جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
مبانی فکری شیخ اشراق و تطبیق آن با مثنوی مولوی (بر اساس چهار مؤلفه نفس، عقل، پیر و نور)
نویسنده:
پدیدآور: عاطفه احمدی استاد راهنما: حسین فقیهی استاد راهنما: احمد تمیم داری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
شهاب‌الدین سهروردی، فیلسوف اشراقی، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ حکمت اسلامی‌ و فرهنگ ایران است که در آثار او ناب‌ترین و عالی‌ترین اندیشه‌های اشراقی و عرفانی نمود پیدا کرده‌اند. این فیلسوفِ عارف، جامعِ حکمت بحثی و ذوقی است و این دو را مکمل یکدیگر می‌داند و اختلاف او با فلاسفه از آنجا نشأت می‌گیرد که کشف و شهود را بن‌مایه حکمت خود قرار می‌دهد. به گفته خود وی این حکمت منبع قدسی دارد و دریافت آن جز برای کاملان میسر نیست. در قاموس اندیشگانی سهروردی، چهار مؤلفه نفس، عقل، پیر و نور نقش اساسی ایفا می‌کنند. در تفکر مولانا جلال‌الدین نیز نفس و نور از آنجا اهمیّت می‌یابند که رستگاری سالک نزد مولانا در گرو تبدیل نفس بهیمی ‌به نفس نورانی است و در این میان عقل و پیر نقش واسطه و راهنما را ایفا می‌کنند. مسأله این پژوهش آن است که اشتراکات و افتراقات فکری سهروردی و مولوی در مباحث نفس عقل، پیر و نور را بررسی و واکاوی نماید. نتیجه به دست آمده، حاکی از آن است که سهروردی با دو دیدگاه فلسفی و عرفانی به چهار اصطلاح فوق می‌نگرد. او فیلسوف است اما متمایل به عرفان و اشراق و آنچه سبب تمایز وی از دیگر فلاسفه شده، پیوند فلسفه و عرفان در اندیشه اوست. بنابراین آنجا که مباحث، روی سویِ فلسفه دارند، کمتر با حضور اندیشه عرفانی مولانا مواجه می‌شویم و هرچه به سمت اندیشه‌های اشراقی سهروردی پیش می‌رویم، اشتراکات فکریِ او را با اندیشه‌های عرفانی مولانا پررنگ‌تر می‌یابیم تا جایی که در مباحث نور، با یک اتحاد فکری از سوی آن‌ها روبرو می‌شویم. در مبحث نفس، شیخ اشراق و مولانا به یک قوس نزولی و صعودی، قائل هستند. نفس از دیدگاه شیخ اشراق، وجودی الهی و سراسر نور است که با هبوط به عالم جسمانی از وطن اصلی خود دور افتاده و در هیئت ظلمانی تن محبوس شده‌است. از نظر مولانا نیز روح مجرّد که متعلق به عالم علوی است به سبب فرودآمدن در عالم سفلی و تعلّق به مادّیات، تیرگی و ظلمت بر وی چیره می‌شود. پس از آگاهی نفس نسبت به موقعیت خود در این دنیا، قوس صعودی آغاز می‌گردد. تلاش و تکاپو از سوی نفس به یاری پیر و راهنما صورت می‌گیرد. پیر در آثار سهروردی دو جلوه حقیقی و مثالی دارد. در «المشارع و المطارحات» مستقیماً به لزوم حضور پیر تأکید می‌ورزد و در رساله‌های رمزی، عقل فعال نقش راهبر و راهنما را دارد. مولانا نیز علاوه بر تأکید بر لزوم داشتن پیر و مرشد، عقل کلی را نماد پیر می‌داند. بیشترین اشتراک فکری سهروردی و مولانا در مفهوم نور جلوه یافته‌است. مقصد نهایی سفر سالک در اندیشه آن‌ها، سفر به اصل الهی و نورالانوار است.
از خیال عارفان تا تخیل ژیلبر دوران
نویسنده:
نسیم کرامت، حسین فقیهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«خیال» و «تخیل» جوهرۀ اصلی هنر و ادبیات هستند؛ از وهم گرفته تا رؤیا و الهام و مراتب قدسی، از دورۀ یونان باستان تا فلسفه و عرفان اسلامی، همه با خیال و تخیل پیوند دارند. این دو واژه اگرچه نزدیک‌اند، تعاریف متفاوتی دارند. توجه به خیال در عرفان اسلامی قرن‌های چهارم تا ششم هجری و حتی پس از آن، جایگاهی ویژه داشت؛ به‌طوری‌که سهروردی در قرن پنجم عالم مثالی خیال را تعریف کرده است. اما در همین دورۀ زمانی، یعنی دورۀ قرون وسطی، در غرب خیال و تخیل معادل وهم و خرافات و جنون انگاشته می‌شد. رویکردهای اخیر غربی‌ها به معارف شرق و به‌ویژه نظریه‌های عرفان شرقی و اسلامی، تأثیرات شگفت‌انگیزی بر دانش غربی، به‌ویژه در حوزۀ علوم انسانی، برجای گذاشت. در این دوره، شرق‌شناسانی چون هانری کربن و گاستون باشلار، با بهره‌گیری از معارف شرق، تغییراتی جدی در رویکرد نسبت به تخیل و شیوه‌های نقد ادبی به‌وجود آوردند و درنهایت ژیلبر دوران توانست با بهره‌گیری از تعالیم شرقی و نیز روش متقدمان خود، به بررسی انسان‌شناسانۀ ساختارهای تخیل و دسته‌بندی صورت‌های تخیلی بپردازد. در این پژوهش که به روش کتابخانه‌ای انجام شده است، علاوه‌بر تعریف و تبیین دو واژۀ متشابه خیال و تخیل، به بررسی نظریه‌های شرقی و غربی که منشأهای اصلی نظریۀ ژیلبر دوران بوده‌اند، پرداخته شده است و درنهایت، تأثیرپذیری جریان تخیل‌شناسی و نقد تخیلی معاصر غربی و به‌ویژه ژیلبر دوران از معارف اندیشمندان مسلمان قرون وسطی نشان داده شده است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 33
تحلیل محتوایی اخلاق ناصری از منظر قرآن کریم
نویسنده:
ام البنین مظفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تحولات اجتماعی، سیاسی و علمی در دنیای جدید و ظهور مکاتب اخلاقی ، فلسفی، اجتماعی و...، همچنین رشد روزافزون علوم، به ویژه در عرصه انسانی، نگاه های پرسش آمیزی به سوی قرآن دوخته شده است.گاهی تکیه اصلی یک اثر اخلاقی بر دین و مذهب است و گاهی از این مرحله گذر می کند و به عرفان می رسد و در جایی دیگر بیان غیر مستقیم فضایل اخلاقی در قالب تمثیل ها و داستان ها جلوه گر می شود، شیوه استدلالیو منطقی همچون مطالب فلسفی، در بیان مضامین اخلاقی نیز مورد توجه بسیاری از معلمان اخلاق از جمله خواجه نصیر در اخلاق ناصری است.موضوع این پایان نامه تأثیرپذیری خواجه در اخلاق ناصری از قرآن می باشد . از یافته های پژوهش این است که؛ خواجه نصیر، انسان را با همه ابعاد روحانی و جسمانی به نیکی شناخته و برای اخلاق و تربیت و رساندن او به کمال در اثر خود، راهکارهای مناسب با عقل و شرع ارائه کرده است. و تلاش شده ضمن تحقیق در آیات و الفاظ قرآن کریم و بهره مندی از متون تفاسیر قرآن و کتاب اخلاق ناصری، مواردی را که به نظر می رسد متضمن معانی قابل انطباق بر مفاهیم اخلاقی در قرآن و اخلاق ناصری است احصاء نماید.این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است ،که به روش«تحلیل محتوا»(توصیفی –تحلیلی) انجام شده وگردآوری اطلاعات به روش «کتابخانه ای» است.
بررسی فنون بلاغی در سه اثر منظوم دفاع مقدس (قطار اندیمشک، سمند صاعقه، هزار دامن گل سرخ)
نویسنده:
فاطمه تیمورپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش درصدد است به بررسی فنون بلاغی در سه اثر منظوم دفاع مقدس (قطار اندیمشک، سمندصاعقه، هزار دامن گل سرخ) بپردازد تا این آثار را از نظر قدرت تخیل شاعر، خلاقیت ذهنی و میزان نوآوری‌ها و ابداعات بررسی کرده، نشان دهد که این شاعران برای بیان ما فی الضمیر خود و تأثیرگذاری بر مخاطب از چه شگردها و ترفندهای ادبی سود جسته و در این بهره‌گیری تا چه حد موفق بوده‌اند. بزرگترین مشکل در این پژوهش، نبود منابعی بود که بطور مستقل به بررسی این سروده‌ها بپردازد. شیوه‌ی کار در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای و جامعه آماری "قطار اندیمشک" علیرضا قزوه، "سمند صاعقه" نصرالله مردانی و "هزار دامن گل سرخ" سپیده کاشانی است. این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است. فصل اول با عنوان "چهارچوب پژوهش" به بیان مسئله پژوهش، پرسش‌ها، فرضیات، اهداف، پیشینه پژوهش، جامعه آماری و روش پژوهش می‌پردازد. فصل دوم "کلیات و مفاهیم پژوهش" است که مبتنی بر دو گفتار است. گفتار اول با عنوان بلاغت به تعریف فصاحت و بلاغت، تاریخچه و انواع فنون بلاغی می‌پردازد و گفتار دوم با عنوان ادبیات دفاع مقدس به بررسی شعر دفاع مقدس، ویژگی‌ها و سیر تکاملی آن و زندگینامه شاعران مورد بحث را مورد کند و کاو قرار می‌دهد. فصل سوم تحت عنوان "بیان"، به بررسی و تحلیل تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و نماد در سروده‌ها می‌پردازد. فصل چهارم این پژهش "بدیع" نام دارد که در دو گفتار تنظیم شده است.گفتار نخست این فصل به بررسی و تحلیل بدیع لفظی و مولفه‌های آن یعنی تکرار، جناس و سجع اختصاص دارد و گفتار دوم به بررسی بدیع معنوی در پنج روش تناسب، ایهام، تشبیه، ترتیب کلام، تعلیل و توجیه پرداخته، مولفه‌های این روش‌ها را با بیان فراوانی و ارائه تحلیل در این سروده‌ها بررسی می‌کند. فصل پنجم این پژوهش تحت عنوان "معانی" به بررسی علم معانی و مولفه‌های آن یعنی احوال مسند و مسندالیه، جملات و معانی ثانویه آن، فصل و وصل، ایجاز و اطناب و قصر و حصر در این سه کتاب می‌پردازد و در پایان نتیجه و تحلیلی از کل پژوهش و نمودارهای این فصول ارائه می‌شود. لازم به ذکر است در این پژوهش بسامد عناصر بیانی و صنایع بدیعی در هر مجموعه شعری به صورت جداگانه حساب شده است. به عنوان نمونه، منظور از درصد تشبیه بلیغ در هر سروده با توجه به فراوانی کل تشبیهات در آن مجموعه حساب شده است.
بازتاب مضامین حکمت ها و کلمات قصار نهج البلاغه 
در اشعار ناصر خسرو
نویسنده:
فرحناز کردی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده یکی از زمینه های بسیار مهم و مناسب برای انجام تحقیقات و پژوهش های علمی در حوزه ی علوم انسانی، مطالعه و بررسی تأثیر متون اسلامی بر ادبیات فارسی است.نهج البلاغه ی امام علی (ع) پس از قرآن کریم، بر شعر و ادبیات فارسی بیشترین تأثیر را داشته است. علاوه بر محتوای عمیق و غنای موضوعات این کتاب، جنبه های بلاغی و ادبی آن نیز، عامل مهمی بوده تا ادبا، شعرا و نویسندگان بزرگ فارسی در طول تاریخ آن را مورد استفاده و استناد قرار دهند.به رغم انجام تحقیقات و پژوهشهای ارزنده و گسترده در حوزه ی ادب فارسی، هنوز هم مطالعه و پژوهش در زمینه ی تأثیر متون اسلامی از جمله نهج البلاغه، جای کار و تلاش فراوان دارد. پیوند ناگسستنی ادبیات فارسی با معارف اسلامی و آموزه های دینی رسول گرامی اسلام و امامان معصوم (ع) از نکات مهمّی است که این نوع پژوهش ها را بیش از پیش مورد توجّه نویسندگان و اندیشمندان قرار می دهد.از سوی دیگر، «قرن چهارم، از نظر ترقی و نضج شعر فارسی، یکی از مهمترین و شکوهمندترین ادوار ادبی ما محسوب می شود. شعر در این عهد از جهت اشتمال بر خصایص عمده صوری و محتوایی از قبیل فصاحت و جزالت و روانی و سادگی کلام و تحّول اوزان و قوافی و از حیث محتوا به تازگی و بدیع بودن مضامین و موضوعات و معانی دقیق و افکار بکر .... و همچنین وفور و فزونی شعر و فراوانی شاعران .... و به ویژه نظم با لغات و اصطلاحات زبان عربی ... و اصطلاحات علمی و ادبی و سیاسی و دینی در بیان مفاهیم و مضامینشعری ... بر اعتبار و شکوه و غنای شعر در این دوره افزوده است ... و نیز در این دوره است که کمتر دیوان و یا کتابی را می بینیم که شاعر یا نویسنده ی آن، گفتار خود را به فقره ای یا فقره هایی از سخنان امام علی (ع) زینت نداده و جمله های کوتاه علی (ع) را چون گوهر، در سلک نظم و نثر خود نکشیده باشد.(راثی، 1383: 16).حکیم ناصرخسرو قبادیانی، از شاعران معروف و نامدار قرن (5 و 4 ه . ق) یکی از الگوهای موفّق در گسترشمشعر و ادب فارسی است. او به دلیل داشتن مذهب شیعه و گرایشات عدالت خواهانه، بیشترین تأثیر را از معارف دینی و آموزه های اهل بیت (ع) و به خصوص کتاب شریف «نهج البلاغه» داشته است، به گونه ای که به تأسیس و پایه گذاری سبکی نو از شعر که به «شعر تعلیمی» معروف است، شهرت دارد.«ادبیات تعلیمی» مهم ترین و قدیمی ترین شاخه ی ادبیات است که هدف آن «آموزش» می باشد و به آثاری گفته می شود که موضوع آن مسائل اخلاقی، اجتماعی، مذهبی، عرفانی، پند و اندرز و حکمت و ... است.آفرین نامه ی ابوشکور بلخی و کلیله و دمنه ی رودکی، از قدیمی ترین منظومه های تعلیمی هستند. در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، ناصرخسرو با سرودن قصاید طولانی در وعظ و حکمت و بیان اعتقادات دینی و انتقادهای سخت اجتماعی، احیا کننده و مجدّد شعر تعلیمی است. حدیقه الحقیقه ی سنایی، مثنوی مولوی و بوستان سعدی، از پرمعناترین اشعار تعلیمی هستند که در آن ها از داستان و حکایت و تمثیل برای بیان مفهوم، به شیوه ی پند و اندرز غیرمستقیم استفاده شده است.شعر تعلیمی در قدیم، شامل سروده های اخلاقی و مذهبی و عرفانی بوده، ولی از انقلاب مشروطه به بعد، مسائل سیاسی و اجتماعی وارد آن شده و آن را غنی تر ساخته است.از قرن هفتم، عرفان و تصوّف در ایران موجب رونق و دوام ادبیات تعلیمی گردید و این دو مقوله مهم ترین سهم را در این نوع ادبیات در ایران دارند.در شعر معاصر نیز پروین اعتصامی با حکایات آموزنده و تمثیل های اخلاقی خود، بیشترین سهم در ارائه و اشاعه ی ادبیات به شیوه ی تعلیمی را به خود اختصاص داده است.آموزش مفاهیمی چون زُهد و پارسایی، عدالت و ستیز با ظلم، قناعت و اخلاق نیکو و ... از وظایف شعر تعلیمی است. بهره گیری از کلام خدا، سخنان و احادیث پیامبر اسلام (ص)، امام علی (ع) و سایر امامان و پیشوایان دین، در اشعار بسیاری از شاعران ادبیات تعلیمی به وضوح دیده می شود که بر غنای معنا و استواری شعر آن ها افزوده است.ناین پژوهش نیز، به منظور بررسی «بازتاب مضامین حکمت ها و کلمات قصار نهج البلاغه، در اشعار ناصرخسرو» تدوین گردیده و شامل پنج فصل با عناوین زیر می باشد:فصل اوّل که در آن کلّیات و مفاهیم پژوهش توضیح داده می شود. شامل: مسئله ی پژوهش، پیشینه پژوهی، ابزار و روش تحقیق و نیز مروری بر گردآوری نهج البلاغه، زندگی ناصرخسرو، شرح عقاید و مبانی فکری وی و نیز سبک شعری این شاعر اندیشمند است.فصل دوّم، به جهان بینی و تأکید بر دیدگاه های مشترک امام علی (ع) در نهجالبلاغه و اشعار ناصرخسرو در زمینه ی دنیا و آخرت (مبدأ و معاد) اشاره دارد.فصل سوّم، انسان مداری و تطبیق نظرات امام علی (ع) و ناصرخسرو در مورد فضایل و رذایل اخلاقی و شامل مباحثی چون، زُهد، دادگری، اخلاص، اطاعت خدا، پرهیزگاری، فروتنی، بیم و امید، حقگویی، بخشندگی و ... و نیز نفاق، حسد، مردم آزاری، لجاجت، تنبلی، بدنامی، آزمندی و ... است.فصل چهارم، دین گرایی و تکیه به اصول و فروع دین و جُستاری موشکافانه در اندیشه های همگون امام علی (ع) و ناصرخسرو با تأکید ویژه بر دو مقوله ی عبادات و امامت می باشد.فصل پنجم، معرفت گزینی و توجّه به ابزار کسب شناخت یعنی، علم و فلسفه و سخن (زبان)، و یافتن مشترکات فکری امام علی (ع) و ناصرخسرو در زمینه های یاد شده است.امید آن می رود که این پژوهش بتواند در سایر زمینه های تحقیقاتی مربوط به تأثیر ادب اسلامی و شیعی خصوصاً نهج البلاغه بر ادبیات فارسی، مورد استفاده ی سایر دانش پژوهان قرار گیرد.
بررسی مضامین مشترک رباعیات عطّار و مولوی
نویسنده:
نرگس پاک‌مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رباعی قالب شعری است که نخست در میان شاعران ایرانی رواج یافته، و دراین باره که مبدع آن چه کسی بوده است،‌ اتفاق نظری وجود ندارد. گروهی ریشه آن را در خسروانی های پیش از اسلامدانسته و برخی نخستین رباعی ها را به صوفیّه منسوب کرده اند. عطّار و مولانا دو اندیشمند حوزه‌ی عرفان و تصوّف نیز از این قالب کوتاه برای بیان بسیاری از مضامین عرفانی و تعلیمی و عاشقانه سود جسته اند. این پژوهش به بررسی مضامین و موضوعات مشترک رباعیات عطّار نیشابوری و مولوی پرداخته است. مضامین و موضوعات به‌کار رفته در رباعیات عطّار شامل: مباحث عرفانی(توحید، مقامات،حالات، سلوک و فنا و...)، مضامین دینی و تعلیمی، اصطلاحات عرفانی، عشق، آفرینش و هستی، قلندریات و خمریات و برخی مضامین پراکنده است. مضامین و موضوعات به‌کار رفته در رباعیات مولانا شامل: عشق، مضامین تعلیمی، مضامین مذهبی و اعتقادی، مفاهیم و اصطلاحات عرفانی، آفرینش و هستی، قلندریات، خمریات و برخی مضامین پراکنده است.مقایسه این مضامین نشان می دهد که هر موضوع و مضمون مهمی که مورد توجه عطّار بوده است، مولانا نیز به آن پرداخته است.برهمین اساس می توان نتیجه گرفت که: هر دوی این بزرگان تلقّی مشابهی از مبحث وحدت وجود دارند و نیز پایه‌ی عرفان هر دو عشق است و عقل را در رسیدن به حقیقت عنصری عاجز و ناقص می دانند، هم‌چنین هر دو شاعر توجه ویژه‌ای به صفات جمالی الهی دارند؛ و از همین‌رو عشق را انگیزه و سبب آفرینش می‌دانند. بارزترین تفاوت رباعیات عطّار و مولوی به قسمتی از جهان‌بینی عرفانی آن‌ها مربوط می‌شود؛ عطّار آشکارا به شیوه‌ای تا حدودی زاهدانه و مکتبی پای‌بند است اما مولوی جز ترسیم شمایلی از عشق و وجد حاصل از آن چیز دیگری را روا نمی-داند. هم‌چنین اکتفای عطّار به شریعت و تأکیدش بر مسائل شرعی و زاهدانه تصوّف و ناکافی دانستن آن از سوی مولوی و تأکید فراوان مولوی به الزام سماع و ایجاد دائم وجد و شور از دیگر وجوه افتراق آن‌هاست.
مقایسه ساختار زبانی ترجمه تفسیر طبری و تفسیر شنقشی (براساس سوره بقره)
نویسنده:
مینا سادات حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر شنقشی و ترجمه تفسیر طبری از کهن‌ترین آثار منثور فارسی دری هستند. این دو کتاب با زبانی که ویژگی‌های فارسی دری دوره نخست و فارسی میانه را داراست، از نظر زبانی از ارزشمندترین متون دوره نخست اسلامی به شمار می‌روند. تفسیر طبری «جامع البیان فی تفسیر القرآن» محمد بن جریر طبری است که ترجمه آن به دستور منصور بن نوح سامانی (اواسط قرن چهارم هجری قمری) به وسیله گروهی از فقیهان ماوراءالنهر انجام شده است. اما در مورد تفسیر شنقشی باید گفت که از کاتب یا گزارشگر آن نشانی نیست و این کتاب از ابتدا به فارسی نگارش یافته است. واژه‌ها، افعال و ترکیبات به کار رفته در این اثر نشان می‌دهد که به احتمال بسیار در اواخر سده چهارم یا اوایل سده پنجم نگارش یافته است. تفسیر شنقشی ترجمه‌ای صرفاً تحت‌اللفظی نیست، بلکه گاه رنگ تفسیر و توضیح به خود می‌گیرد. در مقابل واژه‌ها و ترکیبات ترجمه تفسیر طبری به لحاظ ساختاری گونه‌هایی نادر در زبان فارسی قرن چهارم به شمار می‌روند. همچنین نحو جملات و ترتیب قرار گرفتن واژه‌ها در جمله نیز درخور توجه است. بخشی از این اثر ترجمه آیات قرآن با ویژگی‌های منحصر بفرد آن می‌باشد و آن معادل‌های فارسی است که مترجمان برای واژه‌ها و ترکیبات عربی برگزیده‌اند. این پژوهش با هدف مقایسه ساختار زبانی این دو اثر و بررسی ویژگی‌های زبان فارسی در سده چهارم و پنجم به بررسی ویژگی‌های صرفی، نحوی، آوایی و ساختاری این دو کتاب پرداخته است و نشان می‌دهد که گرچه هر دو اثر به نثر مرسل نگارش یافته‌اند ولی تفسیر شنقشی بیشتر تحت‌تأثیر گویش مربوط به ناحیه جنوب خراسان است. پیکره زبانی در این پژوهش سوره مبارکه بقره می‌باشد که در تفسیر شنقشی اندکی افتادگی دارد، اما در ترجمه تفسیر طبری کامل است.
بررسی ماهوی ارزش ها و ضدارزش های انسانی در مثنوی مولوی
نویسنده:
صدیقه سیروس,صدیقه سیروس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده هر موجودی دارای ویژگی خاص درونی است که هویت آن موجود را تشکیل می دهد. از میان موجودات، انسان بالاترین هویت یعنی هویت فطری و الهی را دارا است که باید بر پایه این فطرت عمل کند در غیر این صورت دچار بحران یا فقدان هویت می شود. هویت انسان یکی از مباحث بسیار مهمی است که پیروان مکاتب مختلف آن را دنبال کرده اند ونظریه های گوناگونی در باب هویت انسان و بحران هویت وی وجود دارد. در دین مبین اسلام ـ به عنوان یکی از مکاتب الهی ـ که در اختیار بشر قرار دارد، این موضوع به تمام و کمال بررسی شده و انسان نمونه ی این مکتب از طریق قرآن کریم و همینطور سیره ی معصومین، معرفی شده است. در آثار شاعران و ادیبان ایران اسلامی به تبعیت از دین اسلام، انسان ارزش خاص خود را دارد. جلال الدین محمد مولوی از جمله ی این شاعران است. در مثنوی او روح دینی و اسلامی به شیوه ی زیبایی با مفهوم هویت و بحران هویت انسان، گره خورده است. نگارنده در این پژوهش با دقّت در کتاب مثنوی مولوی، مبحث هویت انسانی و فقدان آن را مورد تحلیل و تبیین قرار داده است. مفاهیم اشعار مولانا در مثنوی شریف نشان می دهد که او شاعری عارف و مردمی است که سعی دارد با بیان اهمیت رابطه ی انسان با خدا و همین طور بیان نکته های انسان گرایانه و اخلاقی، انسان ها را به شهر آرمانی که در ذهن خود ساخته است، وارد کند. در اشعار او صفات مذموم و ناپسند مانعی است بر سر راه هویت انسانی و انسان هایی که به این صفات مذموم متصّف شوند نمی توانند به این شهر آرمانی راه یابند.
آغاز تشیع در قم
نویسنده:
حسین فقیهی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
آغاز تشیع در قم (2)
نویسنده:
حسین فقیهی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
  • تعداد رکورد ها : 14