ادب فارسی در ادای تعالیم و معارف آنان به کار گرفته شد؛ بنابراین در کلیه‌ی آثار عرفانی شاهد زبانی هستیم که در یک سوی آن اندیشه‌ی عرفانی و آسمانی و مواعظ دینی و اخلاقی و در سوی دیگر زبان ادبی با تمام ظرایف و امکانات آن قرار دارد. موضوع این رساله «بررسی سیر تطور زبان عرفانی در آثار منثور فارسی از قرن پنجم تا قرن نهم هجری قمری» است و تلاش بر آنست که سطوح زبانی و بلاغی و نشانه‌های زبانی و هنجار شکنی‌های زبانی، نمادها و سمبل‌های دخیل در زبان عرفانی را بررسی کند. محور این تجسس در آثار برجسته‌ی این ادوار با تأکید بر کشف‌المحجوب هجویری، آثار عین‌القضاه همدانی، معارف بهاء‌ولد و مصباح‌الهدایه کاشانی و آثار جامی خواهد بود و زبان عرفانی و سیر دگرگونی و تغییر آن در آثار منثور برجسته از قرن پنجم تا قرن نهم با توجه به مؤلفه‌های زیر مورد بررسی و مقایسه قرار خواهد گرفت: - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید عناصر تشکیل دهنده‌ی متن از قبیل: واژگان، اصطلاحات، ضرب‌المثل‌ها، ترکیب‌ها و .... -تفاوت آثار منثور عرفانی از دید نحو و چگونگی جمله‌سازی و عبارت‌پردازی. - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید گفتمان و کاربردشناسی زبان. - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید مؤلفه‌های فرمالیستی و خروج از هنجار زبان. - تفاوت زبان آثار منثور عرفانی از دید محتوای اندیشگانی و چگونگی تطابق یا عدم تطابق فرم با این محتوا. مؤلفه‌های فوق با ذکر نمونه‌هایی از آثار منثور و تفاوت‌های این مؤلفه‌ها و ویزگی‌ها و سیر تطور آن‌ها مد نظر خواهد بود. تفکر و تعمق در آثار عرفانی و پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه روشنگر این موضوع است که عرفان برداشت هنری از دین و زبان عارفان همان زبان هنری و ادبی است؛ تنها وجه تمایز این دو در سمت و سوی زبان عارفان است که به منظور تبین تعالیم دینی و آداب و رسوم اهل تصوف، بیان حالات و احوال اهل عرفان و بیان تجربیات روحی و مکاشفات است، پس ا
  • تعداد رکورد ها : 1