جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 20
تاملی در مکتب فلسفی سبزوار و تبیین برخی ابتکارات آن
نویسنده:
غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه ثمره تلاش طاقت فرسای ملاصدرا (۱۰۵۰‌‌‌‌‌‌ـ۹۷۹ق) یی است که توانست گوهری درخشان از باطن دو جریان فلسفی سابق، آیات و کلمات اولیاء الهی و عرفان ابن عربی انتزاع و از دل آنان حکمتی نایاب، طرح‌‌‌‌‌‌اندازی کند. پویایی این سیر حکمی در یک فرآیند تکاملی، سرانجام به سبزواری (۱۲۱۲-۱۲۸۹ق) مؤسس جریانی فلسفی و حکمی مبتنی بر بن‌‌مایه‌‌های اصیل حکمت صدرایی و آغازکنندۀ روشی نو مشتمل بر قواعد فلسفی ابداعی که ازطریق غواصی در آثار مقتدایش به ‌‌ویژه اسفار اربعۀ، قبسات میرداماد، حکمةالاشراق سهروردی به‌‌خصوص شرح قطب‌‌الدین شیرازی، اشارات شیخ‌‌الرئیس به‌‌ویژه شرح خواجه، شوارق‌‌الالهام ملاعبدالرزاق و فصوص‌‌الحکم ابن‌‌عربی، رسید تا به برکت اندیشه‌‌های بلند حکیمانه و عارفانۀ اش، بتواند این بار آنان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌را درقالب مکتب فلسفی سبزوار، ارائه نماید. این خامه با روش توصیفی و تحلیلی درصدد انتساب عنوان مکتب فلسفی بر جریان حاصله در مدرسه فصیحیه سبزوار و تبیین برخی خلاقیت‌های منحصر بفردش در قرن سیزدهم و تداوم آن می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 281 تا 304
بررسی انتقادی معرفت‌شناسی فضیلت ناب زگزبسکی
نویسنده:
عباس خسروی بیژائم ، محمد سعیدی مهر ، سید علی علم الهدا ، غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ارزیابی معرفت از منظر معرفت‌شناسی از یک سو نظریه‌هایی مانند مبناگرایی، انسجام گرایی و اعتمادگرایی و از سوی دیگر درون‌گرایی و برون‌گرایی مطرح شده است. معرفت‌شناسی فضیلت ناب، نظریه‌ای است که توسط لیندا زگزبسکی ارائه گردیده است. به نظر ایشان نظریه‌های معرفت‌شناسی هر دوره‌ای از نظریه‌های اخلاقی همان دوره متأثر است وی با الگوگیری از فضائل اخلاقی و کاربرد آن در معرفت‌شناسی از فضایل عقلانی به‌ویژه فهم و حکمت سخن می‌گوید. از نگاه وی از یک سو معرفت‌شناسی با مشکلاتی ازجمله به فراموشی سپردن فهم و حکمت و تأکید بر یقین، انحصار معرفت به معرفت گزاره‌ای، آشفتگی در معنای توجیه، بی‌توجهی به نقش اراده و مسئولیت معرفتی فاعل شناسا، به‌حساب نیاوردن احساسات و عواطف در معرفت‌جویی مواجه است؛ از دیگر سو برخود نظریه معرفت‌شناسی فضیلت ناب نیز نقدهایی وارد است. این نقدها را می‌توان در سه گروه جای داد که عبارت‌اند از: 1. نقدهای درونی برآمده از خود معرفت‌شناسی. 2. نقدهای برآمده از فلسفه ذهن. 3. نقدهای برآمده از فلسفه اخلاق. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می‌شود که آیا نظریه معرفت‌شناسی فضیلت ناب، توان پاسخ‌گویی به این نقدها را دارد یا خیر، به‌عبارت‌دیگر آیا این نظریه دارای سازواری درونی و بیرونی هست یا نه. زگزبسکی با چرخش ارزیابی معرفت از باور، به فاعل باورمند و ویژگی‌های منشی و شخصیتی او راهی به گشایش می‌جوید و به نظر می‌رسد در این زمینه موفق بوده است. در این پژوهش از روش تحقیقی برنامه پژوهشی لاکاتوش با توجه به هسته مرکزی و کمربندهای ایمنی و راهبردهای ایجابی و سلبی بهره گرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 105 تا 137
تبیین و تحلیلی فلسفی از «مرگ‌اندیشی» و «معنای زندگی» در اندیشه ملاصدرا
نویسنده:
غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجودی بودن مرگ نزد ملاصدرا، برخلاف فیلسوفان اگزیستانسیالیسم امکان معرفت بدان را فراهم می‌سازد. وی آن را رهایی­دهندۀ نفس از جسم و قید و بند عالم دنیوی می‌داند. در نتیجه معرفت بدان و درکی وجودی از طریق این رهایی، صعود از عالم حس به عوالم مثالی و خیالی را برای فرد مهیا می‌سازد. «معنای زندگی» نیز گرچه از جمله مسائل فلسفی مطرح برای انسان مدرن است، اما براساس نگرش صعود انسان از عوالم مادی، مثالی و سپس عقلی در این نظام فلسفی، تبیینی ویژه به خود می‌گیرد. بر این اساس، تمام عوالم پایین­تر مندرج در عالم بالاتر قرار داشته و در نتیجه انسان به­واسطه شناخت از نفس و آگاهی یافتن از ابعاد این ادراک وجودی، توانا به زیستی جاودانه می‌شود. «مرگ­اندیشی» سبب معرفت دربارۀ گذران عمر و تحول جوهری نفس از نشئه جسمانی به سوی تجرد و سرانجام جدایی از جسم می‌شود. امری که ربط وثیقی با کمال نفس و غایت­یابی او داشته و سبب معنایابی و انقلابی در نگرش به مرگ، به عنوان امری وجودی می‌گردد. از نظر ملاصدرا مرگ همان استکمال جوهری نفس و تحول آن به سوی عالمی دگر است. مطابق با رأی او مرگ امری ضروری و اجتناب­ناگزیر است؛ زیرا نفس در مسیر فعلیت یافتن خود، وقتی به غایت برسد، به ضرورت از بدن جدا می‌شود. «معناداری زندگی» و ارتباط فلسفی آن با «مرگ­اندیشی» از جمله مسائل مهم در فلسفۀ دین معاصر است که فیلسوفان اگزیستانس هر یک، به گونه­ای منحصر به­فرد، بدان پرداخته و نظرات بدیعی را در این ساحت رقم زدند. تحلیلی فلسفی از دیدگاه‏های ملاصدرا به دلیل طرح­اندازی جامع­ترین نظریات در باب حقیقت مرگ از یک سو و اندیشۀ معطوف به مرگ به عنوان مسئله­ای فلسفی از سوی دیگر (از طریق استنباط نگرش فلسفی وی) و در نتیجه معناداری حیات ناب به واسطۀ میل به جاودانگی انسان، در مقایسه با فلاسفۀ پیش از خود، مقصود اصلی این مقاله است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 32
تحلیلی بر زمینه های شکل گیری دیدگاه روان شناختی دین از منظر فروید
نویسنده:
غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین و تحلیل روان گرایانه (کاوش در لایه های پنهان روان ناخود آگاه) از ریشه های تاریخی و ماهیت دین ، از سوی فروید (1856-1939م) روانکاو اتریشی، هنوز هم در شمار معروف ترین نظریه های متداول در حوزه "روان شناسی دین" در عالم معاصر است.وی که هرگز نتوانست از یکطرف با وجه ربانی خداگونه گی انسان از در آشتی بر آید و از سوی دیگر با کشش مفرطش به روان تحلیلگری صرف ( به ویژه هیپنوتیزم و پالایش روانی) که تا آخر عمر شیوه ای مستمر در کارهای علمی اش بود ، سرانجام به این عقیده کشانیده گردید که اساسا تمایل به دین توهمی بیش در راه تحقق آرزوهای بشر، نمی باشد. از اساسی ترین عوامل تاثیرگذار بر مبانی بنیادین اندیشه اش در رمز گشایی از راز تمایل بشر به این مهم، عبارتند از اموری همچون غلبه فکر فلسفی رایج در قرن نوزدهم که همانا علم زدگی افراطی متاثر از دیدگاه اثبات گرایی (پوزیتیویسم) که در"آینده یک پندار" او، صورت بندی این نگاره در آمیزه ای از اثبات گرایی ،علم گرایی افراطی و الحاد قابل رصد است . فلسفه بدبینانه و سلطه نفسانیات و هیجانات بر انسان شوپنهاور به همراه مناد شناسی لایب نیتس که در آن منادها تنها مرکز و مبنای فعالیت و انرژی به شمار می آیند ،زیر ساخت های بنیادین دیگر اندیشه وی هستند. تاثیر پذیری عمیق از اصل حتمیت (دترمینیسم)که بر جبر علی و معلولی تاکید و هیچ راهی را برای اراه آزاد باقی نمی گذارد همچنین اندیشه های داروین که بر بسیاری از پیش فرض های اساسی روان تحلیل گری وی نظیر مفهوم رشد، فرایند تغییر ، مفاهیم تثبیت و بازگشت بخصوص تفکر تکاملی اش نقش آفرینی داشته اند ، دیگر موارد مورد اشاره می باشد. با رویکردی تحلیلی – انتقادی و با استناد بر اموری همچون فقدان مماثلت و تشابه میان گروه های شاهدی که مبتلا به اختلالات روانی بودند با گروه بی شمار دینداران، مشاهدات محدود و تسری نتایج به کلیه انسان ها، عدم پاسخگویی روشن به موارد نقضی ایراد شده ، تمسک به پیش فرض هایی که در روند علوم تجربی، وجاهت علمی خودشان را از دست دادند ، اتخاذ رویکرد کاملا مادی به جهان هستی به جای عقل گرایی فلسفی ، موجب گشتند تا این خامه در صدد اثبات عدم جامعیت و فقدان مانع از غیریت نظریه روانکاوانه وی در ترسیم رمز گشایی علت و ماهیت گرایش انسان ها به دین در طول حیات بر این کره خاکی بر آید .
عینیت وجود متعالی، باور متعالی، گزارة متعالی در اندیشة علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین خدادادی ، غلامحسین خدری ، افلاطون صادقی ، مهین رضائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهمی که اندیشمندان، در حوزة فلسفۀ دین را، بالاصاله و فی‌نفسه، یا در برابر ساخت‌گرایان، که قائل به ذهنی بودن و عدم عینیت خداوند هستند، به اندیشه و تأمل واداشته است، بحث واقعی بودن و به‌عبارت علمی، عینیت «امر متعالی» است. علامه طباطبایی از اندیشمندانی است که با بازخوانی اندیشة او می‌توان رویکرد او را در امر عینیت خداوند تبیین کرد. در این نوشتار پس از تبیین چارچوبة نظری در تشریح معانی عینیت، به تبیین، بازخوانی و تحلیل اندیشة علامه در حوزة عینیت خداوند پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که علامه هم در هستی‌شناختی و هم در مباحث معرفت‌شناختی، «در صدق باورهای مرتبط با خداوند»، و هم در مباحث معناشناختی «در تطابق گزاره‌ها با وجود خارجی خداوند به‌عنوان امری حقیقی و واقعی» به طرح عینیت پرداخته است. سه‌گانۀ عینیت (وجود متعالی، باور متعالی و گزارۀ متعالی) در اندیشۀ علامه به این معناست که وجود و ماهیت خدا، مستقل از ذهن است (وجود متعالی)، باور یا جمله دربارۀ خدا از نظر مابعدالطبیعی عینی است (معرفت متعالی)، گزارۀ دربارۀ خدا، پذیرای ارزیابی از طریق صدق و کذب است (گزارۀ متعالی).
صفحات :
از صفحه 409 تا 434
خدا از منظر سورن کرکگارد
نویسنده:
پدیدآور: پرویز چاواری ؛ استاد راهنما: غلامحسین خدری ؛ استاد مشاور: مهین رضائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
خدا از منظر سورن کر گگارد (1813-1855) عنوان یک فیلسوف اگزیستانس (پدر فلسفه‌های هستی شناسانه)، فیلسوف ضد عقل، ایمانگرای افراطی و متفکر دینی (فیلوئیست) را با بررسی زمینه‌های فکری ایشان در مورد خدا و جایگاه عقل و برهان در اثبات خدا و همچنین توصیف و تبیین رابطه‌ی انسان با خدا از نگاه ایشان منجر به شکل‌گیری یک مجموعه مدرن و منظم از مؤلفات و مختصات خداوند برای کرکگارد، شیءای نیست که بتوان وجودش را ثابت کرد بلکه خداوند یک قوی مطلق است و نمی‌توان هستی خدا را اثبات کرد بلکه می‌توان اثبات کرد این تجربه‌ای که من حس می‌کنم خداست. خدا از منظر کرکگارد چیزی بیرونی به مفهومی که پلیس است، نیست خدا در همه جا حی و حاضر و همه چیز تحت سیطره و اراده و قدرت اوست، تغییر ناپذیر است وجود را به طور مبهمی نشان می‌دهد که انسان بتواند خود را آشکار سازد و با انتخابی که می‌کند نیک یا بد بودن خود را جلوه‌گر سازد، خدا مقوله‌ای است متضاد، متناقض (ابزورد) که هیچگاه از نظر عقلی نمی‌توان آن را ثابت نمود و یگانه امر اصیل که انسان را جاودانه می‌سازد خداوند است، در فلسفه کرکگارد تمام تلاش انسان در رسیدن به امر متعال و بی‌نهایت قرارگرفتن و در پیشگاه او سر تعظیم فرود آوردن باعث اصالت می‌شود از نظر کرکگارد فوریت اگزیستانسیال و آزاد، انتخاب حقیقی خود را در ساحت فعل خداوند به نمایش می‌گذارد، دیالکتیک اگزیستانسیالو ایمان به خدا سورن کرکگارد شورمندانه است یعنی پایه اصالت و پرستش خدا در شورمندی است و در لحظه اتفاق می‌افتد. فردیت شاه کلید نخست انسان برای درک جایگاه اوست یعنی گام نخست رو به سوی اصالت به شیوه غیرمستقیم عمل کرد چراکه ایشان معتقد بودند طریق رندانه و غیرمستقیم روش الهی برای بیان حقیقت است.
بررسی تطبیقی و ارزیابی برهان صدیقین ملاصدرا و برهان امکان و وجوب ابن سینا و توماس آکویناس
نویسنده:
مالک عبدیان کردکندی ، غلامحسین خدری ، جلال پیکانی ، علیرضا پارسا
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان امکان و وجوب را نخستین بار ابن سینا تقریر کرده و آن را برهان صدیقین نامیده است. توماس آکویناس نیز تحت تأثیر حکمای اسلامی تقریری از این برهان ارائه داده و آن را سومین راه خداشناسی خود قرار داده است. ملاصدرا پس از تقریر برهان امکان سینوی و وارد کردن انتقاداتی برآن، با تکیه بر مبانی اصیل حکمت متعالیه، تقریری تازه از برهان صدیقین طرح ریزی کرده و آن را طریقة انبیاء، عرفا و حکمای الهی دانسته است. نوشتارحاضر، ضمن ارائه تحلیلی از این سه تقریر و بررسی وجوه اشتراک و امتیاز آنها نشان می دهد که اولاً؛ هیچ کدام از این تقریرات، عاری از خطا نیستند. ثانیاً؛ برهان ابن سینا شریف تر از برهان توماس و برهان ملاصدرا نیز شریف تر از هردوی آنهاست. استدلال از ذات بر ذات و صفات، تبیین و توجیه نظام مند علیت و اثبات ارتباطی یکپارچه میان خدا با عالم برمبنای امکان فقری، اصالت و تشکیک عینی وجود و عدم نیاز به ابطال دور و تسلسل از مهم ترین وجوه امتیاز و تفوق برهان صدیقین صدرایی به شمار می روند.
صفحات :
از صفحه 105 تا 116
هنر خواجه نصیر تطبیق فلسفه و کلام با یکدیگر بود
نویسنده:
غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
سرآغاز فلسفه عرفانی در اندلس
نویسنده:
سارا استرومسا، سارا سویری، غلامحسین خدری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی دیدگاه شیخ طوسی و غزالی در مورد جایگاه عقل در معرفت به خدا در گستره انتظار بشر از دین
نویسنده:
علیرضا پارسا، ناصر محمدی، غلامحسین خدری، خلیل ملاجوادی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جایگاه عقل و اندیشه انسان در مبحث انتظار بشر از دین چیست؟ این نوشتار با بررسی تطبیقی و مقایسه دیدگاه شیخ طوسی و غزالی به روش توصیفی-تحلیلی درمقام یافتن پاسخ به این سؤال است. آن گاه طی تحقیق حاضر معلوم می‌گرددکه این دانشمندان برای عقل در فهم انسانی در ساحت شناخت خدا، نقش اساسی قایل‌اند اما درباره ماهیت و چیستی عقل و چرایی خطای آن سخن نگفته‌اند. هر چه دامنه وحی و آموزه‌های شریعت،گسترده‌تر می‌شود، از محدوده دخالت و تأثیر عقل کاسته می‌شود. از نظر این دو متفکر، اتکا صرف به عقل بدون مراجعه به آموزه های وحیانی کافی نیست؛ غزالی معرفت الهی را بواسطه شرع، واجب می‌داند و شیخ طوسی به وجوب عقلی معرفت با معاضدت انبیا معتقد است. از دیگر نتایج مقاله، این است که؛ فطری بودن حس خداجویی به معنی بدیهی بودن آن نیست. در نهایت، به چالش جدی عصر حاضر در تلقی عقل به‌عنوان شأنی از شئون نفس و اثبات وجود مستقل نفس اشاره می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 20