جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
عرفان و تمدن؛ کاوشی در مشارکت سیاسی عرفا و متصوفه با تکیه‌بر نقد قدرت
نویسنده:
محمد نصیری ، باقر مختاری دزکی ، رمضان رضایی ، علیرضا خواجه‌گیر ، سید‌محمدرضا موسوی‌فراز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به‌رغم وجود برخی گزارش‌ها در خصوص دوری نهاد عرفان و تصوف از سیاست از یک سو و وجود برخی گزارش­ها بر مدیحه‌گویی عارفان و صوفیان نسبت به حکومت و قدرت از دیگر سو و تعمیم این دو از سوی برخی به میراث اصلی این جریان، به­نظرمی­رسد کنشگری فعال متصوفه در شئون مختلف اجتماعی و تازیدن آن‌ها به حکومت و نقد قدرت، افق‌های جدیدی از میراث تصوف و نقش تمدنی آن­ها را پیش­نهد. این پژوهش با بهره‌گیری از الگوی تحلیل پیام، سعی دارد از خلال گزاره‌های تاریخی و ادبی ، نقش‌آفرینی صوفیان صافی‌ضمیر را در بطن رخدادهای سیاسی موردبررسی و تحلیل قراردهد. به­نظرمی­رسد، عارفان به‌عنوان قشری تأثیرگذار و در برخی مقاطع رهبران معنوی جامعه به­لحاظ روش و ابزار، پیام خود را، مستقیم، غیرمستقیم، شفاهی و مکتوب و در قالب­های دیگر به ارکان قدرت رسانده­اند چنان‌که به­لحاظ مخاطبان نقد، خلفا، پادشاهان وزرا، امرای محلی، حکومت‌گرانی‌اند که موردنقد عرفا بوده‌اند. به­لحاظ محتوای نقد نیز عارفان در قلمروهایی چند ازجمله استبداد، بی‌عدالتی، ظلم و ستم صاحبان قدرت، گماردن افراد نالایق به پست‌های حکومتی، زبان به انتقاد گشوده‌اند، واقعیتی که از دستاوردهای آن، اثبات حضور اخلاق ، شریعت و عرفان در سیاست و نقش­آفرینی عرفا در نظام سیاسی تمدن اسلامی بوده­است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 130
محاسن و معایب ترویج عرفان عملی بر مبنای عرفان مولوی و اولین آندرهیل
نویسنده:
پدیدآور: صدیقه بزمایون ؛ استاد راهنما: علیرضا فهیم ؛ استاد مشاور: علیرضا خواجه‌گیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
با توجه به اینکه انسان و جامعه، مدرن گشته است یا در حال مدرن شدن است و این جامعه‌ و انسان مدرن به‌گونه‌ای با انسان و جامعه ی سنتی متفاوت است، لذا نیاز به آن است که برای برآورده ساختن نیاز معنوی که از ژرفای حقیقت طلبی انسان برخاسته است، عرفانی متناسب با شرایط جدید عرضه کرد. اگر نیازهای معنوی برآورده نشود، نحله‌های معنوی گرای کاذب امروزی انسان را جذب خود می‌کند که نه تنها فرد را معنوی نمی‌سازد، بلکه عقلانیت و وجدان اخلاقی او را آسیب زده و رنج فراوانی بر وی تحمیل می‌کند. افرادی چون، مولوی و آندرهیل می‌توانند برای جامعه‌های خود این عطش و نیاز را برآورده سازند. اما، سوال اساسی آن است که اگر فردی بخواهد در یکی از این دو عرفان سلوک کند؛ این دو عرفان به آن هدف معنوی که ادعا داشته‌اند سالک را می‌رسانند یا نه؟ ثانیاً، با اجرای دستورالعمل‌های سلوکی، سالک توفیق معنوی شدن پیدا می‌کند یا نه و ثالثاً، به فرض اینکه ما این دو عرفان را در جامعه‌های خود گسترش داده‌ایم چه مشکلات و موانعی سر راه است و چه آفات و نتایج ناخواسته‌ای برای فرد و جامعه به همراه خواهد داشت رابعاً، اگر سالک را به هدفی که ادعا شده است، برساند آیا در رشد اخلاقی و وجدان اخلاقی یا در رسیدن به مطلوب اجتماعی جمعی چون: عدالت، آزادی، رفاه، امنیت و نظم نقش مثبتی دارد. همچنین، در رسیدن به مطلوب‌های ذاتی انسان مثل: آرامش، امید، آسایش، رضایت خاطر و... موثراست یا نه؟ آندرهیل و مولوی گذر از حیات مادی و رسیدن به حیات معنوی را هدف اصلی سالکان راه طریقت درنظر گرفته‌اند. این هدف دربردارنده ویژگی‌هایی مانند: وجودی بودن، عاشقانه بودن، حقیقی بودن و... می‌باشد و با به کار بردن آنها سالکان به غایت خود دست می‌یابند. زمینه‌ی اصلی یافتن این هدف پیروی از انسان‌های کامل است که در جامعه یاری رسان دیگران می‌باشد و حضورشان در جامعه هیچ مانعی با عدالت، سیاست و اقتصاد جامعه ندارد. این دو عارف، سعی دارند تا حاصل و ثمره-ی عرفان نظری در حیات بشر را در عرفان عملی به تصویر بکشند و همه‌ی مردم را به این ضیافت باشکوه الهی دعوت کنند. از نظر آندرهیل، برای یگانه شدن با حقیقت، باید تلاش کرد و تنها با یک احساس شدید یا مواجهه‌ای فوق‌العاده است که عارف می‌تواند از این دروازه‌ی روحی عبور کرده و به سطح بالاتری از آگاهی سوق پیدا کند. وی با برشمردن سه ساحت نفس که عبارت‌اند از عقل، احساس و اراده، تقدم و تفوق را به ساحت احساس داده و بدین واسطه، دستاوردهای عقل را که بی‌مدد از حس حاصل شده است، بی‌اعتبار قلمداد می‌کند. نکته‌ای که در این میان بسیار مهم است و ما را از کج فهمی در رأی آندرهیل و مولوی دور می‌سازد، آن است که آنها تصریح می‌کنند در میان سه ساحت نفس انسانی، اصالت با ساحت حسی از تمام موانع رنگ و صدا و رایحه و... گذر کرده و از قالب مفهوم به عمق معنا داخل شده‌اند؛ در این صورت است که می‌توان به دریافت‌های حس، اعتماد کرد و از آنجایی که ورودی‌های ادراک، به واسطه‌ی حواس ظاهری و اندیشه‌های تار مسدود گشته، تنها راه رهایی از آنها عرفان است؛ ولی پس از نیل به کنه ماهیت احساس می‌توان به دریافت‌های آن اعتماد کرد و ماحصل آن، نتیجه‌بخش‌تر و مورد وثوق‌تر است. روشی که در این رساله برای پاسخ به پرسش‌های فوق در نظر گرفته شده است. استخراج داده‌ها براساس روش پدیدارشناسی از متون آندرهیل و مولوی و سپس تحلیل آنهاست.
  • تعداد رکورد ها : 2