جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
مقایسه‌ی نظریه جاودانگی و آثار آن از منظر جان هیک و غزالی
نویسنده:
پدیدآور: آمنه حسنی ؛ استاد راهنما: رضا رسولی شریبانی ؛ استاد مشاور: مجید ملایوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
موضوع این پزوهش مقایسه نظریه جاودانگی از دیدگاه غزالی وجان هیک است. با بررسی تاریخ ملل و ادیان باستان می توانیم به‌وضوح در‌‌یابیم که ، باور به جاودانگی با سرشت وحیات بشر عجین شده است. بشربا برپاداشتن نوعی سنن و آداب مربوط به مرگ و پرستش ارواح ، این باور را به صورت‌های مختلف در زندگی خویش بیان داشته است. تاریخ اندیشه بشر شاهد نظریات متعددی در مورد جاودانگی بوده است از جمله : نظریه های رستاخیز که ، اشاره به بازگشت بدن در عالم پس از مرگ دارد. غزالی وجان هیک به تأثیر از دین اسلام ومسیحیت ، نظریه رستاخیز را پذیرفته اند. نظریه جاودانگی غزالی ، نظریه رستاخیز (نفس وبدن جدید) است . غزالی مطابق با آموزه‌های دین اسلام‌، مفهوم روح یا نفس را به‌عنوان حقیقت انسان می داند که درتمایزبا بدن است . وی اعتقاددارد این حقیقت ، حقیقت روحانی است که بعد از مرگ فناء نمی‌یابد ، اما بدن رستاخیز یک بدن جدید است که می‌تواند از هر ماده‌ای خلق شده باشد. جان‌هیک مخالف پذیرش روح است. به‌نظر وی ، نظریه جاودانگی روح یک نظریه یونانی است تا این که نظریه مسیحی باشد. جان هیک انسان را یک واحد فیزیکی-روانی می‌داند و معتقد است حالات ذهنی به حالات رفتاری یا میل به رفتار تحویل می‌یابد و بعد از مرگ ، «بدل» شخص برانگیخته می‌شود که دارای همان ویژگی ذهنی و بدنی شخص پیش از مرگ است. اماتأکید بیشترجان هیک در رستاخیز بر بازگشت بعدروان شناختی فرد است تا بعدفیزیکی. بنابراین ، نظریه جاودانگی جان هیک ، نظریه برانگیختگی «بدل» است ، با نظریه غزالی در پذیرش اصل رستاخیز موافق بوده واین که در هردونظریه لزومی بر عینیت بدن دنیوی ورستاخیز نیست. در دیدگاه غزالی این بدن می تواند از هرماده ای باشد ، در حالی که در جان هیک اساس ، بربازسازی ژنتیک انسان است. هر دو متفکر در پذیرش مفهوم برزخ هم اتفاق نظر، ولی در ماهیت آن اختلاف دارند. از نظر غزالی برزخ جایگاه سعادت وشقاوت است ، ولی در دیدگاه جان هیک عالم برزخ ، عبارتند از فرایند زمانمندی‌ است که در آن رشد روحی و اخلاقی فرد بیشتر ممکن می‌گردد. درمفهوم دوزخ فقط غزالی معتقد به آن است در حالی که جان هیک مفهوم دوزخ را در تعارض با عدل الهی می داند و اعتقاد به نجات عام دارد.
مقایسه ای  نظریه جاودانگی و اثار ان از منظر جان هیک و غزالی
نویسنده:
آمنه حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پزوهش مقایسه نظریه جاودانگی از دیدگاه غزالی وجان هیک است. با بررسی تاریخ ملل و ادیان باستان می توانیمبه‌وضوح در‌‌یابیم که ، باور به جاودانگی با سرشت وحیات بشر عجین شده است. بشربا برپاداشتن نوعی سنن و آداب مربوط به مرگ و پرستش ارواح ، این باور را به صورت‌های مختلف در زندگی خویش بیان داشته است. تاریخ اندیشه بشر شاهد نظریات متعددی در مورد جاودانگی بوده است از جمله : نظریه های رستاخیز که ، اشاره به بازگشت بدن در عالم پس از مرگ دارد. غزالی وجان هیک به تأثیر از دین اسلام ومسیحیت ، نظریه رستاخیز را پذیرفته اند. نظریه جاودانگی غزالی ، نظریه رستاخیز (نفس وبدن جدید) است . غزالی مطابق با آموزه‌های دین اسلام‌، مفهوم روح یا نفس را به‌عنوان حقیقت انسان می داند که درتمایزبا بدن است . وی اعتقاددارد این حقیقت ، حقیقت روحانی است که بعد از مرگ فناء نمی‌یابد ، اما بدن رستاخیز یک بدن جدید است که می‌تواند از هر ماده‌ای خلق شده باشد. جان‌هیک مخالف پذیرش روح است. به‌نظر وی ، نظریه جاودانگی روح یک نظریه یونانی است تا این که نظریه مسیحی باشد. جان هیک انسان را یک واحد فیزیکی-روانی می‌داند و معتقد است حالات ذهنی به حالات رفتاری یا میل به رفتار تحویل می‌یابد و بعد از مرگ ، «بدل» شخص برانگیخته می‌شود که دارای همان ویژگی ذهنی و بدنی شخص پیش از مرگ است. اماتأکید بیشترجان هیک در رستاخیز بر بازگشت بعدروان شناختی فرد است تا بعدفیزیکی. بنابراین ، نظریه جاودانگی جان هیک ، نظریه برانگیختگی «بدل» است ، با نظریه غزالی در پذیرش اصل رستاخیز موافق بوده واین که در هردونظریه لزومی بر عینیت بدن دنیوی ورستاخیز نیست. در دیدگاه غزالی این بدن می تواند از هرماده ای باشد ، در حالی که در جان هیک اساس ، بربازسازی ژنتیک انسان است. هر دو متفکر در پذیرش مفهوم برزخ هم اتفاق نظر، ولی در ماهیت آن اختلاف دارند. از نظر غزالی برزخ جایگاه سعادت وشقاوت است ، ولی در دیدگاه جان هیک عالم برزخ ، عبارتند از فرایند زمانمندی‌ است که در آن رشد روحی و اخلاقی فرد بیشتر ممکن می‌گردد. درمفهوم دوزخ فقط غزالی معتقد به آن است در حالی که جان هیک مفهوم دوزخ را در تعارض با عدل الهی می داند و اعتقاد به نجات عام دارد.
بررسی ضرورت وجود امام عصر و شیوه‌های اثبات وجود ایشان در روایات
نویسنده:
آمنه حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع اینپژوهش عبارت است از: «ضرورت وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و شیوه‌های اثبات وجود ایشان در روایات». در این نوشتار این موضوع از دیدگاه ادله نقلی و تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است. ادله‌ای که در اثبات وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به کار رفته‌اند دو دسته می‌باشد: ادله عام (کلی) و ادله خاص. در ادله عام، احادیث «اثنا عشر، امان، ثقلین، لوح، معرفت و زمین از حجت خدا خالی نخواهد ماند» مورد بررسی قرار گرفته‌اند که از لحاظ سند و دلالت موثق و قطعی می‌باشند. در ادله خاص، احادیث «بشارت ائمه درباره مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف» و احادیث «ولادت آن حضرت» بیان شده است که این دسته از احادیث نیز از اعتبار قطعی سند و دلالت برخوردار هستند. در آخر نیز شبهات وارد شده به برخی از احادیث (ثقلین و اثنا عشر) و وجود و ولادت حضرت ذکر و به آنها پاسخ داده شده است.
  • تعداد رکورد ها : 3