جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
جست وجو ي معقوليت حاكم بر آرا ي ريچارد فولي
نویسنده:
مهدی معین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ريچارد فولي درزمرة نظريه پردازان مشهور درباب معرفت شناسي و معقوليـت محسـوب مي شود. نظرية او در معرفـت شناسـي «مبنـاگرايي انفسـي» (subjective foundationalism) است. با مطالعة آثار او مشخص مي شود كه اتخـاذ چنـين موضـعي در معرفـت شناسـي به دليل پروراندن نظرية معقوليت سازگار با آن بوده اسـت. «مبنـاگرايي» حاضـر در ايـن نظريه وجه مميزة آن با ديدگاه هايي همچون انسجام گرايي و «انفسي بودن» آن در تقابل بـا نگاه آفاقي نحله هايي مثل اعتمادگرايي است. فولي براساس اين موضع معرفـتشـناختي نظريــه اي بــديع دربــاب معقوليــت مــي دهــد كــه معرفتــي بــودن و مهــمتــر از آن معطوف به هدف بودن (goal oriented) از ويژگي هاي آن است. وي همچنين بـاور مقبـول (reasonable belief) را جـايگـزين بـاور معقـول ( rational belief) در نظريـة معقوليـت مي كنـد. نظريـة معقوليـت فـولي، بـه دليـل احتـوا بـر مفـاهيمي چـون منظـر، اسـتدلال مناقشه ناپذير (uncontroversial argument) ، تأمل عميق، عميقتـرين مـلاك هـاي معرفتـي (deepest epistemic standards)، و غيره، نوعي ذهني گرايي و نسبي گرايي را تداعي مكند كه البته از آن مبراست. در اين مقاله تلاش مي شـود، ضـمن بررسـي و بازسـازي نظريـة معقوليت فولي، معقوليت حاكم بر خود اين نظريه نيز ازطريق پـيگيـري اسـتلزامات آن كشف شود. اين تلاش با احالـة هريـك از عناصـر مقـوم نظريـة معقوليـت او بـه بنيـاد وجودي آن عنصر صورت ميگيرد. مـدعاي مقالـه دربـارة معقوليـت حـاكم بـر نظريـة معقوليت فولي آن است كه اين معقوليت نه به اعتبار ملاك هاي منطقـي، بلكـه بـه اعتبـار احوال و عناصر وجودي آدمي تأمين مي شود.
در پی معنا
عنوان :
نویسنده:
نويسنده: تامس نیگل؛ مترجم: سعید ناجی؛ مترجم:مهدی معین‌زاده؛ ويراستار:مصطفی ملکیان
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - تهران: هرمس,
چکیده :
نوشتار حاضر دربرگیرنده‌ی دیدگاه‌های نگارنده است درباره‌ی نه پرسش فلسفی از جمله، "معرفت به جهانی و رای ذهن انسان"، "معرفت به اذهانی غیر از ذهن خود"، "رابطه بین ذهن و مغز"، "چگونگی ایجاد فعالیت‌ها و ارتباطات زبانی"، "مختار بودن انسان"، "مبنای اخلاق"، "نابرابری ناعادلانه"، "ماهیت مرگ" و "معنای زندگی".
منطق استعلایی امیل لاسک
نویسنده:
سعید گلستانی ، مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امیل لاسک (1915-1875) آخرین نوکانتی و نقطۀ اوج این سنت شمرده می‌شود. او در گسست و پیوست سنت نوکانتی قرار می‌گیرد. وی از سویی نوکانتی است، زیرا با پروژۀ «منطق استعلایی» کانت توافق دارد. کانت و سایر نوکانتی‌ها در هر دو مکتب ماربورگ و بادن مقولات را نه همچون ارسطو به‌عنوانِ اموری هستومند در ابژه، که در فاهمۀ سوژه می‌جستند. ولی از سوی دیگر لاسک، به تأسی از مفهوم اعتبار (Geltung/validity) نزد لوتسه، طرحی دیگر در افکند و قلمرو سومی غیر از ابژه و سوژه برای مقولات تعریف کرد. به نظر او، مقولات اساساً هستنده (entity) نیستند که در سوژه یا ابژه تقرر داشته باشند. مقصود ما در این مقاله بازسازی آرای فیلسوفی است که به‌رغمِ اهمیت بسیارش، تقریباً فراموش شده و در این بازسازی، ضمن به تصویر کشیدن جایگاه او در تاریخ فلسفه اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، زمینه را برای نشان دادن دقیق‌تر نحوۀ تأثیر او بر هایدگر فراهم می‌کنیم. مدعای اصلی مقاله آن است که لاسک نوآوری‌های فراوانی در اقوال سنتی فلسفه داشته و زمینه را برای ویرانگری سنت فلسفی غرب توسط هایدگر فراهم می‌کند.
صفحات :
از صفحه 195 تا 211
نقد و ارزیابی مقومات هستی‌شناختی و روش‌شناختی نظریه کنشگر شبکه برونو لاتور
نویسنده:
پدیدآور: رحمان شریف‌زاده ؛ استاد راهنما: غلامحسین مقدم‌حیدری ؛ استاد مشاور: حمیدرضا آیت‌اللهی ؛ استاد مشاور: مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف و کار ما در این رساله بازسازی هستی‌شناسی و روش‌شناسی نظریه کنشگرشبکه، اطلاق آن در علم و فناوری توسط کسانی چون لاتور، و پاسخ به مهم‌ترین مسئله‌ها و نقدهاست. در کنار این بازسازی ما علاقه‌مند بوده‌ایم که ببینیم اگر با این هستی‌شناسی سراغ حوزه دیگری غیر از علم و فناوری، برویم با چه تغییرات و مسائلی مواجه خواهیم شد. ما در پایان رساله با نظریه کنشگرشبکه نگاهی به برخی وجوه و دعاوی منطق قیاسی انداخته‌ایم.
حضور ضمنی مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو در «وجود و زمان» هایدگر
نویسنده:
مهدی معین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قول به تقدم رویکرد عملی (پراتیک) بر رویکرد نظری (تئوریک) به عالم را می‌توان یکی از مؤلفه ‌های بنیادین اندیشۀ هایدگر در «وجود و زمان» دانست؛ چه از نظر وی، نخستین گشایش دازاین به عالم، نه گشایشی نظرورزانه که گشایشی مبتنی بر عمل است و بلکه دازاین خود چیزی نیست جز همان پراکسیس. از این منظر، تئوری صرفاً اشتقاقی از پراکسیس خواهد ‌بود. در«وجود و زمان»، هایدگر البته به تصریح از «فرونسیس ارسطو» سخن به میان نمی‌آورد. لیکن محتوای کتاب چنان است که به محققین شهیری چون «ولپی» این مجال را می‌دهد که وجود و زمان را ترجمه‌ای از اخلاق نیکوماخوس ارسطو بدانند. این مقاله تلاش خواهد کرد چهار ظهور ضمنی مفهوم فرونسیس در وجود و زمان را مستخرج و مدلل سازد که این هر چهار ظهور، خود بر مفهوم کایروس که هایدگر در درسگفتار پدیدار‌شناسی حیات دینی مورد تأکید بلیغ قرار داده، ابتناء دارند.
صفحات :
از صفحه 147 تا 176
هنر به‌مثابه برون‌شو از گشتل تکنولوژی
نویسنده:
مهدی معین زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقاله «پرسش از تکنولوژی» هایدگر مدعی می‌شود که هنر نیرویی منجی‌ است که ما را از تکنولوژی نجات می‌دهد، اما اینکه چگونه و بر چه مبنایی امری همچون هنر می‌تواند نیروی منجی از تکنولوژی باشد، در آن مقاله مکتوم می‌ماند. مقاله متأخر از بسیاری آثار دیگر هایدگر است که با موضوع مرتبط هستند؛ آثاری مانند «سرچشمه اثر هنری»، «درس‌گفتارهای نیچه»، «افادات به فلسفه»، «ساختن سکنا ‌گزیدن اندیشیدن» و... شاید به دلیل همین تأخّر و توضیح بنیادهای تکنولوژی و هنر در آثار پیشین است که هایدگر از توضیح جزئیات نسبت بین این‌دو در مقاله «پرسش از تکنولوژی» صرف‌نظر کرده است. واقع آن است که بازسازیِ نسبت هنر و تکنولوژی بدون تأمل در بیشتر آثار پس از چرخش هایدگر ناممکن می‌نماید. مقاله پیش‌رو کوششی در جهت چنین بازسازی‌ای است. در این مقاله نسبت هنر و تکنولوژی از دیدگاه هایدگر در دو جهت قرابت ماهوی در عین تفاوت بنیادین تأمل و بازسازی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 47 تا 67
نقد و ارزیابی رویکردهای اصلی موجود در فلسفه پزشکی و ارائه مدلی بر اساس دیدگاه هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
پدیدآور: علیرضا منجمی ؛ استاد راهنما: حمیدرضا آیت‌اللهی ؛ استاد مشاور: مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فلسفه پزشکی با این پرسش اساسی شروع شده است که چه نسبتی میان فلسفه علم و فلسفه پزشکی برقرار است. اگر در این ربط و نسبت مداقه کنیم در اصل، پرسش از چیستی پزشکی است. به بیان دیگر پرسش این است که آیا پزشکی علم است یا نه؟ در پاسخ به این پرسش فیلسوفان پزشکی به دو گروه تقسیم شدند. دسته اول را گروه علم‌گرا می‌نامیم که قائل به این بودند که پزشکی علم است. این گروه تلاش کردند با بهره گرفتن از دستاوردهای فیلسوفان علم به تاملات فلسفی در حوزه طب دست بزنند. گروه دوم از منتقدان قرائت علم‌گرا در طب بودند و بر جنبه انسانی طب تاکید داشتند. به بیان دیگر آنها تلاش می‌کردند تا با برجسته کردن جنبه‌های انسانی طب در فلسفه پزشکی، بنیانی فلسفی برای اخلاق پزشکی دست و پا کنند. در ابتدا با نگاهی تاریخی سیر تطور فلسفه پزشکی مورد مداقه قرار خواهد گرفت و پس از آن به معرفی و تبیین دو رویکرد اصلی علم‌گرا و انسان‌گرا خواهیم پرداخت. پس از آن با نقد هر دو رویکرد و نشان دادن نابسندگی آنها در تبیین طب در فصل سوم به ارائه مدلی خواهیم پرداخت که تبیین جامعی از طب ارائه کند. در فصل چهارم رویکرد مختار این طرح کاویده خواهد شد و نشان داده می‌شود که هرمنوتیک فلسفی گادامر چارچوب فلسفی مناسبی برای این الگوی جامع فراهم می‌کند. در فصل پایانی ضمن جمع‌بندی رویکرد مختار این رساله در تبیین چند مشکل عمده کشور در حوزه سلامت به کار گرفته خواهد شد
هرمنوتیک فلسفی گادامر و بازخوانی ابژکتیویته در اندیشه ماکس وبر
نویسنده:
پدیدآور: سید اسماعیل مسعودی ؛ استاد راهنما: سید سعید زاهد زاهدانی ؛ استاد مشاور: مجید موحد ؛ استاد مشاور: مهدی معین‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسئله‌ی «ابژکتیویته» مهمترین و پرچالش‌ترین مسئله‌ی روش‌شناختی علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی است. این چالش از بدو تاسیس جامعه‌شناسی کلاسیک در قرن نوزدهم تا حال حاضر ادامه دارد. در میان جامعه‌شناسان موسِّس، ماکس وبر، بیشتر و موثرتر از دیگران به این مسئله پرداخته و مقاله‌ی «ابژکتیویته» وی تقریباً چهار دهه در دانشگاه‌های اروپایی محور مباحث و مناظره‌های علمی بوده است. این مسئله و این دوره با عنوان «مجادله روش‌شناختی» شناخته می شود. مفهوم «ارزش» مهمترین مفهومی است که با مسئله ابژکتیویته گره خورده و ماکس وبر تلاش کرده با بهره گیری از اساتید فلسفه خود، از جمله هاینریش ریکرت - موسوم به جریان فلسفی نوکانتینیسم - به فلسفه استعلاییِ کانت بازگشت نماید تا جایگاه فلسفی و معرفت‌شناختی «ارزش» را در علم اجتماعی- فرهنگی تعیین نماید. او با ردِّ دوگانه «حکم ارزشی» و «آزادی ارزشی» وضعیت سومی یعنی «ربط ارزشی» را ترسیم کرد تا از «ابژکتیویته مطلق» که به زعم او امری ناممکن است رهایی یافته و «ابژکتیویته مشروط» را اساس «شناخت و فهم» قرار دهد. از همین رو، ابژکتیویته در واقع، مشروط به ربط ارزشی محقق است. اما این مشروط بودن یک امر روان شناختی نیست بلکه یک امر «استعلایی- منطقی» است؛ و «استعلایی» بودن آن به معنای «آپریوری یا پیشینی» بودن آن است. ارزش نسبت به شکل گیری هر ابژه فرهنگی و همچنین نسبت به فهم آن، پیشینی و ماتقدم است. اما ابژکتیویته مشروط، بر محور سوبژکتیویته محقق شکل می گیرد، و به تعبیر دقیق تر، ابژکتیویته و سوبژکتیویته دو روی یک سکه اند؛ از همین رو، مسیر وبر نهایتاً به دوآلیته سوژه-ابژه ختم می شود. جامعه شناسی معاصر تلاش های زیادی کرده تا از این دوآلیته عبور کند، هر چند دستاورهایی داشته اما بنیان فلسفی و وجودشناختی لازم را برای این منظور بکار نبرده است. یکی از مهمترین و نادرترین بنیان ها برای عبور از این دوآلیته، «هرمنوتیک فلسفی» هانس- گئورگ گادامر است. هرمنوتیک فلسفی با قرار دادن بنیان هستی و فهم، بطور همزمان، در «زبان» بر دوآلیته سوژه - ابژه فائق آمد. زبان از یک طرف امری ابژکتیو نیست و از طرف دیگر امری سوبژکتیو نیز نیست؛ بلکه امری «ناابژکتیو» است. هر نوع شناخت و فهمی اگر نخواهد بر مبنای دایره تنگ نظرورزی مفهوم‌بنیاد باشد می تواند خود را حیطه وسیع تر «زبان‌مندی» قرار دهد و از این طریق هم از دو گانه ابژکیتویته- سوبژکتیویته عبور کند و هم اشیاء را آنگونه هستند به ظهور و فهم درآورد و این امر را می توان در هرمنوتیک فلسفی به «زاخلیخکایت» (شیئیت) نسبت داد. زاخلیخکایت اساساً و بنیاناً و ذاتاً یک امر «زبانی» است. براین اساس، علم اجتماعی، می تواند خود بر بنیاد «زبان» قرار دهد و ایده‌آل خود را نه ابژکتیویته بلکه زاخلیخکایت قرار دهد. مشخصه های این ایده‌آل جدید نه روش‌شناختی بلکه انتولوژیک است اما می تواند راهبری و حرکت ما را در جریان تحقیق به عهده بگیرد؛ این مشخصه ها را در 9 محور و تحت عنوان «بینش هایِ نُه‌گانه علمِ اجتماعیِ هرمنوتیکی» تشریح کرده ایم. با التفات معرفتی به این ایده‌آل و این مشخصه ها، مسئله ای که اکنون علم جامعه شناسی هم در سطح جهانی و هم در سطح ملی و ایران (البته به طور مضاعف) با آن رو به رو است؛ یعنی «بحران جامعه‌شناسی»؛ زمینه مناسبی برای مواجهه صحیح با این بحران فراهم می گردد. این تحقیق از سنخ «فلسفه علوم اجتماعی» بوده و با بهره‌گیری از روش‌شناسی «تفسیری» به انجام رسیده و نتایج فوق حاصل شده است.
بازسازی اندیشه ی مارتین هایدگر پیرامون مفهوم گشتل
نویسنده:
محمدعلی روزبهانی ، مهدی معین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اندیشه ی مارتین هایدگر یک کل به هم پیوسته و یکپارچه است و کلیت آن را می توان به مثابه یک «فلسفه ی تکنولوژی» در نظر گرفت. مفهوم مرکزی فلسفه ی هایدگر، «وجود» و «پوشیدگی» و «ناپوشیدگی» آن است. سیر اندیشه ی او با نقد متافیزیک از افلاطون تا نیچه آغاز می شود و با تلاش برای پدیدآوردن نحوی دیگر از فلسفه ادامه می یابد و سپس، با عبور از متافیزیک، به «گشتل» می رسد. «گشتل» مطلق سازی یک افق ناپوشیدگی از وجود، ذات تکنولوژی مدرن است که در معنای کمال و پایان متافیزیک، با آن ترادف معنایی دارد. جستار حاضر اندیشه ی هایدگر را پیرامون مفهوم «گشتل» بازسازی خواهد کرد و نشان خواهد داد چگونه می jوان کلیت اندیشه ی او را به سان یک فلسفه ی تکنولوژی منسجم و یکپارچه در نظر آورد و هرگونه تفسیر ناحیه ای از نظرات خاص او درباره ی تکنولوژی، مستلزم در نظرآوردن کلیت اندیشه ی او خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 79 تا 103
بی‌طرفی ارزشی در پذیرش نظریات با تأکید بر دیدگاه هیو لیسی
نویسنده:
سید ابراهیم رئوف موسوی ، مهدی معین زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طبق تلقی پوزیتیویستی پذیرفتن تأثیر ارزش‌ها بر علم متعارض با حفظ مرز علم و غیرعلم، عینیت یا آفاقیت و جهان‌شمولی علم است؛ اما دیگر دیدگاه‌های فلسفه علم که به کمک آن می‎توان تأثیر ارزش‌ها بر علم را پذیرفت، نهایتاً به تعریفی از عینیت علم می‌انجامد که متعارض با عینیت علم و مطابقت آن با واقع است؛ برای مثال پوپر اصرار دارد که ضمن پذیرش تأثیر ارزش‌ها بر علم، عینیت علم را حفظ کند، درنهایت از تئوری خاصی درباره عینیت دفاع می‎کند که می‎توان آن را مشترک لفظی با تلقی پیشین از عینیت دانست. بازخوانی تلاش‌های فیلسوفان علم از منظر مسئله فوق نشان می‎دهد نمی‎توان با استفاده از دیدگاه پوزیتویست‌ها، پوپر، کوهن، لاکاتوش و فایرابند مسئله فوق را پاسخ داد؛ اما با استفاده از دیدگاه هیو لیسی می‎توان راهی برای تبیین ارزش‌باری علم توأم با حفظ عینیت و کاشفیت علم یافت. هیو لیسی اگرچه مسئله‌ای متفاوت با مسئله پژوهش حاضر دارد و در پی پاسخ به این سؤال است که «آیا علم فارغ از ارزش‌ است؟» اما درنهایت با تفکیک مقومات مفهومی بی‌طرفی ارزشی علم، تبیینی از جایگاه ارزش در علم ارائه می‎کند که می‎توان با استفاده و اقتباس از آن، نقش ارزش‌ها در علم را به‌گونه‌ای توضیح داد که با عینیت علم قابل جمع باشد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
  • تعداد رکورد ها : 25