جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
مطالعه تطبیقی آراء مرلوپونتی و آرنهایم در حیطه ادراک بصری و تبیین رهیافت آن در آموزش هنر (با رویکرد پدیدارشناختی)
نویسنده:
سمیه چترائی ، مرضیه پیراوی ونک ، نادر شایگانفر ، پریسا داروئی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادراک ‌بصری نقش بسزایی در دستیابی ما به سطح بالایی از شناخت، ایفا می‌کند و ارتقای آن می‌تواند بیشترین تأثیر را برروی‌کیفیت تجارب زیباشناختی ما داشته باشد. براین‌اساس فهم ماهیت و سازوکار آن درجهت غِنای بیشتر، از الزامات حوزة آموزش‌هنر می‌باشد؛ بسیاری از تلاش‌ها برای فهم چیستی ادراک و پدیده‌های آن، حاصل اندیشه‌های پدیدارشناسان و روان‌شناسان‌گشتالت بوده است و موریس مرلوپونتی و رودلف آرنهایم، دو فیلسوف و نظریه‌پرداز برجسته در این حوزه‌اند که عمده آراء آنها تحت‌تأثیر این مکتب و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفته است؛ نوشتار حاضر سعی دارد با تطبیق آراء این دو فیلسوف به شناخت گسترده‌تری‌ از ماهیت ادراک دست یابد و رهیافت آن‌را در حوزة‌ آموزش هنر واکاوی نماید. این پژوهش‌ با رویکرد پدیدارشناختی، به شیوة تحلیلی-تطبیقی و با بهره‌گیری از اسناد معتبر و منابع کتابخانه‌ای نگاشته شده است؛ یافته‌های این نوشتار نشان می‌دهد مرلوپونتی و آرنهایم در اندیشه‌ای یکسان بر این باورند ‌که در ادراک بصری، جوهر عالم درون و بیرون، برخلاف آموزه‌های دوآلیستی دکارتی، در هیأت بازی میان نیروهای مختلف به شکل یک گشتالت در می‌آید و از خلال همین درهم تنیدگی ارگانیسم با جهان مُدرک است که می‌توان به درک امر واقعی رسید؛ همچنین با اتکا به این هیأت کلی می توان به معانی و مفاهیمی دست یافت که در دیدن و هنرهای دیداری وجود دارد و ابزار ارتباطی هنرمند به شمار می‌آید. بنابراین لازمة آفرینش و درک اثر هنری، توانایی ذهنی در درک همین ساختارهای یکپارچه‌ و معنادار می‌باشد و این ضرورت فهم عالی پدیده‌های بصری را در تربیت هنری دوچندان می‌کند.
صفحات :
از صفحه 354 تا 368
مطالعة نسبت هنر با پروبلماتیزه‌کردن در اندیشه‌های میشل فوکو
نویسنده:
محمدعلی عبدالمحمدی ، نادر شایگان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پروبلماتیزه‌کردن مفهومی مهم در اندیشه‌های فوکو است که در سرتاسر تحلیل‌های تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزه‌کردن را تفسیر خاصی از نشانه‌ها می‌داند. از سوی دیگر، او در تحلیل‌های خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار می‌دهد. مسئلة اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزه‌کردن در اندیشه‌های او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخش‌هایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطة هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجة حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزه‌کردن را استفاده می‌کند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیلة دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیلة آن تاریخ اکنون تحلیل می‌شود. بررسی ها نشان داد که در تحلیل‌های تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه می‌کند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابة فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزه‌کردن رابطة مستقیم و درونی دارد.
صفحات :
از صفحه 135 تا 149
تبیین تکثر فرم‌های هنری معاصر بر مبنای تجربه‌ی زیباشناختی ظهور دیویی
نویسنده:
مهناز انصاری ، نادر شایگان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از نقاط قوت رهیافت دیویی نسبت به هنر آن است که او نگاهی پویا به چیستی هنر دارد در نتیجه تقسیم‌بندی او از اشکال بیان هنری نیز امری است پویا و انعطاف‌پذیر. این پژوهش بر آن است با تبیین آفرینش اثر هنری مبتنی بر تجربه­ی زیباشناختی در آراء دیویی، به پاسخی درخور در باب چرایی تکثر اشکال بیان هنری در دوران معاصر دست­یابد. بدین منظور با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مؤلفه‌های بنیادین تجربه­ی زیباشناختی ظهور در آراء دیویی و تبیین تکثر و دگرگونی‌های اشکال بیان هنری بر مبنای آن در دوران معاصر پرداخته شده­است. از جمله یافته­های پژوهش اثبات نقش عاطفه در آفرینش و ادراک اثر هنری است. آن‌چه معنای آثار را با این گستردگی برای مخاطب قابل فهم می­کند، بهره­گیری هنرمند از عنصری تاریخی و فرهنگی به نام عاطفه است. هنرمند با تبدیل عاطفه­ی اولیه و خام به عاطفه­ی پالوده، از نظام‌های نشانه­ای و معنادار بهره گرفته و مخاطب را به تجربه­ی زیست­جهان اثر فرا می­خواند. اثر هنری ابژه­ای فراواقعی در جهان است که معنای آن به جهان همگانی تعلق دارد. در تجربه­ی زیباشناختی گزینش و بهره­گیری از معانی گذشته و نمادها فرم را غنی­تر می­کند. فرم هنری وحدت‌بخش عاطفه، عمل بیان، رسانه، نظام نشانه­ای، شناخت و تعامل است. درجات تجمیع و پیوستگی این عوامل و هم‌چنین مؤلفه­های ارتباطی و بافتاری برسازنده­ی طیفی از فرم‌ها هستند و این­گونه است که فرم اثر هنری در دوران معاصر از فرم مادی­اش فراتر می­رود.
صفحات :
از صفحه 25 تا 50
تبیین نسبت معرفت شناسی ابزارانگارانه ی جان دیویی و رهیافت هرمنوتیکی
نویسنده:
مهناز انصاری ، نادر شایگان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این مقاله بررسی همانندی میان معرفت‌شناسی جان دیویی و رهیافت هرمنوتیکی در فلسفه است. در این مقاله تلاش بر آن است که نشان­ داده­ شود، با وجود سرچشمه‌های فکری متفاوتی که میان دیویی و هرمنوتیسین‌هایی مانند دیلتای وجود دارد، می‌توان همپوشانی‌های قابل توجهی میان رهیافت دیویی در معرفت‌شناسی و رهیافت هرمنوتیکی پیدا کرد، و نشان داد که در اساس جهت‌گیری کلی این دو رهیافت فلسفی یکی است. آنچه در به­وجود آمدن این پیوند نقشی کانونی ایفا می‌کند مفهوم «تجربه» است. از سویی دیویی با صورتبندی مفهومی از تجربه- که البته خواهیم دید با مفهوم تجربه‌گرایانه‌ی آن متفاوت است- تلاش می‌کند بدون توسل به انگاره‌های متافیزیکی و استعلایی، معرفت‌شناسی خود را بنا نهد. از سوی دیگر، در هرمنوتیکِ ویلهلم دیلتای نیز مفهوم «تجربه‌ی زیسته» جایگاهی کانونی دارد. این تطبیق آشکار می­کند که فهم این دو رهیافت از مفهوم «تجربه» تا چه حد همانند یکدیگر است و همچنین چگونه این همانندی در فهم آن‌ها از تجربه منتهی به موضع‌گیری‌های فلسفی بسیار نزدیک به یکدیگر شده ‌است، تا جایی که می‌توان رهیافت معرفت‌شناسی ابزارانگارانه­ی دیویی را هرمنوتیکی دانست.
صفحات :
از صفحه 29 تا 48
تبیین کیفیات و احکام زیباشناختی در گفتمان انتقادی نزد فرانک سیبلی
نویسنده:
هانیه دلاوریان، نادر شایگان فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظرات فرانک سیبلی در میان فیلسوفان معاصر علاقمند به زیباشناسی تأثیرگزار بوده است. اگرچه عمده ی بررسی ها، تنها بر روی کارهای اولی اش تمرکز داشته اند. وی در مباحث زیباشناختی چنین استدلال می کند که مفاهیم زیباشناختی به آن صورت قاعده مند یا مقید نیستندکه بتوان یک واژه زیبایی شناختی را صرفاً با امکان مشخص ساختن ویژگی های نازیباشناختی شیء به درستی بکاربرد. در نتیجه، شخصی با چشم و گوش و هوش طبیعی شاید قادر به مشاهده ویژگی های زیبایی شناختی شیء نباشد. (از آنجائیکه صرفاً ویژگی های نازیباشناختی با این توانمندی ها قابل مشاهده هستند) از این رو وجود "ذوق" جهت تمیز دادن این ویژگی های زیبایی شناختی و به کاربردن درست این نوع واژگان مورد نیاز است. در این مقاله، شرح سیبلی در رابطه با کیفیات و احکام زیباشناختی و به موازات آن جایگاه ذوق به عنوان نوعی توانایی ادراکی، مورد بررسی قرار می گیرد به علاوه دلیل اینکه چگونه ممکن است منتقد از قضاوت های زیباشناختی دفاع و مخاطب را در مشاهدات خود سهیم گرداند مورد تأمل و مداقه قرار گرفته است. از این رو مقاله به شیوه ای مبتنی بر ارائه مثال ها و نمونه ها برآن است تا به تبیین دقیق روش هایی بپردازد که به مدد آنها حس زیبایی شناختی مخاطب گسترش یافته و این پرسش را پیش رو بگذارد که چگونه می توان از این طریق بر واژگان زیباشناختی تسلط یافته، چرا که پاسخ با این مهم، پاسخ به گفتمان منتقد است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 166
بازنمایی دوزخ در دو سنت اسلام و مسیحیت با تأکید بر آثار تصویری معراج‌نامه‌ی میرحیدر و هیرونیموس بوش
نویسنده:
نیلوفر ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید مسئله‌ی حیات پس از مرگ، یکی از دغدغه‌های اصیل و دیرین بشری است که عمری به درازای عمر بشر دارد. یکی از مهم‌ترین مباحث در ادیان ابراهیمی اعتقاد به معاد و جهان پس از مرگ و به تبع آن بهشت و جهنم است. اعتقاد به دوزخ در بین بسیاری از ادیان و قبایل وجود داشته و دارد. هنرمندان نیز در طی قرون مختلف با توجه به مباحث و مفاهیم اعتقادی، به بازنمایی مفهوم دوزخ در آثار خود پرداخته‌اند. نگارنده در این تحقیق ضمن بررسی اجمالی توصیف و بازنمایی دوزخ در دو سنت اسلام و مسیحیت سعی کرده است این توصیفات را در آثار نقاشی هیرونیموس بوش و نگاره‌های معراج‌نامه‌ی میرحیدر بررسی کند و به این پرسش که آیا این هنرمندان آموزه‌های دینی را در کار خود بازآفرینی کرده‌اند یا خیر، پاسخ دهد. از جمله اهدافی که در این تحقیق به آن پرداخته شده است بررسی وجوه افتراق و اشتراک در مفهوم و بازنمایی دوزخ در دو سنت اسلام و مسیحیت با تأکید بر آثار بوش و نگاره‌های دوزخی معراج‌نامه‌ی میرحیدر در بازه‌ی زمانی قرن 9ه.ق،15 میلادی با بهره‌گیری از روش تطبیقی-مقایسه‌ای می‌باشد. این تحقیق ضمن بررسی بازنمایی مفهوم دوزخ نزد این هنرمندان به این نتیجه می‌رسد که نگارگران معراج‌نامه‌ی تیموری سعی داشته‌اند که به آموزه‌های دینی در اثر خود وفادار مانده در حالیکه آثار بوش، نقاش مذهبی، بازنمودی از خیالپردازی وی است. مطالب این تحقیق به صورت کتابخانه‌ایی جمع‌آوری شده و از نظر هدف بنیادی می-باشد.
بررسی تلقی مرلوپونتی از وجه دیالکتیکی هنر مدرن و گشایش هستی در آن با تأکید بر نقاشی‌های سزان
نویسنده:
نادر شایگان فر ، پرویز ضیاء شهابی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موریس مرلوپونتی (1961-1908) فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، سعی دارد بر هم‌سویی فلسفۀ پدیدارشناسانۀ خویش با جنبش هنری مدرن تأکید داشته، و از حدود تقابل­های ذهن و عین، ، ما و جهان و در نهایت رهیافت نظری و رهیافت هنرمندانه عبور کند. به زعم او هنر مدرن به شیوه‌ای دیالکتیکی و بر اساس رابطۀ دو سویۀ هنرمند و اثر قادر است تا فیلسوف را در تأملاتش در باب شیوه­های آشکارسازی هستی یاری رساند و به او این امکان را دهد تا با رهیافت­های تازه مواجه شود. هنر مدرن و به ویژه آثار سزان این امکان را مهیا می­سازند تا اشیاء گشوده شوند و با گشودگی خویش وجه مکتوم خود و نیز هستی را نمایان گردانند. این پژوهش مبتنی بر نگاهی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی است که سعی خواهد کرد به تلقی خاص مرلوپونتی در خصوص نقش و نقاش، ناظر و منظره و هم‌چنین آشکارگی هستی در هنر مدرن اهتمام ورزد. این تحقیق با تأکید بر وجه دیالکتیکی و مفهوم هستی در هنر مدرن می­کوشد آن را در مقابل رویکردهای مسلط علمی قرار داده و به تبیین این رویکرد خاص بپردازد.
آفرینش در قرآن و رابطه آن با خلاقیت هنری از دیدگاه ملاصدرا (با نگاهی به نگاره شیرین در چشمه)
نویسنده:
فاطمه جلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع آفرینش هستی همواره مورد بحث اندیشمندان و فلاسفه بوده است،آنان آفرینش را تنها ایجاد و به وجود آوردن ندانسته اند ؛آفرینش در نگاه آنها یک فعل زیبایی شناسانه وکاری هنری است،انسان نیز به عنوان شگفت انگیز ترین مخلوق خداوند که نمونه کاملی از هنر پروردگار و اسماءو صفات الهی است،خود نیز موجودی آفرینش گر و خلاق است. در بین فلاسفه اسلامی هیچ یک به اندازهملاصدرا به قرآن در جایگاه منبعی برای مباحث فلسفی و دانش الهیات،توجه نکرده ونیز هیچ فیلسوفی به این وسعت به تفسیر کتاب الهی نپرداخته است. ملاصدرا همچنین به لحاظ نگاه ویژه به صنایع لطیفه، عشق و تبیین خلاقیت هنری ، یکی ازبهترین گزینه ها برای بررسی ارتباط بین آفرینش در قرآن و رابطه آن با خلاقیت هنری است. در این پژوهش سعی شده مبانی آفرینش در قرآن، همچنین تبیین شأن خلاقیت هنری، عناصر تفسیر هنر و رابطه آن با عشق شناسی،معنای استحسان و تخیل هنری در تفکر صدرایی،ودر نهایت چگونگی تطبیق این مسئله در نگاره شیرین در چشمه که درآن، شیرین نماد و مظهری از عشق الهی است، به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد.شیرین در چشمه خود را می شوید،چشمه ای که معنا ومفهومی سمبولیک را ارائه میدهد؛ در این نگاره جریان این سیروسلوک عاشقانه و هنرمندانه عاشق و معشوق در درون خود حرکت و تکاپو برای گذر از مراتب دانی به عالی است، و با گذر از هر پله ای عشق عفیف به عشق حقیقی نزدیک می شود، هنرمند نیز در گذر از زیبایی شناسی ظاهری به زیبایی شناسی معنوی و باطن نائل می آید و آفرینش هنری او تبدیل به نیایشی ارزشمند و متعالیمی گردد.
بررسی زیبایی‌شناسی نگاره‌های سلطان محمد با تاکید بر اندیشه‌های رمزی ابن‌سینا
نویسنده:
سیامک دریواس دستگیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه معلوم است این است که ابن سینا یکی از مهمترین متفکران جهان اسلام است که ضمن داشتن رهیافتی عقلی در دوره آخر تفکر خود به پاره ای از اندیشه های رمزی و عرفانی التفات کرده است از دیگر سو سلطان محمد یکی از هنرمندان برجسته سنت ایرانی- اسلامی که علی رغم ارزش های بصری در آثار او، بیان محتوایی را نیز در نگاره های خود به دقت گنجانده است. اما آنچه نامعلوم است، نسبت و قرابت اندیشه های رمزی ابن سینا و سلطان محمد است. از همین رو این پژوهش با تکیه بر اندیشه های رمزی ابن سینا از سویی و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی ارزش های بصری سلطان محمد می کوشد تا اندیشه رمزی و یک رهیافت هنری در سنّت ایرانی – اسلامی را تحلیل و نشان دهد.روش به کار رفته در این پژوهش کتابخانه ای وتکیه بر متون ، ادبیات موجود در این حوزه است. که در این روش محمل التفات به آثار ابن سینا و شرح آثار سلطان محمد مورد توجه قرار گرفته است. و از طریق مقایسه، تطبیق این دو کوشیده است به نتایج مطلوب خو دست یابد.
  • تعداد رکورد ها : 9