جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: مطهره اسمعیل زاده آرائی استاد راهنما: حکیمه السادات شریف زاده استاد مشاور: حجت صفارحیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از موضوعات اساسی در تربیت انسان ها تربیت جنبه اخلاقی انسان است زیرا در نظام دینی ما تربیت به معنای احیای هویت دینی و طی کردن مسیر کمال و سعادت اوست و بعد اخلاقی تربیت از همه ی ابعاد مهم تر می باشد. سعادت و رستگاری همه انسان‌ها در گرو تزکیه و تذهیب نفس است و در قرآن کریم هم بدان تاکید شده‌است و به‌همین دلیل هم هدف بعثت پیامبران قرار گرفته‌است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با بهره گیری از اندیشه های علامه طباطبایی (ره )می باشد. روش پژوهش به جهت ماهیت کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است . یافته های تحقیق حاکی از آن است که از جمله مهم‌ترین مباحث فلسفه اخلاق رابطه دین و اخلاق می‌باشد .در دیدگاه علامه طباطبایی می‌توانیم به نوعی استقلال دین و اخلاق را نتیجه بگیریم به این معنا که درعین استقلال بین اخلاق و دین تعامل سازنده وجود دارد. علامه مهم‌ترین نوع تعامل بین دین و اخلاق را استکمال اخلاق توسط دین و دستیابی به اخلاق توحیدی می‌دانند زیرا قوانین جامعه تنها در صورتی به سرانجام می‌رسند که در چارچوب اخلاق کریمه باشند و اخلاق کریمه هم با ایمان به توحید محقق می‌گردد. شکل‌گیری هر عمل اختیاری نیازمند شناخت و انگیزه و انجام عمل در انسان مبتنی می‌باشند و در نتیجه مراحل تربیت اخلاقی موثر در شکل گیری هویت دینی که شامل شناخت، شکوفایی میل و انگیزه و درنهایت اراده انجام عمل است با مولفه های هویت دینی که شامل مولفه های شناختی، عاطفی ،فرهنگی و اجتماعی وآسیب پذیری هویت دینی است ، در ارتباط می باشند.
نوگرایی و آموزش و پرورش در جهان اسلام
نویسنده:
حجت صفارحیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی نوگرایی در جوامع اسلامی و آموزش و پرورش آنها می پردازد. در دو سده اخیر نوگرایی تمامی ابعاد زندگی مسلمانان را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از نتایج این نوگرایی بحران هویت بود. در رویارویی با نوگرایی، سنت گرایان آن را نفی نمودند، در حالی که نسل های جوان به صورت افراطی به آن روی آوردند. اینک ما می دانیم که هیچ یک از این دو رویکرد نمی‌تواند مناسب باشد. رویکرد سومی نیز در جهان اسلام به وجود آمد که خواهان تلفیق میان جنبه های مثبت تمدن مدرن با ارزش های اسلامی بود. در حال حاضر یکی از مهمترین وظایف نظام آموزشی در جوامع اسلامی حل مشکل هویت است. برای اناجم این کار، مدارس ما باید سه کار را انجام دهند: الف) جنبه های مثبت و منفی نو گرایی را معرفی نمایند، ب) شناختی درست و پویا از میراث اسلامی ارائه کنند، ج) الگوی اسلامی مناسبی را فراهم سازند که نیازهای انسان مدرن را برآورد. این مقاله با تأکید بر رویکرد سوّم به بررسی سیمای کلّی نظام‌های آموزشی جوامع اسلامی در دوران مدرن می پردازد.
مطالعه ی مقایسه ای جایگاه ارزش ها در سند تحول بنیادین و تبارشناسی ارزشی-اخلاقی نیچه
نویسنده:
پدیدآور: فائزه ملاآخوندی ؛ استاد راهنما: مهدی خبازی ؛ استاد مشاور: حجت صفار حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یکی از مهمترین سندهای بالادستی در آموزش و پرورش هر کشوری می باشد.در کشور ایران این سند در مهرماه سال 1390 در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است. سند تحول در مقایسه با اسنادی که در آموزش و پرورش تصویب شده‌اند،جامعیت بیشتری دارد و افقهای والاتری را مدنظر قرار داده است اما مانند هر طرح دیگری خالی از اشکال نیست،بنابراین شایسته است که مبانی سند مورد بررسی دقیق تری قرار گیرد. اما یکی از روش‌هایی که می‌توان با آن مبانی سند را بررسی و تفسیر کرد روش تفسیر تبارشناسی است. تبار شناسی از دو واژه یونانی (genea) و (logos) تشکیل شده است که به ترتیب به معنی نسل و تبار و دانش و معرفت می باشند. این کلمه در کلیت خود به معنای "دانش شناخت تبار یک پدیده "است.واژه ی تبارشناسی را اولین بار فیلسوف آلمانی فردریش نیچه مورد استفاده قرار داد(بامداد صوفی،1397:ص76). بررسی های او در غرب بوده است زیرا او غرب را گرفتار نابسامانی هایی در زمینه اخلاق و تشخیص نیک و بد می دانست و در همین راستا کتابی با عنوان فراسوی نیک و بد نوشته است.نیچه در مورد کتاب خود می‌گوید: " پس از اینکه بخش آری گویی من به پایان رسید،نوبت به نه گویی من می‌رسد. یعنی واژگون کردن ارزش‌های کنونی ما". این کتاب اساساً نقد مدرنیت است که علوم مدرن، هنرهای مدرن و سیاست مدرن را نقد می‌کند(آشوری،1375:ص 14). در واقع نیچه برای اولین بار باورهای انسانی و ارزش‌های اخلاقی را با روش تبارشناسی مورد نقد و بررسی قرار داد.تبارشناسی او شامل افکار و احساسات مختلف انسان و ارزش‌های انسانی می‌شود.او قصد داشت نشان دهد که اخلاق یک پدیده تاریخی است و نمی توانیم منکر تنوع در آن شویم. بنابراین ارزش های اخلاقی نیز متنوع هستند.او قصد نقد کردن اخلاق را نداشت بلکه هدف نیچه نشان دادن مواردی بود که برای پیشرفت انسان مهم و ضروری هستند. نیچه از ما می‌خواهد که تمام قضاوت ها و پیش داوری های قبلی خود را کنار بگذاریم و بار دیگر به اجزای تشکیل دهنده اخلاق که در گذشته ریشه دارند توجه کنیم تا با بررسی کردن اتفاقات بین گذشته و حال ریشه نابسامانی های اخلاقی را پیدا کنیم . نیچه در حقیقت با روش تبارشناسی نشان داد که چون اخلاق امری متنوع می باشد و مطلق و یگانه نیست بنابراین معنایی اصیل و یگانه هم ندارد و از این رو می توان گفت که بنیادی برای معرفت و شناخت اخلاق نیز وجود ندارد و ما باید مرگ اخلاق را شاهد باشیم(اژدریان شاد،1396: ص 1). همان چیزی که در عصر حاضر به علت بی توجهی به اصول اخلاقی و ارزش های انسانی هر روز بیشتر از پیش شاهد آن هستیم.اما مساله اینجاست که در کشور ما ،ایران با وجود این که برای تعلیم و تربیت سند بزرگی با عنوان سند تحول بنیادین نوشته شده است،علت و ریشه ی این بی اخلاقی ها در چیست؟بنابراین شایسته است مبانی ارزشی و اخلاقی سند مورد بررسی دقیق تری قرار گیرند که برجسته ترین آن ها به شرح زیر است: 1) اعتبار ارزش های حقیقی به واقعیت‌های مربوط به عمل آدمی و نتایج آن بستگی دارد. این گزاره در واقع می خواهد بیان کند که اولاً ارزش‌هایی معتبرند که مربوط به واقعیت‌های زندگی باشد یعنی همان ویژگی‌های اساسی آفرینش انسان که به آنها طبیعت و فطرت می گوییم.ثانیا تحقق پیدا کردن ارزشها و عمل به آن ها بستگی به رابطه کارهای اختیاری انسان و سعادت حقیقی او دارد . 2)اعتبار ارزش ها از جمله ارزش‌های اخلاقی در درجه اول با مراجعه به عقل و فطرت ما انسانها و سپس بر اساس دین سنجیده می‌شود. در واقع ملاک خوبی و بدی کار های اختیاری انسان را عقل شناسایی می کند.اما استثنا هم وجود دارد.گاهی مسائلی پیش می‌آید که تشخیص خوبی یا بدی مشکل می‌شود و عقل نمی‌تواند به تنهایی قضاوت کند و حکم دهد که در اینجا باید به شرایع دینی رجوع شود . 3)ارزش ها دو نوع مطلق و نسبی دارند یعنی بعضی از ارزش ها مطلقا با ارزش هستند اما بعضی از آنها با توجه به شرایط و موقعیت موجود ممکن است مطلوب باشند . 4)ارزش غایی زندگی قربتا الی الله است که تمام کارهای ما از جمله کسب فضایل اخلاقی و پیشگیری از شکل گیری صفات و رذایل غیر اخلاقی باید برای رسیدن به این هدف انجام شود . 5)عدالت اساسی ترین ارزش اخلاقی در نظام معیار اسلامی است.حال اگر ما عدالت را به طور عام در نظر بگیریم یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود که در این صورت شامل احسان و مهربانی هم می‌شود ولی اگر عدالت را در معنای خاص آن در نظر بگیریم به معنای حسابگری و دقت در دادن حق افراد است(شورای عالی آ.پ ، 1390:ص87). بر این اساس نگارنده باید مبانی فوق را با توجه به تبارشناسی اخلاقی نیچه با تفضیل بیشتری مورد بررسی قرار دهد تا دریابد که آیا مبانی ارزشی و اخلاقی سند تحول بنیادین نیز همانند گفته ی نیچه نسبی هستند یا نه؟و نقاط شباهت و تفاوت مبانی گفته شده در سند با نظرات نیچه در مورد اخلاق چیست؟و در نهایت می توان گفت که چون سند تحول بر اساس روایت های اسلامی نوشته شده است، با انجام این تحقیق می توان به این مطلب پی برد که تا چه حد تفکرات نیچه به مبانی دینی ما در حوزه ی اخلاق نزدیک بوده است؟ و اگر تفاوتی بین این دو تفکر وجود دارد،نقطه ی رویارویی آن ها در چیست؟
تحلیل و تبیین اندیشه‌های عرفانی مولانا و دلالت‌های آن در تربیت سیاسی
نویسنده:
رضا قنبری ، حجت صفار حیدری، مریم غفاری چراتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تربیت سیاسی به‌عنوان فرایند و شاخه‌ای از تربیت، دانش‌ها و ارزش‌ها، نگرش‌های نظام سیاسی‌ای را به نسل نو منتقل می‌کند و باعث استحکام و استمرار آن نظام می‌شود. این بعد از تربیت، از مهم‌ترین مقوله‌هایی است که از دیرباز مورد توجه بزرگان دین، عارفان و متفکران مختلف قرار گرفته است. یکی از ویژگی‌های مهم این کار پژوهشی، تلاش برای فراهم آوردن پژوهشی منظم در زمینۀ تربیت سیاسی و منبع قرار دادن آثار مولانا از جمله مثنوی معنوی، دیوان شمس و مکتوبات به‌عنوان مواردی از غنی‌ترین منابع در حوزۀ ادبیات و به‌خصوص معارف سیاسی اسلامی است. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر، استخراج و تدوین اهداف و اصول تربیت سیاسی بر مبنای آثار مذکور مولاناست. همچنین این پژوهش، کیفی و از نوع تحقیقات بنیادی نظری محسوب و از نظر روش پژوهش و جمع‌آوری اطلاعات، از نوع توصیفی ‌ـ استنتاجی و کتابخانه‌ای است، به این صورت که داده‌های مورد نیاز با استفاده از «فیش‌های ثبت اطلاعات» گردآوری و تنظیم می‌شود. مهم‌ترین هدف تربیت سیاسی استخراج‌شده از اندیشه‌های عرفانی مولانا که از آراء و اصول تربیت سیاسی او به دست می‌آید، سازمان‌دهی جامعۀ سیاسی و تربیت شهروند فعال و آگاه به مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه است.
صفحات :
از صفحه 133 تا 160
تأملی انتقادی درباب رویکرد اگزیستانسی سورن کی یرکه گور به دین و کاربردهای آن برای تربیت دینی
نویسنده:
حجت صفارحيدري, نرگس بخشي
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اين مقاله بررسي انتقادي انديشه هاي كي يركه گور متالـه دانمـاركي دربـاره ديـن و كاربست هاي آن در حوزه تربيت ديني است. اين پژوهش از نوع پژوهش هاي نظري و فلسـفي بوده و روش مطالعه نيز توصيفي – تحليلي است. جامعه آماري همه منـابع در دسـترس دسـت اول و دوم است كه جمع آوري گرديده و مورد مطالعه قرار گرفته است. كوشش براي پاسـخ بـه دو پرسش زير محور نگارش مقاله است: 1 .در نگرش كي ير كه گور چه نسبتي ميان ساحتهاي وجودي انسان و ايمان ديني وجود دارد؟ 2 .پيامدهاي تربيتي اين نگـرش در حـوزه تربيـت ديني كدامند؟ در انديشه كي ير كه گور ايمان موضوعي شخصي و نتيجـه گـزينش آزاد انسـان است و بنيان ايمان بر پايه ارتباط ميان انسان و خدا قرار دارد. به نظر او ما قادر نيستيم كه اين ارتباط را به كمك عقل اثبات كنيم. همچنين كي ير كه گور معتقد است ارتباط نزديكي ميـان ايمان و هستي انسان وجود دارد. او از سه سپهر هستي سـخن گفتـه اسـت: زيبـايي شـناختي، اخلاقي و ديني. به نظر او اين سپهر آخري عالي ترين قلمرو هستي آدمي بـوده و ايمـان بـه آن تعلق دارد. براي كي ير كه گور ايمان ديني ويژگي هايي دارد مانند: اطاعت و اعتمـاد بـه خـدا، سكوت و خطرپذيري از طريق ايمان. به نظر مي رسد كه جنبه هاي مثبتي در آراء كـي يركـه گور وجود دارد كه مي توان آنها را در تربيت ديني بكار گرفت. از اين رو تـلاش شـده اسـت تـا بعضي هدف ها، اصول و روش هاي آموزش تربيت ديني از اين آراء استنباط شود. بخش پاياني مقاله نيز به بحث انتقادي درباره آراء كي يركه گور اختصاص دارد.
نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپر و نگاهی انتقادی به کاربردهای آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
حجت صفارحیدری ,عصمت باقری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
این مقاله برای بررسی نظریه معرفت شناسی تکاملی پوپر و امکان کاربرد آن در تعلیم و تربیت می پردازد.بر اساس نظر پوپر، دانش آدمی از انتظارات یا فرضیه های او آغاز می شود، نه مشاهده یا تجربه حسی محض. این نظریه نقطه مقابل دیدگاه رایج قرار دارد که آغاز دانش را مشاهده و تجربه حسی می داند.به نظر پوپر، ما از طریق فرایند کوشش و حذف خطا می آموزیم. یعنی این که، یادگیری ما از دانش ذاتی و درونی ما آغاز می شود نه از خارج. از این رو، همه دانش ما درباره جهان احتمالی است. به نظر می رسد که این تلقی از معرفت آموزی حداقل در سه حوزه اصلاحات آموزشی، روش های تدریس و تهیه محتوای درسی در آموزش و پروزش رسمی قابل استفاده است. این تحقیق، از حیث ماهیت در زمره تحقیقات نظری و فلسفی قرار دارد و روش پژوهش نیز قیاسی و استنتاجی است. برای این منظور، منابع دست اول و دوم (جامعه آماری در دسترس) مربوط به آرا پوپر مورد مطالعه قرار گرفت. بخش پایانی مقاله نیز به بررسی انتقادی کاربرد دیدگاه معرفت شناختی پوپر در حوزه تعلیم و تربیت می پردازد.
صفحات :
از صفحه 159 تا 184
بررسی مقایسه‌ای دو روایت سنتی و نوین از دین و دلالت‌های آن در تربیت دینی (با تاکید بر آراء سیدحسین نصر و مصطفی ملکیان)
نویسنده:
ام فروه زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای دو روایت سنتی و نوین از دین و دلالت های آن در تربیت دینی با تاکید بر آراء مصطفی ملکیان و سید حسین نصر است . دیدگاه های بسیاری در حوزه دین وجود دارد که از میان نواندیشان دینی کسانی هستند که با دید متجددانه به کتاب و سنت رجوع می کند و سنت گرایان دینی هم کسانی هستند که دیدی سنت گرا دارند .این دو روایت دیدگاه متفاوتی در حوزه دین دارند . از نظر ملکیان نقطه شروع دین احتیاجات و ضعف انسان است ، دین باید به زندگی ما معنا دهد وبتواند ما را از درد و رنج برهاند و همچنین باید انتظارات بشر را براورده کند .از نظر او دین هم شامل بخش هایی است که با گذر زمان تغییر می کند ، دین زمانمند و مکانمند است . وجه بارز دیدگاه ملکیان توجه او به عقلانیت ، آزادی و انتخاب است. معرفت و شناخت از نظر ملکیان از طریق عقل استدلال گر حاصل می شود .این در صورتی است که از نظر نصر دین عنصر هدایت کننده بشر است و بدون پیروی از دین هیچکس موفق نخواهد شد و تنها راه رسیدن به اهداف پیروی از دین است . از نظر او عقل شهودی مهمترین عنصر و عامل شناخت است. ملکیان در تربیت به عقلانیت و استدلال و انتخاب مسئولانه تاکید دارد . در تربیت مورد نظر نصر عقل شهودی مطرح است .این تحقیق از حیث ماهیت نظری است و روش پژوهش تحلیلی و استنتاجی است . در این تحقیق سعی شده است با استفاده از مقالات و کتاب های مربوط به این موضوع به بررسی این دو روایت بپردازیم .با توجه به تفاوت هایی که در دو دیدگاه نسبت به انسان و جهان و اعمال دینی و ... وجود دارد ، در آموزش و نحوه ی ارائه ی ان هم تفاوت هایی بوجود می آید . در شیوه ی آموزش به سبک ملکیان از روش بحث گروهی و حل مسئله ، کلاس درس باز استفاده می شود و از تمام علوم و منابع با محوریت انتخاب انسان با هدف پرورش تفکر انتقادی و ایجاد نگرش مطلوب استفاده می شود . این در صورتی است که در شیوه ی آموزش به سبک سید حسین نصر بیشتر از روش الگو برداری و سخنرانی با هدف رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده با تاکید بر فرامین دین است . با توجه به این امر که از نظر نصر دین تنها عامل هدایت کننده بشر است ، در آموزش و ارائه آن هم محوریت با فرامین دین خواهد بود .
آسیب شناسی تربیت شهروند اسلامی در دانشگاه
نویسنده:
عرفانه قاسم پور خوشرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرایند شهروندی مربوط به تمام عمر است و به همین جهت، همه‌ی افراد در تمام طول زندگی خود نیازمند آموزش‌های متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند. دانشجویان نیز نیازمند آن هستند که در زمینه های اخلاقی، رشد اجتماعی، و دانش و درک درست و عینی از جهان، آموزش ببینند، در تمام تصمیم گیری‌های مربوط به خودشان در زندگی فردی و اجتماعی مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند، به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند. نظام‌های آموزشی باید به افراد کمک کند تا شهروندانی مسئول، مشارکت کنندگانی فعال در امور زندگی اجتماعی و فرهنگی، یادگیرندگانی موفق و علاقه‌مند و افرادی متکی به خود و قابل اعتماد بار آیند (همان: 37). در این میان آگاهی دانشجویان از حقوق شهروندی و مطالبات آنان جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص می‌دهد. دانشجویان قشر ممتاز هر جامعه هستند که بیشتر برگزیدگان و سرآمدان از میان آن‌ها برمی خیزند. این گروه، در شکل دهی به آگاهی مردم از حقوقشان نقش موثری داشته و از توانایی فراوانی در ایجاد تحرک و جریان سازی در افکار عمومی و مشارکت در امور جامعه برخوردارند. در نتیجه به مثابه گروه مرجعی به شمار می‌روند که افراد نگرش‌ها و رفتارهایشان را از آنان اقتباس می‌کنند. در شرایط فعلی، دانشجویان از یک سو در معرض تغییرات پدید آمده در جهان و ایران مانند جهانی شدن، دسترسی به اطلاعات و فن آوری‌های نوین بوده و از طرف دیگر آموزه های متفاوتی را در عرصه آموزش‌های دانشگاهی دریافت می‌کنند. در همین راستا نظام آموزش عالی و محتوای برنامه های آموزشی آن سهم به سزایی در آگاهی و شکل دهی به نگرش‌های دانشجویان خواهد داشت. (شیانی و داوودوندی، 1389: 38). به این ترتیب آگاهی از حقوق شهروندی در جامعه ایران به ویژه در میان دانشجویان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دانشگاه با نهادینه کردن ویژگی‌های شهروندی اسلامی در دانشجویان به تحقق جامعه آرمانی کمک بسزایی می‌کند. دانشگاه علاوه بر بعد تعلیم، باید بعد تربیت را هم مدنظر قرار دهد و دانشجویان را به لحاظ معنوی و انسانی تربیت کند. جامعه‌ای که در آن ردپای شهروندی را می‌توان در انقلاب مشروطه یافت، اما هنوز با مسائل جدی در آگاهی و عمل به شهروندی روبروست (همان: 39). بنابراین سوال اساسی این است که چه ایده‌هایی در متون دینی می‌توان یافت که برای آموزش شهروند اسلامی مفید و قابل استفاده باشد؟ از منظر دانشجویان و کارشناسان در دانشگاه تا چه اندازه این ایده‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند؟ در صورتی که به این ایده‌ها توجه شده باشد، چه موانعی سر راه تحقق ایده های شهروندی اسلامی وجود دارد؟ لذا با توجه به اهمیت آموزش شهروندی در دنیای معاصر و نقش نظام‌های آموزشی از جمله دانشگاه در آموزش شهروند اسلامی در این پژوهش سعی بر آن است تا با مراجعه به منابع و متون اسلامی و تبیین دقیق ایده های شهروندی، می‌کوشد تا به آسیب شناسی و در نهایت به ارائه الگو آموزش شهروند اسلامی جهت بهبود و اصلاح دانشگاه در این وظیفه خطیر منجر شود. بحث و نتیجه گیریبرای پاسخگویی به سوال اول مبنی بر اینکه مولفه‌ها و ویژگی‌های تربیت شهروند اسلامی چیست؟ ویژگی‌های شهروند اسلامی در چهار بعد دسته بندی شده است. هر کدام از ویژگی‌ها نیز با استناد به آیات و روایات تشریح و بحث شده است. این چهار بعد شامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی می‌باشد. مفهوم حیطه سیاسی، شکوفایی و تقویت رفتارهایی جهت تداوم نظم سیاسی جامعه است. حقوق و وظایف شهروندی در این حیطه شامل: آزادی؛ آزادی یکی از مهم‌ترین حقوق فطری و طبیعی انسان از دیدگاه اسلام است که خداوند متعال در وجود آدمی سرشته و یکی از رسالت‌های انبیا قرار داده تا بشر را از اسارت برهانند. دوراندیشی؛ حضرت علی (ع) فرموده‌اند: «صلاح و سازمان زندگی تدبیر است». امنیت؛ اسلام این حق را نه تنها برای شهروندان حکومت اسلامی بلکه برای همه موجودات و انسان‌های دیگر نیز محترم شمرده است. صلح؛ از حقوق شهروندان در حکومت اسلامی، زندگی در محیطی سرشار از صلح و صفاست. «صلح بهتر است» (نسا، 128). عدالت؛ استواری و استحکام جوامع اسلامی و شهروندان در سایه عدالت ورزی است. جهاد؛ جهاد اسلامی برای خاموش کردن فتنه‌ها، دفاع از خویشتن، محو شرک و بت پرستی و برای حمایت از مظلومان وضع شده است. استقامت و پایداری؛ شهروندان جامعه اسلامی به ویژه مسئولان باید در برابر فشار و دشواری‌ها، فراز و نشیب‌ها، تلخی‌ها و سختی‌های زندگی چون کوه استوار و با استقامت و دارای عزم و اراده پولادین باشد.در این پژوهش، بعد اقتصادی عبارت از حقوق و وظایف شهروندان نسبت در حیطه مادی و کاری زندگی است. در واقع لزوم دارد که صفات و ویژگی‌های اقتصادی در انسان‌ها پرورش یابد. از جمله حقوق و وظایف اقتصادی شهروند عبارتند از: هدف مداری؛ از منظر قرآن کریم، انسان بیهوده خلق نشده است «اَفَحسبتُم اَنّماخَلَقناکُم عَبَثاً و اِنّکم اِلیَنا لا تُرجعون». وقت شناسی؛ خداوند به وقت سوگند یاد نموده و می‌فرماید: «والعصر؛ سوگند به وقت». بهره گیری از وقت بزرگ‌ترین توفیقی است که نصیب بشر می‌شود، و او می‌تواند در پرتو آن به اهداف عالیه برسد. برنامه ریزی؛ اسلام به عنوان کامل‌ترین دین الهی بر مسئله برنامه ریزی تأکید نموده است. مسئولیت پذیری؛ امام علی (ع) وصیّت کرد: «اوصیکما... بتقوی الله و نظم امرکم». در قرآن کریم آمده است: «کُل امری کَسَبَتْ رَهِینَ» (طور، آیه 21). تعاون؛ رسول اکرم (ص) فرمودند: (اَلرَّفیقَ ثُمَّ الطَّریقَ). تعاون نه تنها از اصول اخلاقی اجتماعی بلکه از اصول زندگی اجتماعی است. مسلمانان در همه کارهای نیک باید همدیگر را یاری کنند. مشارکت؛ خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا ... وَأَمْرُ‌هُمْ شُورَ‌ی بَیْنَهُمْ ...؛ کارشان را به مشورت یکدیگر انجام می‌دهند» (شوری، 38). قانون مداری؛ قانون، عاملی است که زمینه انسجام و یگانگی میان افراد جامعه را فراهم می‌سازد. شهروند تلاش می‌کند قوانین را حتی اگر مغایر با نفع شخصی او باشد، در زندگی به کار گیرد. رفاه و آسایش؛ قران کریم به مالکیت خصوصی و حق همگانی در بهره‌برداری از منابع طبیعی تأکید دارد (بقره، 29 و 168؛ حجر،21؛ طه،81؛ ق،11؛ ملک، 15). نظم و انضباط؛ رعایت نظم و انضباط و الگو های اخلاقی باید سر لوح کار شهروندان جامعه اسلامی باشد. امام علی (ع) در لحظات شهادت، پیروان خود را به نظم و تدبیر در زندگی دعوت می‌کند.بعد اجتماعی عبارت از حقوق و وظایف شهروندان نسبت به نهادهای اجتماعی و سایر شهروندان است. حقوق و وظایف اجتماعی شهروند شامل: دیگرخواهی؛ یکی از ویژگی‌های ذاتی انسان در قرآن حب بیان شده است که خداوند آن را در انسان به ودیعه گذاشته است و آن از جمله نعمت‌هایی است که سبب برادری و صمیمیت بین انسان‌ها گشته است. رعایت حقوق سایرین؛ حضرت علی (ع) این حقوق را جزء واجبات الهی می‌داند: «یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن، برپاداشتن حق و یاری دادن به یکدیگر» (نهج‌البلاغه، خطبه 216). تعادل در رفتار؛ امام علی (ع) فرمود: «ما تکیه گاه میانه‌ایم، عقب ماندگان به ما می‌رسند، و پیش تاختگان به ما باز می‌گردند» (نهج‌البلاغه، حکمت 109). احترام؛ اساس معاشرت بین مسلمانان احترام و محبت متقابل است. رازداری؛ از جمله وظایف شهروندی، رازداری و حفظ اسرار دیگران مستقیماً از اعتماد طرفین حکایت می‌کند به طوری که اسرار درونی خود را در اختیار دیگری قرار می‌دهد. معاشرت؛ خداوند انسان را مدنی الطبع و اجتماعی آفریده است و تأمین بخشی از نیازهای مادی و معنوی او بر عهده دیگران قرار داده است؛ لذا آداب معاشرت از حقوق و وظایف شهروندی برای زندگی در جامعه اسلامی است. انتقادپذیری؛ یک بعد بسیار مهم از توانمندی شهروندان جامعه دموکراتیک و متکثر که به مشارکت نیاز دارد، تفکر انتقادی است. کمک و امدادرسانی؛ قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ» (انفال، 72). امانت داری؛ امانت‌داری از ویژگی‌هایی است که قرآن کریم برای تمامی انسان‌ها ضرورت دانسته است. «الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ» (مومنون، 8). عیب پوشی؛ خداوند در قرآن می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا... لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید... تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بد گوئی از یکدیگر نکنید» (حجرات، 12). وفاداری؛ در قرآن آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُود» (مائده، 1). پرورش بعد اخلاقی به معنای شکوفایی و تقویت صفات، رفتار و آداب اخلاقی، از بین بردن صفات، رفتارها و آداب ضد اخلاقی است. ویژگی‌های انسان کامل در این حیطه شامل: صداقت؛ یکی از بنیادی‌ترین صفات اخلاقی و در عین حال یکی از اجزای کلیدی در ارتباط اجتماعی انسان است. کنترل خود؛ شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه باید بتوانند مدیریت و نظارت بر نفس خود را آموخته و بدان خوی گرفته باشد. ادب؛ در اسلام اهمیت زیادی به مسئله رعایت آداب و برخورد توأم با احترام و ادب با همه کس و هر گروه، وارد شده است. (نور، 63)، (اسرأ، 23)، (طه، 43). شجاعت؛ یکی از صفات مهم برای افراد می‌باشد تا بتوانند از حق دفاع نمایند و علیه خلاف و ناحقی مبارزه نمایند. انصاف؛ یکی از پایه های روابط انسانی خصوصاً زندگی جمعی است. انصاف، به روابط خانوادگی و اجتماعی استحکام می‌بخشد. بخشش؛ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بر شما باد به گذشت، زیرا گذشت جز عزت بنده را نیفزاید، از یکدیگر بگذرید تا خدا شما را عزیز کند» (کلینی، 1384: 305). خوش رویی؛ پیامبر اسلام (ص) را به عنوان شهروندی اسلامی، فردی خوش اخلاق معرفی شده است (نهج‌البلاغه، حکمت 325). احسان؛ در قران آمده است: «هَلْ جَزَاء الاحسانِ إِلَّا الاحسانُ» (الرحمن، 60). محبت و دوستی؛ حضرت علی (ع) فرمودند: «ای مالک، باید دلت کانون مهر و دوستی برای زیردستان باشد، به آنان مهربانی کن و لطفت را شامل حالشان کن» (نهج‌البلاغه، نامه 53). صبر؛ انسان مومن فردی صبور و شکیبا است و خداوند مومنین را امر به صبر کرده است: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (البقره، 153). «وَاصْبِرْ عَلَی مَا أَصَابَکَ» (لقمان، 17). بدین ترتیب ملاحظه می‌شود که بین مولفه های شهروندی که در این تحقیق مد نظر بوده است و یافته های زارع (1389) هم خوانی دارد. زارع در پژوهش خود رفتار شهروندی در جامعه دینی را صبر و بردباری، سخاوت، پرکاری، مسئولیت پذیری، وقت شناسی، خوش رویی، رعایت حقوق سایرین، خدمت‌گزاری و نوع دوستی، خود بهبودی و خود تعلیمی، مشارکت، امداد رسانی، محبت و دوستی، مدارا و گذشت، ادب و احترام، وفاداری، بردباری و پیش قدمی در کارها اشاره شده است. در رابطه با سوال دوم پژوهش سعی بر آن است که بررسی شود آیا تربیت شهروند اسلامی در هر یک از ابعاد در دانشگاه صورت گرفته است؟ برای پاسخگویی به این سوال از آزمون تی تک نمونه‌ای و آماره های توصیفی استفاده شده است. نتایج نشان داده است که تربیت شهروند اسلامی در بعد سیاسی با میانگین مشاهده شده (2.79)، تربیت شهروند اسلامی در بعد سیاسی در حد قابل قبولی نبوده است. از میان هر یک از مولفه های شهروند اسلامی در این بعد مولفه امنیت با میانگین (3.24) بالاتر از حد متوسط بوده است. مولفه عدالت با میانگین (2.46) کمترین مقدار را نشان داده است. همچنین داده های فوق حاکی از آن است که تربیت شهروند اسلامی در بعد اقتصادی نیز میانگین مشاهده شده (2.81) در حد قابل قبولی نبوده است. در این بعد نیز مولفه مشارکت با میانگین (2.89) بالاترین مقدار و مولفه رفاه و آسایش با میانگین (2.67) نیز کمترین مقدار را نشان داده‌اند. این نتیجه شاید به این دلیل باشد که امکانات دانشگاه در سطح مطلوبی نمی‌باشد که دانشجویان در مورد مولفه رفاه و آسایش نارضایتی نشان داده‌اند. تربیت شهروند اسلامی در بعد اجتماعی نیز با میانگین (2.9) در حد قابل قبولی نمی‌باشد. در این بعد نیز مولفه معاشرت با میانگین (3.26) بالاترین میزان و مولفه نقد و نقدپذیری با میانگین (2.44) کمترین میزان را نشان داده‌اند. همچنین شهروند اسلامی در بعد اخلاقی با میانگین (3.02) نشان داده است. اما سطح معناداری بالاتر از 0.05 نشان دهنده بی معنایی نتیجه حاصله است. در این بعد نیز مولفه خوش‌رویی با میانگین (3.25) بالاترین میزان و مولفه صداقت با میانگین (2.75) پایین‌ترین میزان را نشان داده است. این نتیجه شاید به این دلیل باشد که تعاملات گسترده و صمیمی حاکم بر فضای دانشگاه سبب شده است که دانشجویان مولفه‌های معاشرت، معاشرت و خوش رویی در سطح مطلوبی ارزیابی نمایند. همچنین با استناد به نتایج آزمون تی مستقل بررسی‌های بدست آمده نشان داده است بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ تربیت شهروند اسلامی در بعد سیاسی با سطح معناداری (0.91)، بعد اقتصادی با سطح معناداری (0.47)، بعد اجتماعی با سطح معناداری (0.101)، بعد اخلاقی با سطح معناداری (0.56) تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج به دست آمده در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری با سطح معناداری در ابعاد سیاسی (0.78)، اقتصادی (0.33)، اجتماعی (0.77) و اخلاقی (0.38) تفاوت معناداری نشان نداده است. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داده است که بین دانشکده های مختلف نیز تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین می‌توان بیان نمود که تربیت شهروند اسلامی در هیچ یک از دانشکده‌ها مشاهده نشده است. سطح معناداری در بعد سیاسی (0.35)، بعد اقتصادی (0.72)، بعد اجتماعی (0.23) و بعد اخلاقی (0.28) نتایج را تایید می‌کند. نتایج این پژوهش با نتایج ولی پور (1386) هم خوانی دارد. در این پژوهش نیز میزان دانش و مهارت شهروندی دانشجویان مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که میانگین دانش و مهارت شهروندی دانشجویان پایین‌تر از حد متوسط است. از سوی دیگر نظرات اساتید در این پژوهش بیانگر آن است که آموزش عالی در پرورش ابعاد تربیت شهروندی چندان موفق نبوده است. اما به طور کلی تربیت شهروند اسلامی در دانشگاه با میانگین (2.89) محقق نشده است. بدین تربیت دانشگاه در تربیت شهروند اسلامی موفقیت چندانی نداشته است. در واقع دانشگاه در عمل برنامه‌ای برای تربیت شهروند اسلامی ندارد؛ و این موضوع می‌تواند برای نسل فعلی و آینده نگران کننده باشد. اما اینکه بی توجهی دانشگاه به تربیت شهروند اسلامی از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ که همان سوال سوم پژوهش است مبنی بر اینکه منابع و امکانات دانشگاه جهت تربیت شهروند اسلامی چه می‌باشد؟ مصاحبه‌ای با اساتید صورت گرفته است. در ضمن مصاحبه ابتدا مفهوم شهروند اسلامی و ویژگی‌های آن از منظر آنان بررسی شده است. در پاسخ به این سوال اکثریت شهروندی را حقوق و وظایف فرد برای زندگی در جامعه اسلامی تعریف کردند. ویژگی‌های چون رعایت حقوق سایرین، عدم بی تفاوتی نسبت به جامعه و دیگران، مشارکت، عدالت، صداقت، کمک به دیگران، خیر رسانی، شجاعت، ایثار، صبر، بخشودگی، تواضع، فروتنی، مدارا، مسئولیت پذیری، قانون مداری، خیر رسانی، احترام، امنیت، رشد و تعالی، جهاد، احساس مسئولیت و تعهد و گشاده رویی بر شمرده‌اند. همچنین اساتید در رابطه با موفقیت دانشگاه در تربیت شهروند اسلامی چندان موفق نبوده‌اند. با استناد به نقل و قول‌های اساتید به این نتیجه واقف شدیم که فرآیند تربیت شهروند اسلامی در دانشگاه با چالش‌هایی مواجهه است. چون چالش‌ها در برگیرنده مواردی چون تاثیر فرهنگ جامعه بر محیط دانشگاه، نارسایی ساختار و سیاست گذاری‌های وزارت علوم و اجرای آن. نحوه عملکرد مسئولین، نیروی انسانی ناکارآمد بر بخش‌های اداری، فرهنگی و آموزشی، نارسایی برنامه‌ها و اقدامات فرهنگی، فضای حاکم بر دانشگاه، تعاملات میان اعضای دانشگاهی شامل مسئولان، اساتید، کارمندان و دانشجویان، سرفصل‌ها و محتوای دروس... می‌باشد. در این زمینه اساتید راهکارهایی را پیشنهاد نمودند و در آخر الگویی برای تربیت شهروند اسلامی ارائه شده است. لذا لازم است وزارت علوم و تحقیقات با مطالعه و برنامه ریزی‌های مناسب در زمینه آموزش شهروندی اسلامی و افزایش آگاهی‌های دانشجویان اقدامات لازم را ارائه دهد. یکی از برنامه های که به نظر می‌رسد در زمینه تربیت شهروندی موثر باشد، تدوین برنامه‌هایی به عنوان آموزش شهروند اسلامی در غالب دروس مهارت‌های زندگی در دروس عمومی دانشگاه است. البته باید توجه داشت که مقوله‌ی تربیت بدون داشتن حلقه‌ی رابط میان جامعه امروز و فردا شدنی نیست و این همان نقشی است که دانشگاه می‌تواند حامل و عامل آن باشد. چرا که فقط نهادی پویا و پر تحرک همچون دانشگاه می‌تواند بستر ساز بهره برداری‌های تربیتی و ایجاد ساخت‌ها و هنجارهای فرهنگی و تربیتی در جامعه باشد. ماهیت روان و سیال نسل‌ها در محیط علمی دانشگاه زمینه تربیت آنان را در کنار آموزش‌های آکادمیک فراهم کرده و کافیست با حضور یک سیستم متمرکز و منسجم برنامه ریزی نقش تربیتی دانشگاه را بیش از پیش برجسته کرد و در فرآیندی بلند مدت بستر انتقال آن به جامعه را فراهم آورد. به عبارت دیگر در جهان امروز از کارکردها و رسالت‌های کلیدی دانشگاه‌ها در کنار اهتمام به وظایف و کارکردهای علمی، رسالت‌های تربیتی، اجتماعی و فرهنگی آن‌ها است که به شدت مورد تاکید قرار دارد. اگرچه کارکردهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه که شامل تولید، اشاعه و آموزش دانش و تربیت نیروی متخصص است، اهمیت خاصی دارد و جزو وظایف ذاتی دانشگاه‌هاست، اما کارکرد شهروند اسلامی اهمیت خاصی یافته و ضرورت توجه به آن به یک مسئله‌ی حیاتی بدل شده است. در پایان می‌توان گفت که اگر چه تربیت شهروند اسلامی یکی از مهم‌ترین مسائل آموزش عالی کشور می‌باشد و می‌بایست در راس برنامه های آموزشی قرار گیرد. اما یافته های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که آموزش عالی به تربیت شهروند اسلامی توجه چندانی ننموده است. در صورتی که با امکانات و فرصت‌هایی که در دانشگاه‌ها در اختیار دارند می‌توانند فضای مناسبی را برای آموزش شهروند اسلامی چه به صورت رسمی و غیر رسمی فراهم آورند.
بررسی چالش‌های والدین در تربیت دینی فرزندان با تأکید بر منابع اسلامی
نویسنده:
سمیه سنگاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به‌منظور بررسی چالش‌های والدین در تربیت دینی فرزندانشان در مسیر تحقق تربیت اسلامی، با تأکید بر آیات قرآن، احادیث معصومین (ع) و سیره‌ی تربیتی ایشان انجام گرفته است. روش تحقیقی که برای این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته از نوع تحلیلی- استنتاجی می‌باشد که از رویکردهای پژوهش کیفی محسوب می‌شود. به روش کتابخانه‌ای اطلاعات جمع‌آوری و با تحلیل آنها، اهداف پژوهش استنتاج شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که والدین نقش بسیار مهمی در تربیت دینی فرزندانشان دارند، اما در مسیر ایفای این نقش موانعی وجود دارد که برای به انجام رساندن این هدف لازم است این موانع شناسایی و از مسیر تربیت برداشته شوند. از جمله موانعی که در این پژوهش به آن پرداخته شد شامل: سهل‌انگاری والدین در امر تربیت دینی، بی‌توجهی به نقش الگویی خود، شکاف نسلی و اهمیت ندادن به تحصیل روزی حلال، استفاده از روش‌های غلط برای تربیت از جمله اکراه و اجبار و سختگیری‌های بیجا، و همچنین موانع بیرون از خانواده مانند شرایط نامساعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه، رواج و گسترش روز افزون رسانه‌های غیردینی و حتی ضد دین، دوستان ناباب و تهاجم فرهنگی می‌شود؛ و در ادامه راهکارهایی برای مقابله با این موانع در مسیر تربیت دینی و در نتیجه تحقق اهداف آن ارائه شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اگرچه امروزه این موانع بیشتر و گسترده‌تر از گذشته شده است و راه تربیت را سخت‌تر کرده است اما اکنون نیز با اجرای راهکارهای درست تربیتی می‌توان به اهداف متعالی تربیت دینی دست‌یافت.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
  • تعداد رکورد ها : 12