جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
عشق الهی از دیدگاه شیخ اشراق و کی‌یرکه‌‌گارد
نویسنده:
پدیدآور: سمیه رضایی ؛ استاد راهنما: مجید ملایوسفی ؛ استاد مشاور: سیدفتاح مرتضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
از جمله مباحث مهم در باب عشق، نظریه «عشق الهی» می‌باشد که از گذشته تا به امروز در حوزه‌های مختلفی نظیر اخلاق، الهیات، انسان‌شناسی، معنای زندگی، فلسفه و عرفان مطرح بوده است. متفکران در طول تاریخ مساله عشق را از سه جنبه علمی، فلسفی و عرفانی- شهودی بررسی کرده‌اند. فیلسوفان عشق را به انواع مختلفی تقسیم‌بندی کرده‌اند که یکی از آن‌ها تقسیم عشق به عشق اروتیک، عشق فیلیایی و عشق آگاپه‌ای (عشق الهی) می‌باشد. در عشق اروتیک هدف دستیابی به لذت است. عشق فیلیایی یا اخلاقی تنها وظیفه است. عشق آگاپه‌ای که از آن به عشق دهنده تعبیر می‌شود، استمرار داردو همه‌گستر و فراگیر است. در باب «عشق الهی» دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. سورن کرکگارد فیلسوف دانمارکی مسیحی و شیخ شهاب‌الدین سهروردی (شیخ اشراق) فیلسوف مسلمان نیز به بیان دیدگاه‌های خود در این باب پرداخته‌اند. کرکگارد نیز قائل به این سه نوع تقسیم‌بندی می‌باشد. او بر این باور است که عشق آگاپه‌ای را نباید تخصیص زد واین نوع عشق ارزش آفرین است. شیخ اشراق نیز عشق را به مجازی و حقیقی (عشق الهی) تقسیم می‌کند. عشق الهی دوستی نسبت به خدا و صفات وافعال اوست؛ از آن جهت که وابسته به اوست و برای رسیدن به آن باید از عشق مجازی عبور کرد. در بررسی نظریات کرکگارد و شیخ اشراق در باب عشق الهی به دیدگاه‌های مشترک فراوانی برمی‌خوریم از جمله این‌که هر دو فیلسوف، معتقد به ازلی و ابدی بودن عشق می-باشند و معرفت را پایه و اساس عشق می‌دانند که از جمله ویژگی‌های عاشق حزن و اندوه برخاسته از معرفت می‌باشد. همچنین لازم به ذکر است که در دیدگاه کرکگارد اخلاق عشق الهی، وظیفه‌گرایانه است زیرا عشق ورزیدن امری الهی استاما سهروردی معتقد است که شرط وجود عشق الهی، تهذیب نفس می‌باشد از این‌رو دیدگاه وی اخلاق فضیلت‌گرایانه است.
بررسی آراء فخر رازی و ملاصدرا درباره نسبت بین اراده‌ی خدا و آزادی انسان
نویسنده:
لیلا روستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیا رابطه ی بین خدا و انسان بسان رابطه ی ارباب با رعیت خویش است؟ آیا خدا در ارتباطش با آدمی نقش یک عروسک گردان را ایفا می کند و یا اینکه انسان هم در کارهای خود از اراده ای آزاد برخوردار است؟ آیا علم مطلق خدا به همه چیز، افعال انسان را به منظور جلوگیری از تبدیل علم به جهل گریز ناپذیر می سازد ؟ آیا با پذیرش قدرت مطلقه ی خدا بر همه چیز، پذیرش جبر در افعال انسان نیز حتمی است یا خیر؟ تقدیر ، پاداش و کیفر و مسئله ی شر چگونه توجیه می شود؟پاسخی که این نوشتار به این سوالها خواهد داد علاوه بر تلاش برای نشان دادن یک چشم انداز کلی در این موضوع ،به طور خاصبرگرفته ازمبناهای فکری دو چهره ی شاخص تفکر، فخر رازی و ملاصدرای شیرازی است.جستجو در مبانی فکری رازی مانند بحث حدوث و قدم عالم ، قضا و قدر ، علم خداعلی الخصوص به امور جزئی و جزئیات ، نحوه ی فاعلیت خدا که برخلاف فاعلیت انسان از تداوم برخوردار است ، مسئله ی شر و معجزه ،تقسیم بندی موجودات به واجب و ممکن ورابطه ی بین آنها، ملاک نیازمندی معلول به علت خود... ونیز مبناهای فکری صدرا چون مسائل و ملحقات وجود ، قضا و قدر ، تبیین معجزه،علم خدا ، تشخص ، مسائل مربوط به حوزه ی معاد و... از مهمترین مباحث این فصول هستند.آنچه سیمای رازی را به عنوان فیلسوفی که سلف او جبری مسلک بوده اند، نشان می دهد تنها یک روی سکه است. او با ادله فراوان علم و قدرت خدا را غیر منافی با اختیار انسان تبیین می کند.ملاصدرا نیزبا تکیه بر اصولش، اختیار را از انسان سلب نمی کند اما در واقع به نحو اصولی به نوعی جبر که همنام با تمامی اصول فلسفی اش می توان آن را «جبر وجودی» نامید ، تکیه کرده است هرچند این نتیجه را به طور ضمنی از آراء رازی نیز می توان گرفت. همسوئی و همرائی دو شخصیت در بسیاری از آراء فلسفی و بالتبع برداشت نتایج مشابه از آنها درعین اختلافات خاص به هر یک، از نکات درخور این مکتوب است.
عقل عملی از دیدگاه ارسطو، ابن سینا و آکویناس
نویسنده:
فاطمه اصلی بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه به بررسی عقل عملی در آراء ارسطو، ابن سینا و آکویناس می پردازد. از دیدگاه ارسطو عقل نظری و عقل عملیدو قوه ی متمایز از هم نیستند، بلکه دو وجه از یک قوه هستند. عقل عملی از عقل نظری با توجه به متعلقات ادراک متمایز می شود. عقل عملی صرف ابزار نیست، بلکه مرتبط با غایت می باشد. عقل عملی ، عقلی فضیلت مند است و مهمترین فضیلت آن حکمت عملی است، که نقش محوری در اخلاق ارسطو ایفاء می کند و معیار و میزان ما برای فعل اخلاقی می باشد و مهمترین مشخصه ی آن انتخاب است. ارسطو حکمت عملی و فضایل اخلاقی را لازم و ملزوم هم می داند. به زعم ابن سینا عقل نظری و عقل عملی، ماهیتاً متمایز هستند، و تفاوت آنها به اختلاف در مُدرَک‌ها یا نحوه علم و درک محدود نمی‌شود؛ بلکه یکی از سنخ ادراک، و دیگری از سنخ فعل است. عقل عملی منشا اخلاق بوده و فضیلت و رذیلت در ارتباط عقل عملی با قوای بدنی معنا پیدا می کند، به نحوی که اگر قوای بدنی مقهور عقل شود، فضیلت و در غیر این صورت رذیلت خواهد بود. از دیدگاه آکویناس عقل نظری و عملی دو قوه ی متمایز نیستند و تمایز میان این دو عقل در غایت نهایی آنهاست. عقل عملی دارای دو زمینه است، زمینه ی اکتشافی و زمینه ی توجیهی. زمینه ی اکتشافی یا سیندرسیس احکام کلی اخلاقی را ادراک می کند. از نظر آکویناس سیندرسیس ملکه ای طبیعی می باشد که به موجب آن همه ما قادر هستیم احکام کلی اخلاقی را درک کنیم. زمینه ی توجیهی همان عاقبت اندیشی می باشد. او به سه نوع فضیلت قائل است، فضایل اخلاقی، فضایل عقلانی و فضایل الهیاتی. در باره ی ارتباط عاقبت اندیشی و فضایل اخلاقی آکویناس به ارتباط ذاتی بین آنها قائل است، به گونه ای که فضایل اخلاقی غایات درست را تضمین می کنند و عاقبت اندیشی ابزار درست را برای غایات تضمین می کند. در وجه تمایز و شباهت دیدگاه این فیلسوفان باید گفت که ارسطو و آکویناس عقل نظری و عملی را دو قوه جداگانه نمی دانند، اما ابن سینا دو قوه جداگانه می داند. هر سه برای عقل عملی علاوه بر شأن ادراکی شأن انگیزشی نیز قائل هستند. هم چنین به باور هر سه فیلسوف عقل عملی، عقلی فضیلت مند هست، هر چند که در این باره اختلافاتی با هم دارند.
ایمان ازدیدگاه غزالی و کی یرکگور
نویسنده:
محمد جوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پایان نامه بررسی وتحلیلایماناز دیدگاه غزالی وکی یرکگور است ، وما ارا واندیشه این دو متفکر را در این پایانامهمورد ارز یابی قرار داد ه ایم .با این تفاسیر ما از این منظر تفاوت مختلف را از ایندو شاهد بوده ایم. که درذیل آن را به خلاصه ذکر می نمایم.به عقیده کی یرکگورایمان جهش و خطر کردن است و دلبستگی شورمندانه و بی حدّ حصر به سعادت ابدی است که فقط با انتخاب فرد مومن عملی می‌شود و نه تنها استدلال‌های عقلی نمی‌تواند آن را تایید کند، بلکه چنین استدلال عینی و شواهد کافی ارزش ایمان را می‌کاهد.ایمان باور به پارادوکس است، پارادوکس تجسّد. او ایمان را از سنخ امور انفسی و باطنی می‏داند و از این رو به نظر وی امور آفاقی از جمله استدلال‏های عقلی برای ایمان شایسته نیست و ایمان را والاترین فضیلتی است که انسان می تواند بدان نائل گردد. غزالی ایمان را صرف تصدیق‏ قلبی می‏داند و استدلال عقلی می تواند آن را تایید کند.اما ایمانباید، در قول و عمل تجلی پیدا کند، چون مکمل و متمم آن است. او میاننظر خود و سلف صالح (اهل حدیث) هماهنگی ایجاد کرده‏ و معتقد است که ایمان نوعی نور روشنگر ،فطری است که خدا از سر لطف در قلوب بندگانش می افکند. ایمان گاهی به صورت اعتقادی راسخ و سخت ازحاق ضمیر آدمی می جوشد و قابل توصیف نیست. حتّی ایمان ممکن است در نتیجه مشاهده اثری از انسانی پارسا و نظایر آن تحقّق یابد و ایمان را بر چهار رکن استوار می‏نماید .رکن اول؛معرفت ذات حق، رکن دوم؛صفات خداوند، رکن سوم‏؛افعال خداوند و رکن چهارم هم در سمعیات که شامل اثبات حشر و نشر و عذاب قبر می‏شود و...
  • تعداد رکورد ها : 4