جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 28
تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
سارا حنيفه زاده ، علیرضا صادق زاده قمصری ، احد فرامرز قراملكي ، محسن ایمانی نائینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد.
تبیین و نقد روش‎شناختی فرآیند تحلیل مفهومی تربیت در پژوهش «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران»
نویسنده:
علیرضا صادقزاده قمصری ، سارا حنیفه زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از این تحقیق، تبیین و ارزیابی روش‎شناختی فرایند تحلیل مفهومی «تربیت» در پژوهش «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران» (باقری، 1389) است. تبیین این فرایند به روش تحلیل پس‎رونده و ارزیابی آن نیز به شیوه نقد بیرونی و درونی انجام شده است. در این راستا ابتدا تحلیل مفهومی مورد استفاده برای تعریف تربیت در این پژوهش، به لحاظ روش‎شناختی تبیین شده که به شناسایی هفت مفروض انجامیده است. سپس این فرایند و مفروضات و نتایج آن، از وجوه متعددی و با تکیه بر پنج ملاک مورد نقد و ارزیابی واقع شده‎اند. اهم مواردنقد عبارتند از: 1. بی‌توجهی به جنبه ابداعی فلسفه تربیت و وجه اعتباری مفهوم تربیت؛ 2. عدم استفاده از استدلال جدلی در پردازش مفهوم تربیت؛ 3. عدم اشاره به مبانی ناظر به بیان واقعیات و حقایق فطری زندگی انسان در تعریف تربیت؛ 4. ملاحظه نکردن نیازها و جنبه‌های اجتماعی زندگی انسان در تعریف تربیت؛ 5. ملتزم نبودن به ملاک‎های اعتباربخشی به مفاهیم تربیتی؛ 6. بی‌توجهی به بسیاری از مفاهیم تربیتی قابل درج در شبکه معنایی تربیت اسلامی؛ 7. در نظر نگرفتن جنبه‎های ثابت و متغیر برای مفهوم تربیت؛ و 8. فراگیرنبودن تعریف پیشنهادی تربیت نسبت به ابعاد مختلف تحول آدمی.
صفحات :
از صفحه 7 تا 37
نقد مبانی فلسفی آموزش‌ و پرورش ایران درباره‌ی انسان فرهیخته بر اساس دیدگاه ابن‌سینا
نویسنده:
پدیدآور: علی صحبت‌لو ؛ استاد راهنما: محمدرضا آهنچیان ؛ استاد مشاور: بختیار شعبانی ورکی ؛ استاد مشاور: علیرضا صادق‌زاده قمصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این‌که انسان فرهیخته چگونه انسانی است و با چه معیارها و ویژگی‌هایی می‌توان چنین انسانی را به عنوان محصول تعلیم و تربیت محک زد، همواره سوال اساسی برای فیلسوفان بوده است. فیلسوفان تربیتی نیز در پاسخ به این سوال گاه به طور مستقیم وگاه از طریق بیان انتظارات خود از محصول تعلیم و تربیت اظهار نظرکرده‌اند. هدف پژوهش حاضر، معرفی انسان فرهیخته از دیدگاه ابن‌سینا و نقد مبانی فلسفی آموزش‌وپرورش ایران دربارهی انسان فرهیخته از دیدگاه وی است. دراین پژوهش از روش فلسفی (بررسی تحلیلی، انتقادی و استنتاجی) به منظور پاسخ به سوالات پژوهش استفاده شده است. در پژوهش‌حاضر به منظور شناسایی تصویر انسان فرهیخته در نظام آموزش و پرورش‌کشور، سند تحول آموزش‌وپرورش به‌منزلهی مهم‌ترین سند معرف این نظام مورد توجه قرارگرفته است. مبانی فلسفی تربیت، ویژگی‌ها و مختصات هر دو دیدگاه درباره انسان فرهیخته به طورتفضیلی و در قالب عناوین متعدد مطرح گردیده و مورد نقد قرارگرفته است. یافته‌های به دست آمده نشان دادکه در حوزه هستی‌شناسی، ابن‌سینا مفهوم انسان فرهیخته را با مفاهیمی چون: خداوند به عنوان مبدأ خالق هستی، حاکمیت نظام علیت بر جهان هستی، غایتمندی در نظام هستی، اعتقاد به سلسله مراتبی بودن نظام هستی و پیدایی کثرت در عوامل هستی در یک مجموعه می‌نگرد؛ در قلمرو معرفت‌شناسی ابن‌سینا، انسان فرهیخته را در گسترهی هستی می‌نگرد: چنین انسانی در این قلمرو، به دنبال کسب معارف وعلوم است که او را به سعادت و نیکبختی برساند، از عقل، استدلال، شهود، عرفان و الهام به عنوان ابزارهای متنوع کسب معرفت بهره می‌برد. ابن‌سینا در حوزه ارزش‌شناسی، تصویری‌که از انسان فرهیخته ارائه می‌دهد شامل موجودی دارای جمیع‌صفات واوصاف واجب‌الوجود، موجودی دارای اراده واخلاق تغییرپذیر، ارزش‌های سلسله مراتبی و پذیرای زیبایی به عنوان امری عینی است. سرانجام در قلمرو انسان‌شناسی وی انسان فرهیخته را به‌منزلهی موجودی واجد اصالت روح، اجتماعی، متفاوت ازنظر برخورداری از عقل، برجستگی وجه عرفانی در رسیدن به کمال نهایی، تفوق لذایذ معنوی وعقلی بر لذایذ جسمانی و شهوی به تصویر می‌کشد. یافته‌های به دست آمده از مبانی فلسفی هستی‌شناسی انسان فرهیخته سند شامل مولفه‌های زیر می‌باشد: جوهر هستی در جهان خداوند است؛ هستی واقعیت دارد؛ خداوند مبدأ وغایت هستی است؛ خداوند خالق جهان و مالک، مدبر و رب حقیقی همه موجودات عالم است؛ هم مبدأ ومقصد جهان هستی خداوند است؛ فرد فرهیخته با این مسائل اصلی آشنا شده و در رفتار وکردار خود نیز عامل به این موارد است. مهم‌ترین مسائل اساسی مبانی معرفت‌شناسی شامل موارد زیر می‌باشد؛ انسان توانایی شناخت را دارد، معرفت انسان نسبی است، معیار اعتبار علم انسان، مطابقت با مراتب گوناگون واقعیت است. حواس، عقل، شهود، وحی و الهام به عنوان ابزارهای شناخت انسان هستند. عقل به عنوان مهم‌ترین ابزار شناخت انسان است، انسان در شناخت اشیاء و پدیده‌ها و جهان هستی با محدودیت‌هایی مواجه است. مبانی‌انسان‌شناسی انسان فرهیخته سند نیز شامل مولفه‌های زیر می‌باشد: انسان مخلوق خداوند، و موجودی مرکب از جسم و روح است. حقیقت انسان، روح او است. انسان مجموعه‌ای از استعدادها و توانایی‌ها است و به عنوان اشرف مخلوقات هستی از قدرت تفکر و تعقل برخورداراست. او موجود برگزیده خداوند است؛ موجودی اجتماعی است؛ دارای اراده و اختیار بوده و در مقابل کارهایش مسئول است. همچنین عمده‌ترین مباحث اساسی مبانی ارزش‌شناسی انسان فرهیخته سند شامل مولفه‌های زیر می‌باشد: قرآن، مبانی دین اسلام وآموزه‌های ائمه‌اطهار (ع)، قانون اساسی، سند چشم‌انداز، رهنمودها و دیدگاه‌های حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در تربیت چنین انسانی به عنوان منبع تعیین ارزش‌ها می‌باشد. ارزش‌ها ثابت، مطلق و غیروابسته به افراد هستند؛ دارای سلسله مراتب هستند؛ آن‌چه که اهمیت بیشتری دارد، ارزش‌های معنوی است. مقولات ارزشی نظیر؛ تولّی و تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، اعتدال، عدالت، رأفت، احسان، گذشت و بخشش، توجه به هنر و زیباشناسی در تربیت انسان فرهیخته مورد توجه بوده است. نتایج بررسی نشان دادکه مبانی فلسفی تربیت در هر دو دیدگاه در بستر دینی؛ یعنی اسلام شکل گرفته است، در نتیجه در هر دو دیدگاه، بنیان‌های نظری در تربیت انسان فرهیخته آموزه‌های دینی و قرآنی بود. بررسی مبانی فلسفی تربیت نشان دادکه تصویرانسان فرهیخته را نمی‌توان تنها ذیل مبحث مبانی انسان‌شناسی مشاهده کرد. این تصویر در سند در لابه لای مباحث حوزه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی قابل بازیابی است. از نقاط مشترک هر دو دیدگاه این است که، هدف غائی از تربیت انسان فرهیخته، رسیدن به قرب الهی است و بر تربیت فردی دیندار، با ایمان، با اخلاق و درستکار، معتقد به قرآن وآموزهای دینی و سنت رسول اکرم (ص) تأکید شده است. در نظام تربیت سینوی، رشد و توسعه ذوق و رفتارهای هنری، توجه به نیازهای اجتماعی، بالابردن شناخت و آگاهی افراد تربیت یافته در ارتباط با ارزش و قداست کار و معاش حلال، موردتأکید جدی قرارگرفته است. همچنین نتایج پژوهش نشان دادکه انسان فرهیخته سینوی در ویژگی‌ها و مختصاتی نظیر: داشتن نگرش غیر ابزاری به دانش، حرفه‌گرایی و فراگیری شغل، ابعاد تربیت، مراحل تربیت، دانش و معلومات، عقلانیت، تفکر انتقادی، جامعیت ویکپارچگی متمایز از انسان فرهیخته سند آموزش وپرورش است. در نظام تربیتی سینوی تربیت عرفانی (کشف و شهود) نقش برجسته‌ای دارد. در تربیت انسان فرهیخته سینوی اهداف واسطه‌ای به وضوح مشخص و قابل تحقق است. نقد انسان فرهیخته سند آموزش‌وپرورش ایران بر اساس آرای ابن‌سینا نشان دادکه معیارها، شاخص‌ها و ویژگی‌های بیان شده با توجه به شرایط و مقتضیات زمان در جایگاه متفاوتی با نظر ابن‌سینا قرار دارد. ریشه اصلی این تفاوت به نوع نگاه ابن‌سینا به هستی، ماهیت انسان، رابطه انسان با خدا باز می‌گردد. از دیگر تفاوت آن‌ها این است که ابن‌سینا به انسان بیشتر از زاویه عقل می‌نگریسته وگوهر انسان را همان عقل او می‌دانسته‌اند، در نتیجه انسان تربیت یافته در نظام تربیتی سینوی عقل‌گرا و انسان فرهیخته سند واقع‌گرا می‌باشد. درنظام تربیت سینوی اهداف: زیستی- جسمانی، اعتقادی- اخلاقی، فرهنگی- هنری (موسیقی و ادبیات عرفانی)، عقلانی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان اهداف واسطه‌ای (میانی) در تربیت انسان فرهیخته مورد توجه قرارگرفته است. در سند ساحت‌های شش‌گانهی: اعتقادی، عبادی و اخلاقی، اجتماعی وسیاسی، زیستی و بدنی، زیباشناختی و هنری، اقتصادی و حرفه‌ای و علمی و فن‌آوری جهت رسیدن به حیات طیبه به عنوان اهداف میانی درنظرگرفته شده است. در هر دو دیدگاه اهداف اعتقادی، عبادی و اخلاقی، اجتماعی، زیستی و جسمانی و هنری مورد توجه بوده است. در نظام تربیت سینوی تربیت حرفه‌ای، هنری و زیباشناختی وعقلانی از ویژگی‌های برجسته و مثبت آن است. و در سندآموزش وپرورش با توجه شرایط و مقتضیات زمانی و نیازمندی‌های جامعه کنونی تربیت در بعد علمی و فن‌آوری انسان فرهیخته از نکات مثبت و برجسته آن است. با توجه به ارزش دیدگاه ابن‌سینا دربارهی انسان فرهیخته و امکان به‌کارگیری آرای او در باب تربیت انسان فرهیخته درآموزش و پرورش ایران، ضروری است که در بازنگری مبانی نظری سند آموزش‌وپرورش آرای ابن‌سینا مورد توجه جدی قرار گیرد.
تبیین تربیت مبتنی بر گفتگو با رویکرد اسلامی و نقد و بررسی ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی در مبانی نظری سند تحول بنیادین بر مبنای آن
نویسنده:
پدیدآور: ملیحه رجائی ؛ استاد راهنما: طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی ؛ استاد مشاور: علیرضا صادق‌زاده قمصری ؛ استاد مشاور: بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
هدف از انجام پژوهش حاضر، دست یابی به تبیین جدید از تربیت مبتنی بر گفتگو با رویکرد اسلامی و نقد و بررسی ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی ترسیم شده در مبانی نظری سند تحول بنیادین بر مبنای این تبیین است. برای تبیین تربیت گفتگویی اسلامی، آرای ملاصدرا مورد بازخوانی قرار گرفت و رویکرد استتناجی مورد استفاده قرار گرفت و سپس ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی مورد نقد درونی و بیرونی، واقع شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که تربیت مبتنی بر گفتگو مفهوم وسیع و پیچیده‌ای است و ابعاد آن با مفروضات هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی مرتبط است. در حوزه هستی شناسی، بر تشکیک وجود، حرکت جوهری، اصل تضاد و پیروی واقعیات سیاسی و اجتماعی از احکام وجود؛ در حوزه معرفت شناسی، بر معرفت تشکیکی و پیوند معرفت و تزکیه و در حوزه انسان شناسی بر ویژگی‌های صیرورت، عقلانیت، عاملیت، فردیت، خلاقیت و آزادی تاکید و دلالت‌های موارد مذکور برای تربیت گفتگویی استنباط شد. مطابق با پژوهش انجام شده، تربیت گفتگویی مشکک است، تفاوت‌ها را به رسمیت می‌شناسد و به دنبال حذف آن نیست، مبتنی بر خلاقیت است، و رعایت اصول اخلاقی در تحقق آن شرط اصلی است. نتیجه و ضرورت این نوع تربیت نیز نهفته در دو بعد فردی و اجتماعی حیات انسانی است. در بعد فردی موجب پرورش خصوصیات اصیل انسانی و در بعد اجتماعی موجب توسعه دموکراسی می‌شود. در نقد و بررسی تربیت اجتماعی و سیاسی ترسیم شده در مبانی نظری سند تحول بنیادین نیز مشخص شد، سند تا حدودی شاخص‌های تربیت گفتگویی را مدنظر قرار داده است ولی مخصوصا نسبت به حضور دیدگاه‌های متضاد و متفاوت در عرصه سیاست و جامعه، اهمیت مردمسالاری و دموکراسی و مشکک بودن مفاهیم مطرح در آن از قبیل حیات طیبه، آزادی، و مهارت‌های اجتماعی مواجهه بسیار سطحی داشته و ضعیف عمل کرده است.
تبیین و نقد تطبیقی ایمان از منظر ملاصدرا و کارل یاسپرس و استنتاج دلالتهای آن برای تربیت دینی
نویسنده:
پدیدآور: حبیب کارکن بیرق ؛ استاد راهنما: محسن ایمانی ؛ استاد مشاور: علیرضا صادق‌زاده قمصری ؛ استاد مشاور: طوبی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در باب رابطه ی ایمان با عقل، دو دیدگاه متضاد وجود دارد: 1- عقل گرایی که ایمان را با عقل سازگار می داند.2- ایمان‌گرایی که ایمان را با عقل ناسازگار می داند. در این تحقیق که از نوع مطالعات کیفی است و به روش توصیفی- تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی به نگارش درآمده است، پس از تبیین ماهیّت ایمان دینی از منظر صدرالمتألّهین و ایمان فلسفی از دیدگاه کارل یاسپرس به مقایسه و نقد تطبیقی آنها پرداخته، سپس دلالت های تربیتی نقد مذکور را استنتاج کرده ایم که به شرح زیر می باشد: مبنا: کمال طلبی، اصل استمرار و مداومت بر ایمان، روش دعوت به ایمان؛ مبنا: جستجوی یقین، اصل زمینه سازی برای دستیابی به یقین، روش شک روشمند؛ مبنا: استقلال طلبی، اصل توجّه به فردیّت انسان ها، روش تقویت خود اتّکایی؛ مبنا: اختیار، اصل تمهید مقدّمات برای انتخابی آزاد، روش آشناسازی با روش های انتخابگری؛ مبنا: اجتماعی بودن انسان، اصل برقراری ارتباط حسنه با دیگران، روش پیروی از اسوه های ارتباط مطلوب؛ مبنا: کرامت ذاتی انسان، اصل عزتمندی، روش به فعلیت رساندن استعدادها؛ مبنا: نسبیت سنّت و فرهنگ، اصل برخورد منتقدانه با آداب و سنن، روش استدلال منطقی؛ مبنا: زمانمندی انسان، اصل اغتنام فرصت، روش مترصّد فرصت بودن؛ مبنا: اخلاق مداری، اصل عمل به اصول اخلاقی، روش ایجاد عادات اخلاقی؛ مبنا: میل به پرستش، اصل ایجاد انگیزه برای ارتباط با معبود حقیقی، روش: تبشیر و ترغیب. اهداف زیر برای تحقیق حاضر در نظر گرفته شده است: 1- تبیین فلسفی ایمان از دیدگاه ملاصدرا و یاسپرس. 2- مقایسه و نقد تطبیقی ایمان از منظر ملاصدرا و یاسپرس. 3- استنتاج دلالت های تربیتی پژوهش حاضر. لازم به ذکر است که علی رغم اختلاف مبنایی صدرا و یاسپرس، در دلالت های تربیتی میان این دو همپوشانی هایی وجود دارد. ایمان دینی صدرا امری عقلانی و معرفتی است و بنا بر عقلانی بودن، قابل تبیین و انتقال به دیگران است، زیرا انسان تنها از طریق عقل است که می تواند با دیگران تفاهم داشته باشد؛ ولی ایمان فلسفی یاسپرس، امری شخصی است که هر کس خود باید آن را تجربه نماید. این ایمان علاوه بر شخصی بودن، غیر یقینی نیز می باشد، زیرا مدام در حال سؤال و تردید به سر می برد و شخص دارای ایمان فلسفی هیچ گاه نمی تواند مدّعی دستیابی به یقین گردد. لذا ایمان فلسفی یاسپرس، تاب نقد فلسفی را نمی آورد و در دنیایی که بر عقلانیّت اصرار دارد، نمی تواند مورد پذیرش واقع گردد.
حدود استفاده از «عادت» در تربیت اخلاقی در رویکردهای معاصر منتخب و نقد آنها بر اساس نظریۀ انسان عامل
نویسنده:
علیرضا صادق زاده قمصری؛ لیلا نوروزی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی حدود استفاده از عادت در تربیت اخلاقی با توجه به رویکردهای معاصر تربیت منش (با تأکید بر آرای افلاطون و ارسطو)، شناختی (با تأکید بر آرای پیاژه) و تبیین ارزش (با اشاره بر آرای راتس) و نقد آنها بر اساس نظریۀ انسان عامل است. عادت که بر عنصر تکرار استوار است، در رویکرد تربیت منش جایگاه ویژه­ای داشته و استفاده از آن کاملاً ضروری است؛ رویکرد شناختی، با این روش مخالف است و در رویکرد تبیین ارزش هم استفاده از آن جایگاهی ندارد. در نظریۀ انسان عامل، روش عادت به عنوان یک شبه‌تربیت مطرح می­گردد که به دلیل نداشتن عناصر تبیین، معیار، تحرک درونی و انتقاد از تربیت جدا می­شود؛ در واقع نظریۀ انسان عامل، تنها ضرورت حدود استفاده از عادت را در دوران کودکی قابل قبول می­داند؛ اما در خصوص استفاده از آن در دوران بزرگسالی، همراهی عادت با تعقّل را اصل اساسی قلمداد می­کند. ضعف اصلی رویکرد تربیت منش، بی­توجهی به مبنای شناختی است. رویکرد شناختی نقطۀ مقابل رویکرد تربیت منش است؛ به این معنا که تمام تمرکز این رویکرد بر مبنای شناختی استوار است و از توجه به سایر مبانی غفلت می­کند. در رویکرد تبیین ارزش، تأکید افراطی بر مبنای شناختی و توجیه و اقناع صورت می­گیرد و بین تمایلات فردی و ارزش­های اخلاقی تفکیکی حاصل نمی­شود و دلیل آن ذهنی بودن ارزش­هاست؛ البته اگر رویکردهای مطرح به نظریۀ انسان عامل نزدیک شوند و عمل عادتی را بر اساس مبانی سه‌گانه (شناختی، انگیزشی و ارادی) مورد توجه قرار داده و به همۀ مبادی عمل توجه کنند، هر رویکرد به تنهایی قابلیت استفاده در امور تربیتی را دارد و هیچ یک از آنها دیگری را نفی و محدود نمی­کند.
صفحات :
از صفحه 104 تا 143
اهداف تربيت زيباشناسانه در نظام تربيت رسمي و عمومي، واكاوي ديدگاه علامه طباطبايي در الميزان
نویسنده:
معصومه رمزي مختاري، سوسن كشاورز، اكبر صالحي، عليرضا صادق‌زاده قمصري
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اين پژوهش، تبيين ديدگاه زيبايي‌شناختي علامه طباطبايي در الميزان و دلالت‌هاي آن در تعيين اهداف تربيت زيبايي‌شناسانه بوده است. براي دستيابي به اين هدف، دو پرسش اساسي طرح گرديده است: 1. ديدگاه قرآني علامه طباطبايي در مورد زيبايي‌شناسي چيست؟ 2. بر مبناي نظرگاه ايشان، چه اهدافي را مي‌توان در تربيت زيبايي‌شناسانه استخراج کرد؟ براي استخراج يافته‌هاي تحقيق، از روش پژوهش تحليل مفهومي و روش استنتاجي بهره گرفته شده است. يافته‌هاي حاصل از اين پژوهش، بيان‌گر اين است که در متن آيات قرآني، زيبايي‌ها در سه محور محسوس، معقول و اخلاقي مورد تأکيد قرار گرفته‌اند. متناظر با گزاره‌هاي توصيفي و تجويزي مستخرج از آيات قرآني و ديدگاه‌هاي علامه، در ساحت تربيت زيبايي‌شناختي؛ اهداف ذيل قابل استنباط بوده است: غايتمندي زيبايي‌ها، دستيابي به جمال مطلق، فناپذيربودن زيبايي‌ها(محسوس)، نگرش ژرف‌نگرانه داشتن، زمينة امتحان الهي، دلبسته نبودن نسبت به زيبايي‌ها، عامل هدايت، زمينه‌ساز دستيابي به معرفت، استوار نمودن عهد الهي و زمينه‌ساز دستيابي به سعادت دنيوي و اخروي.
تبیین مبانی، اهداف و اصول پرورش حیا براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و نظر متفکر مسلمان
نویسنده:
زهرا صادقی گوغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بحث انسان شناسی، اخلاق در درجه نخست اهمیت قرار دارد که در بردارنده عناصر بسیاری است کهدر میان این مجموعه عناصر، برخی از عوامل، امتیاز و برتری ویژهای نسبت به دیگر عوامل دارند کهنامیده میشوند. در این مجموعه مکارم، حیا در رأس همه قرار دارد. حیا نیرویی » مکارم الاخلاق « اصطلاحاًاست که فرد را از انجام عمل قبیح- چه قبیح عرفی ، عقلی یا شرعی- باز میدارد. هدف از این پژوهش،تبیین مبانی، اهداف و اصول پرورش حیا براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و نظر متفکران مسلمان است.اگر حیا در افراد جامعه پرورش یابد روابط انسان با خدا و با مردم براساس کرامت شکل میگیرد و خیلیاز معضلات و مشکلات اخلاقی جامعه حل میشود، زیرا حیا در همه نفوس قرار دارد و پرورش آن درجامعه موجب میشود انسان – چه مومن و چه کافر- را از انجام عمل زشت بازدارد. در این پژوهش درپاسخگویی به سوالات از شیوه تبیینی – توصیفی جهت استنباط مبانی، اهداف و اصول پرورش حیا استفادهگردیده است. ابتدا اطلاعات موجود در مورد حیا جمعآوری و تجزیه تحلیل شد سپس براساس اطلاعاتبه دست آمده 12 مولفه به عنوان گزارههای مبنایی استنباط و با توجه به این مبانی چیستی پرورش حیا ارائهگردیده است. در آخر نیز براساس این مبانی 12 هدف و 14 اصل استنباط شده است.برخی از مبانی پرورش حیا عبارت اند از: به حیا به عنوان امری فطری در انسان توجه شود، درک حسنو قبح اعمال در حیا توسط عقل عملی صورت میگیرد، حیا مبتنی بر کرامت انسانی است ، حیای انسان ازخود توسط سرزنش وجدان صورت می گیرد، حالات نفسانی انسان در هنگام حیا ورزی بر حالات بدنیانسان تاثیر میگذارد، و ...برخی از اهداف پرورش حیا که در این پژوهش به دست آمد عبارت از: آشنایی با امور زیبا و زشت وگرایش به زیباییها و تنفراز زشتیها، آشنایی با ناظران اعمال و ایجاد ارتباط شناختی و عاطفی، شکوفاسازی حیا به عنوان امری فطری، درک خویشتن واقعی، ... .و برخی از اصولی که برای پرورش حیا حاصل شد عبارت اند از: اصل تغییر ظاهر، اصل احساس عزت،اصل استمرار، اصل تدریج، اصل تقدم رفع بر دفع، اصل تحول باطن، اصل پرورش عقل عملی، اصلتکریم،اصل محوریت ایمان،...
تبیین مفهوم "تربیت مبتنی بر تخیل" ایگن و بازسازی آن با توجه به آرای صدر المتالهین
نویسنده:
داود حسین پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تخیل نیرویی است که همه‌ی عرصه‌های زندگی ما را، از لذت‌های کودکانه، تا آموزش و اخلاق، و حتی ابداعات علمی، تحت نفوذ خود قرار داده است. در عرصه‌ی تعلیم و تربیت نیز به سختی می‌توان کسی را یافت که تربیت رابی نیاز از توجه به کاکردهای عظیم این نیروی خدادادی انسان بداند، اما باید دید که آیا نظریه‌ای منسجم و متقن نیز وجود دارد که بتواند در سایه تبیین جایگاه و کارکرد‌های تخیل در تربیت، عمل تربیتی را سامان بیشتری ببخشد؟ ایگن متفکری است که عمرش را صرف مطالعه‌ی تخیل، و طرح ریزی الگویی برای تربیت بر مبنای آن کرده است. به عقیده‌ی ایگن، تخیل در یک کلمه، منبعی برای تصور "بودن‌های امکانی" است. در این منظر، نیروی تخیل می‌تواند در خدمت تصور جهان "آنگونه که هست" و تصور جهان "آنگونه که نیست" درآید. ایگن تخیل و روایت را شالوده‌ی تعلیم و تربیت می‌داند. وی بر الگوی پیاژه‌ای رشد انسان، که در سایه‌ی توجه افراطی به وجوه منطقی شناخت، الگوی مکانیستیِ صلبی را در برنامه درسی رواج داده است، می‌تازد. ایگن معتقد است که فهم و یادگیری، گرانبار از روایت است؛ و روایت راه مناسبی برای پیوند شناخت و عاطفه، در ظرف تخیل آدمی است. نتایج توجه به تخیل از زاویه دید ایگنرا می‌توان در دو حوزه پی گرفت، در حوزه یادگیری از طریق جریان کثرت‌گرایی معرفت شناختی و در حوزه‌ی تربیت اخلاقی در رویکرد اخلاق غمخواری. از سوی دیگر تخیل یکی از موضوعات مهم در سنت فکری ایرانی-اسلامی است. از فارابی تا کنون، تخیل مورد توجه جدی فیلسوفان مسلمان قرار گرفته است. ملاصدرا تخیل را در ابعاد معرفت شناختی آن مورد بحث قرار داده است با این وجود، تخیل مانند غالب مباحث فلسفی صدرا خالی از ریشه‌های وجودشناختی نیست. از این رو، اثبات تجرد خیال و عالم مثال در قوس صعود، امکانات فراوانی را در حکمت متعالیه برای بازسازی نظریه تربیت تخیل بنیاد ایگن، فراهم ساخته است. بر اساس نتایج این پژوهش، می‌توان دوگانه‌های متقابلی را تصور نمود که از خلال آنها تفکیک مناسبی میان تخیل فرهیخته و تخیل خام بدست می‌آید؛ این دو گانه‌ها عبارت‌اند از، تخیل رها- تخیل مقید؛ عقل غایت‌‌نگر -عقل محاسبه‌گر؛ گریز از واقعیت-گذار از واقعیت؛ و تخیل مولد-تخیل مصرفی. بدین ترتیب روشن می‌گردد که تخیل فرهیخته، تخیلی مقید، در ربط توامان با عقل محاسبه‌گر وعقل غایت نگر، مولد و معطوف به گذار از واقعیت است. این تخیل در بین سه قطب «حضور»، «غیاب» و «انسان» که سه پایه‌ی تخیل‌ورزی محسوب می‌شوند در وضعیت تعادل قرار گرفته است. نتیجه‌ی بازسازی "تربیت تخیل بنیاد" نیز در دو مفهوم «همدلی جهت‌مند» و «کثرت‌گرایی شناختی ناهم‌طراز» صورت‌بندی شد. همچنین در زمینه‌ی کاربستی بحث، راهبرد «روایتِ روایت» که بر «نقل» و «نقد» روایت به صورت توامان تاکید می‌کند، سخن به میان آمد.
تبیین مبانی فلسفی"مرجعیت‌زدایی در تربیت اخلاقی" (با تأکید بر دیدگاه پساساختارگرا) و نقد آن از منظر تعالیم وحیانی اسلام با تکیه بر آرای علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
مریم بناهان‌قمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران علوم انسانی و اجتماعی، مهم‌ترین معضل انسانی قرن حاضر شیوع مشکلات و ناهنجاری های اخلاقی است که دامنگیر جوامع بشری شده است. این پژوهش به هدف بازشناسی مبانی فلسفی موجد بحران اخلاقی، بر مسئله مرجعیت زدایی اخلاقی پساساختارگرا متمرکز شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی – استنباطی و با نگاهی تبارشناختی سعی برآن داشته است که ریشه ها و منشأ نظرات پساساختارگرایی در باره مرجعیت در اخلاق را در رویکردهای سلف -به هدف یافتن دلایل کانونی برنافتن مرجعیت در اخلاق- جستجو نماید. این مهم با بررسی نگاه به مرجعیت در سه دوره تاریخی پیش مدرن، مدرن و پسامدرن آغاز گردید؛ و در دو بخش: رویکردهای فکری زمینه ساز اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی؛ و نگرش های ارزشی موجد اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی پی گرفته شد. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که پساساختارگرایی با اتکای بر پیش فرض های: کثرت گرایی، شک و تردید، قدرت ستیزی، تحدید‌ناپذیری، زمینه بروز مرجعیت زدایی از اخلاق را فراهم آورده است. بخش دیگر این پژوهش تبیین نگاه اسلامی به مرجعیت اخلاقی و نقد مرجعیت زدایی اخلاقی پساساختارگرا از منظر تعالیم اسلامی با تکیه بر آرای علامه طباطبایی بوده است. در این بخش ابتدا تصریح شد که اسلام مرجعیت اصول اخلاقی را بر مبنای اصول اعتقادی توحیدی می پذیرد. پس از معرفی صور سه گانه مرجعیت (ایده، شخص و متن) و بیان تناظر هر یک از این صور، با یکی از ارکان مرجعیت اخلاقی در اسلام، و نیز عناصر تربیت اخلاقی؛ نقد مرجعیت زدایی اخلاقی پساساختارگرا از منظر موافقین رویکرد مرجعیت زدایی اخلاقی و پس از آن از منظر مخالفین مرجعیت زدایی اخلاقی در قالب نقد درونی؛ و سپس نقد بیرونی شامل: نقد مبانی فلسفی پساساختارگرا و نقد مولفه های مرجعیت، از منظر اسلامی انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش در حوزه اسلامی آشکار می کند که مرجعیت اخلاقی مورد نظر اسلام در "اصول اخلاقی" مرجعیتی مطلق؛ و در"احکام و مصادیق"، مرجعیتی معتدل و قابل انعطاف؛ اما مشروط به عدم خروج از مدار مرجعیت توحیدی است.
  • تعداد رکورد ها : 28