جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 11
ارائۀ الگوی قرآنی تغییر درونی مطلوب در انسان به روش نظریه ‏پردازی داده ‏بنیاد متنی
نویسنده:
سمیه پاپی ، سید جلال هاشمی ، پروانه ولوی ، مسعود صفایی مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: این پژوهش با هدف ارائۀ الگوی قرآنی تغییر درونی مطلوب در انسان انجام شد. روش: روش پژوهش، نظریه‏پردازی داده‏بنیاد متنی بود. یافته‏ها و نتایج: در الگوی قرآنی به دست آمدۀ تغییر درونی مطلوب، عوامل علّی عبارتند از: هدایتگر دانستن قرآن، عقل‏ورزی، اطاعت از خدا و پیامبران، ایمان و عمل صالح و مسئولیت عاملیت خویش. مسئولیت تغییر درونی مطلوب در شرایط زمینه‏ای خاصی همچون: انجام فرایض و مستحبات توسط انسان، پناه بردن به خدا، داشتن فضایل اخلاقی، سعة وجودی، بیداری فطرت، وجود رهبران صالح در جامعه، و مسئولیت‏پذیری خود رخ می‏دهد. شرایط عام و تعدیل‏کننده و تشدیدکنندۀ مسئولیت انسان در ایجاد تغییر درونی مطلوب در خود، شامل مسئولیت آگاهی یافتن و غفلت‏زدایی، تبختر و جانبداری غیر منطقی، همنشینی با نااهل، مادی‏گرایی، قلب مریض و قساوت قلب، تبعیت از هوای نفس و ظلم به خود، عصیان و سرکشی است. انسان مسئولیتش را برای ایجاد تغییر درونی مطلوب با انجام اعمال و راهبردهایی نظیر پندپذیری برای اصلاح رویّۀ زندگی و امید به وعده‏ها، جستجوی الگو، عبرت‏گیری و درس‏آموزی، تعمیق آگاهی، مجاهده، مسئولیت رشد و تحول دائمی خود را آشکار می‏کند که اینها پیامدهای نیکویی شامل بهره‏مندی از امداد الهی، سیر تکاملی انسان، نیل به فوز و سعادت، سکینه و آرامش یافتن، پیوند انسان با حق و نیل به حیات طیبه را در پی دارند.
صفحات :
از صفحه 1201 تا 1216
خلاقیت به مثابۀ فهم اصیل و دلالت‌های آن برای تعلیم و تربیت بحثی در هرمنوتیک فلسفی گادامر
نویسنده:
محمد جابری نصر ، پروانه ولوی ، مسعود صفایی مقدم ، علیرضا حاجی یخچالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرورش خلاقیت یکی از عالی‌ترین اهداف نظام‌های آموزشی است. اما ماهیت و چگونگی خلاقیت امری پیچیده و مبهم است. هدف این پژوهش آن بوده که تا حدودی این ابهام را برطرف کند. گادامر یکی از مهم‌ترین فیلسوفان هرمنوتیک فلسفی است که فهم و شرایط امکان آن را مورد تأمل قرار داده است. در این پژوهش در چارچوب نظریۀ هرمنوتیک فلسفی گادامر یک تبیین جدید از خلاقیت ارائه شده است. بر اساس این تبیین خلاقیت نوع خاصی از فهم دانسته شده، فهمی که در چارچوب نظریۀ گادامر معنا می‌‌یابد؛ لذا با به‌کارگیری روش تحلیلی-استنباطی، ضمن تبیین دیدگاه گادامر دربارۀ فهم، خلاقیت به‌عنوان اصیل‌ترین نوع فهم و به‌عنوان مصداقی از حکمت عملی مورد نظر گادامر، معرفی شده است. بر حسب این تبیین از خلاقیت، اصول راهنمای عمل مربیان برای پرورش خلاقیت عبارتند از: اصل پرورش‌پذیربودن خلاقیت، اصل آموزش‌ناپذیر بودن خلاقیت، اصل اختصاصی بودن خلاقیت و اصل سنجش‌نا‌پذیربودن خلاقیت. دلالت‌های دیگر تربیتی که ناظر به هدف آموزش و پرورش، شکل نظام آموزشی، روش تدریس، برنامۀ درسی، یادگیری، ارزشیابی، انگیزش و روش تحقیق بود نیز استخراج گردید.
صفحات :
از صفحه 150 تا 179
بررسی تطبیقی عوامل فهم معلم از کنش دانش‌آموز در آراء گادامر و ریکور
نویسنده:
پدیدآور: ابراهیم سپاس‌زاده ؛ استاد راهنما: سیدجلال هاشمی ؛ استاد مشاور: پروانه ولوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
این پژوهش با هدف مقایسه عوامل فهم معلم از کنش دانش‌آموز در آراء گادامر و ریکور و استنتاج دلالتهای آنها در نظام آموزش و پرورش ایران انجام گرفته است. گادامر متعلق به نوع هرمنوتیک فلسفی و ریکور نیز متعلق به سنت هرمنوتیک، هرمنوتیک فلسفی و در چارچوب نظریه تفسیر متن، توسعه دهنده و در مواردی مبدع الگوی پدیدارشناسی هرمنوتیک است. گادامر متن را محدود به متون نوشتاری ندانسته و کلیه آثار فرهنگی و از جمله عمل آدمی را قابل تفسیر می‌داند. هر چند گادامر در این زمینه دیدگاهی جامع ارائه نکرده است ولی با اتخاذ رویکردی استنتاجی در مباحث مربوط به عوامل فهم متن مورد نظر وی، می‌توان از خطوط کلی اندیشه او در فهم عمل آدمی آگاه شد. ریکور را از اندیشمندانی می‌دانند که مفهوم کنش را به فلسفه افزوده است و این مفهوم به وضوح در اغلب آثار دوره دوم فلسفه‌ورزی او به چشم می‌خورد. او برای تشریح دیدگاه خود درباره کنش انسان، چارچوب روش-شناختی و معرفت شناختی پدیدارشناسی هرمنوتیک را با بهره گیری از آراء اغلب اندیشمندان پدیدارشناس و هرمنوت پیش از خود، به همراه ابتکارات و مفهوم‌سازی‌های معدودی تدوین و ارائه کرده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی، فهم و عناصر سازنده آن است. و آن نیازمند عناصر و پیش‌بایست‌هایی است. این عناصر به‌گونه‌ای است که تعامل را ممکن می‌سازند. در این دیدگاه و بر اساس دور هرمنوتیک، فهم از خود فرد شروع شده و نهایت جزء خود می‌شود. با این اوصاف درک کنش‌ها در اندیشه گادامر یک امر بی‌پایانی است. این مهم بر اساس امتزاج افق‌ها صورت می‌گیرد. گادامر گفت و گو را خالق زبان مشترکی می‌داند که بر مبنای آن فهم مشترک در ارتباط با یک مضمون ممکن می‌شود. در این میان این تعامل با رعایت عناصری مثل سنت و زبان باعث درک کنش طرفین از هم می‌شود. در پدیدارشناسی هرمنوتیک مورد نظر ریکور، همزمان هم ملاحظه پدیدار و هم تفسیر کنش مهم هستند. از این منظر جهت دستیابی به فهم، قوس هرمنوتیک موضوعیت دارد و در آن سه مرحله تبیین، فهم و به خود اختصاص دادن اتفاق می‌افتد. تفاوت این دیدگاه با نظر گادامر در این است که به نوعی به فهم بی‌پایان خاتمه می-دهد. پس فهم مربی و شاگرد بر اساس تعامل و در فرایند پرسشگری رخ می‌دهد و قابل پیش بینی هم نیست و هر اندازه عناصر فهم رعایت شود این فهم متقابل بهتر انجام می‌شود ولی از دید ریکور معلم می‌تواند به شاگرد به عنوان یک متن نگاه کرده و در فرایند تبیین (قول و فعل شاگرد)، فهم و اختصاص دادن، به فهمی مستقل نه الزاماً مشترک، از دانش‌آموز برسد.
بررسی تحلیلی آراء نومعتزله با تأکید بر آراء نصرحامد ابوزید و استنتاج دلالت های تربیتی آن
نویسنده:
احمد دارم؛ استاد راهنما: پروانه ولوی, محمدجعفر پاک سرشت؛ استاد مشاور: مسعود صفایی مقدم, علی‌محمد حسین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف کلی این رساله بررسی تحلیلی آراء نومعتزله با تأکید بر آراء نصر حامد ابوزید و استنتاج دلالتهای تربیتی آن است و روش پژوهش، تحلیلی-استنتاجی است. نومعتزله به گروهی از صاحب نظران نواندیش اسلامی گفته می شود که بر برخی از مبانی معتزله ی کهن همچون عقلگرایی و عدل در اسلام تأکید دارند. سیر تاریخی نواندیشی اسلامی که با فعالیت سیدجمال الدین اسدآبادی شروع شده است، در دهه های اخیر گروهی از متفکران اسلامی را پرورش داده است که بر اصلاح دین، تجدد، عقلانیت در اسلام، کثرت گرایی، تفسیر هرمنوتیکی و مجازی، تفسیر نوین و انسان گرایانه از اسلام و قرآن تأکید دارند. در این پژوهش مشخص شده است که این گروه از متفکران با تأکید بر اسلام، سکولاریزم ، اومانیسم و آزادی و فمنیسم و استفاده از روش های نوین تحلیلی-تفسیری مانند نشانه شناسی، تبارشناسی و هرمنوتیک فلسفی با هدف نوسازی اندیشه اسلامی با انتقاد از سوی سنت گرایان و محافظه کاران اسلامی روبرو شده است. در این پژوهش با استنتاج و تحلیل مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی نومعتزله و بویژه نصر حامد ابوزید، دلالت ها و مبانی تربیتی نومعتزله و بویژه ابوزید استنتاج شده است. دلالت های تربیتی نومعتزله شامل تربیت عقلانی، تربیت انتقادی، تأکید بر آزادی و حق انتخاب، کثرت گرایی و مدارا می باشد. پس از استخراج مبانی نظری نومعتزله و ابوزید و استنتاج دلالت های تربیتی آنان، به نقد و بررسی این موارد اقدام شد. عمده ترین انتقادات وارده بر نومعتزله نسبی گرایی افراطی ، سکولاریزم، نامشخص بودن حدود آزادی و عدم توجه کافی به مقولات تربیتی بوده است. پیشنهاد عمده ی این پژوهش این است که با هدف کاهش آسیب های موجود در نهاد تربیتی مربوط به گفتمان سنت گرای اسلامی برخی روش ها و مقولات تربیتی نومعتزله، مانند: توجه بیشتر به تعقل، تفکر، پرسش گری و نقادی در امر تربیت بیشتر توجه شود.
اندیشه‌های نومعتزله و تعلیم و تربیت
نویسنده:
پروانه ولوی; احمد دارم; محمدجعفر پاک سرشت; مسعود صفایی مقدم؛ علی محمدحسین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تحلیلی اندیشه¬های نومعتزله و استخراج استلزام‌های تربیتی آن می‌باشد. در این مقاله تصریح شده است که دغدغۀ اصلی نومعتزلیان یافتن عوامل پیشروی و بازسازی دنیای اسلام است. از دیدگاه آنها، اسلام عامل عقب‌ماندگی مسلمانان نیست، بلکه این تفسیرها و فهم¬های نادرست از اسلام و نادیده گرفتن جایگاه عقل است. از مهم‌ترین مبانی نومعتزلیان، علم‌گرایی و سکولاریسم است. نومعتزلیان بر این باورند که اسلام می¬تواند با مدرنیته، حقوق بشر، دموکراسی و عقلانیت سازگار باشد. نتایج نشان داد که در تعلیم و تربیت نومعتزله آنچه مورد تأکید است عبارت‌اند از: تأکید بر آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه آزادی آکادمیک، عدالت آموزشی، تشویق عقلانیت و تفکر، نوآوری، استفاده از روش‌های گفتگو، نقد و مباحثه در تعلیم و تربیت، تأمین فرصت آموزشی برابر برای مردان و زنان، طرفداری از تحقیقات علمی و بنیادی برای حل بحران¬های جامعه معاصر، مبارزه با جهل و خرافات، توجه به همه جنبه¬های آدمی در تعلیم و تربیت، تأکید بر استقلال و عدم وابستگی نظام آموزشی به ویژه دانشگاه به هیچ نهاد یا حزب دولتی یا دینی است.
بررسی تحلیلی اومانیسم سکولار و دلالت های تربیتی آن
نویسنده:
زینب نوری ممبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین تربیت اومانیستی و تحلیل مفروضه های فلسفی آن بر اومانیسم سکولار متمرکز شد و با رویکرد و روش تحقیق تحلیلی و استنتاجی انجام گردید. اومانیسم یکی از پرنفوذ ترین گرایش های فکری در تمدن و فرهنگ غرب محسوب می شود. این گرایش سنگ بنای مدرنیته غرب به شمار می آید. اومانیسم در گرایش سکولاریستی خود با جایگزینی انسان به جای خدا، و معیار و میزان کردن انسان در هستی، در زمین? هستی شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی و تمام امور و مسائل زندگی، دعاوی خاصی مبتنی بر محوریت انسان ارائه می دهد. تربیت اومانیستی نیز به تبع این جهان بینی و بینش، درصدد تربیت انسانی است که بدون هیچ واسطه و امری و به تنهایی و قائم به خویشتن (تمرکز بر خود و توانایی های درونی فرد و نه هیچ امر دیگری بیرون از خود)، بتواند به تحقق ذات خویشتن بپردازد و بدین گونه به فرمانروایی در هستی دست یابد. تحلیل ها نشان می دهد که اومانیسم با رویکرد خاص به محوریت انسان در هستی، در جستجوی خدایی کردن انسان در جهان می باشد؛ چرا که تمام مولفه ها، مبانی و اصول خود را با انسان تفسیر و ارزیابی می کند، انسان را ملاک نهایی و اصلی تمام زندگی می داند و می خواهد تمام هستی خادم انسان باشند و انسان به هیچ نحوی در خدمت هیچ کس یا چیزی نباشد. انسان را آغاز و انجام هستی می داند. حاصل این بینش چیزی جز رسیدن به مقام خدایی کردن انسان در هستی نمی باشد. معرفی خدایی کردن انسان در هستی به عنوان هدف غایی اومانیسم، ارائ? نتیج? یک قیاس محتوایی و ده اصل تربیتی اومانیستی، مهم ترین یافته های این پژوهش را تشکیل می دهند. این اصول عبارت اند از: آزادی مطلق، خردگرایی، تساهل و تسامح، لذت گرایی، منبع بودن انسان در ارزش ها، انکار وجود خداوند و معاد، اصالت علم، ابزاری بودن معرفت، و خاستگاه شناخت بودن انسان. آموزش و پرورش اومانیستی در راستای تحقق ذات خویشتن، می تواند با محوریت انسان از این اصول بهره برداری کند.
تحلیل ویژگی های انسان تربیت شده در مکتب اگزیستانسیالیسم
نویسنده:
محمدجواد غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاین مطالعه با هدف وضوح‌بخشی به نوع و چگونگی ارتباط منطقی میان اصول فلسفی مکتب اگزیستانسیالیسم و نظریات تربیتی این مشرب فکری صورت گرفته است. مسئله‌ای که مورد مطالعه قرار گرفته این است که آموزه‌های تربیتی موجود در حوزه‌ی آموزش‌و‌پرورش اگزیستانسیالیستی و ویژگی‌های انسان تربیت شده به عنوان نتیجه‌ی آن، تا چه میزان بیان‌گر مبانی فلسفی و تئوریک تفکر اگزیستانس و خصیصه‌های انسان ایده‌آلی هستند که فلاسفه هستی گرا به عنوان انسان اگزیستانسیالیست به توصیف آن پرداخته‌اند. در گام نخست با بهره‌گیری از تکنیک کتابخانه‌ای، مبانی و اصول کلی مکتب فلسفی اگزیستانسیالیسم مشخص گردید، سپس مولفه‌ها و خصیصه‌های اصلی انسان مورد نظر فلاسفه‌ی هستی‌گرا طبق اصول هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، ارزش‌شناسی و انسان‌شناسی استنباط و با توجه به رویکرد استنتاجی در استخراج نظریات تربیتی از اصول فلسفی این مکتب، آموزش و پرورش مورد نظر اگزیستانسیالیست‌ها شامل اهداف، محوا و برنامه درسی، روش‌ها، روابط فراگیر و معلم توصیف شده است. در نهایت با روش تحلیلی _ انتقادی میزان دفاع‌پذیری منطقی از دلالت‌‌های تربیتی اگزیستانسیالیسم بر اساس اصول کلی، تئوریک و فلسفی مکتب اصالت‌وجود در یک ارتباط دوسویه بررسی شد که مشخص گردید در مسیر شکل‌گیری نظریات فلسفی مکتب اگزیستانسیالیسم که در رابطه با انسان صادر می‌شوند و حکم نظریه تربیتی را دارند، مطلقاً شرایط منحصربه‌فرد، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و ویژگی‌های عاطفی و شخصیت فیلسوف اگزیستانس نقش تعیین کننده‌ دارند. به صورتی که فلسفه اگزیستانسیالیسم تحت تأثیر شرایط خانوادگی و مذهبی کهگور از فلسفه ایمانی و مذهبی آغاز و نهایتاً به الحاد، پوچی و خداناباوری سارتر ختم می‌شود. بنابراین مشخص شد انسانی که امروز و در عصر به اصطلاح پسامدرن از او به عنوان محصول دستگاه تربیتی اگزیستانسیالیسم یاد می‌شود، خصیصه‌های انسان مورد ادعای فلاسفه اگزیستانس از قبیل مسئولیت فردی، دغدغه‌مندی، هستی‌مندی و آزادی اصیل را در خود ندارد؛ چراکه صبغه آزدی لایتناهی، پوچی و بی‌غایتی فلسفه اگزیستانس در یک مسیر غیرقابل پیش‌بینی به تفکر به‌اصطلاح پست‌مدرن ختم می‌شود که نسبیت و ساختارگریزی را سپر تسامح و تساهل افراطی خود ساخته است.
مقایسه انسان‌شناسی از دیدگاه مطهری و یاسپرس و مضامین آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
سیده‌الهام موسوی‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش، هدف کلی مقایسه انسان شناسی از دیدگاه یاسپرس و مطهری و مضامین تربیتی است. بدین منظور در این پژوهش از روش توصیفی – اسنادی بهره گرفته شده است. در این پژوهش به دنبال آن هستیم تا با توجه به اهمیت شناخت انسان و تاثیر شگرف آن در رشد فردی و اجتماعی به بررسی دیدگاه های یاسپرس و مطهری در این زمینه بپردازیم. با توجه سوالات پژوهش، این نتایج حاصل گردید. از نظر مطهری انسان موجودی مادی – معنوی است و با همه وجوه مشترکی که با جاندارهای دیگر دارد یک سلسله تفاوت های عمیق با آنها دارد. اما یاسپرس انسان را دارای چهار حالت می داند که عبارتند از: دازاین، آگاهی کلی، روح و هستی (اگزیستانس) است. که اوج این حالت ها، اگزیستانس است. یاسپرس و مطهری به دو منظومه فکری متفاوت تعلق دارند. لیکن هر دو بر ضرورت شناخت انسان تأکید دارند. در تفکر مطهری شناخت انسان در صدر شناخت هر امری است. ولی در تفکر یاسپرس نیز توجه به انسان و شناخت او وجود دارد و به اعتقاد او، انسان با شناختن وجود خود است که می تواند به خود آگاه شود و با دیگران ارتباط برقرار کند. مطهری و یاسپرس انسان را دارای نفس می دانند اما به طور کامل نمی توان آن را شناخت. مطهری برای شناخت نفس راه عرفا را پیشنهاد می کند. به این صورت که انسان برای شناخت کامل خویش باید به شناخت خداوند برسد. یاسپرس شناخت انسان را با دانش متعارف ناممکن می داند. او معتقد است در انسان چیزی وجود دارد که عین آزادی است و در دسترس معرفت عینی قرار ندارد. هر دو انسان را دارای ماهیتی از پیش تعیین شده نمی دانند و اعتقاد دارند که هر انسان به عنوان انسان منحصر به فرد است.
بررسی نسبت میان دین و اخلاق و تاثیر آن بر تربیت دینی و تربیت اخلاقی
نویسنده:
محسن بهبهانی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی رابطه‌ی اخلاق و دین و تاثیر آن بر تربیت اخلاقی و تربیت دینی است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در زمینه‌ی ارتباط میان دین و اخلاق دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. دیدگاه‌های موجود در این زمینه از اعتقاد به ربط ضروری میان دین و اخلاق تا جدایی میان این دو را شامل می‌شود. در این پژوهش، چهار نوع رابطه به شیوه-ی تحلیلی بررسی شده است. این روابط عبارت از: رابطه‌ی زبان‌شناسانه، وجودشناسانه، معرفت-شناسانه و روانشناسانه می‌باشد. نتایجی که در این تحقیق بدست آمده است نشان می‌دهد که نه تنها اخلاق مبتنی بر دین نیست، بلکه رابطه ی دین با اخلاق رابطه‌ای جزئی است. در ادامه، تاثیر این نتیجه بر تربیت اخلاقی و تربیت دینی بررسی شده است. این بررسی نشان می‌دهد که روابط موجود میان دین و اخلاق بر نوع نگاه ما به تربیت اخلاقی و تربیت دینی تاثیرگذار است و در این میان اخلاقِ باور، مربیان را ملزم می‌کند تا رویکردها و دیدگاه‌های خود را نسبت به تربیت و بویژه تربیت اخلاقی و دینی مورد مداقه و بازبینی قرار دهند.
بررسی مبانی فلسفی (انسان‌شناسی اسلامی) آموزش فنی و حرفه‌ای ایران
نویسنده:
فاطمه جمشیدی کیهان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
روش این تحقیق توصیفی -تحلیلی، و از نوع کتابخانه‌ای است. هدف این پژوهش بررسی ویژگی-های انسان از دیدگاه اسلام و استخراج دلالتهای آموزش فنی و حرفه‌ای در از آموزه های دین اسلام است. این پژوهش در پی آن است تا با تأکید بر شناخت ویژگی های انسان از دیدگاه اسلام، به این مسأله بپردازد که با توجه به ویژگی ها و ابعاد مختلف انسان از جنبه ی مادی و معنوی، در تربیت حرفه ای باید بیشتر بر جنبه‌ی حرفه‌ای آموزش تأکید کرد، یا اینکه باید بیشتر بر جنبه تربیتی آن تأکید نمود. موضوع قابل بحث اینکه چگونه می‌توان با توجه به آموزه‌های اسلامی، دو دیدگاه فوق را هماهنگ کرد. در بررسی دیدگاه اسلام در مورد انسان، تأکید بر ابعاد جسمی، اجتماعی، فرهنگی، تربیتی و نیز کمال انسان بوده است. براساس نتایج مطالعه‌ی حاضر، مکتب اسلام برای انسان، اهمیت بسیاری قائل است. حقیقت جهان و انسان را در جنبه‌های مادی و طبیعی نمی‌بیند و معتقد است در تربیت انسان باید هم بعد مادی و هم بعد معنوی وی مورد توجه قرار گیرد. لذا در آموزش فنی و حرفه‌ای باید اهداف، اصول و برنامه‌ها طوری طراحی و اجرا شود که به بعد معنوی انسان نیز پرداخته شود.
  • تعداد رکورد ها : 11