جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 182
آراء و اندیشه های کلامی فضل بن شاذان
نویسنده:
محمد سودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی اندیشه‌های متکلّمان بزرگ جهان تشیع، از جهات مختلفی حایز اهمیّت می باشد؛ چراکه این بررسی‌ها در وهل? نخست، راه پیموده شده توسط بزرگان را به دیگران می نمایاند و از دیگرسو، مسیر باقی مانده نیز روشن می شود. در مرحل? بعد، این بررسی‌ها به ما این امکان را می دهد که آگاهی از میزان پیشرفت علم کلام در زمان‌های مختلف و شیوه‌های متفاوت ارائه شده در هر زمان را به دست آوریم. در میان متکلمان بزرگ، اندیشمندان دور? حضور، به دلیل هم‌عصریشان با اهل بیت رسول خدا(ص) و عرض? دیدگاه‌های خود و دیگران به محضر حضرات معصومین(ع) و هم چنین به دلیل این که بسیاری از مسایل اولیّ? کلامی توسط آنها مطرح شده و یا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، در مقایسه با سایر اندیشمندان و متفکران حوز? علم کلام، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. از این رو ما نیز درصدد برآمدیم تا با بررسی دیدگاه‌ها و اندیشه‌های کلامی یکی از این بزرگواران؛ یعنی جناب فضل بن شاذان(ره)گامی در این مسیر برداریم. بررسی اندیشه‌های کلامی جناب فضل بن شاذان (سوای موارد یاد شده) از جهت دیگری نیز دارای اهمیّت می باشد. او به گفت? خود، پرورش یافت? مکتب دو گروه از بزرگان اصحاب ائمه(ع) می باشد. گروه نخست متکلّمان زبردست و حاذقی چون هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن است و گروه دوّم، محدّثان ارجمندی چونان أبن أبی‌عمیر، صفوان بن یحیی و ابن فضال می باشد. آشنایی با این بزرگواران و شاگردی در محضر و مکتب ایشان، از فضل متکلّمی ساخت که تمامی افکار و اعتقاداتش مطابق با اندیشه‌های امامان بزرگوار(ع)است. در نوشتار حاضر ضمن آشنایی اجمالی با زندگانی و شخصیّت علمی جناب فضل (ره)، با بررسی روایاتی که فضل به عنوان راوی در سند آن روایات قرار دارد، و همچنین با بررسی آثار کلامی منسوب به ایشان، با آراء و اندیشه‌های کلامی وی در مورد توحید، نبوت، امامت و فلسف? احکام آشنا خواهیم شد.
مفهوم‌شناسی مقایسه‌ای حکمت الهی در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) و متون دینی
نویسنده:
محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی حکمت به لحاظ صرفی مصدر نوعی است که از مادّه‌ی حکم اشتقاق یافته، و حکم را لغویان به معنای منع، علم، فقه، عدل، دانسته‌اند. لذا با توجّه به ریشه‌ی حکمت، اصحاب لغت حکمت را نوع خاصی از حُکم می‌دانند که مانع از اخلاق ناپسند، جهل و فساد می‌شود.لفظ حکمت 20 بار و واژه‌ی حکیم هم 97 بار در آیات قرآن تکرار شده است.حکمت الهی در قرآن با توجّه به ریشه‌ی لغوی آن، تفسیر آیات به آیات، اقوال مفسّران برجسته شیعه و اهل سنّت، روایات تفسیری، به معنای گوهر دانش و معرفت متقنی است که خداوند در درجه‌ی اوّل آن را همراه با کتاب، نبوّت به پیامبران خود عطا فرموده تا جان‌های تشنه‌ی مردم را با زلال حکمت سیراب نمایند، و نیز خداوند به غیر انبیاء به هر کس که بخواهد بر اساس لیاقت وجودی، این خیر کثیر را نیز عطاء می‌کند، که سمت و سوی اکثر روایات غیر تفسیری ناظر به همین حکمت انسانی همانند لقمان حکیم می‌باشد.صاحب چنین معرفت و علم متقنی از منظر آیات و روایات فاعل حکیمی است که فعلش و گفتارش بهترین و متقن‌ترین فعل‌هاست و از هر گونه نقص ، سفاهت، قباحت، فساد، خطا و لغزشی به دور است. در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) حکمت الهی به عنوان صفتی از اوصاف افعال الهی قلمداد شده، در حالی که در متون دینی حکمت الهی و حکیم بودن به صفت علم و اوصاف ذاتی حق تعالی برمی‌گشت. مفهوم غالبی که متکلمان امامیه مذکور از حکمت الهی و حکیم بودن خداوند ارائه داده‌اند؛ همانا «اجتناب فاعل حکیم از هر گونه فعل قبیح» است که این معنا یکی از مهم‌ترین لایه‌های معنایی حکمت الهی است، چنین رهیافت معرفتی در اکثر استدلالاتمتکلمان مدّ نظر در مباحث گوناگون کلامی مشاهده می‌شود. این بن مایه‌ی معرفتی، مبنای نظری جاری دانستن مفاد قاعده‌ی حسن و قبح عقلی در باب افعال الهی است. همانگونه که پشتوانه‌ی نظری قاعده‌ی لطف نیز می‌باشد و در بحث آلام و شرور و نیز حکمت الهی با عنوان شاه کلید حلّ شبهات مطرح می‌باشد.این مفهوم از حکمت الهی «اجتناب از هر نوع فعل قبیح» بر واجب الوجود بودن حق تعالی ، کمال ذاتی وتنزیه خداوند از هر نوع نقص و پلیدی، استوار است که این مطلب هم با براهین پیشینی اثبات شده است.در نگاه متکلمان امامیه این دوره با عنایت به این لایه‌ی معنایی حکمت الهی، عبث بودن فعل، ظالم بودن، و نقض غرض از سوی خدای حکیم نفی شده است. ردّ پای این مفهوم از حکمت الهی تنها به علم کلام بسنده نمی‌شود بلکه حوزه‌های دیگر علوم اسلامی را همچون فلسفه، اصول فقه و حقوقرا در نور دیده است.جان کلام این که متکلمان امامیه این دوره با الهام از آیات و روایات و با امعان نظر به ریشه‌ی لغوی واژه حکمت، حکمت الهی را به معنای اتقان در نظام تکوین و تشریع می‌دانند. مسلماً امری و فعلی متقن است که از مولفه‌ی زیر برخوردار باشد.الف: آگاهانه و با علم تدبّر کامل انجام پذیرد.ب: به دور از هر گونه نقص، زشتی و سفاهت باشد.
قلمرو عقل و وحی از دیدگاه معتزله و نقد آن از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
رسول هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:تحقیق حاضر قلمرو عقل و وحی از دیدگاه معتزله و نقد آن از منظر قرآن و حدیث را بررسی می کند.در سه محور، مسئله عقل از دیدگاه معتزله، روش و دیدگاه معتزله در جمع بین عقل ونصوص دینی، نقددیدگاه معتزله بر اساس آیات و روایات» انجام شده است. در این پژوهش در تحقیق از روش استقراء و در مقام مقایسه با آیات و روایات از روش نقل استفاده شده است.معتزله در چیستی، عقل را قوه، در نقش، عقل را منبع و ابزار شناخت و در قلمرو ، قائل به حداکثری حجیت عقل شده اند.در جمع بین عقل و نصوص دینی، نصوص مورد قبول عقل را حجت می دانند. در غیر این موارد با تاویل قرآن و رد حجیت خبر واحد ، خبر متواتر را نیز با ملاحظاتی، تاویل می بردند.در مرحله نقد نیز تلاش شده است با بهره از روش قرآن و اهل بیت «علیهم السلام» در برخورد با چالش های معرفتی، دیدگاه و روش معتزله نقد شود. تاکید می شود، نمی خواهیم با دلیل نقلی، اعتبار عقل را نقد کنیم، بلکه منظور از نقد، نقد عقل گرایی معتزله است.
العلم والعقل والحب في ديوان مثنوى
نویسنده:
محمد تقي السبحاني؛ ترجمه: عباس صافی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
«اخلاق در میانه فلسفه و کلام» : جبرگراییِ فلاسفه بنیادِ اخلاق را ویران میکند
شخص محوری:
مناظره میان آقایان دکتر محسن جوادی و حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نخستین مباحثه علمی خانه اخلاق پژوهان جوان اختصاص به بررسی خاستگاه اخلاقی از منظر متکلمان و فلاسفه مسلمان داشت. در این مناظره که میان حجت‌الاسلام دکتر محمدتقی سبحانی و دکتر محسن جوادی با عنوان «اخلاق در میانه فلسفه و کلام» برگزار گردید؛ دکتر محسن جوادی استاد دانشگاه و معاون فرهنگی وزارت ارشاد با توجه به سابقه مطالعاتی خود، نماینده گفتار فلسفی و دکتر محمدتقی سبحانی استاد حوزه و مدیرعامل بنیاد امامت به نمایندگی از سنت کلامی به بیان دیدگاه های خود و نقد دیدگاه مقابل پرداختند.
بررسی تطبیقی مسأله امامت در مدرسه کوفه و بغداد با تکیه بر علم و عصمت امام
نویسنده:
مجید مصباح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
متکلّمان امامیّه ی در دو مدرسه کوفه و بغداد پیرامون مسائل مختلف، دارای دیدگاه های متفاوتی بوده اند و از جمله مهمترین اختلاف آنها در تعریف امامت و شؤون آن یعنی علم و عصمت امام بوده است. امامت در دیدگاه متکلّمان اسلامی یعنی خلافت رسول خدا در امور دین و دنیا. طبق این تعریف گستره ی زعامت امام بر مسائل مربوط به حوزه دین و همچنین مسائل سیاسی و حکومت داری و تمامی امور مربوط به دنیا تسری و تعمیم می یابد. این تعریف مورد اتفاق بزرگان متکلّمین شیعه و سنّی است. متکلّمین امامیّه، مقام مفترض الطّاعة را برای امام قائل بوده اند. متکلّمان امامیّه در مدرسه ی کوفه پیرامون مسأله ی امامت و علم و عصمت امام دارای دیدگاه ویژه ای بوده و در این باب به نظریه پرداز ی های دقیقی پرداخته اند. آنان بر گستره حکومت امامت به امور دین و دنیا و زعامت امور سیاسی اعتقاد داشته و امام را اعلم زمان خویش می دانسته اند. از دیگر اندیشه های دفاعی متکلّمین کوفه، عصمت امام است که در روایات رسیده از آنان و همچنین مناظرات بزرگانی چون هشام بن حکم ، به خوبی تبلور یافته است. امام را معصوم علی الاطلاق و برخوردار از عصمت الهی در هر زمان و از هر گناهی، می دانسته اند. امامت، در مدرسه بغداد بر جانشینی رسول اکرم در امور مربوط به شرع و سیاستِ دنیا تعبیر می شود. متکلّمین مدرسه بغداد، مرجعیّت دینی و سیاسی را برای امام قائل هستند. افضلیت و اعلمیت را شرط لازم تصدی مقام امامت می دانند. ایشان شرط عصمت را برای امام لازم و منشأ آن را لطف خداوند دانسته، عصمت از ترک واجب و مستحب و عصمت از ارتکاب هر قسم گناهی و عصمت در تمام عمر را بر امام لازم دانسته اند. برخی از متکلّمان بغداد دلیل عصمت امام را امامت امام می دانند. مسأله سهوالنّبی و به دنبال آن سهوالامام در دو مدرسه کوفه و بغداد جایگاهی نزدیک به یکدیگر دارند؛ عده ای معتقد به سهوالامام و بعضی منکر آن و برخی قائل به اسهاء بوده اند. در بررسی و تطبیق دو مکتب کوفه و بغداد، اختلاف چندانی در نظرات و دیدگاههای ایشان به چشم نمی خورد و تنها اختلاف موجود در روش آنها می باشد. چرا که متکلّمان کوفه بر روایات تکیه بیشتری داشته اند و در مقابل متکلّمان مدرسه بغداد، به عقل و استدلالات عقلی در مسائل کلامی توجه ویژه ای داشته اند.
بررسی تطبیقی مساله امامت در مدرسه کوفه و بغداد با تاکید بر علم و عصمت امام
نویسنده:
مجید مصباح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
متکلّمان امامیّه‌ی در دو مدرسه کوفه و بغداد پیرامون مسائل مختلف، دارای دیدگاه‌های متفاوتی بوده‌اند و از جمله مهمترین اختلاف آنها در تعریف امامت و شوون آن یعنی علم و عصمت امام بوده است. امامت در دیدگاه متکلّمان اسلامی یعنی خلافت رسول خدا9 در امور دین و دنیا.طبق این تعریف گستره‌ی زعامت امام بر مسائل مربوط به حوزه دین و همچنین مسائل سیاسی و حکومت داری و تمامی امور مربوط به دنیا تسری و تعمیم می‌یابد. این تعریف مورد اتفاق بزرگان متکلّمین شیعه و سنّی است. متکلّمین امامیّه، مقام مفترض‌‌الطّاعه را برای امام قائل بوده‌اند.متکلّمان امامیّه در مدرسه‌ی کوفه پیرامون مسأله‌ی امامت و علم و عصمت امام دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده و در این باب به نظریه پرداز‌ی‌های دقیقی پرداخته‌اند. آنان بر گستره حکومت امامت به امور دین و دنیا و زعامت امور سیاسی اعتقاد داشته و امام را اعلم زمان خویش می‌دانسته‌‌‌اند. از دیگر اندیشه‌های دفاعی متکلّمین‌کوفه، عصمت امام است که در روایات رسیده از آنان و همچنین مناظرات بزرگانی چون هشام بن‌حکم ، به خوبی تبلور یافته است. امام رامعصوم علی الاطلاقو برخوردار از عصمت الهی در هر زمان و از هر گناهی، می‌دانسته‌اند.امامت، در مدرسه بغداد بر جانشینی رسول اکرم در امور مربوط به شرع و سیاستِ دنیا تعبیر می‌شود. متکلّمین مدرسه بغداد، مرجعیّت دینی و سیاسی را برای امام قائل هستند. افضلیت و اعلمیت را شرط لازم تصدی مقام امامت می‌دانند. ایشان شرط عصمت را برای امام لازم و منشأ آن را لطف خداوند دانسته، عصمت از ترک واجب و مستحب و عصمت از ارتکاب هر قسم گناهی و عصمت در تمام عمر را بر امام لازم دانسته‌اند. برخی از متکلّمان بغداد دلیل عصمت امام را امامت امام می‌دانند.مسأله سهوالنّبی و به دنبال آن سهوالامام در دو مدرسه کوفه و بغداد جایگاهی نزدیک به یکدیگر دارند؛ عده‌ای معتقد به سهوالامامو بعضی منکر آن و برخی قائل به اسهاء بوده‌اند.در بررسی و تطبیق دو مکتب کوفه و بغداد،اختلاف چندانی در نظرات و دیدگاههایایشان به چشم نمی‌خورد و تنها اختلاف موجود در روش آنها می‌باشد. چرا که متکلّمان کوفه بر روایات تکیه بیشتری داشته‌اند و در مقابل متکلّمان مدرسه بغداد، به عقل و استدلالات عقلی در مسائل کلامی توجه ویژه‌ای داشته‌اند.
بررسی تطبیقی مسأله علم و معرفت در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متکلمان مسلمان در طول تاریخ بر محور مسأله معرفت اختلاف نظرهایی داشتند. یکی از نزاع‌های آنان بر این مدار بود که آیا معرفت به صورت کلی و یا درخصوص معارف بنیادین دینی نظیر معرفت خدا، معرفت اسما و صفات الهی، شناخت نبی و امام و... ضروری و غیر اختیاری است یا از سنخ معارف اکتسابی به شمار می‌آید؟ برخلاف آن چه برخی می‌پندارند، متکلمان امامیه در مدرسۀ کوفه دربارۀ مسألۀ علم و معرفت دارای دیدگاه ویژه‌ای بوده‌ و در این باب به نظریه‌پردازی می‌پرداخته‌اند. آنان بر اضطراری بودن معرفت و علم، دست کم در معارف بنیادین دینی اتفاق نظر داشته، بر این باورند که آدمی در دستیابی به معرفت اختیاری ندارند. اصطلاح ضروری و اضطراری در این دوران با واژۀ ضروری در منطق ارسطویی تفاوت داشت و مقصود آنان از ضروری بودن معرفت آنست که خداوند سرشت انسان را بر توحید و معرفت خود آفریده و معرفت خویش را در عوالم پیشین به آدمیان عطا کرده است. از این رو انسان‌ها در کسب و تحصیل معارف بنیادین دینی به ویژه شناخت خدا نقشی ندارد. البته بین متکلمان کوفه در این مسأله، اختلاف نظرهای جزئی نیز وجود داشته است. دانشمندان اصحاب حدیث نیز در قرون نخستین اسلامی با نوع تبیینی که از آیات فطرت و میثاق داشتند، معتقد به اضطراری بودن معرفت خدا بودند. در میان معتزلیان اما در باب علم و معرفت دو گرایش وجود داشت. گرایش مشهور آنان تمامی معارف بنیادین دینی را اکتسابی دانسته و به لوازم این اندیشه نظیر وجوب نظر و اول الواجبات در معرفت ملتزم گشتند. اما برخی از بزرگان معتزله مانند ابوالهذیل و جاحظ مخالف با جریان اصلی معتزله و هم‌سو با اندیشۀ امامیه و اهل حدیث به ضروری بودن معرفت خدا اعتقاد داشتند. از این رو باید گفت اندیشۀ ضروری بودن معارف به ویژه معرفت خدا در قرون نخستین اسلامی، اندیشه‌ای جدی در میان جریان‌های اسلامی بوده است تا آن‌جا که باور مشهور معتزله را باوری مخالف با جریان فکری عمومی متفکران مسلمان در آن عصر بود.از سوی دیگر بیشتر متکلمان امامیه در مدرسۀ بغداد بر خلاف رأی متکلمین عصر حضور معرفت خدا را از اساس امری اکتسابی می‌دانستند و بر این بـاور بودند که معرفت خدا تنها از طریق نظر و استدلال حاصل می‌شود. بغدادیان افزون بر اعتقاد به باور اکتسابی بودن معرفت الله، لوازم این اندیشه همچون وجوب معرفت خدا و وجوب نظر و استدلال را نیز پذیرفتند.علت تغییر رویکرد بغدادیان در مسألۀ علم و معرفت به تغییر روش آنان در مطالعۀ آموزه‌های کلامی بازمی‌گردد. روش ترکیبی عقلی ـ نقلی متکلمان کوفه آنان را بر این می‌داشت تا در مسألۀ علم ومعرفت نیز با پشتوانه قرار دادن آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار به نظریه‌پردازی دست بزنند و باور اضطراری بودن معارف بنیادین دینی را مطرح نمایند چرا که آنان بر این باور بودند که عقل در پرتو نقل به واقعياتی دست پيدا میکند که هر چند عقلی است اما بدون تعليم نقل، قادر به دستيابی و درک آن نبود. از این رو آنان با استفاده از آیات و روایات متعددی اعتقاد داشتند که معرفت خداوند امری فطری است که در عوالم پیشین و به هنگام اخذ میثاق از انسان‌ها به آنان عطا شده است. از سوی دیگر آنان تکلیف بندگان به معرفت خدا را امری نادرست می‌پنداشتند زیرا در وجود انسان هیچ ابزاری برای تحصیل معرفت خدا وجود ندارد. اما متکلمان شیعه در مدرسۀ بغداد با پی گرفتن مسیر عقل‌گرایی انحصاری معتزله و با تأویل آیات و روایات فراوانی که بر اضطراری بودن معارف بنیادین دینی دلالت داشتند، به باور اکتسابی بودن معرفت خدا گرویدند به طوری که می‌توان گفت در باب معرفت خدا میان اندیشمندان امامیه در بغداد و معتزله هیچ تفاوتی وجود نداشته و دیدگاه آنان در این موضوع کاملا هماهنگ با یکدیگر است. این هماهنگی نیز به سبب از دست رفتن پشتوانه‌های معرفتی امامیه در دوران شدت و تدوین زبان علمی کلام به دست معتزلیان بود. از این رو بغدادیان در مسایلی که اختلاف مکتب شیعه و اعتزال در آن، دارای اهمیت والایی نبود، با معتزلیان همراهی کردند تا بتوانند حقانیت مکتب خویش را در موضوعات اساسی‌تر همچون امامت، وعد و وعید و حقیقت ایمان به اثبات برسانند تا با حرکتی آگاهانه و مؤثر مکتب امامیه را پس از مدتی به محاق رفتن، تجدید حیات نمایند.
ایده «بلاکیف» در کشاکش دو خوانش وجودی و مفهومی
نویسنده:
محمد تقی سبحانی، اکبر اقیام کرباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
ایده «بلاكیف» نظریه ای است كه دو گرایش اهل حدیث ـ و در ادامه آن ها جریان سلفیه ـ و اشاعره، برای فرار از تشبیه در مباحثِ اسماء و صفات از آن بهره گرفته اند. واژه «بلاكیف» هرچند میان سلفِ از اهل حدیث، حداقلی مطرح شده اما معنا و محتوای آن، بویژه در حل مسئله صفات خبری خداوند بسیار پر بسامد است. ابوالحسن اشعری، به سان احیا گر تفكر اهل حدیث در سده چهارم، و برخی از هواداران تفكر او از همین ایده در حل مشكل تشبیه، استفاده كرده اند. سلفیه هم به دلیل پیروی روشی و محتوایی از سلف، امروزه از این ایده در تبیین دیدگاه خویش در توحید اسماء و صفات خداوند بسیار سود جسته اند. اما آیا بهره برداری جریان های فوق الذكر در حل مشكل تشبیه از این ایده، تا چه اندازه یكسان است؟ این نوشته در صدد است رویكردِ سلف، اشاعره و جریان سلفی گری را نسبت به كاربست ایده «بلاكیف» واكاوی كند.
صفحات :
از صفحه 39 تا 64
اختیارات پیامبر اکرم(ص) در تشریع احکام الهی از نگاه فریقین
نویسنده:
محمدجواد ابوالقاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل و موضوعاتی که اجمالاً مورد تأیید و توافق فِرَق مسلمان می‌باشد،این است که پیامبر اکرم(ص) در تشریع احکام الهی به ویژه در عرصه‌های اجتماعی نقش داشته است، ولی چگونگی ایفای نقش، مبانی، کیفیت و گستره آن مورد بحث می‌باشد.رساله حاضر در پی آن است که به این مهم بپردازد ومشروعیت اختیارات پیامبر اکرم(ص) در تشریع احکام را تبیین و مورد برسی قرار دهد. در این بررسی با سه دیدگاه مواجه می‌باشیم.اول: مخالفان تشریع توسط پیامبر اکرم(ص)؛ دوم: موافقان مشروط ومحدود به قلمروهای اجتماعی وسیاسی، وسوم: نگاهی که محدودیتی برای تشریع توسط ایشان قائل نیستند.با عنایت به دیدگاه‌‌های فوق؛ چهارنظریه شکل گرفته استکه عبارت است از؛ الف) وحی‌انگاری سنّت نبوی(ص)؛ این دیدگاه در بین علمای شیعه وسنّی طرفداران زیادی دارد و پیامبر(ص) را فقط ناقل وحی می‌داند ونقشی برای پیامبر اکرم(ص)در تشریع قائل نیست. ب) اجتهاد النبی(ص) فیما لا نص فیه؛ پرچمدار این نظریه علمای اهل سنّت هستند و برای پیامبر(ص) حق اجتهاد قائل هستند و بر این باور می باشند که ایشان در مواردخلاء نص،اجتهاد کرده‌اند. ج) تفویض امر الدینالی النبی(ص)؛ طرفدار اصلی این دیدگاه،علمای شیعه می‌باشند و می‌گویند امر دین به پیامبر اکرم(ص) واگذار شده تا به هر نحوی مصلحت می‌باشد عمل نمایند. د) ولایت تشریعی و اذن الهی. این نظرگاه؛ واگذاری کامل را نمی پذیرد و قائل به سرپرستی مشروط پیامبر(ص) بر شریعت می‌باشد.پس از تبیین ونقد و بررسی نظریه‌ها و آرای فریقین، نظریه چهارم پس از اصلاح وتکمیل به عنوان نظریه مختار انتخاب گردیده است.براساس این نظریه،پیامبراکرم(ص) در چهارچوب اصول ومعیارهای قرآنی و وحیانی می‌تواند احکام الهی را تشریع نماید و گستره اختیارات، به گستردگی مأموریت و رسالت ایشان می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 182