جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
چالش افلاطون‌گرایی معاصر برای خداباوری توحیدی از نگاه ویلیام کریگ
نویسنده:
طیبه شاددل ، حسین اترک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطونیان معاصر اذعان می­کنند که برخی اعیان انتزاعی، مانند: اعیان ریاضی به نحو ضروری، فرازمانی، نامخلوق و مستقل وجود دارند. از سوی دیگر، بر اساس الهیات کتاب مقدس و الهیات کلاسیک خداوند تنها موجود قائم­بالذات و مستقل است. بنابراین، افلاطون‌گرایی برای الهیات کلاسیک چالشی مهم ایجاد می‌کند که بر اساس آن، خداوند تنها واقعیت مستقل، ضروری و نامخلوق نیست. ویلیام کریگ، فیلسوفِ خداباور معاصر آمریکائی، معتقد است خداباوری توحیدی با افلاطون‌گرایی دچار مشکل می­شود. در نتیجه، یک خداباور توحیدی نمی­تواند در باب اعیان انتزاعی به دیدگاه واقع­گرایی افلاطونی قائل شود و معتقد باشد که اعیان انتزاعی هویاتی نامخلوق، ضروری و فرازمانی هستند. کریگ معتقد است قائل شدن به موجوداتی با این ویژگی­ها با کمال خداوند، قدرت مطلق و آموزۀ خلقت ناسازگار است و برای اثبات دیدگاه ناسازگاری افلاطون‌گرایی با الهیات سنتی مسیحی به برخی آیات انجیل استناد می‌جوید. وی بر این باور است که با گذر از نگاه واقع­گرایی به دیدگاه ناواقع­گرایی در باب اعیان انتزاعی، چالش فوق برطرف می­شود. به نظر می‌رسد استدلال‌های کریگ با توجه به مباحث مقدمات حکمت در علم اصول قابل دفاع نباشد و استفادة اطلاق و عمومیت مخلوق بودن ماسوی الله از آیات مورد استناد او صحیح نیست.
صفحات :
از صفحه 113 تا 138
بررسی و نقد نظریه‌ی سویین برن درباره علم مطلق خدا
نویسنده:
طیبه شاددل ، منصور ایمانپور ، حسین اترک
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«علم مطلق» وصفی از خداباوری کلاسیک است که چگونگی فهم آن بر سایر آموزه‌های خداباوری کلاسیک، همانند تغییرناپذیری، اختیار خداوند، و اختیار انسان تأثیر‌گذار است. سویین‌برن، فیلسوف انگلیسی معاصر دین، بر این نظر است که تلقی کلاسیک علم مطلق، نگاه منسجمی نیست و با اختیار انسان، اختیار خداوند، گزاره‌های ناظر برشخصِ اول، گزاره‌های زمانمند و در نهایت متن مقدس ناسازگار است؛ لذا وی از تلقی کلاسیک «علم مطلق» گذر نموده و تبیینی تعدیل‌یافته‌تر از این مفهوم ارائه نموده است. وی معتقد است که چون محدود بودن علم خداوند یا به جهت قواعد منطقی یا برنامه‌هایی است که خداوند هنوز تصمیم نگرفته است؛ یا از این جهت است که خداوند خود علمش را محدود ساخته است، بنابراین چنین محدودیت هایی از پرستش او نمی‌کاهد. اما به نظر می‌رسد نظریه‌ی علم مطلق تعدیل‌یافته‌ی سویین‌برن با دیگر وصف خدا، یعنی خالقیت او سازگار نیست. همچنین سویین‌برن علم را منحصر در معرفت گزاره‌ای نموده است و از علم شهودی خدا، غفلت نموده است. از آنجا که سویین‌برن خداوند را زمانمند در نظر گرفته است برای زمانی که خداوند علم خود را محدود نموده است مرجحی نمی‌توان در نظر گرفت. توصیف و تفصیل منسجم مطالب فوق و بررسی آن ها به شیوه تحلیلی، موضوع و دغدغه اصلی این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 193
خداباوری کلاسیک تعدیل‌یافتة سویین‌برن
نویسنده:
حسین اترک ، طیبه شاددل
نوع منبع :
نمایه مقاله
بررسی استدلال‌های سوئینبرن در اثبات انسجام نظریۀ شخص مجرد
نویسنده:
طیبه شاددل ، منصور ایمانپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارائه تصویری منسجم از شخص مجرد برای سوئینبرن اهمیت فراوانی دارد، زیرا مبنای پذیرش حقایقی همچون خداوند، فرشتگان و نفس در فلسفه اوست. سوئینبرن با بهره‌گیری از آزمایش فکری‌ای مشابه «انسان معلق» ابن‌سینا، وجود شخص مجرد را امری ممکن و پذیرش چنین موجودی را امری معقول می‌داند. او در مقابل مخالفان نظریه شخص مجرد معتقد است که می‌توان صفاتی همچون امید و طلب را به شخص مجرد نسبت داد، هرچند ممکن است به صورت اوصاف پنهان در شخص مجرد باقی بمانند یا از طریق مداخله در عالم مادی بروز یابند. او نظریاتی که وجود شخص مجرد را با تمسک به عدم امکان تمایز آنها از یکدیگر زیر سؤال می‌برند عجولانه می‌داند و استفاده از حافظه و مغز به عنوان ملاک این‌همانی شخصیت را نادرست می‌شمارد. به نظر او، هرچند می‌توان از حافظه و مغز به عنوان ملاکی معرفت‌شناختی برای این‌همانی شخصیت استفاده کرد، اما به دلیل مواجهه با مشکلات فراوان، نمی‌توان آنها را ملاک‌هایی متافیزیکی در نظر گرفت. دیدگاه سوئینبرن در معرض انتقاداتی است که از جمله آنها می‌توان به مواردی همچون استفاده از مبانی متعارض، تصورناپذیری فرض انسان بدون بدن، و ضرورت وجود مغز برای هر گونه آزمایش فکری درباره حقیقت شخص اشاره کرد. این مقاله، با رویکردی تحلیلی-انتقادی مباحث فوق را مورد بررسی قرار داده است.
خلق‌گرایی مطلق، پاسخی به چالش افلاطون‌گرایی برای خداباوری و نقدهای ویلیام کریگ بر آن
نویسنده:
طیبه شاددل ، حسین اترک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خلق­گرایی مطلق یا افلاطون­گرایی تعدیل­شده پاسخی است برای چالشی که افلاطون­گرایی برای خداباوری ایجاد می­کند. دغدغۀ اصلی این دیدگاه، تلائم و هماهنگی میان خداباوری با افلاطون­گرایی است. خلق­گرایی مطلق در واقع مدعی است حقایق ضروری نیز مانند موجودات ممکن وابسته به خداوند هستند. از این­رو، ما در فهرستِ وجودشناسی با موجودی که مستقل از خداوند وجود داشته باشد مواجه نیستیم و خداوند تنها موجود مستقل و بی­نیاز از غیر است. بنابراین ادعای افلاطون­گرایان معاصر که با ارائۀ استدلال­هایی مدعی­اند برخی اعیان انتزاعی، مانند اعیان ریاضی، به نحو ضروری، فرازمانی و نامخلوق موجودند با این قید که این حقایق در عین ضرورت و فرازمانی بودنشان، مخلوق و وابسته به خداوند هستند پذیرفته می­شود. در این دیدگاه، گرچه خلقِ­ این امور ضروری است، ولی وجود قضایا، جهت و ارزشِ صدقشان وابسته به خداوند است. به‌طور کلی، قلمرو افلاطونی به عنوان ادراکات و اندیشه­های خداوند در نظر گرفته می­شوند. ویلیام کریگ، فیلسوف ِخداباور آمریکائی معاصر، بر این باور است که این دیدگاه با مشکلات متعددی نظیر خلط با مفهوم­گرایی ، اشکال دور باطل، عدم تلائم با اختیار خداوند، ناسازگاری با نظریۀ سنتی خلقت و مبادلۀ نظریۀ خلقت با نظریۀ فیض­گرایی فلوطینی مواجه است. گرچه برخی از ایرادات کریگ به دیدگاه خلق­گرایی وارد نیست؛ لکن خلق­گرایی مطلق با اشکالی جدّی مواجه است و به نظر می­رسد بتوان از دیدگاه امکان­گرایی کلّی دکارتی دفاع نمود. این مقاله به تبیین و بررسی این دیدگاه و انتقادات کریگ می­پردازد.
مفهوم خدا و انسجام خداباوری سنتی از منظر ملاصدرا و سوین برن
نویسنده:
پدیدآور: طیبه شاددل ؛ استاد راهنما: منصور ایمانپور ؛ استاد مشاور: حسین اترک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در زمینه‌ی فلسفه‌ی دین به بررسی مفهوم خدا و انسجام خداباوری کلاسیک از نظر حکیم متأله، ملاصدرای شیرازی و فیلسوف انگلیسی معاصر دین، ریچارد سوین‌برن می‌پردازد. ملاصدرا در نظام وحدت تشکیکی خود خدایی ضروری، یگانه، متشخص غیر انسان‌وار، بسیط، فعلیت مطلق، سرمدی فرازمانی، واجد مطلق‌های سه‌گانه، متعال و در عین حال حاضر در هستی ، مفیض و خالق و ... به تصویر می‌کشد؛ از این‌رو می‌توان الهیات ملاصدرا را الهیات کلاسیک تعدیل-یافته نام نهاد. سوین‌برن نیز خدایی یگانه، منشأ تکالیف اخلاقی، خالق، سرمدی زمانمند، عالم مطلق و قادر مطلق در معنایی تعدیل یافته، خیر مطلق و شخص‌انگار ترسیم ‌می‌کند؛ که می‌توان الهیات وی را الهیات ‌شخص‌انگار و با توجه به تبیین اوصاف خداوند، مسئله‌ی شر الهیات کلاسیک تعدیل-یافته نامید. در باب انسجام خداباوری کلاسیک در باب مسئله‌ی شخص مجرد، مسئله‌ی تشخص، مسئله‌ی تعالی و مسئله‌ی انسجام سه وصف علم مطلق و قدرت مطلق و سرمدیت فرازمانی می‌توان گفت با توجه به مبانی ملاصدرا بتوان پاسخی در خور به برخی از این اشکالات ارائه داد؛ لکن برخی از اشکالات لاینحل باقی می‌ماند. سوین‌برن در باب پاره‌ای از این مسائل نظیر انسجام شخص مجرد از خداباوری کلاسیک دفاع نموده است؛ لکن در باب برخی دیگر از مسائل مانند مسئله ناسازگاری علم مطلق، سرمدیت فرازمانی و تغییرناپذیری حداکثری قائل به این نظر است که باید خداباوری کلاسیک تعدیل و تصحیح گردد. به طور ایجاز می‌توان گفت اگر این‌دو فیلسوف در یک عصر می-زیستند هر دو قائل به این بودند که الهیات کلاسیک نیازمند اصلاح و تجدید نظر است؛ اگرچه جهت اصلاحاتی که انجام می‌دادند بسیار متفاوت است.
بررسی معنای سرمدیت خدا از نگاه سویین برن
نویسنده:
طیبه شاددل ، منصور ایمانپور ، حسین اترک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سرمدیت به معنای ‌‌«حیات نامحدود مستمرّ فرازمانی» در الهیات فلسفی کلاسیک، یکی از اوصافی است که خداوند به آن متصف می­گردد؛ لکن برخی فیلسوفان به دلیل عدم انسجامی که در آن به نظر می­رسد، از این تعبیر فاصله گرفته­اند و قید «فرازمانی» را نامعقول دانسته­اند. سویین­برن نیز از این قید اجتناب نموده و معتقد است اگر سرمدیت خداوند به نحو فرازمانی تعبیر گردد، مستلزم تالی­های فاسدی نظیر عدم امکان ارتباط خداوند با زمان، ناسازگاری با متن مقدس، هم زمانی پدیده­های زمانی متقدم و متأخر، ناسازگاری با مقوله­های دینی مانند عفو و بخشش، مجازات و پاداش می­گردد. سویین­برن جهت انسجام خداباوری کلاسیک از سرمدیت فرازمانی به سرمدیت زمانمند گذر می‌کند. با بررسی دلایل وی، می­توان گفت: نخست آنکه سویین­برن بیش از حد به ظاهر متن مقدس توجه نموده است و به عنوان متن­گرا ظاهر شده است. در باب ارتباط خداوند فرازمان با زمان نیز می­توان راه­حل­هایی دیگری مانند؛ جعلِ وجود زمانمند (رویکرد صدرایی) اندیشید. در باب هم­زمانی پدیده­های زمانی مختلف نیز می­توان گفت پدیده­های زمانی حقیقت­شان به نحو بسیط در نزد خداوند حاضر است، نه وجود فیزیکی­شان؛ لذا حضور آن­ها نزد خداوند منجر به هم­زمانی پدیده­های متفاوت نمی­گردد. همچنین نقدهای سویین­برن بر استدلال­های طرفداران فرازمانی­بودن خداوند موجه به نظر نمی­رسد. در نتیجه، باید گفت سرمدیت زمانمند سویین­برن، تقریر موجهی جهت تبیین سرمدیت خداوند به نظر نمی­رسد.
تأثیر عوامل طبیعی بر اخلاق
نویسنده:
طیبه شاددل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تأثیر عوامل طبیعی بر جسم انسان چه از حیث تأثیر در سلامت و چه از لحاظ بروز بیماری ها از زمان های قدیم بر طبیعی دانان و پزشکان کم و بیش معلوم بوده است، اما یکی از مهمترین بحث های علم اخلاق این است که "نقش عوامل طبیعی بر اخلاق تا چه حد است؟"نوشتار حاضر با تبیینی از هستی شناختی انسان سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد، لذا در ابتدا به تبیین دیدگاه های متفکرین در این مورد می‌پردازد و از بین دیدگاه های موجود در این رابطه دو دیدگاه "دوئالیستی" و "فیزیکالیستی"را به دلایل تبعاتی که برای علم اخلاق به وجود می آورند رد می کند و دیدگاه صدرائی را در این مورد می پذیرد، زیرا در دیدگاه صدرائی نفس امری "جسمانیه الحدوث" است که به واسطه حرکت جوهری که در انسان رخ می دهد ارتباط آن با جسم، ارتباط دو جوهر وجودی است که بر یکدیگر تأثیر و تأثر علّی دارند و تحول در هر بعد، تحول در بعد دیگر را به همراه دارد، بنابراین نفس از جسم و به تبع آن از عوامل طبیعی متأثر می گردد و اخلاق نیز که صادر از نفس است از عوامل طبیعی متأثر می گردد، از طرف دیگر چون دیدگاه صدرایی، یک دیدگاه فیزیکالیستی محض نمی باشد، لذا با پذیرش «تأثیر عوامل محیطی بر اخلاق» همچنان فلسفه اختیار زنده و پویا است. در ادامه به تبیین و توصیف تأثیر برخی از عوامل طبیعی بر اخلاق پرداخته می شود.
  • تعداد رکورد ها : 8