جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
طبقات الصوفیه (انصاري هروي)
نویسنده:
خواجه عبدالله انصاری؛ به کوشش: اکرم شفائی
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طبقات الصوفیه انصاری ، اثری از خواجه عبدالله انصاری دربارۀ احوال و اقوال مشایخ تصوف، به فارسی هروی. به گفتۀ جامی، پایۀ کار انصاری در املای طبقات، ترجمۀ کتاب طبقات الصوفیه، اثرعبدالرحمان سلمی (متوفی421)، بوده و انصاری برخی از «اذواق ومواجید» خود و بعضی از مشایخ عرفان را که در کتاب سلمی نیامده، بدان افزوده و یکی از مریدان نیز آنها را جمع کرده و نوشته است. به نظر می رسد کسانی که طبقات انصاری را بر پایۀ کتاب طبقات الصوفیه سلمی دانسته اند، از سخن جامی در مقدمۀ نفحات الانس متأثر بوده اند البته انصاری چندین بار از سلمی و کتاب طبقات او یاد کرده، از جمله اینکه -سلمی کتاب خود را بر پایۀ کتاب ابوبکر رازی بجلی تقریر کرده یا اینکه نام برخی از مشایخ از کتاب طبقات سلمی افتاده است . امادر هیچیک از موارد قرینه ای وجود ندارد که نشان دهد انصاری در املای طبقات الصوفیه منحصراً بر طبقات سلمی متکی بوده است. از سوی دیگر، ساختار طبقات الصوفیه سلمی با طبقات انصاری متفاوت است.
الأربعين في دلائل التوحيد ورسالة في الذب عن أبي الحسن الأشعري
نویسنده:
أبو إسماعيل عبد الله بن محمد بن علي الأنصاري الهروي/ أبو القاسم عبد الملك بن عيسى بن درباس؛ تحقیق: علي بن محمد بن ناصر الفقيهي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان: مولف (محقق),
چکیده :
رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري اثر عبدالملک بن عیسی بن درباس، در دفاع از کتاب «الإبانة» ابوالحسن اشعری نوشته است. برخی می‌گویند این اثر توسط ابواسحاق ابراهیم بن عثمان بن عیسی، فرزند برادر عبدالملک بن عیسی نوشته شده است، نه خود او. این کتاب به دنبال کتاب الأربعين في دلائل التوحيد اثر ابواسماعیل عبدالله بن محمد هروی (396-481ق) به چاپ رسیده است. کتاب «الإبانة»، مشتمل بر همه عقاید اشعری است و گفتگوی مفصل از آن، به‌ویژه ازآن‌جهت که حتی امروز نیز اکثریت مسلمانان جهان دارای این مذهب فکری‌اند، ضروری می‌نماید. اشعری ابتدا در دو باب از این کتاب به نقل و شرح عقاید و اقوال کژراهان و بدعت‌گذاران (بنا بر تعبیر او) می‌پردازد که خود صریحاً به‌عنوان معتزلیان، قدریان، جَمهیان، حَروریان، رافضیان و مُرجئیان از آن‌ها یاد می‌کند و سپس به بیان نظرات «اهل حق و سنت» می‌پردازد. این اثر همانند کتاب الأربعين في دلائل التوحيد توسط علی بن محمد بن ناصر فقیهی مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته و منتشر شده است. کتاب از دو بخش مجزا تشکیل شده، در بخش اول بعد از مقدمه محقق و زندگی‌نامه ابواسماعیل هروی، متن رساله الأربعين في دلائل التوحيد در چهل حدیث آمده که هرکدام از این احادیث در یک باب جای گرفته‌اند. در بخش دوم، متن کتاب رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري بعد از مقدمه محقق آمده است. کتاب از دو بخش مجزا تشکیل شده، در بخش اول بعد از مقدمه محقق و زندگی‌نامه ابواسماعیل هروی، متن رساله الأربعين في دلائل التوحيد در چهل حدیث آمده که هرکدام از این احادیث در یک باب جای گرفته‌اند. در بخش دوم، متن کتاب رسالة في الذب عن أبي‌الحسن الأشعري بعد از مقدمه محقق آمده است. محقق در مقدمه این رساله به معتزله تاخته و می‌گوید: آن‌ها کسانی هستند که نصوص قرآنی و روایی را مورد تحریف قرار داده‌اند. وی می‌نویسد: هرچند ابوالحسن اشعری در ابتدا شاگرد ابوعلی جبائی معتزلی و معتقد به مسلک اعتزال بود، لکن بعد از مدتی با تمسک به قرآن و حدیث از اعتزال دست کشید و تفکر آن‌ها را مورد نقد قرار داد و تفکر صحیح خود را در کتاب «الإبانه عن أصول الديانة» به معرض نمایش گذاشت. برخی، درباره او گفته‌اند: اعتقاد ابوالحسن اشعری با آنچه در این کتابش آورده، منافات دارد؛ زیرا او در این اثرش راه تقیه را پیش گرفته است. برخی دیگر در دفاع از وی گفته‌اند: اینکه گفته شود او در این اثر تقیه نموده است، افترائی بیش نیست؛ زیرا او از عالمانی است که به علم و تقوا معروف بوده و از چنین کسی بعید است که در وادی نفاق و تقیه بیفتد. نویسنده در این رساله، نظریات برخی از علماء را آورده که در تعریف و تمجید از کتاب «الإبانة» ابوالحسن اشعری، مطالبی را بیان نموده‌اند و گفته‌اند که این اثر او به‌دور از تقیه نوشته شده است. این اثر، رد بر کلام کوثری نیز هست. او در حاشیه خویش نوشته است: اشعری، کتاب ابانه را بر روش مفوضه نوشته است و مقصود او بیرون کشیدن کسانی است که در ورطه تشبیه افتاده‌اند. او سعی نموده قدم‌به‌قدم آن‌ها را به سمت اعتقاد صحیح هدایت کند... ابوالحسن اشعری به بغداد رفت و با تمام حکمتش سعی نمود به‌وسیله کتاب ابانه، به‌تدریج تفکر معتقدان و زاهدان حشویه (حشویه قائل به تجسیم بودند) را به اعتقاد مطابق با سنت تبدیل نماید؛ لذا به‌محض وارد شدن به آنجا این اثر را نوشت. نویسنده در این رساله، نظرات برخی از علما درباره کتاب و نویسنده «الإبانة» را ذکر کرده است؛ از جمله نظر احمد بن ثابت طرقی در بیان مسئله «استقرار (استواء) خداوند» است که می‌گوید: جهمیه را دیدم که مسئله عرش را منکر می‌شدند و استوا را طبق نظر ابوالحسن اشعری تأویل می‌بردند و من دیدم که این نوع تأویل و انتساب آن به ابوالحسن اشعری باطل است؛ زیرا در کتاب الإبانة عن أصول الديانة، ادله‌ای را دیده‌ام که استقرار و استوا را اثبات نموده است و در آن تأویل نیست. یکی دیگر از عالمانی که به این اثر اهتمام ورزیده، اسماعیل بن عبدالرحمن بن احمد صابونی نیشابوری (متوفی 449ق) است. او همواره درحالی‌که کتاب «ابانه» اشعری را در دست داشت، به مجلس درسش می‌رفت...
الأربعين في دلائل التوحيد [نسخه تایپی]
نویسنده:
عبد االله بن محمد بن علي بن محمد الهروي أبو إسماعيل
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
ذم الکلام واهله - الجزء الاول
نویسنده:
ابواسماعیل الهروی عبدالله بن محمد بن علی بن مت الانصاری؛ قدم له وضبط نصه وخرج احادیثه وعلق علیه: ابوجابر عبدالله بن محمد بن العثمان الانصاری
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مکتبة الغرباء الاثریة,
«منازل السائرين» خواجه عبدالله انصاری با مقدمه فارسی علی شیروانی
نویسنده:
عبد الله الأنصاري؛ اعداد وتقديم: علي الشيرواني
نوع منبع :
کتاب
وضعیت نشر :
قم - ایران: موسسة دارالعلم,
کلیدواژه‌های اصلی :
«منازل السائرين» چاپ دارالکتب العلمیة بیروت
نویسنده:
عبدالله الانصاری الهروی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نام کامل کتاب، منازل السائرین الی الحق ؛ تالیف شیخ عارف خواجه عبدالله انصاری و به زبان عربی است. منازل السائرین شرح منازلی است که سالک در طی طریق به سوی حق تعالی می‌پیماید. انگیزه تالیف: مؤلف در مقدمه کتاب می‌فرماید: برخی از مریدان که علاقه داشتند بر «منازل السائرین الی الحق» آگاه شوند، از من درخواست نمودند چنین کتابی را برایشان تالیف نمایم. آقای سرژبورکوی محقق فرانسوی در کتاب سرگذشت پیر هرات می‌گوید: «سالها مریدان از وی تحریر مختصری را درباره طی منازل طریقت خواسته بودند یعنی چنان کتابی که مجمل بوده و در آن ملفوظات و حکایات دیگران ذکر نشده باشد و متن آن کافی و دقیق باشد، و دارای ابواب و فصول منظم باشد تا به خاطر سپردن آن آسان گردد و تا آن وقت هیچ کتابی در تصوف این صفات را نداشت. شیخ الاسلام خواجه عبدالله انصاری تا آن زمان زاری مریدان را می‌شنید ولی گوش به آن نمی‌داد، و تدریس شفاهی و اندرزهای شخصی را درباره طی منازل طریقت و احوال سالک ترجیح می‌داد. اگر این حالت ادامه می‌یافت، امروز درباره تدریس عرفان خواجه دیگر چیزی نبود. اما در این زمان شیخ الاسلام احساس کرد که وقت تالیف چنان کتاب فرا رسیده و دیگر او را روزگار تدریس شفاهی نخواهد ماند. همان بود که به خواهش مریدان ترتیب اثر داد و شاهکار او یعنی کتاب «منازل السائرین» به میان آمد، و آن شرح منازلی است که سالک در طی طریق به سوی حق تعالی می‌پیماید. تاریخ املا گفتن «منازل السائرین» آشکار نیست ولی از روی نام‌ها و اسنادی که در نسخه‌های خطی ذکر شده معلوم می‌شود که «منازل السائرین» بعد از سال ۴۴۸ ق (سال تالیف صد میدان) و پیش از سال ۴۷۵ ق (سالی که عبد الرزاق کاشانی شارح «منازل السائرین» نسخه خطی آن را دیده املا گفته شده است». زبان کتاب: زبان کتاب عربی فصیح است که بطور نثر مسجع تدوین شده است. و یکی از شاهکارهای نثر مسجع عربی به شمار می‌آید. منصور الدین خواجه نصیری در مقدمه کتاب مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری می‌گوید: «مناجات‌های خواجه عبدالله که اینک بنظر می‌رسد نثر مسجع است که دارای سوز و حال مخصوص است و شاید بتوان گفت که به معجزه می‌ماند و کسی مثل آن نتواند گفت و شیخ شیراز سعدی علیه الرحمة نثر مسجع توام با شعر را از خواجه عبدالله تقلید و آنرا تکمیل نموده است. کتاب «منازل السائرین» و «مناجات خواجه عبدالله انصاری» از نظر نثر مسجع بسیار با هم شباهت دارند، تنها فرقی که دارند زبان آنهاست که «منازل» عربی و «مناجات» فارسی است، و دیگر این که «مناجات» توام با شعر است ولی «منازل» شعر ندارد مگر سه بیت که در توحید صوفیه سروده است و خاتمه کتاب «منازل السائرین» است. معرفی کتاب: آقا بزرگ تهرانی (قده) در الذریعة می‌فرماید: «منازل السائرین، تالیف شیخ عارف خواجه عبدالله انصاری است که در گازرگاه هرات مدفون است». [۴]کتاب منازل السائرین از مهم‌ترین و گران سنگ‌ترین آثاری است که در اخلاق عملی تالیف شده است، به همین خاطر از متون درسی حوزه‌های عرفان و تصوف اسلامی می‌باشد، و با تحقیق در آثار منتشره در این زمینه در می‌یابیم که کمتر کسی به خود جرات نقد و مخالفت با آن را داده است و همگان با دیده قبول به آن نگریسته‌اند. چنانکه محقق شهیر محمد بن حمزه معروف به ابن فناری در کتاب « مصباح الانس » خلاصه‌ای محققانه از منازل السائرین را مورد تحقیق قرار داده است. همچنین عارف نامدار شیعی سید حیدر آملی در کتاب ارزشمند « جامع الاسرار و منبع الانوار »، تمام متن آخرین منزل منازل السائرین را یعنی باب توحید ، به همراه شرح آن از عبد الرزاق کاشانی و عفیف الدین تلمسانی ، نقل به عبارت کرده است. موضوع کتاب: موضوع کتاب «منازل السائرین» بیان مقامات و منازل سیر و سلوک در تصوف است، فلذا سه مطلب مهم به عنوان موضوع کتاب مطرح است، که عبارتند از: ۱. تصوف ۲. سیر و سلوک ۳. منازل. ← تصوف: ابو القاسم قشیری در رساله قشیریه عنوان باب چهل و دوم را در تصوف قرار داده است و می‌گوید: صفا ستوده است به همه زبان‌ها و ضد او کدورت است و آن نکوهیده است. در خبر است که روزی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بیرون آمد گونه مبارک او بگشته بود، گفت صفاوت دنیا بشد و تیرگی بماند، امروز مرگ ، مؤمن را هدیه است. و این نام غلبه گرفتست برین طایفه، گویند فلان صوفی است و گروهی را متصوفه خوانند و هر که تکلف کند تا بدین رسد او را متصوف گویند و این اسمی نیست که اندر زبان تازی او را باز توان یافت یا آن را اشتقاقی است و ظاهرترین آن است که لقبی است چون لقب‌های دیگر. اما آن که گوید این از صوف است و تصوف صوف ( پشم ) پوشیدن است، چنان که تقمص پیراهن پوشیدن، این روی (وجهی) بود و لیکن این قوم به صوف پوشیدن اختصاص ندارند. و اگر کسی گوید ایشان منسوب‌اند با صفه مسجد رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، نسبت با صفه بر وزن صوفی نیاید. و اگر کسی گوید: این از صفا گرفته‌اند، نسبت با صفا، دور افتد بر مقتضی لغت، و این طایفه مشهورتر از آنند که در تعین ایشان به قیاس لفظی حاجت آید یا استحقاقی از اشتقاقی. جنید را پرسیدند از تصوف، گفت: آنست که مرده گرداند ترا از تو و به خود زنده گرداند. حسین منصور را پرسیدند از تصوف، گفت: ذات او وحدانی است نه کس او را فرا پذیرد و نه او کس را. معروف کرخی گوید: تصوف فرا گرفتن کارهاست به حقیقت و نومید بودن از آنچه اندر دست مردمان است. خراز را پرسیدند از تصوف، گفت: قومی باشند که ایشان را به عطا گستاخ گردانند پس به منع نیست گردانند، پس آنگه ایشان از سر خود ندا کنند که بر ما بگریید. ابو علی رودباری گوید: تصوف آن است که آستانه دوست بالین کند و هر چند که برانند نرود. شبلی گوید: تصوف نشستن است با خدای عزّوجلّ و ترا هیچ اندوه نه. ← سیر و سلوک: این دو واژه گرچه با هم جمعند ولی از هم جدا هستند، سیر رابطه نهانی سالک با حق تعالی است، و سلوک رفتار ظاهری سالک با خلق است. عزیز الدین نسفی در « کتاب انسان کامل » می‌گوید: «بدان که سلوک عبارت از سیر است، و سیر الی الله باشد، و سیر فی الله باشد. سیر الی الله نهایت دارد، اما سیر فی الله نهایت ندارد، و سیر الی الله عبارت از آن است که سالک چندان سیر کند که از هستی خود نیست شود و به هستی خدا هست شود، و به خدا زنده و دانا و بینا و شنوا و گویا گردد. اگر چه سالک هرگز هیچ هستی نداشت، اما می‌پنداشت که مگر دارد آن پندار برخیزد و به یقین بداند که هستی خدا راست و بس. چون دانست و دید که هستی خدا راست، سیر الی الله تمام شد، اکنون ابتداء سیر فی الله است. سیر فی الله عبارت از آن است که سالک چون به هستی خدا هست شد، و به خدا زنده و دانا و بینا و گویا و شنوا گشت، چندان دیگر سیر کند که اشیاء را کما هی به تفصیل و تحقیق بداند و ببیند، چنان که هیچ چیزی در ملک و ملکوت و جبروت بر وی پوشیده نماند.» ایشان در عبارت بالا تعریف و تقسیم « سیر » را بیان کردند، و در جای دیگر از همین کتاب پیرامون « سلوک » می‌گویند: «سلوک در لغت عرب عبارت از رفتن است علی الاطلاق، یعنی رونده شاید که در عالم ظاهر سفر کند، و شاید که در عالم باطن سیر کند. و به نزدیک اهل تصوف، سلوک عبارت از رفتن مخصوص است، و آن سیر الی الله و سیر فی الله است.» دکتر محسن جهانگیری در کتاب محیی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی در این زمینه می‌گوید: «سیر در نظر ابن عربی نوعی انتقال است انتقال از منزل عبادتی به منزل عبادتی دیگر، از عمل مشروعی به عمل مشروع دیگر، از مقامی به مقام دیگر، از اسمی به اسمی دیگر، از تجلیی به تجلیی دیگر و از نفس به نفس دیگر. بنابراین سالک کسی است که در این منازل و اعمال و مقامات و اسماء و تجلیات و انفاس در حال انتقال است.» ← منازل: منازل و مقامات و مراحل مترادف می‌باشند، که با حالات و احوال فرق دارند، و در تعریف و تعداد آنها اختلاف بسیار است، که به ذکر یکی از آنها اکتفا می‌شود. عز الدین محمود کاشانی در کتاب « مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة » می‌گوید: «مراد از حال نزدیک صوفیان واردی است غیبی که از عالم علوی گاه گاه به دل سالک فرود آید، و در آمد شد بود تا آنگاه که او را به کمند جذبه الهی از مقام ادنی به اعلی کشد. برهان طریقت جنید رحمة‌الله‌علیه گفته است: الحال نازلة تنزل بالقلب و لا تدوم. و مراد از مقام، مرتبه‌ای است از مراتب سلوک که در تحت قدم سالک آید و محل استقامت او گردد و زوال نپذیرد. پس حال که نسبت به فوق دارد در تحت تصرف سالک نیاید، بلکه وجود سالک محل تصرف او بود، و مقام که نسبت به تحت دارد محل تصرف سالک بود. از این جهت صوفیان گفته‌اند: الاحوال مواهب و المقامات مکاسب. با آنکه هیچ مقام از مداخلت حالی خالی نبود و هیچ حال از مقارنت مقامی جدا نه، و منشا اختلاف اقوال مشایخ در احوال و مقامات، از اینجا است که یک چیز را بعضی حال خوانند و بعضی مقام، چه جمله مقامات در بدایت احوال باشند و در نهایت مقام شوند. پس جمله احوال محفوف بود به مکاسب و جمله ی مقامات محفوف به مواهب. و فرق آن است که در احوال مواهب ظاهر بود و مکاسب باطن. و در مقامات مکاسب ظاهر بود و مواهب باطن، و بعضی مشایخ خراسان گفته‌اند: الاحوال مواریث الاعمال. و از اینجا است قول علی بن ابی طالب علیه السلام: سلونی عن طرق السماوات فانی اعرف به من طرق الارض. یعنی طرق وصول به احوال که به جهت فوقیت نسبت به سماوات دارند از من پرسید.» و نیز درباره تعداد منازل اختلاف نظر بسیار است، که به برخی از آنها اشاره می‌شود. برخی گویند: از تو تا خدا راه نیست، و منزل هم نیست، و اگر هست تویی خود را از میان بردار تا راه و منزل نماند. و به یقین بدان که هستی خدای را هست و بس. یک قدم بر نفس خود نه، دیگری بر کوی دوست هر چه بینی، دوست بین، با این و آنت کار نیست بعضی گویند: هفت شهر است. هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم پاره‌ای گویند: ده منزل است، چنانچه مرحوم حاج ملا هادی سبزواری در قسم اخلاق منظومه و شرح آن بیان کرده است. زمره‌ای گویند: چهل منزل است، کما این که از ابو سعید ابو الخیر منقول است. دسته‌ای گویند: صد منزل است، و این مختار جناب خواجه عبدالله انصاری در «منازل السائرین» است.گروهی گویند: هزار منزل است، و این قول را خواجه عبدالله در مقدمه «منازل السائرین» به ابو بکر کتانی نسبت می‌دهد.
مخطوط شرح منازل السائرين
نویسنده:
ابو اسماعیل الهروی؛ شارح: عفيف الدين التلمساني
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
كتاب شرح منازل السائرين الی الحق المبین - جلد1 (شرح عفيف الدين تلمساني بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری)
نویسنده:
عفيف الدين سلیمان بن علی التلمساني؛ ابو اسماعیل الهروی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تونس: دارالترکی,
کلیدواژه‌های اصلی :
شرح منازل السائرين عبد الرزاق القاشاني (شرح ملا عبدالرزاق کاشانی بر منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری)
نویسنده:
کمال الدین عبد الرزاق القاشاني؛ تحقیق و تعلیق: محسن بیدارفر
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 9