جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
مساله اتصاف ماهیت به وجود در حکمت متعالیه
نویسنده:
پدیدآور: سیداحمد حسینی ؛ استاد راهنما: محمد سعیدی مهر ؛ استاد مشاور: رضا اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در نظرگاه مشهور, ثبوت وجود برای ماهیت مصداق قاعده فرعیه است. لازمه جریان قاعده فرعیه در موارد حمل وجود بر ماهیت، ثبوت ماهیت به عنوان موضوع است. ثبوت ماهیت در رتبه سابق بر وجود, منجر به یکی از دو مشکل تسلسل یا تقدم شیء علی نفسه می گردد. فارغ از خاستگاه و چرایی طرح این مساله در سنت فلسفی ـ کلامی مان, ملاصدرا پاره ای از پاسخ های ارائه شده به این مشکل توسط پیشینیان را, در برابر اصالت وجود می انگارد. برخی از پیشینیان او, هلیات بسیطه را از ذیل قاعده فرعیه خارج نموده اند. از منظر آنان, قاعده فرعیه محدود به قضایایی است که در صدد بیان ثبوت واقعیتی برای واقعیت دیگر بوده باشند. آنان در هلیات بسیطه, وجود را اعتباری انگاشته و هلیات بسیطه را مصداق ثبوت شیء می دانند. ملاصدرا در خروج تخصصی هلیات بسیطه از ذیل قاعده فرعیه, با پیشینیان خود همدل است. خروج تخصصی هلیات بسیطه از قاعده فرعیه الزاماً با درست ساخت بودن «انسان موجود است» در تنافی نمی باشد اما با باز تعبیر عکس الحملی آن ـ یعنی «این وجود انسان است»ـ هم قابل جمع است. از منظر ملاصدرا نمی توان ثبوت الماهیه را منهای وجود تبیین کرد و حال آن که او از عهده تبیین ثبوت الوجود منهای ماهیت بر می آید. ملاصدرا در مواضع متعددی بر اساس جریان قاعده فرعیه در هلیات بسیطه, بر اصالت وجود استدلال می کند. این امر خروج تخصصی هلیات بسیطه از قاعده فرعیه را بر نمی تابد بلکه تنها با توسعه ای در قاعده فرعیه قابل توجیه خواهد بود. بر اساس این توسعه, قاعده فرعیه علاوه بر ثبوت خارجی, ثبوت به اعتبار منشا انتزاع را هم شامل می شود؛ توجیهی که در متون صدرا شواهد عبارتی فراوانی دارد. ملاصدرا افزونه ای بر قاعده فرعیه روا می دارد که فخر رازی و دوانی به شدت از آن پرهیز داشتند. بر این اساس ثبوت شیئی برای شیء دیگر, علاوه بر ثبوت مثبت له, ثبوت ثابت را هم لازم دارد. بر این اساس حتی در بازسازی عکس الحملی هلیات بسیطه, با مشکل مواجه می شویم؛ چرا که ماهیت در کسوت محمول قرار گرفته و لازم است از ثبوت برخوردار باشد. به ظاهر ملاصدرا برای برون رفت از این اشکال راهکاری ارائه نمی کند. علامه طباطبایی عکس الحمل را معادل خروج تخصصی هلیات بسیطه از قاعده فرعیه می انگارد. به نظر می رسد که در فلسفه علامه باید از دو عکس الحمل سراغ گرفت؛ یکبار عکس الحملی که در مدخل نهایه الحکمه مطرح شده و با حد وسط واقعیت شکل می گیرد و دیگر بار عکس الحملی که در فصل تخصص بدایه الحکمه مطرح می شود و مقتضای اصالت وجود انگاشته شده است. می توان پاسخ سومی را به علامه نسبت داد که علامه بر اساس آن، ماهیتِ در کسوت محمول را هم انکار می کند. به نظر می آید که علامه تلقی واپسین ملاصدرا از قاعده فرعیه را همسو با قرائت خویش می خواند. در فرجام بخشی این مساله در وهله اول لازم است متونی که ملاصدرا ناظر به دشتکی, دوانی و میرداماد نگاشته، مشخص گردد. با برآوردن این امر، هم می توان در هندسه فکری ملاصدرا, منابع اندیشه او را بدست داد و هم خوانش ملاصدرا از پیشینیان را مورد ارزیابی قرار داد. از دیگر سو, پراکندگی بحث اتصاف در مجموع آثار ملاصدرا لازم می آورد به جمع آوری گفتار او در مواضع مختلف مبادرت ورزیم تا ارائه خوانشی منسجم و جامع از او فراهم شود. آثار علامه طباطبایی اگر چه مبتلی به این پراکندگی نمی باشند؛ اما به نظر می آید برخی از مبانی او قابل بکار گیری جهت پاسخ به این مشکل می باشند و استمرار این مبانی و تفطن به لوازم متافیزیکی آن بر عهده این رساله است.
حدوث و قدم نفس از دیدگاه متکلمان مسلمان
نویسنده:
پدیدآور: خدیجه حریت ؛ استاد راهنما: سیداحمد حسینی ؛ استاد مشاور: معرفعلی احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
متکلمان مسلمان درباره ی نحوی وجود نفس دو دیدگاه اتخاذ کرده‌اند. یک نفس امری قدیم است، منظور از قدم نفس، قدم زمانی به معنای ازلی بودن و بی آغاز بودن نیست بلکه به معنای وجود قبلی نفس نسبت به بدن است؛ دوم نفس امری حادث است که منظور از حدوث، حدوث زمانی می باشد. پیروان هر گروه، برای اثبات نظریه خود ادله‌های عقلی و نقلی بسیاری آورده‌اند؛ معتقدان به قدم نفس عمدتاً به آیات و روایاتی که دلالت بر تقدم آفرینش نفوس بر ابدان دارد، استناد می‌کنند و بر این عقیده اند که پذیرش حدوث نفس ناشی از مادی انگاشتن نفس می‌باشد. متکلمینی که نفس را حادث می دانند معتقدند پذیرش قدم نفس، مستلزم پذیرش تناسخ خواهد بود. روایات فوق الذکر را از لحاظ سندی ضعیف می‌دانند و آیات مربوطه را نیز تأویل می‌نمایند. متکلمان در کتب کلامی به این استدلالها و شبهات پاسخ متعدد داده‌اند بطور کلی در مقام پاسخ به استدلال‌ها و شبهات دو رویکرد دارند اولین رویکرد به دیدگاه کلامیشان بر می‌گردد و دومی متأثر از فلاسفه می‌باشد. همچنین برای اثبات حدوث نفس ادله‌های عقلی و نقلی نیز آورده‌اند البته ادله‌های این گروه نیز عاری از اشکال نمی‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 2