جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
ارباب؛ اقیانوس ساکت و ساکن: در گفتگو با سید محمدباقر کتابی
نویسنده:
سمیه هاشم زاده,علیرضا ملکی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نقد نگاه فرگه در جانشینی اندیشه به جای تعاریف صدق؛ بررسی موردی در مطابقت
نویسنده:
علیرضا ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه از دیدگاه فرگه همراه با ابداعات و همچنین ابهاماتی است که از نگاه‌های گوناگونی بررسی شده است؛ اما نگاه فرگه به تعاریف مرسوم صدق و رد آنها، موضوع اصلی این نوشتار است. فرگه در تبیین خود از گزاره‌های حاوی اندیشه و حکم، تعاریف مرسوم صدق را نمی‌پذیرد و تمام آنها را دارای تسلسل معرفی کرده و در مقابل او برای رفع مشکل دستیابی به صدق و ارزش گزاره‌های معرفتی، «اندیشه» را مطرح و سعی دارد آن را جایگزینی برای تعاریف صدق، معرفی کند. برای روشن شدن این ادعا ابتدا زبان و اندیشه را از منظر وی بررسی کرده و در ادامه با ورود به موضوع اندیشه و کشف ویژگی های آن، متوجه ادعای فرگه جهت جانشینی آن با تعاریف صدق شویم. در نهایت، نگارنده با وجود تقویت حداکثری دیدگاه فرگه، با طرح هفت نقد معتقد است این امر امکان پذیر نیست.
صفحات :
از صفحه 57 تا 72
فرگه، عالم سوم و افلاطون‌گرایی در فلسفه او
نویسنده:
علیرضا ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار نگارنده به دنبال آن است که با بررسی اجمالی عالم مثال و موجودات متعلق به آن و همچنین تشریح جزئیات و ویژگی آن موجودات در برابر موجودات عالم مادون خط افلاطون، مقایسه‌ای داشته باشد با ایده اصلی گوتلوب فرگه در خلق عالم سوم و اختصاص حضور و وجود برخی از موجودات، به خصوص اندیشه، به آن عالم. این نخستین بررسی است که صورت می‌گیرد و ایده اصلی آن کاوش در افلاطون‌گرایی (به معنای مصطلح آن در فلسفه معاصر) فرگه در فلسفه تحلیلی است. نگارنده ایده اصلی افلاطون در ایجاد عالم مثال و همچنین موجودات مثالی را بررسی و بهره‌برداری فرگه از این ایده را تشریح می‌کند. پس از آن با بررسی و کنکاش دقیق در آرای فرگه در باب عالم سوم و موجودات حاضر در آن، به خصوص اندیشه، سعی بر آن دارد تا بررسی کند که آیا می‌توان تناظر یک به یک میان این دو برقرار کرد و با نقدهایی که بر تشریح سیستم فرگه در خلق عالم سوم و اندیشه وارد می‌کند، مدعی است که تناظر یک به یک نمی‌تواند مطرح شود. نتیجه نهایی که مورد بررسی و مداقه قرار گرفته، روند و سیستم کلی فرگه در افلاطون‌گرایی است. موضوعات مرتبط با دیگر موجودات عالم سوم، به غیر از اندیشه (مثل اعداد) در این نوشتار بررسی نشده است و هر کدام از آنها باید در نوشتاری مستقل بررسی شود.
صفحات :
از صفحه 27 تا 40
نقدی بر انتقاد کریپکی از نظریه معنای فرگه در فرایند معنابخشی و تثبیت مدلول
نویسنده:
علیرضا ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه معنا و فرایندهای حصول و تطابق آن با کلمات، عبارات یا جملات همواره مورد نظر و مناقشه بوده است. شیوه معنابخشی به یک کلمه یا عبارت، به‌خصوص نام‌های خاص، یکی از موضوعات مورد توجه در این بحث است. علاوه بر موضوع معنا‌بخشی، شیوه دلالت لفظ از طریق معنا بر مدلول، که به فرایند تثبیت مدلول مشهور شده، نیز همواره مورد مناقشه قرار گرفته است. کریپکی انتقاداتی را بر نظریه گوتلوب فرگه درباره معنای نام‌های خاص و توصیفاتِ او از روند معنابخشی به یک نام خاص و به دنبال آن، فرایند تثبیت مدلول از طریق معنای مطرح‌شده وارد می‌کند. او با بیان خلط موجود در فرایندهای دوگانه نظریه فرگه، و به تبع آن راسل، معتقد است که این نظریه ناکارآمد، ناقص و باعث گمراهی است. این نوشتار در پی به دست دادن تمام زوایای نگاه و توصیف کریپکی از نظریه معنای فرگه نیست، بلکه درصدد است مهم‌ترین توصیف کریپکی از این نظریه، که در نام‌گذاری و ضرورت منعکس شده، را مطرح کند و نقد کریپکی را به چالش بکشد. از این رو، دامنه مباحث به کتاب نام‌گذاری و ضرورت و آثار مورد ارجاع کریپکی از فرگه و راسل محدود خواهد بود؛ در تشریح نظریات، فراتر از این آثار خواهیم رفت، اما در نقد دیدگاه کریپکی، بر اساس مدعیات او در کتابش عمل خواهیم کرد. انتقاد کریپکی بر فرگه مبنی بر خلط بین دو فرایند تثبیت مدلول و معنابخشی به یک عبارت در معنا در این نظریه صحیح نیست و کریپکی با یک مصادره به مطلوب و انتساب رأی محتمل به آرای فرگه، این نظر را خلق و نقد می‌کند، در صورتی که فرگه هیچ تصریحی به ادغام این دو فرایند در معنا ندارد و نمی‌توان برداشت دقیقی از نظر او اراده کرد. از آنجا که کریپکی این نظریه را برای گسترش دیدگاه خود نقد می‌کند، می‌توان انتظار داشت که برخی از زوایا نادیده انگاشته شوند یا حتا میزان دقت لازم و وفاداری مورد نیاز برای تشریح نظریه مخالف و آنچه واقعاً مورد نظر فرگه و راسل بوده است، به کار نرفته باشد. جهت حصول این نتیجه، ابتدا باید نظریه معنای فرگه بر اساس مقاله «معنا و مدلول» به‌خوبی تشریح شود و پس از آن، بر اساس مدعیات کریپکی در باب دو فرایند تثبیت مدلول و معنابخشی به یک عبارت تحقیق شود. این مقاله مدعی است که نمی‌توان بر اساس نظرات فرگه این دو مقام را در معنا جست و کریپکی در توصیف خود از این نظریه و تشریح آن، به‌عمد یا به‌سهو، دقت کافی را به کار نبرده است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 41
چرخش زبانیِ فرگه: چگونگی و تاثیرات آن
نویسنده:
علیرضا ملکی ، میر سعید موسوی کریمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
اهمیّت و نقش زبان طبیعی در فلسفه بر کسی پوشیده نیست. ارسطو برای نظام بخشی به منطق و ارائه قواعد آن به میزان قابل توجهی متکی به زبان طبیعی بود به گونه‌ای که قوانین منطقی خود را در چارچوب همین زبان مطرح کرد. با گذر زمان و ایراد نقدهایی بر منطق ارسطویی برمبنای ناتوانی و محدودیت‌های زبان طبیعی، فرگه با بنیان نهادن یک زبان صوری و منطقی نوین، یک نظام فلسفی جدید را پایه‌ریزی کرد. البته این تحولات محصور به فرگه نماند و در نظام‌های فلسفی پس از او ادامه یافت. در این نوشتار ابتدا زبان طبیعی و تاثیرات آن در منطق ارسطویی و نارسایی‌های کاربرد آن در منطق قدیم مورد توجه قرار گرفته است. سپس برخی از ابداعات فرگه در زبان صوری و منطق بحث و بررسی می‌شود. پس از آن، چرخش زبانی فرگه، نقطة عطف آن، چرایی و همچُنین چگونگی آن تبیین و بررسی شده است. تاثیر زبان جدید در تاسیس نظام فلسفی فرگه نیز هدف نهایی این نوشتار است که در انتها بدان پرداخته شده است.
«انسان» و «جهان» به مثابه فلسفه آفرينش از ديدگاه فارابی و طباطبايی
نویسنده:
عليرضا ملكی، سميه امينی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
يكي از موضوعاتي كه بسيار به آن توجه شده، فلسفه آفرينش به معناي علت وجودي و اصلي آفرينش عالم است. اين مقاله فلسفه آفرينش را از ديدگاه فلسفي مي كاود. براي دست يابي به اين هدف، نگرش دو تن از فيلسوفان برجسته، طباطبايي و فارابي، به دقت بررسي و تبيين مي شود. فلسفه آفرينش در اين مقاله با توجه به «انسان» و «جهان» بررسي مي شود و موضوعاتي همچون فعل خداوند در خلق عالم، واجب الوجود به عنوان غايت آفرينش، سعادت غايي انسان، رابطه سعادت انسان و فلسفه آفرينش، و غايت جهان مادي را در بر مي گيرد. در نهايت، ضمن مقايسه نگاه دقيق اين دو فيلسوف، اشتراكات و اختلافات آنها را نشان مي دهيم. سازمان واره ديدگاه هاي فارابي به عنوان فيلسوفي مشايي و نهادسازي طباطبايي در فلسفه صدرايي در موضوع فلسفه آفرينش دور از انتظار نيست. كمااينكه نظر اين دو فيلسوف، بدون در نظر گرفتن اختلاف در روش و خط سير مباحث، به يكديگر نزديك است و نتيجه يكساني دارد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 42
همسویی دین و فلسفه در شناخت خداوند و دیرینگی عالم؛ با تکیه بر آرای فارابی و ابن‌سینا
نویسنده:
علیرضا ملکی، میرسعید موسوی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز چگونگی رابطۀ «دین و فلسفه» از جمله دغدغه‌های فکری عالمان دین و فیلسوفان بوده و هست. از میان فیلسوفان مشاء، ابونصر فارابی و ابن‌سینا تلاش گسترده‌ای کرده‌اند تا این دو را با هم همساز و هماهنگ نشان دهند. در این مقاله تلاش می‌کنیم در دو مسئلۀ مهم و به ظاهر مورد اختلافِ فلسفه و دین، یعنی «خداوند و خالقیت او» و «دیرینگی عالَم»، با استناد به کلمات «حکمای مشاء» همسویی دین و فلسفه را نشان دهیم. اساس تحقیق در این نوشتار، بیشتر کلمات فیلسوفان مشائی به‌ویژه فارابی، ابن‌سینا و ارسطو است که با آموزه‌های دینی مقایسه شده‌اند. برای تحقق اهداف این نوشتار ابتدا دیدگاه‌های ارسطو به عنوان مؤسس فلسفۀ مشاء در دو موضوع مورد بحث مقاله، ذکر و بررسی شده است. سپس نظریات فارابی و ابن‌سینا به‌عنوان شاخص‌ترین فیلسوفان مسلمان مشائی با آموزه‌های برخی از آیات قرآن به‌عنوان متقن‌ترین منبع اسلام مقایسه شده است. در نهایت و پس از بررسی این دیدگاه‌ها به این نتیجه خواهیم رسید که در این موضوعات، اختلاف مبنایی بین «آموزه‌های دین» به‌ویژه «دین اسلام» با آموزه‌های فلسفه وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 72
  • تعداد رکورد ها : 7