جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
بررسی معنی‌شناسی واقع‌گرایی کورنل از دیدگاه ریچارد بوید
نویسنده:
مهرشاد رضایی ، سید علی کلانتری ، امیر احسان کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واقع‌گرایی کورنل به موج جدید طبیعت‌گرایی اخلاقی متعلق است. آن چیزی که واقع‌گرایی کورنل را از دیگر مکاتب طبیعت‌گرایی متمایز می‌کند موضع ضد فروکاست گرایانة این دیدگاه در مورد واقعیات اخلاقی است. هدف ما در این جستار بررسی معنی‌شناسی این مکتب فکری بر پایة آرای شاخص‌ترین چهرة آن در این زمینه، ریچارد بوید است. تلاش می‌کنیم تا نشان دهیم معنی‌شناسی ارائه‌شده توسط بوید هم استدلال پرسش گشودة مور بر ضد طبیعت‌گرایان را بی‌اثر می‌کند و هم دفاعی از واقع‌گرایی اخلاقی در برابر رویکردهای نسبی گرایانة برساختی در فرااخلاق به دست می‌دهد. در حین بررسی استدلال بوید، لوازم و پیش‌فرض‌های موردنیاز وی همچون مفهوم نوع طبیعی، اینهمانی های مصداقی و یا نشانگر جزئی و هم ارجاعی را موردبحث و بررسی قرار خواهیم داد.
صفحات :
از صفحه 77 تا 101
بررسی تبیین برنامه‌ای در دفاع از واقع‌گرایی کورنل
نویسنده:
مهرشاد رضایی ، سیدعلی کلانتری ، امیراحسان کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واقع‌گرایی کورنل به‌صورت گسترده‌ای در متون فلسفی چند دهۀ اخیر بحث و بررسی شده است. یکی از تأثیرگذارترین راهکارهای دفاعی برای واقع‌گرایان کورنل در حوزۀ معرفت‌شناسی، نظریه‌ای است که جکسون و پِتیت در دهۀ 90 میلادی با عنوان «تبیین برنامه‌ای» ارائه داده‌اند. این تبیین، نقش ویژگی‌های مرتبه بالایی مانند خصایص اخلاقی را در بهترین تبیین از جهان، به‌روش علمی و طبیعت‌گرایانه حفظ می‌کند. در بخش نخست، به شرح این تبیین پرداخته می‌شود و سپس کاربرد آن در اخلاق پی گرفته می‌شود. بخش دوم به بررسی انتقادهای لایتر در استفادۀ واقع‌گرایان کورنل از تبیین برنامه‌ای اختصاص داده می‌شود. در قسمت سوم، انتقاد میلر بر مواضع لایتر و همچنین تبیین برنامه‌ای نقد و بررسی می‌شود. این جستار با بررسی دفاع نلسون از تبیین برنامه‌ای در برابر انتقاد میلر به پایان می‌رود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 153
سخنرانی آشنایی با فلسفه تحلیلی
سخنران:
ضیا موحد، محسن زمانی، مهدی نسرین، حسین شیخ‌رضایی، امیراحسان کرباسی‌زاده
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه‌شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱، به بررسی مجموعه‌ی «آشنایی با فلسفه تحلیلی» با تمركز بر سه كتاب اختصاص داشت. ضیاء موحد و مهدی نسرین از كارشناسان و نويسندگان حوزه فلسفه و امیراحسان کرباسی‌زاده، حسین شیخ‌رضایی و محسن زمانی، نويسندگان كتاب‌ها در اين نشست سخنراني نمودند. سه كتاب «آشنایی با فلسفه علم»، «آشنایی با فلسفه ذهن» و «آشنایی با معرفت‌شناسی» در نشست شهر كتاب بررسي شدند. اين سه اثر متعلق به مجموعه‌ی «آشنایی با فلسفه تحلیلی» هستند. امیراحسان کرباسی‌زاده، حسین شیخ‌رضایی و محسن زمانی نگارش اين آثار را بر عهده داشته‌اند و انتشارات هرمس آن‌ها را منتشر كرده است.
مقایسه تحلیلی و تطبیقی «نفس شناسی» ملاصدرا و «فلسفه ذهن» بر اساس آرای جان فاستر (با محوریت مباحث ماهیت و حقیقت نفس، اثبات تجرد نفس و رابطه نفس با بدن)
نویسنده:
پدیدآور: حمیدرضا عبدلی مهرجردی ؛ استاد راهنما: فروغ السادات رحیم پور ؛ استاد مشاور: امیراحسان کرباسی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
برخی از فلاسفه، انسان را موجودی صرفاً مادی و جسمانی می‌دانند و نفس و ذهن نیز از دیدگاه ایشان ماهیتی مادی دارد. در مقابل، دسته‌ای دیگر، به جوهری غیرمادی که در تعامل با بدن است باور دارند. تبیین چگونگی ارتباط نفس و بدن از بحث‌هایی است که پس از پذیرش دوگانگی آن دو مطرح می‌شود. یکی از انواع ارتباط بین نفس و بدن، پذیرش علیت بین آن دو و تاثیر و تاثر بین آنهاست. این جستار که به هدف مقایسه دیدگاه‌ها و ادله فلسفی صدرالمتألهین فیلسوف حکمت متعالیه و جان فاستر، فیلسوف ذهن معاصر بریتانیایی، سامان یافته است، می‌کوشد تا به بررسی، مقایسه و نقد براهین این دو فیلسوف در مباحث ماهیت و حقیقت نفس، اثبات تجرد نفس و رابطه نفس و بدن بپردازد. از مهمترین مبانی ملاصدرا در مباحث نفس‌شناختی، حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری است. فاستر نیز معتقد از هر یک از قلمرو ذهنی و فیزیکی وجود دارند و هر دو بنیادین هستند. همچنین این دو قلمرو وجودا از یک دیگر متمایزند. ملاصدرا نفس را امری مجرد می‌داند که اگر چه در بدو حدوثش جسمانی است؛ اما در پرتو حرکت اشتدادی جوهری به تکامل دست یافته و جنبه تجردی‌اش بیشتر و بیشتر شده تا در نهایت به صورت یک امر مجرد باقی خواهد ماند. هویت نفس در مسیر این تطورات ثابت می‌ماند. جان فاستر نیز اگرچه از تعبیر قلمرو ذهنی در مقابل قلمرو فیزیکی استفاده می‌کند؛ اما حکم به تجرد قلمرو ذهنی کرده و استمرار هویت انسانی را به بحث و بررسی می‌گذارد. ملاصدرا و فاستر هر دو با تکیه بر دلایلی، به اثبات تجرد نفس پرداخته‌اند. براهین فاستر عموماً در ضمن نقد دیدگاه‌های فیزیکالیستی معاصر مطرح شده که برای حیطه ذهنی، تجردی قایل نیستند و حتی برخی ذهن را این-همان با بدن مادی می‌دانند. فاستر برای اثبات تجرد نفس، عموماً از براهین درون‌نگرانه بهره می‌برد و ملاصدرا بیشتر از مقایسه نفس با بدن مادی کمک می‌گیرد. بررسی و تحلیل روش‌شناختی رابطه نفس و بدن از نگاه ملاصدرا و فاستر از جمله اهداف دیگر رساله است. با توجه به اینکه نفس، امری مجرد دانسته شده که با بدن مادی تعامل دارد، یک فیلسوف باید بتواند نحوه این تعامل را توضیح دهد و از پس اشکالات مهمی که در این راستا مطرح شده بر آید. سه اشکال اساسی به چگونگی این تعامل وارد شده است: لزوم تماس مکانی، اختصاص علّی و کامل بودن فیزیک. کسی که نفس را مجرد از ماده و اوصاف آن می‌داند، باید بتواند نحوه ارتباط آن با امر مادی را توضیح دهد؛ چرا که مثلا تماس مکانی، فقط در عالم ماده رخ می‌دهد و نمی‌توان برای امر مجرد، مکان خاصی در نظر گرفت یا آن را به بدن خاصی محدود کرد. فاستر این سه اشکال مهم را به نحو مستقل مطرح ساخته و کوشیده است با توجه به مبانی خود و با انتقادات علمی که دارد، گره این معما را باز کند. تامل در مبانی نفس‌شناختی ملاصدرا نشان می‌دهد که هر سه این مسائل که ظاهرا از مباحث جدید قلمداد شده‌اند؛ محل دقت فلسفی ملاصدرا نیز بوده‌اند. او اگر چه از این اصطلاحات بهره نبرده ولی برای هر سه مشکل، راه‌حل-های مناسبی دارد. برخی راه‌حل‌ها مستقیما محل بحث ملاصدرا بوده‌اند و برخی را باید از مبانی فلسفی و انسان‌شناختی او استخراج کرد و از لوازم آن مبانی بهره جست.
نقش و اهمیت متافیزیک برای علم
نویسنده:
علیرضا منصوری ، امیراحسان کرباسی‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقالۀ حاضر ابتدا به بررسی دلایل مخالفت با متافیزیک می‌پردازیم. قصد داریم ضمن بررسی این دلایل به موضعی مناسب در قبال جایگاه و نقش و اهمیت متافیزیک برسیم. دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ مسئلۀ قدیمی نسبت متافیزیک و علم وجود دارد. با کمک شواهد تاریخی استدلال می‌کنیم که تعامل متافیزیک و علم تعامل پیچیده‌ای است که تنها در پرتو رویکرد نقادانه قابل دفاع است. در این نگرش نقادانه هم باید به نقش و اهمیت متافیزیک در علم توجه داشت و هم در خصوص انتظارات خود از آن تواضع معرفتی داشت.
صفحات :
از صفحه 20 تا 41
بررسی تطبیقی براهین درون نگرانه ملاصدرا و جان فاستر بر تجرد نفس
نویسنده:
حمید رضا عبدلی مهرجردی ، فروغ السادات رحیم پور ، امیر احسان کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از فلاسفه، انسان را موجودی صرفاً مادی و جسمانی می­دانند و نفس و ذهن نیز از دیدگاه ایشان ماهیتی مادی دارد. در مقابل، دسته­ای دیگر، به جوهری غیرمادی که در تعامل با بدن است باور دارند. ملاصدرا فیلسوف حکمت متعالیه و جان فاستر فیلسوف ذهن معاصر بریتانیایی در دسته اخیر قرار دارند و با تکیه بر دلایلی، به اثبات تجرد نفس پرداخته­اند. در این مقاله به آن دسته از استدلال­های تجرد نفس می­پردازیم که جنبه درون­نگرانه دارند؛ یعنی برهان­هایی که در آنها بر توجه مستقیم انسان به نفس خود یا بر خودآگاهی درونی و غیرمادی او تاکید می­شود. روش این دو فیلسوف در ارائه براهین، متفاوت است؛ بدین معنا که فاستر مستقیماً به آگاهی درونی انسان از حالات ذهنی­اش تمرکز کرده و ملاصدرا، استدلال­ها را بر مقایسه ویژگی­های نفس با بدن استوار نموده است. براهین درون­نگرانه از این جهت کارآمد هستند که می­توانند در عین سادگی، بدون نیاز به مقدمات پیچیده، هر انسانی را به درون خویش ارجاع دهند؛ البته ملاصدرا و فاستر، به اشکالات وارد بر درون­نگری توجهی نکرده­اند. پیش از اقامه این سنخ براهین باید خطاناپذیری دسترسی به حالات ذهنی و صحت شهودهای اولیه اثبات شود. همچنین باید به دستآوردهای تجربی نافی صحت درون­نگری، پاسخ داد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 119
نقد و ارزیابی فردگرایی روش‌شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک بر پایه رئالیسم انتقادی؛ رویکردی به نظریه اقتصاد اسلامی صدر
نویسنده:
پدیدآور: سیدمحمدرضا امیری طهرانی‌زاده ؛ استاد راهنما: عماد افروغ ؛ استاد مشاور: یدالله دادگر ؛ استاد مشاور: امیراحسان کرباسی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
موضوع فرد و جامعه یا عامل و ساختار در جامعه شناسی یا موضوع خرد- کلان در علوم اجتماعی و اقتصادی، همگی به یک مسئله اشاره دارند که از سوی فیلسوفان علوم اجتماعی به نام نوظهوری اجتماعی خوانده می‌شود. مسئله‌ی نوظهوری به مطالعه هستی شناختی و روش شناختی پدیدارهایی می‌پردازد که از کنش و واکنش اجزای یک سیستم حاصل می‌شود. مسئله نوظهوری اخیرا در زمینه علوم شناختی نیز توسط فیلسوفان ذهن مورد بحث است. تعامل این دو شاخه‌ی علمی موجب شده است که در پژوهش‌های نوظهوری اجتماعی از پیشرفت‌ مطالعات فلسفه علم و فلسفه ذهن استفاده شود. مسئله این پژوهش بررسی و نقد فردگرایی روش شناختی به عنوان رویکرد اقتصاد نئوکلاسیک به پدیده‌ی نوظهوری اجتماعی، بر اساس واقع‌گرایی انتقادی است؛ با این هدف که از این راه پرتویی بر مسائل روش شناسی اقتصاد اسلامی افکنده شود. زیرا این رویکرد روش شناختی بر مطالعات اقتصاد اسلامی نیز سایه انداخته است.هدف‌هایی که این پژوهش دنبال می‌کند، عبارتند از نقد فردگرایی روش شناختی بر پایه‌ی واقع‌گرایی انتقادی، تحقیق درباره‌ی ضرورت فردگرایی روش شناختی در اقتصاد نئوکلاسیک، نقد رابطه‌ی خرد- کلان در اقتصاد نئوکلاسیک از منظر واقع‌گرایی انتقادی، و بررسی و نقد روش شناسی اقتصادی و نظریه اقتصاد اسلامی آیت الله سید محمدباقر صدر بر پایه واقع‌گرایی انتقادی.این پژوهش برای نیل به اهداف یاد شده، دو فرضیه را بررسی می‌کند. نخست، با فرض این که فردگرایی روش شناختی ویژگی ضروری مکتب اقتصاد نئوکلاسیک است، مدعی است که قوانین پدیده‌های کلان و پیچیده‌ی اقتصادی قابل تقلیل به قوانین مربوط به افراد نیست. دوم، با فرض این که نسبت روش شناسی اقتصادی آیت الله صدر با واقع‌گرایی انتقادی عموم و خصوص من وجه است؛ مدعی است که واقع‌گرایی انتقادی می‌تواند روش و نظریه اقتصاد اسلامی صدر را توجیه کند.برای مطالعه این فرضیه‌ها، این پژوهش در شش فصل سامان یافته است. فصل نخست به طرح مسئله و ضروت آن، اهداف، پرسش‌ها و دیگر ویژگی‌های این تحقیق می‌پردازد. در فصل دوم ادبیات فردگرایی روش شناختی مرور می‌شود و رویکردهای مختلف فردگرایی روش‌شناختی شامل رویکرد روان‌شناختی در انگلستان و آلمان، رویکرد مکتب اتریش، رویکرد ساختاری، رویکرد نهادی و رویکرد پاپری بررسی می‌شود. فصل سوم به نقد و ارزیابی رویکردهای فردگرایانه‌ی تقلیل‌گرا و غیر تقلیل‌گرا، و هم چنین رویکردهای جمع‌گرایانه و واقع‌گرایی انتقادی به مسئله نوظهوری اجتماعی می‌پردازد. در این نقد و بررسی از برخی مفاهیم فلسفه علم و فلسفه ذهن هم چون ابتنا، تحقق پذیری چندگانه، انفصال فاحش، و علیت رو به پایین استفاده می‌شود. در فصل چهارم فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک بر اساس آموزه‌ی واقع‌گرایی انتقادی که هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی را ملازم یکدیگر می‌داند، بررسی و نقد می‌شود. برای این کار، اقتصاد نئوکلاسیک از وجوه هستی‌شناختی، قیاس‌گرایی، اتمیسم اجتماعی، انتظام علی، انسداد، و ساختار و عاملیت ارزیابی می‌شود. بر اساس یافته‌های حاصل از مطالعات فصل‌های دوم، سوم و چهارم در نقد و ارزیابی فردگرایی روش شناختی اقتصاد نئوکلاسیک، در فصل پنجم به بررسی ظرفیت‌ها و قابلیت‌های رویکرد واقع‌گرایی انتقادی در توجیه روش و نظریه اقتصاد اسلامی آیت الله صدر پرداخته می‌شود. در این فصل سعی می‌شود نسبت آموزه‌های واقع‌گرایی انتقادی با اقتضائات روش شناختی نظریه اقتصاد اسلامی صدر بررسی و ارزیابی شود. برای این کار، نظریه‌های توزیع پیش و پس از تولید، و هم چنین عدالت اجتماعی صدر از بعد روش شناسی تجریه و تحلیل می‌شود. در فصل پایانی گزارشی از یافته‌های این پژوهش و ارزیابی فرضیه‌های آن ارائه می‌شود.بنابر نقد و تحلیل نظریه‌های فردگرایانه نوظهوری نتیجه می‌شود که قوانین مربوط به پدیدارهای اجتماعی پیچیده به نحو قانونمندی به مفاهیم و قوانین فردی قابل تقلیل نیست. اما اقتصاد نئوکلاسیک به این دلیل به فردگرایی روش شناختی روی آورده و لوازم آن را پذیرفته است که بتواند شناختی اقتصادی مطابق معیارهای اثبات‌گرایی خلق کند. آنان فردگرایی روش شناختی را به این دلیل مفروض گرفتند که علم اقتصاد از سازوکاری برخوردار باشد که فرمالیسم، قیاس گرایی، انتظام علیتی، سیستم‌های بسته، اتمیسم و تقلیل گرایی را روا دارد. چرا که این شرایط برای امکان پذیر ساختن توضیح استنتاجی- قانونی که الگوی مورد نظر اثبات‌گرایی است، ضروری می‌باشد. بنا بر این، فرضیه اول این پژوهش مبنی بر که قوانین پدیدارهای کلان و پیچیده‌ی اقتصادی قابل تقلیل به قوانین مربوط به افراد نیست، قابل دفاع به نظر می‌رسد. آیت الله صدر در روش شناسی اقتصادی خود، ایستارهای اثبات گرایی را مفروض می‌گیرد. از این رو غالب مواضع روش شناختی او درباره علم و به ویژه علم اقتصاد با اقتصاددانان نئوکلاسیک سازگار است. اما، با جداکردن تکلیف مکتب اقتصادی از علم اقتصاد، از مقولاتی سخن به میان می‌آورد که توجیه آن از اثبات گرایی ساخته نیست. رابطه عاملیت و ساختار در واقع گرایی انتقادی ظرفیت مناسبی برای تبیین وجوه فردی و اجتماعی فعالیت‌ها در اقتصاد اسلامی فراهم می‌کند که از عهده فردگرایی روش شناختی خارج است. به نظر می‌رسد که واقع گرایی انتقادی تا حدی زیادی از این ظرفیت برخوردار باشد که مقولات روش شناختی صدر هم چون اصول، کشف، روبنا و زیربنا، واقعی بودن، اخلاقی بودن، عقیده، مفهوم، و عاطفه را توجیه کند. بنابر نقاط اشتراک یاد شده میان روش شناسی اقتصادی آیت الله صدر و واقع‌گرایی انتقادی، فرضیه دوم مبنی بر این که واقع‌گرایی انتقادی، روش و نظریه اقتصاد اسلامی صدر را توجیه می‌کند، قابل قبول به نظر می‌رسد.
کل‌گرایی معنایی کواین
نویسنده:
پدیدآور: حسین شقاقی ؛ استاد راهنما: ضیاء موحد ؛ استاد مشاور: امیراحسان کرباسی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کل‌گرایی معنایی کواین یک آموزه هستی‌شناختی است؛ یک رویکرد شکاکانه نسبت به «معنا»؛ به مثابه هویتی هستی‌شناختی. این آموزه با بسیاری از آموزه‌های اصلی کواین در نسبت مستقیم است: کل‌گرایی معرفت‌شناختی، اصل تحقیق‌پذیری، طبیعی‌گرایی، عدم تعین ترجمه، استدلال یادگیری زبان و نفی تمایز تحلیلی-ترکیبی. «کل‌گرایی معرفت‌شناختی» و «تحقیق‌پذیری»، مقدمات اصلی کل‌گرایی معنایی کواین هستند. کل‌گرایی معرفت‌شناختی، همان تز دوهم-کواین است: جملات به شکل مستقل و مجزا خالی از محتوای تجربی هستند. اگر این تز را به اصل تحقیق‌پذیری (این‌همانی محتوای تجربی جملات و معانی آنها) ضمیمه کنیم، کل‌گرایی معنایی حاصل خواهد شد. بخشی از اعتراضات (فودور و لپور) به «کل‌گرایی معنایی» کواین ناظر به تشکیک در لزوم استنتاج کل‌گرایی معنایی از این دو مقدمه است. با بررسی این اعتراضات مشخص می‌شود که فودور و لپور مقدمات استدلال را مطابق با قرائت مدنظر کواین، تفسیر نمی‌کنند. همچنین برخی اعتراضات ناظر به سازگاری نتیجه استدلال (= کل‌گرایی معنایی)، با یکی از مقدمات (= تحقیق‌پذیری) است. با بررسی گام به گام مقدمات استدلال و با صورت‌بندی آنها در قالب زبان منطق جدید، معلوم می‌شود که کل-گرایی معنایی، لزوما نیازمند صدق «تحقیق‌پذیری» نیست. نقش طبیعی‌گرایی در تز کل‌گرایی معنایی بسیار محوری است، چرا که فهم این ادعا که کل-گرایی معنایی، یک آموزه هستی‌شناختی است، صرفا با توجه به طبیعی‌گرایی کواین فهمیده می‌شود. بنابراین برای رسیدن به قرائت مدنظر کواین از تز «کل‌گرایی معنایی» ابتدا می‌باید بعد هستی‌شناختی طبیعی‌گرایی (یا همان هستی‌شناسی طبیعی‌گرا) و در ثانی گام‌های طبیعی-گرایانه کواین به سوی کل‌گرایی معنایی (تز عدم تعین ترجمه و استدلال یادگیری زبان) تبیین شوند. غفلت از بعد هستی‌شناختی طبیعی‌گرایی و نسبت آن با کل‌گرایی معنایی، منجر به برخی از اعتراضات (چامسکی و رورتی) به کل‌گرایی معنایی شده که از این تز قرائتی معرفت‌شناختی دارند. چامسکی و رورتی با نفی تمایز بین کل‌گرایی معنایی (= عدم تعین ترجمه و معنا) و تعین ناقص نظریه، تزی را مورد بررسی قرار می‌دهند که با کل‌گرایی معنایی مدنظر کواین نسبتی ندارد. همچنین غفلت از گام‌های طبیعی‌گرایانه کواین در راه رسیدن به کل‌گرایی معنایی (و غفلت از این نکته که کل‌گرایی معنایی به شکل تدریجی و تکوینی و تطوری رخ می‌دهد) منجر به اعتراضاتی از این دست شده است که: اولا بین تز کل‌گرایی معنایی و اصل «ترکیب‌پذیری معنایی» تعارض وجود دارد، و در ثانی، کل‌گرایی معنایی با رد اصل «ترکیب‌پذیری معنایی» قادر به تبیین واقعیت‌هایی که صرفا اصل «ترکیب‌پذیری معنایی» قادر به تبیین آنها بود، نیست (واقعیت‌هایی چون یادگیری زبان). کواین با نفی تمایز تحلیلی- ترکیبی نیز گامی دیگر در جهت تایید کل‌گرایی معنایی، در مقاله «دو جزم» برداشت. نفی تحلیلیت به ما نشان می‌دهد که نیازی به جهان سوم فرگه‌ای- افلاطونی و جهان ذهن-گرایان،که صدق جملات تحلیلی را تضمین کند، نیست، و این همان دعوی هستی‌شناختی تز «کل‌گرایی معنایی» کواین است.
مسئله هیوم از دیدگاه بیزگرایان
نویسنده:
امیر کرباسی‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله استقراء و توصیف فعالیت استقرایی مسئله‌‌ای بنیادی است که برای تمام علوم اعم از تجربی و انسانی اهمیت دارد. کشف بسیاری از روابط علّی چه در حوزة اجتماعی و چه در حوزة علوم تجربی بر داده‌های استقرایی استوار است و بدیهی است با به چالش کشیدن استقرا، مبانی روش‌شناسی علوم اجتماعی نیز مورد چالش قرار می‌گیرند. در این مقاله نخست، مسأله‌ شکاکانة هیوم دربارة استقرا مطرح شده و اشاره خواهد شد که استدلال هیوم خطاپذیر بودن استقرا را هدف نمی‌گیرد، بلکه از ناموجه بودن آن انتقاد می‌کند. اما در استدلال هیوم فعالیت استقرایی به شکلی ساده و ابتدایی تشریح شده است. این مسئله و اهمیت آن برای قدرت استدلال شکاکانه ضد استقرا، پای مساله‌ی توصیف استقرا را به میان می‌کشد. در بخش دوم مقاله، دیدگاه بیزگرایانه در باره‌ی استقرا به عنوان توصیفی کلی از گذار‌های استقرایی مطرح می‌شود و با توسل به آن از سه دیدگاه به مسئلهی هیوم پرداخته خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
  • تعداد رکورد ها : 29