جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 298
التراث والحداثة
نویسنده:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
المعنوية والمحبة خلاصة جميع الأديان
نویسنده:
مصطفى ملكيان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
لا اکراه فی الدین الوسیلة الخطا للتدین والمعنویة والفضیلة
نویسنده:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
رهانات الحداثة
نویسنده:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فلسفة الدين الجمال والحدود
نویسنده:
مصطفى ملكيان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
الإيمان والتجربة الدينية
نویسنده:
مصطفى ملكيان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
آراء فی إمکانیَّة أسلمة الجامعة وضرورة ذلک
نویسنده:
مصطفى ملکیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 171 تا 186
درسگفتار تأثیر دین در منش آدمی
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بخش‌هایی از درس‌گفتارهای تأثیر دین در منش آدمی: انسانی که در زندگی این جهانی، کارهای خوب و بد انجام می‌دهد، وقتی می‌میرد، پاداش و کیفرهایی که در آن جهانِ دیگر، به او داده می‌شود، حال آیا این پاداش و کیفرها، قراردادی است یا طبیعی؟ رأی ما این است که طبیعی است و هیچ‌گونه قراردادی در کار نیست. مراد این است که اگر انسانی کار بدی در این دینا انجام می‌دهد، خودش دارد با دست خود، ضربتی به خود، وارد می‌کند. انسانی که می‌میرد، درواقع او را به‌خاطر این ضربت، به جهنم نمی‌برند؛ بلکه ضربت را در حالی به خود وارد کرده است که توجه به آن ضربت نداشته است، وقتی می‌میرد متوجه می‌شود که چه ضربتی داشته به خود می‌زده است. اعتقاد بسیاری و از جمله بنده در این است که وقتی ما می‌میریم ما را کشان‌کشان به جهنم نمی‌برند یا دعوت به بهشت نمی‌کنند. وقتی می‌میریم خود را در جهنم می‌یابیم یا خود را در بهشت می‌بینیم، طبیعتاً یا تکویناً. اعتقاد بنده بر این است که وقتی می‌میریم، به جای کشیده نمی‌شویم و به جایی نیز دعوت نمی‌شویم، فقط اگر بهشتی می‌زیسته‌ایم، در اینجا وقتی می‌میریم ، ناگهان به بهشتی بودن خود پی می‌بریم و اگر در این دنیا، جهنمی می‌زیسته‌ایم، ناگهان پی می‌بریم که جهنمی هستیم و این معنایش این است که نتیجه آن طبیعی است. اگر نتیجه طبیعی است، آن سه اثر نتیجه طبیعی باید در اینجا مترتب شود. اول این بود که نتایج طبیعی کم و بیش پذیر نیست، اگر این هم نتیجه طبیعی باشد، لذا کم و بیش بشو نیست؛ بلکه باید مدار و مسیر خودش را طی کند. اگر دستتان سوخته است، برای اینکه دردش کم شود، باید طول بکشد و هر چه مدت زمان بگذرد، این درد کم‌تر می‌شود و بعد از ۷ الی ۸ ساعت دیگر احساس دردی نمی‌کنید؛ اما بالاخره قراردادی نیست که بتوان با یک امر و نهی، این درد را از خودتان بگیرید. دین از مخترعاتِ انسان است. منظور از مخترع بودن دین، جعلی بودن آن نیست؛ بلکه بدین معناست که مثل خط و زبان می‌ماند، تا بشر به دین، احساس نیاز نکند، دین به‌وجود نمی‌آید یا اگر هم به‌وجود آمد، زمانی‌که به آن احساس نیاز نکنند، از بین خواهد رفت. البته اینکه دین از مقولۀ مخترعات است، هیچ وهنی برای دین به‌حساب نمی‌آید. اگر مخترع بودن زبان، برای زبان وهن است؛ پس مخترع بودن دین نیز برای دین، باید وهن به‌حساب آید، آن نیست و به‌تبع این هم نیست. لذا تا هر مرحله، از مراحل تاریخ که دین وجود دارد، باید بفهمید هنوز بشر به دین، احتیاج دارد. همان‌طور دربارۀ خط، تا وقتی در جهان هست، باید یقین کنید بشر به خط احتیاج دارد و از غیر از خط، آن احتیاج، برآورده‌شدنی نیست. تا وقتی هم که دین وجود دارد، بدانید نیازی هست که آن نیاز هنوز هم از دین برآورده می‌شود. یعنی اولاً نیازی هست که دین آن‌را برمی‌آورد و ثانیاً هیچ پدیدۀ دیگری آن نیاز را مثل دین برآورده نمی‌کند. وگرنه دلیل نداشت دین وجود پیدا بکند و به وجود خود ادامه بدهد. معنای شفاعت این است که به‌نحو تکوینی – طبیعی – یکسری اِنعام‌هایی از مجرای بزرگان دینی و عرفانی و عالمان اخلاق از طرف خدا بلااستثناء به همه بندگان می‌شود. مثال می‎زنم. خدای متعال را نفوذ بالله به‌عنوان مخزن آبی در نظر بگیرید که پر از آب است و آب را نماد بر همه انفضال‌ها، انعام‌ها تفضلاتی که خداوند متعال به هر یک از بندگان خودش بلااستثنا دارد. فرض کنید خود این منبع، یک سلسله مجراهایی داشته باشد که این آب‌ها از طریق این مجراها، به بیرون نفوذ بکنند. هر یک از این مجراها، را نعوذبالله یکی از بزرگان دین، اولیا و انبیاء، مردان پاک خدا بدانید. خدای متعال، نظام تکوینی را چنان تصویر کرده است که انعام‌ها و افضال‌های او گاهی اگر نگوییم همیشه، از طریق یک مجراهایی به بندگان خدا می‌رسد. هر نعمتی از هر مقوله‌ای باشد، از طریق یک مجرایی به بندگان خدا می‌رسد. این مجراها به روی همه انسان‌ها گشوده شده است؛ یعنی این مجراها اختصاصی کسی نیست، مثلاً برای استفاده مردان یا فقط زنان یا فقط شیعیان یا فقط سنیان و قس‌علی‌هذا؛ بلکه برای استفاده همه انسان‌ها نصب شده است، منتهی یک اختصاصی از ناحیه خود ما پیدا می‌کند و آن اختصاص این است که هر کسی که بخواهد استفاده کند، باید دست بگیرد و این شیر را باز کند. شفاعت یعنی انسان کاری کند که به‌وسیله آن کار، آن شیر به سویش باز شود، هر کسی در هر کیشی، آئینی، قومی، قبیله‌ای کاری کرد که چنان است که می‌تواند شیر را باز کند، آن شیر برای او باز شده است. وقتی‌که ما این شیرها را با اعمال خودمان بر روی خود بسته‌ایم، می‌آییم کنار می‌ایستیم و چاپلوسی خود شیر را می‌کنیم! و این همان چاپلوسی حضرت امام حسین (ع) است، چاپلوسی حضرت علی‌بن‌ابیطالب (ع) است، چاپلوسی هر مرد خدایی است.
درسگفتار معنویت در نهج البلاغه
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار رویکرد وجودی -اگزیستانسیالیستی- به نهج البلاغه
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با استمداد از گفته دو تن از متفکران غربی، دو نکته را بیان می‌کنم. البته این نکات نکاتی نیست که ابداعی این آقایان باشد، ولی شیوه بیان اینها جالب‌تر است. متفکر و عارف دانمارکی «کی‌یرکگور» از انسان‌ها تقسیم‌بندی‌ای دارد که به «مراحل سه‌گانه حیات آدمی معروف است» او می‌گوید هر یک از ما انسان‌ها در یکی از این سه مرحله زندگی می‌کنیم: ۱_ مرحله زیباشناختی (علم الجمالی) ۲_ مرحله اخلاقی ۳_ مرحله دینی
  • تعداد رکورد ها : 298