جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
بررسی تطبیقی عقلانیت باورهای دینی از منظر آلوین گلدمن و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمدرضا احمدی ؛ استاد راهنما: محمدعلی عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درطول تاریخ یکی از چالش برانگیزترین مباحث در میان متفکران، بحث باور به وجود خدا بوده است. این باور از جهات مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . با توجه به گسترش معرفت‌شناسی در دوران معاصر، یکی از سوالات مهم درباره باور به وجود خدا این است که آیا این باور دارای اعتبار معرفتی می‌باشد و می‌توان آن را معرفت شمارد یا نه. در پایان‌نامه پیش‌رو درصدد پاسخ به این سوال مهم از دیدگاه فیلسوفی بزرگ از شرق به نام علامه طباطبایی و فیلسوفی ژرف‌نگر از غرب به نام آلوین گلدمن، هستیم. آلوین گلدمن از اندیشمندانی است که سبب ظهور رویکرد برون‌گرایی در معرفت‌شناسی معاصر گردید. او با اتخاذ رویکرد برون‌گرایی و ارائه نظریه اعتمادگرایی فرآیندی، زمینه ای را فراهم کرد تا با تغییر در برخی اندیشه های بنیادین معرفت شناسی، عقلانیت باور به وجود خدا را بیش از پیش به اثبات رساند. در دورانی که استدلال‌های درون‌گرایی مورد مناقشات جدی در میان فیلسوفان مغرب‌زمین قرار گرفته است، ظهور رویکرد برون-گرایی از سوی گلدمن و همفکرانش زمینه را برای ظهور دلایل جدید و متفاوت فراهم گردانیده است. از طرفی با ارائه برهان فطرت از سوی علامه که دارای زمینه‌ای برون-گرایانه است، شرایطی برای همگرایی این دو فیلسوف فراهم گردیده است. زیرا بر اساس برون‌گرایی، شکل‌گیری معرفت از زاویه‌ای است که نقش ذهن و اراده را کم‌رنگ می‌کند و تا حدودی مانند طبیعی‌گرایان تولید معرفت را یک فرآیند کاملا ارگانیک، طبیعی و دور از اراده می-داند. از طرفی بر اساس برهان فطرت، فطرت آدمی به گونه‌ای تنظیم شده که در مواقع خاص به صورت کاملاً طبیعی و خارج از اراده، می‌تواند باورهایی را راجع به خداوند تولید کند. بنابراین، سعی داریم تا با تبیین مبانی هر یک از این دو فیلسوف، مقایسه‌ای بین رویکرد این دو اندیشمند با محوریت عقلانیت باور به وجود خدا را انجام دهیم.
چگونه گزاره های دینی افاده معنای حقیقی می کنند؟ (بررسی نظرگاه آلستون)
نویسنده:
عبدالهی محمدعلی, بخشی فاطمه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 135 تا 156
چگونگی امکان معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و کانت
نویسنده:
محمد محمدی نیا؛ استاد راهنما:محمدعلی عبدالهی؛ استاد مشاور:قاسمعلی کوچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شاید بتوان گفت مهمترین چالش در فلسفه مساله‌ی معرفت باشد؛ کمتر متفکری هم‌چون جناب علامه‌ی طباطبایی و کانت (هر یک در سنتی که بدان تعلق دارند)، با این مساله مواجهه‌ی جدی و مستقل داشته باشد. مساله‌ی اصلی کانت – که در این پژوهش مورد بررسی تطبیقی با علامه قرار گرفته- مدلل کردن معرفت پیشینی است. بخش اول پژوهش به دو مساله سازوکار حصول معرفت و اعتبار و عینیت آن می پردازد. در بخش دیگر، توان مقاومت تبیین‌ها در برابر شکاکیت ارزیابی می شود. با توجه به منابع منتشر شده، تاکنون پژوهش مستقلی در زمینه «چگونگی امکان معرفت» در دستگاه معرفتی علامه و به تبع آن، مقایسه تطبیقی آن با کانت انجام نشده است. بر اساس این مطالعه، کانت و علامه طباطبایی در پذیرش اصل امکان معرفت به عنوان امری بدیهی و مسلم اشتراک نظر دارند و تبیین چگونگی حصول آن و موضعشان در باب منشا معرفت این دو متفکر را از یکدیگر فاصله می‌بخشد. در کانون هر دو نظام معرفت‌شناسی باور به نقش اساسی «من» قرار می گیرد. کانت «من استعلایی» را شرط سائر شرط های شناخت می‌انگارد و از این جهت با دیدگاه علامه شباهت می‌یابد که دانش حصولی را به حضور معلومات نزد «من» برمی‌گرداند. اما بر خلاف کانت که من استعلایی را به وجود منطقی فرومی‌کاهد، جنبه وجودشناختی من در دستگاه فکری علامه، تفاوتی آشکار دارد. چنین به نظر می‌رسد که نظام فلسفی علامه ، در مقایسه با کانت، از توان مقاومت بالاتری در برابر تردیدهای شکاکانه برخوردارست. کانت با اعلام حکم قطعی ناشناختگی نومن، بر چالش عینیت و اثبات جهان خارج افزود.در مقابل، در نظام فلسفی علامه، تشکیک مراتب وجود، مساله قوه و فعل و تجرد علم، از سرفصل های مشخص برای تبیین موفق جهان خارج و حل مساله عینیت آگاهی دانسته می‌شوند.
ویتگنشتاین؛ انکار زبان خصوصی و مساله ایمان دینی
نویسنده:
محمدعلی عبدالهی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
کسی که از لابه لای تفکر او در «رساله»، پوزیتیویزم منطقی سر بر آورد، همو نیز ضربه نهایی را به پیکره پوزیتیویزم وارد ساخت. ویتگنشتاین، با نقد نظرگاه فلسفی خود در «رساله» درباره زبان، راه را برای نجات باور دینی از چنبره خشک و تنگ اصل تحقیق پوزیتیویستی فراهم ساخت. گرچه در آثار متاخر ویتگنشتاین، دین چندان نقشی ندارد؛ اما اشارات و تلویحات گاه گاه او به دین، در لابه لای سخنرانی ها و گفت و گوها، چنان تصویر موثری از دین ترسیم کرد که عده ای سخن از اصالت ایمان ویتگنشتاین به میان آورده اند. در این مقاله، نشان داده شده که انکار زبان خصوصی، به عنوان یک مبنای فلسفی، راهی در تفسیر و تبیین زبان فراروی ویتگنشتاین نهاده است که می تواند به جای بیان ناپذیری گزاره های دینی در «رساله»، تصور دیگری عرضه کند و از نقش «خدا»، «گناه» و ... سخن بگوید. بیان تاثیرگذار و نافذ ویتگنشتاین در انکار زبان خصوصی و تشبیه زبان به بازی، به عنوان فعالیتی انسانی و قاعده مند، توانست انحصار زبان در صورت واقع نما و علمی را در هم شکند و برای صورت های دیگر زبانی نیز اهمیت و معنا قائل شود.گرچه بعضی محققان، نظرگاه ویتگنشتاین در باب باور دینی را «اصالت ایمان ویتگنشتاین» نامیدند؛ ولی این مقاله نشان می دهد که انتشار آثار بعدی ویتگنشتاین، نشان از آن دارد که دیدگاه وی به درستی تعبیر نشده است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 78
متافیزیک زمان (نقد و بررسی استدلال مک تاگارت بر واقعی نبودن زمان)
نویسنده:
عبدالهی محمدعلی, فرهانیان فاطمه
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«زمان» یکی از دشوارترین و پیچیده ترین موضوعات فلسفی است. برخی زمان را واقعی ترین امور و برخی آن را موهوم دانسته اند. مک تاگارت از جمله افرادی است که واقعی بودن زمان را رد می کند. استدلال مک تاگارت بر واقعی نبودن زمان، یکی از مشهورترین استدلال ها در فلسفه زمان است. بیشتر بحث های اخیر در حوزه مابعدالطبیعه زمان متاثر از این استدلال اند.به اعتقاد مک تاگارت، لحظات و رویدادها به دو صورت در زمان منظم و مرتب می شوند و بنابراین دو سلسله زمانی شکل می گیرد: 1. سلسله :A سلسله زمانی که لحظات و رویداد های درون آن توسط تمایزات A (گذشته، حال، آینده) نظم و ترتیب یافته اند؛ 2. سلسله B: سلسله زمانی که در آن لحظات و رویدادها بر اساس تمایزات B (پیشینی و پسینی) منظم و مرتب شده اند. به نظر او، سلسله A برای زمان ضروری است؛ یعنی زمان بدون سلسله A وجود نخواهد داشت. با این حال، سلسله A به تناقض منجر می شود و بنابراین نمی تواند وجود داشته باشد. در نتیجه، زمان و هیچ سلسله زمانی واقعی نیز موجود نیست. به اعتقاد مک تاگارت، تنها یک سلسله واقعی غیر زمانی وجود دارد که توسط ادراک و تجربه ما به عنوان سلسله زمانی نمودار و پدیدار می شود. مک تاگارت این را سلسله C می نامد. پس تنها سلسله C واقعی است که غیرزمانی است، اما سلسله A و B که زمانی اند، صرفا نمودار و ظاهری اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 15
واقعیت های نهادی از دیدگاه جان سرل
نویسنده:
عبدالهی محمدعلی, جان محمدی محمدتقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
  • تعداد رکورد ها : 6