جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
تحلیلی بر محتوای رساله «الرّد علی الرافضه»؛ (ردیه‌ای کهن با رویکرد کلامی، عرفانی)
نویسنده:
فاطمه موسوی ، نجف یزدانی ، یحیی میرحسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابوعبدالله محمد بن علی ملقب به «حکیم»، عالمی از سده سوم و برآمده از بوم ترمذ است. افزون بر آثار متعدد در حوزه زهد و عرفان، رساله‌ای به نام «الرّد علی الرافضه» از او برجای‌مانده که اثری کلامی و از نوع «ردیّه» است. در برگ‌های باقی مانده از تک‌نسخه خطی این رساله، مسئله جانشینی پیامبر(ص) محور بحث قرار گرفته است. حکیم ترمذی در این رساله برای تقویت دیدگاه عامّه، به این امور متوسل شده است؛ اجماع صحابه در ترتیب خلفای راشدین، وجود نداشتن نص بر جانشینی با تأویل آیه ولایت و حدیث غدیر، محتمل ندانستن خطای صحابیان در تبعیت از پیامبر(ص) و ادعای سکوت و حتی رضایت امام از حکمرانی خلفا. در نوشتار حاضر سعی بر آن است به روشی توصیفی ـ تحلیلی، ضمن معرفی این رساله، مدعیات حکیم ترمذی و نقش پیش‌فرض‌های کلامی او مورد نقد و بررسی قرار گرفته و اشکالات وی به عقاید شیعه پاسخ داده شود.
صفحات :
از صفحه 217 تا 240
آسیب شناسی تقریب در خارج از جهان اسلام
نویسنده:
نجف یزدانی ، سجاد خارا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله اصلی این تحقیق بررسی علل و زمینه‌­های شکل­‌گیری اندیشه­‌های ضدتقریب در خارج از جهان اسلام به عنوان آسیبهای کنونی تقریب است. ایجاد و حمایت از گروههای افراطی، ترویج و دامن زدن به اختلافات مذهبی به‌خصوص با اهداف استراتژیکی و جنگ روانی در سایه ایجاد موج شیعه­‌هراسی، از محورهای کلی در خارج از جهان اسلام هستند که به طور مستقیم بر واگرایی ملتهای اسلامی تأثیر گذاشته­‌اند. همچنین تأسیس و حمایت از شبکه­‌ها و رسانه­‌های ماهواره­‌ای و حمایت از جریان تشیع انگلیسی را می­‌توان در زمره علل و زمینه‌های خارجی ضدتقریب به شمار آورد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی این موارد پرداخته است؛ زیرا ریشه­‌یابی و تحلیل زمینه­‌های شکل­‌گیری جریانهای ضدتقریب از جهات گوناگون، راهبردی بوده و زمینه را برای از بین بردن موانع ضدتقریبی فراهم می­‌کند.
صفحات :
از صفحه 22 تا 36
علل و زمینه های شکل گیری جریان های ضدتقریب
نویسنده:
پدیدآور: سجاد خارا استاد راهنما: نجف یزدانی استاد مشاور: محسن مروی‌نام بغدادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تقریب مذاهب اسلامی به معنای نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف شناخت یکدیگر و دستیابی به اخوت دینی بر اساس اصول مشترک از ارکان اساسی جهان اسلام می باشد. بی شک عزت و اقتدار اسلام اساسی ترین بنیان اندیشه ها و آمال مسلمانان دلسوز و مصلحان حقیقی است و تقریب مذاهب اسلامی، یکی از عوامل عزت و اقتدار است و از مسائل مهمی است که از صدر اسلام مورد توجه ائمه اطهار علیهم السلام قرار گرفته و آن را نه تنها یک امر استراتژیک بلکه از محورهای اصلی اسلام_ با توجه به آیات قرآن _ خوانده اند. به هر میزان که تقریب و همگرایی در اسلام و در میان فرقه های اسلامی پر رنگ شود، به همان اندازه فرصت های بیشتری برای اظهار وجود و قدرت نمایی اسلام در برابر زیاده خواهی دنیای زر و زور مهیا خواهد شد. در چند قرن اخیر جریان های فکری_ مذهبی خاصی بر هم زننده یا تضعیف کننده وحدت بین فرقه های اسلامی شده است که شاید بتوان آن را برگرفته از تفاسیر نادرست متون دینی، افعال و عملکردهای فرقه های خاص در مذاهب اسلامی و دخالت قدرت های استعماری دانست. ناآگاهی و جهل از معنای درست تقریب و وحدت نیز سبب نوعی بدبینی به این مسئله شده است. در این پژوهش سعی بر آن است علاوه بر معنای درست تقریب، به علل و زمینه هایی بپردازیم که سبب شکل گیری اندیشه های ضد تقریب گردیدند. همچنین علل شکل گیری اندیشه های ضد تقریبی در فرقه های نوظهور چون سلفیه و سلفی گری، وهابیت، داعش، سپاه صحابه و... در اهل سنت و انجمن حجتیه، بهائیت و بابیت، معتقدین به سب و لعن، غالیان و... در شیعه نیز از اهداف این پایان نامه است که بررسی آن ها از جهات گوناگونی راهبردی بوده و از جهتی ضامن حفظ و اقتدار هویت اسلامی و از جهتی مانع دستیابی دشمنان به اهداف و اغراض شیطانی شان خواهد بود.
جایگاه جسمانیت در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
فخرالسادات علوی ، نجف یزدانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شأن و جایگاه جسمانیت در نظام معرفت‌شناسی متعالیه صدرایی می‌پردازد. ضرورت چنین تحقیقی از آنروست که شواهد قابل توجهی در احکام این نظام وجود دارد که در نظر اولیه حاکی از طرد و تحقیر جسم انسان و قوای ادراکی حسی، و به طور کلی عالم ماده در فرایند کسب معرفت است. در واقع، برخلاف معرفت‌شناسی های متعارف که جسم را از ارکان اصلی حصول معرفت می‌دانند، به نظر می رسد که ملاصدرا جسم و متعلقات آن را در معرفت حقیقی مهم ندانسته و ترجیح داده تا چنین معرفتی را از طریق نفس مجرده و از عوالم فوق محسوس تامین نماید. با تحلیل اهمّ مولفه های دخیل در فرایند معرفت در بیان ملاصدرا و علیرغم وجود شواهد هفتگانه ناظر به طرد جسمانیت، در مجموع به نظر می-رسد نمی‌توان معرفت‌شناسی صدرایی را نظامی جسم ستیز تلقی نمود ؛ بلکه با لحاظ مویدهای مختلف جسمانیت در این نظام از جمله قول به علیت جسم و دخالت موثرِ متعلقات جسمانی ادراک برای حصول نخستین مراتب معرفت، و همچنین تحقق کمال برای نفس انسانی بواسطه مانع-سازی‌های امور جسمانی، بایستی این شواهد سلبی را بجای طرد جسمانیت و تحقیر علوم طبیعی، مشیر به دغدغه‌های حکمت متعالیه برای تعالی بخشی به تمامی علوم بشری اعم از علوم انسانی، تجربی و فنی دانست.
صفحات :
از صفحه 99 تا 124
تحلیل تاریخی نظرات فیلسوفان اسلامی درباره ی قوه عملی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه صادقی پور ؛ استاد راهنما: نجف یزدانی ؛ استاد مشاور: فخرالسادات علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
انسان که به عنوان اشرف مخلوقات شناخته می شود، دارای نفس ناطقه است و نفس ناطقه نیز دارای دو قوه ی نظری و عملی است. در فلسفه درباره ی عقل نظری و عقل عملی دیدگاه های مختلفی بیان شده است اما در باب عقل عملی به عنوان یکی از قوای نفس انسان، دیدگاه واحدی اتخاذ نشده و رویکردهای مختلفی درباره ی آن مطرح شده است. بررسی این موضوع به لحاظ سیر تاریخی به این معنا نیست که این موضوع از یک نقطه ی خاص شروع شده و با نظم خاصی ادامه پیدا کرده و به یک جایگاه مشخص رسیده باشد بلکه بدین معناست که با بررسی و جمع بندی نظرات فلاسفه درباره ی این موضوع، نظم خاصی در آراء آن ها دیده نمی شود؛ با توجه به دیدگاه های متفاوت فلاسفه، می توان چهار دیدگاه کلی درباره ی عقل عملی به دست آورد. عده ای از فیلسوفان اسلامی برای عقل عملی مانند عقل نظری، نقش معرفت شناختی قائلند. برخی دیگر، آن را مبدا ادراکات و انفعالات می دانند و عده ای نیز وجود چنین قوه ای را انکار می کنند و در نهایت گروه دیگری این قوه را مبدا تحرکات، اراده و امور غیر شناختی دانسته اند. با توجه به دیدگاه های مختلف درباره ی عقل عملی، به نظر می رسد تحلیل نظرات این فیلسوفان درباره ی عقل عملی از اهمیت بسیاری برخوردار است تا بتوان به دیدگاه دقیق تری درباره ی عقل عملی رسید و به منشا تفاوت این دیدگاه ها دست یافت. همچنین از آنجایی که عقل عملی و شئون آن در کمال انسانی تاثیر بسزایی دارد لذا به تحلیل کارکردهای عقل عملی در حصول کمال، ایمان،عدالت، سعادت، اخلاق و... از دیدگاه فیلسوفان اسلامی پرداخته و در نهایت به تبیین رابطه ی آن با عقل نظری پرداخته می شود. همچنین با توجه به این کارکردها و اهداف بیان شده برای عقل عملی، به بررسی نظرات فلاسفه در خصوص برتری در عقل نظری و عملی پرداخته می شود.
تحلیل و نقد آراء تحقیرآمیز فیلسوفان در مورد زن
نویسنده:
پدیدآور: زهرا بابائیان کوپایی ؛ استاد راهنما: فخرالسادات علوی ؛ استاد مشاور: نجف یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
انسان به لحاظ دینی در میان تمام مخلوقات خداوند از مقام والایی برخوردار است به طوریکه بعد از خلق او خداوند به خود آفرین گفت(سوره مومنون آیه 14). از نگاه فلسفی نیز انسان به سبب بهره مندی از فصل نطق یا قوه عاقله برترین موجودات دانسته شده است. شاید نخستین تمایزی که با خلقت نوع انسان منشا تکثر و تفرد واقع شد آفرینش انسان به هیئت زن و مرد بود. زن و مرد قبل از زن و مرد بودن، هر دو انسان هستند و از اینرو بایستی تفاوت آنها را در چیزی جز این جست. اما برخلاف این حکم نظری، بررسی عمل و اقوال بسیاری از عامه مردم، اندیشمندان و از جمله پاره ای فیلسوفان حکایتگر چیزی جز این است؛ به گواهی تاریخ زمان ها و مکان های مختلفی شاهد انواع برخوردهای تبعیض آمیز در مورد زن بوده است (همانطور که شاهد دوره های درخشان ستایش و تکریم نیز بوده است): دیر زمانی زن در جایگاه و ردیف حیوانات و برده ها و از جمله ی دارایی های مرد محسوب می شده و به بهانه های مختلفی همچون ضعف قوای عقلی و جسمی، دارای ارزش و حقوق انسانی نبوده است؛ و در یک کلام مرد جنس برتر و زن جنس فروتر و دون مایه و تبعی و به عنوان ابزاری در خدمت مرد تلقی شده است. بررسی ها نشان می دهد هیچ تالیف مجزایی را برای توصیف، نکوهش یا ستایش مرد ( به عنوان قسیم صنف زن ) نمی توان یافت اما در رابطه با زن موضوع کاملا متفاوت است. تالیفات و مصنفات مختلفی با موضوعیت زن در تاریخ اندیشه فراوان است اما بسیاری از این همه نه برای نشان دادن جلالت مقام زن و تکریم وی بلکه برای تضعیف و تحقیر او بوده است. این حکم درباره آثار بسیاری از فلاسفه نیز صادق است. مخالفین این نگاه ضد ارزشی نسبت به زن، توجیه های زیستی،‌ روانشناسانه، اجتماعی و تاریخی زیادی برای چنین نگاه منفی یی ارائه داده اند که حاوی نکات ارزشمند و معتنابهی درباره تفاوت های زن و مرد هستند. اما محور توجه ما در اینجا فلسفی است؛ و واقعیت آن است که طیف وسیعی از فلاسفه اعم از شرقی و غربی، و دیندار و بی دین زن را تحقیر نموده و حتی گاهی مقام انسانیت را از او سلب کرده اند: ملاصدرا و امام محمد غزالی در میان فیلسوفان اسلامی و ارسطو و نیچه و کانت در میان فلاسفه غربی از این جمله اند. فیلسوف به حکم فیلسوف بودن خود حرف بی مبنا نمی زند و هر موضعی در هر موضوعی را با توجه به نظام فکری خاص خود مستند می کند. پس اگر در واقعیت فیلسوفی نگاه مثبت به زن ندارد در حقیقت بایستی یک مبنا و منظومه فکری چنین نگاهی را پشتیبانی کند. براین اساس این تحقیق به دنبال آن است که مبنا و منظومه فکری که غالبا بایستی آن را در مباحث انسان شناسی و نفس شناسی فلاسفه جستجو کنیم، چیست وآیا به تایید دیدگاه های تحقیرآمیز هر فیلسوف منتهی می شود یا حاکی از جزئی نگری و قضاوت زود هنگام مخاطبین و یا بر طریقه عرف حرف زدن فیلسوف است؛ پس از آن به تبیین و احیانا توجیه اقوال زن ستیز و انواع تفاوت های حقوقی و جامعه شناختی موجود خواهیم پرداخت.
سیر تاریخی نظریه جبران و تحلیل ابعاد کلامی آن در حل مساله شر
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه طالبی ؛ استاد راهنما: فخرالسادات علوی ؛ استاد مشاور: نجف یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ما در زندگی خود و دیگران شاهد وجود و وقوع انواع آلام، گرفتاری ها و بلایا هستیم و هیچ انسان عاقل و واقع نگری طبیعتا منکر وجود این ناملایمات که در لسان متفکرین از آن تعبیر به شرورمی شود، نیست. آدمی در عمل، در آرزوی رسیدن به یک زندگی مطبوع و ملائم با طبع خود همواره در حال دست و پنجه نرم کردن با این شرور و رفع و یا کنترل آنها بوده و هست و به موفقیت های چشمگیری نیز مخصوصا در دوره های اخیر رسیده است. اما مقابله بشر با شرور به این اقدام عملی ختم نمی شود؛ در بعد نظر،او بعنوان موجودی برخوردار از قوه ی تحلیل و توجیه متوجه شد که اگر ما بخواهیم مطابق با آموزه های دینی و نیز برهانهای عقلی به وجود یک واجبالوجود با اوصاف کمالی مطلق قائل باشیم (که به حکم عقل و نقل باید باشیم)، وجود شرور مشکل مهمی را بر سر راه این اعتقاد ایجاد می کند: شر می تواند عدم خدا را اثبات کند؛ واینجاست که مساله ای فلسفی موسوم به مساله شر رخ می نماید که یکیاز تقریرهای رایج آن این است که:یا خدامی خواهد شرور را نابود کند و نمی تواند، یا می تواند و نمی خواهد، یا نه می خواهد و نه می تواند یا هم می خواهد و هم می تواند.اگر او می خواهد و نمی تواند پس عاجز است ولی این با اوصاف خدا مطابق نیست؛ اگر او می تواند و نمی خواهد پس بخیل است که این نیز با خدا سازگار نیست... اگر او هم می خواهد و هم می تواند که تنها فرض متناسب با خداست، در اینصورت شرور از چه منبعی سرچشمه می گیرند و چرا او آنهارا از بین نمی برد؟ (پیلین، 1383، ص 247).پاسخ های بسیار و متفاوتی به این مساله داده شده است که شاید بتوان آنها را در دو گروه اصلی پاسخ های فلسفی و پاسخ های کلامی تقسیم نمود. وجه فارق این دو قسم پاسخ نیز به استناد فیلسوف به مبانی عقلی صرف و استناد عقلانی متکلم به مبانی نقلی برمی گردد. تمرکز ما در پایان نامه خود بر پاسخ های کلامی و از میان این پاسخ ها مشخصا بر نظریه ای موسوم به «جبران» خواهد بود. بر اساس این نظریه عقل حکم می کند جبران درد و رنجی که شخص مستحق آن نیست، بر خدا واجب است و در مواردی که شرور از ناحیه انسان های دیگر متوجه فرد می شود، خداوند حق ستمدیده را از ستمگر گرفته و به او باز می گرداند. از آثار به جا مانده از متکلمان اسلامی به دست می آید که نظریه جبران نخستین بار از اوایل قرن سوم هجری و از سوی برخی متکلمان متقدم معتزله مطرح شده و سپس توسط متکلمان عدلیه اعم از معتزله و زیدیه و امامیه بسط یافته است، زیرا علاوه بر متکلمان معتزله، متکلمان زیدیه، شیعه و اشاعره آن را به متقدمان معتزله نسبت داده اند.البته قول به جبران همواره به یک تعبیر و تبیین نبوده و ما شاهد نوعی سیر تاریخی و تطور محتوایی در نحوه تعبیر و تفسیر این نظریه هستیم. از جمله مسائلی که در این سیر و تطور موثر بوده می‌توان به ضرورت یا عدم ضرورت مصلحت در حسن بودن آلام ابتدایی و نیز ابتنای این نظریه بر استحقاق مخلوق و یا بر تفضل خالق،اشاره نمود. این پایان نامه برآنست تا بعد از تبیین کلی نظریه، برای اثبات ادعای وجود سیر تاریخی، به بررسی سیر تحولات آن در لسان متکلمانِ مسلمان بپردازیم. از جمله متکلمین بنام که آراء معتنابهی در طرح اعواض و انتصاف و تحول معنایی آن دارند، می‌توان به این افراد اشاره نمود: الف) متکلمان معتزلی قاضی عبدالجبار، ابوهاشم جبایی و ابوعلی جبایی؛ ب) متکلمان اشعری ابوالحسن اشعری امام محمد غزالی؛ ج) متکلمان امامیه شیخ مفید (اولین طراح عوض در کلام امامیه)، سید مرتضی علم الهدی، سید رضی،شیخ طوسی، خواجه نصیر الدین طوسی، محقق حلی، علامه حلی، فاضل مقداد و ابواسحاق ابن نوبخت. بعد از این تبیین و بررسی نیز به ارزیابی دلایل عقلی و نقلی قائلان وتفاسیر خاص آنها خواهیم پرداخت؛ و در نهایت در مقام ارزیابی کلی، پس از ارائه تقریری عام از مساله شر، کارایی و کفایت قول به جبران را در پاسخ به این مساله خاص و چالش برانگیز فلسفی کلامی خواهیم سنجید و متذکر نقاط قوت و ضعف آن در مقایسه با سایر تبیین های مطرح شده برای شرور (از جمله: شر، امری عدمی است؛ شر لازمه جهان مادی است؛ شر لازمه آزادی انسان است؛ شر ناشی از جزئی نگری است؛ شر ناشی از جهل انسان است؛ شر از لوازم حرکت ماده است) خواهیم شد. لازم به ذکر است که متکلمان مسلمان بیش از آنکه در مواجهه با مساله شر به صفات قدرت و علم و بی نیازی مطلقه الهی (که مورد تاکید تقریر رایج مساله شر است) توجه داشته باشند متمرکز بر وصف عدالت و حکمت الهی هستند و لذا مهم و نیازمند رسیدگی است که آیا جوابیه آنها به شر پاسخ قانع کننده ای در برابر این تقریر رایج به حساب می آید یا خیر.
بررسی مراحل پس از مرگ با نگاه تطبیقی از نظر ملاصدرا و فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: مرضیه زاهدی ؛ استاد راهنما: سید حسین عظیمی دخت ؛ استاد مشاور: نجف یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
معاد و مراحل پس از مرگ از اصول دین اسلام می باشد اعتقاد به آن واجب است و به معنای این است که هرکس پس از مرگ دوباره زنده می شود و به جزای عقیده و عملش می رسد. بنابراین در این خصوص دیدگاه هایی از طرف فلاسفه و متکلمان مطرح شده است که در این بین ملاصدرا یکی از شاخص ترین چهره در میان متاخران فلاسفه اسلامی و فخررازی نیز از چهره بنام متکلمان می باشند. نگارنده در این پژوهش به بررسی معاد با نگاهی تطبیقی از نظر ملاصدرا و فخررازی می پردازد.هدف اصلی بررسی و تبین مراحل پس از مرگ از دیدگاه این دو شخصیت می باشد که در نهایت پس از تبین مراحل پس از مرگ به بررسی تاثیرپذیری دیدگاه های آنان از آیات قرآن می پردازد.
مرگ هراسی از منظر دین و فلسفه
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه شفیعی مهدی آبادی ؛ استاد راهنما: سیدحسین عظیمی دخت ؛ استاد مشاور: نجف یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مسائلی که در مباحث فلسفه دین، مسائل جدید کلامی و روانشناسی مورد بحث قرارمی گیرد، مرگ هراسی است. علل و عوامل ایجاد هراس از مرگ در انسان، راه کارهای مقابله با آن و مهم تر از آن معقولیت یا عدم معقولیت مرگ هراسی از مسائلی است که از منظر دین و فلسفه قابل بررسی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به تحلیل و پاسخ به سوالات مذکور می پردازد. جهل، وابستگی های مادی، ترس از مجازات بر اعمال زشت و گناه، چگونگی مردن و نحوهجان کندن از علت های ترس از مرگ است که هم در دین و هم در فلسفه به آن اشاره شده است.از این رو راه کارهایی همچون شناخت و درک صحیح از مرگ، شناخت حقیقت وجودی انسان،امید به رحمت بی پایان خداوند، توجه به عمومیت مرگ و زندگی منطبق بر دین و اخلاق برایمقابله با این نوع از هراس ارایه می گردد. نویسنده با تمایز بین مرگ هراسی مرگ آگاهی و مرگاندیشی به این نتیجه می رسد که ترس از مرگ در زنان بیشتر از مردان وجود دارد، با افزایش سن رابطه معکوس دارد و انسان هر چه وابسته تر باشد ترس او از مرگ بیشتر است. همچنین مطابق با تعاریف ارائه شده از مرگ، ترس و مرگ هراسی، ترس از مرگ از نگاه دین و فلسفه امر معقولی بوده و پدیده غیر عقلانی به حساب نمی آید.
معیار تعدد قوای نفس از منظر ‌‌ابن‌سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
نجف یزدانی؛ احسان کردی اردکانی؛ زهرا خسروی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث بنیادین علم ‌النفس، ملاک تعدد قوای نفس است. مسئله اصلی پژوهش آن است که: ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا چه ملاک‌هایی برای تعدد قوای نفس در نظر گرفته‌اند و آیا این ملاک‌ها قابل پذیرش‌اند؟ ‌‌ابن‌سینا پنج معیار را برحسب اختلاف در شدت و ضعف، تندی و کندی، وجود و عدم، تضاد و اختلاف جنسیِ افعال نفس برای تعدد قوا معرفی می‌کند و با استناد به قاعده‌ الواحد، تنها ملاک پنجم را ‌می‌پذیرد. شیخ اشراق با انحصار قاعده‌ الواحد به ذات بسیط خداوند، تغایر و تعدد قوا را برحسب جهات و اعتبارات مختلف نفس تبیین ‌می‌کند. ملاصدرا نیز پس از ذکر اشکالاتی به معیار ‌‌ابن‌سینا، درنهایت براساس ملاک انفکاک وجود یک قوه از قوه دیگر و تناقض در افعال نفس، به بررسی تمایز قوا می‌پردازد. در این پژوهش ضمن بررسی تحلیلی ـ انتقادی ملاک‌های یادشده، اشکالات وارد بر آنها نیز بحث، و اثبات می‌شود که هیچ‌کدام از این موارد نمی‌تواند ملاک تعدد قوای نفس باشد.
صفحات :
از صفحه 123 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 18