جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی کارکرد زبان دین در پلورالیسم دینی از دیدگاه جان هیک و مقایسه آن با آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مریم فیروزی ؛ استاد راهنما: عین اله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان دین یکی از مسائل فلسفی و کلامی است که درباره‌ی معناداری و معناشناسی گزاره‌های دینی بحث می‌کند. پلورالیسم دینی نیز از مسائل نو پیدا در اندیشه‌ی کلامی معاصر است و به معنای پذیرش حقانیت همه‌ ادیان و اینکه سعادت و نجات بسته به پیروی از یک دین خاص نیست، است. پژوهش حاضر درصدد است که کارکرد زبان دین در پلورالیسم دینی را از دیدگاه جان هیک اندیشمند مسیحی-انگلیسی و مرحوم علامه طباطبایی فیلسوف و دین‌شناس مسلمان موردبررسی قرار بدهد. مهم‌ترین مسائلی که در بحث زبان دین مطرح است ناظر به شناختاری و واقع‌گرا بودن یا غیرشناختاری و نا واقع‌گرا گرا بودن زبان دین، بحث سخن گفتن خدا با انسان و بحث معناشناسی صفات خداوند است. هیک و علامه هردو زبان دین را شناختاری و واقع‌گرا می‌دانند هرچند که در بحث واقع‌گرایی زبان دین هیک معتقد به واقع‌گرایی انتقادی است ولی علامه برخلاف هیک دیدگاهی میان واقع‌گرایی خام و واقع‌گرایی انتقادی دارد. پرسش مهم دیگری که در عرصه‌ی زبان دین مطرح است مربوط به شیوه‌ی سخن گفتن خداوند با انسان است. اینکه خداوند با چه زبانی با ما سخن می‌گوید و ما چگونه باید متوجه منظور سخن خداوند شویم؟ پرسش‌هایی از این قبیل ذیل بحث زبان دین است که پاسخ داده می‌شوند. مسائل مطرح‌شده در باب پلورالیسم دینی شامل حقانیت ادیان، نجات پیروان ادیان، بحث فهم و تفسیر دین و مسأله‌ی هدایتگری خداوند می‌شود. دغدغه اندیشمندان در بحث پلورالیسم دینی این است که از میان ادیان موجود در جهان کدام‌یک از حقانیت بیشتری برخوردار است و پیروی از کدام دین ما را به سعادت می‌رساند؟ هیک شاخص‌ترین مدافع نظریه‌ی پلورالیسم دینی، حقانیت برابر و نجات را به همه‌ی ادیان تعمیم می‌دهد. علامه طباطبایی از میان سه شیوه مواجهه با تعدد ادیان، در بحث حقانیت رویکرد انحصارگرایانه دارد و معتقد است دین حق یکی است و آن‌هم دین اسلام است؛ اما در بحث نجات، می‌توان دیدگاه علامه را شمول‌گرایی اسلامی خواند. در خصوص ارتباط زبان دین و پلورالیسم دینی که دغدغه‌ی اصلی پژوهشگر در این پژوهش است. هیک میان این دو مسأله ارتباط برقرار می‌کند و برای ایجاد این ارتباط از اصل معرفت‌شناسی‌ کانت و دیدگاه بازی‌های زبانی ویتگنشتاین مدد می-گیرد اما علامه طباطبایی ارتباطی میان زبان دین و پلورالیسم دینی نمی‌بیند. این پژوهش ما را به این نتیجه رهنمون کرد که زبانی در اندیشه‌ی پلورالیسم دینی کارکرد دارد که از حالت شناختاری خارج‌شده و شکل اسطوره‌ای به خود گرفته باشد. هیک با تأثیرپذیری از معرفت‌شناسی کانت بنیان‌های معرفتی‌اش در زبان دین خصوصاً در شناختاری و واقع‌گرایی زبان دین بعد از طرح پلورالیسم تغییر می‌کند. بعد از طرح پلورالیسم زبان دین شکل اسطوره‌ای به خود می‌گیرد و واقع‌گرایی انتقادی در اندیشه‌ی هیک شدت می‌گیرد.
بررسی تطور اصطلاحات فنای فی الله و بقای بالله در عرفان اسلامی تا پایان قرن هفتم
نویسنده:
مریم سادات فیروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلّی رساله تبیین دو واژه «فنا» و «بقاء» می‌باشد که در نخستین آثار عرفانی برجای مانده در جهان اسلام، کمتر می‌توان مفهوم اصطلاحیاز این دو واژه یافت؛ بلکه بیشتر مضامین ابتدایی است و با مفهومی مرتبط و نزدیک به فنا و بقاء مواجهیم، و نزد عارفان آغازین بر مخالفت هواها و زدودن خصلت های بشریو مانند آن تمرکز دارد. این مفاهیم سیر تکاملی خود را تا قرن هفتم ادامه می‌دهند و هرچه به پایان قرن هفتم نزدیک می‌شویم، بکارگیری این واژه‌ها بیشتر می‌شود، و عرفا و متصوفه مطالب بیشتری راجع به آن بیان می‌کنند و با ظهور ابن عربی جهش می‌یابند. در این قرون، واژه ها هویتی هستی شناسانه و فلسفی به خود می‌گیرند که همان رفع تعیّن و ازبین رفتن کثرت است.در سیر تطور عرفان و تصوف اسلامی ، قرون سوم و هفتم از اهمیت زیادی برخوردارند؛ زیرا مبانی نظری و عملی عرفانی در این دوره ها، سمت و سوی حرکت عرفان اسلامی را در دوره های بعد تبیین می‌کند. تا قبل از قرن هفتم اختلاف نظرها در میان جماعت صوفیه، به شکل‌گیری سلسله ها و مکتب های عرفانی انجامید؛ اما این اختلاف دیدگاه‌ها و پراکندگی آرا فقط در حیط? فروع و آداب و رسوم تصوف مطرح می شد و از نیم? قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری ، در عرفان اسلامی تحولاتی پدید آمد که از فروع و آداب تصوف فراتر رفت و مبانی و اصول عرفان اسلامی را دربرگرفت.این نوشتار برآن است تا به شیوه توصیفی ـ تحلیلی، نظریات فنا و بقا را درتاریخ تصوف و عرفان اسلامی بررسی و روند تکاملی تبدّلاتی را که این مفاهیم به خود دیده اند، بیان نماید.
  • تعداد رکورد ها : 2