جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
نگاهی به مرگ و مرگ‌اندیشی در اشعار بیژن جلالی و گلچین گیلانی
نویسنده:
پدیداورنده:حسین یوسفی رزین ؛ استادراهنما: اسحاق میربلوچزائی ؛ استادمشاور: سمیه اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
از زمان‌های قدیم یکی از مسائل مهّمی که ذهن بشر را درگیر خود ساخته، رخت بَربَستن از دنیا و تفکّر در مورد مرگ است. فیلسوفان و اندیشمندان جهان هریک با دیدگاهی متفاوت به مرگ نگریسته‌اند عدّه‌ای آن را زخم آزاردهنده دانسته و در فکر یافتن مرهمی بر آن بوده‌اند در حالی که عدّه‌ای دیگر مرگ را بدون هراس و وحشت دریچه‌ای دیده‌اند که برای عبور به دنیای دیگر باز می‌‌‌‌شود. چنان که در کشور ما نیز با توجّه به دیدگاه عرفا و اندیشمندان اسلامی این نوع نگرش کاملاً مشهود بوده و فکر بسیاری از نویسندگان و شعرا و فلاسفه را به خود مشغول کرده است. به همین جهت ضمن مطالعه آثار، نگارنده در این جستار سعی بر آن دارد که مفهوم و مضامین مرگ‌اندیشی را در آثار بیژن جلالی و گلچین گیلانی به روش تحلیلی توصیفی بررسی نموده و دیدگاه آنان را در رابطه با مفاهیمی چون مرگ‌اندیشی، هستی و هستی‌شناسی مرگ، همچنین مرگ ستایی و مرگ گریزی با هم مقایسه و تفاوت و تشابه نظر آنها را ذکر نموده و عقاید و نظرشان را در مورد مرگ دیگر پدید‌ه‌‌های هستی از قبیل گل و درخت و گیاه و ... واکاوی نموده و مورد بررسی قرار دهد. بنابراین در این جستار با توجّه به دفاتر شعری این دو شاعر معاصر (بیژن جلالی و گلچین گیلانی) یافته‌های به‌دست‌آمده نشان داد که این دو شاعر گاهی مرگ را نیستی و نابودی محض انگاشته و گاهی از آن اعتقاد به جاودانگی پیدا کرده‌اند و همین شک و تردید در اشعار این شعرا باعث بروز اندیشه‌های متعارضی شده است، البته آن چنان که مشهود است این تعارض در اشعار گلچین گیلانی کمتر از بیژن جلالی به چشم می‌خورد.
تبیین و تحلیل آیین و مقام شهریاری در مرصادالعباد بر پایه اندیشه‌های حکمت خسروانی
نویسنده:
سمیه اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به استناد تعالیم آیین مزدیسنا و آموزه‌های اهورامزدا، مقام پادشاهی در ایران باستان دارای دو جنبۀ دینیاری و شهریاری یا حکمت و حکومت بوده كه هر دو جنبه با نیروی الهی (فرّ ایزدی) به پادشاه واگذار شده است. در حکمت اشراقي نیز نورالانوار که روشن‌کنندۀ عوالم است، همان خورنه در اوستا است که در فارسی امروز به آن فرّ میگویند. بموجب «فرّ» که موهبتی ایزدی و الهی است، فرد برخوردار، شایستۀ مقام پادشاهی میشود و پادشاهان فاضل و عادل در صورت عدول از دادگری از این موهبت محروم خواهند شد و فرّ از آنان جدا میشود. دیدگاه نجم رازی در مرصادالعباد نیز دربارۀ مقام شهریاران و پادشاهان و وظایف ایشان به اندیشه‌های ایران باستان و آموزه‌های مزدایی و حکمت خسروانی بسیار نزدیک است. او پادشاه را خلیفۀ خداوند در زمین میخواند و با تشبیه شاه به هما، بر شمول عنایت الهی بر این جایگاه و مقام صحه میگذارد؛ چنانكه میتوان گفت آنچه در حکمت خسروانی و حکمت اشراق فرّ کیانی نام دارد، در مرصاد‌العباد تحت عنوان قوت ربانی و تأیید آسمانی مطرح شده است. بر همین اساس رازی برای شهریاران ویژگیهایی را برمیشمارد که قابل تطبیق و مقایسه با آیین شهریاری در ادیان و آموزه‌های باستانی و حکمت خسروانی است. این پژوهش بر آنست تا با مبنا قراردادن مؤلفه‌های آیین شهریاری در حکمتهای باستانی، بويژه حکمت خسروانی، ویژگیهای پادشاهی در مرصادالعباد را برشمرده و به تبیین وجوه اشتراک و افتراق اندیشه‌های نجم رازی با مبانی حکمت خسروانی در زمینۀ آیین شهریاری بپردازد. نتيجة اين پژوهش نشان ميدهد كه رازي با توجه به جايگاه تفسير عرفاني خود و نيز توجه به معناي اشراقي و باطني حكمت خسرواني، پادشاهي را مترادف با ولايت الهي و آموزة فلسفي «حكيم حاكم» شمرده است و بعبارت ديگر، سالك واصلي كه در مرحلة في‌الخلق بالحق بسر ميبرد. چنين فردي «شاه خاصي» است كه بدليل همين شايستگي مقام «شاه عام» يا حكمراني بر مردم پيدا كرده است.
  • تعداد رکورد ها : 2