جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
تحلیل اصطلاحات عرفانی «غیبت و حضور» در آثار خواجه قشیری و ابن عربی
نویسنده:
پدیدآور: نسرین الطافی ؛ استاد راهنما: عبدالرضا مظاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در اول این پژوهش به شرح زندگانی دو عارف بزرگ جهان اسلام در قرن پنجم و هفتم هـ . ق پرداخته شده است و به این نتیجه حاصل شده که عرفان خواجه قشیری نمونه‌ای از یک عرفان محتاط و معتدل و منطبق با شریعت به‌شمار می‌رود. ولی عرفان ابن عربی، بسیار جنبه‌ی نظری داشته و دیدگاه عرفای قبل از خود را در چهارچوب فلسفی تنظیم نموده است. ابن عربی بنیانگذار عرفان نظری در عالم اسلام بوده و وحدت وجود، اساس تعلیمات عرفانی او را تشکیل ‌داده است. پس از آن نگاه کلی به دیدگاه برخی از عرفا در مورد غیبت و حضور پرداخته‌ایم که از نظر آن‌ها غیبت یعنی حالت بی‌خبری از خلق که احیاناً به عارف دست می‌دهد. در آن حال عارف از خود و اطراف خود بی‌خبر است. عارف از آن جهت از خود بی‌خبر می‌شود که حضورش در نزد پروردگار است و حضور مقابل غیبت است و در اصطلاح عرفا و متصوفه، غیبت از خلق و حضور عندالحق است، مقام وحدت را نیز حضور گویند. از دیدگاه قشیری، غیبت عبارت است از غیبت قلب به علم بر آنچه بر احوال خلق می‌گذرد. به‌خاطر مشغول بودن بر آنچه که بر او می‌گذرد و سپس از احساس به خود و غیر خود نیز غایب می‌شود. بواردی که چه یادآوری ثواب باشد و یا تفکر در جزا و عقاب باشد. و حضور، حضور حاضری بود به حق زیرا که او چون از خلق غایب بود به حق ظاهر بود؛ بدان معنی که پندارد حاضر است و آن غلبه ذکر حق بود بر دل او تا به دل با خدای حاضر باشد. او با حق حاضر باشد و برحسب غیبتش از خلق حضورش بود به حق. از دیدگاه ابن عربی غیبت یعنی ناپدیدشدن، دورشدن و در اصطلاح غایب گردیدن بنده از حظوظ نفس خود و قطع توجه وی از آن‌ها، چنانکه یاد آن بر دلش نگذرد و در آن حالت حظوظ نفس باقی است ولی، سالک را شهود حق از دید آن منقطع ساخته است و او به شغل حق چنان مشغول گشته که از حظوظ نفس خبر ندارد. و حضور به‌معنای حاضرشدگان و حاضر شدن است که در اصطلاح متصوفه، حضور همان مقام وحدت را گویند.
  • تعداد رکورد ها : 1