جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
حقیقت محمّدیّه درشریعت و عرفان(و باز تاب آن در گلشن راز شبستری و اسرارنامه عطّار نیشابوری )
نویسنده:
پدیدآور: مریم سادات ایمان دوست ؛ استاد راهنما: منصور پیرانی ؛ استاد مشاور: رودابه شاه حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
حقیقت محمّدیّه ازجمله مباحث مهم جهان بینی عرفانی است . همان طور که درنظام هستی شناسی عرفانی هر اسمی برای خود مظهری دارد ، اسم اعظم نیزمظهری دارد که آن مظهر انسان کامل است و مصداق آن حقیقت محمدیّه (ص) است . ابن عربی با استناد به حدیث « کنت نبیِاً وآدم بین الماء والطّین » حقیقت محمّدی را ازلی و ابدی می داند . این نور ازلی و قدیم به طور متوالی در انبیاء ، جلوه کرده تا آنکه به آخرین تجلّی تاریخی خود یعنی حضرت محمّد (ص) رسیده است . چنین به نظر می رسد که اندیشه ی « نورمحمّدی » درحدود سالهای نهصد میلادی (نیمه ی دوم قرن سوم هجری ) شکل گرفته باشد . پیش از وضع اصطلاح « انسان کامل » و « حقیقت محمّدی » (ص) توسّط ابن عربی اصطلاحات دیگری به کار رفته است .. حقیقت محمّدیّه(ص) ، که رایج ترین تصویر آن با نام « انسان کامل » درتمدّن اسلامی رواج دارد ، با تمام آمیختگی که با عقاید اسلامی و قرآن و حدیث دارد ، دارای ریشه های غیر اسلامی وغیر ایرانی نیز هست . برطبق تحقیقی که ابوالعلاء عفیفی کرده است ، عقاید ابن عربی درباب انسان کامل یا حقیقت محمّدیّه (ص) تحت تأثیر اندیشه های یونانی است . پور نامداریان گسترش این اصطلاح را در زمانی پس از درگذشت پیامبر اسلام دانسته ، عقیده ای که ابتدا در میان شیعیان رواج یافت و به موازات آن ، در میان اکثریّت سنی نیز مطرح گشته و مورد پذیرش قرار گرفت . اگرچه مفهوم انسان کامل خاستگاه اسلامی - ایرانی دارد ، در آیینهای باستانی وعرفانی ایرانی نیز این مفهوم به صورت مشابهی مطرح بوده است . به طور کلی می توان گفت که اندیشه ی حقیقت محمّدیّه (ص) و انسان کامل ریشه در اسلام و بویژه مذهب تشیّع و آیین های مختلفی از جمله ، آیین های یونانی ، هرمسی ، فهلوی و مانوی دارد که از بین همه ی آنها دین اسلام نقش بسزایی در طرح و گسترش این اندیشه دارد .در متون اسلامی و روایات ، اولین مخلوق یک چیز مشخّص و معیّن بیان نشده است و حقایق - به ظاهر مختلف و موجودات متعدد - به صورت اولین مخلوق مطرح گشته‌اند ؛ برای مثال گاهی اولین مخلوق ، عقل معرفی شده و گاهی ، قلم و گاه نیز ، نور محمّد(صلی الله علیه وآله) و انوار معصومین(ع). امّا باید توجّه داشت که این از باب اختلاف در کلام و در بیان حقیقت نیست ؛ بلکه به جهت ظهور و جلوه‌های مختلف مخلوق اول و بر اساس لحاظها و اعتبارهای مختلف است . . اصطلاح عرفانی حقیقت محمّدیّه یا انسان کامل گرچه در قرآن کریم و روایات بکار نرفته است ؛ امّا وجهه الهی انسان - که همان معنای انسان کامل است - در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته علاوه بر آنکه تعدادی از تفاسیر این اصطلاح را به کار برده و آیاتی از قرآن کریم را بر آن تطبیق داده اند. قرآن کریم از انسان‌ های کامل با عناوین مختلفی همچون ‌: « متّقین »، « مومنان حقیقی‌» ، « عبادالرحمن‌ « ، « مقرّبون‌ »، « مخلَصین‌« و... ، یاد کرده ‌، و نشانه‌ها و اوصاف آنان را در آیات مختلفی بیان نموده است . نگرشی به ادیان ، مذاهب و مکتب های مختلف ، نشان می دهد که هر یک از این مکتب ها بر طبق جهان بینی حاکم براندیشه ی خود، به انسان کامل توجّه داشته اند . فیلون اسکندرانی که از فیلسوفان برجسته یهودی و از پیروان فلسفه نوافلاطونی است ، قائل به موجودی آسمانی به نام لوگوس است . این انسان (لوگوس آسمانی یا آرمانی) نخستین مظهر خداست که بدون وابستگی به تعلیم ، دستیابی مستقیمی به واقعیّت ها دارد. از دیدگاه فرقه کابالا( قبالا) این صورت انسانی که جامع اسماء و صفات الهی است ، آدم قدیم نام دارد که گاهی آدم علوی یا آدم قدیم علوی نامیده می شود. او واسطه و وسیله ی آفرینش عالَم است . مشخّص ترین اصطلاحی که می توان در متون متقدّم عهد عتیق از مفهوم لوگوس یافت ، کلمه ی « ممرا » است . سعدیا ابن یوسف شخینا را واسطه ی خدا و بشر توصیف کرد که می توانست مکاشفات انبیا را نیز توجیه کند. در اندیشه‌ی یهود روح اعظم الهی یا شخینا ، صورت متجلّی خداوند و به‌منزله‌ی اوّلین تعیّن می‌باشد . این روح اعظم به ‌نوعی به لفظ « عقل الهی» تعبیر می‌شود ؛ زیرا خدا ، اوّل چیزی که آفرید روح بود ، عقل بود . بهترین و نزدیکترین معادل برای مفهوم لوگوس درفرهنگ ایران باستان اسپنتامئینو است ، که به عقل یا « خردمقدس » ترجمه شده است . اصطلاحاتی که بیش ازهمه نظر دین شناسان راجلب کرده است ، « اشا» می باشد که به دفعات ، درکتب مختلف اوستا ، از گاتها تا خرده اوستا ، به کار رفته است . این اصطلاح درفرهنگ های چینی و هندی هم معادل هایی دارد . درهند « ریتا » و در چین « دائو»(tao) نزدیک به همین مفهوم هستند. در اوستا و ایران دوران ساسانی به واژه ی خورنه ، خورّه یا فرّه بر می خوریم که به معنای فروغ وتأیید الهی است . از دیدگاه سهروردی ، مفهوم « خورنه » با نور محمّدی و مفهوم « سکینه » یکسان است. معادل فرّه در فرهنگ ها ی دیگر اقوام این گونه آمده است : « کیدن » در عیلام ، « ملمّو» درآشور ، « شخینا یا سکینه » درعبرانیان و یهود ، « ائوار» درادبیات لاتینی رومی و « مایا» و« مایین» درفرهنگ های هندو و « خواریس » در یونان ماقبل متافیزیک . در زبان سومری ( بابلی کهن ) مفهوم تایید الهی را با لفظ « ملامو» بیان می کردند ، که بعدها در عصر مادان به کلمه خورنه ترجمه شد .در کلیّه ادیان و مکاتب هندی، به استثنای آئین بودائی ، اصل و جوهر ثابتی ، در پس مظاهر گذران و ظواهر ناپایدار عالم پذیرفته شده ،که از آن با عباراتی از قبیل« آتمان» ،« جیـوا » و « پورشا » تعبیر کرده‌اند . در هند مفهوم لوگوس برای اولین بار در سرودهای « ریگ ودا » ظاهر می شود.در نوشته های بعدی هند چون « اوپانیشاد» ها این هسته اندیشه نام « بیضه زرین» را به خود گرفت . آیین بودا که در شرق آسیا جایگاه خاص و ویژه ای دارد دارای سه فرقه مهم واصلی است . این فرقه ها با نام های مهایانه ، تراودا و چرخ الماس یا لامایی شناخته می شوند. فرقه تراودا ، راه نجات را « ارهت » شدن شخص می داند . رسیدن به مقام ارهتی ، دستیابی به مقام انسان کامل است. شیخ محمد شبستری و عطّار نیشابوری به مانند بسیاری از عرفا و ادبا آثار خود را با ستایش پیامبر اسلام زینت داده اند و هرکدام براساس اندیشه و موقعیّت زمانی ، دینی ، عرفانی و ادبی خود به ذکر ویژگیهای حقیقت محمّدیّه پرداخته اند . براساس پژوهش انجام شده این دو عارف و ادیب ایرانی از جمله کسانی هستند که نظرات محیی الدین عربی را در آثار خود منعکس کرده اند. در اندیشه ی حقیقت محمّدی (ص) و مسئله ی ولایت ، شیخ عطّار و شیخ محمود شبستری ، دارای نظر و اندیشه ی مشابه اند ، چرا که شبستری هم معتقد است که حقیقت محمّدی مظهری است که حق به صفات و اسماء ، خود را در او می نمایاند و یا مرکزی است که همه ی صفات را منعکس می کند و مظهر اتم و اکمل آن در وجود شریف شخص محمّد (ص) است . این عارفان ادیب اساس همه مراتب کمال را ولایت می دانند و معتقدند حقیقت ولایت گه گاه در انسان کاملی به نام نبی نمایان می شود . نبوّت پایان پذیر است و محدود به زمان و مکان ؛ امّا ولایت قطع شدنی نیست و دائمی است . شبستری و عطّار ، آخرین ولی را که جامه همه ی مراتب اولیاء است عنوان کرده اند . و این دو به حدّی هم آمیخته شده اند که گفته اند : خاتم الاولیاء عبارت از امام محمّد مهدی است و سرانجام اوست که جهان را پراز عدل و داد می کند و صلح جهانی به وجود می آید. عطّارو شبستری ویژگی هایی مشترک برای حقیت محمّدیّه بیان کرده اندو با عناوین خاصی از آن یاد می کنند .
حقیقت محمّدیّه درشریعت و عرفان
(و باز تاب آن در گلشن راز شبستری و اسرارنامه عطّار نیشابوری )
نویسنده:
مریم سادات ایمان دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده :نوشته حاضر براساس روش تحلیلی و مقایسه ای در صدد تبیینی از نگرش عرفا و ادبا در بابمفهوم حقیقت محمّدیّه در هندسه دین ، عرفان و ادب است. آنچه در این راستا می خوانیم عبارت است از : پیشینه ی این اندیشه و ریشه یابی ظهور و گسترش آن ، نگرش ها و تحلیل های برخی از ادیاندرمورد حقیقت محمّدیّه ، تعابیر و عناوین مختلف این اندیشهو در نهایت بررسی نگرش دو عارف بزرگ و نامدار ایران شیخ عطّار نیشابوری(وفات 618ه . ق) و شیخ محمود شبستری( وفات 720ه . ق) در دو اثر اسرارنامه و گلشن راز . حقیقت محمّدیّهازجمله مباحث پایه ای واز مفاهیم مهم جهان بینی عرفانی است . حقیقت محمّدیّه ، « نور» ربانی است این نور ازلی و قدیم به طور متوالی در انبیاء ، جلوه کردهتا آنکه به آخرین تجلّی تاریخی خود یعنی حضرت محمّد (ص) رسیده است .حقیقت محمّدی اوّلین حقیقت ظاهر ، موجود نخستین ، مبدء ظهورعالم، کاملترین فرد نوع انسانی و بلکه اکمل مظاهر حق است. همه ی انسان ها بسته به میزان ایمان و معرفت خود از این نور ربانی بهره مند می شوند ، درست مانند یک هرمی که در رأس آن نورالانوار قرار دارد و پس از آن کاملترین مظهر خداوند ،پیامبراسلام (ص) ، وپس از ایشان انبیا ،امامان ، اولیا ء و... قرار می گیرند ، هرکسی که به رأس هرم نزدیکتر است بیشتر از دیگران از این نور بهره می برد . آیات و روایات بیانگرمقام و منزلت پیامبر اسلام (ص) به عنوان کاملترین مظهر خداوند است.عارفان و شاعران بسیاری چون شبستری و عطّار در این زمینه داد سخن داده اند و هرکدام به اقتضای زمان و موقعیّت خود نامی برآن نهاده اند .بررسی ها و تحلیل های انجام شده دالّ بر این است کهآنها پیامبر اسلام را مصداق کامل حقیقت محمّدی می دانند .
  • تعداد رکورد ها : 2