جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
خاستگاه طبقاتی،نگرشهای جنسیتی واخلاق کار:(بررسی موردی اخلاق کارکارمندان بانک توسعه صادرات ایران)
نویسنده:
پدیدآور: مهدی اکبرنژاد ؛ استاد راهنما: حمید عباداللهی ؛ استاد مشاور: حسن چاوشیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
پژوهش در حوزه اجتماعی شدن و اخلاق کار حوزه ای جالب توجه و در عین حال کلیدی برای فهم توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی هر کشور بشمار می‌رود؛ چرا که ارتقاء هر کشوری در سایه سخت‌کوشی بوده و زمانی حاصل می‌شود که جامعه دارای انسانهای تلاشگر و متعهد به کار باشد. و این درحالیست که فرهنگ کار و اخلاق کار، با فرایند اجتماعی شدن در نهاد خانواده درهر کشور مرتبط است. این نهاد به عنوان یکی ازمهمترین نهادهای اجتماعی شدن و توسعه ارزشهای مرتبط با شغل،ازجمله اخلاق کار، در تولید افرادی که می‌توانند جامعه را برای توسعه درونزا مهیا سازند ،نقشی کلیدی دارد. واژه اخلاق کار قرن ها پیش بوسیله ی روشنفکران متعلق به دوره ی بعد از اصلاحات ،که مخالف رفاه اجتماعی بوده و مدعی اهمیت فرد گرایی بودند ابداع شد .این روشنفکران براین باور بودند که افراد باید مسئول کامل زندگی خودشان باشندو فقرا هم از این قائده مستثنی نیستند.بنابراین،سخت کوشی راه حل تمامی دردهاتلقی می شدکه ازطریق آن فردمی توانست وضعیت زندگی خودرابهبودبخشد.معنای ضمنی این دیدگاه این بودکه فقراتنهاازطریق کارسخت خویش قادربه بهبودوضعیت خودبودند.اینها ریشه های این سازه خشن (اخلاق کار)بودند. اخلاق کار پروتستان نشانگرمیزانیست که افراد کاررا درکانون زندگیشان قرار می دهند. و امروزه مشخص شده که ارتباط کمی با پروتستان بودن یا حتی دین داری فرد دارد(مثلا فورنهام ،1990a :مک هاسکی ،1994 ).شکل بندی (فرمول بندی) مدرن اخلاق کار در کار محقق المانی ماکس وبرریشه دارد.او در سال 1904 و1905 مقاله ای را در دو بخش تحت عنوان" اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری "نوشت. در این مقاله وبر این فرض را مطرح نمود که: گسترش سریع سرمایه داری وصنعتی شدن حاصل ازآن دراروپای غربی و آمریکای شمالی،تاحدودی،درنتیجه ارزش پیوریتنی ریاضت (یعنی حصول نظم فردی ازطریق استفاده دقیق ازوقت وپرهیزشدیدازتجمل،لذتهای دنیوی،آسایش و...)وباور به تکلیف ازسوی خداوند بود.(فورنهام 1990؛1968)ازنظر وبر جنبش اصلاحی پروتستان تغییرات عمیقی در نظام باورهای رایج درباره کار در قرن 16 ایجادکرد. پیش از این جنبش، کار را مسئولیتی سنگین و به مثابه چیزی که باید از آن اجتناب کرد می نگریستند. مصلحان دینی مانند مارتین لوتر وجان کالوین درعوض مطرح کردند که همه ی کارها حتی کاربی اهمیت و حقیر ارزش ومنزلت ذاتی دارد.درواقع پشتکاردر انجام کار(تکلیف الهی) شایدبه عنوان بهترین و بالاترین نوع اطاعت مسیحی تصورشد(مدرک،1997).ازنظروبر، این فکر که حیات حرفه ای اگر به درستی هدایت شود به تقدیس ملکوت الهی می انجامد، در آیین لوتر هم وجود دارد.ولی از آنجا که به عقیده وبر،پیوند گزینشی موجود میان سرمایه داری با آیین کالون،بسی بیشتر از پیوند آن با آیین لوتر است،از نظر وبر سخن بر سر اثبات این مطلب است که این فکر لوتری(اگرچه درcalling پوریتن ها نیز بدان برمی خوریم) برای اثبات پیوندی که به آن اشاره شد کافی نیست.در اینجاست که اهمیت اصل جزمی قسمت ازلی به عنوان پیچ و مهره ای اساسی در دستگاه نظری وبر آشکار می شود. اعتقاد به این اصل جزمی قسمت ازلی سبب می شود که پیرو آیین پروتستانی همواره در بی یقینی هراس آوری به سربرد. اگر کوشش های حرفه ای وی قرین موفقیت باشند،او ،به عقیده وبر این موفقیت های حرفه ای را نشانه ای از گزینش الهی تلقی خواهد کرد. خلاصه این که ،تاکید کالون بر این اصل جزمی است که تبیین کننده فرق اساسی موجود میان آیین لوتر و آیین کالون است: در جایی که پیرو آیین لوتر به حق درصدد این برمی آید که در جست و جوی قرب خدا باشد و بدین سان،روشی در پیش می گیرد که وی را به سوی عرفان رهنمون گردد،پیرو آیین کالون ،که امیدی به چنین قربی ندارد ،بیشتر راهی را برخواهد گزید که وی را به سوی ریاضت دنیوی رهبری خواهد کرد. او برای موفقیتش در این سرای خاکی اهمیتی بسزا قائل خواهد شد چرا که آن را نشانه گزینش خویشتن در درگاه الهی خواهد شمرد.موفقیت کاری و حرفه ای در وظیفه دنیوی [شغل]، که با ثروت مادی مشخص می شود،به نشانه و علامت اصلی رستگاری و برگزیدگی تبدیل شد. انگیزه نیرومندی برای موفقیت اقتصادی در میان گروه هایی که تحت تاثیر این افکار بودند،پدید آمد. اما این انگیزه و تلاش با ضرورت زندگی مبتنی بر پرهیزگاری و صرفه جویی همراه بود. پیروان آیین پیوریتان تجمل را گناه می دانستند،بنابراین تمایل به انباشت ثروت به سبک زندگی ساده و بی تکلفی پیوند خورد.در ایران اخلاق کار در مقایسه با سایر موضوعات مرتبط با کار و شغلکمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. با این وجود، پژوهشهای اندک انجام شده حاکی از آن است که اخلاق و فرهنگ کار در ایران در مقایسه با سایر کشورهای پیشرفته در سطح پایین تری قرار دارد(معید فر، 1382: 4 ). این مشکل یکی از معضلات و تنگناهای دستیابی به توسعه همه جانبه در کشور شده است.پژوهش حاضر که یکی از اهداف آن پرکردن خلاء اطلاعاتی اخلاق کار در ایران است، به مطالعه اخلاق کار و ارتباط آن با پایگاه اقتصادی-اجتماعی افرادونگرشهای جنسیتی افراد می پردازد.
جامعه‌شناسی شهادت (تعالیم شیعه و روح شهادت‌طلبی)
نویسنده:
علی زرین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جنگ 8 ساله عراق با ایران به رژیم صدام به تمام معنا متنعماز انواع ثمرات خرد ابزاری در غرب بود ولی نتوانست بر ایران پیروز شود. نقطه اتکا ایرانی ها در این مقاومت بر خلافطرف مقابل که به سلاح تکیه داشت ، تکیه بر چیزی بود که ما آن را در اصطلاحاتی مانند" جهاد " ، "دفاع عاشورایی " از زبان طرف ایرانی شنیدیم. ما در کل این روحیه را " روحیه شهادت طلبی" می خوانیم . منظور ما تقلیل این روحیه تنها به " عملیات استشهادی" نیست یا همان عملیات هایی که با عنوان بمب گذاری انتحاری یا عملیات های انتحاری در ادبیات رسانه ای غرب مطرح می شود. منظور ما از روحیه " شهادت طلبی" چیزی عام تر از " عملیات استشهادی" است آن روحیه ای که حتی در جنگ ها و عملیات های معمول جنگی ، باعث می شود که افراد به راحتی شهادت را پذیرا باشند. ما این روحیه را به واسطه استراتژی استفهامیو تکنیک تحلیل محتوای وصیّت نامه شهدا فهم مینمایم. سپس به دنبال الگوی کنش یاعقلانیتی که افراد را به این کنش رهنمون می شود،با عبور از تنگنا های نظریهکنش وبر ، نوع جدیدی از عقلانیت می رسیم که " عقلانیت متعالیه " است . چنانچه وبر ریشه عقلانیت ابزار محور را در آئین پروتستان می جست ما نیز ریشه این عقلانیت را در مذهب شیعه می یابیم .در کنش عقلانی وبر، بازه عقلانیت و محاسبه سود و ضرر در بازه زمانی تولد- مرگ که یک بازه زمانی سکولار (دنیوی ) است محاسبه می شود. وبر هر کنشی را که فراتر از این بازه "عقلانیت زمان" باشد را در سنخ عقلانیت ارزشی طبقه بندی می نماید که با استفاده از مفاهیم وبری خود نوعی غیر عقلانیت است . با استفاده از شیوه فهم وبری درکنش شهادت طلبی ما بدین نتیجه رسیدیم که این کنش در هیچ یک از چهار سنخ کنش وبر جای نمی گیرد. در نتیجه شق پنجمی برای این گونه شناسی تعریف کردیم. در این شق پنجم خرد متعالیه خردی است که به سود و زیان در چارچوب بازه بلندتر زمانی می پردازد یعنی بازه ای که به حیات پس از مرگ و معاد وحساب اعمال معتقد است.البته استفاده از خرد متعالیه ضرورتاً به کنش شهادت طلبی منتهی نمی شود . بسامد این کنش در مذهب شیعه بیشتر مشاهده شده و علت آن را در تقابل جدی این مذهب با عواملی از جمله جبرگرایی ، سکولاریسم و ... برشمردیم . بنابراین خرد متعالیه ای از جنس یک قرائت خاص از شیعه، با شهادت طلبی پیوند نزدیک دارد.
مناسبات دین و دولت  در اندیشه ی روشنفکران دینی
نویسنده:
زهرا شفقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاین پایان نامهسعی دارد نسبت دین و دولت در اندیشه دو روشنفکر دینی برجسته، یعنی شریعتی و سروش را با استفاده از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و با روش تحلیل گفتمان بررسی کند.تحقیق حاضر در پی یافتن پاسخ این سوال است که دین و دولت درگفتمان شریعتی و سروش چه جایگاهی دارندو ابطه ی بین آن دو دراین دو گفتمان به چه شکلی برقرار می شود؟نوشته هاوآراءعلی شریعتی وعبدالکریم سروش رارویدادمهمی مانندانقلاب اسلامی ایران ازیک دیگرجدا می کند. شریعتی متفکر معترضی است که بسیج مردم علیه نظام وقت را مهمترین وظیفه ی یک اندیشمند می داندو به همبن اعتبار عمده فعالیت فکری خود را به این امرمعطوف می سازد. اما عبدالکریم سروش به دورانی تعلق دارد که آرزوی شریعتی برآورده شده است. شریعتی اگر به هنگام انقلاب زنده می بودمی توانست گمان برد که آنچه او سالیان سال برایش زحمت کشیدیعنی آگاه کردن مردم به«مسئولیت شیعه بودن»در برابر چشمانش به واقعیت تبدیل شده است ومردم باسرنگون کردن نظام وقت در جهت برپایی حکومتی که اوسالها آرزوی دیدنش راداشت گام برمی دارند. شریعتی متعلق به دورانی است که یافتن راهی برای دینی کردن سیاست وحکومت دغدغه ی بسیاری ازمتفکران و صاحب نظران است وحال آنکه سروش در دورانی به سر می برد که سیاسی و حکومتی شدن دین پرسش هایی جدی پیش رو روشنفکران جامعه قرار داده است. از این رو اختلاف گفتمانی که گاه جدی نیز به نظر می آیند در آثار این دو می توان یافت. بررسی موضوع نسبت دین و سیاست در آراء علی شریعتی و عبدالکریم سروش، نشان داد دین و سیاست در گفتمان این دو روشنفکر دینی برجسته به گونه ای متفاوت مفصل بندی شده اند. در گفتمان لیبرال- دموکراتیک سروش «انسانِ محق و آزاد» دال مرکزی است و خداشناسی، وحی شناسی، نگاه به فقه و مسائل مربوط به سیاست و حکومت حول این دال مرکزی سامان یافته است.در اندیشه ی سروش، دین تنها به عنوان برانگیزاننده انسان در جهت آرمان های عدالت طلبانه سیاسی که ارزشی فرا دینی است می تواند نقش محدودی در عرصه سیاست ایفاء کند. بجز تایید کنندگی قویِ ارزش های فرا دینی توسط دین و فراهم آوردن زمینه تحقق آزادانه ارزش ها و احکام منبعث از دین توسط حکومت، دین در حکمیت و داوری در عرصه امور سیاسی، نفش محدودیدارد. به عبارتی نزد سروش دین به صورت ارزش های دینی در کالبد اجتماع حضور داشته و انگیزه ی مومنان را در پرداختن به امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به صورت انگیزه دینی و الهی تامین می کند. در واقع موضوع اصلیداشتن انگیزه الهی در فعالیت های سیاسی است . این در حالی است که شریعتی تلاش می کرد با محور قرار دادن اسلام شیعیِ اصیل، مفصل بندی جدیدی از دال های شناور ارائه کند ودال هایی همچون حاکمیت الهی، امامت، امت، نیابت، ولایت وعدالت و آزادی .... را طوری تفسیر کند که درخدمت دال مرکزی، یعنی بازیابی خودِشیعیِ اصیل و ایجاد تحول انقلابی در جامعه قرار گیرند.الگوی سیاسی و نگاه او به نحوه رابطه دین با حکومت نیز بر این اساس ساماندهی می شوداو در پی ایجاد نظم جدیدی مبتنی برآموزه های دینی بود درعموم آثاراو دین به عنوان بهترین ارائه کننده برنامه برای اداره دنیای انسانهاست وسیاست تابعی ازالگوی های دینی است که ازمتن مقدس استخراج می شود شریعتی درگفتمان خود اسلام را دینی سیاسی می داند و معتقد است حکومت درجامعه مسلمانان باید با تأثیرپذیری از آموزه ها و قوانین دینی شکل گیرد.همچنین او هدف سیاست را نه تنها اداره امور جاری کشور، بلکه هدایت و تربیت جامعه دانسته و لذا گستره ای فراتر را به عنوان وظیفه و هدف حکومت اسلامی مطرح می کند. هم چنین او معتقد است حاکم اسلامی ضرورتاً بایددارای ویژگی های خاصی باشد تا بتواند به هدف سیاست در جامعه تحقق ببخشد؛ لذا بر عالم بودن و متعهد بودن حاکم تأکید دارد و اینکه حاکم باید به مکتب و ایدئولوژی آشنایی داشته باشد.
  • تعداد رکورد ها : 3